تهذیب الاحکام (کتاب)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۲۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

تهذیب الأحکام

کتاب تهذیب الأحکام سومین اثر از کتب اربعه است. این کتاب را محمد بن حسن طوسی (م۴۶۰ق) برای برطرف ساختن اختلاف اخبار نگاشته است و به همین دلیل تهذیب الأحکام نام دارد[۱]. این کتاب منبع مهمی برای استنباط احکام است و از اهمیت زیادی برخوردار است. این کتاب فقط به مسائل فرعی پرداخته و در اصل شرحی است بر کتاب استاد شیخ طوسی، یعنی شیخ مفید، به نام المقنعه. در جلدهای اولیه آن، عبارت مقنعه را با تعبیر “قال الشیخ” نقل و بعد احادیث مناسب با آن را گزارش می‌کند؛ اما پس از کتاب حج، کتاب جهاد آمده که در مقنعه نیست و چون کتاب‌های دیگر فقهی مقنعه کوتاه است؛ نقل قول‌های آن اندک است. البته در جلد سوم از کتاب وصایا و مواریث به بعد و جلد دوم کتاب حدود و دیات خبری از عبارات مقنعه نیست؛ شاید بدان جهت که بیشتر از اخبار بهره برده تا از متن مقنعه.

شیخ طوسی در مقدمه کتاب إستبصار خود درباره تهذیب الأحکام می‌نویسد: اما بعد، چون دیدم گروهی از اصحاب امامیه ما هنگامی که در کتاب بزرگ ما موسوم به تهذیب الأحکام نگریستند، دیدند در آن آنچه از اخبار حلال و حرام جمع کرده ایم و دیدند مشتمل است بر آنچه در بیشتر ابواب فقهی است و کمتر مطلبی از ابواب کتب فقهی در آن فروگذار شده است از آنچه در احادیث اصحاب ما و کتب آنان و اصول و مصنفاتشان آمده، جز اندک ناچیز و موارد کمیاب کم و شایسته است که کتابی موجود باشد که مبتدی برای تفقه به آن مراجعه کند و توانمند به آن یادآور شود و متوسط در آن غور کند و هر یک از این سه طایفه به مقصد خود می‌رسند و به مطلب خود دست می‌یابند؛ پس آن را مستقل قرار دادم[۲]. بنابراین إستبصار بخشی از تهذیب الأحکام است.[۳]

دیدگاه‌ها درباره شیخ طوسی و تهذیب الأحکام

شیخ الطائفه محمد بن حسن بن علی طوسی در سال ۳۸۵ قمری در شهر طوس به دنیا آمد. پس از مدتی کسب دانش در سال ۴۰۸ به بغداد رفت و از محضر شیخ مفید بهره برد. در بغداد تهذیب الأحکام را در ۲۵ سالگی نگاشت[۴]. در کتاب‌های دیگرش به تهذیب ارجاع می‌دهد و با عنوان “کتاب کبیر ما” از آن یاد می‌کند[۵]. نجاشی تهذیب الأحکام را کتابی بزرگ توصیف می‌کند[۶]. پس از حمله به منطقه کرخ بغداد و به آتش کشیدن منزل شیخ طوسی و کتابخانه وی در سال ۴۴۸، شیخ طوسی به نجف رفت و حوزه نجف را بنیان نهاد و در سال ۴۶۰ قمری در نجف درگذشت و در منزلش دفن گردید[۷]. شرح حال‌های مفصلی برای او نوشته‌اند. آقابزرگ تهرانی در مقدمه تبیان و اردوبادی در مقدمه إستبصار که در چاپ نجف آمده؛ شرح حال او را ذکر کرده‌اند؛ در مقدمه تحقیق غفاری نیز شرح حالی از شیخ ارائه شده است.

در منابع اهل سنت از شیخ به نیکی و عظمت یادشده است. ذهبی (م ۷۴۸ق) گوید: ابوجعفر طوسی شیخ شیعه و صاحب تصنیف‌هاست. محمد بن حسن بن علی طوسی وارد بغداد شد و برابر مذهب شافعی فقه آموخت؛ سپس کلام و اصول را از شیخ مفید رئیس امامیه دریافت کرد و ملازم وی بود و رشد کرد، به تفسیر پرداخت و احادیث و نوادری در دو جلد نگاشت که همه‌اش را از استادش مفید گرفته بود[۸]. ذهبی می‌افزاید: نام وی را ابن نجار در تاریخ خود[۹] آورده که دارای تصانیف زیادی است که از جمله آنها تهذیب الأحکام است که جداً بزرگ است[۱۰]. ذهبی بر این باور است که وی از مذهب شافعی به مذهب شیعه با ملازمت شیخ مفید تغییر موضع داده، که درست نیست. ذهبی این مطلب را با صراحت در تاریخ الإسلام آورده است[۱۱]؛ به همین جهت هم سبکی (۷۲۷-۷۷۱ق) نام وی را در طبقات الشافعیه آورده است و تصریح می‌کند او فقیه شیعه و مصنف آنان است و انتسابی به شافعیه داشته است[۱۲].

