توبه در اخلاق اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«توبه» نمودی از جریان پاک‌سازی معنوی در جهان است. روح انسان گناهکار، مانند زمینی است که به رغم پاکی ذاتی، آلوده شده و توبه حرکتی است که انسان برای پاک‌سازی روح خود انجام می‌دهد.

توبه هر چند به ظاهر فعالیتی است که انسان انجام می‌دهد، طبق آموزه‌های اسلامی از جهات مختلف به خدا مربوط می‌شود. از این رو از دیدگاه اسلام، توبه یکی از مظاهر آشکار رحمت خداست. تلاش میکنیم وجوه ارتباط توبه با خداوند متعال را به طور مختصر بیان کنیم[۱].

معناشناسی

«توبه» در لغت به معنای بازگشت است و اگر با حرف "اِلی" متعدی شود به معنای بازگشت بنده از گناه به اطاعت خداوند و اگر با حرف "علی" متعدی گردد به معنای بازگشت خدا به سوی بنده است به دو صورت: موفق کردن عبد به توبه و قبول توبۀ وی[۲]؛ بنابراین توبۀ آدمی میان دو توبه خداوند قرار دارد برای اینکه خداوند متعال نخست به سوی بنده‌اش باز می‌‌گردد و او را آگاهی بخشیده منقلب می‌‌سازد تا توفیق توبه پیدا کند، سپس زمانی که بنده توبه کرد، توبۀ او را می‌‌پذیرد: ﴿ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۳].

توبه و واژه‌‌های أوْبه، انابه، تقوا و استغفار معنایی نزدیک هم دارند ولی میان آنها تفاوت‌‌هایی هم هست؛ "اَوْبه" به معنای مطلق بازگشتن به اصل و مرجع است[۴]. "اِنابه"، مرتبۀ بالاتر از توبه است به این معنا که توبه رجوع از احکام و تبعات طبیعت به سوی احکام روحانیت و فطرت است و انابه، بازگشت از فطرت و روحانیت به سوی خدا و سفر کردن از بیتِ نفْس به سوی سر منزل مقصود است[۵]. تقوا" با توبه در اصل ترک و اجتناب مشترک هستند؛ اما تقوا اجتناب از گناهی است که انسان انجام نداده است و تصمیم دارد هرگز هم آن را انجام ندهد[۶]. "استغفار" هم بنابر قولی به اصلاح گذشته اختصاص دارد[۷] و بنابر نظریه‌‌ای مطلق طلب آمرزش است که گاهی با دعا عملی می‌‌شود و زمانی با توبه و زمانی با سایر طاعات[۸]، ولی توبه سعی خود انسان در این مسیر است[۹].[۱۰]

توبه در اصطلاح دینی، عبارت از پشیمانی و ترک گناه و برگشت به سوی خداوند است و کسی را که توبه می‌‌کند "تائب" می‌‌خوانند[۱۱] و در اصطلاح علم اخلاق یعنی بازگشت از سرکشی به بندگی؛ از اطاعت از نفس به اطاعت از پروردگار؛ از طاغوت به سوی خداوند عزوجل[۱۲]. برای تحقق توبه صیغه و عبارت خاصی تشریع نشده است[۱۳].

توبه در آیات قرآنی

«توبه» نام نهمین سورۀ قرآن است که به «سوره برائت» هم مشهور است و تنها سوره‌ای است که در آغاز آن ﴿بِسْمِ اللَّهِ نیست[۱۴]. توبه و مشتقات آن ۸۷ بار در قرآن کریم به کار رفته‌‌اند و در این موارد از مطالبی چون وجوب توبه؛ شرایط پذیرش توبه؛ آثار و ویژگی توبه سخن به میان آمده است.

در ۷ آیه به صراحت وجوب توبه بیان شده است، مانند: ﴿وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمُ‏ تُفْلِحُون[۱۵]. از این آیات استفاده می‌‌شود وجوب توبه فوری است.

