توبه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
توبه به معنای رجوع کردن، در اصطلاح اخلاقی به معنای رجوع کردن از گناه است. توبه از مسائل مهم اخلاقی ـ عرفانی است که در ادیان الهی مانند یهود و مسیحیت جایگاه ویژه ای دارد. پشیمانی از گناه و عزم برای ترک گناه، دو رکن اصلی توبه محسوب میشوند. توبه و استغفار از نخستین مقامات دین و سرمایه سالکان است که موجب محبت حقتعالی و سبب نجات و رستگاری است. مهمترین نوع توبه، توبه نصوح است. پاک شدن از گناهان؛ تبدیل گناهان به حسنات؛ برخورداری از محبت الهی و پوشیده شدن و محجوب شدن اعمال در آخرت از مهمترین نتایج توبه است.
مقدمه
امام خمینی توبه را رجوع از طبیعت به روحانیت نفس و حقیقت توبه را بازگشت از طبیعت و تاریکیهای عالم ماده، به سوی فطرت و روحانیت نفس میداند.
ایشان پشیمانی و عزم بر ترک گناهان را از ارکان توبه میشمارد و برگرداندن تمام حقوق مردم و بهجایآوردن واجبات الهی ترکشده را شرط صحت و پذیرش توبه و از میان بردن گوشتهای روییده شده از گناه و چشاندن سختی عبادت به بدن را شرط کمال توبه میداند و پناه بردن به مقام غفاریت حقتعالی را از امور لازم بر شخص تائب میشمارد.
امام خمینی تأخیر در توبه را امری ناپسند و بهار توبه را ایام جوانی میداند. و معتقد است ندامت و پشیمانی از گناه و عقاب نفس برای زدودن آثار گناهان لازم است، و نتایجی برای توبه چون: پاک شدن از گناهان، تبدیل گناهان به حسنات و محبت الهی برمیشمرد، و توبه را واجب فوری و از امور قلبی و عدم عقاب توبهکننده را تفضلی از سوی خداوند میداند[۱].
معناشناسی
توبه، به معانی رجوع کردن،[۲] کنده شدن از گناه[۳] و حیا کردن[۴] بهکار رفته است. توبه در دو معنای رجوع بنده به خداوند و رجوع خداوند به بنده به کار میرود. رجوع بنده به خدا، به معنای برگشت بنده از نافرمانی به طاعت است[۵] و رجوع خدا به بنده، به معنای موفق کردن بنده به توبه[۶] یا بخشیدن و نجات وی از گناهان[۷] است.
توبه در اصطلاح اخلاقی، به معنای رجوع کردن از گناه[۸] و بازگشت به سوی خدا از قصد معصیت[۹] است و در اصطلاح عارفان، به معنای بازگشت از مخالفت به موافقت[۱۰] یا از هر چیز ناپسند در شرع، به سوی هر آنچه پسندیده[۱۱] است. امام خمینی توبه را رجوع از طبیعت به روحانیت نفس معرفی میکند[۱۲].
از واژگان مرتبط با توبه، میتوان به استغفار و انابه اشاره کرد. استغفار، به معنای طلب مغفرت است که به واسطه دعا یا توبه به دست میآید و توبه، پشیمانی از گناه و اراده عدم بازگشت به گناه است.[۱۳]انابه به معنای رجوع است.[۱۴] امام خمینی همسو با دیگر عرفا[۱۵] مقام انابه را برتر از مقام توبه میداند؛ زیرا انابه رجوع از فطرت و روحانیت نفس، به سوی خداوند است.[۱۶].[۱۷]
پیشینه
توبه از مسائل مهم اخلاقی-عرفانی است که در ادیان الهی، مانند یهود و مسیحیت[۱۸] جایگاه ویژهای دارد. در فرهنگ اسلامی نیز به این مسئله توجه خاصی شده است. قرآن کریم بر توبه بسیار تأکید کرده است ﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۱۹]، ﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۲۰]، ﴿وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابً﴾[۲۱]، ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا﴾[۲۲] و آن را سبب پاک شدن گناهان ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ﴾[۲۳]، ﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى﴾[۲۴] و محبوب شدن نزد پروردگار ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾[۲۵]میداند. روایات بسیاری نیز در موضوعاتی چون فضیلت توبه[۲۶] چگونگی وقوع،[۲۷] وقت انجام[۲۸] و شرایط قبول آن[۲۹] آمده است.
