حدیث تشبیه در کلام اسلامی
مقدمه
بر اساس آنچه در کتابهای حدیثی، تاریخی، کلامی و تفسیری نقل شده، پیامبر اکرم(ص) در موارد گوناگون و در زمانهای متعدد، در حضور اصحاب خود، از فضائل امیرالمؤمنین(ع) سخن گفتهاند که یکی از آنها حدیث تشبیه است. بر اساس این حدیث شماری از صفات کمال که در پیامبران الهی به صورت پراکنده آمده در مورد حضرت علی(ع) به صورت یکجا ذکر شده است؛ از جمله آنها علم و وقار آدم، حکمت و تقوای نوح، صبر و بردباری ایوب، حکمت و حلم ابراهیم، هیبت، سطوت و مناجات موسی، زهد و عبادت عیسی(ع)، کمال و جمال محمد(ص).
برخی از نقلهای این حدیث عبارتاند از: "هرکس میخواهد علم آدم، فهم نوح، زهد یحیی بن زکریا، استواری موسی را ببیند، علی بن ابیطالب را نظاره کند"[۱]. در نقلی دیگر از ابوذر غفاری آمده که ما در محضر رسول خدا(ص) بودیم پیامبر(ص) جهت شکرگزاری به درگاه الهی برخاسته و به رکوع و سجود پرداخته و سپس فرمودند: ای جندب (لقب ابوذر غفاری) هرکس اراده کند علم آدم، فهم نوح، دوستی خدا با ابراهیم، مناجات موسی، زهد و عبادت عیسی، صبر و ابتلای ایوب را بنگرد نگاه کند به آن مردی که میآید او همچون خورشید و ماه سیر کننده و ستاره درخشان است؛ شجاعترین انسانها و بخشندهترین آنهاست. لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر دشمنانش باد! همه منتظر فرد تازهوارد بودند که در این هنگام علی بن ابیطالب(ع) وارد شد[۲].
از همه مهمتر در برخی از نقلهای حدیث تشبیه که ابوبکر نیز در مجلس حاضر بوده پس از اینکه پیامبر(ص)، علی(ع) را در سه خصلت به آدم و نوح و ابراهیم تشبیه کردند، ابوبکر از این تشبیه تعجب کرده و به پیامبر عرض میکند آیا یک نفر را به سه پیامبر مقایسه میکنی، آفرین بر این شخص! و از پیامبر(ص) درخواست میکند که او را معرفی کند. پیامبر(ص) میفرماید مگر او را نمیشناسی او همان علی بن ابیطالب است؛ سپس ابوبکر دو بار امام علی(ع) را به خاطر دارا بودن چنین خصلتی مورد تحسین قرار داده و میگوید: «بَخْ بَخْ لَكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَ أَيْنَ مِثْلُكَ؟»؛ آفرین، آفرین بر تو ای اباالحسن، مثل تو کجا پیدا میشود[۳].
در ذیل برخی از روایات تشبیه آمده که خداوند در او (امام علی(ع)) نود خصلت از خصلتهای انبیاء را جمع کرده که در هیچکس جمع نکرده است: «فَإِنَّ فِيهِ تِسْعِينَ خَصْلَةً مِنْ خِصَالِ الْأَنْبِيَاءِ جَمَعَ اللَّهُ فِيهِ وَ لَمْ يَجْمَعْ فِي أَحَدٍ غَيْره»[۴]. سید علی همدانی در کتاب جواهرالاخبار همه این نود خصلت را جمع کرده است[۵]. عاصمی در کتاب خودش با استناد به آیات و روایات، ویژگیهای امام علی(ع) را با بیش از صد خصلت در یازده پیامبر (در آدم ده خصلت، در نوح، ابراهیم، یوسف، موسی، داوود، سلیمان، ایوب، یحیی و عیسی هر کدام هشت خصلت و در حضرت محمد(ص) در بیست و سه خصلت) مشابه دانسته و بهطور مبسوط مورد بحث قرار داده است[۶].
در پارهای از روایات علاوه بر انبیاء، تشبیه به صفات برخی از فرشتگان مقرب الهی نیز مطرح شده است «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى إِسْرَافِيلَ فِي رِفْعَتِهِ وَ إِلَى مِيكَائِيلَ فِي دَرَجَتِهِ وَ إِلَى جَبْرَائِيلَ فِي عَظَمَتِهِ... فَلْيَنْظُرْ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)»[۷]. تفاوت عبارات در احادیث تشبیه بهخاطر اختلاف مخاطبان و تعدد اوقات بوده و منافاتی با همدیگر ندارند[۸].
