تمایز نشانههای ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ (پرسش)
تمایز نشانههای ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / نشانهها و علائم ظهور |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
تمایز نشانههای ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی در کتاب «تأملی در نشانههای حتمی ظهور» در این باره گفته است:
«میان اصول حاکم و نشانههای ظهور وجوهی از تمایز وجود دارد که عبارتند از:
- اصول اصالت دارند و نشانهها مکملند: نشانههای ظهور در مقایسه با اصول و معیارها، جایگاهی فرعی و درجه دوم و به عبارت دیگر نقش متممگونه دارند و عملکرد مؤمنان در عصر غیبت، پیش از مستند بودن به نشانههای ظهور، باید در مرتبه نخست بر اساس اصول و ضوابط کلی دین باشد.
- اصول در همه شرایط به کار میآیند، نشانهها در شرایط خاص: در بسیاری از مواقع از آنجا که روایات علائم ظهور از ضعف سند یا عدم وضوح دلالت رنج میبرند، یا در تشخیص مصداق و تطبیق آن بر مورد خارجی تردید وجود دارد، روایات علائم ظهور قابل اعتماد نیستند، بلکه در عصر پر فراز و نشیب غیبت، هزاران رخداد اجتماعی وجود دارد که در روایات علائم ظهور به آنها اشارهای نشده است. بنابراین اگر بخواهیم از اصول حاکم و معیارهای کلی دین صرفنظر کرده و تنها به روایات علائم ظهور اکتفا کنیم، نمیتوانیم در رویارویی با این رخدادها موضع درستی اتخاذ نماییم. اما در همین شرایط با در دست داشتن هدایتها و معیارهای دین میتوانیم نسبت به رخدادهای اجتماعی موضع درستی برگزینیم. بنابراین جایگاه اصول و معیارهای دین در مقایسه با نشانههای ظهور جایگاهی بیبدیل است. از سوی دیگر، اگر روایات علائم ظهور از نظر سند و دلالت قابل اعتماد بودند و از نظر شفافیت تطبیق بر مصداق خارجی نیز مشکلی نداشتند، باز هنوز احتمال وجود مصداق دیگر میرود. یعنی هنوز این احتمال وجود دارد که در آینده نیز مصداق دیگری محقق شود که روایات بر او نیز قابل تطبیق باشند و مقصود واقعی امام همین مورد دیگر بوده و نه مصداق اول؛ مگر اینکه مجموعهای از نشانههای ظهور درکنار هم محقق شوند که در این صورت احتمال تکرار مصداق بسیار ضعیف خواهد بود. به عنوان نمونه، در شام کسی قیام کند و طبق روایات، پنج منطقه را تصرف نماید و در عراق و مدینه دست به کشتار بزند و در همان زمان مردی مصلح از یمن قیام کند و در خراسان نیز پرچم حقی افراشته شود و... که مجموعه این رخدادها ما را مطمئن میکند آنکه در شام قیام کرده، همان سفیانی است و آنکه در یمن قیام کرده همان یمانی روایات است و دیگری همان خراسانی روایات است. البته روشن است که باز در این مورد هم اگر بخواهیم منتظر بمانیم تا این مجموعه شکل گیرد و بعد بفهمیم که باید چه کنیم، فرصتهای بسیاری را از دست دادهایم، بلکه ممکن است کار از کار بگذرد؛ درحالی که اگر به معیارها و بینات و هدایتهای دین توجه کنیم، از همان آغاز این تحرکات و حتی پیش از تحقق آنها میدانیم باید چه کنیم و چه موضعی بگیریم. آنانکه میخواهند منتظر بمانند تا سفیانی، یمانی و خراسانی قیام کنند و بعد بفهمند باید چه کنند، مانند کسانی هستند که تا عمار به مسلخ نرود و کشته نشود، حق را تشخیص نمیدهند و بهراستی چقدر تفاوت است میان آنانکه پیش از شهادت عمارها با تکیه بر بینات و میزانهای دین میدانند علی برحق است و آنان که تا خون سرخ عمار بر زمین نریزد، بیدار نمیشوند!
