اصول دین

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصول دین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

علامه طباطبایی بر این باور است که "اصول دین یعنی ریشه‌ها و پایه‌های اصلی دینی و یا آموزه‌های پایه‌ای اعتقادی و ریشه‌های اصلی اسلام"[۷].

  1. مبدأ هستی کیست؟
  2. پایان زندگی چیست؟
  3. بهترین برنامه زندگی کدام است؟[۸]
  • ایشان ادامه می‌دهد: هر یک از اصول اعتقادی یاد شده توابع و فروعاتی دارد که گرچه به درجه اهمیت این سه اصل نیستند ولی با این حال از درجه‌ای از اعتبار و اهمیت برخوردارند که نمی‌توان از آنها صرفنظر کرد و آنها را از سه اصل اساسی مزبور جدا دانست؛ به‌طوری که برخی از این‌گونه مسائل اصول دین از چنان اهمیتی برخوردارند که در برخی ادیان و مذاهب جزو اصول دین - هم ردیف سه اصل اساسی دین - اعلام گردیده‌اند.

این جاست که اصول دین دو معنا پیدا می‌کند: "اصول دین عام"، که مشترک میان همه ادیان و مذاهب است و "اصول دین خاص"، که مربوط به دین یا مذهب خاصی می‌شود.

ماهیت اصول دین

اصول دین در اصطلاح کلامی

ملاک اصول دین

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. گرچه برخی بزرگان دین را به سه بخش اعتقادی، اخلاقی و عملی تقسیم کرده‌اند (ر.ک: آموزش دین، ص۹ - ۱۱؛ دین‌شناسی، ص۲۷ - ۲۸) ولی به نظر میرسد ضرورتی برای این تقسیم سه‌گانه نباشد، زیرا تقسیم دین به دو بخش اعتقادی و عملی، منشأ قرآنی داشته و مورد تأیید آن است که در متن به آن اشاره شده است.
  2. دین‌شناسی، ص۲۷ - ۲۸.
  3. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید» سوره شوری، آیه ۱۳.
  4. راز این که قرآن کریم پیوسته دین را به صورت مفرد می‌آورد و به جمع و به صورت «ادیان»، در همین نهفته است که حقیقتش از آدم تا خاتم ثابت است.
  5. «ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم» سوره مائده، آیه ۴۸.
  6. این قسمت از این کتاب‌ها گرفته شده است: شریعت در آینه معرفت، عبدالله جوادی آملی، ص۱۰۰-۱۰۱؛ معالم النبوّة فی القرآن، جعفر سبحانی، ج۳، ص۱۱۹-۱۲۰.
  7. ر.ک: آموزش دین، ص۱۷ و قرآن در اسلام، ص۳-۱۱.
  8. آموزش عقاید، ص۳۱.
  9. آموزش عقاید، ص۳۲ - ۳۳، با تغییر و تصرّف در برخی عبارات؛ نیز آموزش دین، علامه طباطبائی، ص۱۷ - ۱۸.
  10. توجه دارید که مراد استاد شهید این نیست که علمای شیعه بدون اینکه ائمه یا پیامبر(ص) و یا قرآن کریم بفرمایند و بدون استناد به دلایل عقلی و نقلی این پنج اصل را اصول دین تعیین و اعلام کرده‌اند، بلکه مرادش این است که گرچه ریشه و خاستگاه این اصول پنجگانه سخنان معصومین(ع) و قرآن است ولی گزینش و چینش این‌گونه کار علمای شیعه است.
  11. «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  12. درباره چرایی این اعتقاد شیعه نسبت به اصل عدل به کتاب عدل الهی استاد شهید به ویژه ص۱۴ - ۴۲ رجوع کنید.
  13. آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، بخش کلام، درس هشتم، ص۱۷۸ - ۱۷۹.
  14. ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص:۷۲-۷۷.
  15. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰.
  16. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱.
  17. ر.ک: جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «اصول دین».
  18. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۸۳-۸۴.
  19. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲.
  20. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲.