میهمان و میهمانی در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث میهمان و میهمانی است. "میهمان و میهمانی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

تشویق به میهمان‌پذیری

نکوهش خانه بی‌میهمان‌

  • پیامبر خدا(ص) خانه بی‌مهمان را دوست نداشت و می‌فرمود: "در خانه‌ای که میهمان وارد نمی‌شود، ملائکه هم فرود نمی‌آیند"[۱۲] و کسانی را که از قبول مهمان شانه خالی می‌کردند، سرزنش می‌کرد و می‌فرمود: "در کسی که میهمان نمی‌پذیرد، خبری نیست"[۱۳]. و نیز می‌فرمود: « بئس القوم لا ینزلون الضیف»؛ بد قومی‌اند کسانی که میهمان به خانه نمی‌آورند[۱۴][۱۵].

مهمان‌دوستی؛ لطف خداوند به بندگان

تشویق افراد به پذیرفتن دعوت مؤمن

رعایت رضای الهی در میهمانی‌ها

آداب میهمان‌نوازی

  • روایات بسیاری از رسول خدا(ص) درباره تکریم و تعظیم‌ شأن میهمان نقل شده و در حدیثی آمده است: "هر که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید میهمانش را گرامی بدارد"[۲۷][۲۸].
  • از مصادیق تکریم میهمان، غذا خوردن همراه میهمان است؛ رسول خدا(ص) در این باره می‌فرمود: "هر کس دوست دارد که خدا و رسولش او را دوست بدارند، پس با مهمانش غذا بخورد"[۲۹]. همچنین فرموده است: "هر کس غذای خود را با میهمانش بخورد، میان او و پروردگارش هیچ پرده‌ای (حجابی) نخواهد بود"[۳۰][۳۱].
  • خاتم انبیا(ص) میزبان را از روزه گرفتن مستحبی نهی کرده؛ زیرا ممکن است باعث شود که میهمان خجالت بکشد و زودتر از غذا خوردن دست بردارد[۳۲]. همچنین رسول خدا(ص) میزبان را از اموری که باعث زحمت افتادن میهمان می‌شود بازداشته است[۳۳] و می‌فرماید: "میهمان را به زحمت و سختی نیندازید تا اینکه او را عصبانی کنید؛ پس اگر او را عصبانی کنید، به تحقیق که خدا را عصبانی کرده‌اید و کسی که خدا را عصبانی کند، خدا بر او خشم می‌گیرد"[۳۴]. به خدمت گرفتن میهمان هم از امور دیگری است که رسول خدا(ص) به شدت از آن نهی کرده است؛ آن بزرگوار به خدمت گرفتن میهمان را دلیل سبکی عقل می‌دانست و از آن نهی می‌کرد[۳۵][۳۶].
  • تهیه خلال دندان میهمان، یکی از حقوق میهمان بر میزبان است و این مطلب، از دیگر نکات جالب توجه در مهمانی‌هاست که رسول خدا(ص) بدان اشاره می‌فرماید[۳۷]. آن حضرت، بدرقه میهمان را هم از حقوق مهمان بر میزبان دانسته است و می‌فرماید: "از حقوق میهمان، این است که او را تا در منزل بدرقه کنی"[۳۸][۳۹].

آداب میهمانی

  • میهمانی، دو طرف دارد: میهمان و میزبان و میهمان نیز در قبال میزبان، وظایفی دارد که پسندیده است آن را به بهترین وجه رعایت کند. از اموری که شایسته مهمانی نیست این است که میهمان روزه بگیرد و رسول خدا(ص) میهمانان را از گرفتن روزه [مستحبی] مگر با اجازه میزبان برحذر داشته، آن را باعث هدر رفتن زحمات میزبان می‌دانست[۴۰][۴۱].
  • نقل شده است، روزی آن حضرت به خانه یکی از یاران خویش رفت و هنگامی که سفره غذا گسترده شد، یکی از حاضران از خوردن غذا خودداری ورزید و گفت: "من روزه‌ام"؛ پس پیامبر خدا(ص) به او فرمود: "برادر مسلمان تو، برای پذیرایی از تو زحمت کشیده است و تو می‌گویی روزه هستی؟! روزه‌ات را [ که مستحبی است] افطار کن و به جای آن روز دیگری روزه بگیر"[۴۲].‌ از موارد دیگری که رسول خدا(ص) میهمانان را از آن بر حذر می‌داشتند، همراه بردن فرزندان خود در مهمانی‌هاست. رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: "هر گاه به مهمانی دعوت شدید، فرزندان خود را [ که دعوت نشده‌اند] همراه نبرید که این، کاری حرام و عملی غاصبانه است"[۴۳][۴۴].

