بحث:آیا در نشانه‌های ظهور بدا رخ می‌دهد؟ و نشانه‌های حتمی تغییرپذیرند؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

پاسخ تفصیلی

چیستی بداء

دیدگاه‌های مطرح در وقوع بدا در نشانه‌های ظهور

  1. دیدگاه اول، امکان وقوع بدا: در موضوع علائم ظهور، احادیثی وجود دارد که می‌گویند ممکن است حتی درباره مهم‌ترین نشانه‌ها هم بدا پیش آید.[۱۸] هر چند امکان عدم تحقق نشانه‌های حتمی نسبت به امر غیر حتمی، بسیار ضعیف‌تر است ولی ممکن است بدائی حاصل شود و آن امر به وقوع نپیوندد، لذا در امر محتوم، وقوع بداء ممکن است. به عبارت دیگر امر محتومی که در زمرۀ وعده‌های الهی نباشد، احتمال عوض شدن آن هست، هر چند این احتمال ده درصد یا کمتر از آن باشد. مثلاً خروج سفیانی از امور محتوم الهی است ولی ممکن است با حصول بدائی، محقق نشود.[۱۹]
  2. دیدگاه دوم، عدم امکان بدا: روایات بیانگر نشانه‌های حتمی به گونه‌ای در حتمی بودن آن حوادث صراحت دارند که نسبت به وقوع آنها قطع حاصل می‌شود.[۲۰] در دسته‌ای از روایات نشانه‌های ظهور قطعی و تخلف ناپذیر شمرده‌ شده‌اند.[۲۱] در توضیح این مطلب می‌توان گفت: نشانه‌‏هایی که پیشگویی در آنها، پیشگویی از تحقّق علّت تامّه با تمامی اجزاء و شرایط و نبود موانع است؛ چنانکه معلول، به صورت امری حتمی درمی‌‏‏آید، که جز دخالت ارادۀ خداوندی، هیچ‏ چیز نمی‌‏‏تواند آن را تغییر دهد. زیرا هر چند علّت تامّه باشد باز قدرت خداوند و حاکمیت مطلق و نیز حقّ او را در دخالت در امور از بین نمی‌‏‏برد، و این مسئله با عدل الهی، حکمت و رحمت و هیچ کدام از صفات ربوبی خداوند سازگار نیست.[۲۲] هرچند بنابر تغییر مصلحت‌ها با تغییر شروط اخباری که به حوادث آینده می‌پردازند، ممکن است دچار تغییر و تبدیل شوند؛ جز آنکه روایت تصریح کرده باشد وقوع آن جریان، حتمی است که [با توجه به اعتماد ما به معصومین‌ (ع)] به حدوث آنها در آینده یقین پیدا کرد و قاطعانه باید گفت: در آینده چنین خواهد شد.[۲۳] در نتیجه در مورد نشانه‌های حتمی مورد تجدید نظر و بدا واقع نمی‌شوند.[۲۴]
  3. دیدگاه سوم: وقوع بدا در خصوصیات و جزئیات نشانه‌های حتمی و عدم بدا در اصل حوادث حتمی. باید توجه داشته اصل وقوع علامت از امور حتمی است نه ویژگی‌های آن، بر این اساس در برخی از جزئیات و ویژگی‌های علامت، ممکن است بداء رخ دهد و تغییراتی حادث شود.[۲۵] تقریباً در تمامی موارد اصل حوادثی چون خروج سفیانی و یا کشته شدن نفس زکیه در روایات از حتمیات شمرده شده‌اند، اما سایر خصوصیات آنها و از جمله فاصله آنها تا ظهور، از حتمیات نیست و احتمال تحقق بدا در آنها می‌رود.[۲۶] بنابراین بدا را در اصل علایم حتمی رخ نمی‌دهد، اما در کیفیت آن ممکن است؛ مثلاً سفیانی محتوم است و حتماً می‌آید، اما در کیفیتش بدا بپذیرد و تغییر کند.[۲۷]

دلیل اول امکان بدا در نشانه‌های حتمی و نقد و بررسی آن

  • برای امکان بدا در نشانه‌های حتمی ظهور به دلایل متعددی استناد شده از جمله:
  • الف) اولین دلیل بر امکان بدا روایات هستند، از جمله روایتی که ابو هاشم جعفری، یار دیرین چند امام نقل می‌‌کند: نزد امام جواد(ع) از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: می‌ترسم درباره قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: «نه! قائم، وعده الهی است و در آن، تخلف نمی‌شود».[۲۸] محتوم در این روایت به معنای تغییر ناپذیر نیست بلکه چه بسا مراد مرتبه‌ای از تأکید در آن است که با تغییر در مرحله‌ای از انحای وجود آن منافات نداشته باشد.