فطر بن خلیفه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

تنها چیزی که از تاریخ زندگی فطر در دست است، این که وی با (بنی مخزوم قرشی) پیمان ولاء داشته و به این جهت (مخزومی) خوانده شده است. او را از (خشبیّه)[۱] و از سپاهیان مختار ثقفی دانسته‌اند. ابن قتیبه می‌‌نویسد: بیش‌تر کسانی که به فرماندهی ابراهیم بن اشتر نخعی، یکی از فرماندِهان سپاه مختار بن ابی عبیده ثقفی به قصد دستگیری عبیداللّه بن زیاد در سال ۶۷ ﻫ.ق حرکت کردند چوبی در دست داشتند، از این رو آنان را (خشبیّه) نامیدند[۲].

دانشمندان اهل سنت به اتّفاق او را شیعی دانسته‌اند. بنابر نقل ذهبی، فِطر بن خلیفه به هنگام احتضارش می‌‌گفت: چقدر مسرور می‌‌شدم اگر به جای تمام موهایی که در بدن دارم، زبان می‌‌داشتم که با محبّت و دوستی اهل بیت(ع) تسبیح پروردگار می‌‌گفت[۳].

او که در زمان امام صادق(ع) می‌زیست، از آن حضرت به عنوان کسی که دارای دانش فراوان است یاد می‌‌کرد [۴]. ونیز آن حضرت به هنگام شنیدن حدیثی که وی به یک واسطه از امیرمؤمنان(ع) نقل کرد، فرمود: (خدا رحمت کند کسانی را که ما را نزد مردم محبوب کنند و در دیدگان آنان ناپسند نکنند).[۵]

وی از راویان طبقه پنجم است و بیش‌تر اصحاب تراجم و رجال اهل سنت، مانند: احمد بن حنبل، یحیی بن سعید، یحیی بن معین، سفیان، ابونعیم، ابن عدی، ابوحاتم، ساجی، ابوداوود، نسائی، ابن حبّان، ابن سعد، ذهبی و ابن حجر، او را به عنوان ثقه، صدوق و صالح الحدیث دانسته‌اند.

در برابر اینان کسانی چون: ابوبکر بن عیاش، عقیلی و احمد بن یونس او را به دلیل شیعی بودن، به نوعی تضعیف کرده‌اند.

در میان دانشمندان شیعی، شیخ طوسی او را در میان اصحاب و راویان امام باقر(ع) و امام صادق(ع)آورده و مامقانی روایات او را حسن دانسته است. از وی حدود شصت حدیث در منابع شیعی و سنّی آمده است. در این روایات او از کسانی چون: عکرمه (غلام بن عبّاس)، عاصم بن بهدله، عطاء بن ابی رباح، عامر بن واثله لیثی، عامر شعبی و ابوخالد والبی روایت کرده است. و بکر بن بکار، ابواسامه حماد بن اسامه، خهد بن یحیی، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه و عبداللّه بن داوود نیز از او روایت کرده‌اند[۶].

وی با چند واسطه از پیامبر(ص) روایت می‌‌کند که فرمود: (تا زمانی که دوازده تن که همه از قریش هستند قائم به خلافت باشند، همواره این دین چیره و پیروز است و بدخواهی دشمنان زیانی به آن نمی‌رساند)[۷] همچنین فرمود: (هرگاه مصیبتی به شما رسید، مصیبت فقدان مرا بیاد آرید که بزرگ‌ترین مصیبت‌هاست)[۸] وی حدیث معروف غدیر را که امام علی(ع) در (یوم الرَّحبه) با حضور و تأیید چندین صحابی، به آن احتجاج کرد، نقل کرده است[۹].

مورّخان، وفات او را به اختلاف در سال‌های ۱۵۳، ۱۵۵ و ۱۵۶ ﻫ.ق در زمان خلافت منصور عبّاسی دانسته‌اند[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. اصحاب و یاران مختار بن ابی عبید و نیز طائفه ای از شیعه (خشبیه) خوانده می‌‌شوند (النهایة فی غریب الحدیث ۲/ ۳۳).
  2. المعارف ۶۲۲.
  3. سیر اعلام النبلاء ۷/ ۳۳.
  4. الخرائج والجرایح ۲/ ۶۴۲.
  5. امالی مفید ۳۰.
  6. نک: تهذیب الکمال ۲۳/ ۳۱۳؛ امالی مفید ۳۰؛ طوسی، کتاب الغیبة ۱۳۲ و مسند احمد بن حنبل ۴/ ۳۷۰.
  7. کتاب الغیبة ۱۳۲.
  8. تاریخ الاسلام ۹/ ۵۷۲.
  9. اسد الغابة ۵/ ۲۷۵ و البدایة والنهایة ۷/ ۳۴۷.
  10. الطبقات الکبری ۶/ ۳۶۴و الکامل فی التاریخ ۵/ ۶۱۱.
  11. عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ص 103.