مدینة النبی
مدینه یکی از شهرهای مقدس در نظر مسمانان که در عربستان است. پس از هجرت حضرت محمد (ص) به آنجا، نامش "مدینة الرسول" شد. پس از هجرت پیامبر این شهر پایگاه نیرومند اسلام گشت و جهادها و فتوحات اسلامی از همین جا آغاز میشد. رسول خدا (ص) تا پایان عمر در همین شهر زیست و پس از رحلت، همانجا در خانه خویش به خاک سپرده شد. مسجد النبی یکی از مقدسترین مساجد مسلمین در همین شهر و کنار مرقد حضرت رسول است.
مقدمه
مدینه یکی از شهرهای مقدس در نظر مسمانان که در عربستان است. نام قدیم آن "یثرب" بود. پس از بعثت پیامبر اسلام (ص) و مسلمان شدن جمعی از مردم یثرب، از آن حضرت دعوت کردند که به شهرشان هجرت کند. پس از هجرت حضرت محمد (ص) به آنجا، نامش "مدینة الرسول" شد (یعنی شهر پیامبر) که بعدها به "مدینه" شهرت یافت.
ابتدا قبایلی از یهود و دیگران در یثرب و اطراف آن میزیستند. پس از هجرت پیامبر این شهر پایگاه نیرومند اسلام گشت و جهادها و فتوحات اسلامی از همین جا آغاز میشد. رسول خدا (ص) تا پایان عمر در همین شهر زیست و پس از رحلت، همانجا در خانه خویش به خاک سپرده شد. مدفن پیامبر خدا (ص) و چهار امام شیعه که در قبرستان بقیع مدفونند، و عده بسیاری از صحابه و شخصیتهای بزرگ اسلامی، از جمله حضرت فاطمه (س) در این شهر است.
نامهای مدینه
- اَرضُ الله: یکی از نامهای مدینه منوره است، که در قرآن نیز آمده است[۱].[۲]
- اَرض الهجرة: یکی از نامهای مدینه منوره است، که در قرآن نیز آمده است[۳].[۴]
- اکالة البلدان: یکی از نامهای مدینه منوره است، وجه تسمیه آن بدین جهت است که:
- اکالة القری: یکی از نامهای مدینه منوره است، به جهت آن که:
- ایمان: یکی از نامهای مدینه منوره است، که در قرآن نیز آمده است[۹].[۱۰] زیرا مردم مدینه الگو و مظهر ایمان بودند.[۱۱]
- بارّة: یکی از نامهای مدینه منوره است[۱۲].[۱۳]
- بحر: از نامهای مدینه منوره است. بحر، اطلاقی است به سرزمین وسیع و نیز روستا[۱۴].
- بَحَرة: یکی از نامهای مدینه منوره است[۱۵]. بحره، زمینی است که نسبت به اطرافش پست و یا دارای بوستان و نخلستان است.
- بُحیَرة: یکی از نامهای مدینه منوره است[۱۶].[۱۷]
- بَرّة: از نامهای مدینه منوره است[۱۸] و نیز از نامهای زمزم[۱۹] و یکی از نامهای مکه است[۲۰].
- تندد: یکی از نامهای مدینه منوره است[۲۱].
- تندر: یکی از نامهای مدینه منوره است[۲۲].
- جابرة: یکی از نامهای مدینه منوره است که در تورات آمده[۲۳].
- جایزه: از اسامی مدینه است[۲۴].
- جَبّار: یکی از نامهای مدینه منوره است[۲۵].
- جَبّاره: از اسامی مدینه است؛ زیرا در این شهر فقیر و ورشکسته بینیاز میشد و این که دیگر شهرها را مجبور به قبول دین اسلام میکرد[۲۶].[۲۷]
- جَزیره: از نامهای مدینه است. عباس میگوید: با رسول خدا(ص) از مدینه خارج شدیم، آن حضرت رو به سوی مدینه کرد و فرمود: «لَقَدْ طَهَّرَ اللَّهُ هَذِهِ الْجَزِيرَةَ مِنَ الشِّرْكِ»[۲۸].[۲۹]
- جَنّة الحِصینه: از اسامی مدینه است. به معنای سپر محکم (برای مسلمین). رسول خدا(ص) در غزوه احد فرمود: «انا في جنة حصينة» من در قلعه و حصار محافظتشده هستم[۳۰].[۳۱]
- حَیبَة: یکی از نامهای مدینه منوره است[۳۲].