حد میهمانی

  • پیامبر اکرم(ص) میهمانی را سه روز می‌دانست و می‌فرمود: "مهمانی، سه روز است و افزون بر آن، حق نیست؛ بلکه صدقه‌ای است که صاحب‌خانه می‌پردازد"[۴۵] در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است: "هیچ مسلمانی حق ندارد نزد برادرش تا زمانی بماند که او را به گناه بیندازد" گفتند: "چگونه او را به گناه می‌اندازد؟" ‌فرمود: "آن قدر در خانه میزبان بماند که او دیگر چیزی نداشته باشد که برای میهمان خود انفاق کند"[۴۶][۴۷].

به سختی نیفتادن در مهمانی

  • از سفارش‌های مهم رسول خدا(ص)، به سختی نیفتادن میهمان و میزبان در مهمانی است. در سیره آن بزرگوار، میزبان تا آنجا که به سختی نیفتد، موظف است وسایل آسایش میهمان را تأمین کند[۴۸]؛ چنانکه از سلمان فارسی نقل شده است: « انَّ لَا نَتَكَلَّفُ لِلضَّيْفِ مَا لَيْسَ عِنْدَنَا وَ انَّ نقدم اليه مَا حَضَرٍ»[۴۹]. میهمان نیز باید که با رویی گشاده، پذیرایی هر چند مختصر میزبانش را بپذیرد. در این باره از پیامبر خدا(ص) چنین نقل شده است: "از بزرگواری مرد، آن است که آن‌چه برادرش نزد او می‌گذارد، بپذیرد و سختگیری نکند"[۵۰][۵۱].
  • همچنین نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: "برای میزبان همین گناه بس که غذایی را که پیش برادران خود می‌گذارد، کم شمارد و برای میهمانان نیز همین گناه بس که آن‌چه را برادرشان در برابرشان می‌گذارد، کم بشمارند"[۵۲][۵۳].

مهمان‌دوستی خاتم انبیا(ص)

مهمان‌نوازی در سیره نبوی(ص)

  • عادت آن حضرت این بود که با خانواده و خادمان خانه‌اش غذا می‌خورد؛ اما با آمدن میهمان، غذایش را همراه میهمان می‌خورد[۵۶] و دوست‌داشتنی‌ترین غذا برای ایشان غذایی بود که با مهمان و همراه او می‌خورد[۵۷][۵۸].
  • نقل شده است که هرگاه برای آن حضرت میهمان می‌رسید و همراه میهمان غذا می‌خورد، به سفره دست دراز نمی‌کرد تا اینکه نخست، میهمان، خوردن را آغاز کند و دست از غذا نمی‌کشید تا میهمان دست از غذا بکشد (تا میهمان خجالت نکشد)[۵۹]؛ اگر هم در میان جمعی غذا می‌خورد، پیش از همه شروع می‌کرد و آخر از همه، از غذا دست می‌کشید تا اینکه همه غذا خورده باشند [۶۰][۶۱].

روایاتی درباره آداب مهمانی پیامبر(ص)