درباره تهذیب الأحکام اظهارنظرهای قابل توجهی وجود دارد که زیباترین آن از سید بحرالعلوم است. وی در هنگام معرفی آثار شیخ طوسی، به ویژه تهذیب الأحکام و إستبصار، درباره تهذیب الأحکام می‌گوید: کتاب تهذیب الأحکام، فقیه و مجتهد را در روایات احکام از دیگر آثار غالباً بی‌نیاز می‌کند؛ اما در این موضوع با وجود دیگر آثار، از این کتاب بی‌نیاز نخواهند بود. افزون بر اینکه کتاب تهذیب الأحکام و إستبصار شیخ مشتمل است بر مسائل فقهی و استدلالی و یادآوری می‌کند اصول، رجال و جمع بین اخبار را که با نقل و اعتبار موافق است[۱۳].

علامه مجلسی در اول ملاذ الأخیار می‌نویسد: تهذیب الأحکام جامع‌ترین کتاب حدیثی در گردآوری مدارک احکام و گسترده‌ترین آنان برای ادله حلال و حرام است[۱۴]. خواجویی درباره کافی و تهذیب الأحکام می‌نویسد: با داشتن یکی از این دو کتاب از دیگری بی‌نیاز نیستیم؛ زیرا کافی در فنون حدیث جامع‌تر و تهذیب الأحکام در احادیث ویژه احکام شرعی جامع‌تر است[۱۵]. فیض کاشانی در آغاز کتاب وافی به معرفی تهذیب الأحکام می‌پردازد؛ البته معرفی وی همراه با نقد و توجه به برخی کمبودهای تهذیب الأحکام نیز هست. وی می‌نویسد: اما کتاب تهذیب الأحکام، گرچه جامع احکام و نزدیک به درج تمام آن است، جز اینکه مانند کتاب من لایحضره الفقیه خالی از اصول (دین) است و دربرگیرنده تأویلات دور و جمع غیراستوار بین اخبار است و تفریق کرده مواردی که قابل جمع است و جمع کرده اخباری را که قابل جدایی است. بسیاری از اخبار را در جای خود قرار نداده و بسیاری را در جای مناسب خود رها کرده و نیاورده است. دارای تکرار ممل و ابواب طولانی است. که عنوان‌ها بیانگر مطالبش نیست[۱۶]. اردوبادی که ابواب و احادیث تهذیب الأحکام را از نسخه دو جلدی قدیمی شمرده، می‌گوید: دارای ۳۷۳ باب و ۱۳۵۹۰ حدیث است[۱۷].[۱۸]

ساختار تهذیب الأحکام

همان‌گونه که ذکر شده، تهذیب الأحکام شرحی است بر کتاب فقهی المقنعۀ شیخ مفید که در نوع خود مفصل و در آن مقطع کتاب مفید و بی نظیری بوده است. تهذیب الأحکام با کتاب طهارت آغاز می‌شود و در آن کتاب جهاد آمده است. بر خلاف من لا یحضره الفقیه و مقنعه مفید که دارای کتاب جهاد نیستند با کتاب دیات پایان می‌یابد و در انتها، کتاب مشیخه قرار دارد. نکاتی دربارۀ ساختار این کتاب بیان می‌کنیم:

