سیره عبادی حضرت فاطمه در تاریخ اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۵ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

عبادت و بندگی خالصانه

معصومان از جمله حضرت زهرا (س) در بالاترین مرحله شناخت حق تعالی جای دارند و همین درک و شناخت عمیق، آنان را به ارتباط و انسی همیشگی با خدا و عبادت خالصانه و مشتاقانه در پیشگاه معبود، وا می‌دارد.

عبادت، خضوع و خشوع بنده در برابر معبود و سر ساییدن عاجزانه آفریده ضعیف و ناتوان به درگاه آفریننده قادر عزیز و کامل است. عبادت، نیاز بنده فقیر است به پیشگاه خداوند غنی، بنده هر چه خود را نیاز مند‌تر و ضعیف‌تر ببیند، بیشتر شیفته و واله عظمت و جلال معبود می‌گردد و با بندگی خالصانه به تماشای جمال یار می‌نشیند.

شرط دستیابی به کمال و برخورداری از نعمت‌های الهی، توجه به منشأکمالات و ولی همه نعمت‌ها و فیوضات است؛ چه آنکه هر چه هست از اوست: ﴿وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ[۱]. حتی توفیق بندگی و تزکیه نفس نیز از عنایات ویژه اوست: ﴿وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۲].

اینجاست که فاطمه (س) پیوسته خود را برای عبادت از همه چیز فارغ می‌نمود. امام باقر (ع) می‌فرماید: روزی رسول خدا (ص) سلمان را به خانه فاطمه (س) فرستاد. سلمان می‌گوید: پشت در، لختی توقف و سپس سلام کردم و وارد خانه شدم. شنیدم فاطمه (س) در اندرون، قرآن می‌خواند و آسیاب دستی در بیرون اتاق خود می‌چرخد، بدون آنکه کسی کنار آن باشد.

پیامبر (ص) وقتی گزارش سلمان را شنید تبسم کرد و فرمود: سلمان! خداوند قلب و جوارح دخترم فاطمه را سرشار از ایمان کرده، به گونه‌ای که وی برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی خود را از همه چیز فارغ ساخته است. در پایان روایت از قول پیامبر (ص) آمده است که خداوند فرشته‌ای را مأمور کرده بود تا آسیاب را بچرخاند[۳].

دختر پیامبر (ص) با همه وجود عبادت می‌کرد و به آثار و برکات آن اذعان داشت؛ از این رو می‌فرمود: «مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه‌»[۴]؛ کسی که عبادت خالصانه خود را به درگاه خداوند صعود دهد، پروردگار بزرگ، برترین مصلحت او را برایش فرو خواهد فرستاد[۵].

عبادت فاطمه (س) از منظر پیامبر (ص)

رسول خدا (ص) نزدیک‌ترین فرد به فاطمه (س) بود و بیش از هر کسی دیگر از سیره و زندگی او اطلاع داشت و قضاوت ایشان درباره فاطمه (س)، قضاوت وحی و واقع‌بینانه خواهد بود.

رسول خدا (ص) درباره ابعاد وجودی فاطمه (س) سخنان فراوانی دارد. ما در این درس به بخشی از بیانات نورانی آن حضرت که مربوط به بعد عبادی دخترش فاطمه (س) است، بسنده می‌کنیم.

دخترم فاطمه سرور زنان جهان، از اولین و آخرین است. او پاره وجود، نور چشم، میوه دل و روح و روان من است. او حوریه‌ای است به صورت بشر. هنگامی که در محراب خود و در پیشگاه پروردگار بزرگ و عظیم خویش به عبادت می‌ایستد، نورش برای فرشتگان آسمان می‌درخشد، آن‌سان که نور ستارگان برای زمینیان. خداوند به فرشتگانش می‌گوید: ای فرشتگان من! به بنده من فاطمه بنگرید که چگونه در پیشگاه من ایستاده در حالی که بند بند وجودش از خوف من می‌لرزد و با تمام قلبش به عبادت من روی آورده است.

ای فرشتگان! من شما را گواه می‌گیرم که پیروان او را از آتش دوزخ ایمنی بخشم[۶]. این حدیث شریف - که هم در منابع شیعی آمده و هم در منابع معتبر اهل سنت - می‌رساند که فاطمه (س) در عبادت از چه اوج و عظمت و در پیشگاه خداوند از چه ارج و منزلتی برخوردار است تا جایی که پروردگار عالم در پرتو عبادت و بندگی خالصانه و خاشعانه وی بر ملائکه مقربش مباهات می‌کند و به برکت وجود او، پیروانش را در آتش دوزخ نمی‌سوزاند.[۷]

جلوه‌های عبادت حضرت فاطمه (س)

