علم به تأویل قرآن در حدیث

تأویل قرآن عبارت است از حقایقی خارجی که آیات قرآن در معارف، شرایع و سایر بیانات خود مستند به آن حقایق است، به طوری که اگر آن حقایق دگرگون شود، معارفی هم که در مضامین آیات است دگرگون می‌‏شود. براساس روایات، رسول اکرم a و اهل بیت ایشان از راسخین در علم بوده و از تأویل آیات قرآن کریم آگاهی دارند.

معناشناسی

تأویل قرآن عبارت است از حقایقی خارجی که آیات قرآن در معارف، شرایع و سایر بیانات خود مستند به آن حقایق است، به طوری که اگر آن حقایق دگرگون شود، معارفی هم که در مضامین آیات است دگرگون می‌‏شود. تأویل اختصاص به آیات متشابه ندارد بلکه تمامی آیات قرآن تأویل دارد[۱].[۲]

امامان آگاهان به تأویل قرآن

براساس روایات، رسول اکرم a و جانیشیان وی از "راسخین در علم‌اند" همان کسانی که خداوند علمشان به تأویل قرآن را در کنار علم خویش قرار داد:  وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ [۳] و به‌ جهت آنکه علم به تأویل قرآن از علوم پنهانی و غیب است؛ لذا پیامبر و امام بر غیب آگاهی دارند و اصولاً یکی از مهم‌ترین جلوه‌های غیب که خداوند، پیامبر اکرم a را در آن شریک نمود و از ایشان به امیرالمؤمنین S رسید، فهم آیات قرآن است[۴].

با توجه به آیۀ  إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [۵] که به موجب اخبار متواتره در حق اهل بیت پیامبر a نازل شده است، آنان از پاک شدگان و آگاهان به تأویل هستند و تنها عالمان به علمِ تأویل و راسخان در علمِ حقیقی بعد از پیامبر، امامان S هستند که علم آنها از منبع وحی دریافت شده است. علت دسترسی به علم تأویل طهارت قلبی دانسته شده است. طهارت جز زوال پلیدی از قلب چیز دیگری نیست و قلب هم قسمتی است در انسان که عهده‌دار جنبۀ ادراک و اراده است، بنابراین طهارت قلب عبارت از پاکی نفس انسانی در ناحیۀ اعتقاد و اراده بوده، زوال پلیدی را در این دو مرحله ثابت می‌کند. یعنی معارف حقه‌ای که پیدا کرده ثابت و پابرجا و به جانب شک و تردید میل نمی‌کند؛ همچنین در لوازم معتقدات یعنی لوازم علومش نیز ثابت قدم داشته بر طبق آن اراده‌اش جاری و ساری است، یعنی بر طبق علمش اراده و عمل دارد. طهارت نفس در مقام اعتقاد و اراده جز رسوخ در علم چیز دیگری نیست[۶].

دلیل روایی

برخی از روایاتی که دلالت دارند بر آگاهی اهل بیت S به تأویل قرآن عبارت‌اند از:

