حکومت اسلامی
معناشناسی
معنای لغوی
حکومت به معنای منع از فساد و ظلم و در مفهوم داوری و سلطنت نیز از آنرو به کار میرود که قاضی و سلطان از هرج و مرج و ستم به دیگران جلوگیری میکند[۱]
در فارسی حکومت را به فرمانروایی بر یک شهر یا کشور و اداره شئون اجتماعی و سیاسی مردم معنا کردهاند[۲] سه واژه خلافت، ولایت و سلطنت، معادلهای دیگری برای حکومت هستند که کاربرد قرآنی نیز دارند[۳].
معنای اصطلاحی
حکومت در اصطلاح در سه معنا به کار میرود:
- قوّه اجرایی حاکم بر جامعه و دستگاهی که عهدهدار اجرای قوانین و مقررات اجتماعی است[۴].
- مجموعه تشکیلات سیاسی و اداری کشور که شامل سه قوّه مقننه و مجریه و قضائیه میگردد[۵].
- ساختار رژیم سیاسی حاکم بر جامعه و روش اداره آن[۶]. حکومت در اینجا به معنای اخیر آن است که درباره مشروعیّت، مبانی و قواعد آن سخن به میان میآید.
به گفته برخی، دلیل ضرورت حکومت، وقوع جنگها و درگیریها میان انسانهاست و تا جنگ و خونریزی و بزهکاری در میان بشر باشد، نیاز به حکومت نیز همچنان پابرجاست، زیرا خاستگاه اصلی حکومت وقوع نبردها بر اثر اختلاف طبقاتی است که به پیدایی داوری انجامیده و رفته رفته با تکامل دستگاه حکومت و رواج پادشاهی، شخص پادشاه قدرت را بر عهده میگرفت[۷].[۸]
اهمیت و ضرورت
اهمیت حکومت در مقایسه با قوانین و مقررات دیگر اسلام را میتوان از جمله معروف امام باقر(ع) دریافت که فرمود: "اسلام بر پنج پایه استوار شده است. بر نماز و زکات و روزه و حج و ولایت (حکومت) و به چیزی به مقدار ولایت فراخوانده نشده، ولی مردم چهار مورد را گرفته و مورد اخیر (ولایت و حکومت) را رها کردند"[۹].[۱۰]. نبود "حکومت"، سبب هرجومرج و بینظمی خواهد شد. افزون بر آن، "حکومت"، در جایگاه اساسیترین عنصر در تنظیم امور جامعه و تضمین اجرای قوانین در پیشرفت مادی و معنوی جوامع، نقش تعیینکنندهای دارد؛ از این رو مسأله "حکومت" و اهمیت آن در میان آموزههای دینی، جایگاه ویژهای دارد. امیر مؤمنان علی(ع)، در پاسخ به دیدگاه باطل خوارج که "حکومت" را فقط در محدوده مسؤولیتهای خداوند میدانستند، فرمود: «"... وَ إِنَّهُ لاَ بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ..."»[۱۱]؛... و همانا مردم ناگزیرند از داشتن زمامدار؛ چه نیکوکار و چه بدکار...[۱۲].[۱۳]
دلیل عقلی
دلیل نقلی
اصول و مبانی
مبانی خداشناختی
مبانی انسانشناختی
مبنای جامعهشناختی
جهانبینی
فلسفه سیاسی
اهداف
خاستگاه (عناصر تشکیلدهنده)
نخست: مشروعیت
نخست: قدرت
ویژگیهای حاکم
تفاوت با حکومتهای دیگر
شرایط لازم
از جهت منبع مشروعیت
از جهت اهداف
از جهت کارآمدی
از جهت شرایط زمامدار (ویژگیهای حاکم)
وظایف و اختیارات حکومت اسلامی
شکل و ساختار حکومت اسلامی
قواعد حکومت اسلامی قواعد کشورداری
قواعد سیاست داخلی
قواعد سیاست خارجی
انتخاب حاکم اسلامی
حکومت اسلامی در عصر حضور معصوم
حکومت اسلامی در عصر غیبت معصوم
منابع
پانویس
- ↑ نک: العین، ج ۱، ص ۴۱۱-۴۱۲؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۹۱؛ المصباح، ص ۱۴۵، «حکم».
- ↑ فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۱۳۶۷؛ فرهنگ عمید، ص ۸۰۳، «حكومت».
- ↑ کاظمی، سید محسن، حکومت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱، ص۲۷۰ - ۳۰۱.
- ↑ قرارداد اجتماعی، ص ۵۱؛ دانشنامه سیاسی، ص ۱۴۱.
- ↑ فقه سیاسی، ج ۱، ص ۱۹؛ نیز نک: حقوق اساسی و نهادهای سیاسی، ج ۱، ص ۴۲۲.
- ↑ موسوعة المورد، ج ۵، ص ۱۹.
- ↑ ر.ک: تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۲۸-۳۰.
- ↑ کاظمی، سید محسن، حکومت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱، ص۲۷۰ - ۳۰۱.
- ↑ «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَكُوا هَذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ»؛ کلینی، کافی، ج۲، ص۱۸، ح٢.
- ↑ ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۸.
- ↑ امام علی(ع)، نهج البلاغه، خطبه ۴۰.
- ↑ ر.ک: واعظی، احمد، حکومت اسلامی، ص ۳۰.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۶۳ و ۲۶۷.