  • نقل شده است، رسول خدا(ص) با فروتنی تمام، دعوت همگان را می‌پذیرفت. ایشان بارها دعوت کسانی را پذیرفته بود که گاه غذای سفره‌شان نانی جو و دنبه‌ای بو گرفته بود[۶۲]؛ اما ایشان با رویی گشاده در این مهمانی‌ها شرکت می‌کرد و می‌فرمود: "اگر مرا به خوردن استخوان شانه و سردستی هم دعوت کنند، خواهم پذیرفت"[۶۳]. سختگیری در سیره حضرتش جایی نداشت و می‌فرمود:« لَا أُحِبُ‌ الْمُتَكَلِّفِينَ‌»[۶۴].‌
  1. اجازه گرفتن از میزبان برای میهمان بی‌دعوت : روایت شده است، روزی گروهی از ساکنان مدینه پیامبر خدا(ص) را همراه پنج نفر از اصحاب آن حضرت به میهمانی دعوت کردند. پیامبر اکرم(ص) هم دعوت آنها را پذیرفت و به میهمانی رفت. پیامبر(ص) در بین راه شخص دیگری را دیدند که او هم از اصحاب ایشان بود و آن شخص نیز همراه رسول خدا(ص) و یارانش به راه افتاد تا اینکه به نزدیکی خانه میزبان رسیدند. پس در این هنگام، پیامبر خاتم(ص) به آن شخص فرمود: "این گروه، شما را دعوت نکرده‌اند؛ اینجا بمان تا ما حضور شما را به آنها یاد آوری کنیم و اجازه بگیریم..."[۶۵].‌
  2. پاداش دادن به میزبان‌: از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است: روزی ابوالهیثم انصاری غذایی تهیه و پیامبر خدا(ص) و یاران آن حضرت را به خوردن آن دعوت کرد. وقتی یاران پیامبر(ص) از خوردن غذا فارغ شدند، رسول اکرم(ص) به همراهان فرمود: "به برادر میزبان خود پاداش و ثواب برسانید!"‌ گفتند: "چگونه به او ثواب برسانیم؟"‌ فرمود: "هنگامی که میهمان، به خانه میزبان وارد شود و غذایش را بخورد و نوشیدنی‌هایش را بنوشد، برای او دعای خیر بکند که همین دعای خیر باعث پاداش برای میزبان خواهد بود"[۶۶].
  3. کراهت از حضور در مهمانی خاص ثروتمندان‌: رسول خدا(ص) از حضور در میهمانی مخصوص توانگران نهی فرموده است[۶۷] و آن بزرگوار، خود، کراهت داشت میهمان شخصی شود که فقط ثروتمندان را دعوت کرده و نیازمندان را دعوت نکرده بود[۶۸].

میهمان‌دوستی و آداب میهمانی

میهمان‌دوستی و میهمان‌نوازی از ویژگی‌های سخاوتمندان است. این کار در سیره رسول گرامی اسلام بسیار دیده می‌شود. اگر مسلمانی به میهمانی پیامبر دعوت می‌شد، همراه آنان، نشسته بر زمین و بر روی هر چه که دیگران طعام می‌خورند، غذا می‌خورد. اگر میهمان داشت ترجیح می‌داد با میهمانش غذا بخورد. محبوب‌ترین غذا و سفره در نظر پیامبر، غذایی بود که شرکت‌کنندگان بیشتری بر سر طعام باشند[۶۹].

در سفره‌های جمعی، رسول خدا(ص)، زودتر از همه دست به غذا می‌برد و دیرتر از همه دست از غذا می‌کشید تا دیگران بدون خجالت کشیدن، غذا بخورند[۷۰]. می‌فرمود، هرکس از جلوی خودش غذا بخورد. آن حضرت غذا خوردن به تنهایی را دوست نداشت و تنها غذا نمی‌خورد[۷۱].

هرگاه با جمعی به میهمانی می‌رفت، اگر کسی که دعوت نبود، با او و یارانش همراه می‌شد، نزدیک خانه میزبان که می‌رسیدند، می‌فرمود: تو را که دعوت نکرده‌اند، همین جا باش تا برای تو هم از میزبان، اجازه بگیریم[۷۲]. هرگاه میهمان به خانه وی می‌آمد، با میهمان غذا می‌خورد و از سفره دست نمی‌کشید تا آنکه میهمان از طعام دست بکشد[۷۳].

سلمان فارسی می‌گوید: بر رسول خدا(ص) وارد شدم و دیدم آن بزرگوار به پشتی تکیه داده است. آن پشتی را برای من گذاشت و فرمود: ای سلمان هر مسلمانی که برادر مسلمانش بر او وارد شود و جهت احترام و بزرگداشت برای او پشتی بگذارد، خداوند او را می‌آمرزد[۷۴]. معاذ بن جبل می‌گوید: روزی میهمانی بر من وارد شد و من چیزی در خانه نداشتم، مگر مقداری نان خشک و آب گوشت که با خجالت آنها را نزد او گذاشتم. بعدها از پیامبر پرسیدم: آیا این کار اجری هم داشته است؟ حضرت فرمود: «اگر تمام فرشتگان آسمان‌ها جمع شوند، قادر نخواهد بود که ثواب این اطعام و اکرام را ذکر کنند»[۷۵].

از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: هنگام ملاقات و اولین برخورد، سلام کنید و مصافحه کنید (یعنی به هم دست دهید) تا گناهانتان ریخته شود[۷۶]. بنابراین، پیشوازی از میهمان و مصافحه کردن با او از وظایف میزبان است.

