آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / نشانهها و علائم ظهور |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
پاسخ نخست
آیتالله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در اینباره گفته است:
«این سه رایت از رایات مهم است و از همه مهمتر و حزبشان از همه قویتر، افرادشان از همه بیشتر، سفیانی در میان رایت مغرب از همه عظیمتر و شدیدتر و خراسانی در میان رایات مشرق از همه قویتر و مهیبتر و یمانی در میان رایات جنوب و اهل قبله با صولتتر و لهذا از این سه رایت از همه بیشتر یاد شده.
رایت یمانی و خراسانی، رایت هدایت و حق است و رایت سفیانی، رایت ضلالت و باطل است و آن دو با سفیانی خواهند جنگید و شکست سفیانی با این دو است مخصوصا یمانی و خروج این سه از علامات مهمه مسلمه است و در چند حدیث محتوم بودن یمانی و سفیانی ذکر شده. اما خراسانی اگرچه چندان تصریح به محتومیتش نشده اما آنقدر اخبار بسیار است درباره او که از یمانی بیشتر است. حتی اینکه در اخبار عامه نیز بسیار ذکر رایت خراسانی شده، بههرحال حضرت باقر و صادق (ع) فرمودند: "خروج این سه در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود"[۱].
و حضرت صادق (ع) فرمود: "یمانی و سفیانی مانند دو اسب مسابقه است (چون در یک روز خروج میکنند و هر دو به جانب کوفه میشتابند)"[۲].
و امیر المؤمنین (ع) فرمود: "یمانی و خراسانی مانند دو اسب مسابقه بر یکدیگر سبقت گیرند، تا در کوفه با لشکر سفیانی بتازند و بر وی ظفر یابند"[۳].
- رایت یمانی: حضرت صادق (ع) فرمود: "هیچ رایتی با هدایتتر از رایت یمانی نیست"[۴] و حضرت باقر (ع) نیز نظیر این فرمود، و فرمود: "زیراکه او دعوت میکند به سوی صاحب شما، پس هرگاه یمانی خروج کند حرام است، بر هر مسلمانی بیع سلاح (یعنی باید سلاح را برای خود حفظ کند) و هرگاه یمانی خروج کند پس کوچ و نهضت کن به سوی او، زیراکه او رایت هدایت است و حلال نیست برای هیچ مسلمانی اینکه بر وی بپیچد (یعنی با او معارضه کند)، پس هرکس چنین کند، پس او اهل آتش است زیراکه او دعوت میکند به سوی صراط مستقیم"[۵].
پوشیده نباشد که آنچه از حدیث استفاده میشود آن است که مخالفت و معارضه با وی جایز نیست، اما صریح در وجود نصرت و متابعت نیست، ولی رخصت در متابعت را میرساند، چنانکه درباره خراسانی خواهد آمد.
حضرت صادق (ع) یمانی را شکننده چشم سفیانی معرفی فرمود و از حدیثش ظاهر میشود که محل خروجش صنعاء یمن است، فرمود: "سفیانی کجا خواهد بود؟ و حال اینکه هنوز شکننده چشم او از صنعاء یمن خروج نکرده"[۶].
در خبر سطیح اگرچه اعتباری به خبر او نیست، گفته: ملکی از صنعاء یمن خروج کند روی او سفید مانند پنبه، اسم او حسین است یا حسن، به خروج او عمر فتنهها تمام شود، پس در آن وقت مبارک زکی و هادی و مهدی و سید علوی ظاهر گردد[۷].
امیر المؤمنین (ع) در وصف لشکر او و خراسانی فرمود: "در بین اینکه لشکر سفیانی در کوفه مشغول قتل و غارت هستند ناگهان سواران یمانی و خراسانی مانند دو اسب مسابقه بر یکدیگر سبقت گیرند و لشکر ایشان غبارآلود و موپریشان جوانانی هستند از اصلاب خالص در عرق تشیع، هرگاه نظر کنی به باطن پای یکی از ایشان میبینی، مانند تیر تراشیده آماده برای پیکار و پر، میگوید دیگر بعد از امروز خیری برای ما در مجلس و زندگی نیست، بار خدایا ما توبهکنندگان به سوی تو، ایشانند آن ابدالی که خداوند وصف ایشان و نظیرهای ایشان را از آل محمد (ص) در کتاب عزیز خود کرده[۸] ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾[۹].