[۲۹] همچنین در روایت دیگر آمده است: امام باقر(ع) در تفسیر آیه «﴿ثُمَّ قَضَی أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ[۳۰] فرمودند: «إِنَّهُمَا أَجَلَانِ: أَجَلٌ مَحْتُومٌ و أَجَلٌ مَوْقُوفٌ. فَقَالَ لَهُ حُمْرَانُ: مَا الْمَحْتُومُ؟ قَالَ: الَّذِی لِلَّهِ فِیهِ الْمَشِیئَةُ. قَالَ حُمْرَانُ: إِنِّی لَأَرْجُو أَنْ یَکُونَ أَجَلُ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الْمَوْقُوفِ. فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: لَا و اللَّهِ إِنَّهُ مِنَ الْمَحْتُومِ»[۳۱] برخی با استناد به روایت یاد شده، بدا در حتمیّات را ممکن شمرده‌اند؛ به این توضیح که: امام(ع) در این روایت، اجل محتوم را از اجل‌هایی دانسته‌اند که وابسته به اراده و مشیت خداوند است «الَّذِی لِلَّهِ فِیهِ الْمَشِیئَةُ» بنابراین، ممکن است خداوند اراده تحقق آن را نماید و ممکن است اراده بدا در آن‌باره کند[۳۲].[۳۳]
  • نقد و بررسی: نسبت به روایت اول پاسخ‌های مختلفی داده شده است؛ از جمله، تغییرپذیر دانستن تمام علائم ظهور، با روایات بسیار بلکه متواتر که به حتمی و تبدیل‌ناپذیری برخی از علائم تصریح دارند، منافات دارد. تغییر تمام علائم، مستلزم نقض غرض خواهد بود و خداوند محال است نقض غرض کند؛ زیرا غرض و منظور از قرار دادن علائم و نشانه‌ها، آن است که مردم به وسیلۀ آنها امام غایب خود را بشناسند و از هر کسی که به دروغ ادعای امامت می‌کند، پیروی ننمایند. پس هرگاه تمام نشانه‌ها تغییر کند و هیچ‌یک از آنها برای مردم آشکار نگردد، نقض غرض لازم می‌آید و خداوند محال است غرضش را نقض کند. هیچ گونه شاهد و مؤیدی برحمل محتوم بر نوعی تاکید و انصراف آن از معنای حقیقی محتوم، وجود ندارد.[۳۴] علاوه بر اینکه سند روایت یاد شده، ضعیف است. بنابراین، روایات متعدد و معتبری که بر اساس ظاهر آنها و نیز سایر قراینی که گذشت بر قطعیت، تغییرناپذیری و حتمی بودن برخی ازنشانه‌های ظهور دلالت دارند، معارضی نخواهند داشت.[۳۵]
  • روایت دوم که به آن استدلال شده، از کتاب الغیبة نعمانی است. البته همین روایت، در کتاب شریف بحارالانوار از کتاب الغیبة نعمانی به شکل‌ دیگری نقل شده است؛ متن روایت طبق نقل علامه مجلسی در بحارالانوار، چنین است: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنَ عَلِیٍّ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی: «﴿ثُمَّ قَضَی أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ[۳۶] قَالَ: إِنَّهُمَا أَجَلَانِ: أَجَلٌ مَحْتُومٌ و أَجَلٌ مَوْقُوفٌ. قَالَ لَهُ حُمْرَانُ: مَا الْمَحْتُومُ؟ قَالَ: الَّذِی لَا یَکُونُ غَیْرُهُ. قَالَ: و مَا الْمَوْقُوفُ؟ قَالَ: هُوَ الَّذِی لِلَّهِ فِیهِ الْمَشِیَّةُ. قَالَ حُمْرَانُ: إِنِّی لَأَرْجُو أَنْ یَکُونَ أَجَلُ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الْمَوْقُوفِ. فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ لَا و اللَّهِ إِنَّهُ مِنَ الْمَحْتُومِ»[۳۷] روشن است که طبق این روایت، جمله "هُوَ الَّذِی لِلَّهِ فِیهِ الْمَشِیَّةُ" تفسیر اجل موقوف است، نه اجل محتوم. بنابراین، سفیانی از اجل‌هایی نیست که تقدیم و تأخیر پذیرد و برطرف شدنی باشد. بلکه از اجل‌هایی است که جز آن نخواهد شد. ‌و البته از آنجا که علامه مجلسی نسخه‌شناس شایسته‌ای بوده است، به نسخه‌ای که او از آن حدیث یاد شده را نقل کرده، بیش‌تر می‌توان اعتماد کرد. و یا دست‌کم، احتمال صحت آن نیز وجود دارد، «و إذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال»[۳۸] البته ممکن است گفته شود وقوع بدا در خصوصیاتی همچون مدت زمان وقوع آن یعنی پانزده ماه باشد[۳۹].