باز از آن حضرت روایت است: کسی که میهمان خود را غذا بدهد، خداوند از طعام‌ها و میوه‌های بهشتی به او می‌خوراند[۷۷]. رسول گرامی(ص) اسلام در اهمیت دعوت از مهمان می‌فرماید: «كُلُّ بَيْتٍ لَا يَدْخُلُ فِيهِ الضَّيْفُ لَا يَدْخُلُهُ الْمَلَائِكَةُ»[۷۸]. همچنین فرمودند: «الضَّيْفُ دَلِيلُ الْجَنَّةِ»[۷۹]. رسول الله مهمانان را مایه برکت می‌شمارند و می‌فرمایند: «الْبَرَكَةُ أَسْرَعُ إِلَى مَنْ يُطْعِمُ الطَّعَامَ مِنَ السِّكِّينِ فِي السَّنَامِ»[۸۰]. چنانکه فرمودند: «الضَّيْفُ يَأْتِي الْقَوْمَ بِرِزْقِهِ فَإِذَا ارْتَحَلَ ارْتَحَلَ بِجَمِيعِ ذُنُوبِهِمْ»[۸۱]. همچنین پیامبر فرمودند: هرگاه خداوند خیر و سعادت قومی را خواست، هدیه‌ای را به آن قوم اهدا کند. حاضران پرسیدند آن هدیه چیست؟ پیامبر فرمود: «الضَّيْفُ يَنْزِلُ بِرِزْقِهِ وَ يَرْتَحِلُ بِذُنُوبِ أَهْلِ الْبَيْتِ‌»[۸۲]. پیامبر در کلامی دیگر می‌فرمایند: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ»[۸۳].

از سوی دیگر اجابت دعوت مؤمن برای مهمانی از نظر اسلام، ارزش والایی دارد و موجب پاداش خواهد بود. رسول اکرم(ص) دراین باره می‌فرمایند: « أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ أَنْ يُجِيبَ دَعْوَةَ الْمُسْلِمِ وَ لَوْ عَلَى خَمْسَةِ أَمْيَالٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الدِّينِ»[۸۴]. و نیز فرمودند: «مِنَ الْجَفَاءِ... أَنْ يُدْعَى الرَّجُلُ إِلَى طَعَامٍ فَلَا يُجِيبَ أَوْ يُجِيبَ فَلَا يَأْكُلَ»[۸۵]. رسول الله اجابت نکردن مهمانی را دلیل عجز و ناتوانی می‌دانند و می‌فرمایند: «مِنْ أَعْجَزِ الْعَجْزِ رَجُلٌ دَعَاهُ أَخُوهُ إِلَى طَعَامٍ فَتَرَكَهُ»[۸۶]. نکته حائز اهمیت اینکه انسان نباید بدون دعوت بر کسی وارد شود چه اینکه این عمل از نظر رسول اکرم(ص) ناپسند شمرده شده، ایشان به علی(ع) می‌فرمایند: ای علی! هشت نفرند اگر اهانت شوند، جز خود را سرزنش نکنند... آن کسی که بدون دعوت به کنار سفره شخصی می‌رود[۸۷].

در اسلام تاکید شده است که میزبان تنها ثروتمندان را دعوت نکند بلکه فقرا و مستمندان را نیز جزو دعوت‌شدگان قرار دهد پیامبر اکرم در این راستا می‌فرمایند: «شَرُّ الطَّعَامِ طَعَامُ الْوَلِيمَةِ يُدْعَى إِلَيْهَا الشَّبْعَانَ وَ يُحْبَسُ عَنْهُ الْجِيعَانُ»[۸۸].

و نیز فرمودند: «اجابت دعوت کسی که در کنار سفره ولیمه او ثروتمندان حاضرند نه فقیران، ناپسند است»[۸۹].

رسول گرامی اسلام محبوب‌ترین مهمانان را دوستان خداوند می‌شمارند و می‌فرمایند در دعوت کردن از میهمانان به این مهم توجه کنید. ازاین رو می‌فرماید: «أَضِفْ بِطَعَامِكَ مَنْ تُحِبُّ فِي اللَّهِ»؛ «کسی را که به خاطر خدا دوستش داری به غذای خود میهمان کن». رسول اکرم(ص) سفارش می‌فرمایند که میزبان همراه مهمانانش غذا بخورد. «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُحِبَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ فَلْيَأْكُلْ مَعَ ضَيْفِهِ»[۹۰]. پیامبر توصیه می‌کردند برای پذیرایی از مهمان خود را به زحمت نیاندازند و با همان چیزی که در منزل دارید از او پذیرایی کنید. دو نفر مهمان مسلمانی شدند، مسلمان نان و نمک برای آنها حاضر کرد و گفت: اگر پیامبر از تکلف نهی نکرده بود برایتان از بیرون چیزی تهیه می‌کردم[۹۱].[۹۲]

