آیا غیبت امام مهدی با قاعده لطف منافات دارد؟ (پرسش)
آیا غیبت امام مهدی با قاعده لطف منافات دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ شیعه |
مدخل بالاتر | امام مهدی - قواعد کلامی |
مدخل اصلی | غیبت امام مهدی - قاعده لطف |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا غیبت امام مهدی با قاعده لطف منافات دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث شیعه است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی شیعه مراجعه شود.
تبیین شبهه
شیعیان از سویی با تکیه بر قاعده لطف، تعیین امام را از جانب خدا لطف الهی میدانند و از سوی دیگر معتقدند دوازدهمین امامشان غایب است، در غیبت امام چه لطفی نسبت به مسلمانان است؟! اساساً امام غایب چه سودی میتواند داشته باشد و این غیبت طولانی چه فایدهای دارد؟!
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین مهدی رستمنژاد، در کتاب «پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه» در اینباره گفته است:
«در این باره تذکر چند نکته ضروری است:
نکته نخست: از لطف تکوینی وجود معصوم که بگذریم، خداوند همواره لطفش بر بندگانش گسترده است؛ ولی گاه مصالحی اقتضا میکند اولیایش را از باب لطف، از دیدگاه امتش پنهان کند. این هم خودش لطف دیگری است و منافاتی با لطف مطلق خدا ندارد، چنانکه در برههای از زمانهای گذشته در فرستادن پیامبران، فترت و انقطاعی حاصل میشد، ولی این کار مانع لطف خداوند نبود. قرآن میفرماید: ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ﴾[۱]. برابر نقل قرآن، عیسی مسیح(ع) از دیدگاه امتش پنهان شد[۲]. این غیبت، بر اساس قول مشهور علمای اسلام، تا آخر الزمان هم ادامه دارد، موسی(ع) نیز پیامبر خداست، ده سال از امت خویش فاصله میگیرد و در مدین نزد شعیب(ع) به سر میبرد[۳]. امام کاظم(ع) هم امام است؛ ولی سالها در زندان به سر میبرد[۴]. هیچ یک از اینها خلاف قاعده لطف نیست؛ مثال امام عصر(ع) نیز از همین دست است. اگر آن حضرت بنابر مصالحی، تا فراهم شدن شرایط، از نظرها پنهان بماند، این به معنای تعطیلی لطف خداوند نیست، چنان که درباره دیگر اولیای الهی چنین نبود.
نکته دوم: ظهور لطف الهی، نیاز به زمینه مساعد دارد. اگر شرایط آماده باشد لطف الهی به صورت آشکار به خلائق میرسد؛ ولی اگر چنین شرایطی مهیا نباشد، لطف الهی تعطیل نمیشود بلکه به صورت پنهان به خلایق میرسد. از این رو، قرآن دو نوع ولیّ الهی را معرفی میکند؛ ولیّ ظاهر که میان مردم زندگی میکند و مردم وی را میشناسند و ولیّ غایب که از چشمها پنهان است و مردم وی را نمیشناسند. قرآن در سوره کهف از وجود چنین ولیّ غایبی پرده برداشته است. قرآن تعریف میکند که مصاحب موسی، کشتی سالم را برای حفظ آن سوراخ میکند، دیوار مخروبه را برای حفظ گنج و رساندن آن به صاحبانش تعمیر میکند و جان بچهای را برای کمک به پدر و مادرش میگیرد، او نمونهای از ولیّ غایب خدا بود که حتی موسی(ع) صاحب شریعت هم وی را نمیشناخت و از رمز و راز کارش اطلاع نداشت[۵]. بیان قرآن نشان میدهد ولیّ غایب با اینکه میان مردم به کارهای سودمندی اشتغال دارد، کسی از وجود وی خبر ندارد؛ بنابراین غایب از نظر بودن به معنی عدم لطف نیست بلکه همچنان لطف الهی از طریق ولیّ غایبش بر سر امت جریان دارد.
