آسمان در قرآن
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آسمان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
معادل کلمه آسمان در قرآن، کلمه "سَماء" است. "سَمَاء" در لغت از ریشه "سمو" (به معنای بلندی) است و اصل آن از آرامی و سریانی و عبری (شیمیا) است[۱]؛ آسمان به معنای بالا و برتر (فوق) است. آسمان هر چیزی را بالای آن چیز گویند. برخی از لغویین ادعا کردهاند هر بالایی نسبت به پایین آن آسمان و هر پایین نسبت به بالای آن زمین است[۲].
کلمه "سماء" و مشتقات آنکه سیصد و ده بار در قرآن کریم به کار رفته، مفهوم جامعی است که مصادیق و معانی متعدد از آن اراده میشود. لذا در لغت، علم و قرآن با مقاصد و معانی متفاوت به کار رفته است. کلمه "سماء" (آسمان) در قرآن کریم به صورت مفرد (السماء - سما) و جمع (سموات - السموات) بیش از سیصد مرتبه به کار رفته، اما در همه موارد به یک معنا و در یک مصداق به کار نرفته است.
تفلیسی از دانشمندان قرن ششم معتقد است "سماء" در قرآن کریم بر چهار وجه است:
- سماء به معنای آسمان است ﴿فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴾[۳]؛ سماء به این معنی در قرآن کریم بسیار است.
- سماء به معنای ابر است چنان که خداوند فرمود: ﴿وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا﴾[۴]. ﴿مِنَ السَّمَاءِ﴾ در این آیه یعنی از ابر (سحاب) باران فرستاد.
- سماء به معنای باران است. چنانکه فرمود: ﴿يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا﴾[۵] سماء در این آیه، به معنای باران است.
- سماء به معنای سقف خانه است. چنانکه در سوره حج آیه ۱۵ فرمود: ﴿فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ﴾[۶] سماء در این آیه نیز، به معنای سقف خانه است[۷].
- سماء به معنای بهشت و جهنم است: ﴿مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ﴾[۸].
- سماء، به معنای عالم ملکوت است: ﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ﴾[۹]
- سماء به معنای صعود و ترقی معنوی است.
شیخ صفیالدین اردبیلی در تفسیر آیه ﴿أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ﴾[۱۰] گوید: چون کلمه طیبه ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾[۱۱] در زمین دل محکم ریشه کند، شاخ بر آسمان کشد، یعنی صعود و ترقی کند و به مُقام و مقر خود رسد، چنانکه هیچ حجابی مانع او نشود. ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ﴾[۱۲].
در قرآن کریم کلمه سماء در بسیاری از موارد همراه ارض (زمین) است. آمده است. ترکیب آسمان و زمین بیش از یک صد بار در قرآن ذکر شده آسمان در قرآن کریم در دو مفهوم مادی (حسی) و معنوی به کار رفته است. برخی از موارد آن عبارتند از:
- آسمان (سماء) به معنای بالا (جهت بالا): این معنا موافق معنای لغوی آسمان است: ﴿ٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ﴾، همانند درخت پُر برکت و پاکیزه که ریشه آن در زمین ثابت و محکم است و شاخههای آن به آسمان کشیده شده است"؛ این معنا را برخی از مفسران معاصر آوردهاند[۱۳]. اما برخی از صاحب نظران معتقدند این معنا در قرآن کریم به صورت مَجازی یا مسامحه به کار رفته است[۱۴]؛ زیرا فوق (جهت بالا) جمع بسته نمیشود. لذا "سبع سموات" نمیتواند به این معنا باشد.
- آسمان به معنای جوِّ اطراف زمین و جایی است که ابرها قرار گرفتهاند و هوا در آن است: ﴿وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا﴾[۱۵]. یکی از نشانههای عظمت خداوند که در قرآن کریم به آن اشاره شده، فرو فرستادن باران از آسمان است. فعلی که برای فروفرستادن باران از آسمان به کار رفته همان فعلی است که برای تنزیل وحی به کار رفته است مانند ﴿نَزَّلْنَا﴾؛
- آسمان به معنای مکان سیارات و ستارگان: ﴿تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا﴾[۱۶].
- آسمان همچنین به معنای مقام قرب و مقام حضور و محل تدبیر امور عالم است. برخی از مفسران از قبیل علامه طباطبایی در موارد متعدد "سماء" را به این معنا ارجاع دادهاند[۱۷]. مثال: ﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ﴾[۱۸].
- آسمان به معنای موجود عالی و حقیقی. برخی از دانشمندان معتقدند: همانگونه که آسمان در قرآن کریم به معنای آسمان مادی (مثل سموات سبع) آمده است به معنای علوِّ مرتبه وجود و یا موجود عالی نیز به کار رفته است که همان سماء معنوی و عالم فوق ماده است. عالمی که همه هستی از آن مرتبه بالاتر نازل میشود [۱۹] مثال: ﴿وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ﴾[۲۰].
آسمان عالم غیب و آسمان عالم طبیعت متفاوت است. آن آسمان از جنس والاتری است و کارکرد آن نیز متفاوت است.
در قرآن کریم کلمه کلیدی آسمان دارای ارتباط وثیق با آفریدگار یگانه، تدبیر، خلقت، هستی معاد، عالم غیب و شهادت، عرش الهی و تسبیح است که معنای متفاوتی را از آسمان نسبت به دیدگاه علم تجربی سکولار معرفی میکند. سیمای کلی آسمان در قرآن کریم به صورت مخلوقی با عظمت از آفریدگار یگانه، ترسیم شده که عرش خدا در آن قرار دارد و فرشتگان در آن زندگی میکنند و هر آنچه در آن قرار دارد در حال تسبیح پروردگار جهان است. براین اساس، آسمان مادی جهان طبیعت، نازلترین آسمانها (هفت آسمان) است.
