بحث:چرا باید برای ظهور امام مهدی زمینهسازی کرد؟ (پرسش)
نویسنده: آقای ظرافتی
پاسخ اجمالی
ضرورت زمینه سازی
- هر انقلاب که بخواهد ابعاد آن شناخته شود و با شکست روبرو نشود، نیاز به زمینه سازی دارد، قیام و انقلاب مهدی (ع) برای اینکه ابعاد آن برای همگان روشن شود، باید پیشاپیش برای آن زمینه سازی کرد. البته این زمینه سازی از قرآن شروع شده سپس پیامبر و ائمه معصومین (ع) به آن پرداختهاند. قرآن مجید در چند آیه وراثت صالحان را نسبت به زمین نوید داده[۱] و وعدۀ حکومت روی زمین[۲] را که در آینده به آنها واگذار خواهد کرد[۳] بیان نموده است: ﴿وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ نجَْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجَْعَلَهُمُ الْوَارِثِين﴾[۴]. همچنین آیۀ ﴿هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلىَ الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون﴾[۵] بر این مطلب دلالت دارد که در عصر ظهور، تنها دین غالب بر جهان، دین اسلام خواهد بود[۶] و کافر و مشرکی باقی نخواهد ماند و پیامبر (ص) نیز از همان نخست، مسلمانان را به حکومتی جهانی به رهبری یکی از فرزندانش که همنام و هم کنیهاش بوده، خبر داده است[۷] و این با زمینه سازی حکومت آن حضرت کاملاً مرتبط است[۸].
علت زمینه سازی
- به طور مسلم، اسلام در زمان حکومت حضرت مهدی باید به طور کامل اجرا شود تا جایی که در روایات زیادی آمده است آن حضرت، تجدید کننده دین است و بسان پیامبر اعظم، تمام امور جاهلی را از بین میبرد[۹]، پس قهرا ثابت میشود که برای تحقق این امر در آن وقت، به آمادگی و زمینه سازی نیاز است چون خدای متعال نمیخواهد همۀ کارها را با قدرت خارقالعاده و به صورت معجزهوار پیش ببرد، گرچه در آن زمان عنایاتی خاص از جانب خدا وجود خواهد داشت[۱۰] ولی این عنایات چنین نیست که اختیار را از انسان سلب کند[۱۱].
- تشکیل حکومت جهانی با آن عظمت و شکوه، هرچند به صورت ناگهانی محال نیست، اما دلیلی عقلی یا نقلی معتبر بر وقوع آن نداریم. اما قطعاً نمیتوان گفت بدون هیچ زمینهای رخ خواهد داد. برخی روایات، بر زمینهسازی ظهور دلالت دارند. از پیامبر اکرم (ص) نقل میکنند که فرمود[۱۲]: «مردمانی از مشرق خروج خواهند نمود، پس زمینه را برای حکومت مهدی(ع) فراهم میسازند»[۱۳].
زمینه سازی امامان
- دوران غیبت صغری، دوران تمرین و آمادهسازی شیعیان برای ورود به دوران غیبت کبری بود و آماده کردن مردم برای ورود به دوران غیبت از زمان امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) آغاز شده بود. آن امامان بزرگوار به تدریج رابطۀ خود را با مردم کم کرده بودند و آنها را در امور مختلف اعتقادی و فقهی، به فقها و محدثان شیعه ارجاع میدادند تا به تدریج مردم با این رویه خو بگیرند[۱۴]. امام مهدی (ع) نیز میفرماید: «و اما در رویدادهایی که برای شما پیش میآید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم»[۱۵]. این حدیث روشن میسازد آن حضرت در دوران غیبت صغری، مردم را برای ورود به دورۀ غیبت کبری آماده ساخت. با توجه به مطالب یاد شده، ضرورت وجود دوران غیبت صغری برای آماده شدن مردم برای ورود به دوران غیبت کبری روشن میشود[۱۶].