دربارۀ وجوب توبه در قرآن پرسش‌‌هایی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. آیا توبه از هر گناهی واجب است؟ بیشتر محقّقان بر این عقیده‌اند که توبه تنها از گناهان کبیره و نیز از گناهان صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند کوچک شمردن گناه، تکرار یا اظهار آن و... حکم [کبیره یابند واجب است؛ ولی توبه از دیگر گناهان صغیره به شرط اجتناب از کبایر واجب نیست؛ زیرا اجتناب از گناهان کبیره سبب بخشیده شدن گناهان صغیره است: ﴿إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا[۱۶].
  2. آیا برای هر گناهی توبه‌‌ای لازم است یا ترک توبه خود گناهی مستقل است؟ برای هر گناهی توبه ای مستقل لازم نیست؛ زیرا این امکان هست که انسان از همۀ گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد[۱۷]. تأخیر یا ترک توبه نیز گناه مستقلی نیست؛ چون اوامر الهی دربارۀ توبه ارائۀ طریق و ارشاد به حکم عقل است؛ لذا گناه مستقلی محسوب نمی‌شود[۱۸].
  3. آیا ممکن است انسان از بعضی گناهان توبه کند در حالی که مرتکب گناهان دیگری می‌‌شود؟ اگرچه توبه از تمام گناهان لازم است ولی توبه از برخی گناهان نیز صحیح است؛ زیرا گناهان از نظر قبح و زشتی و پیامدهای آنها مختلف‌اند و عوامل خارجی و روانی نیز در تصمیم گیری‌‌های خوب و بد انسان مؤثر است از جمله: کوچکی و بزرگی گناهان؛ ممکن است تائبی گناهی را بزرگ‌‌تر دانسته از آن روی گرداند، امّا گناهی دیگر را کوچک شمرده بر انجام آن اصرار ورزد. همان‌‌گونه که انسان در مقام ارتکاب گناه ممکن است مرتکب بعضی از گناهان شود در مقام پشیمانی و توبه نیز ممکن است از برخی گناهان توبه کند و اساسا شدنی نیست که انسان‌‌های معمولی در یک لحظه آنچنان پاک و وارسته شوند که پیوند خود را با هر‌گونه گناهی قطع کنند. البته برخی هم قائلند تبعیض در توبه صحیح نیست زیرا بنده یا دست از تمامی گناهان می‌‌کشد و یا بدون توبه باقی می‌‌ماند و در شمار گناهکاران قرار می‌‌‌گیرد[۱۹].

توبه در احادیث شریف

برخی از روایاتی که در مورد توبه آمده است عبارت‌اند از:

  1. امام صادق(ع) فرمودند: «چون بنده به توبه بی‌بازگشت رو آورد، خداوند او را دوست خواهد داشت؛ از این رو در دنیا و آخرت پرده‌ای بر او می‌‌افکند تا گناهانش آشکار نشود. راوی می‌‌گوید: از امام سؤال کردم: چگونه او را می‌‌پوشاند؟ فرمودند: دو فرشته‌اش گناهانی که از او ضبط کرده‌اند را محو می‌‌نمایند و خداوند به اندام‌های او فرمان می‌‌دهد که گناهان او را کتمان کنید و به مناطق زمین فرمان می‌‌دهد گناهانی که بر شما انجام داده را کتمان نمایید. بدین ترتیب آن بنده خداوند را ملاقات می‌‌کند در حالی که هیچ چیزی وجود ندارد که بر گناهان او شهادت بدهد»[۲۰].
  2. امام صادق(ع) دربارۀ آیۀ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا[۲۱] فرمودند: «منظور از توبۀ نصوح، آن است که بنده از گناه توبه کند و پس از آن هرگز به آن روی نیاورد»[۲۲].
  3. امام باقر(ع) فرمودند: «خداوند از توبۀ بنده‌اش بیشتر از مردی که شتر و توشه‌اش را در شبی تاریک گم کرده و بعد آن را می‌‌یابد، شادمان می‌گردد؛ خداوند از توبۀ بنده‌اش بیشتر از این مرد به هنگام یافتن توشه‌اش، شادمان می‌‌شود»[۲۳].
  4. امام صادق(ع) فرمودند: «چون بنده گناهی انجام دهد از صبح تا شب به او فرصت داده می‌‌شود اگر در این مدت استغفار کرد آن گناه بر او نوشته نمی‌شود»[۲۴].
  5. امام صادق(ع) فرمودند: «هرکس گناهی انجام دهد، هفت ساعت در شب به او مهلت داده می‌‌شود، اگر در این مدت سه مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ»[۲۵]، آن گناه در پروندۀ او نوشته نمی‌شود»[۲۶].
  6. امام باقر(ع) فرمودند: «هر اندازه مؤمن به ‌وسیلۀ استغفار و توبه به سوی درگاه الهی بازگردد، خداوند متعال نیز به وسیلۀ مغفرت و رحمت خود به سوی او باز می‌‌گردد. خداوند بدون تردید بخشنده و رحیم است، توبه را می‌‌پذیرد و گناهان را عفو می‌‌کند، از این رو برحذر باش از اینکه مؤمنان را از رحمت الهی ناامید سازی»[۲۷].[۲۸]

