وحدت امت اسلامی در قرآن

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۳۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث وحدت امت اسلامی است. "وحدت امت اسلامی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

وحدت یا اتّحاد به‌ معنای یکتایی و یگانگی و نقطه مقابل آن تفرقه است. قرآن به مسأله اتّحاد از دیدگاه اجتماعی آن نگریسته و بر اهمّیّت اتّحاد میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و نهاد خانواده تأکید کرده است و برای ایجاد و حفظ چنین یگانگی، ارسال پیامبران به همراه شرایع را ضروری می‌داند و راه‌کارهایی را ارائه می‌کند.

مهم‌ترین دستاورد اتّحاد حفظ صلح، آرامش و امنیّت و دور ماندن از جنگ و خون‌ریزی و جدایی است و از جمله عوامل شکل‌گیری یگانگی پیامبران؛ پذیرش کامل دین و پیراستگی باطن دانسته شده است.

معناشناسی اتحاد

معنای لغوی

اتّحاد به‌ معنای یکی شدن، یگانگی داشتن[۱]، از ریشه "و‌ ح‌ د" به مفهوم یکتایی و یگانگی است[۲] و نقطه مقابل آن "تفرقه" است. نگریستن در کارکرد مفهومی واژه اتّفاق[۳]، نشان می‌دهد که مفهوم این واژه با واژه اتّحاد بسیار نزدیک است. اتّحاد می‌تواند به دو صورت حقیقی و مجازی تصور شود. اتّحاد حقیقی به‌معنای تبدیل دو چیز به یک چیز است اگرچه تحقق چنین اتّحادی در خارج محال است و اتّحاد مجازی تبدیل یک چیز به چیز دیگر است که خود بر دو نوع است: یکی آن است که بر اثر ضمیمه شدن یک شیء به شیء دیگر، محصول سومی پدید می‌آید؛ نظیر آنکه خاک با در آمیختن با آب، به گِل تبدیل شود و دیگر آنکه چیزی بدون ممزوج شدن با چیز دیگر صورت جدیدی بپذیرد؛ مانند تبدیل شدن آب به بخار بر اثر حرارت[۴].

معنای اصطلاحی

اتّحاد در اصطلاح سیاسی، یگانه شدن دو یا چند کشور و پذیرش نظام سیاسی، نظامی و اقتصادی واحد است که درپی آن، به همه آنها یک امّت و کشور اطلاق شود[۵]. در فلسفه و کلام از گونه‌های مختلف اتّحاد حقیقی و مجازی، سخن به‌میان آمده و درباره امکان یا امتناع هر یک، مباحثی طرح شده است. از ‌جمله مباحث قابل توجّه در فلسفه در این زمینه، بحث اتّحاد عاقل و معقول است که وجوهی در تبیین آن گفته شده است[۶].[۷]

اتحاد یکی از اصطلاحات کلیدی میدان معناشناختی واژگانی مانند: اتّفاق، وحدت، اعتصام، کافّه، حزب، امّه واحده و ضدِّ آن: تفرقه، تنازع با تعبیر ﴿لَا تَفَرَّقُوا و ﴿لَا تَنَازَعُوا است. این حوزه معناشناختی، طیف مفهومی گسترده‌ای را به وجود میآورد که می‌تواند شامل: اتحاد انبیاء، اتحاد اهل کتاب، اتحاد برادران یوسف، اتحاد پیروان ادیان، اتحاد جن و انس، اتحاد جوامع ابتدایی، اتحاد در جهاد، اتحاد فرزندان ابراهیم، اتحاد کافران، اتحاد مجاهدان، اتحاد مسلمانان، اتحاد مخالفان نوح، اتحاد منافقان، اتحاد یهود، اهمیت اتحاد، دعوت به اتحاد، عوامل اتحاد، محورهای اتحاد، منشأ اتحاد و موانع اتحاد بشود. و برای هر یک از این موضوعات آیه یا آیاتی را به عنوان شاهد میتوان نشان داد که به ده‌ها آیه می‌رسد[۸].

اتحاد در قرآن

قرآن به مسأله اتّحاد از دیدگاه اجتماعی آن نگریسته و بر اهمّیّت اتّحاد میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و نهاد خانواده تأکید کرده است و پیوند میان دل‌های مؤمنان را نوعی تصرّف الهی می‌شمارد و برای ایجاد و حفظ چنین یگانگی، ارسال پیامبران به همراه شرایع را ضروری می‌داند و راه‌کارهایی را ارائه می‌کند. اتّحاد در قرآن با مضامینی چون موارد ذیل آمده است:

