امام حسین در زمان امامت امام حسن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در مدت ده سالی که امام مجتبی (ع) منصب امامت را عهده‌‏دار بود، امام حسین (ع) چه در وضعیت جنگی و قیام امام مجتبی (ع) و چه در وضعیت قعود یا متارکه نظام و کناره‌گیری از حکومت، همواره در کنار برادر و یار و یاور او بود. امام حسین (ع) در راه اعتلای اهداف متعالی برادر از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزید[۱].

در زمامداری

آنگاه که پس از شهادت امام علی (ع) مردم با امام مجتبی (ع) بیعت نمودند و حضرت زمام امور را به دست گرفت، امام حسین (ع) به عنوان یار و مشاور عالی قدر برادر، در کنار حضرت بود. او خود را سربازی فداکار در راه آرمان برادر معرفی کرد، به دعوت برادر در بسیج نیروها برای نبرد با سپاهیان معاویه لبیک گفت. وی همراه نیروهای تحت فرماندهی امام مجتبی (ع) از کوفه خارج شدند، تا در رویارویی با لشکریان شام از امام زمان خویش دفاع نمایند[۲].

در معاهده صلح با کناره‌گیری از حکومت

امام حسین (ع) در دوره امامت و زمامداری امام مجتبی (ع) پیرو سیاست‎های آن حضرت بود. هم در جنگ تابع سیاست‏های برادر بود و هم در صلح. او برادرش را امام بر حق و اطاعت از آن حضرت را بر خود لازم می‌دانست؛ چه هنگامی که آهنگ نبرد و مقابله با سپاه شامیان نواخته شد، حسین بن علی (ع) در بسیج و اعزام نیروها به ارودگاه «نخیله» و «مسکن» نقش داشت و همراه برادر به «مدائن» و «ساباط» برای جمع‌آوری لشکر رفت و چه هنگامی که پیمان صلح منعقد شد. حسین بن علی (ع) هم در قیام برادر مطیع بود و هم در قعود آن حضرت و نیز بعد از کناره‌گیری برادر از حکومت. آنگاه که حسن مجتبی (ع) بار سفر بست و از کوفه رهسپار مدینه شد، حسین بن علی (ع) در کنار برادر بود و مدام از سیاست‌های برادر در برابر انتقادهای دوست و دشمن، به‏ویژه در برابر انتقادهای دوستانی که در جنگ با معاویه پافشاری داشتند و از معاهده صلح آن حضرت ناراضی بودند، دفاع می‌کرد و خود را سرباز وفادار و فداکار امام مجتبی (ع) معرفی می‌کرد[۳].

امام حسین (ع) در مواضع متعددی فرمود صلح برادرم به امر خدا و رسولش بوده و جهاد من نیز چنین است[۴]. حرمت حسین (ع) نسبت به برادر گواهی دیگر بر نادرستی ادعاهای مذکور است. از امام باقر (ع) نقل شده که حسین (ع) به حرمت حسن (ع) در محفلی که او حضور داشت سخن نمی‌گفت[۵]. نقل شده پس از اینکه امام حسن (ع) پس از شهادت پدر، بیعت خود را مشروط به جنگ نکرد، عده‌ای نزد امام حسین (ع) آمدند و خواستند با وی بیعت کنند. امام حسین (ع) در پاسخ آنان فرمود: به خدا پناه می‌برم از اینکه حسن زنده باشد و با شما بیعت کنم[۶]. حضرت به قیس بن سعد نیز فرمود که امام من، حسن است[۷]. امامان صاحب مقام عصمت‌اند و معلوم است که حسین (ع) بهتر از همه به عصمت برادر آگاه بوده و از این‌روست که وی را در همه امور تصدیق و یاری می‌کرده است. عجیب آنکه در برخی منابع دیده می‌شود این است که پس از صلح، معاویه می‌خواهد که امام حسین (ع) با او بیعت کند و حضرت از بیعت روی می‌گرداند و امام حسن (ع) به معاویه می‌گوید که او اهل بیعت با تو نیست. این نقل‌ها به گونه‌ای است که گویی خود حسن (ع) بیعت کرده و تنها حسین (ع) است که از بیعت امتناع می‌ورزد[۸]. این‌چنین نقل‌هایی با توجه به اطاعت و حرمت حسین (ع) نسبت به برادر نمی‌تواند درست باشد. اگر بیعت با معاویه برای امام حسین (ع) اشکال دارد، برای امام حسن (ع) نیز که امام عصر اوست، به مراتب اشکال بیشتری دارد[۹].

در مبارزه‌‏ها و برخوردها

امام حسن (ع) بعد از کناره‌گیری از حکومت، همیشه مورد بی‌مهری و اهانت‏های بنی امیه رو به رو می‌شد و حضرت هم در برابر این بی‌ادبی، از خود واکنش شجاعانه نشان می‌داد و با آنان برخورد می‌کرد. در این مبارزه‌‎ها و برخوردها، همواره امام حسین (ع) در کنار برادر بود و از حریم امامت و ولایت دفاع می‌کرد.

مورخان نوشته‌‎اند: معاویه بعد از معاهده صلح به سوی کوفه حرکت کرد و چند روزی در آن شهر اقامت نمود و مهره‌‎های خود را در پست‌های مختلف حوزه خلافت شرقی و منطقه عراق گماشت. در همین ایام، روزی در حضور امام حسن(ع) و امام حسین (ع) بر فراز منبر رفت و خطبه‏ای خواند و نام امیر مؤمنان، علی بن ابی طالب (ع) را بر زبان جاری کرد و آنچه ناصواب و نامناسب بود، نسبت به آن حضرت بیان کرد و سپس در مورد امام مجتبی (ع) اسائه ادب نمود. امام حسین (ع) ناگهان به پاخاست، تا به ناسزاها و بی‌ادبی او پاسخ دهد، لکن امام حسن (ع) برادر را در جای خود نشاند و خود به اهانت‏ها و یاوه‌های معاویه پاسخ گفت[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس