حجاج بن یوسف ثقفی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


مقدمه

پس از آن که حجاج دو سال (و به قولی سه سال) در عمل حاکم حجاز بود، عبدالملک بن مروان را از این سمت برکنار و در رجب یا رمضان ۷۵ با اختیارات کامل و وسیع وی را حاکم عراق گرداند. از دلایل این امر، مرگ برادر خلیفه (ِشر بن مروان بن حکم)، آشفتگی اوضاع عراق و افزایش خطر خوارج و نیز درخواست عده‌ای از بزرگان حجاز از عبدالملک مبنی بر عزل حجاج از حجاز بود. بدین‌ترتیب، خطبه مشهور علی بن ابی‌طالب (ع) خطاب به مردم کوفه و پیش‌گویی تسلط یافتن غلامی ستمگر از قبیله ثقیف بر آنان و خبر از حکومت فردی خون‌ریز و شکمباره، محقق شد. آگاه باشید! به خدا سوگند، پسرکی از طایفه ثقیف (حجاج بن یوسف ثقفی) بر شما مسلط می‌شود که هوسباز و گردن‌کش و ستمگر ات، سبزه‌زارهای شما (اموال و دارایی‌ها) را می‌چرد و چربی شما را آب می‌کند[۱].

قتل‌عام شیعیان به‌دست حجاج

  • حجاج مردی خون‌خوار بود و پیرمرد و بچه و بزرگ و کوچک را به اتهام شیعه بودن می‌کشت. در عصر حجاج اگر به کسی می‌گفتند کافر، بیشتر راضی بود تا این‌که بگویند شیعه. در لیست افراد فراوانی که در حکومت حجاج، بی‌گناه کشته شدند، نام انسان‌های والا و ارجمندی همچون قنبر، خدمت‌کار علی (ع)، کمیل بن زیاد و سعید بن جبیر به‌چشم می‌خورد. حجاج ۱۲۰ هزار تن را بیرون از میدان جنگ قتل‌عام کرد. در زندان‌های مختلطش ۵۰ هزار مرد و ۳۰ هزار زن وجود داشتند که ۱۶ هزار نفر آنان برهنه بودند. زندان‌های حجاج بن یوسف ثقفی، سقفی برای جلوگیری از آفتاب تابستان و سرما و باران زمان نداشت. خوراک زندانیان نانی بود از جو که با خاکستر و نمک مخلوط بود و پس از مدت کوتاهی، هر زندانی که از آن خوراک می‌خورد رنگ چهره‌اش سیاه می‌شد.

حجاج و ایرانیان

  • حجاج به‌شدت مخالف ایرانیان بود. وی در سرزمین عراق زبان عربی را جای‌گزین زبان فارسی میانه (پهلوی)، که زبان رسمی عراق بود، گرداند و به یکی از دبیرانش، صالح بن عبدالرحمان، دستور داد دیوان‌های دولتی را از زبان فارسی به عربی برگرداند.
  • حجاج در رمضان یا شوال ۹۵ پس از عمری جنایت در ۵۴ سالگی مبتلا به دل‌درد شدیدی شد و پس از پانزده روز دست و پنجه نرم کردن با بیماری و مبتلا شدن به مرض لرزه و سردی اندام که هر چه آتش در اطرافش برمی‌افروختند باز گرم نمی‌شد، سرانجام به هلاکت رسید. وی به جانشین خود، یزید بن ابی مسلم، وصیت کرده بود که او را مخفیانه دفن کند و روی قبرش آب بریزد و آن را محو سازد تا کسی جای آن را نداند و نبش نکند. او را در واسط (میان راه بصره و کوفه) دفن کردند»[۳].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۶
  2. این‌ها، نام‌های مکان‌های گوناگون است.
  3. دانشنامه نهج البلاغه؛ ج۱، ص 276- 279.