مهمان‌نوازی

پیامبر اعظم(ص) بسیار مهمان‌دوست و مهمان‌نواز بود تا جایی که از مهمان به عنوان راهنمای بهشت یاد می‌کرد و می‌فرمود: «هر خانه‌ای که مهمانی وارد آن نشود، فرشتگان وارد آن خانه نمی‌گردند»[۹۳]. آن حضرت، مسلمانان را مهمان می‌کرد و به دعوت مسلمانان حتی بندگان پاسخ می‌داد و هیچ غذایی را کم نمی‌شمرد. رسول الله(ص) خودش از مهمانان پذیرایی می‌کرد، چنان که در تاریخ آمده است: «هنگامی که کاروان فرستادگان نجاشی در مدینه به محضر رسول خدا(ص) وارد شدند، آن حضرت برخاست و خودش به آنان خدمت کرد»[۹۴].

در روایتی دیگر آمده است که در یکی از جبهه‌های جنگ، پیامبر در حال نماز خواندن بود. گروهی مسافر از کنار اردوگاه آن حضرت گذشتند و هنگام دیدار با اصحاب پیامبر، احوال حضرت را از آنان پرسیدند. آن گاه برای پیامبر دعا کردند و او را ستودند. سپس از آنجا گذشتند. پیامبر پس از نماز و آگاهی از ماجرا، در حالی که خشمگین بود، به اصحابش اعتراض کرد و فرمود: «سوارانی به اینجا می‌آیند و سلام خود را به من می‌رسانند و جویای حال من می‌شوند، ولی شما آنان را به مهمانی دعوت نمی‌کنید؟»[۹۵].

ایشان معتقد بود که همه شایسته پذیرایی هستند. بر همین اساس می‌فرمود: «‌أَضِفْ بِطَعَامِكَ مَنْ تُحِبُّ فِي اللَّهِ‌»؛ «کسی را که به خاطر خدا دوستش داری، به غذای خود مهمان کن»[۹۶]. در باور رسول الله(ص)، مهمان مایه برکت و روزی‌آور خویش است. بنابراین می‌فرمود: «الضَّيْفُ يَنْزِلُ بِرِزْقِهِ وَ يَرْتَحِلُ بِذُنُوبِ أَهْلِ الْبَيْتِ»؛ «مهمان، روزی خود را می‌آورد و گناهان اهل خانه را می‌برد»[۹۷].

از نظر ایشان، اجابت دعوت مؤمن برای مهمانی نیز ارزش والایی دارد. دراین باره سفارش می‌فرمود: «به حاضران و غایبان از امتم سفارش می‌کنم که دعوت مسلمان را اگرچه پنج میل (حدود ده کیلومتر) با او فاصله باشد، اجابت کنند؛ زیرا اجابت دعوت مسلمان از برنامه‌های دین است».[۹۸].

ناگفته نماند که پیامبر اسلام در عین مهمان دوستی، سفارش می‌کرد که خود را برای پذیرایی از مهمان به زحمت نیندازید و با همان چیزی که در خانه دارید، از او پذیرایی کنید. گفته‌اند دو نفر مهمان سلمان شدند. سلمان، نان و نمک برای آنها حاضر کرد و گفت: «اگر پیامبر از تکلّف نهی نکرده بود، برایتان از بیرون چیزی تهیه می‌کردم»[۹۹].

در مکتب رسول الله(ص)، پذیرایی از مهمان در خانه، به نوعی زکات خانه به شمار می‌رود. ایشان می‌فرماید: «لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ زَكَاةً وَ زَكَاةُ الدَّارِ بَيْتُ الضِّيَافَةِ»؛ «هر چیزی را زکاتی هست و زکات خانه، اتاق مهمان‌خانه است»[۱۰۰].

