حضرت الیسع علیه السلام

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

«الیسع» واژه‌ای معرّب و اصل آن در عبری «الیشع» یا «الیشاع» uwqx به معنای «خدا می‌بیند» یا «خدا نجات می‌دهد» است، زیرا در زبان عبری «إل» uw به معنای «خدا» و «یشع» qx به معنای «نجات دادن» یا «دیدن» است.[۱] گرچه برخی آن‌را واژه‌ای عربی و از ریشه «وَسِعَ، یَسَعُ» گرفته، و دلیل آن را وسعت علم آن حضرت یا تلاش وی در طلب حق و طاعت خدا دانسته‌اند.[۲] جماعتی از کوفیان آن‌را با دو لام و به صورت مشدّد «اللّیسع» قرائت کرده‌اند؛[۳] ولی هر دو قول ضعیف است، زیرا در زبان عربی «ال» بر اسمی که بر وزن «یفعل» آمده مانند یزید و یَعْمر، داخل نمی‌شود؛ همچنین هیچ اسمی در این زبان به صورت «یسع» نیامده است، تا با ورود «ال» بر آن این کلمه مشدد شود.[۴] در قرآن کریم نام الیسع دو بار آمده است: در آیه  وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ [۵] در میان نام چند پیامبرِ برتری یافته و در آیه  وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ [۶] در میان پیامبرانی با وصف «اخیار» (نیکان)؛ اما درباره اینکه او در چه زمانی می‌زیسته و حوادث زندگیش چه بوده، قرآن سخنی نگفته است.

برخی مفسران او را از نسل ابراهیم (ع) می‌دانند.[۷] نسب او در کتاب مقدس و منابع یهود، «الیشع بن شافاط»[۸] و در بیشتر منابع اسلامی «الیسع بن اخطوب بن العجوز» ذکر شده است.[۹] البته عده‌ای می‌گویند: بین منابع اسلامی و منابع یهودی تفاوتی نیست، زیرا «شافاط» در زبان عبری به معنای قاضی است و چون در آن زمان اساس کار قاضی بر خطابه و فن سخن بوده، «اخطوب» از آن اشتقاق یافته است.[۱۰] برخی از کتب تاریخی او را «الیسع بن عزی بن نشوتلخ بن افرایم بن یوسف» دانسته‌اند.[۱۱] در کتاب مقدس سفر پادشاهان اول و دوم به صورت مبسوط درباره الیسع و ارتباط وی با الیاس سخن به میان آمده، و داستان زندگی او، کیفیّت جانشینی وی برای الیاس و انتقال نبوت به او از جانب خدا بیان شده است؛ همچنین معجزاتی از قبیل سالم کردن آب شهر اریحا (که شور بوده و از آن محصولات کشاورزی به دست نمی‌آمده)، برکت بخشیدن به کوزه روغن پیرزنی که قرض زیادی داشته است، زنده کردن مردگان، سیر کردن افراد فراوان با غذای کم و شفای نُعمان، فرمانده سپاه سوریه، به او نسبت داده شده است.[۱۲] از کتب تاریخی و تفسیری اسلامی چنین برمی‌آید که الیسع با الیاس پیامبر، معاصر و شاگرد وی بوده است و درباره آن دو، داستان‌های فراوانی نقل کرده‌اند که بعید نیست برخی از آنها از کتاب مقدس و منابع یهود اقتباس شده باشد. در کتاب «عرائس‌ المجالس فی قصص ‌الانبیاء» آمده است که الیاس پیامبر وقتی بر زنی از زنان بنی‌اسرائیل وارد شد که فرزندی بنام «الیسع بن اخطوب» داشت، آن زن وی را در منزل جای داد و ورودش را از دشمنان پنهان کرد. الیاس به پاس این خدمت، در حق فرزندش الیسع که به بیماری سختی مبتلا بود، دعا کرد. الیسع چون بر اثر دعای او بهبودی یافت، با دیدن این معجزه، به او ایمان آورد و ملازمتش را اختیار کرد. از آن به بعد هرجا که الیاس می‌رفت الیسع نیز وی را همراهی می‌کرد. ثعلبی پس از بیانِ تفصیلی داستان عروج الیاس به آسمان ادامه می‌دهد: در این هنگام الیسع او را صدا زد: ای الیاس حال که تو قصد رفتن داری تکلیف مرا معلوم کن و برای روزگار تنهاییم دستوری بده. الیاس کسایش را بر سر الیسع انداخت که به عنوان نشانه‌ای برای جانشینی در میان بنی‌اسرائیل بود. خداوند به فضل خود الیسع را به نبوت و رسالت به سوی بنی اسرائیل فرستاد و با فرستادن وحی به وی مانند الیاس او را نیز تأیید کرد. بنی‌اسرائیل نیز با ایمان به وی به تعظیم و تکریمش پرداخته و تا زمانی‌که الیسع در میان آنان زنده بود، حکم خدای متعال در بین بنی * اسرائیل نافذ بود.[۱۳] در بحارالانوار روایتی طولانی از امام رضا (ع) نقل شده که آن حضرت در احتجاجی برابر جاثلیق مسیحی فرمود: الیسع نیز مانند عیسی (ع) بر روی آب راه می‌رفت، مرده را زنده می‌کرد و کور مادرزاد و جذامیان را شفا می‌داد و جز خدای متعال هیچ‌ کس را عبادت نکرد، و امتش نیز او را نپرستیدند[۱۴].[۱۵]