پاسخ تفصیلی
ضرورت زمینه سازی
- روشن است هر انقلاب که بخواهد ابعاد آن شناخته شود و یا با شکست روبرو نشود، نیاز به زمینه سازی دارد، قیام و انقلاب مهدی (ع) اگرچه محکوم به شکست نیست، اما برای اینکه ابعاد آن برای همگان روشن شود، بدین جهت باید پیشاپیش برای آن زمینه سازی کرد. البته این زمینه سازی از قرآن شروع شده سپس پیامبر و ائمه معصومین (ع) به ابعاد آن پرداختهاند. قرآن مجید در چند آیه وراثت صالحان را نسبت به زمین نوید داده، همچنین حکومت روی زمین را که در آینده به آنها واگذار خواهد کرد و بیان نموده است: ﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون﴾[۱۷]؛ ﴿وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ نجَْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجَْعَلَهُمُ الْوَارِثِين﴾[۱۸]؛ ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكمُْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لهَُمْ دِينهَُمُ الَّذِى ارْتَضىَ لهَُمْ وَ لَيُبَدِّلَنهَُّم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنىِ لَا يُشْرِكُونَ بىِ شَيًْا﴾[۱۹]
- آیه ﴿هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلىَ الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون﴾[۲۰] کاملاً بر این مطلب دلالت دارد که در عصر ظهور، تنها دین غالب بر جهان، دین اسلام خواهد بود. روایاتی نیز که ذیل این آیه بیان شدهاند جملگی بر این نکته دلالت دارند که در زمان ظهور امام عصر، کافر و مشرکی باقی نخواهد ماند و همگان به وحدانیت خدا و رسالت نبوی و ولایت ائمه اقرار خواهند کرد[۲۱].
- به دنبال طرح این آیات از سوی خداوند، پیامبر (ص) از همان نخست مسلمانان را به حکومتی جهانی به رهبری یکی از فرزندانش که همنام و هم کنیهاش بوده، خبر داده است[۲۲] و روایات فراوانی که از وی نقل شده، مردم و مسلمانان را به این چهرۀ مقدس و این حکومت الهی آشنا ساخته و معصومان با تبیین مسائل بیشتری به تمام ابعاد آن پرداختهاند، به گونهای که تمام احادیث اسلامی درباره امام مهدی (ع) با زمینه سازی حکومت آن حضرت کاملاً مرتبط است[۲۳].
علت زمینه سازی
- به طور مسلم، اسلام در زمان حکومت حضرت مهدی باید به طور کامل اجرا شود تا جایی که در روایات زیادی آمده است که آن حضرت، تجدید کننده دین است و بسان پیامبر اعظم، تمام امور جاهلی را از بین میبرد[۲۴]، پس قهراً ثابت میشود برای تحقق این امر در آن وقت، به آمادگی و زمینه سازی نیاز است. به یقین، خدای متعال نمیخواهد همۀ کارها را با قدرت خارقالعاده و به صورت معجزهوار پیش ببرند و در آن عصر، اختیار را از انسانها بگیرد. در آن زمان عنایاتی خاص از جانب ذات مقدس احدیت وجود خواهد داشت. چنانکه در برخی از روایات به آن اشاره شده است[۲۵]، ولی این عنایات چنین نیست که اختیار را از انسان سلب کند و کارها را به طریق خارقالعاده پیش ببرد. بنابر آنچه از روایات استفاده میشود، امام عصر برای اینکه بتواند سیطرۀ دین اسلام را در همه جا بگستراند، فتوحات فراوانی خواهد داشت که به برخی از این روایات اشاره میشود:
- رسول اکرم(ص) فرمود: «مهدی از نسل من است که خدا به وسیلۀ او شرق و غرب عالم را فتح میکند»[۲۶].
- همچنین فرمودند: «قیامت فرا نمیرسد، تا مردی از اهل بیت من، قسطنطنیه و کوه دیلم را فتح کند و اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی بماند، خداوند متعال آن روز را آنقدر طولانی خواهد کرد تا "قائم" آنجا را فتح کند[۲۷]»[۲۸].
- تشکیل حکومت جهانی با آن عظمت و شکوه، هرچند به صورت ناگهانی محال نیست، اما دلیلی عقلی یا نقلی معتبر بر وقوع آن نداریم. ممکن است خود ظهور ـ به دلیل معلوم نشدن وقت آن ـ بهطور "بغتة" و ناگهانی صورت گیرد، اما قطعاً نمیتوان گفت بدون هیچ زمینهای رخ خواهد داد. شهید مطهری مینویسد: "بعضی از علمای شیعه ـ که به برخی دولتهای شیعی معاصر خود حسنظن داشتهاند ـ احتمال دادهاند، دولت حقی که تا قیام مهدی موعود (ع) ادامه خواهد یافت، همان سلسله دولتی باشد که بوده است[۲۹]. این سخن بیانگر آن است که علمای شیعه به حکومت زمینهساز باور داشتهاند[۳۰].