- بَلاط: یکی از نامهای مدینه منوره است[۳۳]. در لغت به معنی سرزمین سنگفرش شده است. برخی گویند موضع خاصی است در مدینه مابین مسجد نبوی و بازار که در آن سنگها گستردهاند[۳۴].[۳۵]
- بَلَد المساجد: مدینه منوره را به این نام میشناسند[۳۶].
- بَلَد رسول الله: یکی از نامهای مدینه است[۳۷].
- بیت الرسول: یکی از نامهای مدینه منوره، که برگرفته از آیه پنجم سوره مبارکه انفال است[۳۸].
مدینه در عصر بعثت
شهر یثرب در شمال غربی شبه جزیره عربستان در دشتی هموار، واقع است[۳۹]. هوای مدینه با وجود آبهای روان بسیار خوب و مطبوع است[۴۰]. آب مورد نیاز مردم نیز از بارش باران و حفر چاهها تأمین میشود. این شهر به علت آب و هوای مناسب و چشمهها و چاههای فراوانی که دارد، از پوشش گیاهی و جانوری متنوعی برخوردار است. از دیرباز باغها و نخلستانهای فراوانی در این شهر وجود داشته است. به علاوه، حیواناتی چون گاو، گوسفند، شتر و... از مهمترین حیوانات این منطقهاند.
اطلاع چندانی از چگونگی پدید آمدن یثرب و اولین ساکنان این شهر، نداریم. گفته شده اولین ساکنان این شهر، قوم صعل و فالج بودند که بعد از طوفان نوح (ع) در این منطقه ساکن شدند[۴۱]. سپس عمالیق ساکن مدینه شد[۴۲]. مدتی بعد قبیله "عبیل بن عوض بن ارم ... بن نوح" آنان را از این منطقه بیرون راندند و خود ساکن آنجا شدند[۴۳]. از آن پس، این شهر به نام رئیس این قوم، "یثرب بن قاینة بن مهلائیل"، "یثرب" نامیده شد[۴۴].
اوس و خزرج مانند بیشتر اعراب آن زمان، بتپرست بودند. بت معروفشان "منات" نام داشت که بین مکه و مدینه در منطقه "مشلّل" بود[۴۵].[۴۶]
مسجد النبی
"مسجد النبی" یکی از مقدسترین مساجد مسلمین در همین شهر و کنار مرقد حضرت رسول است و به لحاظ گنبد سبز حرم پیامبر، به آن "قبة الخضراء" هم میگویند. مدینه نیز همچون مکه، امروز از آبادترین شهرهای عربستان است که پیوسته زائران خانه خدا، مرقد پیامبر را نیز در این شهر زیارت میکنند[۴۷].
اهمیت زیارت در مدینه
مدینه، شهر پیامبر (ص) است، شهری که رسول خدا، ده سال از عمر خویش را در این دیار گذرانده است، شهر مهاجر و انصار، شهر اوس و خزرج، شهر بدر و احد و احزاب، شهر بقیع و مسجدالنبی و کوچه بنی هاشم. شهری که با وحی و نزول قرآن آباد شده است و محل فرود و عروج جبرئیل و فرشتگان بوده است. در و دیوارش، زمین و فضایش مقدّس است و تربت پاکش، پیکر پیامبر (ص) را در بر دارد. شهری که مرکز نشر و گسترش اسلام بوده و به خاطر رسول الله (ص)، شایسته هرگونه حرمت گزاری و تقدیر و تقدیس است. شهری که دیوارهایش، کوچهها و گذرهایش، یادآور دوران حیات پیامبر (ص) و ائمه (ع) است (گرچه حکومتهای وهّابی تا آنجا که توانستهاند آثار را زدوده و از بین بردهاند). شهری که پیامبر (ص) به سویش هجرت کرد و آنجا را خانه خویش قرار داد، فرائض و احکام خدا را در همین جا بیان کرد، با دشمنان خدا از همین پایگاه، جهاد کرد[۴۸].
حاکمان مدینه
- تمیم بن عمرو: ایشان از افراد مورد اعتماد امیرالمؤمنین (ع) بوده است[۴۹]. او از طرف امیرالمؤمنین (ع) تا قبل از نصب سهل بن حنیف، والی و حاکم مدینه بود[۵۰].[۵۱]
- سهل بن حنیف بن واهب انصاری: سهل از برگزیدگان صحابه بود. او در تمام جنگهای پیامبر شرکت داشت. براساس نقل تاریخ نگاران زمانی که حضرت علی(ع) عازم بصره شد، سهل بن حنیف را در بیست و ششم ربیع الاول به فرمانداری مدینه گماردد[۵۲].
- تمام بن عباس: تمّام بن عباس آخرین فرزند عباس بن عبدالمطلب است. او از شیعیان امیرالمؤمنین (ع) بود و با آن حضرت بیعت کرد و امام (ع) نیز متقابلاً به وی اعتماد داشت و او را به فرمانداری مدینه گمارد[۵۳]
- ابوایوب انصاری: وی از بزرگان اصحاب رسول خدا (ص) بود که در جنگ بدر و دیگر غزوههای پیامبر شرکت کرده و از سابقین در اسلام است. ابوایوب، هیچگاه ایمان و ارادتش به ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین (ع) بعد از پیامبر (ص) کم نشد و همواره به توصیههای رسول خدا (ص) در حق اهلبیت (ع) گوش جان سپرده و در راه تحقق این امر الهی از هیج تلاشی فروگذار نبود[۵۴]. ابوایوب انصاری بعد از جنگ نهروان، به سِمَت فرمانداری مدینه منصوب شد و بعد از حمله بُسر بن ارطات، مدینه را ترک کرد. در این حمله، بسر منزل او را ویران ساخت[۵۵].
- حارث بن ربیع: حارث از اصحاب رسول خدا (ص) و نیز از اصحاب و یاران علی (ع) است. او از جانب امیرالمؤمنین (ع) بعد از ابوایوب انصاری، مدتی عامل حضرت در مدینه بود[۵۶].[۵۷]
مدینه در عصر مهدوی
حضرت مهدی(ع) پس از تدبیر امور و تنظیم شؤون مردم و گزینش فرد کارا و پرواپیشهای برای اداره آن منطقه، مکه را به سوی مدینه ترک میکند. اما پس از خروج آن حضرت از مکه، برخی جنایتکاران میشورند و برگزیده او برای اداره امور را به قتل میرسانند. خبر این جنایت هولناک در میان راه به آن گرامی میرسد و به مکه باز میگردد و این گروه شورش را سرکوب نموده و ریشه آشوب را از بین برمیکند و با نصب شخصیت دیگری برای اداره امور، به سوی مدینه حرکت مینماید. در مدینه به کارهایی دست میزند. از جمله این کارها این است که برخی قبرها را میشکافد و جسدها را خارج میکند و به آتش میکشد[۵۸].[۵۹]
جستارهای وابسته
منابع
- محدثی، جواد، فرهنگ زیارت
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
- حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲
- ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی
- ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱
- مرادینسب، حسین، مقاله «تمام بن عباس»، دانشنامه سیره نبوی ج۲
- ده پهلوانی، طلعت، مقاله «ابوایوب انصاری»، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱
- قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور
- تونهای، مجتبی، موعودنامه
پانویس
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۸.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۸.
- ↑ میقات حج، ج۷، ص۱۰۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۲۰.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۲۰.
- ↑ وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۵۹.
- ↑ تاریخ المدینه ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۷۴.
- ↑ فصلنامه میقات حج، ش۷، ص۱۶۰.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۸۱.
- ↑ تاریخ المدینه ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ معجم البلدان، ج۳، ص۱۶۷.
- ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۷۶.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ اخبار المدینه، ابن نجار، ص۱۱.
- ↑ فصلنامه میقات حج، ش۷، ص۱۷۴.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ فصلنامه میقات حج، ش۷، ص۱۶۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۹۴-۲۹۶.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۴۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۰۳.
- ↑ فصلنامه میقات حج، ش۷، ص۱۶۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۴۰.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ فصلنامه میقات حج، ش۷، ص۱۶۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۹.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۳۳.
- ↑ فصلنامه میقات حج، ش۷، ص۱۶۱.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۶.
- ↑ ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.
- ↑ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۳، ص۲۸۲.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۲۰۸.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۲۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸.
- ↑ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۵.
- ↑ ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۲۶۹-۲۷۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۰۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۲۵، ۱۲۶.
- ↑ تنقیح المقال، ج۱، ص۱۸۷ و سایر کتب رجالی.
- ↑ رجال طوسی، ص۳۶، ش۲. خلاصه، ص۲۸، ش۳ و رجال ابن داوود، ص۷۶، ش۲۷.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص ۱۳۵ - ۱۳۷.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۴۱ ـ ۱۴۲.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴؛ مرادینسب، حسین، مقاله «تمام بن عباس»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۲۸۱؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ ر.ک: وقعه صفین، ص۹۳؛ الجمل، ص۱۰۵ و شرح ابن ابی الحدید ج۷، ص۳۶ و ۳۹.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۰-۷۵؛ ده پهلوانی، طلعت، ابوایوب انصاری، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۷-۶۰؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ رجال طوسی، ص۳۹، ش۱۹.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۳۲۷؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص ۱۶۴.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص۶۷۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۳۱.