بنی هاشم در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بنی‌هاشم، شاخه‌ای از قریش بودند که نسل پیامبر از میان آنان برخاسته است. بنی‌هاشم نسبت به دیگر تیره‌های قریش، حتی پیش از اسلام، از موقعیت اجتماعی والایی برخوردار بودند. سرسلسله این خاندان هاشم بن عبدمناف و پس از او عبدالمطلب است. بنی‌هاشم در کارهای عام المنفعه پیش‌مقدم بودند. حفر چاه زمزم به‌دست هاشم از جمله کارهای عام المنفعه بنی‌هاشم است. بنی‌هاشم و بنی‌امیه دو تیره صاحب نفوذ قریش بودند که در معادلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شبه جزیره عربستان نقشی برجسته داشتند. بنی‌هاشم در زمان پیامبر از ارج و قرب برخوردار بودند و نیز دو خلیفه اول نیز بنی‌هاشم را گرامی می‌داشتند. زمان خلافت عثمان، بنی‌امیه به نفوذ سیاسی دست یافتند. پس از قتل عثمان، کشته‌شدن او را بهانه‌ای برای مخالفت با بنی‌هاشم کردند. در جنگ صفین نیز، معاویه لشکر کوفه را طرف‌داران بنی‌هاشم معرفی کرد.

امام (ع) در احتجاج با معاویه که سعی در برآشفتن امام داشت، تا امام لب به نکوهش خلفای پیشین بگشاید و راه را برای سوءاستفاده معاویه باز کند، بر برتری و تفضل بنی‌هاشم تأکید می‌ورزد. امام پس از مشاهده نامه معاویه (در فضیلت‌های خلفای پیشین و خون‌خواهی عثمان) از هدف او مطلع شد و پاسخی درخور تأمل به او داد که نه تنها او را به مقصد خویش نرساند، بلکه بیانگر فضلیت‌های بنی‌هاشم بر طوایف دیگر است. امام در ابتدا به او هشدار می‌دهد که فضلیت‌هایی که در نامه‌ات نگاشتی چه ربطی به تو دارد و سوابق بنی‌ امیه را یادآوری می‌کند. در ادامه می‌فرماید: مگر ندیدی گروهی از مهاجر و انصار در راه خدا به شهادت رسیدند و برای همه فضیلت است تا آن‌گاه که شهید ما (تیره بنی‌هاشم) به شهادت رسد. او را "سیّد الشّهداء" خواندند و پیامبر اکرم (ص) اختصاصاً در نماز بر او هفتاد تکبیر گفت. آیا ندیدی گروهی دست‌هایشان در راه خدا قطع شد که همه دارای ارزش و شرافت‌اند امّا وقتی یکی از ما (بنی‌هاشم) به چنین فضیلتی دست یافت، او را "طیّار" (یعنی پروازکننده در بهشت) و "ذو الجناحین" (یعنی دارای دو بال) خواندند و اگر خدا از خودستایی نهی نکرده بود، گوینده فضایل زیادی را برمی‌شمرد که آشنای دل‌های مؤمنان و گوش‌نواز گوش‌های شنونده بود[۱].

بنی‌هاشم اگرچه گرفتار کینه‌جویی بنی‌هاشم بودند، ولی این امر در اقبال مردم به آنان تأثیر چندانی نداشت. در اواخر دوران امویان، بنی‌هاشم در دو تیره مهم فرزندان امام علی (ع) و فرزندان عباس ابن عبدالمطلب بروز اجتماعی یافتند. بنی‌هاشم به برخی صفات شناخته شده‌اند که از آن‌جمله می‌توان به پاک‌دامنی و استغنا که در هر شرایطی جایگاه خود را حفظ می‌کردند، اشاره کرد. مردمان در دوستی ورزیدن به بنی‌هاشم به‌عنوان خاندان پیامبر می‌کوشند[۲].

منابع

پانویس

  1. «أَنَّ قَوْماً اسْتُشْهِدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لِكُلٍّ فَضْلٌ حَتَّى إِذَا اسْتُشْهِدَ شَهِيدُنَا قِيلَ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ وَ خَصَّهُ رَسُولُ اللَّهِ ص بِسَبْعِينَ تَكْبِيرَةً عِنْدَ صَلَاتِهِ عَلَيْهِ أَ وَ لَا تَرَى أَنَّ قَوْماً قُطِّعَتْ أَيْدِيهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِكُلٍّ فَضْلٌ حَتَّى إِذَا فُعِلَ بِوَاحِدِنَا مَا فُعِلَ بِوَاحِدِهِمْ قِيلَ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ وَ ذُو الْجَنَاحَيْنِ وَ لَوْ لَا مَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ مِنْ تَزْكِيَةِ الْمَرْءِ نَفْسَهُ لَذَكَرَ ذَاكِرٌ فَضَائِلَ جَمَّةً تَعْرِفُهَا قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا تَمُجُّهَا آذَانُ السَّامِعِين»؛ ‏نهج البلاغه، نامه ۲۸.
  2. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۱۷۵ ـ ۱۷۶.