- برخی روایات، به طور کلی بر این مطلب دلالت دارند که آیا برای زمینهسازی ظهور، دلیلی وجود دارد یا نه؟ طبرانی و ابن ماجه از پیامبر (ص) نقل میکنند که فرمود: «مردمانی از مشرق خروج خواهند نمود، پس زمینه را برای حکومت مهدی (ع) فراهم میسازند»[۳۱]؛ امام صادق (ع) دربارۀ طولانی شدن عذاب بنی اسرائیل میفرماید: «پس چون عذاب بنی اسرائیل طولانی شد، چهل شبانهروز به درگاه خداوند ناله سردادند، آنگاه خداوند به موسی و هارون وحی فرمود، تا بنی اسرائیل را از دست فرعون نجات دهند... سپس امام صادق (ع) فرمود: اگر شما نیز چنین میکردید، خداوند برای ما گشایش حاصل میفرمود. پس اگر چنین نکنید، این امر تا منتهای خود ادامه خواهد یافت»[۳۲]؛ برپایه این روایت، اگر کارها درست انجام شود، غیبت کاهش مییابد[۳۳].
زمینه سازی امامان
- غیبت آخرین امام معصوم (ع) در روایات پیشبینی شده بود، ولی زمانی که امام حسن عسکری (ع) به شهادت رسید، شیعیان به دلیل پیشینه ۲۵۰ سالهای که از حضور یازده امام معصوم (ع) در جامعه داشتند، به راحتی نمیتوانستند غیبت کامل امام از جامعه را بپذیرند. به همین دلیل، برخی شیعیان پس از شهادت آن حضرت تا مدتی دچار حیرت و سرگردانی شدند، بنابراین، لازم بود قبل از آغاز غیبت کبری و قطع کامل ارتباط امام با جامعه، برای مدتی، رابطۀ امام با مردم به واسطۀ نایبان خاص ادامه داشته باشد، تا مردم به تدریج، آماده پذیرش غیبت کامل امام و مراجعه به فقها ـ به عنوان نایبان عام امام زمان (ع) ـ شوند. به بیان دیگر، دوران غیبت صغری، دوران تمرین و آمادهسازی شیعیان برای ورود به دوران غیبت کبری بود. در همین دوره، به تدریج، همه فرقههای پراکندهای که پس از شهادت امام یازدهم در موضوع جانشینی آن حضرت به وجود آمده بودند، از میان رفتند و همه شیعیان بر پیروی از فرزند امام حسن عسکری (ع) به عنوان امام دوازدهم به وحدت و اتفاق نظر رسیدند[۳۴].
- گفتنی است آماده کردن مردم برای ورود به دوران غیبت از سالها پیش از غیبت امام مهدی (ع) یعنی از زمان امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) آغاز شده بود. آن امامان بزرگوار به تدریج رابطۀ خود را با مردم کم کرده بودند و آنها را در امور مختلف اعتقادی و فقهی، به فقها و محدثان شیعه که در مراکز شیعهنشینی چون "قم" حضور داشتند ارجاع میدادند تا به تدریج مردم با این رویه خو بگیرند[۳۵]. علی بن حسین مسعودی، یکی از مورخان بزرگ تاریخ اسلام، در این زمینه مینویسد: روایت شده است که ابوالحسن العسکری خود را از بسیاری از شیعیان پوشیده میداشت و جز تعداد اندکی از یاران خاص آن حضرت، ایشان را نمیدیدند و هنگامی که امر امامت به ابو محمد امام حسن عسکری (ع) منتقل شد، ایشان چه با یاران خاص خود و چه با مردم عادی از پشت پرده سخن میگفت مگر هنگامی که آن حضرت برای رفتن به دارالخلافه از خانه خارج میشد. این شیوه تنها از سوی آن امام و پیش از ایشان از سوی پدرشان در پیش گرفته شد تا مقدمهای برای غیبت صاحب الزمان (ع) باشد و مردم با این شیوه خو بگیرند و غیبت را انکار نکنند[۳۶]. از امام مهدی (ع) نیز سخنی نقل شده است که روشن میسازد آن حضرت در دوران غیبت صغری، مردم را برای ورود به دورۀ غیبت کبری آماده ساخت و با تعیین فقها به عنوان مرجع مردم در همه رویدادهای پیش روی جامعه اسلامی، از سرگردانی و بلاتکلیفی آنها در این دوران پر ابتلا جلوگیری کرد. آن حضرت میفرماید: «و اما در رویدادهایی که برای شما پیش میآید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم»[۳۷].
- با توجه به مطالب یاد شده، ضرورت وجود دوران غیبت صغری برای آماده شدن مردم برای ورود به دوران غیبت کبری روشن میشود[۳۸].