بحث توبه در کتابهای عرفانی پیشینهای طولانی دارد. اهل معرفت به بررسی حقیقت و ویژگیهای آن پرداختهاند. سرّاج - از عرفای قرن چهارم - را میتوان از نخستین عارفانی دانست که در کتاب خود، باب مستقلی برای توبه قرار داده است.[۳۰] قشیری نیز در رساله خود، با استناد به آیات و روایات، به بیان حکایات اهل سلوک، دربارهٔ توبه میپردازد.[۳۱] خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین، توبه را یکی از مقامات اهل سلوک معرفی میکند[۳۲] و پس از ایشان، شارحان منازل السائرین [۳۳] به این بحث پرداختهاند. عارفان دیگری چون عزالدین کاشانی در کتاب مصباح الهدایه[۳۴] این روند را ادامه دادهاند. در راستای مباحث عرفانی، مباحث اخلاقی توبه در کتابهای اخلاقی مورد توجه بوده است و قوت القلوب ابوطالب مکی،[۳۵] احیاء علوم الدین غزالی[۳۶] و المحجة البیضاء فیض کاشانی[۳۷] را میتوان ازجمله نخستین کتابهای اخلاقی این زمینه دانست.
امام خمینی در آثار خود، اهتمام ویژهای به مسئله توبه دارد و آن را از جهات عرفانی، اخلاقی و فقهی بررسی کرده است.[۳۸] ایشان بیشتر مسائل عرفانی و اخلاقی توبه را در کتاب شرح چهل حدیث بیان میکند[۳۹] و در کتابهای دیگری همچون سرّ الصلاة[۴۰] و شرح حدیث جنود عقل و جهل[۴۱] نیز اشارههایی به آن دارد[۴۲].
حقیقت و ارکان
دانشمندان و متفکران اسلامی درباره حقیقت توبه آرای مختلفی دارند. بعضی معتقدند ندامت و پشیمانی از گناه، حقیقت و روح توبه است[۴۳] و برخی دیگر، حقیقت توبه را بازگشت بنده به خداوند معنا کردهاند.[۴۴] امام خمینی حقیقت توبه را بازگشت از طبیعت و تاریکیهای عالم ماده، به سوی فطرت و روحانیت نفس میداند؛ زیرا نفس و قلب، با گناهان و نافرمانیها کدورت پیدا میکنند و نور فطرتشان پوشیده میشود؛ اما با تفکر در آثار شوم گناهان، شعلهای درون آنها برافروخته میشود، پشیمانی واقعی رخ میدهد و تمام آثار گناهان را میسوزاند و این پشیمانی موجب میشود بنده به فطرت اصلی خود بازگردد.[۴۵] به باور ایشان پشیمانی و ندامت از گناه و عزم برای ترک گناه، دو رکن توبه محسوب میشوند و مقوم حقیقت توبهاند. ندامت و پشیمانی باید عزم بر ترک گناه را به دنبال داشته باشد و اگر نداشته باشد، حقیقت توبه محقق نمیشود[۴۶].[۴۷]
جایگاه و مرتبه
علمای اخلاق، توبه را ازجمله صفات نجاتدهنده[۴۸] و سرمایه پیروزمندان و نخستین گامهای مریدان[۴۹] ذکر کردهاند. عارفان نیز آن را نخستین گامی میدانند که سالک در آغاز سلوک، مأمور به آن میباشد و آن را نخستین منزل و بابالابواب میدانند.[۵۰] امام خمینی مانند دیگر اهل معرفت،[۵۱] توبه را از دیدگاه عرفانی، یکی از منازل اهل سلوک و مرتبه آن را پس از مقام یقظه میداند.[۵۲] هر چند برخی از اهل سلوک یقظه را نخستین منزل سلوک میدانند ولی به اعنقاد امام خمینی به هوش آمدن و بیدار شدن مقدمه دخول در سیر است و رفع همه حجب ظلمانی و سپس نورانی، وصل به اول منزل توحید است[۵۳].
به اعتقاد امام خمینی هر یک از منازل سلوک، مراتب بسیاری دارد که اگر توبهکننده بخواهد افزون بر آمرزش گناهان، به آن کمالات دست یابد، باید کردارهای ناپسندی را که انجام داده و کارهای نیکی را که ترک کرده است، جبران کند. در این مرحله، باید تمام آثار جسمی و روحی را که به وسیله گناه در وجود او تحقق پیدا کرده است، با انجام ریاضات جسمی و روحی از میان ببرد.[۵۴] ایشان به مراتب و درجات توبه توجه داشته است؛ اما به سبب علو مرتبه آن، از بیانش خودداری کرده است[۵۵].[۵۶]
شرایط توبه
علمای عرفان، ارکان و شرایطی برای توبه حقیقی ذکر کردهاند: بعضی پشیمانی از گناهان را از شرایط توبه شمردهاند[۵۷]؛ اما برخی عزم بر ترک گناه و پشیمانی از آن را از علایم توبه دانستهاند.[۵۸] علمای اخلاق، افزون بر پشیمانی، شرطهای دیگری چون: قصد ترک گناه در آینده، انجام واجبات، طلب حلال در خوردن و پوشیدن، ردّ مظالم، مجاهدت و ریاضت نفس را نیز از ارکان توبه بیان کردهاند.[۵۹] شماری افزون بر این شرایط، تأکید بسیاری بر جبران خطاهای گذشته دارند و آن را لازمه برطرفشدن تاریکی قلب میدانند. در این راستا به روزهداری، کوشش در عبادت و انجام کار نیک مناسب با کردار ناپسند انجامشده، سفارش میکنند[۶۰].