یکی از نشانههای بارز پایان جهان و آغاز قیامت، دگرگونی و شکافته شدن آسمان است. چنانکه آیات نخست سورههای انفطار و انشقاق به آن اشاره کردهاند. خداوند در قرآن کریم انسان را به تفکر در خلقت آسمانها و زمین دعوت کرده است؛ ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۲۱]. نسبت خدا و آسمان در قرآن کریم تأمل برانگیز و هدایتکننده است.
خداوند بین خود و آسمان با لحنی باشکوه و تفکر برانگیز انواع نسبتها را برقرار کرده است مانند: ﴿بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ﴾[۲۲]؛ ﴿فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ﴾[۲۳]؛ ﴿رَبُّ السَّمَاوَاتِ﴾[۲۴]؛ ﴿خَلَقَ السَّمَاوَاتِ﴾[۲۵]؛ ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ﴾[۲۶]؛ ﴿خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ﴾[۲۷]؛ ﴿لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾[۲۸]؛ ﴿لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ﴾[۲۹]؛ ﴿وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ﴾[۳۰]؛ ﴿إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ﴾[۳۱]؛ ﴿وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ﴾[۳۲]؛ خداوند در قرآن کریم به آسمان سوگند خورده است: ﴿وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ﴾[۳۳].
خداوند در قرآن کریم در هفت مورد به صراحت و در دو مورد به اشاره از آسمانهای هفتگانه سخن گفته است. به برخی از این آیات اشاره میشود: ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ...﴾[۳۴]. در آیات ﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا﴾[۳۵]؛ ﴿قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ﴾[۳۶]؛ ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ﴾[۳۷]؛ ﴿الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ﴾[۳۸]؛ ﴿أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا﴾[۳۹] نیز از آسمانهای هفتگانه سخن گفته است.
در سوره مؤمنون نیز ظاهراً از آسمانهای هفتگانه سخن گفته است: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ﴾[۴۰]؛ اما تصریح نشده است. چنانکه در سوره نبأ ﴿وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا﴾[۴۱] نیز به اشاره آمده است.
قرآن کریم هفت آسمان را از کلام نوح(ع) ﴿أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا﴾[۴۲] نقل میکند و علامه طباطبایی در ذیل آیه نتیجه میگیرد: مشرکین به هفت آسمان معتقد بودهاند که نوح(ع) به وسیله این مطلب با آنها احتجاج میکند. پس معلوم میشود مسئله هفت آسمان قبل از اسلام بلکه قبل از پیدایش ادیان یهود و مسیحیت مطرح بوده است. در کتاب مقدس نیز بارها سخن از آسمان گفته شده، گاهی آسمان مادی و گاهی آسمان روحانی که خارج از این دنیاست و در آنجا قداست و سعادت برقرار است و محل مخصوص حضرت اقدس الهی است. خاخامهای یهود بر این عقیدهاند که هفت آسمان هست: سه آسمان هیولایی (جسمانی) و چهار آسمان روحانی که ملائکه و مقدسین در آنجا ساکن هستند.
برخی از عرفا هفت آسمان را به عوالم روحی تفسیر کردهاند. از جمله ابن عربی مراد از هفت آسمان در قرآن کریم را چنین بیان کرده است: هفت آسمان، اشاره به عالم روحانیات دارد که اولین آن عالم ملکوت ارضیه و قوای نفسانیه و جن است. دوم عالم نفس، سوم عالم قلب، چهارم عالم عقل، پنجم عالم سرّ، ششم عالم روح و هفتم عالم خفاء است. امیر مؤمنان علی(ع) نیز به همین مطلب اشاره دارد، آنجا که میفرماید: "من بر راههای آسمان آگاهتر از راههای زمین هستم"[۴۳].
با توجه به احتمالات متعدد تفسیری بین مفسرین قدیم و جدید و بر اساس هیئت بطلمیوسی و فیزیک جدید نمیتوان گفت مقصود قرآن از سماء در همه موارد این آیات، یک معنا بوده است. لذا لفظ "سماء" در قرآن کریم، معنای واحد ندارد و در معانی و مصادیق مختلف به کار رفته است. هر چند ممکن است برخی از این معانی و مصادیق را بتوان در یک مفهوم واحد جمع کرد.[۴۴]
آسمان در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- ﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾[۴۵].
- ﴿وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ﴾[۴۶].
- ﴿وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى﴾[۴۷].
- ﴿أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ﴾[۴۸].
- ﴿أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾[۴۹].
در این آیات مسئله توجه به آسمان به شکلهای گوناگون مطرح شده و این نکتهها استفاده میشود:
- چشم دوختن پیامبر به اطراف آسمانها، هنگام انتظار وحی برای تغییر قبله: ﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾[۵۰].
- لجاجت مشرکان، و حق ناپذیری آنان در مقابل پیامبر که حتی در صورت باز شدن درب آسمان و عروج آنان، باز میگویند: ما سِحر شدهایم ﴿وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ﴾[۵۱].
- عروج پیامبر به آسمانها و گرفتن وحی ﴿وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى﴾[۵۲].
- درخواست مشرکان از پیامبر اسلام برای عروج به آسمان به عنوان معجزه آن حضرت: ﴿أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ﴾[۵۳].
- آسمانها دارای ملکوت هستند و مطالعه در باره آن از راههای شناخت، حقانیت، سخنان پیامبر و قرآن کریم و حقیقت وحی است: ﴿أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾[۵۴][۵۵].
