رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

جعفر سبحانی

آیت‌الله سبحانی در دو کتاب «منشور جاوید» و «آگاهی سوم یا علم غیب» در این باره گفته است:

  • «خواب، انواع و اقسامی دارد که یک نوع آن مورد نظر ما است و آن خواب‌‏هایی است که از یک واقعیت جدا از اندیشه و ذهن، از واقعیتی محکم و استوار و پابرجا گزارش می‏‌دهد این نوع خواب‌‏های الهی است که ما را با جهان خارج از خود مربوط می‏‌سازد و از روحی حقایقی دور از محیط ذهن و اندیشه پرده بر می‏دارد و این قبیل خواب‏ها به اندازه‏ای زیاد است که هرگز نمی‏توان آن را انکار کرد و قرآن نمونه‏‌های پیچیده‏‌ای در سوره یوسف نقل می‌‏نماید. پیامبر گرامی اسلام(ص) درباره این نوع خوا‌ب‏ها فرموده است: رؤیای صادق، بخشی از نبوت است».[۱]
  • «رؤیای صادق یا خواب‌های راستین: یکی دیگر از وسایل آگاهی از غیب است. (...) مثلاً ابراهیم از طریق رؤیا آگاه شد که از جانب خدا مأمور است که فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و آن چنان به صحت خواب خود ایمان داشت که مقدمات آن را فراهم ساخت[۲]. حضرت یعقوب و یوسف از طریق علم به تعبیر خواب، حوادثی را پیش‌بینی می‌کردند و از امور پنهان از حس، گزارش می‌دادند»[۳].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در دو کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» و «علوم برگزیدگان» در این‌باره گفته‌ است:

«از مشهورترین مواردی که در قرآن به القائات الهی در خواب اشاره شده، رؤیای حضرت ابراهیم(ع) است که در آن دستور ذبح فرزندش را دریافت کرد: ﴿يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ [۴]. مطابق تفاسیر، رؤیای آن حضرت شکلی از نزول وحی بوده است[۵]. تأیید خداوند بر این خواب و قرار دادن قربانی دیگر به‌ جای فرزندش، نشانة تأییدی بر صدق رؤیای آن حضرت است. از ابن‌ عباس نیز نقل شده است که رؤیای پیامبران، وحی است[۶].

