بحث:محمد بن ابی بکر

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

محمد بن ابی بکر، پسر اسماء بنت عمیس بود. شوهر اسماء، جعفر طیار بود که در جنگ موته شهید شد. پس از شهادتش اسماء به همسری ابوبکر درآمد و محمّد بن ابی بکر ثمرۀ این ازدواج بود که در سال حجة الوداع به دنیا آمد. پس از درگذشت ابوبکر در سال ۱۳ هجری، اسماء همسر علی بن ابی طالب شد. محمّد بن ابی بکر که آن هنگام سه ساله بود، تحت تربیت امام علی(ع) قرار گرفت. حضرت به او علاقه داشت، او هم شیفتۀ امام بود. پس از کشته شدن عثمان و به خلافت رسیدن امام، وی در رکاب حضرت امیر قرار گرفت، در جنگ جمل از فرماندهان سپاه امام بود. سپس حضرت او را به فرمانروایی مصر گماشت. در حملۀ سپاه شام به مصر در سال ۳۸ هجری، مورد بی‌وفایی یاران خویش قرار گرفت، او را گرفته و شهید کردند. حضرت علی(ع) از شنیدن خبر شهادت او بسیار اندوهگین شد.[۱][۲].

مقدمه

محمد بن عبد الله بن عثمان یا همان محمد بن ابی بکر بن ابی قحافه، به سال دهم هجری در ذوالحُلَیفه به دنیا آمد. در آن هنگام، پیامبر خدا به همراه همه یاران خود، برای برگزاری آخرین حج، از مدینه آهنگ مکه کرده بود. مادر او اسماء بنت عُمَیس است که ابتدا همسر جعفر بن ابی طالب بود و همراه او به حبشه هجرت کرد و پس از شهادت جعفر، با ابوبکر (خلیفه اولازدواج کرد و پس از مرگ ابوبکر، علی(ع) او را به همسری برگزید و او با فرزندانش از جمله محمد- که سه ساله بود- به خانه امام علی (ع) رفت.

بدین‌سان، محمد در دامان علی(ع) رشد کرد و در کنار حسن و حسین(ع) بالید و جانش با آگاهی‌های درست و عشق به اهل بیت(ع) درآمیخت. علی(ع) گاه با لطافت می‌فرمود: "محمد، پسر من از پشت ابوبکر است"[۳]. محمد به روزگار خلافت عثمان، در مصر بود که شماتت و انتقاد بر عثمان را آغاز کرد و در شورش علیه عثمان، شرکت جُست. وی، پس از به خلافت رسیدن علی(ع) در کنار ایشان بود و قبل از جنگ جمل، پیام امام(ع) را برای کوفیان برد و در جنگ جمل، فرماندهی پیاده نظام را به عهده داشت.

پس از پیروزی امام(ع) در جنگ جمل، پیگیری کارهای مربوط به عایشه را به دستور امام(ع) بر عهده گرفت و او را به مدینه بازگردانْد. محمد، در جهاد و عبادت، سختکوش بود و به خاطر سختکوشی او در عبادت، وی را "عابد قریش" می‌نامیدند. وی، جد مادری امام صادق(ع) است. به سال ۳۶ هجری و پس از عزل قیس بن سعد از حکومت مصر، علی(ع) محمد را به حکومت آنجا گمارد و چون یاران امام(ع) دست از یاری کشیدند و ایشان را تنها نهادند، معاویه از این فرصت، سود جُست و توانست با حیله‌گری و خباثت، این یاور با اخلاص امام(ع) را فریب دهد و او را بکشد و بدین شیوه بر مصر، دست یابد. علی(ع) در مناسبت‌های مختلفی محمد را می‌ستود و او را به نیکی یاد می‌کرد و می‌گفت: "او محبوب و دست پرورده من بود. پاداش مصیبتش را از خدا خواهانیم. فرزندی خیرخواه و کارگزاری کوشا و تیغی بُرنده و رُکنی باز دارنده بود"[۴][۵].

پانویس

  1. نهج البلاغه، نامه ۳۵
  2. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۷۵.
  3. شرح نهج البلاغة، ج ۶، ص ۵۳.
  4. «إِنَّ الرَّجُلَ الَّذِي كُنْتُ وَلَّيْتُهُ أَمْرَ مِصْرَ كَانَ رَجُلًا لَنَا نَاصِحاً وَ عَلَى عَدُوِّنَا شَدِيداً نَاقِماً؛ فَرَحِمَهُ اللَّهُ،...وَ ضَاعَفَ الثَّوَابَ لَهُ»؛ نهج البلاغة، خطبه ۶۸.
  5. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۵۷.