آسمان در دانشنامه امام رضا
فضایی ناپیداکرانه که مردم در هر جای کره خاکی مانند گنبد نیلگونی بالای سر خود مشاهده میکنند. در سخنان منسوب به امام رضا(ع) چند روایت درباره آسمان نقل شده است. معادل این واژه در زبان عربی "سماء" است. "سماء" به هر آنچه در سمت بالا قرار دارد گفته میشود و آسمان هر چیزی، همانی است که در سمت بالای آن واقع شده است[۵۶].
هر کاربردی که در قرآن، حدیث و ادبیات عرب برای واژه "سماء" وجود دارد بر همین پایه است. در قرآن و حدیث با تعابیر مختلف از آسمان نام برده شده است، اما پرکاربردترین واژهها "سماء" است. این واژه در قرآن با شکلهای مختلف بیش از ۳۱۰ بار به کار رفته است[۵۷]؛ صد بار به تنهایی و ۱۷۳ بار پیش از واژه "أرض" و هفت بار بعد از آن قرار گرفته است. سماء در قرآن به معانی مختلفی آمده است که وجه مشترک همه این معانی بالایی و علو است.
کاربردهای سماء در قرآن به شرح زیر است:
- جای اجرام فوقانی ﴿تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا﴾[۵۸]؛ ﴿اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ﴾[۵۹]؛
- جو پیرامون زمین ﴿وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ﴾[۶۰]؛
- آسمان و یا همان گنبد کبود بالا﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾[۶۱]،
- عالم ملکوت﴿أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ﴾[۶۲]؛
- سقف خانه﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ﴾[۶۳]؛
- ابر﴿وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ﴾[۶۴]؛
- باران﴿يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا﴾[۶۵].
تعبیر آسمان یا آسمانها در سخنان منسوب به امام رضا(ع) در دو معنای طبیعی و معنوی بسیار آمده است. در روایتی امام رضا(ع) از قول امام زینالعابدین(ع) در تفسیر ﴿وَالسَّمَاءَ بِنَاءً﴾[۶۶] آن را به عنوان سقفی بر بالای سر انسانها تفسیر کرده است که خورشید و ماه و ستارهها در درون آن میچرخند تا به انسانها سود برسانند[۶۷]. در روایتی دیگر امام رضا(ع) از قول اجدادش از علی بن ابی طالب(ع) درباره تفسیر آیه ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[۶۸] فرموده: مقصود از ﴿اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ﴾، آغاز آفرینش و اتقان آسمان است[۶۹]. از تفسیر امام رضا(ع) به خوبی میتوان فهمید "استواء" به معنای استقرار که پیروان مکاتب تجسم معنا میکنند از نظر اهل بیت(ع) نادرست است. با توجه به موضوع تاریخی گرایش تجسم در مقوله توحید که یکی از دلایل بنیادی آنان همین تعبیر استواء در این آیه است، میتوان در سخن امام اشارهای به نفی ادعای مزبور دید.
در قرآن در جاهای مختلف از آفرینش آسمان سخن به میان آمده است و مفسران در ذیل آیات مربوط، از چگونگی آفرینش آسمان بحث کردهاند. بر بحثهای شماری از مفسران در مباحث مربوط به طبیعت به طور کلی و درباره آسمان به طور خاص، نظام فکری بطلمیوسی سایه افکنده است. مفسران جدید و نیز پارهای از مفسران پیشین تلاش کردهاند این مباحث را به دور از نظام فکری بطلمیوسی بررسی کنند. قرآن درباره آفرینش آسمان از چهار مرحله سخن گفته است:
- مرحلهای که هنوز چیزی جز مایعی آفریده نشده بود. قرآن از این مایع با عنوان "ماء" یاد میکند و عرش خدا را بر آن مستقر میداند ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۷۰]. به احتمال بسیار، آب در این آیه غیر از آب معمول یعنی ترکیب "H۲O" است، بلکه احتمالاً مایع مذابی مراد است که از تراکم و فشردگی گازها به وجود آمده است﴿لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَسْئُولًا * وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ﴾[۷۱].[۷۲]. بعضی از مفسران این مرحله را قبل از آفرینش آسمان و زمین میدانند[۷۳]. در روایتی از امام رضا(ع) به قبل بودن این مرحله تصریح شده است ﴿ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ﴾[۷۴].
- مرحله دخانی: قرآن مرحله دیگر در آفرینش آسمان را مرحله دخانی معرفی میکند[۷۵]. درباره اینکه معنای دخان چیست، مفسران و واژهشناسان دیدگاههای متفاوتی دارند. علامه طباطبایی دخان را چیزی میداند که خداوند نام آن را دخان نهاده و آن مادهای است که به آن شکل بخشیده و هفت آسمان را از آن آفریده است[۷۶]. این بیان مبهم است و به طور دقیق نشان نمیدهد که مقصود از آن دخان چیست. آلوسی از قول ابنعربی نقل میکند که وی دخان را بخاری میداند که خداوند هفت آسمان را از آن به وجود آورد[۷۷]. بعضی از مفسران معاصر دخان را با توجه به دید ناظر دخان میدانند، همان گونه که رنگ آبی آسمان را با توجه به دید ناظر آبی میدانند[۷۸]. علامه طباطبایی بر این باور است که این گونه مقولات را باید در پرتو دانش امروزی فهمید﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ﴾[۷۹].
- مرحله شکلگیری آسمانهای هفتگانه: قرآن بعد از بیان مرحله دخانی آسمان، به شکلگیری هفت آسمان در دو دوره میپردازد[۸۰].