داستان دیگر، داستان رؤیای حضرت یوسف(ع) است که فرمود: پدرم! من در خواب دیدم که یازده ستاره، و خورشید و ماه در برابرم سجده می‌‏کنند. حضرت یعقوب(ع) با آگاهی از تأویل خواب او، او را از بازگو کردن این خواب به برادرانش منع کرد تا موجب حسادت بیشتر آنان نشود[۷]
مورد دیگر، خوابی است که رسول اکرم(ص) پیش از جنگ بدر دید و خداوند در آن خواب، دشمنان را به آن حضرت، اندک نشان داد و درحقیقت نیز توان و قدرت آنان در برابر اراده خداوند و ایمان مسلمانان، اندک بود؛ تا آنچه خداوند مقدر فرموده بود "وقوع جنگ بدر و پیروزی مسلمانان" محقق شود: ﴿ إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلاً وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [۸] در آیه‌ای دیگر، به رؤیای پیامبر اکرم(ص) پیش از صلح حدیبیه اشاره شده است که در آن، بشارت زیارت بیت‌الله را دریافت کرد: ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا [۹]. در آیه‌ای دیگر، خداوند از رؤیای دیگر رسول ‌خدا(ص) خبر می‌دهد که مایه آزمایش مسلمانان بود: ﴿وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَانًا كَبِيرًا [۱۰].
تفسیرهای متعددی از صحابه و دیگر مفسران درباره این آیه نقل شده است. بنا بر برخی روایات، رسول ‌خدا(ص) در خواب دید که میمون‌هایی بر منبر ایشان بالا می‌روند. از این خواب به‌ شدت غمگین شدند. سپس این آیه شریفه برای تسلیت به آن حضرت نازل شد[۱۱]. از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که این آیه درباره بنی‌امیه است[۱۲]. اگر‌چه مصادیق یاد‌ شده در قرآن، به رؤیاهای صادقه پیامبران اختصاص دارد؛ اما با توجه به اینکه رؤیای صادقه، اختصاص به پیامبران ندارد، می‌توان آن را یکی از روش‌های دریافت علم برای غیر پیامبران نیز شمرد».[۱۳].
۲. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در این‌باره گفته‌ است: «از جمله منابع علم امامان(ع) خواب و رؤیاى آنان مى‌باشد. ما معتقدیم که خواب انبیا و ائمه اطهار (ع) مطابق با واقع است و آنها افزون بر اینکه در بیدارى از عنایات خداوند برخوردارند، در خواب و رؤیا نیز از تأییدات الهى بهره‌مندند و از غیب آگاه مى‌شوند.[۱۴] در این قسمت به چند نمونه از خواب پیامبران و امامان(ع) اشاره مى‌کنیم. بى‌شک خواب پیامبران، شاخه‌اى از وحى است.[۱۵] در قرآن کریم به برخى خواب‌هاى پیامبران تصریح شده است؛ براى مثال حضرت ابراهیم خلیل(ع) در خواب از قربانى کردن فرزندش در راه خداوند آگاه گردید. خداوند در این مورد مى‌فرماید: ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ[۱۶] همچنین خداوند درباره خواب حضرت یوسف(ع) چنین مى‌فرماید: ﴿إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ[۱۷] همچنین طبق آیه قرآن، پیامبر(ص) ورود مسلمانان به مسجدالحرام و انجام‌دادن اعمال عمره را در رؤیا مشاهده نمود؛ چنان‌که خداوند مى‌فرماید: ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لا تَخَافُونَ[۱۸]امامان(ع) نیز همانند پیامبران(ع) بسیارى از امور غیبى را از طریق رؤیا مشاهده مى‌کردند؛ از جمله در روایتى چنین مى‌خوانیم: «مَا رُوِیَ أَنَّ عَلِیّاً(ع) دَخَلَ المَسْجِدَ بِالمَدِینَةِ غَدَاةَ یَوْمٍ وَ قَالَ رَأَیْتُ فِی النَّوْمِ رَسُولَ‌الله(ص) الْبَارِحَةَ وَ قَالَ لِی إِنَّ سَلْمَانَ تُوُفِّیَ وَ وَصَّانِی بِغُسْلِهِ وَ تَکْفِینِهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَیْهِ وَ دَفْنِهِ وَ هَا أَنَا خَارِجٌ إِلَى المَدَائِنِ لِذَلِکَ فَقَالَ عُمَرُ خُذِ الْکَفَنَ مِنْ بَیْتِ المَالِ فَقَالَ عَلِیٌّ(ع) ذَاکَ مَکْفِیٌّ مَفْرُوغٌ مِنْهُ فَخَرَجَ وَ النَّاسُ مَعَهُ إِلَى ظَاهِرِ المَدِینَةِ ثُمَّ خَرَجَ وَ انْصَرَفَ النَّاسُ فَلَمَّا کَانَ قَبْلَ الظَّهِیرَةِ رَجَعَ وَ قَالَ دَفَنْتُهُ وَ کَانَ أَکْثَرُ النَّاسِ لَمْ یُصَدِّقُوهُ حَتَّى کَانَ بَعْدَ مُدَّةٍ وَ وَصَلَ مِنَ المَدَائِنِ مَکْتُوبٌ أَنَّ سَلْمَانَ تُوُفِّیَ فِی لَیْلَةِ کَذَا وَ دَخَلَ عَلَیْنَا أَعْرَابِیٌّ فَغَسَّلَهُ وَ کَفَّنَهُ وَ صَلَّى عَلَیْهِ وَ دَفَنَهُ ثُمَّ انْصَرَفَ فَتَعَجَّبُوا کُلُّهُمْ»[۱۹] همچنین در روایات است که امام حسین نیز از شهادت خود و یارانش در خواب آگاه شد. آن حضرت شبى که فردایش از مدینه به سوى مکه حرکت کرد، براى وداع با جدش رسول خدا(ص) به حرم نبوى رفت و چند رکعت نماز به‌جاى آورد و دعا کرد و گریست و سپس سر بر قبر نهاد و در خواب پیامبر را دید که از شهادتش خبر داد و فرمود: «وَ إِنَّ لَکَ فِی الْجَنَّةِ دَرَجَاتٍ لَا تَنَالُهَا إِلَّا بِالشَّهَادَة»[۲۰]»[۲۱].
۳. حجت الاسلام و المسلمین مرتضوی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید ضیاء مرتضوی در بیاناتی با عنوان «مجاری علوم امامان» در این‌باره گفته است: «رؤیای صادقه مرحله‌ای از کشف و شهود است. در برخی از روایات در بیان مجاری علوم امامان تصریح شده است که یک راه نیز افاضه در خواب است: "ما، [الأمالی للشیخ الطوسی‏] بِالْإِسْنَادِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ یَزِیدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ یُنْکَتُ فِی قَلْبِهِ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ یُؤْتَی فِی مَنَامِه‏...". این گونه روایات محدود و کم است ولی مصادیق رؤیاهایی که بیان کرده‌اند متعدد است. علما معتقدند نوم و یقظه امامان یکسان است. علمای اسلامی جزئی از نبوت را خواب می‌دانند. یک هفتادم یا یک چهل و ششم . سید بن طاوس در کتاب مسند الرضا می‌نویسد: "... عن الوشائ عن ابی الحسن الرضا(ع) قال: رَأَیْتُ أَبِی(ع) فِی الْمَنَامِ فَقَالَ یَا بُنَیَّ إِذَا کُنْتَ فِی شِدَّةٍ فَأَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ یَا رَئُوفُ یَا رَحِیمُ وَ الَّذِی نَرَاهُ فِی النَّوْمِ کَمَا نَرَاهُ فِی الْیَقْظَةِ"[۲۲]»[۲۳].
۴. آقاى دكتر يوسفيان (هیئت علمی مؤسسه امام خمينى)؛
آقای دکتر حسن یوسفیان، در مقاله «علم غیب امام» در این‌باره گفته‌ است: «پیامبران و امامان(ع)، نه تنها در بیداری، که در خواب نیز از تأييد الهی برخوردارند و از این راه، بر بسیاری از حقایق جهان دست می‌یابند[۲۴] چنان‌که حضرت ابراهيم(ع) در خواب از مأموریت ذبح فرزندش آگاه شد[۲۵] و پیامبر(ص) ورود مسلمانان به مسجد الحرام و انجام اعمال عمره را در آینه رؤیا دید[۲۶] از این‌رو است که در روایاتی بسیار، رؤیای صادق، شاخه‌ای از نبوت به‌ شمار آمده است و اندیشه‌مندان مسلمان آن را گونه‌ای وحی و الهام دانسته‌اند. امامان(ع) نيز بر بسیاری از امور غیبی از این راه آگاه می‌شدند و در حقانیت آن، تردیدی به خود راه نمی‌دادند. برای نمونه، امام علی(ع) در خواب از رحلت سلمان فارسی آگاهی یافت. سپس به مدائن رفت و به غسل و كفن او پرداخت[۲۷]»[۲۸].
۵. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای عظیمی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی» در این‌باره گفته‌ است:

