دعبل خزاعی
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
دعبل خزاعی شاعر متعهد شیعه که در زمان امام رضا(ع) میزیست، هنر خویش را در راه احیای حق آل محمد(ع) و ذکر و یاد شهدای عترت پیامبر(ص) و بیان فضایل اهل بیت(ع) قرار داده بود و نزد ائمه شیعه(ع) منزلتی داشت.
زندگینامه دعبل
"دعبل بن علی بن رزین بن عثمان بن عبد الله بن بدیل بن ورقاء خزاعی کوفی" معروف به دعبل خزاعی، شاعری بلیغ، سخنوری ادیب و دانشمندی والامقام بوده که عمر خود را در مدیحهسرایی و ذکر فضایل اهل بیت عصمت و طهارت(ع) سپری کرده است. مرحوم شیخ طوسی و نجاشی او را از یاران حضرت رضا(ع) به شمار آوردهاند. این شاعر توانای سده سوّم هجری در سال ٢٤٦ هجری قمری فوت کردند[۱].
دعبل و قصیده معروف
روزی در مرو، به حضور حضرت رضا(ع) رسید و عرض کرد: ای فرزند پیامبر! درباره شما قصیدهای سرودهام و عهد کردهام قبل از شما آن را برای کسی نخوانم. حضرت اجازه فرمود تا دعبل شعرش را بخواند و او هم خواند. قصیده بلند بالای دعبل که به «قصیده تائیّه» یا «مدارس آیات» معروف است، از پرمحتواترین قصایدی است که در بیان حق و فضایل این دودمان پاک و یادآوری از شهدای آل محمد(ع) است. در این قصیده، که یکصد و بیست و یک بیت است، در فضایل سرشار از معنویت و خاطرههای پر سوز و گداز، جریان خاندان پیامبر(ص) را از آغاز، همراه شهادتها و رنجها بیان میکند. از خانهها و مدارس و منازلی یاد میکند، که ـ به خاطر ستمهای امویان و عباسیان ـ متروک و خالی مانده است. خانهها و مراکزی در خیف، منا، مسجد الحرام، عرفات، جمرات که پایگاه وحی بوده است، دیاری که برای آل رسول الله(ع)، امیرالمؤمنین(ع)، حسن و حسین(ع)، جعفر و عبدالله و فضل، حمزه و امام سجاد(ع)... بوده است. منازل پاکی و طهارت و نماز و تقوا و نیکی که در جایْ جایِ آن سرزمینها دایر بوده است و سرگذشتِ شهادتها، ستمها، خونها.
در جایی از قصیده، خطاب به مادر امامان، حضرت زهرا(س) میگوید. اگر در خیال هم حسین را آغشته به خون میدیدی که از تشنگی، کنار فرات جان داد، بر صورت خویش سیلی میزدی و اشک از دیدگان بر چهره جاری میکردی، ای فاطمه! ای دختر نیکی! برخیز و ندبه کن که ستارههای آسمان، بر دشت و هامون افتاده است.... آنگاه، یاد از قبرهایی میکند که از این دودمان، در سرزمین کوفه، مدینه، مکه، فخّ، جوزجان، بغداد، طوس، کربلا... قرار دارد و از شهدایی چون شهید فخّ، یحیی بن زید، ابراهیم بن عبدالله، موسی بن جعفر و شهدای کربلا... یاد میکند....[۲].