دلیل دوم بر امکان بدا و نقد و بررسی آن

  • ب) دلیل دوم بر امکان بدا این است که مخالفت با بداء که اصلی قرآنی است، مخالفت با قرآن است؛ ممکن است حتمیت نشانه‌های حتمی ظهور، به سبب مخالفت آن با اصل بدا که خاستگاه قرآنی دارد و جزو عقاید شیعه است، نَفی شود. از این رو چنین می‌توان استدلال کرد که: اعتقاد به حتمی بودن تعدادی از نشانه‌های ظهور، به معنای نفی احتمال بدا و بسته بودن دست خداوند در تغییر آن است. با وجود اینکه براساس آیات قرآن، دست خداوند باز است و خداوند می‌تواند در همه مقدرات تغییر و تبدیل ایجاد کند؛ چنانکه می‌فرماید: «﴿یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ[۴۰] بر اساس این آیه حکم محو و اثبات برای همه حوادثی که زمان‌بردارند، عمومیت دارد و این حوادث، عبارت‌اند از همه آنچه در آسمان‌ها و زمین و ما بین آنهاست.[۴۱]
  • نقد و بررسی: نسبت به دلیل دوم که مخالفت با قرآن بود نیز باید توجه داشت که صحیح است براساس اصل بدا، احتمال تغییر و تبدیل در مقدرات وجود دارد، اما احتمال تغییر، همیشه مستلزم تغییر نیست. به بیان دیگر، امکان عقلی بدا در باب علائم حتمی ظهور نفی نمی‌شود و تغییر این حوادث به دلیل فقدان شرایط یا وجود موانع، محال نیست. اما طبق گزارش پیشوایان معصوم که به حوادث آینده آگاه‌اند، از آنجا که همه شرایط این پدیده‌ها فراهم می‌شود و مانعی نیز سدّ راهشان نخواهد شد، آن امکان عقلی در حد امکان باقی می‌ماند و لباس واقعیت به خود نمی‌پوشد؛ چرا که لازم نیست هر امر ممکنی تحقق یابد. با توجه به آنچه گذشت، می‌توان میان دو دسته از روایات پیش گفته آشتی برقرار کرد، به این توضیح که: طبق اصل بدا، دست خداوند برای تغییر و دگرگونی مقدرات بسته نیست و کسی او را بر انجام مقدرات مجبور نکرده است و او می‌تواند به هر شکلی که اراده می‌فرماید مقدرات را تغییر دهد. ما نیز معتقد نیستیم خداوند برای تحقق نشانه‌های حتمی مجبور است، بلکه او می‌تواند به ارادۀ خود از این رخدادها جلوگیری نماید. لکن براساس روایات که حتمی بودن تعدادی از نشانه‌ها را گزارش می‌دهند، خداوند با اراده و اختیار خود حتماً به این حوادث جامۀ عمل خواهد پوشاند. روایتی هم که بر امکان وقوع بدا در سفیانی دلالت می‌کند، تنها به مجبور نبودن خداوند و باز بودن دست او در تغییر واقعۀ سفیانی دلالت دارد. اما در پاسخ این سوال که خداوند از روی اراده و اختیار چه خواهد کرد، باید گفت بنابر روایاتی که بر حتمیت برخی از نشانه‌ها دلالت می‌کنند، خداوند با اراده و میل خود آنها را تحقق خواهد بخشید.[۴۲]

دلیل سوم بر امکان بدا و نقد و بررسی آن

  1. همیشگی بودن احتمال ظهور: بر اساس برخی روایات در هر زمانی احتمال ظهور وجود دارد و مؤمنان پیوسته در هر صبح و شام باید چشم به راه مهدی موعود باشند.[۴۳] امام صادق(ع) فرمودند: «تَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً و مَسَاءً»[۴۴] دلالت این روایات را بر امکان بدا در نشانه‌های حتمی، بدین شکل می‌توان تبیین کرد: از سویی، رخ دادن علائم یاد شده پیش از ظهور، حتمی و قطعی است و تا این علائم تحقق نیابند، ظهور رخ نخواهد داد، از سوی دیگر، تحقق این علائم به زمان نیاز دارد. در نتیجه، انتظار ظهور در هر صبح و شام در عمل غیر ممکن خواهد بود؛ چرا که با عدم تحقق علائم، امیدی به ظهور در هر وقت نمی‌توان داشت. در صورتی که براساس روایات پیش گفته، در هر لحظه باید چشم به راه ظهور بود. پس باید گفت در نشانه‌های حتمی نیز بدا امکان دارد تا ظهور، هر لحظه امکان داشته باشد و انتظارش هم ممکن گردد. استدلال فوق، به ویژه با توجه به روایاتی که خروج سفیانی را چند ماه[۴۵] و کشته شدن نفس زکیه را پانزده شب پیش از ظهور می‌داند،[۴۶] قوت بیش‌تری خواهد یافت.[۴۷]
