توبه در نهج البلاغه
مقدمه
توبه یا بازگشت به سوی خدا بابی است که خداوند بهروی انسان گشوده است تا انسان به هنگام ندامت و پشیمانی از گناه توبه کند و بهسوی خداوند بازگردد. امام بر مغتنم شمردن فرصت توبه تأکید دارد و به انسانها هشدار میدهد تا هنگامی که فرصت دارند به توبه برخیزند، زیرا همواره آدمی در معرض خطر مرگ قرار دارد و باید به این موضوع توجه داشته باشد که هر آینه ممکن است مرگ او فرا رسد[۱].
در منطق امام، در اصل، گناه نکردن مقدم بر توبه است. امام (ع) گناه نکردن را آسانتر از توبه کردن برمیشمرد[۲]. همچنین امام در فرازهایی درباره توبهپذیری خداوند و میل او به درگذشتن از گناههای مردمان و رأفت او نسبت به مردمان توجه داشته است، چنانکه میفرماید:خداوند بر آستان مقدسش دربانی نگماشته است تا بین تو و مهر او حجابی شود و تو را ناگزیر به آوردن میانجی نکرده، به جرم زشتکاری راه توبهات را نبسته، در کیفرت شتاب نکرده و بازگشت تو را بیهیچ سرزنشی پذیرا شده است؛ و آنجا که استحقاق رسوایی داشتی شرمسارت نساخته و به آسانی توبهات را پذیرفته است و در پرداخت تاوان، توانت را نفرسوده و از مهربانی و رحمت خویش ناامیدت نکرده است، بلکه دل برکندن از گناه را "کار نیک" شمرده و در حساب، گناهت را "یک" و کردار نیکت را "ده" نبشته است[۳].
در فرهنگ دینی، توبه آنگاه مقبول درگاه خداوند واقع میشود که با عمل و اراده ترک گناه همراه باشد و تا اینگونه نباشد، در واقع توبهای صورت نگرفته است تا مقبول درگاه خداوند واقع شود[۴]. از اینرو امام (ع) در فرازی میفرماید: در دنیا دو کس بر خیر و خوبیاند: نخست مردی که به گناهانی دست یازیده ولی با آب توبه آنها را شستوشو داده و دیگری آنکه در خیرات پیشتاز است[۵]. برخی از حوادث روزگار و اعمال آدمی نقش کفاره بر گناهان آدمی دارند. برای مثال، مصائب و شدایدی که در طول زندگی، آدمی ناگزیر از درک آنهاست. این مصائب افزون بر نقش سازندهای که در زندگی آدمی دارند، از گناهان او میکاهند. همچنین بیماریها نیز گرچه فضیلتی برای آدمی بهحساب نمیآیند، اما تحمل سختی بیماری بهمثابه کفارهای برای گناهان آدمی است. امام (ع) به یکی از یارانش که بیمار شده بود، فرمود: خداوند ناله تو را وسیله فروریختن گناهانت قرار داده است، زیرا در بیماری پاداشی نیست، اما گناهان را چون برگ درخت میریزد[۶]. همچنین برخی اعمال حسنه نیز چنین نقشی ایفا میکنند. نماز گناهان را چون برگ درختان فرومیریزد و انسان را از بند بندگی شهوت آزاد میسازد[۷]. حج خانه خدا و عمره از عوامل فروریزنده گناهان است[۸]. نیز فریادرسی از ستمدیدگان و غمزداییِ اندوهگینان نیز تاوان گناهان بزرگ است[۹].