حضرت زهرا (س) زنی بود جوان و کم سن و سال و همچون دیگر زنان دارای خانواده و همسر و فرزندان و مسئول اداره و تربیت ایشان و حتی درگیر با کار‌های جنبی‌ای دیگر، مانند اشتغال به کارهای دستی اقتصادی، هدایت و ارشاد زنان و بانوان، خدمت‌رسانی به محرومان و تلاش در عرصه‌های سیاسی و نظامی. با این حال، ابعاد عبادی - به معنای خاص - زندگی آن گرامی چنان گسترده و جلوه‌های پرستش و نیایشش زینت بخش صفحات تاریخ گشته که همه را به تحیر و تحسین وا داشته و از او عابد‌ه‌ای بی‌همتا ساخته است چندان که در وصفش آمده است: در همه دنیا عابدتر از فاطمه (س) یافت نمی‌شود. او به حدی برای عبادت بر پا می‌ایستاد که پاهایش ورم می‌کرد[۸].[۹]

جلوه‌هایی از عبادت فاطمه (س)

تهجد

شب، مایه آرامش و سکون و بستر استراحت و تجدید قوای انسان‌ها برای تلاش‌های روزانه است، اما شیفتگان جمال یار و تشنگان چشمه قرب الهی به حداقل استراحت و خواب شبانه بسنده کرده و از خلوت دل شب و فراغت خود بهره جسته و پاسی از آن را به راز و نیاز با معبود خویش اختصاص می‌دهند.

دل شب از جلوه‌های شیرین و به یاد ماندنی زندگی عبادی فاطمه (س) است. او پس از به خواب رفتن دیدگان مردم و فرزندان، در سجاده عبادت به نماز می‌ایستاد و غرق در مناجات و راز و نیاز با خدا می‌شد. او به تأسی از پدر بزرگوارش به این آیه شریفه عینیت بخشید: ﴿قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا * أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا[۱۰] و نیز مصداق کامل این آیه نورانی بود: ﴿وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا[۱۱].

امام مجتبی (ع) تهجد یک شب جمعه مادرش را چنین وصف می‌کند: در شب جمعه‌ای مادرم فاطمه (س) را در محراب عبادت نظاره می‌کردم. تمام شب را به قیام و قعود و رکوع و سجود مشغول بود تا آن‌گاه که سپیدی صبح سر زد. می‌شنیدم که مردان و زنان مؤمن را یکایک نام می‌برد و فراوان دعایشان می‌کرد؛ در حالی که هیچ دعایی برای خود نمی‌کرد. به ایشان عرض کردم: مادر! چرا همان‌گونه که برای دیگران دعا می‌کنید، برای خود دعا نمی‌کنید. فرمود: فرزندم! اول همسایه، سپس خانه[۱۲].

فاطمه (س) آن چنان با دل شب مأنوس و به عبادت شبانه و انس با خدا خو گرفته بود که حتی شب نخست زندگی مشترک را تا صبح به عبادت سپری کرد. آن شب، چنین گزارش شده است: علی (ع) در آن شب همسرش را نگران و گریان دید. علت را پرسید. فاطمه گفت: «در اندیشه حال خود در پایان عمر و عالم قبر فرو رفتم؛ زیرا انتقال از خانه پدر به خانه خودم مرا به باد انتقالم به قبر انداخت. تو را به خدا قسم بیا در این لحظات آغازین زندگی به نماز بر خیزیم و امشب را به عبادت خدا بپردازیم»[۱۳].

و بدین‌سان، عابده بی‌همتا و دردانه رسول خدا (ص) در شیرین‌ترین و خاطره انگیز‌ترین لحظه‌های زندگی نیز از هدف خلقت باز نماند و از همسرش خواست او را در این مهم، همراهی کند. این خواسته چنان برای علی (ع) دلپذیر و مسرت‌بخش بود که وقتی پیامبر (ص) فردای آن شب از داماد خود پرسید: «همسرت را چگونه یافتی؟» بی‌درنگ گفت: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ‌»[۱۴]؛ «بهترین یار و یاور برای اطاعت و بندگی خدا»[۱۵].

تسبیحات فاطمه (س)

از ذکرها و عبادت‌های بسیار ارج‌دار و داری ثواب فراوان، تسبیحاتی است که به نام تسبیحات فاطمه شهرت یافته و در کتاب‌های معتبر شیعه و سنی نقل شده است.

نقل است که حضرت علی (ع) با مشاهده زحمات طاقت‌فرسای فاطمه (س) در منزل، به او پیشنهاد کرد خدمت رسول خدا (ص) برسد و برای کمک در کارهای خانه خدمتکاری درخواست کند. فاطمه (س) به حضور پدر گرامی‌اش رسید؛ ولی چون گروهی نزد آن حضرت بودند، بدون مطرح کردن موضوع، بازگشت. رسول خدا (ص) - که متوجه شد فاطمه (س) برای کاری نزد او آمده است - خود سراغ فاطمه (س) رفت و از علت آمدن او به حضورش پرسید.

