از امامتپدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نسخهای که میبینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکتها ) در تاریخ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۷ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان میدهد.
نویسنده: آقای قاضی زاده
پاسخ تفصیلی
از غیبت صغری تاکنون که هزار و چند صد سال میگذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت عقل نمیپذیرد احکام اسلامی بر روی زمین بماند چراکه اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است[۱۳] ؛ بر همین اساس در دوره غیبت ، تشکیل حکومت اسلامی واجب است و اگر یکی از فقها چنین حکومتی را تشکیل داد، بر دیگران واجب است از او پیروی کنند و اگر تشکیل حکومت اسلامی به جز از راه قیام و اقدام دستهجمعی امکانپذیر نبود، همگان باید دست به چنین اقدامی بزنند[۱۴] .
فقهای دین در مباحث فقهی ، اموری را با عنوان "امور حسبیه " مطرح کرداند و در تعریف آن گفتهاند: (امور حسبیه ) اموری است که مربوط به افراد خاصی نیست، مانند تصرف در اموال اطفال یتیم ، غایبان و..." و شارع هم به هیچ عنوان راضی به ترک این امور و اهمال آن نیست. به طوری که در این خصوص امر کرده ولایت در چنین اموری لازم است و باید فقیه عادل متصدی این امور شود، حتی به این امر هم راضی نشده و معتقد است در نبود فقیهان ، مؤمنان عادل و با نبود آنان فاسقان باید متصدی این امور شوند. حال جای این سوال مطرح است در شریعتی که به حفظ اموال ناچیز اطفال و دیوانگان، اینقدر اهمیت میدهد چگونه میتواند در زمان غیبت امام درباره ایجاد حکومت اسلامی که جان و ناموس مسلمین در آن امنیت ، و احکام اسلامی در آن اجراء میشود، سخنی نگفته باشد[۱۵] . به همین خاطر است که بزرگان تشیع معتقدند، در زمان غیبت امام معصوم ، مانند عصری که ما در آن زندگی میکنیم جامعه اسلامی نباید بی سرپرست بماند تا موجب سرگردانی مسلمین شود[۱۶] .[۱۷] این عده معتقدند در اسلام ، هم برای منصب ولایت دلایل خاص وجود دارد و هم برای انتصاب شخصی که صاحب ولایت است. در واقع تفاوت بین شخص ولی و مقام ولایت وجود دارد به طوری که از بین رفتن شخص ولی، موجب الغای مقام ولایت نمیشود؛ چراکه این مقام با توجه به فطرت انسانی پایه گذاری شده است و الغای آن موجب الغای فطرت انسانها میشود؛ علاوه بر این، بسیاری از احکام ، مانند حدود، تعزیرات، انفال و نظایر آنها در شریعت اسلام موجود است که دلایلی مانند، کتاب، سنت ، دوام و ابدیت آنها را لازم میداند و این دوام زمانی حاصل میشود که متصدی اجرای آن مقام عظیم یعنی ولایت است وجود داشته باشد. در هر حال مسئله ولایت چنانکه در عصر حضور امام زنده و درخشان است، باید در زمان غیبت امام نیز زنده و باقی بماند[۱۸] .[۱۹]
برنامه امام عصر (ع) در هنگام ظهور وسیع و دشوار است؛ زیرا باید تمام جهان را اصلاح کند. از سوی دیگر، از روایات استفاده میشود امام عصر (ع) و یارانش به وسیله جنگ و جهاد بر کفر و مادی گری و بیدادگری غلبه میکنند و به واسطۀ نیروی جنگی ، سپاه دشمن و طرفداران، ظلم و ستم را مغلوب میسازند؛ با توجه به این دو مطلب، معلوم میشود مهمترین وظیفۀ مسلمانان این است که مقدمات چنین قیامی را آماده کنند یکی از مقدمات لازم و ضروری برای حرکت عظیم امام عصر (ع) ایجاد یک حکومت اسلامی مقتدر برای تحقق اهداف ظهور است[۲۰] .
نتیجه گیری
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑ ر.ک: امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۲۷-۱۳۰.
↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷.
↑ «... و همانا مردم ناگزیرند از داشتن زمامدار؛ چه نیکوکار و چه بدکار.».. امام علی(ع)، نهج البلاغه، خطبه ۴۰.
↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷.
↑ «ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستادهایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر» سوره نساء، آیه ۵۹.
↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۲۴۵-۲۴۷.
↑ ر.ک: امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۲۷-۱۳۰.
↑ فیض کاشانی؛ مفاتیح الشرایع، باب امر به معروف و نهی از منکر. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، کتاب الامر بالمعرو و النهی عن المنکر، ص ۶۱۷.
↑ ر.ک: فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۶-۸۰.
↑ فیض کاشانی؛ مفاتیح الشرایع، باب امر به معروف و نهی از منکر. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، کتاب الامر بالمعرو و النهی عن المنکر، ص ۶۱۷.
↑ ر.ک: فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۶-۸۰.
↑ ر.ک: هدایتنیا، فرجالله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۷۱-۳۷۳؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج.
↑ ر.ک: هدایتنیا، فرجالله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۷۱-۳۷۳؛ هدایتی فخرداود، ابوالفضل، مهدویت در منظر امام خمینی، ص۲۴۱.
↑ ر.ک: قاسمی، محمد علی، غیبت انتظار و حکومت.
↑ ر.ک: طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی، جلد ۱، صفحه ۱۷۵؛ فرازهایی از اسلام، صفحه ۱۲۶.
↑ ر.ک: امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۲۷-۱۳۰.
↑ بررسیهای اسلامی، جلد ۱، صفحه ۱۷۵؛ فرازهایی از اسلام، صفحه ۱۲۶.
↑ .ر.ک: امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۲۷-۱۳۰.
↑ .ر.ک: جعفری، محمد صابر، انتظار فرج.
↑ «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَهِیَ طَاغُوتٌ» ؛ «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ» (الحر العاملی، [الشیخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۲، ح ۴۶۱).
↑ ر.ک: هدایتنیا، فرجالله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۷۱-۳۷۳.
↑ ر.ک: هدایتنیا، فرجالله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص ۳۷۱-۳۷۳.
↑ ر.ک: جعفری، محمد صابر، انتظار فرج.
↑ ر.ک: جعفری، محمد صابر، انتظار فرج.