توبه (بهمعنای بازگشت)، پشیمانی انسان گناهکار از گناهی است که انجام داده است، با این قصد که دیگر بار مرتکب آن گناه نشود. توبه در دو گونه انابت بهمفهوم توبه از روی ترس از خداوند و استجابت بهمفهوم توبه از روی شرم از خداوند، در فرهنگ دین مطرح شده است. انسانها در طول زندگی بهدلایل گوناگون از جمله غفلت، دنیاطلبی، اغواگری ابلیس، آرزوهای دستنیافتنی و... مرتکب گناه میشوند. خداوند برای بخشش انسانها و عبرتپذیری بندگان از گناه و عدم تکرار آن، باب توبه را باز کرده است. اولین تجربه توبه انسان هنگامی رخ داد که حضرت آدم (ع) نافرمانی امر خداوند کرد و از بهشت بیرون رانده شد. او از این اتفاق بسیار اندوهگین شد و خداوند در توبه را بهروی او گشود و کلمه رحمت خود را به آموزش داد و او را به بازگشت به بهشت وعده داد[۱۰]. امام علی (ع) انسانها را به توبه امر میکند. گناهکاران در خانههای خود آرام گیرند و با یکدیگر آشتی و از گناهان خود توبه کنند[۱۱]. یعنی گناه و مخاصمه را ترک گویند و سپس توبه کنند. در فرازی دیگر انسانها را ضمن رعایت تقوای الهی و حفظ حریمهای الهی سفارش میکند که توبه خویش را به تأخیر نیندازند[۱۲] و در نامهای به فرزند خویش میفرماید: (خداوند) به جرم زشتکاری راه توبهات را نبسته و در کیفرت شتاب نکرده است؛ توبه تو را بیهیچ سرزنشی میپذیرد[۱۳].[۱۴]
ریشهیابی بهتأخیر انداختن توبه
با این همه انسانها در آرزوی عمر دراز، توبه را به تأخیر میاندازند. گناه در کامشان شیرین میآید و میلی به ترک آن ندارند. امام (ع) دلیل به تأخیر انداختن توبه را چنین بیان میکند: شیطان گناه را برای انسان زینت میبخشد و توبه او را به امید آینده به تأخیر میاندازد تا فرصت از دست برود[۱۵]؛ انسانها در اثر فراوانی نعمتهای الهی غافل و گستاخ میشوند[۱۶]؛ داشتن آرزوهای دراز و باور نداشتن مرگ سبب ترک توبه میشود[۱۷]؛ تا اینکه فرارسیدن مرگ، درحالی که هر روز توبه را به تأخیر میاندازد، فرصت را برای همیشه از انسان میگیرد[۱۸]. امام (ع) ضمن آگاهسازی انسانها، در مواردی چند آنها را به فرارسیدن مرگ هشدار میدهد و به بازگشت به آستان الهی توجه میدهد: مبادا مرگ، تو را هنگام گناه دریابد، درحالی که با خود از توبه سخن میگویی و مرگ، حائلی میان تو و توبه باشد که در اینصورت خود را به هلاکت انداختهای[۱۹]. امام (ع) به قدرت انتخاب انسانها در دنیا اشاره میکند و به آنها هشدار میدهد که اکنون که فرصت دارید و شرایط توبه فراهم است و شما قدرت انتخاب دارید و با این که گناهکارید، اما در فشار و تنگنا نیستید، توبه کنید و بهسوی خدا بازگردید[۲۰]؛ درفرازی دیگر بیان میکند که اکنون در جریان زندگی این جهانی، توبه سود میبخشد، دعا شنیده میشود و شما از آرامش برخوردارید... بکوشید و با کوشش و تلاش بر دگرگونیهایی که پیش میآید (مانند بیماریها، مصیبتها و...) و پیش از مرگ که همه فرصتها را میسوزاند، توبه کنید[۲۱].[۲۲]
پرهیزکاران و توبه
امام (ع) در بیان خصوصیات پرهیزکاران، به شتاب آنها در توبه اشاره دارد. مجموعهای از خصلتها در آنان وجود دارد که آنها را نسبت به توبه مشتاق و آماده کرده است. برخی از این ویژگیها عبارتاند از: تقوا، خوف از خدا، قوت در دین، ایمان استوار، ترس از عذاب الهی، میل به اطاعت خداوند، یقین به وعدههای الهی، پندپذیری، نیکوکاری، میل به دعوت الهی، میل به بازگشت بهسوی خداوند، الگو قراردهی دوستان خدا در مسیر زندگی[۲۳].[۲۴]
تأثیر گناه و توبه در نعمتهای الهی
انسانها در اثر گناه موجب محرومیت خود از نعمتهای الهی میشوند. در این شرایط تنها عاملی که سبب بازگشت نعمتها به زندگی آنها میشود، توبه است. امام (ع) سه شرط توبه از روی راستی، خلوص نیت و توجه به خداوند را دلیل پذیرش توبه و بازگردانی نعمتها برمیشمرد[۲۵] و در فرازی دیگر میفرماید: خداوند متعال بندگانش را که مرتکب اعمال ناشایست شوند، به کاسته شدن میوههاشان و نگه داشتن برکات از ایشان و فروبستن خزاین خیرات به روی آنان میآزماید تا توبهکنندگان توبه کنند و گناهکاران از گناه کردن بازایستند و پندگیرندگان پند گیرند و آنکه اراده گناه کرده منزجر شود. خداوند، آمرزش خواستن را سبب فراوانی روزی و رحمت بر آفریدگان قرار داده، که فرماید: "از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است، تا از آسمان برایتان پی در پی باران فرستد و شما را به اموال و فرزندان مدد کند." پس، خداوند رحمت کند کسی را که به توبه روی آورد، از خطاهای خود بخشش طلبد، بر مرگ خود پیشی گیرد و تدارک امر آخرت کند[۲۶].
سنت الهی بر این استوار است که توبه بندگان را بپذیرد، چنانکه فرمود: "بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را"[۲۷]. اولیای الهی همواره سعی دارند امید پذیرش توبه را در دل انسانها زنده نگه دارند و آنها را به بازگشت بهسوی پروردگار فراخوانند. امام علی (ع) در عباراتی به این امر پرداخته و با اشاره با آیه قرآن کریم[۲۸] میفرماید: "و کسی را که توفیق توبه دهند از پذیرفته شدن توبه محروم نماند"[۲۹]. و در فرازی دیگر میفرماید: سزاوار نیست خداوند... در دعا را بگشاید و در اجابت را ببندد یا در توبه را بگشاید و در مغفرت را ببندد[۳۰]. امام (ع) در کلامی پذیرش توبه راستین را ضمانت کرده و از توبه بهعنوان پیروزمندترین شفیع یاد میکند[۳۱]. اما در عینحال گناه به معنای شکستن حدود الهی و رعایت نکردن حریم خداوند است. از اینرو در منظر امام گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است[۳۲].[۳۳]
توبه کامل
امام (ع) توبه کامل را در شش مرحله میداند: نخست، پشیمانی بر گذشته؛ دوم، عزم بر ترک گناه برای همیشه؛ سوم، ادای حقوق از دستشده مردم، تا خداوند را بدون گناه دیدار کند؛ چهارم، هر واجبی را که بر عهدهاش بوده و انجام نگرفته است، بهجای آورد؛ پنجم، گوشتی را که از گناه بر پیکرش روییده، با غم و اندوه آب کند، بهگونهای که پوست به استخوان بچسبد و میان پوست و استخوان گوشت تازه بروید؛ ششم، جسم را رنج طاعت بچشاند، چنانکه شیرینی گناه را بر او چشانده بود[۳۴].[۳۵]
توبههای پذیرفتهنشدنی
اگر چه وعده خداوند بر این است که گناهان انسانها را ببخشاید، اما برخی گناهان هرگز بخشیده نخواهد شد: شرک داشتن در دل نسبت به عباداتی که واجب است، کشتن انسانی دیگر، کاری که دیگری انجام داده به خود نسبت دادن، نیاز خود را برطرف کردن با بدعت در دین خدا، دورویی و نفاق. امام (ع) در خطبه ۱۵۲ ضمن اشاره به این گناهان، مردمان را به اندیشیدن در آنها فرامیخواند. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که حق الناس، شرک در دل نسبت به خدا، جذب منفعت با بدعت در دین، در محدوده گناهانی است که هرگز بخشوده نخواهد شد»[۳۶].