یسع

نام یسع دوبار در قرآن ذکر شده است. یکی در سوره انعام آیه ۸۶[۱۶] و دیگری در سوره ص آیه ۴۸[۱۷] و چنان‌چه در مورد احوال الیاس گفته شد، عموم مورخان و مفسران او را جانشین و شاگرد الیاس می‌دانند و در تورات به نام یشع ضبط شده که چون عبری است در لغت عربی شین آن به سین تبدیل می‌شود. مفسران نام پدر یسع را اخطوب ذکر کرده و از قاموس مقدس نقل شده که او را پسر شافاط و ساکن آبل محوله دانسته‌اند. در اعلام قرآن از باب نوزدهم کتاب پادشاهان نقل کرده است که ایلیا - که ظاهراً همان الیاس است - در سفر خویش به یسع برخورد که مشغول شخم زدن زمین بود و او را به ملازمت خویش دعوت کرد. پس از پدر و مادر خویش اجازه گرفت و در زمره ملازمان ایلیا درآمد. بنا به نقل تورات، ایلیا او را به خلافت نصب کرد و هنگامی که ایلیا با ارابه آتشین به آسمان صعود کرد، یسع همراه او بود. همچنین نقل است که الیاس چندی در خانه زنی بینوا اقامت داشت و اخطوب شوهر این زن، وفات کرده بود. در همین هنگام یسع پسر اخطوب دچار بیماری سختی شد که الیاس او را شفا بخشید و ملازم خود ساخت. یسع پس از الیاس نبوت یافت و چون بنی‌اسرائیل دعوت او را پذیرفتند، از خدا خواست که وی را به الیاس ملحق گرداند. در داستان احتجاج حضرت رضا(ع) با رؤسای مذاهب آمده است که امام(ع) به جاثلیق فرمود: یسع نیز کارهایی مانند عیسی(ع) کرد: بر آب راه رفت و مردگان را زنده کرد و مبتلایان به کوری و برص را شفا داد، اما امت وی او را خدا ندانستند.[۱۸]

حضرت اَلیَسَع

نام «اَلیَسَع» دو بار در قرآن مجید آمده است[۱۹] تعبیر قرآن دربارۀ او نشان می‌دهد که وی از پیامبران بزرگ الهی بوده است، و در زمره کسانی است که دربارۀ آنها می‌فرماید: «هر یک از آنها را بر جهانیان برتری دادیم»[۲۰]. بعضی معتقدند او همان «یوشع بن نون» پیامبر معروف بنی‌اسرائیل است، که «الف و لام» بر آن داخل شده، و «شین» به «سین» تبدیل گردیده است، و داخل شدن الف و لام بر یک نام غیر عربی (و در اینجا عبری) چیز تازه‌ای نیست، همانگونه که عرب «اسکندر» را به عنوان «الاسکندر» می‌شناسند. در حالی که بعضی آن را یک واژۀ عربی می‌دانند که از «یسع» (فعل مضارع از ماده وسعت) گرفته شده، و بعد از آنکه جنبه اسمی به خود گرفته «الف و لام» که از مشخصات اسم است بر آن وارد شده. آیۀ سورۀ انعام نشان می‌دهد که او از دودمان ابراهیم است، ولی روشن نمی‌سازد که از پیامبران بنی‌اسرائیل بوده یا نه؟ در تورات در کتاب «پادشاهان» نام وی «الیشع» فرزند «شافات» ضبط شده، و معنی الیشع در زبان عبری «ناجی» و معنی شافات «قاضی» است. بعضی او را با «خضر» یکی دانسته‌اند، اما دلیل روشنی بر این معنی در دست نیست، و اینکه بعضی او را همان «ذا الکفل» می‌دانند خلاف صریح آیۀ ۴۸ سوره (صاد) است؛ چراکه ذا الکفل را عطف بر الیسع کرده، به هر حال او پیامبری است والامقام و پر استقامت و برای الهام گرفتن از زندگانیش همین برای ما کافی است.[۲۱]

منابع

پانویس

  1. قاموس کتاب‌مقدس، ص۹۸؛ واژه‌های‌دخیل، ص۱۲۸؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۳۰ ـ ۱۳۱، «الیسع».
  2. جامع البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۳۴۱؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۰۹.
  3. جامع‌البیان، مج ۵، ج ۷، ص۳۴۱؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۰۷؛ لسان‌العرب، ج ۱۵، ص ۴۴۹.
  4. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۰۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۳.
  5. «و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.
  6. «و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.
  7. التبیان، ج ۴، ص ۱۹۴؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۱۰۳.
  8. کتاب مقدس، پادشاهان اول، ۱۹: ۱۶؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۱۱۱.
  9. تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۷۴؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۱۰؛ عرائس المجالس، ص ۲۲۴.
  10. قاموس کتاب‌مقدس، ص۵۰۷؛ اعلام ‌قرآن، ص ۲۲۵.
  11. الطبقات، ج ۱، ص ۴۶، قصص الانبیاء، ص ۴۹۱.
  12. کتاب مقدس، پادشاهان دوم، ۲: ۳ ـ ۸، ۱۹ ـ ۲۲.
  13. عرائس المجالس، ص ۷۹ ـ ۸۰ و ص ۲۳۰ ـ ۲۳۱؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۹۶.
  14. بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۳۰۱؛ عیون اخبار الرضا علیه ‌السلام، ج ۱، ص ۳۲۲ ـ ۳۲۳.
  15. روحی، ابوالفضل، مقاله «الیسع»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴.
  16.  وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ  «و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.
  17.  وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ  «و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.
  18. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۴۹۱.
  19. سورۀ(ص) آیه ۴۸؛ سورۀ انعام آیۀ ۸۶.
  20.  وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ  «و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.
  21. مکارم شیرازی، ناصر، قصه‌های قرآن ص ۴۰۹.