- اصول را نمیتوان تفسیر نادرست کرد اما نشانهها را میتوان: نکته دیگری که اهمیت بیبدیل اصول و معیارهای کلی دین را در مقایسه با علائم ظهور نشان میدهد، این است که دستکم برخی از نشانهها قابلیت تفسیر و تأویل نادرست، یا مشابهسازی دارند؛ چنانکه معاویه کشته شدن عمار را اینگونه توجیه کرد که چون علی او را به میدان آورد، پس قاتل عمار، علی است. یا چنانکه در روایت آمده است، پس از ندای آسمانی که حادثهای معجزهآسا و بسیار شگفت است، شیطان با مشابهسازی، صیحهای خواهد زد و امر را بر بسیاری مشتبه خواهد کرد و جالب است که در روایات تصریح شده است کسانی از فتنه شیطان نجات خواهند یافت که اصول و معیارها را بدانند. تعبیر روایت چنین است: "ٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ إِنَّ فُلَاناً هُوَ الْأَمِيرُ وَ يُنَادِي مُنَادٍ إِنَّ عَلِيّاً وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ قُلْتُ فَمَنْ يُقَاتِلُ الْمَهْدِيَّ بَعْدَ هَذَا فَقَالَ إِنَّ الشَّيْطَانَ يُنَادِي إِنَّ فُلَاناً وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ لِرَجُلٍ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ قُلْتُ فَمَنْ يَعْرِفُ الصَّادِقَ مِنَ الْكَاذِبِ قَالَ يَعْرِفُهُ الَّذِينَ كَانُوا يَرْوُونَ حَدِيثَنَا وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ يَكُونُ قَبْلَ أَنْ يَكُونَ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُمْ هُمُ الْمُحِقُّونَ الصَّادِقُونَ."[۱]. چنانکه میبینیم بر اساس فرمایش امام صادق (ع) حتی تشخیص نشانههای ظهور با بازگشت به حقایقی همچون معیار گرفتن اهل بیت (ع) و اعتقاد به حقانیت آنانکه خود اصول و معیارهایی فراتر از نشانههای ظهورند قابل تشخیص خواهند بود.
- تقدم اصول برنشانهها در مقام تعارض از مطالب پیشگفته میتوان نتیجه گرفت که اگر میان اصول حاکم بر حرکت و نشانههای ظهور تعارضی درگیرد، مثلاً اگر معیارهای دینی از همراهی با یک جریان اجتماعی نهی کنند، ولی روایات علائم ظهور به پیوستن به آن دستور دهند، حتی اگر بتوانیم روایات را بر مصداق خارجی به صورت قطعی تطبیق کنیم، در این صورت اصول و ضوابط کلی مقدمند؛ زیرا اصول، ضوابطی کلی هستند که همهجایی، همیشگی و فراگیرند؛ اما نشانهها ناظر به مصداق خارجی و توصیههایی فرعی هستند. به تعبیر دیگر، اساساً نشانهها برای این گفته شدهاند که به کمک آنها بتوانیم همان معیارها و هدایتهای کلی دین را تشخیص دهیم و بر اساس آنها عمل کنیم. بنابراین در مقام تعارض، اصول و ضوابط مقدمند. آنچه گفته شد، میتواند حاوی این پیام باشد که وظیفه دانشمندان دینی در امر هدایت جامعه، در مرتبه نخست تکیه بر هدایتها و بینات دین است. دانشمندان دینی اگر میخواهند مردم را به انتظار و آمادگی ظهور برسانند و چشمه جوشان انتظار را پیوسته در اعماق جان شیعیان جاری سازند، باید بنیان این مهم را بر معارف عمیق دین، همچون توجه به قدر و منزلت انسان و استعدادهای پیدا و پنهان او و اوجهایی که برای او وجود دارد و میتواند به آن برسد و اضطراری که به حجت خدا - که آگاه به تمام راهها و آزاد از همه کششهاست - دارد تا اوجهایش را به او نشان دهد و او را در مسیر ابدیت تا رسیدن به سرمنزل مقصودش همراهی کند، بنا نهند.
- این نکتههای عمیق و نظایر آن، همان هدایتها و معیارهای دین هستند که آدمی اگر به آن توجه داشته باشد، لحظهای از امام خود غفلت نخواهد کرد و برای دیدن او لحظهشماری خواهد نمود و زندگی بدون او را خسارت خواهد دید؛ تنفس در دنیایی که امامش ظاهر نیست، برای او جانکاه و طاقتفرسا خواهد بود و تمام سرمایههایش را برای رسیدن به او هزینه خواهد کرد. برای کسی که به چنین نگاهی رسیده باشد، دیگر مهم نیست که آیا فلان علامت اتفاق افتاده است یا نه، تا با رخ دادن آن بیدار شود و امید به ظهور در دلش روشن گردد و جریان آمادگیاش آغاز شود. او پیش از اینها بیدار شده است و پیوسته در دلش به ظهور امید دارد و نهتنها جریان آمادگی برای درک محضر امامش آغاز شده است، بلکه این جریان از چنان شتابی برخوردار است که هیچ مانعی نمیتواند سد راه او شود. البته بر این نکته نیز باید تأکید داشت که این به معنای بیاهمیت بودن نشانههای ظهور نیست، بلکه تنقیح و پالایش روایات علائم ظهور و تبلیغ و ترویج آن در میان جامعه، امری مطلوب و مفید است؛ هم به این دلیل که در زمان جهل و غفلت از معیارها و نیز در زمان غبارآلود بودن فضا به کار میآیند و هم به دلیل اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم، گاه همین نشانهها دستآویز مدعیان فرصتطلب قرار میگیرند و به دروغ، علائم را بر خود یا دیگران تطبیق میدهند تا از این راه به مقصود خویش برسند. بنابراین برای شناسایی روایات صحیح از سقیم و ویژگیهای مربوط به هر یک از علائم و راههای تشخیص آن، در حد امکان باید تلاش کرد. اما باید توجه کرد که دین برای هدایت، در گام نخست بر معیارها و اصول تأکید دارد. بنابر این بجاست همت خود را مصروف آن کنیم و به علائم به اندازه قدر و منزلت خود بپردازیم، آنهم در پرتو اصول و نه بیشتر»[۲].