منابع
پانویس
- ↑ «فَاتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ وَ اقْتَرَفَ فَاعْتَرَفَ وَ وَجِلَ فَعَمِلَ وَ حَاذَرَ فَبَادَرَ وَ أَيْقَنَ فَأَحْسَنَ وَ عُبِّرَ فَاعْتَبَرَ وَ حُذِّرَ فَحَذِرَ وَ زُجِرَ فَازْدَجَرَ وَ أَجَابَ فَأَنَابَ وَ رَاجَعَ فَتَابَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۲.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱: «تَرْكُ الذَّنْبِ، أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْمَعُونَةِ التَّوْبَةِ».
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱، نیز نک: خطبه ۱۷۷: «وَ لَمْ يَجْعَلْ [بَيْنَهُ وَ بَيْنَكَ] بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ مَنْ يَحْجُبُكَ عَنْهُ وَ لَمْ يُلْجِئْكَ إِلَى مَنْ يَشْفَعُ لَكَ إِلَيْهِ وَ لَمْ يَمْنَعْكَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَةِ وَ لَمْ يُعَاجِلْكَ بِالنِّقْمَةِ وَ لَمْ يُعَيِّرْكَ بِالْإِنَابَةِ وَ لَمْ يَفْضَحْكَ حَيْثُ [تَعَرَّضْتَ لِلْفَضِيحَةِ] الْفَضِيحَةُ بِكَ أَوْلَى وَ لَمْ يُشَدِّدْ عَلَيْكَ فِي قَبُولِ الْإِنَابَةِ وَ لَمْ يُنَاقِشْكَ بِالْجَرِيمَةِ وَ لَمْ يُؤْيِسْكَ مِنَ الرَّحْمَةِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَكَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَةً وَ حَسَبَ سَيِّئَتَكَ وَاحِدَةً وَ حَسَبَ حَسَنَتَكَ عَشْرا».
- ↑ «الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً»؛ حکمت ۴١٧.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۱: «وَ لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ، رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ يَتَدَارَكُهَا بِالتَّوْبَةِ، وَ رَجُلٍ يُسَارِعُ فِي الْخَيْرَاتِ».
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۴۰: «جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ [مِنْكَ] مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ، فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ».
- ↑ «وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰.
- ↑ «جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰.
- ↑ «مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ، إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳.
- ↑ «ثُمَّ أَسْكَنَ سُبْحَانَهُ آدَمَ دَاراً أَرْغَدَ فِيهَا [عِيشَتَهُ] عَيْشَهُ وَ آمَنَ فِيهَا مَحَلَّتَهُ وَ حَذَّرَهُ إِبْلِيسَ وَ عَدَاوَتَهُ فَاغْتَرَّهُ عَدُوُّهُ نَفَاسَةً عَلَيْهِ بِدَارِ الْمُقَامِ وَ مُرَافَقَةِ الْأَبْرَارِ فَبَاعَ الْيَقِينَ بِشَكِّهِ وَ الْعَزِيمَةَ بِوَهْنِهِ وَ اسْتَبْدَلَ بِالْجَذَلِ وَجَلًا وَ [بِالاعْتِزَازِ] بِالاغْتِرَارِ نَدَماً ثُمَّ بَسَطَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لَهُ فِي تَوْبَتِهِ وَ لَقَّاهُ كَلِمَةَ رَحْمَتِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱.
- ↑ «وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ وَ التَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِكُمْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶.
- ↑ «فَاتَّقَى عَبْدٌ رَبَّهُ نَصَحَ نَفْسَهُ وَ قَدَّمَ تَوْبَتَهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۳.