حدیث تشبیه توسط بیش از ده نفر از صحابه نقل شده است که عبارتند از: امام علی(ع)، امام حسین(ع)، ابنعباس، ابوذر غفاری، انس بن مالک، ابوالحمراء، ابوسعید خدری، ابورافع، عبدالله بن مسعود، ابوهریره و سلمة بن قیس. از امام علی(ع) به هفت طریق[۹]؛ از امام حسین(ع) به یک طریق[۱۰]؛ از ابنعباس به پنج طریق[۱۱]؛ از ابوذر به یک طریق[۱۲]؛ از انس به سه طریق[۱۳]؛ از ابوالحمراء به هشت طریق[۱۴]؛ از ابوسعید خدری به دو طریق[۱۵]؛ از ابورافع به یک طریق[۱۶]؛ از عبدالله بن مسعود به یک طریق[۱۷]؛ از ابوهریره به یک طریق[۱۸] و از سلمة بن قیس به یک طریق[۱۹].
بسیاری از عالمان برجسته اهل سنت و شیعه حدیث تشبیه را نقل کردهاند، برخی از راویان حدیث از عالمان اهل سنت عبارتاند از: احمد بن حنبل (م ۲۴۱)؛ ابوحاتم محمد بن ادریس حنظلی رازی (م ۲۷۷)؛ ابوحفص عمر بن احمد بن عثمان، معروف به ابن شاهین، محدث و مفسّر (م ۳۸۵)؛ ابوعبدالله، عبیدالله بن محمد بن احمد عکبری، معروف به ابن بطه (م ۳۸۷)؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله حمدویه ضبی طهمانی، معروف به حاکم نیشابوری (م ۴۰۵)؛ ابوبکر احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی (م ۴۱۰)؛ ابونعیم احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحاق بن موسی اصفهانی (م ۴۳۰)؛ ابوبکر احمد بن حسین بن علی بن عبدالله بن موسی بیهقی خسروجردی (م ۴۵۸)؛ ابوالحسن علی بن محمد بن طیب جلابی، معروف به ابن مغازلی (م ۴۸۳)؛ ابوشجاع شیرویه بن شهردار بن شیرویه دیلمی همدانی (م ۵۰۹)؛ ابوالمؤید موفق بن احمد بن ابیسعید مکی، معروف به اخطب خطباء خوارزم (م ۵۶۹)؛ ابوالخیر رضیالدین احمد بن اسماعیل طالقانی قزوینی حاکمی (م ۵۹۰)؛ کمالالدین ابوسالم محمد بن طلحه قرشی (م ۶۵۲)؛ ابوعبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی (م ۶۵۸)؛ سید علی بن شهاب الدین همدانی (م ۷۷۶۹؛ نورالدین جعفر بن سالار، معروف به امیر ملّا، خلیفه همدانی؛ شهابالدین احمد، صاحب «توضیح الدلائل علی ترجیح الفضائل»؛ شهابالدین بن شمسالدین بن عمر زاولی دولت آبادی، معروف به ملک العلماء هندی (م ۸۳۹)؛ نورالدین علی بن محمد بن صباغ مالکی (م ۸۵۵)؛ کمالالدین حسین بن معینالدین یزدی میبدی (م ۸۷۰)؛ عبدالرحمن بن عبدالسلام بن عبدالرحمن صفوری شافعی؛ ابراهیم بن عبدالله وصابی یمنی شافعی؛ جمالالدین عطاء الله بن فضل بن عبدالرحمن شیرازی (م ۱۰۰۰)؛ احمد بن فضل بن محمد باکثیر مکی شافعی (م ۱۰۴۷)؛ میرزا محمد بن معتمدخان بن رستم حارثی بدخشی؛ محمد صدر العالم، مؤلّف «معارج العلی فی مناقب المرتضی»؛ ولی الله بن عبدالرحیم دهلوی (م ۱۱۷۶)؛ محمد بن اسماعیل بن صلاح امیر یمانی صنعانی (م ۱۱۸۲)؛ احمد بن عبدالقادر شافعی عجیلی؛ مولوی ولی الله بن حبیب الله لکهنوی[۲۰].