شبیه این مطلب را در داستان یوسف نبی(ع) نیز میخوانیم، وی به برادرانش از سر لطف کمک میکند؛ ولی آنان وی را نمیشناختند[۶]. از این روست که در روایات هم، فایده امام غایب به مثابه خورشید پشت ابر تشبیه شده است؛ یعنی با اینکه خورشید پشت ابر، به صورت مستقیم دیده نمیشود به اهل زمین، گرما، حرارت و نورش را ارزانی میدارد. برابر نقل، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهِ وَ يَنْتَفِعُونَ بِوَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَابٌ»؛ «آری! به خدایی که مرا به نبوت برگزید سوگند! مردم از او (امام غایب) سود خواهند برد و از نور ولایتش در زمان غیبت، بهره خواهند گرفت، به سان بهره بردن از خورشید آنگاه که پشت ابرها قرار گیرد»[۷]. ممکن است ما نحوه بهرهمندی از لطف امام را نفهمیم؛ ولی این به این معنی نیست که لطفی از او به ما نمیرسد. آیا در داستان موسی(ع) و خضر، آن دو یتیم هیچ وقت توانستند بفهمند چه لطفی از طرف مصاحب موسی(ع) (خضر) نصیب آنها شده است؟! آیا صاحبان کشتی هیچ وقت توانستند بفهمند که چه کسی چنین لطفی در حقشان روا داشت که باعث شد کشتی آنها از غصب در امان بماند؟! آیا آن پدر و مادر که فرزندشان را از دست دادند هیچ وقت فهمیدند که چه خیر بزرگی از سوی خضر نصیب آنها شد؟! بنابراین، اینکه گفته میشود امام عصر، غایب است، این به این معنی نیست که امام، منفصل از جوامع انسانی است، بلکه آن حضرت به صورت ناشناس در جمع امت زندگی میکند و در لباس ناشناس مشکلات امت را بدون آنکه شناخته شود، تا جایی که مصلحت اقتضا کند، حل و فصل مینماید.
نکته سوم: غیبت امام دارای مصالح و فوائد گوناگونی است که برخی از آنها عبارتاند از:
- امام مهدی(ع) مأموریت دارد تمام آموزههای اسلام را در همه جهان پیاده کند، عدالت و حق را در جوامع بشری گسترش دهد. پیاده کردن چنین برنامه جهانی بدون فراهم شدن شرایط و مقدمات آن عملاً امکان ندارد. یکی از مهمترین مقدمات، پیدا شدن حالت یأس و خستگی جهانیان از نظامهای مادی و بشری است. آن قدر باید این نظامات دنیوی بیایند و بروند تا بر همگان روشن شود که بشر با دست خود قادر به تأمین عدالت و امنیت خویش نیست. این یأس و سرخوردگی، جهانیان را برای یک انقلاب جهانی و بنیادین آماده میسازد، آنگاه امام، نقاب از چهره بر میکشد و جهان را پر از عدل و داد میکند. روشن است رسیدن به چنین نقطهای به گذشت زمان نیاز دارد.
- از سوی دیگر چنین حکومتی، به پیشرفت علوم و فناوریهای وسیعی نیاز دارد. وسایل ارتباط جمعی باید به قدری گسترش یابد که همه جهانیان با هر زبان و فرهنگی که باشند؛ پیام عدالت بخش اسلام را از امام بشنوند و بر اساس آن عمل کنند. رسیدن به این نقطه نیز نیازمند گذشت زمان طولانی است.
- یکی از دلایل و فوائد غیبت امام، فراهم شدن نیروهای انسانی مناسب برای چنین حکومت پهناوری است. بدیهی است برای پیشبرد چنین هدف بزرگی، به انسانهای بسیار کامل و فداکاری نیاز است که بتوانند روی شانههای نیرومند خویش این بار گران را حمل کنند.
اینها بخشهای کوتاهی از اسرار غیبت امام زمان(ع) است تا جهان و جهانیان به این ظرفیت و استعداد نرسند، ظهوری تحقق نخواهد یافت.
غیبت امام، نه تنها خلاف قاعده لطف نیست بلکه خداوند گاه از طریق اولیای غایبش لطفش را به بندگانش میرساند. مسئله غیبت تنها مختص امت اسلامی نیست بلکه در امتهای پیشین نیز نظایری داشته است. اعتقاد به غیبت عیسی مسیح(ع) و ظهورش در آخرالزمان از جمله باورهای رایج و مشهور در میان امت اسلام است. قضیه مصاحِب موسی(ع) در سوره کهف بیانگر این است که خداوند، اولیای غایبی دارد که به کارهای سودمند و مؤثری بین امت اشتغال دارند. سود رسانی و لطف، همواره به صورت آشکار و ظاهر، نبوده و نیست؛ بنابراین انکار مسئله غیبت و قاعده لطف نه عقلا و نه نقلا وجهی ندارد»[۸]
پانویس
- ↑ «ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن میگرداند تا نگویید نویدبخش و بیمدهندهای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیمدهندهای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۵۸.
- ↑ سوره قصص، آیات ۲۱ - ۲۵.
- ↑ المناقب، ج۴، ص۳۲۴؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۱۲، ص۴۱۷.
- ↑ ر.ک: ﴿فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا﴾ «و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
- ↑ سوره یوسف، آیات ۵۸ - ۶۲.
- ↑ کمال الدین، ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ رستمنژاد، مهدی، پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه ص ۳۵۳.