آیا دریافتهای باطنی و خطورات قلبی نوعی علم غیب است؟ (پرسش)
آیا دریافتهای باطنی و خطورات قلبی نوعی علم غیب است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا دریافتهای باطنی و خطورات قلبی نوعی علم غیب است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- آنچه انسان گاهی در درون خود مییابد که خبری از غیب آورد میتوان گونهای از گونههای علم غیب دانست؟
- برخی وقتها مطالبی بر قلب انسان خطور میکند که گویی از غیب خبری آورده است آیا میتوان آن را علم غیب نامید؟
پاسخ نخست
آیتالله جعفر سبحانی در کتابهای «آگاهی سوم یا علم غیب» و «منشور جاوید» در این باره گفته است:
- «گاهی ممکن است مطلبی به قلب القا شود و انسان یک مرتبه خود را بر مطلبی واقف و آگاه ببیند، به این نوع القاء در اصطلاح، الهام میگویند. این گونه الهامات به قدری در هر زمان و مکان فراوان است که باید آن را در ردیف حوادث معمولی قرار داد حتی منشأ بسیاری از اختراعات و اکتشافات علمی و ابتکارات و مضامین عالی شعری همین الهام است. قرآن مجید نمونهای در این مورد نقل میکند و میفرماید: ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ..﴾[۱]»[۲]
- «﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾[۳]از این آیه بر میآید که مادر موسی از آینده او و از این که خدا او را حفظ میکند و به مادر، بر میگرداند آگاه شد آیا اینها جز آگاهی از غیب است؟»[۴][۵].
پاسخ های دیگر
۱. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله عبدالله جوادی آملی در کتابهای «تسنیم»، «شریعت در آیینه معرفت»، «درس تفسیر» و «تفسیر سوره مبارکه قصص» در این باره گفته است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین نادم؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن نادم، در کتاب «علم غیب از نگاه عقل و وحی» در اینباره گفته است:
«الهام از دیگر طرق دریافت علوم غیبی از جانب خداوند است، که امری پذیرفته شده و فراگیر است، که البته علوم حاصل از آن در زمره علوم غیبی واقعی از جانب خداوند محسوب میشود. (...) در هر حال الهام ابزاری است برای تعلیم علوم ربانی که برای همگان عمومیت دارد اعم از پیامبر (ص)، امام (ع) و غیر آنها به شرط اینکه از جانب خداوند باشد»[۲۲].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین کرد فیروزجایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسدالله کرد فیروزجایی در مقاله «علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی» در اینباره گفتهاند:
«طریق الهام و اشراق؛ این طریق، جدا از روشهای حسی و عقلی، موجب کشف معارفی میگردد که به طور معمول انسانهای مادهگرا آنها را پذیرا نیستند در حالی که از نظر علمی قابل انکار نیست و علم غیب از این دست معارف است. در موضوع ارتباط با حقایق غیبی و نیز محدوده آن بحثهایی در گرفته است و برخی شبهاتی را به اصل بحث یا به چگونگی آن وارد کردهاند»[۲۳].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی در مقاله «علم غیب امام» در این باره گفته است:
«منظورمان از غیب آن مجموعهای از عالم میباشد که از ادراک عموم مردم مخفی است؛ یعنی در زندگی متعارف و عادی انسانها، مجموعهای از اطلاعات وجود دارد که بین همه مشترک است و بهوسیله ابزارهای ظاهری "حواس پنجگانه" و تفکر بهدست میآید. ادراک ماورای این مسائل را معمولاً به ادراکات غیبی تعبیر میکنند البته معمولاً به اینشرط که از طریق نوعی حس باطن به دست آید، و نه با تفکر و تیزهوشی. لذا غیب مرز مشخص و دقیقی در این بحث ندارد. حتی برخی از انسانهای عادی، گاهی خوابهای صادقه میبینند و حرفهای خاصی میزنند و مقداری علومشان با علوم دیگران متفاوت است و بعضیها ضعیفتر هستند و از همین مقدار علم هم محرومند؛ ولی اگر کسی دارای دریافتی، ماورای دریافتهای عمومی باشد، میگویند فلانی علم غیب دارد و این حداقل معنای "علم غیب" است و اختصاصی هم به ائمه (ع) و اولیاء الهی ندارد، حتی اختصاص به انسانهای خوب هم نداشته و چهبسا در بعضی از انسانهای بد هم وجود دارد».[۲۴]
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«بله! نوعی علم غیب بهشمار میآید؛ اما علم غیب مشترکی هست که آن را الهام مینامیم. مراتبی از این الهام برای افراد غیر معصوم هم شدنی است؛ موارد روشنتر آن را در عرفا میتوان دید. اینها تاییدهای خدایی است برای اینکه امید از زندگی بندگان خوب خدا نرود؛ عنایتهای ویژهای است که باعث امید دادن و تقویت ایمان میشود. آیه شریفهای در رابطه با مؤمنین، میفرماید: ﴿لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ ﴾ [۲۵] یا ﴿ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ ﴾ [۲۶]؛ نزول سکنیه، در واقع نشان میدهد که خدا عنایتهای ویژهای به بندگان خودش دارد. باید توجه داشت که الهام درجات گوناگونی دارد که بالاترین درجه از آنِ ائمه (ع) بوده و برای همگان حجت است. حتی مادران هم، مراتبی از الهام را دارا هستند؛ اما این نوع الهامها همراه با عصمت نیست و از لحاظ رتبی بسیار پایین از الهاماتی است که بر ائمه (ع) میشود»[۲۷].