برخی از ادیبان و شاعران نیز حدیث تشبیه را در اشعار خود مورد توجه قرار دادهاند که از جمله آنها محمد بن احمد بن عبیدالله (م۳۲۷) مشهور به مفجّع بصری است؛ یاقوت حموی در شرح حال مفجع مینویسد قصیده «ذات الاشباه» از آن اوست، این قصیده بدان جهت «ذات الاشباه» نامیده شده که سرایندهاش به حدیث تشبیه نظر داشته است[۲۱]. سنائی غزنوی (م ۵۲۵) شاعر و عارف فارسیزبان نیز مفاد حدیث تشبیه را در باب سوم از کتاب حدیقةالحقیقة ضمن ابیاتی در ستایش حضرت علی(ع) به نظم درآورده است. عطار نیشابوری (م۶۱۸) از دیگر شعرا در این مورد بوده و در کتاب مصیبتنامه (ص ۳۲) مضمون حدیث تشبیه را به نظم کشیده است[۲۲].[۲۳]
سند حدیث
چنانکه بیان شد حدیث تشبیه به طرق گوناگون توسط بیش از ده نفر از صحابه پیامبر(ص) نقل شده است، براساس دیدگاه کسانی که نقل روایت توسط ده راوی را نصاب لازم برای تواتر میدانند[۲۴] حدیث تشبیه متواتر بوده و اعتبار حدیث متواتر قطعی و اجماعی است مضاف بر اینکه قاعده تقویت روایت بهخاطر تعدد طرق[۲۵] نیز شامل آن است. مؤید دیگر وجود شواهد بسیار است، زیرا صفات ذکر شده در حدیث تشبیه، در روایات متعدد بیان شده است و وجود شواهد حدیث از طرق احراز اعتبار آن میباشد[۲۶]. علاوه بر دلایل سهگانه پیشین، سند برخی از طرق حدیث تشبیه نیز معتبر میباشد که روایت یاقوت حموی از آن جمله است؛ وی حدیث تشبیه را از طریق عبدالرزاق صنعانی، از معمر، از زهری، از سعید بن مسیب، از ابوهریره نقل کرده که پیامبر در جمعی از اصحاب خود فرمود: «إِنْ تَنْظُرُوا إِلَى آدَمَ فِي عِلْمِهِ وَ نُوحٍ فِي هَمِّهِ وَ إِبْرَاهِيمَ فِي خُلْقِهِ وَ مُوسَى فِي مُنَاجَاتِهِ وَ عِيسَى فِي سُنَنِهِ وَ مُحَمَّدٍ فِي هَدْيِهِ وَ حِلْمِهِ فَانْظُرُوا إِلَى هَذَا الْمُقْبِلِ. فَتَطَاوَلَ النَّاسُ فَإِذَا هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)»؛ اگر میخواهید دانش آدم، همت نوح، خوی ابراهیم، نیایش موسی، روش و آیین عیسی و سیرت و بردباری محمّد را ببینید، به کسی بنگرید که به سویتان میآید، پس مردمان همه]برای دیدن آن مرد[گردن فراز کردند آن مرد علی بن ابیطالب بود[۲۷].[۲۸]
شرح حال راویان حدیث
یاقوت حموی از نویسندگان بزرگ اهل تسنن و از ادیبان و محققان مشهور است[۲۹]. مضاف بر اینکه دارای تعصب شدید علیه امیرالمؤمین(ع) نیز بوده است[۳۰]. با توجه به این مطلب، قاعدتاً در صحت و اعتبار حدیثی که حموی نقل کرده شک و تردید نخواهد بود.
اما در مورد عبدالرزاق صنعانی باید گفت که دانشمندان بزرگی از اهل سنت به جلالت و وثاقت وی اذعان کردهاند[۳۱]. بخاری، مسلم و دیگر ائمه علم حدیث از او روایت کردهاند[۳۲]؛ حتی ابنتیمیه او را ستوده[۳۳] و یحیی بن معین که از متشدّدین در علم رجال است وثاقت عبد الرزاق در نقل روایت را به قدری مسلم دانسته که گفته است اگر وی مرتد هم بشود، حدیثش معتبر است[۳۴]. معمر بن راشد بصری با القابی چون: امام شیخ الاسلام، فقیه، حافظ حدیث، صالح الحدیث، اعلم زمان، متقن، ورع، و ثقه توصیف و توثیق شده است[۳۵].
ابنشهاب زهری، از سرشناسان و مشاهیر نزد اهل سنت بوده و وثاقتش مورد اتفاق آنان است[۳۶]. مالک گفته من در مدینه فقیه محدثی غیر از ابنشهاب ندیدم[۳۷].
سعید بن مسیب، فقیه اهل مدینه و امام اهل تسنّن و از تابعان بزرگ بوده[۳۸] و با القاب و ویژگیهای برجستهای توصیف و توثیق شده است از جمله: احمد بن حنبل و عدهای دیگر، مرسلات سعید بن مسیب را در حکم صحیح و مسند دانستهاند[۳۹].