  1. امّت واحده: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً[۹]؛
  2. اعتصام به حبل‌الله: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا[۱۰]؛ واژه "اعتصام" از "عصم" به معنی چنگ زدن و در اصل به معنی امتناع از تفرقه است. "اعتصام" نقطه مقابل "تفرقه" بیانگر نقش و اهمیت تمسک مسلمان‌ها به حبل الهی است. راغب اصفهانی گفته است: "العصم" به معنی خودداری کردن و حفظ نمودن است. در صحاح نیز آمده است: عصمت به معنی منع است و حقیقت اعتصام نیز امتناع است. بنابراین لازمه امتناع از گناه، تمسّک و چنگ زدن به چیزی استوار است و چه چیزی راز "حبل الهی" است؟
  3. کلمه سواء: ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ[۱۱]، به‌صورت باورهای دینی مشترک که اهل‌کتاب نیز باید بدان ملتزم باشند؛
  4. صراط مستقیم: ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ[۱۲] که یادکرد آن به‌صورت مفرد در برابر واژه "سبیل" که گاه به‌صورت جمع می‌آید و حکایت از وحدت و یک‌پارچگی راه مؤمنان دارد؛
  5. تألیف میان دل‌ها: ﴿وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ[۱۳]؛
  6. اخوّت و برادری: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ[۱۴]؛
  7. بنیان مرصوص: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ[۱۵] که بیان‌گر یکپارچگی مؤمنان در رویارویی با کافران است؛
  8. ﴿كَافَّةً: ﴿قَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً[۱۶] که بر اساس برخی تفاسیر که ﴿كَافَّةً را صفت مؤمنان دانسته‌اند، به‌معنای همدلی و یکپارچگی آنان در پذیرش اسلام است؛
  9. سبیل و راه مؤمنان: ﴿وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا[۱۷] که نکوهش مخالفت و جدایی از راه مؤمنان حکایت از ضرورت همگامی با آنان دارد؛
  10. حزب الله: ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ[۱۸]؛
  11. اصلاح ذات‌البین: ﴿وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ[۱۹]؛
  12. انجام رکوع همگام با نمازگزاران: ﴿َ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ[۲۰]؛
  13. صله ارحام: ﴿الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۲۱]، ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا[۲۲]؛
  14. ریسمان خدا و مردم: ﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ[۲۳]؛
  15. یار بودن مؤمنان با یکدیگر: ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ[۲۴]؛
  16. شرکت در امور اجتماعی: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا[۲۵]
  17. و ارتباط بر قرار کردن مؤمنان با یکدیگر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۶].

اگر به آیاتی که به نقطه مقابل اتّحاد، یعنی اختلاف و تفرقه پرداخته نگریسته شود، تصویری کاملاً شفّاف از نگاه قرآن به این مسأله به‌دست می‌آید[۲۷].

قرآن کریم پیش‌بینی نموده که امت‌ها و مردم جهان پیوسته در امر دیانت در اختلاف خواهند بود مگر کسانی که مشمول رحمت الهی شوند و از اختلاف در امانند. بنابراین تصریح نموده که "رحمت خدا" را در "وحدت" باید جستجو کرد نه در اختلاف؛ ﴿وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ * إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ[۲۸].[۲۹]

پیشینه اتحاد

از اینکه قرآن، اختلاف و تفرقه در دین را به بغی و ستم نسبت داده ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۰] و عامل دشمنی و کینه‌ورزی را شیطان معرّفی می‌کند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ[۳۱]، می‌توان برداشت کرد که اتّحاد و یگانگی انسان‌ها در دین، فطری است و این اختلاف است که به عامل برونی نیاز دارد. در این صورت، اتّحاد را باید با آفرینش انسان و پاگذاشتن او به این کره خاکی هم‌زاد دانست.

قرآن در جایی دیگر، به صراحت، از یگانگی نخستین مردم سخن به‌میان آورده و اختلاف را امری عارضی می‌شناسد که در پی آن، بعثت پیامبران(ع) و ارسال کتاب‌های آسمانی ضرورت یافته است: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِغالب مفسّران معتقدند: در این آیه، ایجاز حذف صورت گرفته و جمله "فاختَلَفوا" پیش از ﴿فَبَعَثَ حذف شده است[۳۲]، زیرا فقط در این صورت است که ارتباط میان برانگیختن پیامبران پس از یک پارچه بودن اجتماعات بشری معنا می‌یابد.

درباره اینکه مقصود از امّت واحده و یگانگی آنها چیست، میان مفسّران اختلاف چشم‌گیری وجود دارد. بسیاری آن را یگانگی بر دین واحد که ایمان حقیقی برگرفته از دین الهی است دانسته‌اند[۳۳] و برخی دیگر، آنان را در تمسّک به شرایع عقلانی که اعتراف به وجود صانع و پرهیز از قبائح عقلی است یگانه شمرده‌اند[۳۴] و‌ گروهی از مفسّران نیز معتقدند آنان در اعتقاد و عمل به دین کفر، یگانگی و اتّحاد داشته‌اند[۳۵]. برخی نیز یگانگی را به‌معنای فطرت‌های سالم و دست نخورده، هم‌زمان با زندگی ساده و نخستین انسان‌ها دانسته‌اند[۳۶]. در‌میان این دیدگاه‌ها، یگانه دانستن انسان‌ها در‌ پذیرش کفر، درست نیست؛ زیرا افزون بر آنکه سِرشته شدن فطرت آدمی با کفر در آغازین روزهای حیات را درپی دارد و آن خلاف آموزه‌های قرآن است که توحید و خداشناسی را فطرت آدمی می‌شناسد: ﴿ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا[۳۷]، مخالف ظاهر آیه است؛ زیرا آیه‌ ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ[۳۸] (مطابق با اراده تکوینی الهی در یک دست کردن مردم: ﴿وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً[۳۹] در مقام تمجید و ستایش این اتّحاد و یگانگی است. دیگر آنکه لازم می‌آید خداوند انسان‌ها را در این دوره به نسبت طولانی، در حالت کفر و بدون هدایت پیامبران(ع) رها کرده باشد که با آیه ﴿وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ[۴۰] ناسازگار است و اگر قرار بود پیامبران(ع) برانگیخته شوند، باید در این دوره که بر باطل اتّفاق است، انجام می‌پذیرفت[۴۱].