پرسشهای وابسته
- علامات خاصه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علامات عامه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور چه تعداد میباشند؟ (پرسش)
- در روایات درباره نشانههای ظهور چه کلماتی استعمال شده است؟ (پرسش)
- آیا نشانههای ظهور جنبه نمادین دارد؟ (پرسش)
- مؤلفههای شناخت علائم ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا تطبیقدادن نشانههای ظهور با افراد و حوادث جامعه صحیح است؟ (پرسش)
- آیا برخی علائم با ظهور امام مهدی همزمان میشود؟ (پرسش)
- آیا خروج ابقع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- چه فرقی بین نشانههای ظهور و شرایط ظهور است؟ (پرسش)
- مراد از نشانههای پراکنده ظهور چیست؟ (پرسش)
- تفاوت علائم ظهور و نشانههای قیامت چیست؟ (پرسش)
- آیا نشانه های ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟ (پرسش)
- اینکه بعضی از نشانه های ظهور به وقوع پیوسته آیا نمی تواند نشانه ای از نزدیک بودن قیام امام مهدی باشد؟ (پرسش)
- چگونه میتوان علامات ظهور را که متضمن پیشگویی است صحیح دانست؟ (پرسش)
- میزان صحت نشانههای ظهور تا چه اندازه است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای مادی و معنوی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چند علامت دیگر تا ظهور امام مهدی باقی مانده است؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانههای و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چه راه صحیحی در بررسی نشانههای ظهور پیشنهاد میکنید؟ (پرسش)
- آیا روایات نشانههای ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
- چه علاماتی در عصر ظهور امام مهدی اتفاق خواهد افتاد؟ (پرسش)
- آیا تا امروز نشانههای ظهور امام مهدی پدید آمدهاند یا خیر؟ (پرسش)
- چه آثاری در نقل نشانه های ظهور است؟ (پرسش)
- فرق بین علایم ظهور با اشراط الساعة چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور اصغر و اکبر چیست؟ (پرسش)
- آیا علایم قریب برای ظهور با اینکه امام مهدی به طور ناگهانی ظهور میکند منافات دارد؟ (پرسش)
- آیا روایات نشانه های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
- آیا تا امروز نشانه های ظهور امام مهدی پدید آمده اند یا خیر؟ (پرسش)
- تمایز نشانههای ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ (پرسش)
- رابطه نشانههای برپایی قیامت و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا وجود فتنه از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- نشانههای نزدیک بودن ظهور چیستند؟ (پرسش)
- در سال ظهور چه فتنههایی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- آیا اختلاف حسنی و اموی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مغربی و جمله به مصر و شام از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایت بنی العباس و مروانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف ترک و روم از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج عوف سلمی از کریت از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شخصی از اولاد شیخ از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مردی ضعیف از موالی به مدافعه سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج ربیعی و جرهمی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سپاهی از کوفه به شام از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج حسینی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایاتی از مشرق یا دورترین بلاد مشرق از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از کوفه از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شعیب بن صالح از سمرقند از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سید حسنی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج گیلانی و احتمال انطباق او بر حسنی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مردی از اولاد جعفر از بلاد جبل از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا جنگ گرگان و طبرستان از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایت آذربایجان از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال یا صائد بن الصائد از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- مقدمات قیام و ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا توقف خورشید از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ زراره میگوید از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: ندادهندهای از آسمان ندا میدهد که "فلانی امیر است" و ندادهندهای ندا میدهد که "همانا علی و شیعیانش رستگارانند." پرسیدم: با این حال، چه کسی با مهدی (ع) میجنگد؟ فرمود: شیطان ندا سر میدهد: "همانا فلانی - مردی از بنیامیه - و شیعیانش رستگارانند." عرض کردم: چه کسی راستگو را از دروغگو تشخیص میدهد؟ فرمود: کسانی که پیش از آن، احادیث ما را روایت میکردند و پیش از اینکه باشد میگفتند: خواهد بود و میدانستند، که همانا آنان برحق و راستگویند؛ الغیبة للنعمانی، باب۱۴، ح۲۸، ص۲۷۲ .
- ↑ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۲۲ - ۲۷.