ابوهریره از صحابه پیامبر(ص) بوده و مطابق دیدگاه اهل سنت درباره عدالت عموم صحابه، روایتش معتبر است؛ از نظر شیعه نیز چون موافق روایات معتبر بوده و مضامین آن به تواتر نقل شده، مقبول است. بهخاطر کثرت نقل این حدیث، و غیرقابل انکار بودن آن برخی از دانشمندان اهل سنت، آن را به صورت «ارسال مسلم» در منابع خود نقل کردهاند[۴۰]. چنان که عدهای از آنان نیز در باب فضائل امیرالمؤمنین(ع) به آن استناد کردهاند[۴۱]. ابنشاهین پس از نقل حدیث تشبیه در کتابهای متعدد خود بیان کرده که این فضیلت منحصر در علی بوده و احدی با او شریک نیست[۴۲]. جوینی از علمای بزرگ اهل سنت پس از نقل حدیث تشبیه در کتاب خود[۴۳]، این روایت را دارای مصادر فراوان دانسته است. بدیهی است که اگر این طایفه از دانشمندان اهل سنت در سند حدیث و صحت صدور آن از پیامبر(ص) تردیدی داشتند نوبت به تأیید محتوای آن نمیرسید. حاصل آنکه با توجه به بررسیهای رجالی انجام شده، در صحت سند حدیث تشبیه کوچکترین تردیدی باقی نمانده و انکار منکران آن[۴۴]تعصب صرف[۴۵] و بهتان محض و افترای بدون دلیل است[۴۶].[۴۷]
مدلول حدیث
دانشمندان اسلامی با توجه به محتوای حدیث تشبیه، فضائلی را برای امام علی(ع) مطرح کردهاند که در ذیل بیان میشود:
- همانندی با عموم پیامبران و برتری بر هر یک از آنان: حدیث تشبیه از این جهت که امیرالمؤمنین(ع) را واجد برجستهترین صفت هر یک از پیامبران الهی معرفی کرده است، بیانگر برابری آن حضرت با آنان است[۴۸] و چون به تنهایی جامع صفات کمال انبیاء است بر هر یک از آنان - غیر از رسول اکرم(ص) - برتری دارد؛ فخرالدین رازی، به همین شیوه بر افضلیت پیامبر اکرم(ص) بر پیامبران دیگر استدلال کرده است[۴۹]. گذشته از همه اینها خود ابوبکر در موارد گوناگونی به افضلیت علی(ع) به طور مطلق، تصریح کرده است: از جمله اینکه بعد از رحلت پیامبر(ص)، ابوبکر و علی برای زیارت قبر پیامبر(ص) میآیند، علی(ع) به ابوبکر تعارف میکند که ابتدا او وارد شود ابوبکر در پاسخ میگوید: هرگز برکسی مقدم نخواهم شد که از رسول خدا(ص) درباره او شنیدم که میفرمود: جایگاه علی نسبت به من همانند جایگاه من نسبت به پروردگارم است[۵۰].
- برتری بر سایر اصحاب: همانندی امیرالمؤمنین(ع) با پیامبران الهی و برتری ایشان بر هر یک از آنان برتری وی بر دیگر صحابه را نیز اثبات میکند زیرا در برتری پیامبران بر دیگر اصحاب - غیر از اهل کساء - اختلافی وجود ندارد، در نتیجه کسی که در فضایل مساوی با پیامبران و یا برتر از آنان است، بر دیگر صحابه برتر خواهد بود[۵۱]. از اقرارهای گوناگون ابوبکر در موارد متعدد نیز برتری امیرالمؤمنین(ع) بر سایرین روشن است، در منابع نقل شده که علی(ع) وارد مجلسی شد که ابوبکر نیز در آن حاضر بود، ابوبکر به محض دیدن علی گفت هرکس دوست دارد بزرگترین مردم از حیث جایگاه و نزدیکترین مردم از حیث قرابت و برترین مردم از حیث حق در نزد رسول خدا را ببیند به این تازهوارد (علی) نگاه کند[۵۲]. گذشته از اینها اساساً امیرالمؤمنین(ع) را نباید با اصحاب مقایسه کرد چراکه در مقایسه مجانست و سنخیت شرط است، حضرت علی(ع) طبق دلایل متعدد، معصوم بوده و او را بایستی با معصومانی چون انبیای پیشین سنجید ـ همانگونه که در حدیث تشبیه از پیامبر(ص) نقل شده است ـ نه با انسانهای غیر معصوم[۵۳].
- عصمت امام: برتری امیرالمؤمنین(ع) پیامبران الهی، عصمت ایشان را نیز اثبات میکند؛ زیرا عصمت مهمترین و اساسیترین ملاک برتری است، اگر امیرالمؤمنین(ع) معصوم نبود، پیامبر اکرم(ص) او را به پیامبران الهی که در هر یک از صفات کمال از ویژگی عصمت برخوردار بودند، تشبیه نمیکرد؛ زیرا تشبیه غیر معصوم به معصوم حتی اگر در یک صفت بوده اما آن تشبیه اطلاق داشته باشد، روا نیست[۵۴].