- رایت خراسانی: آنچه وجه مشترک بود مابین او و یمانی از وقت خروج و موافقت با یکدیگر در مقصد و وصف لشکریانش در فصل یمانی گذشت و اما آنچه مخصوص خراسانی است این است که:
اولا: بدان که از طرف مشرق یعنی بلاد شرقی ایران تا سرحد چین رایتهای متعدد خواهد بود، رایت خراسانی یکی از آن رایتها است و مهمتر از همه آنها است و به این اعتبار از همه آنها به رایات شرقی تعبیر شده.
ثانیا: باید دانست که رایت خراسانی سه تا است، یعنی سه مرتبه قیام و نهضت برای او است و از هر سه در اخبار بسیاری یاد شده دو تای از آن گذشته:
یکی: بیرقهای سیاه ابو مسلم از خراسان برای تشکیل دولت بنی العباس.
دوم: رایت مغول که از ناحیه خراسان آمد و عاقبت دولت بنی العباس را برهم زد و لذا در بعضی اخبار است که رایات از قبل خراسان دو رایت است، یکی به نفع بنی العباس و دیگری بر ضرر ایشان.
و اما سوم: باقیمانده و او است که متصل به ظهور است و مبارزهکننده با سفیانی و بنی العباس هر دو هست. حضرت باقر (ع) فرمود: "رایتی است از خراسان رو آورد تا به ساحل دجله فرود آید"[۱۰].
ایضا فرمود: "بیرقهای سیاهی که از خراسان خروج میکند به کوفه نازل خواهند شد، پس چون مهدی ظاهر شود (در مکه) بیعت خود را به سوی آنها خواهد فرستاد"[۱۱]. و در فصل بنی العباس بر دست خراسانی و سفیانی خواهد بود، او از مشرق و او از مغرب و این دو احدی از ایشان را باقی نخواهند گذاشت"[۱۲].
و ایضا آن حضرت فرمود: "در بین اینکه لشکر سفیانی در کوفه مشغول قتل و غارت باشند، بیرقهائی از طرف خراسان برسند که منزلها را به سرعت طی کنند و با ایشان چند نفر از اصحاب قائم (ع) باشد"[۱۳]. اما هویت صاحب و سردار این رایت و محل خروج او آنچه به نظر این حقیر میرسد آن است که چند رایت از نقاط مختلفه شرق قیام خواهد کرد و مجتمع آنها خراسان است و همه با یکی خواهند شد و از خراسان قیام خواهند کرد.
- یکی: از سجستان یعنی سیستان: معروف بن خربوذ گفت: "هر وقت بر حضرت باقر (ع) وارد میشدیم، میفرمود: خراسان خراسان! سجستان- سجستان! گویا ما را مژده میداد"[۱۴]. پس معلوم میشود که رایتی از سجستان بلند خواهد شد. و در جلد ۱۴ "بحار" از کتاب "تاریخ قم" حضرت صادق (ع) فرمود: "خراسان- خراسان، سجستان- سجستان، گویا میبینیم این دو را که سوار بر شتران شده و سرعت میکنند به سوی قم"[۱۵]. اما به چه قصدی میروند معلوم نیست؟
- دوم: رایاتی از مشرق یا دورترین بلاد مشرق، شیلا: حضرت باقر (ع) به ابی خالد کابلی فرمود: "گویا میبینم قومی را که در مشرق خروج کردهاند، حق را مطالبه میکنند پس به ایشان داده نمیشود، باز مطالبه حق میکنند و به ایشان داده نمیشود، پس چون چنین ببینند شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند، آنگاه آنچه میخواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا اینکه قیام کنند و نخواهند داد دولت را مگر به صاحب شما، کشتههای ایشان شهدایند، آگاه باشید اگر من آن زمان را درک میکردم خود را برای صاحب این امر نگاه میداشتم"[۱۶].
از این عبارت استفاده میشود که نصرت این رایت جائز است مانند رایت یمنی و لکن حفظ خود را برای امام (ع) بهتر است. و در "الزام الناصب" از "اربعین میرلوحی" از فضل بن شاذان از حضرت باقر (ع) مانند این روایت را نقل کرده، اما با تفصیلی بیشتر و چون مشابه باهم است ظاهرش این است که یک حدیث است و در یک مورد است نهایت تفصیلش بیشتر است، فرمود: "گویا میبینم قومی را که خروج کردهاند از دورترین بلاد مشرق از شهری که او را شیلا گویند، حق خود را از اهل چین طلب کنند و به ایشان ندهند، باز طلب کنند و به ایشان ندهند، پس چون چنین بینند شمشیرهای خود را بر دوش نهند، پس راضی توجه کنند و خراسان را از اهلش مطالبه کنند و به ایشان ندهند، پس او را از اهلش بگیرند و آنان اراده دارند که ملک را ندهند مگر به صاحب شما"[۱۷].
