امر در قرآن
مقدمه
واژه امر و مشتقات آن در آیات فراوانی به خداوند نسبت داده شده است و مضمون آن نیز از آیاتی پرشمار که مشتمل بر این واژه و مشتقات آن نیست استفاده میشود. این آیات گاهی با واژههایی دیگر مانند "حکم" و "قضاء" و گاهی با صیغه و هیئت امر، به امر الهی پرداختهاند. یکی از اسمای الهی که در برخی از دعاها وارد شده "آمر" است؛ مانند: "یا آمر"[۱]، "یا آمرا بکلّ خیر"[۲]، "یا آمرا بالطّاعة"[۳] و در دعایی صفت "ذی القدرة والأمر" به خداوند نسبت داده شده است [۴]. در روایاتی نیز به امر الهی اشاره شده است[۵].[۶]
هرچند تمام قرآن فرمان به پیامبر است، اما مراد آن دسته از آیاتی است که با لفظ امر آمده و اهمیت خاصی شاید برای مخاطبان داشته که به صراحت بیان شده است.
- ﴿إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴾[۷]
- ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ * وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ﴾[۸]
- ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۹]
- ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ﴾[۱۰]
- ﴿وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۱]
- ﴿قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ﴾[۱۲]
- ﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ﴾[۱۳]
- ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۱۴]
- ﴿فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۵]
- ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا﴾[۱۶]
- ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ﴾[۱۷]
نکات:
امر در این آیات شامل فرمان، خواستهها، وحی، میشود و دلالت بر عصمت انبیاء میکند، زیرا "امر" بُعد تربیتی و هدایتی دارد، که ساختمان وجودی پیامبران و مسیر حرکتی آنها و ابتلائات و امتحانهای آنان، هماهنگ میشود به گونهای است؛ که پیامبر را آماده کرده که از عبودیت حق خارج نشود و مبدء و هدف و غایت را فراموش نکند و معنای أُمرتُ انتزاعی نیست، بلکه اهلیت و صلاحیت امر تکوینی را پیدا کردن است، که پیش از همه امت، اول المسلمین باشد: ﴿وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ﴾[۱۸]، ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ﴾[۱۹].[۲۰]
آیات امر و دلالت بر حصر حاکمیت
از جمله واژگانی که در قرآن برای دلالت بر حصر حاکمیت در ذات خدای متعال به کار رفته، واژه "امر" است.
واژه "امر" که در زبان فارسی معادل "فرمان" است، به معنای طلب الزامی است که از خصوصیات کسی است که حق حاکمیت و فرمانروایی دارد.
در گذشته گفتیم امر و نهی از ویژگیهای حاکمیت است، و تنها حاکم است که حق دارد طلب الزامی کند، و طلب الزامی خود را در قالب "امر یا نهی" بیان کند.
بنابراین، حصر حق "امر" در خدای متعال به معنای حصر حق حاکمیت در ذات اقدس اوست که در آیات متعدد قرآن کریم مورد بیان صریح قرار گرفته است. در ذیل به تعدادی از این آیات اشاره میکنیم:
۱. ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۱]. در این آیه، پس از بیان آفرینش آسمانها و زمین و سپس تدبیر آنها با دست توانای خداوند (جل ذکره) بر انحصار "خلق" و "امر" در ذات اقدس حق تعالی تصریح و تأکید شده است: ﴿أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ﴾. خلق به معنای آفرینش است و امر به معنای "فرمان" که کار فرمانروایان است. خدای متعال با جمله ﴿لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ﴾ حصر خالقیت و نیز حاکمیت و فرمانروایی را در ذات اقدس خویش اعلام کرده است. دلالت "امر" بر حاکمیت و فرمانروایی معلوم است، دلالت آیه بر "حصر" این "امر" که به معنای حاکمیت و فرمانروایی است، در ذات اقدس حق تعالی نیز با تقدیم جار و مجرور روشن است؛ زیرا تقدیم جار و مجرور بر متعلق، مفید حصر است.
۲. ﴿وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ * أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا کنَّا مُرْسِلِینَ﴾[۲۲].
و نظیر این آیات در سوره قدر نیز آمده است: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾[۲۳].