- امامت و خلافت امام: براساس ادله عقلی و نقلی افضلیت از شرایط امامت است[۵۵]. چنانکه بیان شد حدیث تشبیه بر افضلیت امیرالمؤمنین(ع) بر دیگر صحابه دلالت میکند، بنابراین تنها او امام امت اسلامی و خلیفه بلافصل رسول اکرم(ص) میباشد[۵۶].[۵۷]
اشکال و پاسخ
بر دلالت حدیث تشبیه بر افضلیت امیرالمؤمنین(ع) اشکالاتی وارد شده که توسط عالمان شیعه به آنها پاسخ داده شده است:
۱. تشبیه، بر مساوی بودن مشبه، با مشبهبه دلالت نمیکند[۵۸].
پاسخ: در دلالت تشبیه بر مساوی بودن مشبه با مشبهبه، مجال تردید وجود ندارد، اگر فردی به صفت نیکی مانند شجاعت یا سخاوت مشهور باشد و کسی بخواهد دارا بودن فرد دیگری را در همان صفت، بیان کند، روش عرفی و بلیغ آن، این است که او را به فرد مزبور تشبیه کنند، تردید در این مطلب بدیهی، شگفتآور است[۵۹].
۲. بحثی در عموم مناقب و فراوانی فضائل و اتصاف به کمالات و اختصاص حضرت علی(ع) به کرامات نیست، لکن افضلیت به معنای زیادت ثواب و کرامت نزد خداست و این موارد دلیل بر زیادت ثواب و کرامت نزد خدا نیست[۶۰]. پاسخ: همانگونه که بیان شد، حدیث تشبیه بر عصمت امیرالمؤمنین(ع) دلالت میکند، از طرفی پاداش بر عبادت و اطاعت، تابع مقدار اخلاص و تقوای انسان است ﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ﴾[۶۱]؛ چنانکه گرامیترین انسانها نزد خداوند باتقواترین آنان است ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾[۶۲]؛ در برتری اخلاص و تقوای معصوم بر غیر معصوم تردیدی وجود ندارد؛ بنابراین حضرت علی(ع)، علاوه بر افضلیت در صفات کمال نفسانی در اکرم بودن نزد خداوند و پاداش بر عبادت نیز برتر از سایر اصحاب بوده است.
۳. برتری انبیاء بر غیر انبیاء مورد اجماع است[۶۳]. چنانکه افضلیت ابوبکر و سپس عمر بر سایرین مورد اتفاق و قریب به اجماع بوده[۶۴] بلکه اجماعی است[۶۵].
پاسخ: در مورد افضلیت انبیاء این مطلب روشن است که هر پیامبری در دوران خودش بایستی افضل از سایر امت باشد در غیر این صورت ترجیح مفضول بر فاضل لازم میآید که عقلاً نادرست است؛ اما این ادعا که برتری انبیا بر غیر انبیاء ـ بهطور مطلق ـ اجماعی است؛ ادعایی است بدون دلیل[۶۶]. ادعای اجماعی بودن افضلیت ابوبکر و عمر بر امیرالمؤمنین(ع) نیز باطل است؛ زیرا به گواهی روایات و گزارشهای تاریخی عدهای از صحابه و دیگران ـ حتی ابوبکر و عمر ـ به افضلیت امیرالمؤمنین(ع) بر دیگران معتقد بودند[۶۷]. ادله قرآنی و روایی نیز مؤید همین دیدگاه است که حدیث تشبیه از آن جمله است.
نکته آخر پیرامون روایات و اخباری که در فضیلت خلفای ثلاث مطرح شده اینکه این روایات فقط از طریق اهل سنت نقل شده و با روایات خاص یک مذهب نمیتوان پیروان مذهب دیگر را ملزم کرد. ولی احادیث تشبیه از طریق فریقین نقل شده و بر خود اهل سنت نیز الزامآور است[۶۸].[۶۹]
منابع
پانویس
- ↑ «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى آدَمَ فِي عِلْمِهِ وَ إِلَى نُوحٍ فِي فَهْمِهِ وَ إِلَى يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا فِي زُهْدِهِ وَ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ فِي بَطْشِهِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»؛ کفایة الطالب، ص۱۲۱؛ المناقب، خوارزمی، ص۸۳ و ۳۱۱؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۰۳؛ الریاض النضرة، ج۳، ص۱۹۶؛ اللآلیء المصنوعة، ج۱، ص۳۲۵؛ ینابیع المودة، ج۱، ص۳۶۳، ح۱؛ ج۲، ص۱۸۳، ح۵۲۷ و ص۴۸۶، ح۳۶۹؛ المسترشد، ص۲۸۸-۲۸۷؛ بحارالانوار، ج۳۹، ص۳۹؛ شرح نهجالبلاغة، ج۹، ص۱۶۸؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۲۰؛ الصوارم المحرقة ص۲۷۶.