  • انتظار همیشگی با وقوع نشانه‌های حتمی منافات ندارد بلکه به معنای این است که ظهور و نشانه‌های آن دفعی و ناگهانی است و هر صبح و شام باید منتظر آن بود. علاوه بر اینکه انتظار همیشگی به امکان وقوع آن در هر زمان ملازمت ندارد بلکه حتی با علم به عدم وقوع هم سازگار است.[۴۸]
  1. ناگهانی بودن ظهور: بر اساس تعدادی از روایات، ظهور امام مهدی(ع) به شکل ناگهانی و در زمانی که انتظار آن نمی‌رود، رخ خواهد داد. روایات مشابهی نیز وجود دارد که طبق آنها، امر فرج آل محمد(ع) در یک شب اصلاح خواهد شد. این روایات هم مانند روایات دلیل سوم و به همان بیان بر امکان بدا در علائم حتمی دلالت دارند. امام رضا(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده‌اند: «مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ الَّتِی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ «...لاَ تَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً»[۴۹] امام جواد(ع) نیز فرمودند:[۵۰] «...إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَیُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ کَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ کَلِیمِهِ مُوسَی»[۵۱]
  • نقد و بررسی: درباره معنای احادیث یاد شده دو احتمال وجود دارد:
  1. همیشه و در همه حال، احتمال ظهور و قیام جهانی امام مهدی(ع) وجود دارد، و پیوسته باید چشم به راه فرج آل محمد(ع) بود. امر ظهور ممکن است که در یک شب اصلاح و امضا شده و به صورت ناگهانی اتفاق افتد.[۵۲]
  2. انتظار همیشگی ظهور و اصلاح امر حضرت در یک شب و ناگهانی بودن قیام جهانی آن حضرت، کنایه از سرعت شکل گرفتن این حادثه است. بر اساس این احتمال، سرعت شکل گرفتن ظهور و تحقق آن در زمانی‌که انتظار آن نمی‌رود، به معنای نفی علائم نیست. بلکه علائم حتمی نیز که متصل به ظهورند، به سرعت و در زمانی که انتظارش نمی‌رود، تحقق می‌یابند و ظهور، بلافاصله پس از آن، رخ می‌دهد. به دیگر بیان، مراد از واژه "امر" و امثال آن که در این روایات آمده ( "إِنَّ اللَّهَ لَیُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ...") خصوص حادثه ظهور به معنای خاص آن، یعنی اعلان حرکت جهانی حضرت پس از آمدن به مسجد الحرام و تکیه کردن به کعبه نیست، بلکه منظور فرایند ظهور است که شامل علائم حتمی متصل به ظهور نیز می‌شود.[۵۳]
  • پس بنابر مفهوم روایات، فرایند ظهور شامل حوادث و رخدادهای متعددی است، مانند: نشانه‌های حتمی متصل به آن، سپس حرکت امام مهدی(ع) به سمت مکه، و پس از آن، اعلان جهانی قیام، بیعت با یاران و.... این فرایند که از آن در روایات به "امر" یاد شده، زمانی رخ می‌دهد که انتظارش نمی‌رود و مؤمنان باید پیوسته در انتظار تحقق این مجموعه حوادث باشند. آنچه این احتمال را تقویت و بلکه تثبیت می‌کند این نکته است که ما حتی اگر در بحث بدا در نشانه‌های حتمی بتوانیم آن را ثابت کنیم، امکان بدا را می‌توانیم ثابت کنیم و نه ضرورت بدا را. بنابراین احتمال عدم تحقق بدا در نشانه‌های حتمی ظهور حتی بر فرض پذیرش امکان بدا، وجود دارد. و اگر احتمال عدم تحقق بدا در نشانه‌های حتمی وجود داشته باشد، باید روایات مورد نظر هم‌چون «تَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»، «إِنَّ اللَّهَ لَیُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ» و... را به گونه‌ای تفسیر کنیم که حتی بر فرض عدم وقوع بدا نیز سازگار باشد. آنچه می‌تواند این سازگاری را به وجود آورد، همان احتمال دوم است؛ یعنی مراد از این روایات این است که ظهور حضرت همراه با علائم قریب آن دفعی و ناگهانی است و هر صبح و شام باید منتظرش بود. اگر ما از میان دو معنای یاد شده، بپذیریم که ظهور روایات در معنای اوّل است، ناچاریم از این ظهور دست برداریم و روایات را به معنای دوم بگیریم؛ زیرا بر اساس