«خواب‌های امامان(ع) همیشه راست و حقیقت است و لذا آنان در خواب هم از تأییدات الهی برخوردار بوده و از این راه بر بسیاری از حقایق جهان دست می‌یابند.

مرحوم کراجکی می‌نویسد: خواب‌های پیامبران(ع) چون در واقع وحی است، همیشه راست است و خواب‌های ائمه(ع) نیز به منزل وحی است هرچند وحی گفته نمی‌شود و لذا جز راست و حقیقت نیست ... در روایات نیز از این نوع خواب‌ها سخن گفته شده است، امام صادق(ع) می‌فرماید: «إِنَّ الرُّؤْيَا الصَّادِقَةَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّة‏»[۲۹]نتیجه اینکه به اعتقاد امامیه که ریشه روایی هم دارد مهم‌ترین سرچشمه‌های علوم اهل‌بیت(ع) کتاب خدا، آثار پیامبر(ص)، الهام و تحدیث و رؤیای صادق است[۳۰].
۶. آقای زرین‌جویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛
آقای عین‌الله زرین‌جویی، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد «مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی» در این‌باره گفته‌ است:

«علاوه بر معارفی که قرآن و روایات در اختیار ما می‌گذارند فیلسوفان اسلامی‌ متفقند در این که انسان امکان اطلاع بر غیب را دارا می‌باشد و این مطلب حتی برای غیر معصوم نیز صادق است. ابن سینا در کتاب الاشارات و التنبيهات می‌گوید: تجربه و آزمایش به روشنی ثابت کرده است که انسان در موقع خواب می‌تواند با جهان خارج تماس بگیرد و اطلاعاتی کسب کند اکنون چه مانعی دارد که انسان در بیداری دارای چنین قدرتی باشد و تجربه و آزمایش نیز آن را اثبات کرده است[۳۱].