- ↑ الفضائل - لابن شاذان القمی - ص۹۹؛ الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین(ع)، ص۳۵.
- ↑ الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین(ع)، ص۱۰۵؛ المناقب، خوارزمی ص۸۹؛ کشف الغمه، ج۱، ص۱۱۵؛ کشف الیقین، ص۵۵، الحاشیة علی الهیات، ص۲۷۶.
- ↑ احقاق الحق، ج۴، ص۳۹۷؛ فیه عبقات الانوار، ج۱۶، ص۳۷۶؛ نفحات الأزهار، ج۱۹، ص۳۱۹.
- ↑ ینابیع المودة، ج۲، ص۳۰۶ و ۳۰۷.
- ↑ العسل المصفی، ج۱ و ۲.
- ↑ تفسیر سورآبادی ج۴، ص۲۳۸۵؛ مشارق انوار الیقین ص۱۶۹؛ حدیقة الشیعة ج۱، ص۲۵۲؛ احقاق الحق، ج۴، ص۳۶۹.
- ↑ التوضیح الأنور بالحجج الواردة، ص۶۱۴ دلائل الصدق، ج۶، ص۳۲۹.
- ↑ ترتیب الأمالی الخمیسیة، ج۱، ص۱۷۵؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۰۳؛ همان، پاورقی؛ السنة، ج۲، ص۵۴۳؛ مسند ابویعلی، ج۱، ص۴۰۶؛ العسل المصفی، ج۱، ص۲۶؛ همان، ص۱۲۷ پاورقی؛ شرح مذاهب اهل السنة، ص۱۶۶؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص۶۳۹ و ۷۱۳؛ المقصد العلی، ج۳، ص۱۷۸؛ السنن الکبری للنسائی، ج۷، ص۴۴۶؛ اسنی المطالب، ص۱۵۵.
- ↑ امالی، صدوق، ص۶۵۹.
- ↑ کفایة الطالب، ص۴۶-۴۵؛ لسان المیزان، ج۶، ص۲۴؛ میزان الاعتدال، ج۴، ص۳۲۰؛ العسل المصفی، ج۱، ص۱۲۴؛ المناقب، ابن شهرآشوب، ج۳، ص۲۶۴؛ کمالالدین، ج۱، ص۲۵، بحارالانوار، ج۳۹، ص۳۵؛ الصرط المستقیم، ج۱، ص۱۰۳؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۳۷.
- ↑ الفضائل، ابن شاذان قمی، ص۹۸؛ الروضة فی فضائل علی بن ابیطالب(ع).
- ↑ البرهان، ج۴، ص۶۷۸؛ بشارةالمصطفی، ص۸۳؛ مناقب الامام علی بن ابیطالب، ابنمغازلی، ص۲۰ مناقب اهلالبیت(ع)، ابن مغازلی، ص۲۸۶؛ عمدة عیون صحاح الاخبار، ص۳۷۰؛ العسل المصفی، ج۲، ص۳۶۲.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۰۰، ۱۰۳ و ۱۰۴؛ اللآلیء المصنوعة، ج۱، ص۳۲۵؛ المناقب، للخوارزمی ص۳۱۱، العسل المصفی، ج۱، ص۱۲۵ و ۱۲۶؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۷۰؛ فضائل الخلفاء الاربعه، ص۵۹.
- ↑ الکتاب اللطیف، جزء ۱، ص۹۲؛ شرح مذاهب أهل السنة لابن شاهین، ص۱۵۱؛ الرسالة العلویة ص۵۰.
- ↑ المناقب، الخوارزمی ص۳۱۱.
- ↑ الامالی، طوسی، ص۴۱۶؛ بحارالانوار، ج۳۹، ص۳۵.
- ↑ معجم الادباء، ج۱۷، ص۱۹۱؛ مناقب آل أبیطالب(ع)، ج۳، ص۲۶۴؛ المسترشد، ص۲۸۷.
- ↑ الامالی، صدوق، ص۸.
- ↑ ر.ک: احقاق الحق، ج۴، ص۴۰۵-۳۸۸؛ عبقات الانوار، ج۱۶، ص۱۱ و ۱۲.