استدلال گذشته (امکان بدا غیر از وقوع بداست)، روایات باید به گونه‌ای معنا شوند که با عدم وقوع بدا نیز سازگار باشند، و تنها معنای دوم با عدم وقوع بدا سازگار است. پس حتی اگر دیدگاه امکان بدا را هم بپذیریم، باز هم روایات را جز به معنای دوم نمی‌توان حمل کرد. افزون بر آنچه گذشت، به دلیل سوم ـ تَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً ـ پاسخ دیگری نیز می‌توان داد، به این صورت که همیشه در انتظار چیزی بودن، با امکان وقوع آن در هر زمان ملازمت ندارد، بلکه حتی با علم به عدم وقوع آن نیز سازگاری دارد؛ مانند کسی که می‌داند محبوبش یک سال دیگر از سفر برمی‌گردد، اما اشتیاق، انتظار، چشم به راهی و رفتارهای متناسب با انتظار او از همین حالا آغاز می‌شود. به همین دلیل است که منتظران حقیقی امام مهدی(ع) پیشوایان معصوم بوده‌اند.[۵۴] با اینکه می‌دانسته‌اند این رخداد پربرکت، در زمان حیاتشان اتفاق نمی‌افتد.[۵۵]

دو نکته

  • با توجه به ادله امکان بدا و نقد و بررسی آنها در جمع‌بندی می‌توان گفت: دیدگاه سوم دیدگاه معقول و قابل قبولی است چرا که با ظاهر روایات هم منافاتی ندارد. زیرا از طرفی واژۀ حتمی بر اساس فهم عرفی به چیزی گفته می‌شود که رخ دادن آن قطعی است. دست برداشتن از این مضمون، و حمل قطعی بر چیزی که احتمال بدا (عدم تحقق) در آن برود، خلاف ظاهر می‌نماید و نیازمند دلیل است. و از طرف دیگر قول به عدم بدا با ادلۀ مذکور منافات دارد. بر این اساس باید گفت: اصل وقوع علامت از امور حتمی است نه ویژگی‌های آن، بنابراین در برخی از جزئیات و ویژگی‌های علامت، ممکن است بداء رخ دهد و تغییراتی حادث شود.[۵۶] تقریباً در تمامی موارد، اصل حوادثی چون خروج سفیانی و یا کشته شدن نفس زکیه، از نشانه‌های حتمی شمرده شده‌اند، اما سایر خصوصیات آنها، از جمله فاصله آنها تا ظهور، از حتمیات نیست و احتمال تحقق بدا در آنها می‌رود.[۵۷] از این رو در اصل علایم حتمی بدا رخ نخواهد دارد، اما در کیفیت آن بدا ممکن است؛ مثلاً سفیانی از نشانه‌های محتوم است و حتماً می‌آید، اما شاید کیفیتش بدا بپذیرد و تغییر کند.[۵۸]
  • نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است، همان گونه که بدا حتی در نشانه‌های حتمی ولو در کیفیت و جزئیات آنها ممکن است، در آن طرف امکان عقب افتادن فرج در اثر خطاها و کوتاهی‌ها و آماده نبودن ما هم وجود دارد. لذا باید از غفلت‌ها و کوتاهی‌ها کاست و بیشتر به یاد او بود و آمادگی او را داشت. متأسفانه عوامل لغزش و غفلت از او بسیار شده و گناهان و ظلم‌ها و تعلقات دنیا حجاب‌های غلیظی بر یاد و نام و ارتباط با او انداخته است که گویی هر چه جلوتر می‌رویم این حجاب‌ها سنگین‌تر می‌شود.[۵۹] توصیه‌های فراوان و سفارش‌های مؤکدی از سوی ائمه هدی (ع) مبنی بر لزوم، الحاح و اصرار در دعا برای تسریع فرج ولی عصر (ع) (مانند دعای معروف اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و امثال آن) به ما رسیده است.[۶۰] و شاید از همه مهم‌تر دستور صادره از ناحیه مقدسه شخص امام زمان (ع) باشد که در توقیع ارسال شده برای اسحاق بن یعقوب وارد شده است؛ حضرت در آنجا می‌فرمایند: «واکثروا الدعاء بتعجیل الفرج»؛[۶۱] و از طرفی نیز می‌دانیم دعا بر مقدرات تکوینیه (امور محتمل‌الوقوع و مشروطی که در لوح محو و اثبات، درج شده و عواملی چون دعا و صدقه در شروط آنها تغییراتی را ایجاد می‌کنند) تأثیر می‌گذارد.[۶۲]
  • از آنچه گذشت می‌توان دو نکته را که هر یک مکمل دیگری است، استنتاج کرد:
  1. تشویق ائمه هدی (ع) به دعا برای تسریع فرج، بیانگر آن است که حصول فرج و فرا رسیدن ظهور دارای یک زمان صد در صد تعیین شده و غیر قابل تغییر نیست؛ بر این پایه، نشانه‌هایی که برای زمان ظهور بیان شده (غیر از علائم حتمیه) و در مرتبه قدر و در لوح محو و اثبات مضبوطند، قابل تغییر و تبدل و تقدم و تأخر بوده و بداء در آنها محتمل است.[۶۳]