امام خمینی پشیمانی و عزم بر ترک گناهان را با استناد به بعضی روایات[۶۱] از ارکان توبه میشمارد. در نگاه ایشان اگرچه توبهکننده برای تحصیل آن باید متحمل سختیهای بسیاری شود، اما با تحصیل آن، توفیقات الهی شامل او شده، راه طریق آخرت، آسان میگردد.[۶۲] ایشان که بر ندامت واقعی در توبه تأکید داشت،[۶۳] خاطرنشان میکرد توبهکننده باید آتش ندامت را در دل خود روشن کند؛ زیرا به واسطه این آتش ندامت است که گناهان و زنگار قلب او برطرف میشود؛ وگرنه آتشی که از گناهان افروخته شده باشد، در آخرت او را میسوزاند[۶۴].
امام خمینی در بیان شرایط توبه، به تبیین این موضوع پرداخته، با استناد به روایتی از امیرالمؤمنین(ع)[۶۵] شرایطی برای پذیرش و کمال توبه بیان میکند. ایشان، برگرداندن تمام حقوق مردم و بهجای آوردن تمام واجبات الهی ترکشده را شرط صحت و پذیرش توبه میداند[۶۶]؛ همچنین از میانبردن گوشتهای روییده شده از گناه و چشاندن سختی عبادت به بدن را شرط کمال توبه میشمارد[۶۷].[۶۸]
طلب بخشش و استغفار
علمای اخلاق، توبه و استغفار را از نخستین مقامات دین و سرمایه سالکان میشمارند که موجب محبت حقتعالی و سبب نجات و رستگاری است.[۶۹] به اعتقاد امام خمینی، از امور لازم بر شخص تائب، پناه بردن به مقام غفاریت حقتعالی و طلب غفران و استغفار است؛ اینکه شخص با حال تضرع و ناله از خداوند بخواهد گناهان او را بپوشاند و آثار آنها را مرتفع کند. به باور ایشان، حقیقت استغفار جدایی از صورتهای ملکوتی اعمال زشت است.[۷۰] ایشان یکی از معانی استغفار را غفران ذنوب و تقیداتی میداند که لازمه سیر معنوی و عروج درجات کمالی است؛ زیرا سالک بر اساس نقشه دنیایی و بشری خود دارای قیود و شئون مادی است و برای انتقال از مقامات پایینتر به مقامات بالاتر، باید از این شئون رهایی یابد و این همان ذنب و گناه وجودی است و مبدأ همه گناهان است[۷۱].[۷۲]
زمان توبه
امام خمینی مانند دیگر علمای اخلاق،[۷۳] تأخیر در توبه را امری ناپسند میداند[۷۴] و شتاب در آن را لازم میدانست[۷۵] و با استناد به برخی دعاها،[۷۶] در موارد متعددی به توبه تشویق میکند.[۷۷] ایشان، بهار توبه را ایام جوانی میداند[۷۸] و توبه در پیری را از سختترین اعمال معرفی میکند[۷۹] و به فریب نفس و شیطان در تأخیرانداختن توبه به ایام پیری، هشدار میدهد.[۸۰] ایشان بعضی از زمانها، مانند پیش از ماه مبارک رمضان[۸۱] و هنگام نماز[۸۲] را برای توبه مناسبتر میداند و ارتکاب گناه و اصرار بر آن تا سن پیری را موجب غفلت و رویگردانی شخص از توبه میشمارد[۸۳]؛ تا آنجا که افزایش گناهان، عامل تاریکی قلب، اصلاحناپذیری آن و ناتوانشدن شخص بر توبه میشود[۸۴].[۸۵]
چگونگی توبه
قرآن، مؤمنان را به «توبه نصوح» امر کرده، آن را سبب زدودن گناهان و ورود به بهشت برشمرده است.﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۸۶] «نَصوح» صیغه مبالغه از ریشه «نصح»، به معنای نصیحت، اخلاق و خالص است،[۸۷] یا از «نصاحه» به معنای خیاطت است؛ زیرا توبه، دین شخص را که به واسطه گناهان پاره گشته است، میدوزد.[۸۸] بنابر روایتی، مراد از توبه نصوح، توبه از گناهی است که شخص به انجام آن برنگردد.[۸۹] برخی، مقصود از آن را توبهای دانستهاند که برای خدا خالص باشد[۹۰] یا صاحبش را نصیحت کند که دیگر به آنچه از آن توبه کرده است، بازنگردد.[۹۱] امام خمینی در این موضوع، به بیان برخی احتمالات یادشده که مجلسی[۹۲] از شیخ بهایی[۹۳] نقل کرده است، بسنده میکند و همه را محتمل میداند[۹۴].