- ↑ معجم الادباء، ج۱۷، ص۱۹۱ و ۲۰۲-۲۰۰.
- ↑ ر.ک: عبقات الانوار، ج۱۶، بخش اول ص۱۶، ۲۷۰ و ۳۳۷؛ نفحات الازهار، ج۱۹، ص۲۸ و ۱۵۰؛ همچنین مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب، ج۳، ص۲۶۷.
- ↑ شجاعی، احمد، مقاله «حدیث تشبیه»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۳۵۵.
- ↑ الفیة السیوطی فی علم الحدیث، ص۴۹.
- ↑ تدریب الراوی ص۸۴؛ مناهج المحدثین، ص۸۰-۷۷.
- ↑ تدریب الراوی، ص۱۱۹-۱۲۰؛ فتح الملک العلی ص۱۱۶-۱۱۳.
- ↑ معجم الادباء، ج۱۷، ص۲۰۰.
- ↑ شجاعی، احمد، مقاله «حدیث تشبیه»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۳۵۸.
- ↑ وفیات الاعیان، ج۶ ص۱۲۹؛ الأعلام، ج۸ ص۱۳۱؛ تاریخ الاسلام، ج۱۳، ص۸۲۳؛ لسان المیزان، ج۸ ص۴۱۳.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۱۳، ص۸۲۳؛ لسان المیزان، ج۸، ص۴۱۳؛ انباء الرواة، ج۴، ص۸۲.
- ↑ الثقات لابن حبان، ص۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۵۶۹؛ تاریخ الاسلام، ج۵، ص۳۷۴؛ تهذیب الکمال، ج۱۸، ص۵۷؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۶۱۴؛ موسوعة اقوال الامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۳۵۸؛ التاج المکلل، ص۶۴.
- ↑ الکشف الحثیث، جزء ۱، ص۱۱۲؛ ذیل شرح حال داوود بن حصین.
- ↑ منهاج السنه ج۷، ص۱۳.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۵۷۳؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۶۱۲؛ الکامل فی ضعفاءالرجال، ج۶، ص۵۳۸؛ تاریخ الاسلام، ج۵، ص۳۷۴؛ اکمال تهذیب الکمال، ج۸ ص۲۶۹.
- ↑ الثقات لابن حبان، ج۴، ص۳۰۷؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۵۴۶؛ سیر اعلام النبلاء، ج۷، ص۵؛ میزان الاعتدال، ج۴، ص۱۵۴؛ الاعلام، ج۷، ص۲۷۲؛ الجامع فی الجرح والتعدیل، ج۳، ص۱۵۳؛ تحفة اللبیب، ج۲، ص۹۸؛ السیرة النبویة و التاریخ الاسلامی، ص۳۱؛ تاریخ الاسلام، ج۴، ص۲۲۳؛ موسوعة مواقف السلف فی العقیدة، ج۲، ص۳۴۶.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۵ ص۳۳۵؛ الموطأ، ج۶، ص۹۷؛ الجامع فی الجرح والتعدیل، ج۳، ص۸۴؛ معجم المفسرین، ج۲، ص۶۳۷؛ جامع التحصیل، ص۱۰۹؛ کتاب الثقات، ج۳، ص۴؛ التاج المکلل، ص۹۲.
- ↑ اکمال تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۴۹.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۱۸؛ سیرالسلف الصالحین، ۷۷۲؛ معجم التاریخ، ج۲، ص۱۲۰۷.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۲۱ و ۲۲۲؛ الاعلام، ج۳، ص۱۰۲؛ جامع التحصیل، ص۱۸۴؛ تهذیب التهذیب، ج۴، ص۸۵ و ۸۶.
- ↑ شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۹؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۵ و ۲۹۶؛ اللباب فی علوم الکتاب، ج۵، ص۲۹۱؛ لسان البیان ص۳۵۹.
- ↑ سمط النجوم، ج۳، ص۵۷؛ بریقة محمودیة، ج۱، ص۲۱۱؛ مناقب ابنالمغازلی ص۲۰۰.
- ↑ شرح مذاهب أهل السنة، ص۱۵۱ و ر.ک: لسان البیان، ص۳۵۹؛ الکتاب اللطیف، ص۹۲.
- ↑ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۷۰.
- ↑ البدایه والنهایه، ج۷، ص۳۵۶؛ الفوائد المجموعة، ص۳۶۷؛ المنتقی من منهاج الاعتدال، ص۳۴۴؛ تنزیه الشریعة، ج۱، ص۳۸۵؛ مختصر التحفة الاثناعشریة، ج۱، ص۱۶۵.
- ↑ شرح منهاج الکرامة، ج۳، ص۳۶؛ نفحات الأزهار، ج۱۹، ص۳۹۲.