- مرحله رتق و فتق: ظاهر قرآن گویای آن است که آسمان و زمین نخست پیوسته بودند و سپس جدا شدند. این فرایند در ادبیات قرآنی با عنوان رتق و فتق یاد میشود ﴿أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾ [۸۱]. بعضی رتق آسمان را به معنای به هم پیوستگی آسمان و زمین و به صورت توده بخار به هم پیوسته گرفتهاند که کمکم تجزیه شد و ستارهها و کواکب و از جمله منظومه شمسی تشکیل شد و فتق حاصل گشت[۸۲]. در بعضی دیدگاهها رتق به معنای تاریکی و فتق به معنای روشنی آسمان و زمین گرفته شده است[۸۳]. از سخن علامه طباطبایی چنین به دست میآید که وی رتق را همان عناصر نخستین اشیا میداند که با تجربه و ترکیبهای مجدد آن، چیزهای جدید حاصل میشود و فتق به وجود میآید و این امری همیشگی است و دانش امروز چنین پدیدهای را تأیید میکند. از همین موضوع میفهمیم که مخلوقات نیز روزی رتق بوده و به مرور فتق در آن حاصل شده است[۸۴].
در قرآن و احادیث رضوی از مدت زمان خاص برای آفرینش آسمانها سخن به میان آمده است. این موضوع در چندین آیه مطرح شده است. تعبیر به شش روز در آیه ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۸۵]، آیه ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴾[۸۶]، آیه ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۸۷]، آیه ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا﴾[۸۸]، آیه ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ﴾[۸۹]، آیه ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۹۰] و آیه ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ﴾[۹۱] آمده است. در آیه ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ﴾[۹۲]سخن از انجام هفت آسمان در دو روز است. با توجه به اینکه روز و شب از گردش زمین به دور خود پدید میآید، قطعاً مقصود از این ایام، روزهای متعارف بین انسانها نیست. از اینرو، مفسران برای این تعبیر در قرآن مفاهیم مختلفی ارائه کردهاند. در این باره چندین قول وجود دارد: شماری گفتهاند که مقصود از ایام دورههایی از زمان است که در آن دوره شکلی از آفرینش تحقق پیدا کرده است، گرچه ممکن است این دوره هزاران سال هم طول کشیده باشد[۹۳].
علامه طباطبایی نیز بر این باور است که مقصود برههای از زمان است، زیرا کاربرد یوم برای برههای از زمانی که در آن حادثهای به وجود آمده باشد فراوان است، از جمله در آیه ﴿إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ﴾[۹۴] و آیه ﴿فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ﴾[۹۵][۹۶].
بعضی مفسران عقیده دارند که مراد روزهای ربوبی است که هر روز آن هزاران سال دنیوی است [۹۷]. این نکته را میتوان از آیه ﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ﴾[۹۸] نیز فهمید. کسانی بر این اندیشهاند که مقصود مقدار زمان آفرینش است که اگر با ایام سنجیده شود شش روز میشود، و نه آنکه واقعاً شش روز بوده، زیرا در زمان آفرینش شب و روزی وجود نداشته است[۹۹].
در نقلی مأمون عباسی درباره آیه ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۱۰۰] از امام رضا(ع) میپرسد. امام رضا(ع) در پاسخ میگوید: "خداوند عرش، آب و فرشتگان را پیش از آفرینش آسمانها و زمین آفرید. فرشتگان به خود و به عرش و به آب برای خداوند متعال استدلال میکردند. بعد از آن، خداوند عرشش را بر آب مستقر کرد تا به این وسیله قدرتش را به فرشتگان نشان دهد. آنان دانستند که او بر هر چیزی تواناست. بعد عرش را به قدرت خود بلند کرد و آن را منتقل نمود و بر بالای آسمانهای هفتگانه قرار داد. او در حالی که بر عرش مستولی بود آسمانها و زمین را در شش روز آفرید. با آنکه میتوانست همه آنها را در یک چشم بر هم زدن بیافریند، اما آنها را در شش روز آفرید تا قدرت خویش را در مرحله به مرحله آفرینش آنها برای فرشتگانش آشکار سازد و یک به یک به حدوث آنچه حادث میشد به خداوند متعال استدلال گردد. خداوند عرش را برای نیاز خویش نیافرید، زیرا او از عرش غنی است و از همه آنچه آفریده بینیاز است. او بر بودن بر روی عرش توصیف نمیگردد، زیرا جسم نیست و از آفریدههایش بسیار برتر است"[۱۰۱]. در این روایت تصریح شده است که خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفریده است. از تعبیر مرحله به مرحله میتوان چنین برداشت کرد که مقصود از یوم همان مرحله و دوره است. زمان هر کدام از دورهها نیز معلوم نیست و ممکن است با مقیاس روز در ذهن ما انسانها هر دورهای میلیونها سال باشد.
در قرآن و روایتهای منقول از(ع) علی و به خصوص از امام رضا(ع) از هفت آسمان یاد شده است[۱۰۲]. درباره مباحث طبیعی مطرح شده در متون دینی باید به این نکته توجه شود که در پارهای از آنها اندیشههای مقبول زمانه گاه از سوی ناقلان روایتها و یا دیگران وارد شده است نمیتوان به صرف وجود آنها در متون روایی، آنها را به عنوان روایت به معصوم نسبت داد. تنها در مواردی میتوان این انتساب را درست دانست که با دادههای قرآنی توافق داشته باشند. تعبیر هفت آسمان در هفت آیه از آیات قرآنی با تعبیر "سماوات" و در یک آیه با تعبیر ﴿سَبْعًا شِدَادًا﴾ ﴿وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا﴾[۱۰۳] و در یک آیه با تعبیر "سبع طرائق" ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ﴾ [۱۰۴] آمده است. مفسران درباره مقصود از این تعبیر بسیار بحث کردهاند. شماری آن را تعبیر کنایی از فراوانی دانستهاند و آن را منسلخ از معنای حقیقی شمردهاند[۱۰۵]. ولی بسیاری آن را به کار رفته در معنای حقیقی دانستهاند. تکرار این تعبیر در قرآن و به تبع آن در متون روایی و ادعیه نیز این دیدگاه را بیشتر تأیید میکند. این افراد در بیان مقصود از آن اختلاف نظر دارند. کسانی آن را به معنای هفت آسمان گرفتهاند و شماری نیز آن را به معنای هفت طبقه دانستهاند. شیخ طوسی در رد دیدگاه رمانی درباره تفاوت هفت آسمان با افلاک هفتگانه، با این استدلال که افلاک در دوراناند و آسمانها در سکون، بعید نمیداند که هفت آسمان همان افلاک هفتگانه باشد، زیرا مقصود از امساک آسمانها و زمین در آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا﴾[۱۰۶] عدم حرکت نیست، بلکه حفظ آنها در مدارهای خودشان است[۱۰۷].
علامه طباطبایی پس از بحث دامنهداری، خلاصه برداشت خودش را این گونه بیان میکند: از ظاهر این آیات به دست میآید که آسمان دنیا از بین این آسمانهای هفتگانه، همین جهان ستارگان و سیارات است. شش آسمان باقی مانده هم همگی آفرینش جسمانی دارند که قرآن چیزی از وصف آنها را نیاورده است و فقط گفته آنها طبقهطبقهاند. مقصود از این هفت آسمان اجرام بالایی و یا خصوص بعضی از آنها از قبیل خورشید و یا ماه و امثال آنها نیست[۱۰۸]. این تفسیر به طور مشخص تفسیر هفت آسمان به کواکب را رد میکند. تفسیر هفت آسمان به کواکب متأثر از هیئت بطلمیوسی است که در فرهنگ اسلامی تا مدتها مورد قبول بود. دانشمندانی که به این هیئت توجه داشتند مقصود از هفت آسمان را فلک ماه، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری و زحل میدانستند. اینان به فلک ثوابت و فلک الافلاک نیز باور داشتند و چرخش روزانه همه افلاک را وابسته به چرخش فلک الافلاک میدانستند[۱۰۹]. تصریح در آیه ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ﴾[۱۱۰] به اینکه "آسمان دنیا را با چراغهایی آراستیم" و نیز اینکه خداوند در سوره ﴿إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ﴾[۱۱۱] از آرایش آسمان به آرایهها سخن گفته، دلیل روشنی است که ستارگان، منظومه شمسی، کهکشانها و همه آنچه در آسمان دیده میشود، مربوط به آسمان دنیاست و این آیات به صراحت نظریههای شماری از پیشینیان را که آسمانهای هفتگانه را به کواکب و افلاک تفسیر میکردند رد میکند. با توجه به این نکته میتوان گفت آسمانها فضاهای بینهایت گستردهای هستند که در پی هم قرار دارند و تنها خداوند علیم از چگونگی آنها اطلاع دارد. در منقولات از امام رضا(ع) سخن از آسمان چهارم به میان آمده است. محمد بن سنان نقل کرده است که امام رضا(ع) در پاسخ نامه وی درباره علت طواف بیت الله الحرام که امام رضا(ع) فرموده است: در پی پشیمانی فرشتگان از اعتراض به آفرینش انسان، خداوند متعال اراده کرد تا در برابر عرش، خانهای در آسمان چهارم بنیان نهد و نام آن را "صراح" گذاشت. در برابر صراح بیتی در دنیا قرار داد و نام آن را "بیت معمور" نهاد. بعد این خانه را در برابر بیت معمور قرار داد و به آدم(ع) فرمان داد که گرد آن طواف کند[۱۱۲]. در این روایت تعبیر آسمان چهارم آمده است که با توجه به دیگر روایتها نمیتوان گفت مقصود آسمان قدسی است، بلکه آسمان غیر قدسی مطرح است. نکتهای که نمیتوان آسان از کنار آن گذشت، تعبیر برابری خانه آسمان چهارم با عرش است. ظاهر تعبیر بیانگر این است که عرش الهی جای مخصوصی است و در برابر آسمانها و زمین و امثال آن قرار دارد. هماهنگی این تعبیر با استوای الهی بر عرش که در آیات متعدد ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۱۱۳]؛ ﴿دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۱۱۴]؛ ﴿اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ﴾ «خداوند همان است که آسمانها را بیستونهایی که آنها را ببینید برافراخت سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد؛ هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی میکند، آیات را آشکار میدارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲</ref> یاد شده، تا حدودی دشوار است.
در قرآن آسمان به ویژگیهایی توصیف شده است از قبیل آنکه مانند سقفی برافراشته است ﴿وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ﴾[۱۱۵]؛ ﴿اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ﴾ [۱۱۶]؛ ﴿رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا﴾[۱۱۷]، دارای برجهاست ﴿وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ﴾[۱۱۸]؛ ﴿وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ﴾[۱۱۹]؛ ﴿تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا﴾[۱۲۰]، دارای "حبک" است ﴿وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ﴾[۱۲۱] - و "حبک" به معنای ستارگان فروزان، استوار و زیبا تفسیر شده است؛ چنان که گذشت در روایتی از امام رضا(ع) برای "حبک" معنایی غیر از این آمده است - برخوردار از باران بسیار ﴿وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ﴾[۱۲۲]، آراسته به ستارگان و چراغها و برجها ﴿وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ﴾[۱۲۳]؛ ﴿إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ﴾[۱۲۴]؛ ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ﴾ [۱۲۵]؛ ﴿وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ﴾ [۱۲۶]، بیشکاف ﴿أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ﴾[۱۲۷] و با ستون نامرئی ﴿اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ﴾[۱۲۸] است.
در روایت حسین بن خالد از امام رضا(ع) مقوله نامرئی بودن ستون آسمان به خوبی تشریح شده است. این توصیفها در بسیاری از روایتهای دینی هم تکرار شده است که متأثر از تعبیرات قرآنی است. به نظر میرسد توصیف قرآن از آسمان به گونهای است که برای مردم آن روز قابل فهم بود؛ مردمی که با توجه به قدرت بینایی چشمشان آسمان را میدیدند و میتوانستند تصویری از آن در ذهن خود داشته باشند. این توصیف در درون خود معنا و مفهومی نیز دارد که میتواند برای مردم امروز که با چشم مسلح و ابزار علمی بسیار دقیق درباره آسمان مطالعه میکنند سخنی متقن داشته باشد. بدیهی است که برای آیندگان نیز که از ابزارهای قویتری برخوردار خواهند بود مفهومی جدید و متناسب با آن روز خواهد داشت. با این تفسیر، مفاهیم تعابیری چون آسمان، عرش، هفت آسمان، "ماء"، "یوم" و امثال اینها همان چیزی است که از این الفاظ میفهمیم. اما زمانی که به مصداق خارجی آنها میرسیم تفاوت پیدا میکند و تشابه حاصل میشود. از اینرو، مثلاً برای آسمان مصادیق گوناگونی وجود دارد و حتی میتواند مصادیق جدیدی پیدا شود. اینکه به طور دقیق گفته شود قرآن و روایتهای دینی کدام مصداق از مصادیق متعدد آسمان را در نظر دارد مبهم است و داخل در متشابهات میگردد.[۱۲۹]..[۱۳۰]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
- سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- علوی، مرضیه السادات، مقاله «آسمان»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
- سلطانی، محمد علی، مقاله «آسمان»، دانشنامه امام رضا ج۱
پانویس
- ↑ التحقیق، ج۵، ص۲۵۴.
- ↑ مفردات، ماده سماء.
- ↑ «امّا ستمکاران گفتاری دیگر را جایگزین آنچه به آنان گفته شده بود، کردند آنگاه ما بر ستمگران به کیفر نافرمانی که میکردند، عذابی از آسمان فرو فرستادیم» سوره بقره، آیه ۵۹.
- ↑ «و از آسمان، آبی پاک فرو فرستادیم» سوره فرقان، آیه ۴۸
- ↑ «تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد» سوره نوح، آیه ۱۱.
- ↑ «ریسمانی از سقف بیاویزد» سوره حج، آیه ۱۵.
- ↑ تفلیسی، وجوه قرآن، ص۱۳۴.
- ↑ «تا آسمانها و زمین بر جاست در آن (آتش) جاودانند» سوره هود، آیه ۱۰۷.
- ↑ «کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند» سوره سجده، آیه ۵.
- ↑ «ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.
- ↑ «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
- ↑ «سخن پاک به سوی او بالا میرود و کردار نیکو آن را فرا میبرد» سوره فاطر، آیه ۱۰.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۷.
- ↑ معارف قرآن، ص۲۳۴.
- ↑ «و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم» سوره ق، آیه ۹.
- ↑ «بزرگوار است آنکه در آسمان برجهایی پدید آورد و در آن چراغی و ماهی درخشان نهاد» سوره فرقان، آیه ۶۱.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج۱۶، ص۲۴۷ و ج۱۹، ص۳۲۷.
- ↑ «کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا میرود» سوره سجده، آیه ۵.
- ↑ معارف قرآن، ص۲۳۴-۲۳۶.
- ↑ «و روزی شما و آنچه به شما نوید میدهند در آسمان است» سوره ذاریات، آیه ۲۲.
- ↑ «(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.
- ↑ «پدیدآور آسمانها و زمین است» سوره بقره، آیه ۱۱۷.
- ↑ «آفریننده آسمانها» سوره انعام، آیه ۱۴.
- ↑ «پروردگار آسمانها» سوره کهف، آیه ۱۴.
- ↑ «آسمانها را آفرید» سوره تغابن، آیه ۳.
- ↑ «خداوند، نور آسمانها» سوره نور، آیه ۳۵.
- ↑ «خداوند آسمانها را آفرید» سوره عنکبوت، آیه ۴۴.
- ↑ «فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است» سوره زمر، آیه ۴۴.
- ↑ «کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست» سوره شوری، آیه ۱۲.
- ↑ «گنجینههای آسمانها و زمین از آن خداوند است» سوره منافقون، آیه ۷.
- ↑ «بیگمان خداوند دانای نهان آسمانها و زمین است؛ او به اندیشهها داناست» سوره فاطر، آیه ۳۸.
- ↑ «و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۹.
- ↑ «سوگند به آسمان که باروها دارد» سوره بروج، آیه ۱.
- ↑ «خداوند است که هفت آسمان را و از زمین همانند آنها را آفریده است. فرمان (وی) میان آنها فرود میآید» سوره طلاق، آیه ۱۲.
- ↑ «آسمانهای هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی میستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی میستاید اما شما ستایش آنان را در نمییابید؛ بیگمان او بردباری آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۴۴.
- ↑ «بگو: پروردگار هفت آسمان و پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) کیست؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۶.
- ↑ «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیکتر را به چراغهایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.
- ↑ «همان که هفت آسمان را تو بر تو آفرید، در آفرینش (خداوند) بخشنده هیچ ناسازواری نمیبینی؛ چشم بگردان! آیا هیچ شکاف و رخنهای میبینی؟» سوره ملک، آیه ۳.
- ↑ «آیا ندیدهاید که چگونه خداوند هفت آسمان را تو بر تو آفریده،» سوره نوح، آیه ۱۵.
- ↑ «و همانا ما بر فراز شما هفت راه (آسمانی) آفریدهایم و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.
- ↑ «و بر فرازتان، هفت آسمان پابرجا بنا کردیم» سوره نبأ، آیه ۱۲.
- ↑ «آیا ندیدهاید که چگونه خداوند هفت آسمان را تو بر تو آفریده،» سوره نوح، آیه ۱۵.
- ↑ تفسیر، ابن عربی، ج۱، ص۲۵.
- ↑ علوی، مهوشالسادات، مقاله «آسمان»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۴۶-۴۸.
- ↑ «گرداندن رویت را به آسمان، میبینیم پس رویت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
- ↑ «و اگر دری از آسمان بر آنان میگشودیم که همواره از آن فرا میرفتند باز میگفتند ما را تنها چشمبندی کردهاند بلکه ما گروهی جادو شدهایم» سوره حجر، آیه ۱۴-۱۵.
- ↑ «و او در افق فراتر بود سپس نزدیک شد و فروتر آمد» سوره نجم، آیه ۷-۸.
- ↑ «یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی» سوره اسراء، آیه ۹۲-۹۳.
- ↑ «آیا در گستره آسمانها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریستهاند» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.
- ↑ «گرداندن رویت را به آسمان، میبینیم پس رویت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
- ↑ «و اگر دری از آسمان بر آنان میگشودیم که همواره از آن فرا میرفتند باز میگفتند ما را تنها چشمبندی کردهاند بلکه ما گروهی جادو شدهایم» سوره حجر، آیه ۱۴-۱۵.
- ↑ «و او در افق فراتر بود سپس نزدیک شد و فروتر آمد» سوره نجم، آیه ۷-۸.
- ↑ یا به آسمان فرا روی؛ سوره اسراء، آیه ۹۲-۹۳.
- ↑ «آیا در گستره آسمانها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریستهاند» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۵.
- ↑ المفردات، ص۴۲۸؛ مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۵.
- ↑ المعجم الإحصائی، ج۲، ص۸۶۳-۸۶۷.
- ↑ «بزرگوار است آنکه در آسمان برجهایی پدید آورد و در آن چراغی و ماهی درخشان نهاد» سوره فرقان، آیه ۶۱
- ↑ «خداوند همان است که آسمانها را بیستونهایی که آنها را ببینید برافراخت سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد؛ هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی میکند، آیات را آشکار میدارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲.
- ↑ «و آسمان را چون بامی نگهداشته آفریدیم و آنان از نشانههای آن رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۳۲.
- ↑ «بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو میبارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده میدارد و بر آن هرگونه جنبندهای را میپراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد میورزند نشانههاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.
- ↑ «آیا از آنکه در آسمان است ایمنی یافتهاید که شما را در زمین فرو برد در آن حال که ناگهان زمین بجنبد» سوره ملک، آیه ۱۶.
- ↑ «هر کس که گمان میداشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین میبرد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
- ↑ «و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستانها و دانه درویدنی رویاندیم» سوره ق، آیه ۹.
- ↑ «تا (باران) آسمان را بر شما ریزان، بفرستد» سوره نوح، آیه ۱۱.
- ↑ «و آسمان را سرپناهی ساخت» سوره بقره، آیه ۲۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۶.
- ↑ «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۵.
- ↑ «و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.
- ↑ «در آن هر چه بخواهند دارند در حالی که جاودانند. (این) وعدهای است درخواست شده بر عهده پروردگارت * و از روزی (یاد کن) که آنان را و آنچه را به جای خداوند میپرستند، گرد میآورد آنگاه میفرماید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا آنان خود، راه را گم کردند؟» سوره فرقان، آیه ۱۶-۱۷.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۶.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۵۲.
- ↑ «سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ المیزان، ج۱۷، ص۳۶۵.
- ↑ روح المعانی، ج۴، ص۱۵۶.
- ↑ أطیب البیان، ج۱۱، ص۴۱۷.
- ↑ «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیکتر را به چراغهایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.
- ↑ المیزان، ج۸، ص۱۵۸.
- ↑ «آیا کافران درنیافتهاند که آسمانها و زمین فرو بسته بود ما آنها را برگشودیم و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم، آیا ایمان نمیآورند؟» سوره انبیاء، آیه ۳۰.
- ↑ الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۲۸۵.
- ↑ کشف الأسرار، میبدی، ج۶، ص۲۳۰.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۲۷۸.
- ↑ «به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند- که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.
- ↑ «به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی میکند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمیگیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.
- ↑ «و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.
- ↑ «و چون به آنان گویند: به (خداوند) بخشنده سجده برید میگویند: (خداوند) بخشنده چیست؟» سوره فرقان، آیه ۶۰.
- ↑ «خداوند همان است که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجییی جز او نیست؛ آیا پند نمیگیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.
- ↑ «اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ آنچه به زمین درون میرود یا از آن برون میآید و آنچه از آسمان فرود میآید یا به آن فرا میرود میداند و هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره حدید، آیه ۴.
- ↑ «و ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ ماندگی به ما نرسید» سوره ق، آیه ۳۸.
- ↑ «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیکتر را به چراغهایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.
- ↑ قاموس قرآن، ج۱، ص۶۱-۶۲.
- ↑ «اگر زخمی به شما (در احد) برسد زخمی همانند آن به آن گروه رسیده است، و ما این روزگاران را میان مردم (دست به دست) میگردانیم و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.
- ↑ «پس آیا چشم به راه روزگاری جز همانند روزگاران کسانی هستند که پیش از آنان، در گذشتهاند؟ بگو: چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۱۰۲.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۳۶۲.
- ↑ تفسیر القرآن الکریم، ملاصدرا، ج۶، ص۱۶۰.
- ↑ «کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا میرود» سوره سجده، آیه ۵.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۵۰؛ تفسیر جوامع الجامع، ج۱، ص۶۶۲.
- ↑ «و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ مسند الإمام الرضا(ع)، ج۱، ص۳۷۴.
- ↑ «و بر فرازتان، هفت آسمان پابرجا بنا کردیم» سوره نبأ، آیه ۱۲.
- ↑ «و همانا ما بر فراز شما هفت راه (آسمانی) آفریدهایم و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.
- ↑ تفسیر المراغی، ج۲۸، ص۱۵۱؛ روح المعانی، ج۱۰، ص۱۴۸.
- ↑ «خداوند، آسمانها و زمین را از اینکه از جای بروند باز میدارد و اگر از جای بروند پس از وی هیچ کس آنها را نگاه نخواهد داشت؛ به راستی او بردباری آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۴۱.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۲۵.
- ↑ المیزان، ج۱۷، ص۳۶۹.
- ↑ شرح نهج البلاغة، ابنمیثم بحرانی، ج۱، ص۱۵۰؛ ریاض السالکین ج۲، ص۵۱۲.
- ↑ «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیکتر را به چراغهایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.
- ↑ «ما آسمان نزدیکتر را به آرایه ستارگان، آراستهایم» سوره صافات، آیه ۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۹۸.
- ↑ «به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند -که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴
- ↑ «دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰
- ↑ «و به بام برافراشته (آسمان)» سوره طور، آیه ۵
- ↑ «خداوند همان است که آسمانها را بیستونهایی که آنها را ببینید برافراخت سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد؛ هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی میکند، آیات را آشکار میدارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲
- ↑ «بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید» سوره نازعات، آیه ۲۸.
- ↑ «سوگند به آسمان که باروها دارد،» سوره بروج، آیه ۱
- ↑ «و بیگمان در آسمان کوشکهایی آفریدهایم و آن را برای بینندگان آراستهایم» سوره حجر، آیه ۱۶
- ↑ «بزرگوار است آنکه در آسمان برجهایی پدید آورد و در آن چراغی و ماهی درخشان نهاد» سوره فرقان، آیه ۶۱.
- ↑ «سوگند به آسمان آراسته به راههای ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.
- ↑ «و سوگند به آسمان بارانزا» سوره طارق، آیه ۱۱.
- ↑ «و بیگمان در آسمان کوشکهایی آفریدهایم و آن را برای بینندگان آراستهایم» سوره حجر، آیه ۱۶
- ↑ «ما آسمان نزدیکتر را به آرایه ستارگان، آراستهایم» سوره صافات، آیه ۶
- ↑ «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیکتر را به چراغهایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲
- ↑ «آسمان نزدیکتر را به چراغهایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطانها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.
- ↑ «آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریستهاند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنهای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.
- ↑ «خداوند همان است که آسمانها را بیستونهایی که آنها را ببینید برافراخت سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت و خورشید و ماه را رام کرد؛ هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی میکند، آیات را آشکار میدارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲.
- ↑ منابع: قرآن کریم: أطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبد الحسین بن محمدتقی طیب (۱۴۱۲ق)، تهران، انتشارات اسلام، دوم، ۱۳۷۸ش؛ التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۲۶۰ق)، تحقیق: احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۴۲ق؛ تفسیر القرآن الکریم، محمد بن ابراهیم شیرازی معروف به ملاصدرا (۱۰۵۰ق)، تحقیق و تصحیح: محسن بیدار فر - محمد خواجوی، قم، بیدار، دوم، ۱۳۶۶ش؛ تفسیر المراغی، احمد بن مصطفی مراغی (۱۳۷۱ق)، مصر، مصطفی بابی حلبی، اول، ۱۳۶۵ق؛ تفسیر جوامع الجامع، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تهران، دانشگاه تهران، اول، ۱۳۷۷ش؛ تفسیر نمونه، زیر نظر: ناصر بن علی محمد مکارم شیرازی (معاصر)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۷۴ش؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، محمود بن عبدالله معروف به آلوسی (۱۳۷۰ق)، تصحیح: محمد حسین عرب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین عائلا، سید علی خان بن احمد حسینی شیرازی (۱۱۲۰ق)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق، شرح نهج البلاغة، میثم بن علی بحرانی (۶۷۹ق)، تهران، دفتر نشر الکتاب، دوم، ۱۴۰۴ق؛ عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، محمد بن رضا صادقی تهرانی (۱۴۳۲ق)، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، دوم، ۱۳۶۵ش؛ قاموس قرآن، سید علی اکبر بن محمد قرشی معاصر)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ششم، ۱۴۱۲ق؛ کشف الأسرار و عدة الأبرار، احمد بن ابی سعید میبدی (قرن ۶ق)، به کوشش: علی اصغر حکمت، تهران، امیر کبیر، پنجم، ۱۳۷۱ش؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۱۵ق؛ مسند الإمام الرضا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، اول، ۱۴۰۶ق، المعجم الإحصائی لألفاظ القرآن الکریم، محمود روحانی (۱۳۱۵ش)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۶ش؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق، المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۹۹۷م
- ↑ سلطانی، محمد علی، مقاله «آسمان»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۱۸.