ارتباط توبه با خداوند

نخست: تشريع الهی

یکی از وجوه ارتباط توبه با خداوند متعال، وجه تشریعی توبه است. اگر خداوند متعال توبه را تشريع نمی‌‍کرد و آن را به بندگان خویش یاد نمی‌داد، هیچ گناه‌کاری برای پاک‌سازی خود از گناه تلاش نمی‌کرد. خداوند متعال نه تنها توبه را تشریح کرده، بلکه آن را به بندگان آموزش داده، واجب کرده و بندگان خویش را به آن تشویق کرده است.

قرآن کریم در آیات متعددی بر این نکته اساسی تأكید و تصریح کرده است که راه بازگشت بر انسان‌های آلوده، گناهکار بسته نیست و هرکس از گناهان خود بازگردد، خداوند او را می‌بخشد. از جمله می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۹] و می‌فرماید: ﴿فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ[۳۰].[۳۱].[۳۲]

دوم: حکم به وجوب

یکی از وجوهی که توبه را به خداوند متعال مرتبط می‌سازد، این است که خداوند توبه را بر بندگان واجب کرده است. قرآن کریم بارها به صورت وجوب به بندگان امر کرده است که از گناهان توبه کنند[۳۳].

از جمله می‌فرماید: ﴿تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۳۴][۳۵].

سوم: آموزش و تعلیم الهی

توبه یک حکم تشریفاتی نیست، بلکه حرکتی است حقیقی که اثری واقعی در جان انسان باقی می‌گذارد؛ بنابراین، دارای شرایطی است که بدون آنها ثمربخش نخواهد بود. جهت دیگر ارتباط توبه با خداوند متعال این است که شرایط توبه را به بندگان خویش آموخته است.

مهم‌ترین شرایط توبه که می‌توان گفت همه شرایط از فروع و شاخه‌های آنها حساب می‌شود، دو چیز است: نخست تصمیم قطعی ترک گناه و دیگر اصلاح خرابی‌هایی که در اثر گناه پدید آمده است. قرآن کریم در مقام آموزش شرط اول می‌‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا[۳۶].

نصوح در این آیه کریمه به معنی توبه‌ای است که انسان با اخلاص از کرده خود پشیمان شده، تصمیم قطعی بگیرد که هرگز آن را تکرار نکند[۳۷]. امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: نصوح آن است که هرگز آن گناه را انجام ندهی[۳۸].

شرط دوم نیز در تعدادی از آیات کریمه کتاب الهی به صراحت آمده است[۳۹]. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۰] و می‌فرماید: ﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى[۴۱].[۴۲]

چهارم: دعوت و تشویق الهی

قرآن کریم علاوه بر آنکه توبه را تشریع و آن را به صورت عمومی به بندگان واجب کرده و شرایط آن را نیز به آنها آموخته، به تشویق بندگان گناه‌کار پرداخته است. از جمله به آنها یادآور شده که توبه مایه فلاح و موجب رستگاری است[۴۳]. و فرموده است: خداوند توبه کنندگان را دوست می‌‌دارد ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ[۴۴][۴۵].

پنجم: امداد و توفيق الهی

یکی از وجوه ارتباط توبه با خداوند، این است که به بندگان توفيق توبه عطا می‌کند. توبه کار نیکی است که بنده انجام می‌‌دهد. تحقق این کار نیک مانند تمامی حسنات نیازمند نیروست و همه قوت و نیرو از آن خداست. خداست که قلب بنده را از گناه بیزار می‌‌کند، به او نیروی خودداری و پرهیز می‌دهد و اسباب و شرایط را برای دوری از گناه فراهم می‌کند و توبه در اختیار کند. بنده قرار می‌دهد؛ بنابراین بدون توفيق الهی برای بنده ممکن نیست که از گناه برگردد و توبه کند[۴۶]. این توفیق همان عنایتی است که قرآن کریم آن را توبه خدا می‌نامد.

قرآن کریم درباره سه نفری که از شرکت در جنگ تبوک تخلف ورزیده و پس از آن از این گناه توبه کردند، می‌فرماید: ﴿ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا[۴۷].