  1. امیرالمؤمنین S می‌‌فرمایند: "از آن قرآن بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید، ‌ اما من شما را از آن خبر می‌دهم. بدانید در قرآن دانش آینده و حدیث گذشته است، درد شما را درمان و راه سامان دادن کارتان در آن است"[۷]. روایت بیانگر آن است که قرآن دارای انواع خبرهاست و باید از آن پرسید و هم اینکه امیرالمؤمنین S به تمام آنها آگاه بوده است[۸].
  2. امام باقر S در تفسیر آیه ۷ سوره آل عمران می‌‌فرمایند: "رسول خدا برترین راسخان در علم بود، خداوند عزوجل تمام آنچه را بر او نازل کرد از تنزیل و تأویل به او تعلیم داد و ممکن نیست خداوند چیزی بر او نازل کند و تأویل و تفسیرش را به او نیاموزد و اوصیاء پیامبر بعد از او، تمام آنها را می‎دانند"[۹].[۱۰]
  3. امام صادق S می‌‌فرمایند: "ما راسخان در علم هستیم و ما تأویل قرآن را می‌‌دانیم"[۱۱].[۱۲]
  4. همچنین حضرت می‌فرمایند: "به خدا قسم من به آنچه در آسمان‌ها و زمین است و آنچه در بهشت و دوزخ است آگاهم و به ماکان و مایکون علم دارم و همه این علوم را از کتاب خدا فرا گرفتم، خداوند درباره قرآن می‌فرماید:  تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ "[۱۳].[۱۴]
  5. فضیل بن یسار می‌‌گوید: از امام باقر S در مورد این روایت: "آیه‌ای در قرآن نیست مگر اینکه دارای ظهر و بطنی است" سؤال کردم. حضرت فرمود: "ظهر آن، تنزیلش و بطن آن، تأویلش است. برخی از تأویل آن گذشته و برخی دیگر جاری است چنانکه خورشید و ماه جاری است و همانگونه که چیزی از تأویل آن بر زنده‌ها می‌آید، همانگونه بر اموات نیز می‌آید. خداوند می‌فرماید:  وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ  ما آن را می‌دانیم"[۱۵].
  6. همچنین می‌‌فرمایند: "قرآن تأویلی دارد که برخی از آن گذشته و واقع شده و برخی از آن هنوز نیامده است. پس هرگاه در زمان هر یک از امامان، تأویل آن واقع شود، آن امام آن را می‌شناسد و می‌داند"[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، ج ۲، ص۴۵ ـ ۸۲.
  2. ر. ک: مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۱۹۷.
  3. «در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش» سوره آل عمران، آیه ۷.
  4. ر. ک: مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص۶۳؛ رضاداد، علیه، علم به تأویل آیات قرآن کریم و ائمه معصومین انحصار یا عدم انحصار، پایگاه تخصصی معارف اهل بیت؛ باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۳ ـ ۱۲۲؛ افسردیر، حسین، فضلی نژاد، مرضیه، بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران، ص۲۳ ـ ۲۷؛ ردایی، حسین، قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل، ص۱۳۱ ـ ۱۳۳؛ شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم به شهادت؛ معارف، مجید، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن؛ امام‌خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام.
  5. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  6. ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام، مرکز اطلاع‌رسانی الغدیر؛ اکبرنژاد، مهدی، محمدی، روح‌الله، بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم، ص۶۰؛ خادمی، عین الله، بختیاری، صدیقه، جایگاه و ضرورت امامت از منظر اسماعیلیه؛ اکبرنژاد، مهدی، محمدی، روح‌الله، بررسی سندی و دلالی احادیث راسخون فی العلم، ص۶۰.
  7. «ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ یَنْطِقَ وَ لَکِنْ أُخْبِرُکُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یَأْتِی وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی وَ دَوَاءَ دَائِکُمْ وَ نَظْمَ مَا بَیْنَکُم‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۸.
  8. ر. ک: امام‌خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام.
  9. «فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ فَرَسُولُ اللَّهِ صأَفْضَلُ الرَّاسِخِینَ فِی الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِیعَ مَا أَنْزَلَ عَلَیْهِ مِنَ التَّنْزِیلِ وَ التَّأْوِیلِ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُنْزِلَ عَلَیْهِ شَیْئاً لَمْ یُعَلِّمْهُ تَأْوِیلَهُ وَ أَوْصِیَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ یَعْلَمُونَهُ کُلَّهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۲۲.
  10. ر. ک: ردایی، حسین، قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل، ص۱۳۱ ـ ۱۳۳؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۴۲؛ بابایی، علی اکبر، اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن، ماهنامۀ معرفت، شماره ۷۳، دی ۱۳۸۲، ص۲۲ ـ ۲۳؛ منصورآبادی، محمد، راسخان در علم از دیدگاه فریقین، ص۱۲۴؛ افسردیر، حسین، فضلی نژاد، مرضیه، بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران، ص۲۳ ـ ۲۷؛ معارف، مجید، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن.
  11. «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۱۲۲.
  12. ر. ک: ردایی، حسین، قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل، ص۱۳۱ ـ ۱۳۳.
  13. «إِنِّی لَأَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاءِ وَ أَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا فِی الْجَنَّةِ وَ أَعْلَمُ مَا فِی النَّارِ وَ أَعْلَمُ مَا کَانَ وَ أَعْلَمُ مَا یَکُونُ عَلِمْتُ ذَلِکَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۲۸.
  14. ر. ک: باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۳ ـ ۱۲۲.
  15. «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ Sعَنْ هَذِهِ الرِّوَایَةِ مَا مِنَ الْقُرْآنِ آیَةٌ إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ فَقَالَ ظَهْرُهُ تَنْزِیلُهُ وَ بَطْنُهُ تَأْوِیلُهُ مِنْهُ مَا قَدْ مَضَی وَ مِنْهُ مَا لَمْ یَکُنْ یَجْرِی کَمَا یَجْرِی الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ کَمَا جَاءَ تَأْوِیلُ شَیْ‏ءٍ مِنْهُ یَکُونُ عَلَی الْأَمْوَاتِ کَمَا یَکُونُ عَلَی الْأَحْیَاءِ قَالَ اللَّهُ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ نَحْنُ نَعْلَمُهُ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۶.
  16. «إِنَّ لِلْقُرْآنِ تَأْوِیلًا فَمِنْهُ مَا قَدْ جَاءَ وَ مِنْهُ مَا لَمْ یَجِئْ فَإِذَا وَقَعَ التَّأْوِیلُ فِی زَمَانِ إِمَامٍ مِنَ الْأَئِمَّةِ عَرَفَهُ إِمَامُ ذَلِکَ الزَّمَانِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۵، ح ۵.
  17. ر. ک: میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص۱۱۳.