|
۶. آقای موسوی (پژوهشگر مجمع جهانی اهل بيت)؛ |
---|
آقای سید عبدالرحیم موسوی حصینی، در کتاب «آگاهی امامان از غیب» در اینباره گفته است:
«نوع انسان استعدادها و تواناییهایی دارد که میتواند عناصر غیبی را که در او و نیز در هستی به ودیعه گذاشته شده است در راستای آبادانی و سازندگی به کار گیرد. بنابراین انسان به توجه به عالم غیب و آگاهی از آن نیاز دارد زیرا با شئون خلافت مرتبط است. قرآن کریم از ما میخواهد که با سنتهای الهی به عنوان وسیلهای که واقعیتهایی را که هنوز اتفاق نیفتاده است و در پیشرفت انسان به سوی کمال نقش دارد، برای ما آشکار میکند آشنا شویم، زیرا آگاهی از سنتها و شرایط آن، انسان را در موقعیتی قرار میدهد که قادر بر تعیین سرنوشت و مسلط بر آن باشد و بتواند آنچه در خور زندگی اوست با اطمینان برگزیند. بدین ترتیب انسان با تکیه بر ثابت بودن سنتهایی که وحی معرفی میکند، آگاهانه تلاش میکند تا شرایط و اسباب آنها را فراهم کند. بنابراین شناختن سنتها و شرایط آن امری اکتسابی است اما با این حال یک عامل غیبی نیز به شمار میرود. به عبارت دیگر سنتها با ایمان به غیب مرتبط هستند، چه مسأله غیب را بپذیریم و چه نپذیریم، دامنه سنتها تا نیتهای قلبی و مشاعر و احساسات موجود در زندگی مردم نیز کشیده شده است. انسان با علم اکتسابی نمیتواند معارف الهی تأثیرگذار در زندگی همه انسانها را کاملا بشناسد، در حالی که حرکت هستی به سوی غایتهای بزرگ، در هر دو بعد غیبی و حسى، به این سنتها و معارف مرتبط است. گذشته از ناتوانی علم اکتسابی در دست یافتن به سنتها و معارف الهی این علم نه میتواند اسرار تشریعی را کشف کند و نه میتواند از اسرار تکوینی جاری در این جهان پهناور پرده بردارد، زیرا احاطه به همه امور تنها با علم خدادادی ممکن است. دانشی که فرد یا گروه کسب میکند، محدود به زمان و شرایط گذرا است و نمیتواند به همه مسائل احاطه کامل پیدا کند و بنابراین ناقص است و نقشی که ایفا میکند نیز ناقص است در حالی که اراده الهی به علم کامل تعلق گرفته است. این محدودیتها حتی در قلمروها و عرصههای عالم مادی نیز مطرح است، چه رسد به عالم پهناور غیب. بنابراین نوع انسان نیازمند علم خدادادی است که تنها با شیوهها و راههای الهی مانند وحی، الهام، نقش بستن در قلب و آموختن از کسی که به او وحی میشود به دست میآید و با آن میتوان کل حرکت تاریخ را درک کرد»[۲۸].
|
۷. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای محمد نظیر عرفانی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در اینباره گفته است:
«از روایات مختلفی استفاده میشود که ائمه (ع) دارای علومی هستند که از سنخ علوم متعارف نیست. این علوم به وسیله الهام و چیزی شبیه آن به آنان القاء میشده است، ولی این وحی رسالی و تشریعی نبوده است، علامه طباطبایی میفرماید: ادب دینی اقتضا میکند که در مورد غیر پیامبران الهی آن را وحی ننامیم. بلکه در واقع الهام میباشد، مانند الهامی که به حواریون حضرت عیسی (ع) یا به مادر حضرت موسی (ع) برای نجات فرزندش انجام گرفته بود که در برخی از روایات از آن تعبیر به الهام و در مواردی تعبیر به قذف یا القاء در قلوب شده است»[۲۹].
|
۸. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» اینباره گفته است:
|
۹. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی. |
---|
پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«نفس انسان از شأن و استعدادی برخوردار است که میتواند به مقام و منزلتی برسد که با خزائن علم الهی اتصال و ارتباط پیدا کند. در پی اتصال با خزائن علم الهی از بخشی از امور ثبت شده در آن جا آگاه شود. معتقدیم که انسان کامل مانند پیامبر و امام دارای چنین مقام و مرتبتی است؛ دلیل این مطلب علاوه بر براهین عقلی روایات متواتری است که در منابع روایی وجود دارد. اما فارغ از افراد متعددی که ادعای واهی پیشگویی یا خبر از غیب را دارند، افرادی هم هستند که این علم را دارند. این گونه افراد به چند بخش تقسیم میشوند: برخی به واسطه پیروی از مسیر انبیا و تهذیب نفس خویش امکان درک برخی حقایق عالم را پیدا میکنند، مانند بعضی از علما و بزرگان دین؛ در این موارد وضوح و شفافیت و درستی نظر آنها بیشتر از سایر موارد است. اینان به نوعی قدرت درک برخی امور غیبی را دارند. در این مرتبه از علم غیب و پیشگویی آینده، سایر افراد راهی نداشته، از آن بهرهمند نیستند، گروهی دیگر هم هستند که از کودکی دارای امتیازات خاص روحی بوده و در برخی مسایل قدرت درک برخی حوادث آینده را دارند؛ در مورد این افراد معدود که نام برخی در تاریخ آمده، این حالت همانند ذکاوت ذاتی برخی افراد عنایتی خدادادی است، اما بسیار محدود و غیر قابل اعتماد و غیر منتظره است. تنها در برخی حالات و موارد ناخواسته چنین حالتی به فرد دست میدهد و مطابق با واقع در میآید. اما افراد دیگری هم هستند که به واسطه ارتباط با موجوداتی نظیر اجنه که قابلیت درک امور مخفی و ناشناخته شان بیش از انسانهاست، از پارهای از امور مخفی مانند اشیای گم شده و مانند آن مطلع میگردند که خبر از آینده و پیشگویی در این نوع یا ناممکن و یا بسیار نادر و محدود است؛ شاخصه مهم این موارد، محدودیت این نوع علم و ادراکهاست که تنها در خصوص امور نازل مادی و مانند آن است، زیرا جنیان و شیاطین از دسترسی به اسرار عالم غیب و ملکوت بازداشته شدهاند. از مجموع این نکات میتوان به این نکته مهم رسید که آگاهی از غیب مراتب و درجاتی دارد که برخی از مراتب و درجات آن تنها در محدوده علم خداوند و افراد معدودی است که از جانب خداوند اذن داشته باشند مانند انبیا و اولیای الهی. دیگر موجودات را به درک این حقایق کمترین راهی نیست. در نتیجه مهمترین تفاوت علم غیب معصومان با افراد عادی، محدودیت و جزیی بودن علم افراد عادی است؛ به علاوه تفاوت مهم دیگر بین پیشگوییهای معصومان و افراد عادی که نام بردیم، علاوه بر محدودیت علم، این است که، علم انبیا و ائمه به واسطه ارتباط با حقیقت علم الهی تخلفبردار نیست. در آن تردید و تشکیکی راه ندارد، در حالی که در علوم دیگر افراد نمیتوان یقین به درستی و واقعیت کرد و بر آنها اعتماد کامل نمود»[۳۱]. |
پرسشهای وابسته
- منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا برهان میتواند راه آگاهی به غیب باشد؟ (پرسش)
- علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا معصومان کتابی داشتند که نامهای پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم غیب پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم غیب با خاتمیت منافات دارد؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ به مادر موسی الهام کردیم که کودک خود را شیر ده؛ سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ منشور جاوید، ج۱۰، ص ۳۹.
- ↑ به مادر موسی (ع) وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز ونترس و محزون مباش ما او را به تو برمیگردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ منشور جاوید، ج۱۰، ص۶۴- ۷۶.
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵.
- ↑ فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!؛ سوره فصلت، آیه ۳۰.
- ↑ و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند؛ سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ مفتاح الفلاح، ص۱۸۲.
- ↑ تفسیر سوره مبارکه قصص
- ↑ «در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید* زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است»؛ سوره زلزله، آیه ۴و۵.
- ↑ سوره نحل، آیه ۴۹.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۴۴.
- ↑ سوره فصلت، آیه ۱۱.
- ↑ سوره زلزال، آیه۵.
- ↑ سوره نحل، آیه۶۸.
- ↑ «آن هنگام که به مادرت آنچه بایست وحی میشد وحی کردیم که او را در صندوقی بگذار و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او فرعون او را بر دارد و بر تو از خویش مهری افکندم و خواستم تا زیر نظر من پرورده شوی»سوره طه، آیه ۳۸و۳۹.
- ↑ و از قرآن فرو میفرستیم؛ سوره اسراء، آیه ۸۲.
- ↑ وبگاه بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء
- ↑ تفسیر تسنیم جلد پنجم
- ↑ «يعنى اگر علم اليقين داشته باشيد بدون شك دوزخ را نيز خواهيد ديد»سوره تکاثر آیه۵.
- ↑ شریعت در آیینه معرفت ص۱۴۲
- ↑ علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص٣٢٨
- ↑ علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰.
- ↑ علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
- ↑ گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است؛ سوره مجادله، آیه: ۲۲.
- ↑ آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد؛ سوره توبه، آیه: ۹.
- ↑ مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ آگاهی امامان از غیب، ص ۲۹.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۸۵.
- ↑ جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی
- ↑ مرکز پاسخ گویی به سؤلات دینی