پیامبر گرامی اسلام به میزبان احترام می‌نهاد. گفته‌اند ایشان در دوران جوانی و پیش از بعثت به طائف سفر کرد. مردی از اهالی طائف، آن حضرت را مهمان کرد و به او احترام گذاشت. پس هنگامی که در چهل سالگی به مقام پیامبری رسید، آوازه پیامبری و دعوت او به اسلام در همه جا پیچید. شخصی در طائف از میزبان پیامبر پرسید: آیا می‌دانی کسی که در مکه به پیامبری مبعوث شده، کیست؟ میزبان گفت: نه، نمی‌دانم. به او گفتند او همان محمد(ص)، یتیم عبدالمطلب است که در فلان روز وارد طائف شد و تو از او میزبانی کردی. میزبان که در همان مهمانی به بزرگی مقام حضرت محمد(ص) پی برده بود، وقتی این سخن را شنید، به سوی پیامبر رهسپار شد. وقتی به حضور حضرت رسید، اسلام را پذیرفت. آن گاه از رسول اکرم(ص) پرسید: آیا مرا می‌شناسی؟ پیامبر فرمود: «تو کیستی؟» میزبان گفت: من همان کسی هستم که وقتی در دوران جاهلیت به طائف آمده بودی، مهمانم شدی. رسول اکرم(ص) به او فرمود: «خوش آمدی، اینک نیاز خود را بیان کن». میزبان گفت: من از شما دویست گوسفند می‌خواهم. رسول خدا(ص) دستور داد تا همان تعداد گوسفند را در اختیار او بگذارند. پس به اصحاب خود فرمود: «چرا این مرد تقاضای اندکی از من کرد و مانند فردی از بنی‌اسرائیل نخواست که در روز قیامت، در بهشت همراه من باشد»[۱۰۱].[۱۰۲].

مهمان‌داری

مهمان‌داری، افزون بر ارزش و ثوابی که در آخرت برای میزبان دارد، در پیوند صفا و صمیمیت میان مؤمنان نیز نقش بسزایی دارد. میهمان، هدیه‌ای گران بها است که خداوند به سوی نیکان می‌فرستد. شایسته است میزبان با گشاده رویی به استقبال مهمان برود و در مدت مهمانی، وسایل آسایش و آرامش او را فراهم آورد. شایسته است میزبان برای بازگشت میهمان زمینه‌سازی نکند، ولی اگر خودش تصمیم به رفتن گرفت، تا در خانه، او را بدرقه کند. مهمان در خانه میزبان، به طور طبیعی در خوردن غذا حیا می‌کند. از این رو، میزبان باید پیش از مهمان، غذا خوردن را آغاز کند و پس از او دست بکشد. هر چند باید از هر نظر مهمان را گرامی داشت، ولی این بدان معنا نیست که انسان، خود را به سختی اندازد و بیش از حد توانش، خود را گرفتار سازد. حقیقت این است که برخی در این زمینه افراط و تفریط می‌کنند. از همین رو، گاهی دیده می‌شود که برای پذیرایی از مهمان چنان اسراف می‌کنند که گویی می‌خواهند همه امکانات خود را به یک باره خرج کنند، در حالی که مهمان‌داری از نظر اسلام باید چنان باشد که برای هیچ یک از دو طرف مشکلاتی ایجاد نکند. از سوی دیگر، نباید در پذیرایی از مهمان کوتاهی کرد. پیامبر گرامی اسلام در زمینه تکریم میهمان فرموده است: «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ‌»[۱۰۳]. هر که به خدا و روز واپسین ایمان دارد، باید میهمانش را گرامی بدارد.