در این مجموعه از آیات به اوامر حکومتی خداوند اشاره شده است که برای تدبیر امر خلق بر نبی اکرم (ص) و امامان هدی (ع) پس از او نازل میشود، و از این طریق نظام امر الهی در جامعه بشر و در جهان آفرینش به اجرا در میآید.
علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش به سند صحیح از امام باقر و امام صادق و امام کاظم (ع) در تفسیر آیات فوق روایت میکند: "در تفسیر: ﴿فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ﴾ فرمود: یعنی در شب قدر خداوند مقدر میفرماید هر حق و باطلی را و آنچه در آن سال رخ خواهد داد و هر تغییر و مشیّـتی که خدا اراده کرده است، آنچه را بخواهد از اجلها و ارزاق و بلاها و عوارض و بیماریها را مقدم میدارد، و آنچه را بخواهد میافزاید و آنچه را بخواهد میکاهد، رسول خدا نیز آنچه را خدا به او وحی کرده است به امیرالمؤمنین منتقل میکند، و امیرالمؤمنین نیز آن را به امامان یکی پس از دیگری منتقل میکند تا به دست صاحب الزمان (ع) برسد"[۲۴].
و در اصول کافی به سند صحیح از حمران بن اعین روایت کرده است: "از امام باقر (ع) پرسید درباره قول خدا: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ﴾ امام باقر (ع) فرمود: آری شب قدر در هر سال در دهه آخر ماه رمضان است و قرآن جز در شب قدر نازل نگردید. خدا فرمود: در آن شب هر فرمان حکیمانه جداکننده حق از باطل صادر میشود یعنی درآن شب همه مقدرات سال معیّن میشود تا سال آینده هر خیر و شر و طاعت و معصیتی و هر مولود و أجل و رزقی[۲۵].
حاصل آنکه: آیات مربوط به ﴿لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾ برنامه حکومت بالفعل الهی بر جهان و انسان، و طراحی سالانه آن را در شب قدر بازگو میکنند.
۳. ﴿وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴾[۲۶].
در این آیه کریمه، ضمن تصریح به اینکه تمامامر و فرمان از آن خداست، ﴿بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا﴾ که به معنای حصر حقّ امر در ذات اقدس حق تعالی است، بر این معنا تأکید شده است که اگر خداوند اراده میکرد میتوانست همه را بالاجبار وادار به اطاعت خویش و گردن نهادن به فرمان خویش کند، لکن حکمتش اقتضا کرده که مردم با اختیار و رضای خود به اطاعتش بگروند و فرمان و امر او را گردن نهند. لهذا به این نکته اشاره کرده است که اگر خدا میخواست، میتوانست این قرآن را که کتاب تشریع و دستور و فرمان اوست، چنان کند که کوهها به فرمانش به جنبش درآیند و زمین به فرمانش درهم بشکافد و مردگان به فرمانش سر از گور برآورند، لکن چنین نکرد تا مردم به دلخواه خود فرمان او را بپذیرند و به حکومت و سلطنتش تن دهند و به فرمان او گردن نهند.
سرانجام، در ذیل آیه به نتایج نافرمانی مردم از دستور خدا اشاره شده است که در نتیجه تمرّد از اوامر الهی، مشکل و مصیبتی گریبانگیر آنان شده یا برای بیداری آنان مصیبتی در نزدیکیشان رخ میدهد تا روزگاری که وعده الهی به حاکمیت فرمانش بر سراسر زمین فرا رسد و کران تا کران زمین فرمانبردار حکم خدا شوند و حکومت الهی جهانگیر گردد.
۴. ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ * إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ﴾[۲۷].
خداوند در آیه نخست، خطاب به رسول خدا (ص) به شریعت امری که به او وحی کرده اشاره میفرماید و به او دستور تبعیت از این شریعت امر داده و نهی از تبعیت از هوای نفس جاهلان نموده است. در آیات قبل از این دو آیه نیز آمده است: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ * وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ﴾[۲۸].
در این دو آیه، اشاره به سلطنت و حکومتی شده که از سوی خدا به انبیای بنیاسرائیل عطا شده و نیز به فرمانهای رسا و روشن یا بینات امری اشاره شده است که از سوی خدا به آنان داده شده است.