  1. تهذیب الأحکام شرحی بر مقنعه است و شیخ طوسی در مقدمه کتاب تهذیب الأحکام به این مطلب اشاره کرده است. وی بیان می‌کند چون این کتاب، آنچه از احکام شریعت مورد نیاز است، دارد و از حشو و زواید به دور است، به شرح آن می‌پردازم ولی بخش اصول دین آن را شرح نمی‌دهم[۱۹] و از کتاب طهارت آغاز می‌کنم. در پایان مقدمه هم تصریح کرده که افزون بر شرح مقنعه مطلبی نمی‌آورم؛ بلکه در نظر دارم کتاب مستقلی که مشتمل بر تمام احادیث شیعه باشد تدوین کنم؛ اما شیخ به شرح تنهای این کتاب بسنده نکرده و به تبویب جدیدی در کتب و ابواب و مسائل فقهی پرداخته است. او مسائل مورد نیاز را ارائه کرده است؛ مانند بیان کتاب جهاد که در کتاب مقنعۀ مفید نیست یا برخی ابواب دیگر.
  2. شیخ طوسی در مقدمه تهذیب الأحکام شیوه ارائه مطالب را بر اساس مقنعه مسئله به مسئله و این گونه ذکر کرده است: در استدلال بر آن اول، ظاهر قرآن یا صریح و مفهوم آیات استناد می‌کند؛ سپس سنت قطعی که خبر متواتر باشد یا اخبار همراه با قرینه بر آن دلالت کند؛ بعد اجماع مسلمانان اگر باشد یا اجماع فرقه محقه و در پایان نیز روایات مشهور شیعه ذکر می‌گردد و به اخبار متضاد پرداخته می‌شود.
  3. خود شیخ در اول مشیخه تهذیب الأحکام روش خود را بیان کرده است که قرار گذاشتیم مسائل را یکی یکی بر اساس مقنعه ارائه و ادله آن را ذکر کنیم. در هر مسئله‌ای اخبار مخالفان را نقل کرده سپس به نقل اخبار اصحاب خود بپردازیم و مسائل اختلافی و اتفاقی را مشخص کنیم. ما بر این نکته در بیشتر کتاب طهارت وفادار بودیم؛ اما دیدیم این روش باعث گستردگی کتاب می‌شود و از غرض باز می‌مانیم و ممکن است کتاب ناقص بماند. از این روش عدول کردیم و فقط به نقل روایات مختلف و متفق از اصحاب بسنده کردیم و اطناب در این مورد را بهتر از موارد دیگر دانستیم[۲۰]. برای نمونه در باب وضو حدیثی از پیامبر (ص) از منابع عامه نقل می‌کند که فرمود: «لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي الْمَسْجِدِ»[۲۱]: “نمازی نیست برای همسایه مسجد جز در مسجد”.
  4. هدف دیگر خود را جمع بین اخبار مختلف و متضاد می‌داند که در گذشته بر عامه ایراد می‌شده و در آن زمان روایات شیعه نیز دچار این تشتت و اختلاف شده است. شیخ طوسی در مقدمه از قول شیخ مفید نقل می‌کند که شخصی به جهت همین اخبار مختلف و متضاد که توان فهم آن را نداشته، دست از مذهب شیعه برداشته است[۲۲]. شهید ثانی در هنگام بیان اقسام حدیث، قسم پانزدهم آن را “مختلف” معرفی می‌کند که در میان عامه کتاب‌هایی برای توجیه و تأویل اخبار مختلف نگاشته شده است؛ مانند تأویل مختلف الحدیث ابن قتیبه و کتاب مخصوص در شیعه را إستبصار می‌داند[۲۳] که در این موضوع است. این کتاب برگرفته از تهذیب الأحکام است.
  5. شیخ مطالبی را که درباره موضوعی ذکر می‌کند، در پایان، بابی در زیادات آن باب دارد که در مواردی ابواب تهذیب الأحکام بیش از ابواب مقنعه است؛ مانند ابواب زیادات در ابواب کتاب طهارت که مفید سیزده باب ذکر کرده و شیخ طوسی آن را به ۲۳ باب رسانده است؛ همچنین در کتاب صلات گاهی در پایان بابی، بابی در زیادات دارد که در آن اخبار متفاوت را نقل می‌کند. البته این تعبیر از مقنعه گرفته شده که در پایان برخی ابواب دارد: باب الزيادات في ذلك. تفاوتی که تهذیب الأحکام و إستبصار با دیگر کتب اربعه دارند این است که تلاش شیخ این نبوده که فقط روایات معتبر را نقل کند؛ بلکه روایات ضعیف و نادر را هم نقل کرده است. این نکته‌ای است که خود شیخ در مقدمه تهذیب الأحکام گفته است که در توجیه و رد یک روایت، “وجه فساد آن را بیان می‌کنم از باب ضعف سند آن یا عمل عصابه (شیعه) بر خلاف مضمون آن”[۲۴] و این‌گونه اخبار در مورد خبرهای اختلافی است که در إستبصار هم آمده و شیخ به توجیه و تأویل آنها پرداخته است.