ایشان در کلامی دیگر، پی آمدهای مثبت میهمان نوازی را چنین برمی‌شمارد: «الضَّيْفُ يَنْزِلُ بِرِزْقِهِ وَ يَرْتَحِلُ بِذُنُوبِ أَهْلِ الْبَيْتِ»[۱۰۴]. میهمان، روزی خود را می‌آورد و گناهان اهل خانه را می‌برد.[۱۰۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۱.
  2. تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ج ۱، ص ۱۳۶ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۵۷.
  3. المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۹، ص ۲۴۲؛ ورام بن ابی‌فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۶ و جامع الاخبار، ص ۱۳۶.
  4. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۱.
  5. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۳۱۸ و جامع الاخبار، ص ۱۳۶.
  6. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۱.
  7. ملا محسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۳۲ و وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۵۹.
  8. حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۶ و وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۲۸۰.
  9. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۲.
  10. کلینی، الکافی، ج ۴، ص ۵۱؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۲، ص ۲۹۰ و قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۱۵۰.
  11. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۲.
  12. جامع الاخبار، ص ۱۳۶ و المستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۵۸.
  13. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۱۵۵؛ الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۸، ص ۱۷۵؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر ، ج۲، ص۷۴۷ و المحجة البیضاء، ص ۳۲.
  14. کنزالعمال، ج۹، ص ۲۴۴ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۹۱.
  15. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۲.
  16. وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۲۳ و حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۳۶.
  17. المحجة البیضاء، ص ۳۲.
  18. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۲-۶۳۳.
  19. الکافی، ج ۶، ص ۲۷۶؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۹۴ و المحاسن، ج ۲، ص۴۱۱.
  20. قرب الاسناد، ص۷۴ و وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴۵.
  21. الکافی، ج ۶، ص ۲۷۴ و المحاسن، ج ۲، ص۴۱۱.
  22. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۳.
  23. شیخ طوسی، الامالی، ص۵۳۵؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۶۶ و حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص۱۹۸.
  24. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۳.
  25. امالی طوسی، ص ۵۳۵؛ اعلام الدین، ص ۱۹۸ و مکارم الاخلاق، ص ۶۶.
  26. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۳-۶۳۴.
  27. الکافی، ج ۲، ص ۶۶۷؛ جامع الاخبار، ص ۱۳۶؛ مسند احمد، ص ۳۱ و بخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۰۴.
  28. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۴.
  29. مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۶ و مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۶۰.
  30. مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۶.
  31. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۴.
  32. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۸۴؛ الکافی، ج ۴، ص ۱۵۱ - ۱۵۲ و شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۵۴ - ۱۵۵.
  33. المحجة البیضاء، ص ۳۱.
  34. همان، ص ۳۱ - ۳۲.
  35. الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۰ و کنزالعمال، ج ۹، ص ۲۴۸.
  36. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۴-۶۳۵.
  37. من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۵۷، الکافی، ج ۶، ص ۲۸۵ و المحاسن، ج ۲، ص ۵۶۴.
  38. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۷۰؛ ابن سلامة، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۱۸۴ و ابن ماجه، سنن، ج۲، ص۱۱۱۴.
  39. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۵.
  40. علل الشرایع ، ج ۲، ص ۳۸۴، الکافی، ج ۴، ص ۱۵۱ - ۱۵۲ و من لایحضره الفقیه، ص ۱۵۴ - ۱۵۵.
  41. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۵.
  42. المحجة البیضاء، ص ۳۵ - ۳۶ و محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج ۲۹، ص ۵۰.
  43. المحاسن، ج ۲، ص ۴۱۱ و الدعوات، ص ۱۴۲.
  44. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۵.
  45. «‌ الضِّيَافَةُ أَوَّلَ‌ يَوْمٍ‌ وَ الثَّانِيَ‌ وَ الثَّالِثَ وَ مَا بَعْدَ ذَلِكَ فَإِنَّهَا صَدَقَةٌ تُصُدِّقَ بِهَا عَلَيْهِ»؛ الکافی، ج ۶، ص ۲۸۳ و شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۴۹.
  46. مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۵، ص ۱۳۸ و مسند احمد، ج ۴، ص ۳۱.
  47. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۶.
  48. کنز العمال، ج ۹، ص ۲۴۸ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۷۵۴.
  49. بخاری، التاریخ الکبیر، ج ۲، ص ۳۸۶؛ خطیب، بغدادی ج۸، ص۴۶؛ ۴۶؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج ۵، ص ۳۲۱؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۶، ص۲۳۵ و حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۴، ص ۱۲۳.
  50. الکافی، ج ۵، ص ۱۴۳؛ فضل اللّه راوندی، النوادر، ص ۱۱ و المحاسن، ج ۲، ص ۴۱۵.