  2. محتوم معرفی شدن برخی از علائم از سوی ائمه هدی (ع) که به دلالت التزامی بیانگر غیر قطعی و محتمل‌الوقوع بودن برخی دیگر از نشانه‌های ظهور است، نوید بخش این حقیقت مسئولیت‌آور و شورآفرین است که مهدی‌باوران باید مسئله دعا برای تعجیل در ظهور حضرت ولی عصر (ع) را به شکل خیلی جدی و امیدوارانه پی بگیرند و بیش از پیش بر روی آن سرمایه‌گذاری کنند و باور کنند که خداوند سبحان استجابت ادعیه را ضمانت فرموده است؛ «أُدعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ»[۶۴] و «﴿إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ[۶۵]. [۶۶]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج ۷ ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲؛ زهادت، عبد المجید، معارف و عقاید ۵ ، ج ۲، ص ۲۶۲
  2. ر.ک. زهادت، عبد المجید، معارف و عقاید ۵ ، ج ۲، ص ۲۶۲
  3. ر.ک. علی زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه انتظار، ص ۲۹ ـ ۳۲
  4. ر.ک. زهادت، عبد المجید، معارف و عقاید ۵ ، ج ۲، ص ۲۶۲
  5. ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج ۷ ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲
  6. مفید، محمد بن محمد، تصحیح الإعتقاد، ص ۵۱ و ۵۲
  7. لاهیجی، گوهر مراد، ص ۲۹۲
  8. ر.ک. علی زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه انتظار، ص ۲۹ ـ ۳۲
  9. مفید، محمد بن محمد ، تصحیح الإعتقاد، ص ۵۱ ـ ۵۲ ؛ شبر، سید عبدالله، مصابیح الأنوار، ج ۱ص ۴۰؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ج ۱ ص ۱۷۷
  10. میرداماد، نبراس الضیاء و تسواء السواء فی شرح باب البداء و اثبات جدوی الدعاء، ص ۵۶
  11. امام محمد بن محمد بن نعمان العکبری، اوائل المقالات، ص ۹۴، علم الهدی، سید مرتضی، جوابات المسأله الرازیة، ص ۱۱۷، میرداماد، نبراس الضیاء و تسواء السواء فی شرح باب البداء و اثبات جدوی الدعاء، ص ۵۵
  12. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، ج ۲ ص ۱۳۲ ؛ مفید، محمد بن محمد ، تصحیح الإعتقاد، ص ۵۱ ـ ۵۲ ؛ شبر، سید عبدالله، مصابیح الأنوار، ج ۱ ص ۴۰
  13. ر.ک. علی زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه انتظار، ص ۲۹ ـ ۳۲
  14. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعود‌شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۲۰
  15. ر.ک. علی زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه انتظار، ص ۲۹ ـ ۳۲
  16. ر.ک. زهادت، عبد المجید، معارف و عقاید ۵ ، ج ۲، ص ۲۶۲
  17. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۳۲۸ ـ ۲۳۶
  18. ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج ۷ ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲
  19. ر.ک. رمضانیان، علی‌رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور ، ص ۳۰ ـ ۳۲
  20. طوسی ، محمد بن حسن، الغیبة للطوسی ص ۴۳۲
  21. ر.ک. علی زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه انتظار، ص ۲۹ ـ ۳۲؛ الساده، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۸ ـ ۲۳۶
  22. ر.ک. رجالی تهرانی، علی‌رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان ص ۱۷۹
  23. ر.ک. السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۳۲۸ ـ ۲۳۶
  24. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعود‌شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۲۰
  25. ر.ک. زهادت، عبد المجید، معارف و عقاید ۵، ج ۲، ص ۲۶۲؛ بنی هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۴.
  26. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  27. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۷۶