  6. کلینی اسناد روایات را در بیشتر موارد آورده است. شیخ صدوق سندها را حذف کرده و راوی آخر را آورده است؛ اما شیخ طوسی بخش عمده سند را ذکر کرده، سپس سند خود را به طور کامل در پایان کتاب نقل کرده است؛ مثلاً روایتی را در متن از محمد بن یعقوب کلینی نقل کرده و در پایان کتاب در مشیخه، سند خود را تا کلینی گزارش کرده که از مفید و او از ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه از کلینی نقل کرده است. شیخ این سند را در متن تهذیب الأحکام در کتاب طهارت هم آورده[۲۵] که سندش صحیح می‌شود. او دو سند دیگر هم از کلینی دارد یا روایتی را از حسین بن سعید اهوازی نقل کرده، سپس در پایان، سند خود را به حسین آورده است که آن را صحیح دانسته‌اند. البته در متن کتاب نیز این سند ذکر شده است. روایات تکراری مشابه با تعبیر “و بهذا الأسناد عن الحسین بن سعید” نقل گردیده است[۲۶]؛ در نتیجه روایات تهذیب الأحکام و إستبصار مسند می‌گردد.[۲۷]
  1. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲.
  2. شیخ طوسی، الإستبصار، ج۱، ص۲: أما بعد، فإني رأيت جماعة من أصحابنا لمّا نظروا في كتابنا الكبير الموسوم بتهذيب الأحكام و رأوا ما جمعنا (فيه) من الأخبار المتعلقة بالحلال و الحرام و وجدوها مشتملة على أكثر ما يتعلق بالفقه، من ابواب الأحكام و أنه لم يشذّ عنه في جميع أبوابه و كتبه، ممّا ورد في أحاديث أصحابنا و كتبهم و أصولهم و مصنّفاتهم، إلّا نادر قليل و شاذّ يسير و إنه يصلح أن يكون كتابا مذخورا، يلجأ إليه المبتدي في تفقهه و المنتهي في تذكّره و المتوسط في تبحّره؛ فان كلّا منهم ينال مطلبه و يبلغ بغيته... مفرداً على طريق الإختصار.
  3. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.
  4. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، مقدمه، ج۱، ص۴۶.
  5. شیخ طوسی، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج۱، ص۱۳۳ و ۱۳۷ و ج۴، ص۹۱.
  6. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۰۳.
  7. شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، ج۱۳، ص۱۵۶.
  8. شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۳۴.
  9. ظاهراً منظور ذیل تاریخ بغداد است که در نسخه موجود چاپی چنین مطلبی نیست.
  10. شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۳۵.
  11. شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۳۰، ص۴۹۰.
  12. ابونصر عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۲۶، ش۳۱۵.
  13. سیدمهدی بحرالعلوم، فوائد الرجالیه، ج۳، ص۲۳۰.
  14. محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج۱، ص۴: و كان أجمع الكتب الحديثية لمدارك الاحكام و أشملها لأدلة الحلال و الحرام.
  15. شیخ بهائی، مشرق الشمسین، ص۲۰، حاشیه خواجویی.
  16. محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۵: و أما التهذيب فهو و إن كان جامعا للأحكام موردا لها قريبا من التمام، إلا أنه كالفقيه في الخلو من الأصول، مع اشتماله على تأويلات بعيدة و توفيقات غير سديدة و تفريق لما ينبغي أن يجمع و جمع لما ينبغي أن يفرق و وضع لكثير من الأخبار في غير موضعها و إهمال لكثير منها في موضعها و تكررات مملة و تطويلات للأبواب، مع عنوانات قاصرة مخلّة.
  17. شیخ طوسی، الإستبصار، مقدمه، ج۱، ص۲۲.
  18. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.
  19. شیخ مفید، المقنعه، ص۲۷-۳۵. در اول مقنعه اعتقادات بیان شده است؛ مانند اعتقاد به معبود و توحید و صفات وی و نفی تشبیه، اعتقاد به پیامبران، اعتقاد به امامت و معرفت ائمه، ولایت اولیاءالله و دشمنی با دشمنان وی، اعتقاد به معاد و جزاء و بهشت جهنم، معرفت و عمل به شرایع اسلام و باب فرض نماز.
  20. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۴ و به کوشش علی‌اکبر غفاری، ج۱۰، ص۳۸۲.
  21. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۹۲، ح۹۳ و ۹۹.
  22. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲.
  23. شهید ثانی، الرعایه، ص۸۷ ۸۹.
  24. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۳.
  25. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۱۷، ح۴۱.
  26. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۷، ح۸-۱۱.
  27. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.