فقدان شریعت آسمانی و بسنده کردن به رهنمودهای عقل و درک فطری بشر که در ارائه برنامه زندگی ناتوان است، در این دوره زمان نیز (به‌دلیل آنکه لازمه‌اش عدم بعثت انبیا در قرون اولیّه بشر و ناسازگار با آیه‌ ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ[۴۲] است) منطقی به نظر نمی‌رسد؛ بنابراین، با توجّه به اینکه طبق آموزه‌های دینی، آدم(ع) در جایگاه پیامبر خدا حامل پاره‌ای از تعالیم وحیانی، دیدگاه نخست که یگانگی بر پیروی از دین الهی است، تقویت می‌شود، با این تفاوت که این تعالیم، بس ساده و با فطرت‌های ساده مردم آن عصر منطبق بوده که بعدها بر اثر اختلافات پدید آمده و پیچیدگی زندگی اجتماعی، پیامبران با آوردن شرایع و تعالیم کامل‌تر به رفع آنها پرداختند: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۴۳].

درباره زمان این یگانگی نیز اختلاف است. عالم ذر[۴۴]، دوران آدم(ع)[۴۵] ۱۰ ق

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ج‌۱، ص‌۸۴۴‌، "اتحاد".
  2. ترتیب‌العین، ص۸۴۲؛ الصحاح، ج۲، ص۵۴۷؛ النهایه، ج‌۵، ص۱۶۰.
  3. مقاییس‌اللغه، ج۶، ص۹۰، "وحد"؛ لسان‌العرب، ج۱۵، ص۳۵۷، "وفق".
  4. شرح باب حادی عشر، ص‌۱۱۶.
  5. المعجم‌الوسیط، ج۱، ص۱۰۱۷ "وحد"؛ دائرة‌المعارف بستانی، ج‌۲، ص‌۴۴۰.
  6. نهایة الحکمه، ص‌۲۹۸.
  7. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  8. کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  9. «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
  10. «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  11. «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم » سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  12. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  13. «و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد » سوره انفال، آیه ۶۳.
  14. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  15. «بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.
  16. «همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ می‌کنند » سوره توبه، آیه ۳۶.
  17. «و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.
  18. «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
  19. «میانه خود را سازش دهید» سوره انفال، آیه ۱.
  20. «با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
  21. «همان کسان که پیمان با خداوند را پس از بستن آن می‌شکنند و چیزی را که خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌گسلند و در زمین تباهی می‌ورزند، آنانند که زیانکارند» سوره بقره، آیه ۲۷.
  22. «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.
  23. «جز در پناه خداوند یا پناه مردم هر جا یافته شوند محکوم به خواری‌اند و دچار خشمی از سوی خداوند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۲.
  24. «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند» سوره توبه، آیه ۷۱.
  25. «جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند» سوره نور، آیه ۶۲.
  26. «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  27. نصیری، علی، مقاله «اتحاد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  28. "و اگر پروردگارت می‌خواست مردم را امّتی یگانه می‌کرد؛ و آنان هماره اختلاف می‌ورزند * جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد" سوره هود، آیه ۱۱۸-۱۱۹.
  29. کوشا، محمد علی، مقاله «اتحاد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  30. «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
  31. «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند » سوره مائده، آیه ۹۱.
  32. التبیان، ج‌۲، ص‌۱۹۷؛ الصافی، ج‌۱، ص‌۲۴۵.
  33. التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۳؛ کشف الاسرار، ج‌۱، ص۵۵۵‌ـ‌۵۵۶؛ جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۵.
  34. التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۴؛ تفسیر مراغی، ج‌۱، ص‌۱۲۲.
  35. کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۵۶۵؛ التفسیرالکبیر، ج‌۶، ص‌۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.
  36. نمونه، ج‌۲، ص‌۹۵.
  37. «بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است » سوره روم، آیه ۳۰.
  38. «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.
  39. «و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌کرد » سوره نحل، آیه ۹۳.
  40. « هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیم‌دهنده‌ای بوده است» سوره فاطر، آیه ۲۴.
  41. التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲.
  42. «ما تو را به حق، نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیم‌دهنده‌ای بوده است» سوره فاطر، آیه ۲۴.
  43. «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
  44. جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۶.
  45. تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.