بحث:مدین در قرآن
مقدمه
لفظ مدین ده بار بدین قرار در قرآن مجید مذکور است:
- در سوره اعراف آیه ۸۵.
- در سوره توبه آیه ۷۱.
- سوره هود آیتین ۸۵ - ۹۸.
- در سوره طه آیه ۴۲.
- در سوره حج آیه ۴۳.
- در سوره نمل آیات ۲۱ - ۲۲ - ۴۵.
- در سوره قصص آیه ۳۵.
بدون شک لفظ مدین اعجمی است و غیرمنصرف میباشد معهذا عدهای از لغویون آن را عربی پنداشته و از مدن به معنی اقامت یا از دان به معنی قرب مشتق پنداشتهاند و برخی هم آن را لفظ عربی مهمل شناختهاند.
مدین در قرآن هم بر شهر شعیب اطلاق شده و هم بر قوم شعیب قابل تطبیق است. شهر شعیب یا مدین در مشرق خلیج عقبه قرار داشته است. و مردم آن از فرزندان اسماعیل بودهاند و با مصر و لبنان و فلسطین تجارت داشتهاند. امروزه شهر مدین بنام معان نامیده میشود. بعضی از جغرافیون نام مدین را بر مردمی که میان خلیج عقبه تا کوه سینا میزیستهاند اطلاق کردهاند و بعضی مسکن آنان را از خلیج عقبه تا کنار فرات امتداد دادهاند.
در تورات، مدیان به عنوان نام قبائلی مذکور است و در زبان عبری این کلمه به معنی دشمن آمده است. مقریزی مدیان را فرزند ابرهیم خلیل شمرده و مادرش را قنطورا «قطورا» معرفی کرده است. به موجب تورات، مدیان در برابر دعوت یوشع مقاومت کردهاند و در فروش یوسف با سماعیلیان دست داشتهاند.
به موجب تورات و قرآن حضرت موسی مدتی در مدین یا مدیان اقامت داشته و پدرزن حضرت موسی که در تورات «یترون» نامیده میشود مقیم این ناحیه بوده است. در قرآن چنانکه در مقاله مربوط به شعیب گفته شد پدرزن موسی به نام، مذکور نیست لکن بنابر مسطورات قرآن مجید رسول مدین شعیب نام دارد و از این رو مفسرین پدرزن موسی را شعیب نامیدهاند. بنابر مندرجات قرآن مجید شعیب بر مردم مدین مبعوث بود و آنان را به وفای کیل و میزان دعوت میکرد. از این نصیحت به خوبی ظاهر میگردد که مردم مدین بازرگان بودهاند. اهل مدین به شعیب گفتند آیا نماز تو ما را بر آن میدارد که از عبادت و پرستش چیزهایی که معبود پدران ما بوده است دست برداریم؟ اگر قبیله تو نبود تو را سنگسار میکردیم و اینک باید از شهر ما بیرون شوی یا به ملت ما باز گردی. شعیب باز دعوت ایشان را از دست فرو نگذاشت و بر خدا توکل کرد و از درگاه او فتح و فیروزی خواست. مردم به عناد و تکذیب خود ماندند و دچار صیحه و عذاب شدند.
در سوره شعراء و سوره حجر و سورۀ صقوم شعیب به نام اصحاب ایکه نامیده شدهاند و چنانکه در مقاله «اصحاب ایکه» گفته شد ممکن است مراد از ایکه «ایله» باشد که نزدیک مدین واقع است و بنابر قول مسعودی قوم شعیب پس از نجات، از مدین به ایله رفتهاند. به علاوه ایکه به معنی درخت است و سرزمین مدین برای تربیت درختان استعداد داشته و اکنون هم زمین آن مستعد و بارور میباشد و به همین دلیل اطلاق ایکه بر آن سرزمین رواست. بعضی گفتهاند ایکه نام بیشهای است و «لیکه» نام شهری بوده که در آن بیشه قرار داشته است اما از این گفتار اثر تصنع هویدا است.
در جغرافیای بطلمیوس، مدیانا و مدیانو نام یک شهر ساحلی است و مدیاکا نام شهری است در داخل شبه جزیرة سینا. بعضی هم محل مدین را در شام روبروی غزه نشان دادهاند و محمد بن سهل، مدین را یکی از توابع یثرب و نظیر فدک شناخته است.
یعقوبی و یاقوت از آبادانی مدین سخن گفتهاند و استخری این شهر را خود دیده و چشمههائی که دختران شعیب یا دختران برادر شعیب از آن برای گوسفندان خود آب تهیه میکردند مشاهده نموده است. ابوالفدا مدین را بصورت یک ناحیه ویرانی معرفی کرده است. مسعودی سلسله پادشاهان مدین را به نام ابجد و هوز و حطی و کلمن و سعفص و قرشت معرفی کرده و برای آنان جنگها و وقایعی برشمرده است. پیدا است که این چنین نامها و ذکر وقایع صرفا جنبه داستانسازی دارد.
مقریزی مینویسد که در سال هفتصد و شصت و اندی پس از هجرت در شهر اعوج که یکی از شهرهای مدین بوده کتابی بهدست آمده و در آن کتاب، شرح آمدن موسی به مدین و قصه پادشاهانی که بر مدین پس از شعیب حکومت کردهاند آمده است.
در روایت است که چون وفد جذام به حضور پیغمبر شرفیاب شدند پیغمبر اکرم به ایشان فرمود مرحبا قوم جذام که پدرزن موسیاند و مسیح زوج خود را از میان آنان بر خواهد گزید بنابراین روایت میبایست مردم مدین از دودمان جذام و از خاندان لخم باشند.[۱]
پانویس
- ↑ خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص573-575.