و از همان "اربعین میرلوحی" از امیر المؤمنین (ع) فرمود: "هرگاه قیام کند، قیامکننده به خراسان همان کس که از چین و ملتان آمده، سفیانی لشکری به سوی وی بفرستد پس غلبه بر وی نکند"[۱۸]. در این حدیث تقریبا تصریح شده به اینکه قیامکننده از خود خراسان نیست»[۱۹].
پرسشهای وابسته
- علامات خاصه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علامات عامه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور چه تعداد میباشند؟ (پرسش)
- در روایات درباره نشانههای ظهور چه کلماتی استعمال شده است؟ (پرسش)
- آیا نشانههای ظهور جنبه نمادین دارد؟ (پرسش)
- مؤلفههای شناخت علائم ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا تطبیقدادن نشانههای ظهور با افراد و حوادث جامعه صحیح است؟ (پرسش)
- آیا برخی علائم با ظهور امام مهدی همزمان میشود؟ (پرسش)
- آیا خروج ابقع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- چه فرقی بین نشانههای ظهور و شرایط ظهور است؟ (پرسش)
- مراد از نشانههای پراکنده ظهور چیست؟ (پرسش)
- تفاوت علائم ظهور و نشانههای قیامت چیست؟ (پرسش)
- آیا نشانه های ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟ (پرسش)
- اینکه بعضی از نشانه های ظهور به وقوع پیوسته آیا نمی تواند نشانه ای از نزدیک بودن قیام امام مهدی باشد؟ (پرسش)
- چگونه میتوان علامات ظهور را که متضمن پیشگویی است صحیح دانست؟ (پرسش)
- میزان صحت نشانههای ظهور تا چه اندازه است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای مادی و معنوی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چند علامت دیگر تا ظهور امام مهدی باقی مانده است؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانههای و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چه راه صحیحی در بررسی نشانههای ظهور پیشنهاد میکنید؟ (پرسش)
- آیا روایات نشانههای ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
- چه علاماتی در عصر ظهور امام مهدی اتفاق خواهد افتاد؟ (پرسش)
- آیا تا امروز نشانههای ظهور امام مهدی پدید آمدهاند یا خیر؟ (پرسش)
- چه آثاری در نقل نشانه های ظهور است؟ (پرسش)
- فرق بین علایم ظهور با اشراط الساعة چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور اصغر و اکبر چیست؟ (پرسش)
- آیا علایم قریب برای ظهور با اینکه امام مهدی به طور ناگهانی ظهور میکند منافات دارد؟ (پرسش)
- آیا روایات نشانه های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
- آیا تا امروز نشانه های ظهور امام مهدی پدید آمده اند یا خیر؟ (پرسش)
- تمایز نشانههای ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ (پرسش)
- رابطه نشانههای برپایی قیامت و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا وجود فتنه از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- نشانههای نزدیک بودن ظهور چیستند؟ (پرسش)
- در سال ظهور چه فتنههایی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- آیا اختلاف حسنی و اموی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مغربی و جمله به مصر و شام از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایت بنی العباس و مروانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف ترک و روم از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج عوف سلمی از کریت از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شخصی از اولاد شیخ از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مردی ضعیف از موالی به مدافعه سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج ربیعی و جرهمی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سپاهی از کوفه به شام از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج حسینی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایاتی از مشرق یا دورترین بلاد مشرق از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از کوفه از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شعیب بن صالح از سمرقند از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سید حسنی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج گیلانی و احتمال انطباق او بر حسنی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مردی از اولاد جعفر از بلاد جبل از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا جنگ گرگان و طبرستان از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایت آذربایجان از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال یا صائد بن الصائد از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- مقدمات قیام و ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا توقف خورشید از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۷؛ غیبت طوسی، ص ۴۴۶، ح ۴۴۳.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۳۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۵۳، ح ۱۴۳.
- ↑ مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۰.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۵۶۵، ح ۱۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۰، ح ۵۲.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۷۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۲، ح ۹۶.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۸۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۵، ح ۱۲۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ۱۶۳.
- ↑ مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۷۴، ح ۱۶۷.
- ↑ بقره، ۲۲۲.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۲۰، ح ۱۴۵۲.
- ↑ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۲۹، ح ۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۷، ح ۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۲، ح ۹۶.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۸۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۸، ح ۱۰۵.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۸۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۴، ح ۱۱۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۶۰، ۲۱۵، ح ۳۴.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۳، ح ۱۱۶.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۰.
- ↑ همان ۲، ۱۶۰.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۹۴-۲۲۲.