- ↑ عبقات الانوار، ج۱۶، ص۶۵.
- ↑ شجاعی، احمد، مقاله «حدیث تشبیه»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۳۵۸.
- ↑ مناهجالیقین، ص۴۶۸؛ اللوامع الإلهیة، ص۳۸۶؛ منهاج الکرامة، ص۱۰۱؛ ارشاد الطالبین ص۳۵۴؛ احقاق الحق، ج۴، ص۴۰۱، ۴۰۴، ۴۰۵ و ج۵ ص۵؛ التوضیح الأنور بالحجج الواردة، ص۶۷؛ الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، ص۳۳۹ و جهت مطالعه بیشتر ر.ک: کشف الغمة، ج۱، ص۱۱۴؛ النجاة فی القیامة، ص۱۶۱؛ عبقات الانوار، ج۱۶، قسمت دوم ص۷۷ و ۷۸؛ نفحات الاظهار، ج۱۹، ص۳۱۰ و ۳۱۱.
- ↑ تفسیر مفاتیح الغیب، ج۱۳، ص۵۷.
- ↑ الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۱۷؛ الریاض النضرة، ج۱، ص۱۲۴ و ج۲، ص۶.
- ↑ کشف الغمة، ج۱، ص۱۱۴؛ النجاة فی القیامة، ص۱۶۱؛ مناقب الطاهرین، ج۱، ص۳۹؛ الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، ص۳۳۹؛ الصوارم المهرقة، ص۲۷۶؛ گوهر مراد، ص۵۴۳؛ سرمایه ایمان ص۱۴۳؛ البراهین القاطعة، ج۳، ص۳۴۸.
- ↑ الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۱۷.
- ↑ هزار و یک کلمه، ج۲، ص۴۵۲-۴۵۰؛ برای مطالعه بیشتر در افضلیت امیرالمؤمنین(ع) ر.ک: دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل افضلیت امام علی(ع).
- ↑ عبقات الانوار، ج۱۶، بخش دوم ص۱۱۰.
- ↑ ر.ک: دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل افضلیت امام.
- ↑ کامل البهائی، ج۱، ص۱۳۲؛ عبقات الانوار، ج۱۶، بخش دوم ص۹۸-۹۷.
- ↑ شجاعی، احمد، مقاله «حدیث تشبیه»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۳۶۰.
- ↑ مختصر التحفة الاثنی عشریة، ج۱، ص۱۶۶؛ شرح المواقف، ج۸ ص۳۶۹.
- ↑ عبقات الانوار، ج۱۶، بخش دوم، ص۱۲۹.
- ↑ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۹؛ ابکار الافکار، ج۵، ص۲۹۱؛ شرح المواقف، ج۸ ص۳۷۲.
- ↑ «خداوند تنها از پرهیزگاران میپذیرد» سوره مائده، آیه ۲۷.
- ↑ «بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ ابکار الافکار، ج۵، ص۲۹۱؛ شرح المواقف، ج۸ ص۳۶۹ – ۳۷۰؛ تفسیر مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۸؛ اللباب فی علوم الکتاب، ج۵، ص۲۹۱؛ رسالة فی الرد علی الرافضة، ج۱، ص۲۷ و ۲۸؛ مختصر التحفة الاثنی عشریة، ج۱، ص۱۶۶.
- ↑ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۹.
- ↑ المنتقی من منهاج الاعتدال، ص۵۳۱؛ الصواعق المحرقة، ج۱، ص۱۶۷؛ الفتاوی الحدیثیة، ص۱۱۳.
- ↑ دلائل الصدق، ج۶، ص۳۳۰.
- ↑ الإحتجاج، ج۱، ص۸۸؛ الفصول المختاره، ص۲۴۶؛ التعجب من اغلاط العامه، ص۹۹؛ الطرائف، ج۲، ص۴۰۲؛ تذکرة الخواص، ص۶۵؛ مجموعه رسائل الامام الغزالی، ص۴۵۳؛ انوار الحکمه، ص۲۲۸؛ توضیح الانور، ص۳۷۳؛ تأویل مختلف الحدیث، ص۲۴۱؛ تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۵۴؛ مناقب آل ابیطالب ۷، ج۲، ص۳۱.
- ↑ ضیاء القلوب، ج۲، ص۳۴۵؛ عبقات الانوار، ج۱۶، بخش دوم، ص۱۶۵-۱۶۴؛ نفحات الأزهار، ج۱۹، ص۳۹۱ و ۳۹۲.
- ↑ شجاعی، احمد، مقاله «حدیث تشبیه»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۳۶۱.