  51. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۶.
  52. وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۲۷۷ و المحاسن، ج ۲، ص ۴۱۴.
  53. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۶.
  54. الکافی، ج ۶، ص ۲۷۵؛ المحاسن، ج ۲، ص ۴۱۶ - ۴۱۷ و وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۲۷۳.
  55. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۷.
  56. مکارم الاخلاق، ص ۲۶ - ۲۷ و وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۲۶۴.
  57. المستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۳۱ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷.
  58. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۷.
  59. وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۳۲۰ و الکافی، ج ۶، ص ۲۸۶.
  60. الکافی، ج ۶، ص ۲۸۵؛ المحاسن، ج ۲، ص ۴۴۸ و علی بن جعفر(ع)، مسائل، ص ۳۴۱.
  61. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۷.
  62. ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص ۱۹۰؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۴۰۲ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴، ص ۱۲۰.
  63. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۹ - ۲۸۰؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۴۲۴ و نهج الفصاحه، ص ۳۹۳.
  64. المحاسن، ج ۲، ص ۴۱۵؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۲۶ و الکافی، ج ۶، ص ۲۷۶.
  65. مکارم الاخلاق، ص ۲۲ و المستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۰۷.
  66. ابن اشعث، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۲۱۸؛ محیی الدین النووی، المجموع، ج ۱۶، ص ۴۰۴ - ۴۰۵ و ابن‌الاثیر الجزری، جامع الاصول من احادیث الرسول(ص)، ج ۵، ص ۱۰۱.
  67. الدعوات، ص ۱۴۱؛ المحجة البیضاء، ص ۳۷ و مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۲۴۹.
  68. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۸-۶۳۹.
  69. سنن النبی، ص۱۶۶.
  70. محاسن، ص۴۴۸.
  71. سنن النبی، ص۱۷۷.
  72. مکارم الاخلاق، ص۲۲.
  73. سنن النبی، ص۶۷.
  74. مکارم الاخلاق، ص۲۰.
  75. بحر المحبة، ص۱۱۸؛ برگرفته از: سیدمهدی شمس الدین، اخلاق اسلامی در برخوردهای اجتماعی، ص۹۷.
  76. بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۵۳.
  77. اصول کافی، ج۲، ص۲۰۴.
  78. «خانه‌ای که مهمان به آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمی‌شوند» میزان الحکمه، ج۷، ص۳۲۷۲.
  79. «مهمان راهنمای بهشت است» بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۶۰.
  80. «آن کس که غذا می‌دهد، برکت به سوی او سریع‌تر از برندگی کارد در کوهان شتر به او می‌رسد» بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۶۰.
  81. «مهمان روزی خود را همراه خود می‌آورد و وقتی از خانه میزبان بیرون رود، همه گناهان اهل خانه میزبان را با خود می‌برد و بیرون می‌ریزد» بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۶۰.
  82. «آن هدیه مهمان است که همراه روزی خود وارد می‌گردد و با گناهان اهل خانه میزبان بیرون می‌رود» بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۶۰.
  83. «هر که به خدا و روز واپسین ایمان دارد، باید میهمانش را گرامی دارد» میزان الحکمه، ج۷، ص۳۲۷۲.
  84. «به حاضران و غایبان از امتم توصیه می‌کنم که دعوت مسلمان را اگر چه پنج میل (حدود ده کیلومتر) با او فاصله باشد، اجابت کنند زیرا اجابت دعوت مسلمان جزء برنامه‌های دین است» بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۴۷.
  85. «از جفا و نامهربانی است که انسانی به غذا دعوت شود ولی اجابت نکند یا اجابت کند ولی از آن غذا نخورد» بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۴۷.
  86. «بالاترین عجز آن است که مردی برادر دینیش او را به غذا دعوت کند، ولی او آن را ترک نماید و اجابت نکند» بحارالانوار، ج۷۲، ص۴۴۸.
  87. صدوق، خصال، ج۲، ص۴۰.
  88. «بدترین غذا، آن سوری است که افراد سیر (و ثروتمند) به آن دعوت می‌شوند و از گرسنگان دریغ می‌گردد». میزان الحکمه، ج۵، ص۵۲۲.
  89. بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۴۸.
  90. «کسی که دوست دارد تا خدا و رسولش او را دوست بدارند باید همراه مهمانش غذا بخورد» بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۵۷.
  91. بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۸۴.
  92. اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۴۹.
  93. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۶۰.
  94. محمدتقی عبدوس؛ محمد محمدی اشتهاردی، آموزه‌های اخلاقی - رفتاری امامان شیعه، ص۲۲۳ و ۲۲۴.
  95. محمدتقی عبدوس؛ محمد محمدی اشتهاردی، آموزه‌های اخلاقی - رفتاری امامان شیعه، ص۱۶۰.
  96. میزان الحکمه، ج۷، ص۳۲۷۴.
  97. بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۶۱.
  98. «أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ أَنْ يُجِيبَ دَعْوَةَ الْمُسْلِمِ وَ لَوْ عَلَى خَمْسَةِ أَمْيَالٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الدِّينِ»؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۴۷.
  99. بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۸۴.
  100. کنزالعمال، ج۱۵، ص۳۹۰، ح۴۱۵۰۴.
  101. ویژه‌نامه پیامبر اعظم(ص)، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ش۴، ص۵۴۲.
  102. اسحاقی، سید حسین، رسول مهربانی ص ۵۵.
  103. میزان الحکمه، ج۷، ص۳۲۷۲.
  104. میزان الحکمه، ج۷، ص۳۲۷۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۲۵۸، ح۱۹۷۹۲.
  105. حسینی‌نیا، اقبال، زمزم هدایت، ص ۴۸.