برادری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

برادری، پیوند عاطفی و ایمانی مبتنی بر اشتراکات دینی میان مسلمانان. برادر واژه‌ای است برای نشان دادن پیوند دو فرد که به سبب پدر و مادر مشترک یا یکی از آن دو پدید می‌آید[۱] و به آن، برادر نسبی گفته می‌شود. اما این واژه به صورت استعاره در مفاهیمی مانند هم‌قبیله‌ای، دوستی، شرکت و ایمان نیز به کار می‌رود[۲].[۳]

پیشینه

در آیات متعددی از قرآن کریم به موضوع برادری اشاره شده است. در برخی از این آیات برادری در معنای نسبی آن به کار رفته است، همانند داستان هابیل و قابیل[۴]، داستان موسی(ع) و هارون[۵]، داستان یوسف(ع) و برادرانش[۶] و در برخی دیگر، برادری دینی منظور است[۷]. پاره‌ای از آیات نیز پیامبران(ع) را برادران امت خود خوانده‌اند[۸]. واژه برادری در قرآن به معنای همراهی و همگرایی نیز آمده است؛ نظیر آیاتی که از برادری منافقان و کافران سخن گفته‌اند[۹]؛ چنان‌که تبذیرکنندگان به سبب همگرایی با شیطان، برادران او معرفی شده‌اند[۱۰]. امام خمینی نیز بارها واژه‌های برادر و برادری را در مفهوم اشتراک دینی و ایمانی میان مسلمانان به کار برده است[۱۱].

برادری در اسلام

قرآن کریم با بیان اینکه مؤمنان برادر یکدیگرند[۱۲] و نباید به همدیگر ظن و گمان بد ببرند و غیبت یکدیگر را کنند[۱۳]، فرهنگ اخوت و برادری را در جامعه اسلامی پی‌ریزی کرده و پیوند میان آنان را نه پیوند نسبی یا اعتباری، بلکه پیوندی قلبی خوانده است[۱۴]. عمیق‌ترین نوع برادری، پیوند برادر ایمانی است؛ زیرا اساس برادری این است که هدف برادر همان هدف برادر ایمانی‌اش باشد[۱۵].

رابطه برادری میان مسلمانان همواره مورد توجه پیامبر اکرم(ص) بوده است. بنا به منابع تاریخی و روایات، پیامبر(ص) در آغاز ورود به مدینه برای تحکیم روابط میان مهاجرین و انصار، پیوند برادری (مؤاخاة) برقرار کرد[۱۶] و حضرت علی(ع) را برادر خود در دنیا و آخرت خواند[۱۷]. در روایات اهل بیت(ع) به رابطه برادری توجه و بر آن تأکید شده است؛ چنان که امام حسین(ع) مؤمن را برادر مؤمن و مسلمان را برادر مسلمان دانسته است[۱۸]. در برخی از روایات به جنبه‌های گوناگون برادری دینی و اسلامی اشاره شده و نشانه‌های آن مواسات (غمخوار یکدیگر بودن)[۱۹] یاری رساندن در راه فرمانبرداری از خدا[۲۰]، خیرخواهی، بی‌نیازی به هنگام نیاز و اهتمام به نماز و غیر آن[۲۱] معرفی شده است. برادر دینی باید همواره از حال برادر خود خبر بگیرد[۲۲] و راز وی را نگه دارد و عیب وی را برملا نکند[۲۳] و در برابر برادر دینی خود جدال و فخرفروشی نکند و عناد و حسد نورزد و با او با عطوفت و مهربانی رفتار کند[۲۴]. همچنین در برخی روایات از گسستن پیوند برادری نیز نهی شده[۲۵] و بهترین صدقه آشنایی با حقوق برادر مؤمن شمرده شده است[۲۶].

امام خمینی مسلمانان را سفارش شده به دوستی، نیکویی و برادری می‌دانست[۲۷] و اوج برادری را مشروط به انجام تعهداتی دوطرفه میان برادران بیان می‌کرد. ایشان شرط برادری را افزون بر ابراز عطوفت و مهربانی به هم و خشم و کینه به دشمنان یکدیگر[۲۸] ردکردن غیبت برادر مؤمن[۲۹] می‌دانست و با استناد به روایت امام صادق(ع)[۳۰] معتقد بود کسی که غیبت برادرش را رد کند، خداوند هزاران شر در دنیا و آخرت از او دور می‌کند[۳۱]. در نگاه ایشان برادر ایمانی، برادر مؤمنش را تنها نمی‌گذارد و خیر و صلاحی را که برای برادرش خواستار است، برای تمام ملت می‌خواهد[۳۲]، ایشان اسلام را دین رفتار برادرانه می‌دانست[۳۳] و تأکید داشت در اسلام فرقی میان اقوام، فقیر و غنی، زبان و نژادپرست نیست و همه باهم ملزم به رفتار برادرانه و محبت‌آمیزند[۳۴].[۳۵]