پانویس
- ↑ ﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون﴾<«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكمُْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ﴾«خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان ر» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۶۰-۶۵.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.
- ↑ ر.ک. سلمی سمرقندی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۸۷؛ عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعة، تفسیر نورالثقلین، ج۲، ۲۱۱؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵؛ فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج ۱، ص ۶۹۷.
- ↑ تذکرة الخواص، ص ۲۶۳، عقدالدرر، ص ۳۲، منهاج السنه، ج ۴، ص ۲۱۱.
- ↑ ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۶۰-۶۵.
- ↑ ر.ک. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص ۵۹۳ و ۵۴۰.
- ↑ ر.ک. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص ۴۹۶ و ۵۴۰.
- ↑ ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینهسازی برای ظهور موعود، ص ۱۵۸-۱۵۹.
- ↑ «"یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ"»؛ علی بن حسام الدین متقی، البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان(ع)، ص ۱۴۷؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۱، ص ۴۷۷.
- ↑ ر.ک. فاکر میبدی، محمد، زمینهسازی ظهور حضرت ولی عصر، ص ۱۷۳-۱۷۵.
- ↑ ر.ک: مسعود پورسید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص ۱۶۲ـ ۱۷۱.
- ↑ «"أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ"»؛ کمالالدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۴، ح ۴
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۵-۱۷.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «خدا به كسانى از شما كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند وعده داد كه در روى زمين جانشين ديگرانشان كند، هم چنان كه مردمى را كه پيش از آنها بودند جانشين ديگران كرد. و دينشان را- كه خود برايشان پسنديده است- استوار سازد. و وحشتشان را به ايمنى بدل كند. مرا مىپرستند و هيچ چيزى را با من شريك نمىكنند. و آنها كه از اين پس ناسپاسى كنند، نافرمانند.» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ «اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.
- ↑ ر.ک. سلمی سمرقندی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۸۷؛ عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعة، تفسیر نورالثقلین، ج۲، ۲۱۱؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵؛ فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج ۱، ص ۶۹۷.
- ↑ تذکرة الخواص، ص ۲۶۳، عقدالدرر، ص ۳۲، منهاج السنه، ج ۴، ص ۲۱۱. در تذکره مطلبی نبود
- ↑ ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۶۰-۶۵.
- ↑ ر.ک. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص ۵۹۳ و ۵۴۰، به نقل از: نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة.
- ↑ ر.ک. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص ۴۹۶ و ۵۴۰، به نقل از: نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة.
- ↑ «"المهدی من ولدی الذی یفتح الله به مشارق الأرض و مغاربها"»؛احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۲۵۹، به نقل از: ینابیع المودة.
- ↑ «"لا یقوم الساعة حتی یملک رجل من أهل بیتی یفتح القسطنطیة و جبل الدیلم ولو لم یبق إلا یوم لطول الله ذلک الیوم حتی یفتحها"»؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۹۶.
- ↑ ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینهسازی برای ظهور موعود، ص ۱۵۸-۱۵۹.
- ↑ ر.ک. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع)، ص ۶۸.
- ↑ ر.ک. فاکر میبدی، محمد، زمینهسازی ظهور حضرت ولی عصر، ص ۱۷۳-۱۷۵.
- ↑ «"یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ"»؛ علی بن حسام الدین متقی، البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان(ع)، ص ۱۴۷؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۱، ص ۴۷۷.
- ↑ «"فَلَمَّا طَالَ عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ الْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَکَوْا إِلَی اللَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی وَ هَارُونَ یُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِینَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ. قَالَ [الرّاوی] فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): هَکَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَکُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ یَنْتَهِی إِلَی مُنْتَهَاهُ"»؛ علّامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۵۴.
- ↑ ر.ک. فاکر میبدی، محمد، زمینهسازی ظهور حضرت ولی عصر، ص ۱۷۳-۱۷۵.
- ↑ ر.ک. سید مرتضی، الفصول المختاره، مندرج در مصفات الشیخ المفید، ج ۲، ص ۳۲۱
- ↑ ر.ک: مسعود پورسید آقایی و دیگران، تاریخ عصر غیبت، ص ۱۶۲ـ ۱۷۱.
- ↑ مسعودی،علی بن حسین، اثبات الوصیة الامام علی بن ابی طالب (ع)، ص ۲۷۲
- ↑ «"أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ"»؛ کمالالدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۴، ح ۴
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۵-۱۷.