علی (ع) به جای فاطمه (س) مشکلات زندگی او را تشریح و خواست وی را مطرح کرد. رسول خدا (ص) با توجه به مشکلات اقتصادی مسلمانان فرمود: بیایید من به شما چیزی بیاموزم که از خادم و کنیز بالاتر و بهتر است و آن اینکه پیش از خوابیدن ۳۳ بار «سُبْحَانَ اللَّهِ‌» و ۳۳ بار «الْحَمْدُ لِلَّهِ‌» و ۳۴ بار «اللَّهُ أَكْبَرُ» بگویید». فاطمه (س) از شنیدن این دستور خوشحال شد و سه بار فرمود: از خدا و پیامبرش راضی شدم[۱۶]. و در خصوص تعقیب نماز با تسبیح فاطمه (س) فرمود: فاطمه جان بعد از هر نماز ۳۴ مرتبه «اللَّهُ أَكْبَرُ»، ۳۳ مرتبه «الْحَمْدُ لِلَّهِ‌» و ۳۳ مرتبه «سُبْحَانَ اللَّهِ‌» می‌گویی[۱۷].

و بدین‌سان، تسبیحات یاد شده به نام تسبیحات حضرت فاطمه (س) معروف شد و آن حضرت پیوسته بر آن تسبیحات مداومت داشت. امامان معصوم (ع) نیز بر آن اهتمام داشتند. امام صادق (ع) در فضیلت آن فرموده است: تسبیح فاطمه در تعقیب هر نماز، برای من ارزشمندتر است از خواندن هزار رکعت نماز در هر روز[۱۸].

و امام باقر (ع) می‌فرماید: خداوند متعال به ستایشی با فضیلت‌تر از تسبیح فاطمه - که هر روز بعد از نماز گفته شود- عبادت نشده است و اگر چیزی برتر از این تسبیح بود، رسول خدا (ص) آن را به فاطمه تعلیم می‌داد[۱۹].[۲۰]

نیایش فاطمه (س)

در کتب ادعیه، دعاهای فراوانی از حضرت فاطمه (س) روایت شده که آن حضرت در مناسبت‌ها و به منظورهای مختلف می‌خوانده است. ابن عباس می‌گوید: فاطمه پس از خواندن دو رکعت نماز به راز و نیاز پرداخت و به آستان حق چنین معروض داشت: ای خدا و مولای من! تو را به حق محمد و علی و حسن و حسینم، همچنان که برای بنی‌اسرائیل از آسمان مائده فرو فرستادی، برای ما نیز بفرست.

و هنوز دعای فاطمه به پایان نرسیده بود که طبقی پر از طعام بهشتی نازل شد[۲۱]. از جمله دعاهای رسیده از آن گرامی دعای معروف به دعای نور است که به سلمان تعلیم داد و فرمود: «مداومت بر آن موجب می‌شود هرگز دچار تب نشوی».

سلمان می‌گوید: «سوگند به خدا! آن را به بیش از هزار نفر از مردم مدینه و مکه که در بیماری تب میسوختند آموختم و به برکت آن، همه شفا یافتند»[۲۲].[۲۳]

منابع

پانویس

  1. «و هر نعمتی دارید از خداوند است» سوره نحل، آیه ۵۳.
  2. «و اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۲۱.
  3. بحارالانوار، ج۴۳، ص۴۶.
  4. نهج الحیاة، ص۱۶.
  5. رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص۴۳.
  6. بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۲؛ فرائد السمطین، ج۲، ص۳۵.
  7. رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص ۴۴.
  8. بحارالانوار، ج۴۳، ص۷۶؛ مناقب این شهر آشوب، ج۳، ص۳۴۱ به نقل از حسن بصری.
  9. رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص۴۶.
  10. «شب را- جز اندکی- بپای خیز * نیمی از آن را یا اندکی از آن (نیمه) را کم کن! * یا (اندکی) بر آن بیفزای و قرآن را آرام و روشن بخوان» سوره مزمل، آیه ۲-۴.
  11. «و آنان که برای پروردگارشان در سجده و ایستاده شب زنده‌داری کنند» سوره فرقان، آیه ۶۴.
  12. بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۱ ـ ۸۲.
  13. احقاق الحق، ج۴، ص۴۸۱.
  14. بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۱۷.
  15. رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص۴۶.
  16. بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۲- ۸۳.
  17. بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۳۶.
  18. سفینة البحار، ج۴، ص۴۶؛ مرآة العقول، ج۱۵، ص۱۷۶.
  19. مرآة العقول، ج۱۵، ص۱۷۶.
  20. رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص۴۸.
  21. العوالم، ج۱۱، ص۲۳۵.
  22. بحارالانوار، ج۴۳، ص۶۷ - ۶۸. متن دعا چنین است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ بِسْمِ اللَّهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ فِي كِتابٍ مَسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرِ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِيٍّ مَحْبُورٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ».
  23. رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص۵۰.