حرف لام در کلمه ﴿لِيَتُوبُوا حرف غایت است، بنابراین توبه خدا در این آیه با هدف تحقق توبه آن سه نفر صورت پذیرفته است و به معنی توفیق است[۴۸].[۴۹]

ششم: پذیرش و قبول الهی

وجه دیگری که توبه را با خداوند مرتبط می‌سازد، پذیرش توبه است. به این معنی که اگر خداوند عذر بنده را نپذیرد و توبه و بازگشت او را قبول نکند، هیچ فعالیتی در این زمینه ثمربخش نیست؛ ولی قرآن کریم چنان از پذیرش توبهسخن فرموده که گویی خداوند متعال آن را به عنوان حقی برای توبه کننده بر خود مقرر کرده است. می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ[۵۰].

در تفسیر این آیه آمده است که منظور از جهالت و نادانی این نیست که گناه را نشناسد، بلکه مراد از جهل اینکه انسان تحت تأثير شهوت و امیال نفسانی قرار گیرد و منظور از قریب این نیست که فورا توبه کند. اگر چه توبه واجب فوری است - بلکه منظور این است که پیش از مرگ توبه کند[۵۱]؛ چون در مقابل این گروه یعنی کسانی که زود توبه می‌‌کنند، کسانی را قرار داده که تا لحظه مرگ دست از گناه برنمی دارند، می‌فرماید: ﴿وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ[۵۲]. از این مقابله استفاده می‌شود که منظور از "به زود" زمانی است که انسان می‌تواند گناه کند، ولی توبه می‌کند و از گناه دست بر می‌دارد.

همان‌طور که از مقابله ﴿لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ با ﴿الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ استفاده می‌شود، که منظور از جاهل کسی است که تحت تأثير شهوت و بدون فکر و برنامه‌ریزی مرتکب گناه می‌شود، نه در اثر بی‌ایمانی؛ بنابراین به منظور از جهل بی‌اطلاعی است و نه منظور از به زودی، توبه فوری؛ با این حال آیه کریمه توبه را با حرف ﴿عَلَيْ همراه آورده تا نشان دهد که خداوند پذیرش توبه را بر خود واجب کرده و در پایان آیه می‌‌فرماید: ﴿أُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ تا نشان دهد که خدا به این وظیفه‌ای که خود از سر رحمت برای خود مقرر کرده، عمل خواهد کرد[۵۳].[۵۴]

شرایط پذیرش

برخی از شرایط پذیرش توبه بدین شرح است:

  1. گناه کردن از روی جهالت باشد نه عناد و استکبار: ﴿إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا[۵۵].
  2. قبل از فرا رسیدن زمان مرگ باشد: ﴿وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۵۶]؛ انسان وقتی عذاب‌های دنیوی و یا اُخروی را مشاهده کند از گذشتۀ خود اظهار پشیمانی خواهد کرد اما این پشیمانیتوبه نخواهد بود؛ زیرا تنها ناراحتی‌ای است که از مشاهدۀ عاقبت خود پیدا کرده است و ندامتی دروغین است؛ چون اگر فرصتی پیدا کند باز به همان گناهان باز می‌‌گردد: ﴿حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا[۵۷]. توبۀ حقیقی زمانی تحقق می‌‌یابد که شخص دارای تکلیف و اختیار باشد؛ لذا با مشاهدۀ مرگ و برداشته شدن قلم تکلیف توبه برداشته می‌‌شود. بر این اساس می‌‌توان گفت توبۀ انسان تا لحظاتِ پایانی حیات هم پذیرفته می‌‌شود و خدای متعال دَرِ توبه را بر روی خطاکاران تا زمانی که جان ایشان به گلوگاه می‌‌رسد نیز گشوده است[۵۸].[۵۹]
  3. توبه را به تأخیر نیندازد: آیۀ شریفۀ «ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ» بندگان را از خطر تسویف یعنی به آینده وانهادن، آگاه می‌‌سازد؛ چون تأخیر در توبه و نپرداختن به آن، گناه را کم کم از ذهن انسان پاک کرده و آن را به فراموشی می‌‌سپارد[۶۰]. امام علی(ع) دلیل تأخیر انداختن توبه را چنین بیان می‌کند: «شیطان گناه را برای انسان زینت می‌بخشد و توبۀ او را به امید آینده به تأخیر می‌اندازد تا فرصت از دست برود، انسان‌ها در اثر فراوانی نعمت‌های الهی غافل و گستاخ می‌شوند»[۶۱].[۶۲]
  4. توسّل به پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) و شفاعت ایشان: بدون توسل نه دعایی به اجابت می‌‌رسد و نه توبه‌ای پذیرفته می‌‌شود؛ زیرا خداوند، تمامی امور را بر اساس مجاری و علل خود به انجام می‌‌رساند و در این زمینه نیز توسّل را وسیله و سبب پذیرش توبه و دعا قرار داده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[۶۳]؛ بنابراین نمی‌توان تصوّر نمود کسی بدون چنگ انداختن به دامن اهل بیت(ع) به سعادتی دنیوی و یا اخروی دست یابد[۶۴].
  5. جبران حق الله: برخی از گناهان به حق الله تعلّق می‌‌گیرد و حق الله دارای دو قسم است:
    1. حق اللّهی که جبران‌ناپذیر است و پس از انجام آن هرچند می‌‌باید به پشیمانی و استغفار پرداخت، امّا راهی برای جبران آن وجود ندارد مانند: دروغ‌زنی، شنیدن موسیقی‌های حرام، مشروب خواری و....
    2. حق اللّهی که جبران پذیر است. این نوع گناهان قابل جبرانند و انسان هنگام توبه باید آنها را جبران کند مانند: ترک نماز، روزه، حج و دیگر عبادات[۶۵].
  6. جبران حق الناس: برخی از گناهان به حق النّاس تعلّق می‌گیرد و حق النّاس نیز دارای دو قسم است:
    1. حق النّاسی که جبران آن ممکن است مانند: استفادۀ ناروا از اموال دیگران، گمراه کردن آنان در اصول دین، قتل عمد یا غیر عمد، ضرر وارد آوردن به اندام دیگران و.... در این موارد، توبه پشیمانی از آن گناه است، امّا جبران ننمودن آن، خودْ گناهی دیگر است که تنها با جبران آنچه انجام گرفته، رفع خواهد شد.
    2. حق النّاسی که امکان جبران نخواهد داشت مانند: غیبت دیگران و تهمت زدن به آنها.
  7. توبه نصوح و خالص باشد: ندامت و پشیمانی نسبت به گناهی که انجام شده ‌‌باید تنها به خاطر آنکه آدمی را از خداوند دور می‌‌کند پدید آید؛ در قرآن کریم آمده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا[۶۶].