این بینات امر و فرمانهای رسا و روشن همان شریعت الهی است که از سوی خدا بر انبیای بنیاسرائیل فرو فرستاده شده و در آیه چهل و چهارم سوره مائده به آن اشاره شده است: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ﴾[۲۹].
سپس به شریعت امری که بر رسول الله محمد مصطفی (ص) نازل شده اشاره فرموده است که: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۳۰].
از تقابل بین امر به اتّباع از شریعت امر الهی با نهی از اتّباع اهواء نادانان و جاهلان چنین استفاده میشود که تنها شریعت امری که جواز اتّباع دارد، شریعت امر الهی است که بر رسول خدا نازل شده و هر شریعت امر و هر حکم و فرمان دیگری حکم و فرمان جاهلانی است که با حکم و فرمان جاهلانه خویش بر مردم ستم روا میدارند. ﴿إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ﴾[۳۱].
بنابراین، در آیات فوق الذکر، جواز تبعیت تنها به امر و فرمانی اختصاص داده شده است که از سوی خدا بر رسول خدا فرو فرستاده شده و با دلالت بر انحصار ولایت متقین در ذات اقدس حق تعالی: ﴿وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ﴾ بر این حقیقت تأکید شده که جز خدا کسی شایستگی امر و نهی و فرمان ندارد و لذا متقیان و پرهیزگاران جز از ولایت خداوند پیروی نمیکنند و جز به فرمان او گردن نمینهند[۳۲].
منابع
پانویس
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۳۹۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۱، ج ۸۸، ص ۳۷۰.
- ↑ المقام الاسنی، ص ۸۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۱۹۴.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۲۱۶ و ج ۸، ص ۸.
- ↑ جمالیزاده، احمد، امر الهی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴.
- ↑ «جز این نیست که فرمان یافتهام تا پروردگار این شهر را که خداوند آن را محترم داشته است بپرستم و همه چیز از آن اوست و فرمان یافتهام که از فرمانبرداران باشم» سوره نمل، آیه ۹۱.
- ↑ «بگو: من فرمان یافتهام که خداوند را در حالی که دین (خویش) را برای او ناب میدارم بپرستم * و فرمان یافتهام که نخستین فرمانبردار باشم» سوره زمر، آیه ۱۱-۱۲.
- ↑ «بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمانها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) میخوراند و به او نمیخورانند؟ بگو فرمان یافتهام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) میشود و (به من گفتهاند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.
- ↑ «بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است * که او را شریکی نیست و به این فرمان یافتهام و من نخستین مسلمانم» سوره انعام، آیه ۱۶۲-۱۶۳.
- ↑ «بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.
- ↑ «و کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم از آنچه بر تو فرو فرستاده شده است، شادی میکنند؛ و از گروهها (ی کافر) کسی است که دیگری را انکار میکند؛ بگو: من فرمان یافتهام که خداوند را بپرستم و با او شریک قرار ندهم؛ (مردم را) به سوی او فرا میخوانم و بازگ» سوره رعد، آیه ۳۶.
- ↑ «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و از هوسهای آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافتهام که میان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و شماست، کردارهای ما از آن ما و کردا» سوره شوری، آیه ۱۵.
- ↑ «پس چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
- ↑ «از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.
- ↑ «و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمیخواهیم که خود، تو را روزی میدهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
- ↑ «و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.
- ↑ «و فرمان یافتهام که نخستین فرمانبردار باشم» سوره زمر، آیه ۱۲.
- ↑ «بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمانها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) میخوراند و به او نمیخورانند؟ بگو فرمان یافتهام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) میشود و (به من گفتهاند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۱۷۵.
- ↑ «همانا پروردگار شما خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر تخت فرمانروایی و تدبیر استوار گردید روز را با شب میپوشاند و روز در پی شب به شتاب روانه است، و خورشید و ماه و ستارگان با دستور او به تسخیر درآمدهاند، همانا آفرینش و فرمان مخصوص اوست بزرگ است پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.