این قبیل تجربه‌ها به قدری فراوان است و حتی اختصاص به مذهب خاصی ندارد که هر کدام از ما بارها خود آن را تجربه کرده‌ایم. فیلسوفان تجربه این حالت را در بیداری کاملاً ممکن می‌دانند. و آن بدین صورت است که اگر حواس انسان از اشتغالات بیرونی باز داشته شود و نفس از این عالم انصراف پیدا کند همان تجربه‌ای که در خواب هست در بیداری به وجود می‌آید. این انصراف می‌تواند بر اساس اراده انسان باشد یا بواسطه غلبه درد و مریضی و یا حالت سکرات موت. مطابق کریمه قرآنی این حالت حتی برای فرعون زمان حضرت یوسف(ع) پیش آمد که تعبیر آن را از حضرت خواست و بعد از این قضیه بود که موقعیت ایشان تغییر کرد و منزلتی پیدا نمود. چنانکه همین آیه قرآنی که می‌فرماید به حضرت یوسف(ع) تأويل الأحاديث یا همان تعبیر خواب دادیم خود بیانگر این واقعیت است که رویای صادق یکی از راه‌های اطلاع از غیب است و فلسفه تعبير خواب نیز همین است. روایت نیز هست که رویای صادق جزئی از نبوت است[۳۲]. ریشه این واقعیت که انسان امکان اطلاع از غیب را دارا می‌باشد به مسأله تجرد نفس باز می‌گردد. بخش عمده‌ای از علم فلسفه به مسائل علم‌النفس پرداخته، به تعاریف مختلف ماهیت نفس انسانی، قوا و مدارک و مشاعر ظاهری و باطنی و مراتب تجرد آن می‌پردازد»[۳۳].
۷. آقای کرم‌زاده.
آقای علی کرم‌زاده در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان «بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید» در این‌باره گفته است: «آگاهی از راه اشراق را واقعیتی غیر قابل انکار است. آگاهی‌های انسان بر اموری که خارج از متعلقات حس و تجربه، استدلال و عقل‌أند، بهترین گواه این مدعاست، پدیده‌های نوظهور و اکتشافات علمی تنها محصول تجربه و اندیشه ورزی نیست؛ زیرا چه بسا اموری که در چنبره این دو روش قرار نمی‌گیرند. فیلسوفان مسلمان آگاهی از غیب را دارای امکان وقوعی می‌دانند. ابن سینا می‌گوید: آن گاه که اشتغالات روح از طریق حواس کم شد، روح فرصتی می‌یابد تا از چنگال قوای طبیعی خلاص و به جانب قدس پرواز کند و صورت‌هایی از غیب در او نقش می‌بندد و این حالت گاهی در خواب و گاهی در بیماری پدید می‌آید.[۳۴] ابن سینا با سود جستن از تجربه و قیاس که مستظهر به حالت وجدانی است، می‌گوید: تجربه و قیاس به ما می‌گویند که انسان در موقع خواب می‌تواند با جهان خارج در تماس بوده، بر آن آگاهی یابد. با توجه به این حقیقت، مانعی ندارد که انسان به هنگام بیداری نیز دارای چنین توانایی باشد.[۳۵] در راستای همین بیان که انسان در اثر سیر و سلوک و ریاضت‌های شرعی واجد قدرتی می‌شود که دیگر هم نوعان او ندارند، می‌گوید: اگر دریافتی که شخص عارفی اموری انجام می دهد که از توان افراد عادی خارج است، این دریافت نباید همراه با انکار باشد؛ زیرا چه بسا برای این امور علل و اسبابی است که تو نیز اگر واجد آن شوی، قادر بر آن امور می‌گردی.[۳۶] شیخ اشراق که در حقیقت نام برداری فلسفه وی به اشراق، حکایت از روش فلسفی او می‌کند و در فلسفه الهی و ریاضت‌های نفسانی عملی داعیه‌های بسیار دارد، در خصوص آگاهی از غیب، در فصلی تحت عنوان سبب انذار‌ها و اطلاع بر مغیبات می‌گوید: هرگاه اشتغالات حواس ظاهر کم شود و نفس انسان از چنبر، قوای طبیعی رها شود، نفس توانایی بر امور غیبی پیدا می‌کند و گواه بر این امور، خواب‌های صادق است که برای انسان رخ می‌دهد. از منظر او نور اسفهبد، که همان نفس انسانی است، آن گاه که از جهات شواغل قوی حسی رهایی یابد و حس باطن هم ضعیف شود، در حقیقت نفس از برازخ (اجسام) رها می‌شود و به برازخ علوی متصل می‌شود و در آنجا بر مغیبات اطلاع می‌یابد.[۳۷] همو درباره اطلاع پیامبران(ص) و اشخاص کمل از غیب می‌گوید: "و ما یتلقی الأنبیاء والأولیاء و غیرهم من المغیبات فانها قد ترد علیهم فی اسطر مکتوبة. (...) اطلاع انبیاء و اشخاص کمل از غیب به دلیل نوشته‌هایی است که آنان می‌بینند و یا صداهای دل انگیز و هولناکی است که می‌شنوند و یا صور تهایی که مشاهده می‌کنند. و با ایشان سخن می‌گویند صدرالمتألهین ضمن پذیرش دیدگاه فیلسوفان قبل از خود درباره اطلاع افراد کمل از غیب، با تفصیل در این‌باره به بیان دیدگاه خود پرداخته است. او با ارائه تفاوت‌های وحی و الهام بر این باور است که نفس انسانی بر اثر اتصال با جهان عقل و یا عالم مثال -که شیخ اشراق به طور جدی بر آن اصرار دارد و ابن سینا منکر آن است - آگاهی‌هایی کسب می‌کند و در ادامه این ادعا را مدلل و با براهین عقلی روشن می‌سازد، پیداست که بیان تفصیلی همه آن مطالب با حجم این پژوهش سازگار نیست و دیدگاه ملاصدرا حواشی وی در دو فصل سبب انذارها و اطلاع بر مغیبات و بیان اقسام مغیباتی که افراد کمل توانایی بر دریافت آنها دارند، در مقاله پنجم از کتاب شرح حکمه الاشراق، جای هیچ ابهامی باقی نمی‌گذارد که دریافت امور غیبی امری شدنی است. بنابر این، دانشمندان، خواه فیلسوفان و خواه روان شناسان در این جهت تردیدی ندارند که انسان توانایی دارد که از مغیبات مطلع شود. نکته‌ای که نباید از آن غفلت نمود؛ چنان که ملاصدرا در تعلیقات بر حکمه الاشراق آورده است، آگاهی پیامبران(ص) و همچنین امامان معصوم(ع) از غیب، غیر از طرق عادی است و اشتراک در نتیجه گواه بر اتخاذ دو روش نیست و آنچه در خصوص اطلاع افراد عادی بر غیب بیان شد تنها برای این بود که استبعاد دانستن غیب از ادهان زدوده شود»[۳۸].