- ↑ «وَ لَمْ يَمْنَعْكَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَةِ وَ لَمْ يُعَاجِلْكَ بِالنِّقْمَةِ وَ لَمْ يُعَيِّرْكَ بِالْإِنَابَةِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۵- ۲۱۶.
- ↑ «وَ الشَّيْطَانُ مُوَكَّلٌ بِهِ يُزَيِّنُ لَهُ الْمَعْصِيَةَ لِيَرْكَبَهَا وَ يُمَنِّيهِ التَّوْبَةَ لِيُسَوِّفَهَا إِذَا هَجَمَتْ مَنِيَّتُهُ عَلَيْهِ أَغْفَلَ مَا يَكُونُ عَنْهَا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۳.
- ↑ «نَسْأَلُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَجْعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ»؛ خطبه ۶۴.
- ↑ «وَ إِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ وَ تَغَيُّبِ آجَالِهِمْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷.
- ↑ «حَتَّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِي تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ وَ تُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ وَ تَحُلُّ مَعَهُ الْقَارِعَةُ وَ النِّقْمَةُ»؛ خطبه ۱۴۷.
- ↑ «فَكُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ يُدْرِكَكَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَيِّئَةٍ قَدْ كُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَكَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ فَيَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ ذَلِكَ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَكْتَ نَفْسَكَ»؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
- ↑ «الْآنَ عِبَادَ اللَّهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الْإِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الْأَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الِاحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۲.
- ↑ «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ، وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِيَةٌ وَ بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً أَوْ مَرَضاً حَابِساً أَوْ مَوْتاً خَالِساً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۱ و نیز خطبه ۲۳۰.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۶.
- ↑ «فَاتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ وَ اقْتَرَفَ فَاعْتَرَفَ وَ وَجِلَ فَعَمِلَ وَ حَاذَرَ فَبَادَرَ وَ أَيْقَنَ فَأَحْسَنَ وَ عُبِّرَ فَاعْتَبَرَ وَ حُذِّرَ فَحَذِرَ وَ زُجِرَ فَازْدَجَرَ وَ أَجَابَ فَأَنَابَ وَ رَاجَعَ فَتَابَ وَ اقْتَدَى فَاحْتَذَى وَ أُرِيَ فَرَأَى فَأَسْرَعَ طَالِباً وَ نَجَا هَارِباً فَأَفَادَ ذَخِيرَةً وَ أَطَابَ سَرِيرَةً وَ عَمَّرَ مَعَاداً وَ اسْتَظْهَرَ زَاداً لِيَوْمِ رَحِيلِهِ وَ وَجْهِ سَبِيلِهِ وَ حَالِ حَاجَتِهِ وَ مَوْطِنِ فَاقَتِهِ وَ قَدَّمَ أَمَامَهُ لِدَارِ مُقَامِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۲ و نیز خطبه ۱۸۲.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۷.
- ↑ «وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۷.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ يَبْتَلِي عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ لِيَتُوبَ تَائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ، وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ الِاسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً» فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ وَ اسْتَقَالَ خَطِيئَتَهُ وَ بَادَرَ مَنِيَّتَهُ» نهج البلاغه، خطبه ۱۴۳.
- ↑ ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ﴾؛ سوره غافر؛ آیه ۶۰.
- ↑ ﴿وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴾؛ سوره نساء؛ آیه ۱۱۰.
- ↑ «وَ مَنْ أُعْطِيَ التَّوْبَةَ لَمْ يُحْرَمِ الْقَبُولَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۰.
- ↑ «وَ لَا لِيَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ، وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲۷.
- ↑ َ«لَا شَفِيعَ أَنْجَحُ مِنَ التَّوْبَةِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ٣٧١.
- ↑ «تَرْكُ الذَّنْبِ، أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ [التَّوْبَةِ] الْمَعُونَةِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۷- ۲۱۸.
- ↑ «وَ قَالَ (عليه السلام) لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ": ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ، أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى، وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ؛ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۰۹.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۸.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۱۸.