برادری میان امت اسلامی

در نظام فکری امام خمینی که برگرفته از اسلام است، همه مسلمانان با هم برادرند[۳۶]. ایشان بر پایه کلام الهی که همگی را به چنگ زدن به ریسمان الهی فرا می‌خواند[۳۷]، توجه به برادری اسلامی را دستوری حیات‌بخش برای پیروزی بر دشمنان اسلام می‌دانست[۳۸] و بر این اعتقاد بود که اخوت اسلامی علاوه بر اینکه حکمی اخلاقی است، حکمی اجتماعی و سیاسی است و اخوت ایمانی مورد تأکید خداوند، ویژه مسلمانان یک کشور نیست. بلکه شامل تمامی مسلمانان می‌شود[۳۹] ایشان گرفتاری‌های مسلمانان و کشورهای اسلامی را ناشی از بی‌اعتنایی به دستورهای قرآن می‌دانست؛ زیرا پایبندی به احکام قرآن موجب انسجام مسلمانان خواهد شد[۴۰] و حفظ برادری میان مسلمانان موجب استقلال و قطع وابستگی از غیر مسلمانان می‌گردد[۴۱]. چنان که ایشان منشأ اشغال فلسطین را ضعف پیوند برادری میان مسلمین می‌دانست[۴۲] و آزادی آن را در گرو برادری همه دولت‌های اسلامی معرفی می‌کرد[۴۳].

امام خمینی با توجه به اینکه یکی از جلوه‌گاه‌های برادری میان مسلمانان را موسم حج می‌دانست، فلسفه حج را گستراندن اخوت و وحدت میان مسلمانان ارزیابی می‌کرد و آن را موجب ایجاد تعهد در میان مسلمانان در قبال برادران دینی می‌شمرد[۴۴]. ایشان معتقد بود ملت ایران بر پایه اخوت و برادری اسلامی همواره به دنبال این بوده که همراه با دیگر ملت‌های مسلمان علیه دشمن اصلی و قدرت‌های بزرگ متحد شود تا با این اتحاد کشورهای اسلامی را نجات دهد[۴۵]. در این چارچوب، اختلاف‌های میان شیعه و سنی در جهان اسلام را مغایر با اصل برادری و پیشبرد منافع مشترک جوامع اسلامی می‌شمرد و آن را موجب بهره‌برداری دشمنان اسلام می‌دانست[۴۶].[۴۷]

منابع

پانویس

  1. دهخدا، ج۳، ص۳۸۹۷.
  2. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۸؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۲۱- ۲۳.
  3. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۶۰۵.
  4. مائده، ۲۷ و ۳۱.
  5. مؤمنون، ۴۵.
  6. یوسف، ۷.
  7. آل عمران، ۱۰۳؛ حجر، ۴۷؛ حجرات، ۱۰.
  8. اعراف، ۶۵؛ شعراء، ۱۰۶.
  9. آل عمران، ۱۵۶؛ حشر، ۱۱.
  10. اسراء، ۲۷؛ اعراف، ۲۰۲.
  11. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۶۰۵.
  12. حجرات، ۱۰.
  13. حجرات، ۱۲.
  14. انفال، ۶۳.
  15. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۴۶.
  16. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۴- ۵۰۷؛ طوسی، الامالی، ص۵۸۷؛ مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال والاموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۶۹.
  17. هلالی کوفی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۷۶۰؛ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، ج۱، ص۱۷۸.
  18. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۷۱، ص۲۷۳؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۲۰۳- ۲۱۳.
  19. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۸۵.
  20. آمدی، ص۴۱۷؛ ورام، ج۲، ص۱۲۳.
  21. حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۲، ص۲۰۳ – ۲۰۸.
  22. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۱۹.
  23. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۷۱، ص۲۸۱.
  24. همان، ج۷۵، ص۲۳۶ و ۲۹۱، ۲۹۲.
  25. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۷۴، ص۲۱۰.
  26. حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۶، ص۲۲۳.
  27. امام خمینی، چهل حدیث، ص۳۱۰.
  28. امام خمینی، صحیفه، ج۹، ص۳۸۵.
  29. چهل حدیث، ص۳۱۶.
  30. حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۲، ص۲۸۲.
  31. امام خمینی، چهل حدیث، ص۳۱۶.
  32. امام خمینی، صحیفه، ج۱۳، ص۱۵۲.
  33. امام خمینی، صحیفه، ج۸، ص۳۷۲ و ۳۷۹.
  34. امام خمینی، صحیفه، ج۹، ص۳۸۵؛ ج۱۰، ص۱۳۷ و ج۱۵، ص۴۷۱.
  35. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۶۰۵.
  36. امام خمینی، صحیفه، ج۱۲، ۳۵۹.
  37. آل عمران، ۱۰۳.
  38. امام خمینی، صحیفه،‌ ج۳، ص۳۱۸-۳۱۹.
  39. امام خمینی، صحیفه، ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۲.
  40. امام خمینی، صحیفه، ج۲، ص۳۳ و ج۱۱، ص۴۹۱.
  41. همان، ج۹، ص۲۵۰.
  42. امام خمینی، صحیفه، ج۲، ص۳۳.
  43. امام خمینی، صحیفه، ج۳، ص۱-۳.
  44. همان، ج۱۶، ص۴۰۱ و ۵۱۳.
  45. همان، ج۱۶، ص۱۳۹۱- ۱۳۹۲.
  46. همان، ج۶، ص۱۳۳ و ج۱۳، ص۱۵۲ – ۱۵۳.
  47. رضوانی‌فر، اسماعیل، مقاله «برادری»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۶۰۶.