پرسش‌های وابسته

  1. منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  3. رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  7. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. رابطه علم‌الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. آیا برهان می‌تواند راه آگاهی به غیب باشد؟ (پرسش)
  19. علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده می‌شود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
  20. آیا معصومان کتابی داشتند که نام‌های پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)
  21. آیا تعلیم اسماء با علم غیب پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
  22. آیا علم غیب با خاتمیت منافات دارد؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. منشور جاوید، ج ۶،‌ ص ۲۲۸
  2. سوره صافات، آیه ١٠٢ و ١٠٣.
  3. آگاهی سوم یا علم غیب، ص٣٣-٣٨.
  4. پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم؛ سوره صافات، آیه: ۱۰۲.
  5. فضل‌ بن‌ حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۸، ص۷۰۶؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۱۹، ص۱۱۱؛ محمد جواد مغنیه، تفسیر الکاشف، ج‏۶، ص۳۴۹؛ محمد صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۲۵، ص۱۸۵؛ محمد‌ بن‌ جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۳، ص۴۹؛ محمود زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏۴، ص۵۳؛ محمد بن‌ عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج‏۲۶، ص۳۴۶.
  6. فضل‌ بن‌ حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۸، ص۷۰۶.
  7. ﴿قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بی‌گمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است؛ سوره یوسف، آیه: ۵.
  8. یاد کن آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست می‌شدید و در کار (جنگ) اختلاف می‌یافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشه‌ها داناست؛ سوره انفال، آیه: ۴۳.
  9. خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد؛ سوره فتح، آیه: ۲۷.
  10. و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و آنان را بیم می‌دهیم اما جز سرکشی بزرگ، به آنان نمی‌افزاید؛ سوره اسراء، آیه: ۶۰.
  11. علی‌ بن‌ ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج‏۲، ص۲۱؛ محمد بن‌ مسعود عیاشی، کتاب‌ التفسیر، ج‏۲، ص۲۹۷.
  12. علی‌ بن‌ ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج‏۲، ص۳۸۰؛ محمد بن‌ مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج‏۲، ص۲۹۸.
  13. ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۸۷.
  14. أوائل المقالات، ص۴٢؛ مصنفات شیخ المفید، ج۴، ص٧٠.
  15. تفسیر نمونه، ج١٩.
  16. «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم»؛ سوره صافات، آیه ١٠٢.
  17. «(یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند»؛ سوره یوسف، آیه ۴.
  18. «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجدالحرام وارد شوید»؛ سوره فتح، آیه ٢٧
  19. «حضرت على(ع) یک روز صبح در مدینه وارد مسجد شد و گفت دیشب پیامبر خدا(ص) را در خواب دیدم که به من فرمود که همانا سلمان رحلت نموده است و پیامبر(ص) وصیت نمود که او را غسل نمایم و نماز بر او بخوانم و سپس دفن کنم... و اکنون براى این کار به‌سمت مدائن حرکت مى‌کنم. پس عمر گفت از بیت‌المال کفن ایشان را تهیه نما، حضرت(ع) فرمود: کفن فراهم شده است، نیازى نیست. پس درحالى‌که مردم او را بدرقه مى‌کردند تا بیرون شهر مدینه رسیدند. از آنجا [[حضرت](ع) جدا شد و مردم مراجعت کردند. هنوز ظهر نشده حضرت(ع) بازگشت و فرمود او را دفن کردم، اما اکثر مردم باور نکردند، تا این‌که بعد از مدتى از شهر مدائن نامه‌اى رسید که در آن نوشته شده بود: همانا سلمان در فلان شب از دنیا رفت و یک نفر از اعراب وارد شد او را غسل داد، کفن کرد، بر او نماز خواند و دفن نمود و رفت. با خواندن نامه همه متعجب شدند»؛ الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندى، ج٢، ص۵۶٢.
  20. «همانا خداوند براى تو در بهشت منزلتى معین کرده است که جز با شهادت به آن نخواهى رسید»؛ امالى، ص١۵٢؛ حياة الإمام الحسين(ع)، الشيخ باقر شريف القرشى، ج۵، ص٢۶٠.
  21. منابع علم امامان شیعه، ص ۱۵۰-۱۵۳.
  22. «در روایتی از امام رضا(ع) منقول است که حضرت فرمودند: من در خواب پدر بزرگوارم را دیدم؛ پدرم فرمود: ای فرزند من، هر گاه که در شدّت و سختی قرار گرفتی، زیاد این ذکر را بگو : «یَا رَئُوفُ یَا رَحِیمُ». بعد حضرت می‌‏فرماید: آنچه را که ما در خواب می‏‌بینیم مثل آن چیزی است که در بیداری می‌‏بینیم»؛ سید بن طاوس در کتاب مسند الرضا، ج۲، ص۶۶.
  23. پایگاه اطلا‌ع‌رسانی مؤسسه فرهنگی فهیم
  24. مصنفات‌ الشيخ‌ المفيد (اوائل المقالات)، ج۴، ص۷۰؛ و تصحیح‌ الاعتقاد، ص۱۰۰.
  25. صافات، آیه۱۰۲
  26. فتح، آیه۲۷
  27. راوندی، قطب‌الدين، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۶۲ و ج۱، ص۲۳۳
  28. علم غیب امام، ص۳۴۷.
  29. خواب‌های راستین بخشی از هفتاد جزء نبوت است.
  30. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۸.
  31. ابن سينا، الاشارات و التنبيهات، ج ۳، ص ۳۹۹.
  32. سیده نصرت امین، مخزن العرفان، ج ۶، ص۳۳۳.
  33. آگاهی امامان از غیب، ص۱۱۷.
  34. "و اذا قلت الشواغل الحسیة و بقیت الشواغل أقل لم یبعد أن یکون للنفس فلتات تخلص عن شغل التخیل الی جانب القدس فانتقش فیها نقش من الغیب(...)" ابن سینا، ج ۳، ص ۴۰۷ .
  35. "التجربة والقیاس متطابقان علی أن للنفس الإنسانیة أن تنال من الغیب نی؟ فی حالة المنام فلا مانع من أن یقع مثل ذلک النیل فی حالة الیقظة".
  36. "اذ بلغک أن عارفا أطاق بقوته فعلا أو تحریکا او حرکه یخرج عن وسع مثله فلا تتلقه بکل ذلک الاستنکار فلقد تجد إلی سببه سبیلا فی اعتبارک مذاهب الطبیة".
  37. شیخ اشراق، ج ۲، ص ۲۳۶.
  38. بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید، ص۲۳.