ابقع
در روایت درباره شام از سه پرچم، سه جریان و یا سه شخصیت نام برده شده که هر سه باطل و دشمن حق میباشند. این سه با هم درگیر میشوند که سفیانی هر دوی آنها را در نبردهایی شکست میدهد و بر کل شام مسلط میشود. بعد از شکست اصهب و ابقع عازم عراق میشود.
مقدمه
اصهب در لغت[۱] به معناى شتر سرخمو، شتر سفیدى که با سرخى آمیخته، و نام چشمه اى میان بصره و بحرین و به معناى دشمن است و به رومیان نیز از جهت رنگ چهره و دشمنى با اسلام گفته میشود.[۲]
ابقع نیز در لغت[۳] یعنی هر شیء سیاه و سفید، به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شورهزار و کسی که لباس وصلهدار و رنگارنگ بپوشد، گفته میشود.[۴] مراد از "ابقع" مردى سياه و سفيد است كه از دو جنس مختلف، و از نطفه مرد و زنى كه نژاد مختلف دارند و يكى سياه چهره و گندمگون و از عرب، و ديگرى سفيدپوست و از نژاد غير عرب است متولّد شده، و اصالتا شامى و مردى سرسپرده و نوكر اجنبى و از پست فطرتترين مردمان و مسيحى مرام، يا صهيونيست و يهودى مسلك است.[۵] ممکن است مراد از ابقع همان "افلق" باشد چرا كه "افلق" نيز (شامى) و پدرش از اهل "سوريه" و مادرش (فرنگى) و از اهل فرانسه و "پاريس" است و شايد بتوان گفت: مقصود از ابقع و اصهب و "ابرص" و "ابلق"، همان "افلق يهودى" است.[۶]
"اصهب" و "ابقع" دو رهبر مخالف سفیانى هستند که سفیانى بر آنها پیروز شده و بر منطقه تسلط مىیابد. روایات بسیارى حاکى از درگیرى بزرگ سفیانى با آنان در قرقیسیا، واقع در مرز سوریه، عراق و ترکیه است. این نبرد از جنگهاى بزرگ است که از پیش وعده داده شده، و انگیزه آن درگیرى و کشمکش بر سر گنجى است که در مجراى نهر فرات و یا نزدیک آن کشف مىشود.[۷] خروج ابقع در مصر و به دنبال دیده شدن ستاره دنبالهدار و کسوف خورشید و خسوف ماه خواهد بود و همه اینها نزدیکی ظهور روی خواهد داد.[۸] و اصهب کافر قیام نمىکند، جز به هنگام شدت یافتن فتنهها و کثرت حوادث و فجایع.[۹] در سه روايت، ابقع،[۱۰] و در روايتى، اصهب از مخالفان سفيانى برشمرده شدهاند كه همگى در جنگ با سفيانى شكست خواهند خورد.[۱۱]
اصهب و ابقع در روایات
برخی از روایاتی که در مورد اصهب و ابقع آمده، عبارتاند از:
- امام باقر (ع) فرمودند:[۱۲] «از شر اصهب ابرص پرهیز کن. پرسیدند: اصهب کیست؟ فرمود: ابرص. پس فرمود: از شر سفیانى نیز پرهیز کن و از شرّ آن عدّه از آل محمد که شذوذ دارند برحذر باش.»[۱۳] در این حدیث، اصهب و ابقع یک نفر معرفى شده است. در این حدیث به شیعیان امر شده تحت تأثیر تبلیغات اصهب و ابقع و سفیانى و شواذّ آل محمد قرار نگیرند و به سودشان شمشیر نزنند.[۱۴] منظور از شواذّ آل محمد افراد تکرو، کجرو، و فرصتطلبى هستند که از جهت نسبت به اهل بیت (ع) منسوبند ولى براى به دست آوردن حکومت به ادّعاهاى دروغین متوسّل میشوند تا بدین وسیله افراد مذهبى و با حرارت را به طرف خود جذب کنند.[۱۵]
- همچنین حضرت فرمودند:[۱۶] «فَأَوَّلُ أَرْضٍ تَخْرَبُ اَلشَّامُ ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عَلَى ثَلاَثِ رَايَاتٍ رَايَةِ اَلْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ اَلْأَشْهَبِ وَ رَايَةِ اَلسُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي اَلسُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ وَ يَقْتُلُهُ اَلسُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ مَعَهُ وَ يَقْتُلُ اَلْأَصْهَبَ»[۱۷] و...[۱۸].
به جز این روايت که معتبر است و از درگيرى سفیانی با ابقع و اصهب گزارش میدهد، ساير روايات علاوه بر اينكه خبر واحدند، اسناد معتبرى نيز ندارند. بنابراين، به محتواى آنها نمیتوان اطمينان كرد[۱۹].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- علامات خاصه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علامات عامه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور چه تعداد میباشند؟ (پرسش)
- در روایات درباره نشانههای ظهور چه کلماتی استعمال شده است؟ (پرسش)
- آیا نشانههای ظهور جنبه نمادین دارد؟ (پرسش)
- مؤلفههای شناخت علائم ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا تطبیقدادن نشانههای ظهور با افراد و حوادث جامعه صحیح است؟ (پرسش)
- آیا برخی علائم با ظهور امام مهدی همزمان میشود؟ (پرسش)
- آیا خروج ابقع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- چه فرقی بین نشانههای ظهور و شرایط ظهور است؟ (پرسش)
- مراد از نشانههای پراکنده ظهور چیست؟ (پرسش)
- تفاوت علائم ظهور و نشانههای قیامت چیست؟ (پرسش)
- آیا نشانه های ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟ (پرسش)
- اینکه بعضی از نشانه های ظهور به وقوع پیوسته آیا نمی تواند نشانه ای از نزدیک بودن قیام امام مهدی باشد؟ (پرسش)
- چگونه میتوان علامات ظهور را که متضمن پیشگویی است صحیح دانست؟ (پرسش)
- میزان صحت نشانههای ظهور تا چه اندازه است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای مادی و معنوی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چند علامت دیگر تا ظهور امام مهدی باقی مانده است؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانههای و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چه راه صحیحی در بررسی نشانههای ظهور پیشنهاد میکنید؟ (پرسش)
- آیا روایات نشانههای ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
- چه علاماتی در عصر ظهور امام مهدی اتفاق خواهد افتاد؟ (پرسش)
- آیا تا امروز نشانههای ظهور امام مهدی پدید آمدهاند یا خیر؟ (پرسش)
- چه آثاری در نقل نشانه های ظهور است؟ (پرسش)
- فرق بین علایم ظهور با اشراط الساعة چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور اصغر و اکبر چیست؟ (پرسش)
- آیا علایم قریب برای ظهور با اینکه امام مهدی به طور ناگهانی ظهور میکند منافات دارد؟ (پرسش)
- آیا روایات نشانه های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
- آیا تا امروز نشانه های ظهور امام مهدی پدید آمده اند یا خیر؟ (پرسش)
- تمایز نشانههای ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ (پرسش)
- رابطه نشانههای برپایی قیامت و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا وجود فتنه از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- نشانههای نزدیک بودن ظهور چیستند؟ (پرسش)
- در سال ظهور چه فتنههایی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- آیا اختلاف حسنی و اموی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مغربی و جمله به مصر و شام از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایت بنی العباس و مروانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف ترک و روم از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج عوف سلمی از کریت از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شخصی از اولاد شیخ از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مردی ضعیف از موالی به مدافعه سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج ربیعی و جرهمی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سپاهی از کوفه به شام از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج حسینی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایاتی از مشرق یا دورترین بلاد مشرق از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از کوفه از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شعیب بن صالح از سمرقند از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سید حسنی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج گیلانی و احتمال انطباق او بر حسنی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مردی از اولاد جعفر از بلاد جبل از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا جنگ گرگان و طبرستان از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایت آذربایجان از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال یا صائد بن الصائد از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- مقدمات قیام و ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا توقف خورشید از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ لسان العرب؛ اقرب الموارد؛ مجمع البحرین
- ↑ ر.ک: سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶
- ↑ لسان العرب، ماده (بقع)، ج۸، ص۱۷
- ↑ ر.ک: سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۹۷؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷
- ↑ ر.ک: هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۳۸
- ↑ ر.ک: هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۳۸
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷
- ↑ ر.ک: سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۹۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷؛ سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱؛ نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص۳۹۱، ب ۱۴، ح۶۷
- ↑ ر.ک: آیتی، نصرتالله، سفیانی از ظهور تا افول، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۰؛ ج ۵۲، ص ۲۷۸؛ «إتّق شرّ الأصهب الأبرص! قَالَ وَ مَا اَلْأَصْهَبُ قَالَ اَلْأَبْقَعُ قُلْتُ وَ مَا اَلْأَبْقَعُ قَالَ اَلْأَبْرَصُ وَ اِتَّقِ اَلسُّفْيَانِيَّ وَ اِتَّقِ اَلشُّذَّاذَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ.»
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷؛ سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶
- ↑ ر.ک: سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج ۲، ص ۹۹۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۷
- ↑ ر.ک: سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ـ۹۹۶
- ↑ نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص۳۹۱، ب۱۴، ح۶۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۷؛ بشارة الاسلام، ص۱۰۲؛ الامام المهدى، ص۲۲۴؛ «نخستین سرزمینى که در آن شورش و کشتار میشود سرزمین شام است که سه لشکر در آن با یک دیگر نبرد میکنند: اصهب؛ ابقع؛ سفیانى. این سه لشکر با یک دیگر میجنگند، پس سفیانى با ابقع درگیر میشود و او را با همه سپاهیانش میکشد، سپس اصهب را نیز از پاى درمیآورد.»
- ↑ «اولین سرزمینی که خراب خواهد شد شام است، اهل شام و دیگران به سه پرچم گرایش پیدا میکنند: پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفیانی».
- ↑ ر.ک: سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶؛ آیتی، نصرتالله، سفیانی از ظهور تا افول، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶
- ↑ ر.ک: آیتی، نصرتالله، سفیانی از ظهور تا افول، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