علمای اخلاق چگونگی توبه را در گناهانی که حقالناس است، به ادای حقوق تضییعشده از دیگران[۹۵] و گناهانی که حقالله است، به انجام وظایف و عبادات ترکشده و استغفار از گناهان و تصمیم بر عدم رجوع به آن میدانند.[۹۶] امام خمینی چگونگی توبه را ندامت و پشیمانی از گناه دانسته، عقاب نفس را برای زدودن آثار گناهان لازم میداند.[۹۷] ایشان با استناد به روایت یادشده در نهج البلاغه ردّ حقوق مردم و انجام حقوق فوتشده الهی را در قبول توبه مؤثر میشمارد[۹۸].[۹۹]
نتایج توبه
امام خمینی مانند دیگر علمای اخلاق،[۱۰۰] با استفاده از برخی آیات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۱۰۱] و روایات[۱۰۲] نتایج فراوانی برای توبه برمیشمرد؛ از آن جمله:
- پاک شدن از گناهان؛
- تبدیل گناهان به حسنات[۱۰۳]؛
- برخورداری از محبت الهی[۱۰۴]؛
- پوشیده شدن و محجوب شدن اعمال در آخرت[۱۰۵].
با این حال، ایشان اشاره میکند که اگرچه توبهکننده گناهانش پاک میشود، آن صفای باطنی و نور خالص فطریاش، به حالت پیش از گناه بر نمیگردد و به ظرف شکستهای میماند که با مهارت تعمیر شده، به حالت اولی خود بر نمیگردد؛ همچنانکه میان دوستی که در تمام عمر با صمیمیت و خلوص رفتار میکند و دوستی که خیانت میکند و سپس عذر تقصیر طلب میکند، فرق وجود دارد و در صورت پذیرش عذر و عفو نیز آن صمیمیت سابق بازنمیگردد.[۱۰۶].[۱۰۷]
توبه از نگاه فقهی
امام خمینی در مباحث فقهی، مانند فقهای دیگر،[۱۰۸] توبه را واجب فوری[۱۰۹] و از امور قلبی میداند که عزم بر ترک معصیت، در آن معتبر است.[۱۱۰] ایشان دیدگاه بعضی اصولیان[۱۱۱] که توبهکننده را مستحق عقاب ندانسته، توبه را کاشف از عدم استحقاق عقاب او میدانند، نمیپذیرد و معتقد است این امر مخالف ظاهر کتاب و سنت و عقل است و عدم عقاب توبهکننده، تنها تفضلی از سوی خداوند است[۱۱۲].
در فقه، برخی توبهها آثار وضعی دارند؛ مانند توبه پیش از اقامه بینه که کیفر حدّ از شخص برداشته میشود و برخی از آنها اثر ندارند؛ مانند توبه پس از اثبات جرم که حد برداشته نمیشود.[۱۱۳] امام خمینی مانند دیگر فقها،[۱۱۴] توبه مرتد ملی را قابل قبول میداند؛ اما مرتد فطری در صورتی که مرد باشد، هرچند باید توبه کند، اما توبه اثر وضعی سقوط حد را ندارد و محکوم به مرگ میشود و زن، چه مرتد ملی و چه فطری، وادار به توبه میشود[۱۱۵].[۱۱۶]
منابع
پانویس
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۱؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۷.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ۷۸.
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۸.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۲۳۳.
- ↑ جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۲؛ زمخشری، اساس البلاغه، ۶۵.
- ↑ فیّومی، المصباح المنیر، ۷۸.
- ↑ خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۲۵.
- ↑ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۴.
- ↑ کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام، ۱۹۱.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.
