بدعت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مقدمه
بدعت از ماده بدع، به معنای ارائه و ایجاد چیزی جدید و بیسابقه است[۱]. در اصطلاح به معنای افزودن اعتقاد، عمل یا حکمی در دین است که دلیلی از کتاب و سنت نداشته باشد[۲]؛ البته برخی مخالفت با سنت را نیز به این تعریف افزودهاند. بدعت، از نظر پیشوایان معصوم(ع) در هر چهرهای که باشد، مذموم و عین گمراهی و پایان آن گرفتاری به آتش دوزخ است[۳]. آنچه از سوی غیر معصوم و بدون دلیل و سند معتبر، در دین وارد شود مردود است[۴].
گفتنی است برخی متفکران، بدعت را در دو معنای بدعت هدایت و بدعت ضلالت به کار بردهاند. بدعت هدایت، به معنای ابداع امری جدید است که موافق با قرآن و سنت بوده و خلاف مسیر دین را طی نکند[۵]. البته برخی، همین تقسیم را نیز نوعی بدعت تلقی کردهاند[۶]. مخالفان این تقسیم، به دو دلیل استناد دارند: دلیل عقلی، دایر بر اینکه چون بدعت در جایگاه مخالفت با خدا و رسول است، چگونه عقل وجود قسم ممدوحی از آن را میپذیرد. زبان نصوص شرعی و نیز روایات به گونهای با بدعت مخالفت کرده که جای هیچ استثنا و تقسیمی در آن نیست. از جمله روایت پیشگفته که: «أَلَا وَ كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ». بنابراین، بدعت به هیچ روی ممدوح نیست و بدعتگذار در مقابل وحی و نبی قرار گرفته است. امام باقر(ع) فرمودند: اهل بدعت مصداق آیه ﴿وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ﴾[۷] میباشند که خدای تعالی آنان را به جرم بدعت، اشاعه شبهات و پیروی از شهوات روسیاه گردانده و گرفتار آتش کرده و لباس پستی و ذلت بر اندام آنها میپوشاند[۸]. همچنین در روایتی دیگر فرمودند: «أَدْنَى الشِّرْكِ أَنْ يَبْتَدِعَ الرَّجُلُ رَأْياً فَيُحِبُّ عَلَيْهِ وَ يُبْغِضُ»[۹]. حضرت امام درباره بدعت این نظر را دارد و آن را همانند شرب خمر و دیگر افعال حرام، از محرمات شرعی دانسته است[۱۰]. ایشان مبارزه با بدعتگذاری در دین را وظیفه اهل علم و فقها دانسته و طبق روایتی از پیامبر اکرم(ص) که فرمود: «اگر عالم به هنگام ظهور بدعتها با استفاده از علم خود به مقابله برنخیزد به اسلام جفا کرده[۱۱] و مستحق لعنت خداست»[۱۲]، علمای دین را موظف به اظهار علم برای راهنمایی مردم به حقایق دین میداند؛ حتی اگر در این راه احتمال تأثیر مبارزه و تمکین اهل بدعت هم وجود نداشته باشد. ایشان مبارزه با بدعت را در جایگاه یکی از مسایل شرعی با حکمی روشن اعلام کردهاند[۱۳][۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۵۴.
- ↑ شرح توحید صدوق، ج۳، ص۲۴۷؛ التعریفات، ص۱۹.
- ↑ بحارالأنوار، ج۲، ص۲۶۳.
- ↑ علاء الدین هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۱۷۹.
- ↑ ابن اثیر، جامع الأصول، ج۷، ص۴۵۴.
- ↑ باقری، جعفر، البدعة، ص۱۳۴.
- ↑ «و کیفر هر بدی (برای) آنان که بدی کنند، همانند آنست و (غبار) خواری (چهره) آنها را میپوشاند؛ در برابر خداوند هیچ پناهی ندارند» سوره یونس، آیه ۲۷.
- ↑ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۳۱۱.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۲۷.
- ↑ کتاب الطهارة، ص۱۳۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۲۳۰.
- ↑ بحارالأنوار، ج۵۴، ص۲۳۴.
- ↑ تحریر الوسیله، ص۳۷۰.
- ↑ پناهی آزاد، حسن، مقاله «منطق فهم اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۱۴.