بتریه در فقه اسلامی

مقدمه

بتریه از انشعابات فرقه زیدیه و به پیروان حسن بن صالح و کُثَیر نَوّاء بتریّه گفته شده است.

آنان بعد از رسول خدا (ص)، علی (ع) را برای پیشوایی افضل و اولی از دیگران می‌دانند؛ لکن معتقدند آن حضرت خلافت را به ابوبکر و عمر واگذار کرده است. از این‌رو، بیعت مردم با آن دو را خطا نمی‌دانند.

از سوی دیگر، رهبری امیر مؤمنان (ع) را تنها از زمان بیعت مردم با آن حضرت قبول دارند. بتریّه نسبت به عثمان توقّف نموده، حکم به ایمان یا کفر وی نکرده‌اند. آنان منکر رجعت نیز هستند[۱]. از این عنوان به مناسبت در باب طهارت سخن رفته است.

در کلمات فقها بتریّه از فرقه‌های شیعه شمرده نشده است؛ از این‌رو، احکام فِرَق شیعی همچون وقف کردن مالی بر شیعه که بدون تقیید به امامیّه یا غیر امامیّه، همه فرقه‌های شیعی را شامل می‌شود بر این گروه مترتّب نمی‌گردد، بلکه مشمول احکام مخالفان هستند[۲][۳]

دیدگاه‌های فقهی

  1. مسح بر خُفَّین: جواز مسح بر پاپوش (خُف) در سفر، از باورهای فقهی اهل سنت است که بتریه نیز آن را پذیرفته بوده‌اند[۴].
  2. جواز خوردن جِرّی: منظور از جِرّی مار ماهی است که فلس ندارد[۵]. مسعدة بن صدقه، از راویان بتریه، حدیثی از امام صادق (ع) نقل می‌کند که در آن امام خوردن این نوع ماهی را مجاز می‌شمرد و بدان علاقه و اشتها نشان می‌دهد[۶]. فقیهان اهل سنت این ماهی را حلال می‌دانند[۷]؛ اما نزد فقهای امامیه خوردن این ماهی جایز نیست و مجازات دارد[۸].
  3. شُرب نبیذ مست‌ کننده: نوشیدنی نبیذ به خودی خود حرام نیست؛ بلکه نوع خاصی از آن مُسکر است که گروهی از علویان کوفه، از جمله بتریه، در قول به جواز نوشیدن آن مشهور بوده‌اند[۹].
  4. ترک جهر بسمله: تنها در یکی از منابع چنین اعتقادی به بتریان نسبت داده‌اند[۱۰]. جهر بسمله (بلند خواندن  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ [۱۱] در نماز) از ویژگی‌های فقه امامی است[۱۲] که اهل سنت بر ترک آن اصرار دارند[۱۳]. ابن‌عقدة جارودی نیز کتابی دربارهٔ جهر بسمله تألیف کرده است[۱۴].

به‌هر دلیل مشخص نیست بتریان احکام و فتاوای فقهی و گاه اعتقادی‌شان را در مقابل فقه و اعتقادات جارودیه وضع کرده‌اند، یا جارودیه در برابر بتریه چنین مواضعی گرفته‌اند. هرچه هست رودررو بودن این دو فرقۀ زیدی در این ویژگی‌های اعتقادی و فقهی کاملاً روشن است. به نظر می‌رسد فقه جارودی بیشتر از فقه بتری در میان زیدیان سده‌های بعد رواج یافته است؛ برای نمونه محمد بن منصور مرادی دربارهٔ جهر بسمله می‌گوید: "عالمان خاندان پیامبر (ص) بر جهر بسمله اجماع دارند"[۱۵][۱۶]

منابع

پانویس

  1. بحوث فى الملل و النحل (سبحانى)، ج۷، ص۴۵۴‌.
  2. المقنعه، ص۶۵۴؛ النهایه، ص۵۹۸؛ الوسیلة، ج۱، ص۳۷۱.
  3. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲، ص:۶۶.
  4. اشعری قمی، کتاب المقالات والفرق، ص۱۱؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۳.
  5. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۱۲۵.
  6. برقی، المحاسن، ج۲، ص۴۷۸.
  7. ر. ک: دمیری، حیاة الحیوان، ج۱، ص۲۷۸.
  8. ر. ک: مفید، المقنعه، ص۸۰۱.
  9. اشعری قمی، کتاب المقالات والفرق، ص۱۱؛ نوبختی، فرق الشیعه.
  10. ابن‌مرتضی، کتاب البحر الزخار الجامع لمذاهب علماء الامصار.
  11. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  12. ابن‌ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۲۱۷.
  13. ر. ک: عینی، عمدة القاری، ج۵، ص۲۸۲.
  14. نجاشی، الرجال، ص۹۴؛ طوسی، الفهرست، ص۷۴.
  15. احمد بن عیسی، الامالی (کتاب رأب الصدع)، ج۲، ص۸۵۵.
  16. فرجامی، اعظم، زیدیه و حدیث امامیه، ص: ۴۳-۴۴.