نقل شده است وقتی دعبل، در شمارش این زمینهای نورانی و مرقدهای پاک، به آن جانِ مطهر و ارزشمندی که در بغداد مدفون است رسید (یعنی امام کاظم(ع) حضرت رضا(ع) فرمود این را هم اضافه کند:" وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ يَا لَهَا مِنْ مُصِيبَة "، که یادی بود از قبری مصیبت بار و اندوه آور که در خاکِ طوس است. دعبل پرسید: این قبر، قبر کیست که در طوس است؟ امام(ع) فرمود: قبر من است. روزها و شبهایی چند نمیگذرد، مگر اینکه طوس، محلّ رفت و آمد شیعیان و زائران من میگردد. هرکس مرا در غربتم در سرزمین طوس زیارت کند، با من خواهد بود و گناهش در قیامت بخشوده خواهد شد. آنگاه امام(ع) برخاست و صله و هدیههایی به عنوانِ تقدیر، به دعبل عطا کرد[۳]. دعبل، با این قصیده خویش که دفاعی جانانه و استوار از خطّ اهل بیت(ع)، بود، حق را زنده کرد و دشمنان حق را کوبید و حتی مأمون را به شدت به خشم آورد و علی بن موسی الرضا(ع) را خشنود ساخت[۴].
شعر و دفاع از اهل بیت(ع)
میبینیم که شاعر آگاه و بلند اندیشهای چون دعبل، با آن موقعیت ادبی و شعر استوارش، در احیای شهدای آل محمد چگونه از جان مایه میگذارد و یکایک قبور مطهّر به خون خفتگان عترت پیامبر را بر میشمارد و نام شهیدان آل علی را یاد میکند و مجموعهای از این «فرهنگ» را در شعر خویش، یکجا میآورد. امام هم، برای تکمیل قصیده بلند او، که تمام قبور و مزارات شهدای مظلوم فرزندان فاطمه را داراست، از قبر خویش که در طوس خواهد بود یاد میکند و دو بیت، به قصیدهاش میافزاید. این، خط کلیّ و درخشان ائمه(ع) است که مردم را با این مزارها و مدفونین آنها آشنا کنند، تا از این طریق، مردم، راه هدایت و نجات را بیابند و در بیراهههای ظلمانی نیفتند. شاعران آیین دیگری مانند کُمیت هم، سهم مهمی در احیای فرهنگ اهل بیت(ع) و یاد شهدای آل رسول داشتند[۵].
مهدویت در قصیده دعبل
"اگر آنچه را امروز یا فردا امید وقوع آن را دارم نمیبود، دلم از حسرت و اندوه بر ایشان ـ اهل بیت(ع) ـ پارهپاره میشد. ـ و آن امید به ـ قیام امامی است که بدون تردید قیام خواهد کرد ـ که ـ با نام خدا و همراه با برکات الهی قیام میفرماید. ـ و او ـ در میان ما حق و باطل را از هم جدا میسازد و پاداش و کیفر میدهد". هنگامی که "دعبل" این ابیات را به عرض رساند، امام رضا(ع) سر برداشت و فرمود: "ای خزاعی! این اشعار را روح القدس، بر زبان تو جاری ساخته است". آنگاه فرمود: آیا میدانی آن امام کیست؟ دعبل عرض کرد: نمیدانم، فقط شنیدهام که امامی از دودمان شما خروج میفرماید و زمین را پر از عدل و داد میسازد. فرمود: ای دعبل! امام بعد از من پسرم محمد (امام جواد) و بعد از او پسرش علی (امام هادی) و بعد از او پسرش حسن (امام عسکری) است، و پس از حسن، پسرش حجّت قائم است که در غیبت او انتظارش را میبرند و به هنگام ظهور مطاع خواهد بود، و اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خدا آن روز را طولانی میسازد تا قائم(ع) خروج نماید و زمین را پر از عدل و داد سازد، چنانکه از جور پر شده است[۶].[۷]
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۳۱.
- ↑ قصیده دعبل که با بیتِ «مدارس آیاتٍ خلت من تلاوهٍ»... معروفیت دارد، به صورتهای گوناگون، کم و زیاد، در منابع مختلفی نقل شده است که مفصل ترین صورت نقل این قصیده، در کتابِ کشف الغمه، اربلی، جلد۳، ص۱۰۸ به بعد نقل شده است و حدود ۱۲۱ بیت است.
- ↑ الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۳۶۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۸۰-۸۲.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۸۰-۸۲.
- ↑ الفصول المهمه، ص ۲۵۱؛ پیشوای دوازدهم، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص ۱۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۳۱.