- ↑ «سوگند به کتاب روشنگر * همانا ما آن را در شب مبارکی فروفرستادیم، ما هشدار دهنده بودیم * در آن شب هر فرمان حکیمانه جدا کننده حق از باطل صادر میشود * فرمانی از ما که فرستنده رسولانیم» سوره دخان، آیه ۲-۵.
- ↑ «ما قرآن را در شب قدر فروفرستادیم * چه میدانی شب قدر چیست؟ * شب قدر بهتر از هزار ماه است * در آن شب فرشتگان و روح فروفرستاده میشوند به اذن پروردگارشان با هر فرمان و دستور * آن شب همواره سلام است تا دمیدن سپیده صبح» سوره قدر، آیه ۱-۵.
- ↑ «﴿فِيهَا يُفْرَقُ﴾ يعني في ليلة القدر ﴿كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ﴾ اي يقدّر اللَّه عزّ و جلّ كل امر من الحق و الباطل و ما يكون في تلك السنة، و له فيه البداء و المشية، يقدم ما يشاء و يؤخر ما يشاء من الآجال و الأرزاق و البلايا و الاعراض و الأمراض، و يزيد فيه ما يشاء و ينقص ما يشاء، و يلقيه رسول الله (ص) إلى أمير المؤمنين (ع)، و يلقيه أمير المؤمنين إلى الائمة (ع)، حتى ينتهى ذلك إلى صاحب الزمان (ع)»؛العروسی، تفسیر نورالثقلین، ج۶، ص۴۵۴.
- ↑ «أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ﴾ قَالَ نَعَمْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ وَ هِيَ فِي كُلِ سَنَةٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي الْعَشْرِ الْأَوَاخِرِ فَلَمْ يُنْزَلِ الْقُرْآنُ إِلَّا فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ. قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ﴾ قَالَ: يُقَدَّرُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ كُلُّ شَيْءٍ يَكُونُ فِي تِلْكَ السَّنَةِ إِلَى مِثْلِهَا مِنْ قَابِلٍ خَيْرٍ وَ شَرٍّ وَ طَاعَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ وَ مَوْلُودٍ وَ أَجَلٍ أَوْ رِزْقٍ...»؛ اصول کافی، ج۴، ص۱۵۷.
- ↑ «اگر بنا بود قرآنی کوهها را به حرکت درآورد یا زمین را پاره پاره کند یا با مردگان سخن گوید میتوانست همین قرآن باشد، لکن فرمان - همه فرمان - به دست خداست، آیا هنوز مؤمنان امید دارند خداوند به وسیله اجبار، مردم را هدایت کند (خداوند میتواند چنین کند لکن هرگز چنین نخواهد کرد) کافران همچنان سزای رفتارشان را میبینند گاهی حادثهای برای آنها رخ میدهد یا نزدیک دیارشان اتفاق میافتد، تا آنگاه که وعده خدا فرا رسد و خداوند خلف وعده نمیکند» سوره رعد، آیه ۳۱.
- ↑ «سپس تو را بر آیینی از فرمان قرار دادیم، پس از آن پیروی کن، و از هوای نفس جاهلان پیروی مکن * آنان دردی برای تو درمان نمیکنند و تو را از خداوند بینیاز نمیسازند و همانا ستمکاران برخی پیوسته به برخی دیگرند و خداوند فرمانروای پرهیزگاران است» سوره جاثیه، آیه ۱۸-۱۹.
- ↑ «همانا کتاب را بر بنیاسرائیل فروفرستادیم و حکم و نبوت را نصیب آنان کردیم و از خوبیها رزق و روزی به آنها دادیم و آنان را بر جهانیان برتری بخشیدیم * و به آنان دلایل روشنی از فرمان عطا نمودیم» سوره جاثیه، آیه ۱۶-۱۷.
- ↑ «همانا ما تورات را فروفرستادیم که در آن هدایت و نور است که انبیای فرمانبردار و اوصیای انبیاء و عالمان به تورات به آن برای یهودیان حکم کنند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ «سپس تو را بر آیینی از فرمان قرار دادیم، پس از آن پیروی کن، و از هوای نفس جاهلان پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
- ↑ «و همانا ستمکاران برخی پیوسته به برخی دیگرند و خداوند فرمانروای پرهیزگاران است» سوره جاثیه، آیه ۱۹.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱.