هویت اجتماعی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث هویت است. "هویت اجتماعی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل هویت اجتماعی اجتماعی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

نابسامانی جامعه اسلامی

امامت و هویت اجتماعی مسلمین

چیستی هویت

کارایی هویت اجتماعی و حدود آن

  1. در برابر هویت‌های فردی مغایر با هویت اجتماعی؛
  2. در برابر هویت‌های اجتماعی دیگر.
  1. به‌کارگیری ابزارهای مناسب جهت موضع‌گیری در مقابل هویت اجتماعی یا به تعبیری "اعتراض" که در قرآن از آن به جهاد یا امر به معروف و نهی از منکر تعبیر شده است که نخستین مرحله‌اش اعتراض خاموش است و عالی‌ترین مراحل آن اعتراض سازمان یافته و متمرکز تبلیغاتی، سیاسی و نظامی است.
  2. فاصله‌گیری از جامعه و گزینش شرایط اجتماعی دیگر که در زبان قرآن از آن به "هجرت" تعبیر می‌شود.
  • خدای متعال در قرآن کریم با اشاره به دو عامل "اعتراض" و "هجرت" می‌فرماید: ﴿فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً[۶] تا آنجا که می‌فرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا[۷].
  • بنا بر آنچه در این آیات آمده است زندگی در آنجا که هویت اجتماعی جامعه محکوم فساد و انحطاط شود به معنای پذیرش هویت اجتماعی حاکم بر آن است. برای گریز از ذوب شدن در این هویت اجتماعی یکی از دو راه را باید برگزید: اعتراض یا هجرت.
  • اعتراض، فرد را در مقابل فشارهای اجتماعی ناشی از هویت فاسد جامعه مقاوم و پایدار می‌کند و همچون حصاری نفوذناپذیر، شخصیت هویت فردی را از نفوذ هویت منحط اجتماعی مصون می‌دارد در صورتی که امکان هر گونه اعتراض منتفی باشد هجرت تنها راه گریز از پذیرش شرایط اجتماعی نامطلوب است.
  • ب) کارایی هویت اجتماعی در برابر هویت اجتماعی دیگر: در آنجا که دو هویت متقابل اجتماعی وجود داشته باشد که هر یک خواهان نفی دیگری و جویای تسلط بر روابط اجتماعی و نهادهای جامعه باشند هویتی پیروز خواهد شد که پایدارتر و مستحکمتر باشد.
  • در قرآن کریم و همچنین در سخنان رسول خدا و ائمه اطهار به خصوص امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه اشارات روشن و عمیقی به عوامل پایداری شخصیت اجتماعی مسلمین شده است.
  • از نظر قرآن و حدیث تعهد نسبت به آرمان‌ها که از آن به ایمان و تقوا تعبیر شده است و اطاعت از رهبری دو رکن اساسی استحکام هویت اجتماعی مسلمین، بلکه همه پیروان ادیان الهی است.
  • امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می‌فرماید: "ریشه‌ای که در تقوا روئیده باشد نابود نخواهد شد کشتزاری که با تقوا آبیاری شود تشنه نخواهد ماند"[۸].
  • و خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۹].
  • و نیز در همین رابطه قرآن کریم می‌فرماید: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ[۱۰].
  • و نیز خطاب به مؤمنان می‌فرماید:﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱۱].
  • در آیات و روایات فراوان دیگری بر این حقیقت تأکید شده است که مقصود از ایمان و تقوی، پایبندی عملی به آرمان‌های الهی و اطاعت از رهبری است چنانکه در سورۀ بقره بر این حقیقت تصریح و تأکید شده است: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ[۱۲].
  • امثال این اشارات که در منابع مذهبی اسلام بسیار است بر این مطلب تأکید دارند؛ جامعه‌ای پایدار و مقاوم و پیروز است که هویتش را ایمان به خدا و اطاعت از فرمان رهبران الهی شکل دهد و اینکه این جامعه رهبری بشر را به دست خواهد گرفت و سرور زمین خواهد شد[۱۳].

رهبری، تبلور هویت جامعه

هویت جامعۀ اسلامی

  • از آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت:
  1. هویت جامعۀ اسلامی به دو عنصر اساسی بستگی دارد:
    1. تعهد به آرمان‌های اسلامی؛
    2. اطاعت از رهبری.
  2. رهبری در اسلام جلوه‌گاه آرمان‌های جامعه است و به همین دلیل تبلور هویت هر جامعه‌ای در رهبری آن است.
  3. هویت جامعۀ اسلامی از نظام سیاسی اسلام تفکیک‌پذیر نیست، آنچه به جامعه هویت اسلامی می‌بخشد نظام سیاسی آن است.
  4. جوامع مسلمین در صورتی از هویت اسلامی برخوردار خواهند شد که نظام سیاسی اسلامی بر آنها حاکم باشد و آرمان‌های اسلامی مبنای زندگی جامعه باشد و نظام سیاسی اسلامی که مبتنی بر امامت است بر آن جامعه حکومت کند[۱۷].

شاخص‌های هویت اسلامی در جامعه نبوی

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مقالۀ «بحران هویت باطن بحران‌های معاصر»، علی‌محمد کاردان و دیگران، مجله نامه فرهنگ، ص۲۷ و ۲۸ سال سوم، شمارۀ ۱، بهار ۱۳۷۲.
  2. «پس، آن را پی کردند و پشیمان شدند» سوره شعراء، آیه ۱۵۷.
  3. «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا يَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ، وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ، لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا، فَقَالَ سُبْحَانَهُ ﴿فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱.
  4. «الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَى بِهِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۶.
  5. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۷۲-۷۵.
  6. «و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.
  7. «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۷-۹۸.
  8. «لَا يَهْلِكُ عَلَى التَّقْوَى سِنْخُ أَصْلٍ وَ لَا يَظْمَأُ عَلَيْهَا زَرْعُ قَوْمٍ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶، و به شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج۱، ص۲۷۳، خطبه ۱۶ رجوع شود.
  9. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  10. «آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند و مثل کلمه‌ای پلید چون درختی پلید است که از روی زمین ریشه‌کن شده باشد، آن را هیچ پایداری نیست خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۷.
  11. «و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.
  12. «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (می‌جوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  13. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۷۵-۸۱.
  14. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  15. «او در روز رستخیز، پیشاپیش قومش می‌آید و آنان را به دوزخ درمی‌آورد» سوره هود، آیه ۹۸.
  16. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۸۲.
  17. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۸۳.