  28. ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة للنعمانی، ص ۳۱۵، باب ۱۸، ح ۱۰
  29. نجم الثاقب، ص ۸۳۲
  30. «اوست که شما را از گل آفرید سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست آنگاه شما تردید می‌کنید» سوره انعام، آیه ۲.
  31. ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة للنعمانی، ص ۳۱۲، باب ۱۸، ح ۵
  32. دراسة فی علامات الظهور و الجزیرة الخضراء، ص ۶۳
  33. ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج ۷ ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲؛ آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۷۹؛ بنی هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۴.
  34. مکیال المکارم، ج ۱ ص ۳۵۹ ـ ۳۶۳
  35. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  36. «اوست که شما را از گل آفرید سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست آنگاه شما تردید می‌کنید» سوره انعام، آیه ۲.
  37. مجلسی، محمد تقی بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۴۹، ح ۱۳۳
  38. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  39. ر.ک. بنی هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۴.
  40. «خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.
  41. ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج ۷ ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲؛ آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۷۹
  42. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  43. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۳۹۳، باب ۳۳، ح ۱۷
  44. ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة للنعمانی، ص ۱۶۵، باب ۱۰، فصل ۳، ح ۱
  45. ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة للنعمانی، ص ۳۱۱، باب ۱۸، ح ۳
  46. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۴۹، باب ۵۷، ح ۲
  47. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  48. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۷۶
  49. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۳۹۳، باب ۳۵، ح ۶
  50. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۳۷۷، باب ۳۶، ح ۱
  51. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  52. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  53. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  54. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۳۵۲، باب ۳۳، ح ۵۰
  55. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  56. ر.ک. زهادت، عبد المجید، معارف و عقاید ۵ ، ج ۲، ص ۲۶۲
  57. ر.ک. آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳
  58. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۷۶
  59. ر.ک. عالی، مسعود، مسأله مهدویت ج ۱ ص ۱۸۱ و ۱۸۲
  60. موسوی اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، صفحه؟؟؟
  61. ابن بابویه ، محمد بن علی، کمال الدین ج ۲ ص ۴۸۵ ؛ طبرسی، الإحتجاج ج ۲ ص ۲۸۱
  62. ر.ک. علی زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه انتظار، ص ۲۹ ـ ۳۲
  63. ر.ک. علی زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه انتظار، ص ۲۹ ـ ۳۲
  64. سوره غافر، آیه ۶۰
  65. «پروردگارا بی‌گمان، تو، روزی که در آن تردیدی راه ندارد فراهم آورنده مردمانی؛ به راستی خداوند در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزد» سوره آل عمران، آیه ۹.
  66. ر.ک. علی زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه انتظار، ص ۲۹ ـ ۳۲