خطبه ۱۸۱ نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

خطبه ۱۸۱ از جمله خطبه‌های خاص نهج البلاغه به شمار می‌رود که موضوعات گوناگونی را مطرح کرده است. از جمله این موضوعات، بیان اشارتی بر وجود امام مهدی S است. امام به شرح مواضع امام می‌پردازد:حکمت و عدالت از نشانه‌های اوست که به وجوه گوناگون آن احاطه دارد و خود را مجهز به آن کرده است. او در جست‌وجوی حکمت و عدالت است و هرجا سراغ آن را می‌گیرد. مهدی S در جامعه ناشناخته است و سال‌ها به دور از دیده‌ها به‌سر خواهد برد. او یادگار حجت‌های الهی و جانشینی از جانشینان پیامبر a است. امام در این خطبه دل آزرده از ناهمراهی مردم زمانه و ناامید از آن‌ها، ایشان را به‌دلیل کوتاهی‌هایشان در انجام امور مورد نکوهش قرار می‌دهد. در فرازی از این خطبه از یاران پایدار و با ایمان خویش که به شهادت رسیدند، یاد می‌کند و از فراق آنان می‌گرید و مردمان را برای جهاد با دشمنان دین ترغیب می‌کند.

شریف رضی که خود، حدیث‌شناسی متبحر و موثق است، این خطبه را از قول نوف بکالی از ثقات محدثان نقل می‌کند. از این‌رو همین امر بر صحت انتساب خطبه به امام علی S کفایت می‌کند. این خطبه از آخرین خطبه‌هایی است که ایراد شده، بنابراین مربوط به سال چهلم هجری است.

مطالب مهم خطبه

  1. وصف و تسبیح خداوند؛
  2. ترغیب مردمان به اطاعت از فرامین الهی؛
  3. عدم توانایی انسان در وصف و شناخت خداوند؛
  4. عدم توانایی انسان در وصف و شناخت خداوند؛
  5. سفارش به تقوا؛
  6. عبرت از سرنوشت پیشینیان و قدرتمندان که در پایان به نیستی گراییدند؛
  7. وصف امام زمان S؛
  8. نکوهش کوفیان در کوتاهی از فرمان امام S؛
  9. یادآوری یاران راستین خود و مویه بر آنان؛
  10. ترغیب مردمان به جهاد.

فرازی از خطبه

ای بندگان خدا، شمایان را به تقوای الهی سفارش کنم، خدایی که لباس زیبای انسانی را بر شما پوشانده و روزی‌تان را فراوان ساخت. پس اگر کسی بخواهد نمونه جاودانگی و زندگی بی‌مرگ را تماشا کند سلیمان بن داوود S را بیند؛ همو که سلطنت حکومت بر جنّ و انس داشت و در عین حال پیامبر خدا بود و مقامش به آستان قدس ربوبی بسیار نزدیک. پس آن‌گاه که پیمانه‌اش لبریز شد و زمانش به پایان رسید، کمان بی‌رحم فنا او را هدف تیرهای مرگ قرار داد و کشور جان از وجود او تهی و خانه‌ها خالی و دیگران میراث‌بران او شدند. این است که شما را از تاریخ گذشتگان عبرتی باید. اهالی شهرهای "رسّ" چه شدند، آن‌ها که پیامبرانشان را کشتند و سنّت رسولان را زیر پا نهادند و راه ستمگران پیش گرفتند، کجا رفتند؛ آن‌ها که با همراهان بسیار حرکت می‌کردند، هزاران نفر را شکست می‌دادند، لشکریان را به خدمت می‌گرفتند و شهرها می‌ساختند[۱].

منابع

پانویس