اسلام در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اسلام است. "اسلام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسلام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

﴿وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا[۱].

  • اصولیین، مفاد این آیه را که تأیید حکم عقل است، قبح عقاب بلا بیان اصطلاح کرده‌اند و می‌‌گویند: تا خدای متعال حقیقتی را به بنده‌ای آشکار نکرده باشد، قبیح است که او را عذاب کند. مراد نشان دادن این حقیقت است که ممکن است افرادی دارای روح تسلیم باشند، ولو آنکه در ظاهر مسلمان نباشند[۲].
  • دین اسلام بر مبانی و اصولی مترقی استوار است که این اصول و مبانی موجب شده است تا این دین، جهانی و جاودانی شود. ذیلاً به اهم این مبانی و اصول اشاره می‌‌شود:
  1. هماهنگی آموزه‌های این دین با عقل و فطرت انسانی؛
  2. سهولت و سادگی فهم واجرای دستورات آن؛
  3. انسجام و استحکام درونی؛
  4. پاسخگویی به نیازهای معرفتی و فقهی زمان؛
  5. سازگاری دین و دنیا در آموزه‌ها و تعالیم و دستورالعمل‌های آن؛
  6. دفاع از اصول اخلاقی و انسانی[۳]؛
  7. در نظر گرفتن تمام ابعاد وجودی انسان، مانند عقل، احساس و غرائز؛
  8. تعیین ملاک فضل و برتری انسان‌ها بر اساس پرهیزکاری و پارسایی؛
  9. انحصارگرایی اعتقادی و تکثرگرایی اخلاقی[۴].
  • این اصول موجب شده تا اسلام به عنوان دینی جامع و پاسخگو به نیازهای همه انسان‌ها در همه دوره‌ها مطرح شود. از سوی دیگر، اسلام بر زوایا و ابعاد مختلفی مبتنی است که به برخی از اهم آنها اشاره می‌‌شود:
  1. اصول دین: آن دسته از دستورهای اساسی اسلام که به حوزه باورهای انسان مربوط است، "اصول دین" نام دارد. این اصول عبارتند از: توحید، نبوت و معاد.
  2. فروع دین: بخشی از دستورهای اسلام که به حوزه عمل انسان مربوط است، "فروع دین" نام دارد. برخی از فروع دین عبارتند از: نماز، روزه، خمس، زکات و حج.
  3. سیاست و حکومت: انسان آزاد خلق شده و حق حاکمیت مختص خداوند است. قوانین اصلی حکومت اسلامی، از طرف دین تعیین می‌‌شوند و در همه زمان‌ها، توسط حاکمیت دینی قابلیت اجرا دارند. از منظر اسلام، حکومت مختص خداست. رسول خدا و بعد از وی امامان معصوم و سپس فقهای جامع‌الشرایط زمامداران جامعه‌اند. امامان معصوم، منصوب از طرف خدا و منصوص از سوی معصوم پیشین هستند[۵].
  4. اقتصاد: دیدگاه اسلام در خصوص اقتصاد بر اصول و بندهای ذیل مبتنی است:
    1. توجه به اقتصاد، برای رفاه دنیوی و سعادت معنوی و اخروی؛
    2. پذیرش انواع مالکیت خصوص، عمومی و دولتی؛
    3. توزیع و تعدیل ثروت، با توجه به بهره‌مندی تمام قشرهای جامعه از ثروت‌های عمومی که توزیع قبل از تولید نام دارد؛
    4. وضع مقررات و احکام مالی در قالب‌های مختلف، مانند خمس، زکات، انفاق، صدقه، جزیه که به آن "توزیع بعد از تولید" می‌‌گویند؛
    5. تأکید بر قرض‌الحسنه و ثواب مضاعف و تشویق به تعاون و یاری رساندن به دیگران و تقدم حقوق اقتصادی جامعه بر حقوق فرد، مانند مبارزه با احتکار؛
    6. تعیین وظایف و اختیاراتی برای حکومت، مانند نظارت بر بازار سرمایه و تجارت، وضع سیاست‌ها و قوانین اقتصادی، مالکیت و اداره منابع ملی، ابطال و فسخ قراردادهای مضر به مصلحت عمومی جامعه[۶].
  5. اخلاق و تربیت: "اخلاق" هدف اصلی بعثت و تزکیه بر تعلیم مقدم است. تقرب الهی و به کمال رساندن انسان هدف اصلی اخلاق است. سیستم هماهنگ مجموعه دستورات اخلاقی، پشتیبانی از ارزش‌ها، قداست‌بخشی به اخلاق، مهار وتعدیل خودخواهی، از دیگر ویژگی‌های اخلاق اسلامی است.
  6. آموزش: آموزش در کنار تربیت از جمله اهداف و از زمره آموزه‌های اسلام و بر محورهای ذیل مبتنی است:
    1. عدم محدودیت زمانی، مکانی، جنسیتی و صنفی؛
    2. ارزشمند بودن هر نوع تعلیم و تعلم مفید به رفاه دنیوی و رستگاری اخروی؛
    3. در پی اهداف الهی و انسانی بودن معلم و متعلم؛
    4. مذموم بودن هر نوع علم‌آموزی به نیت غیر الهی، مانند ریا، ثروت‌اندوزی فخرفروشی و مانند آن؛ حتی اگر علم توحید باشد.[۷].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمی‌کنیم» سوره اسراء، آیه ۱۵.
  2. مطهری، عدل الهی، ص۲۶۵-۲۷۰؛ همو، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۱۴۴؛ همو، آشنایی با قرآن، ج۳، ص۱۱۴؛ همو، آشنایی با قرآن، ج۴، ص۱۴۶.
  3. جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «اسلام».
  4. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۶۹-۲۷۰.
  5. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۰.
  6. جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «اسلام».
  7. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۱.