- ↑ طوسی، التبیان، ۳/۶۰۴.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ۶۲۹.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۲۰۱؛ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۴۳.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ کتاب مقدس، مزامیر، ب ۱۳، ۱–۶ و ب ۱۹، ۱۲–۱۳؛ متی، ب ۹، ۱۳؛ مرقس، ب ۱، ۴.
- ↑ «آیا ندانستهاند: خداوند است که از بندگانش توبه را میپذیرد و زکاتها را دریافت میدارد و خداوند است که توبهپذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان ، نمازگزاران، سجدهکنندگان ، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و هر که توبه آرد و کرداری شایسته دارد بیگمان به سوی خداوند به بایستگی باز میگردد» سوره فرقان، آیه ۷۱.
- ↑ «آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بیگمان بسیار توبهپذیر است» سوره نصر، آیه ۳.
- ↑ «و اوست که توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان درمیگذرد و آنچه میکنید میداند» سوره شوری، آیه ۲۵.
- ↑ «و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید» سوره طه، آیه ۸۲.
- ↑ «و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همانجا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بیگمان خداوند توبه کاران و شستوشوکنندگان را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۴۳۰–۴۳۶.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۷۶–۷۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۴۴۰.
- ↑ دیلمی، ارشاد القلوب، ۱/۴۴.
- ↑ سرّاج، اللمع فی التصوف، ۹۸.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷–۲۰۵.
- ↑ انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۷–۳۹.
- ↑ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۶۱–۷۱؛ کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل، ۱۵۷–۱۶۹.
- ↑ عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه، ۳۶۶–۳۷۱.
- ↑ مکی، قوت القلوب، ۱/۳۱۷–۳۴۲.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۳–۲۱۲.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۳–۱۰۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۱–۲۸۶؛ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶۱–۶۲؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵–۳۶؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۱۵؛ امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۲–۱۵۳.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۱–۲۸۶.
- ↑ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶۱–۶۲.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۵ و۱۲۳.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷–۱۹۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۵۰؛ حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۵/۲۵۰.
- ↑ انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، ۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۴/۲۴۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵–۲۷۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۲–۲۳.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۴.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۳.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷؛ هجویری، کشف المحجوب، ۳۷۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۴.
- ↑ انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۵؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۵۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۹.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۹–۲۸۰.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۳.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۷؛ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۶۲.
- ↑ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۶۳؛ کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة، ۳۶۹.
- ↑ کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة، ۳۶۸–۳۶۹.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۱۸–۱۹ و ۸۴–۸۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۲ و ۶۲–۶۳.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ح۴۰۹، ۵۹۸؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۷۸.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵–۲۷۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۱–۲۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ح۴۰۹، ۵۹۸؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۳۱۴.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸؛ امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۸۷.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸–۲۷۹؛ امام خمینی، مکاسب، ۱/۴۷۸.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۶.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۲–۳۴۳.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۶۲–۱۶۱؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۸–۵۹.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۱–۲۲.
- ↑ ابنطاووس، الاقبال، ۳/۲۹۹.
- ↑ امام خمینی، جهاد اکبر، ۳۰؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۹۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۱–۲۲۲.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵–۳۶؛ امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۷؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۴.
- ↑ امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۲–۴۳؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳.
- ↑ امام خمینی، جهاد اکبر، ۳۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۹۱.
- ↑ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۳۲۸.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳؛ امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۲–۴۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۷.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ۶۰۷؛ ابناثیر، النهایه، ۵/۶۳.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۶/۱۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۴۳۲.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۹.
- ↑ میبدی، کشف الاسرار، ۱۰/۱۶۰.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ۱۱/۲۹۵–۲۹۶.
- ↑ بهایی، الاربعون حدیثا، ۴۶۴–۴۶۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۲.
- ↑ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۷۰–۷۳.
- ↑ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۷۰.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۹۸ و ۲۷۵–۲۷۶.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۱–۵۲؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۶–۶۷۷.
- ↑ «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.
- ↑ صحیفه سجادیه، ۸۴.
- ↑ فرقان، ۷۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۹۸ و ۵۷۴.
- ↑ بقره، ۲۲۲؛ کلینی، ۲/۴۳۲؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۶.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۴.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
- ↑ فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۰/۶۶۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۳۳/۱۶۸.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۴۷.
- ↑ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۱۸۱.
- ↑ عراقی، بدائع الافکار، ۳۷۵.
- ↑ امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۳–۱۵۵.
- ↑ مفید، المقنعه، ۷۷۷؛ طوسی، النهایه، ۶۹۶.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۴۱/۶۰۰–۶۱۱؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۱/۱۵؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۴/۱۷۰–۱۷۱.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۳۴۹–۳۵۰ و ۴۶۹–۴۷۰.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.