شرایطی برای کمال توبه نیز وجود دارد؛ شرایطی که بدون آنها توبه محقّق می‌‌شود ولی کامل نیست، این شرایط زیاد هستند و در روایات با عبارات مختلفی به آن‌‌ها اشاره شده است؛ مانند اینکه زحمت طاعت را به خود بچشاند، چنانکه لذت گناه را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه حرام بر بدنش روییده است با غم و اندوه از بین ببرد تا آنجا که پوست به استخوان بچسبد و از نو گوشت بروید[۶۷]. امام علی(ع) توبۀ کامل را در شش مرحله می‌داند:

  1. پشیمانی از گذشته؛
  2. عزم بر ترک گناه برای همیشه؛
  3. ادای حقوق از دست رفتۀ مردم تا خداوند را بدون گناه دیدار کند؛
  4. هر واجبی را که بر عهده‌اش بوده و انجام نگرفته است، به‌جای آورد؛
  5. گوشتی را که از گناه بر بدنش روییده، با غم و اندوه آب کند؛
  6. تحمل سختی اطاعت همانطور که شیرینی گناه را چشیده بود[۶۸].[۶۹]

ضرورت پذیرش

براساس برخی از آیات و روایات پذیرش توبه امری ضروری است یعنی اگر شخصی توبه واقعی کرد توبه او مورد پذیرش قرار خواهد گرفت:

  1. ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۷۰]؛ سنت الهی بر این استوار است که توبۀ بندگان را بپذیرد[۷۱].
  2. ظاهر برخی آیات مانند: ﴿إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا[۷۲] و نیز مدلول التزامی ادله‌‌ای که توبه را بر گنهکاران واجب می‌‌کنند، این است که قبول توبه بر خداوند واجب باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمی‌‌شود لازم می‌‌آید فرمان الهی به توبه لغو و بیهوده باشد و صادر شدن لغو از خداوند حکیم محال است، چنانکه ذکر وصف "رحیم" بعد از "غفور" و "توّاب" در موارد فراوانی از آیات قرآن کریم نظیر: ﴿إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۷۳] گویای این است که قبول توبۀ خطاکاران نه از روی الزام و اجبار بلکه از سر احسان و کرم است.
  3. ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ[۷۴]؛ در این آیۀ برای تمام گناهان وعدۀ پذیرش توبه آمده است: چنانکه در آیۀ ﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى[۷۵] مطلقا دربارۀ توبه از هر گناهی وعدۀ پذیرش و آمرزش آمده است و از آنجا که خلف وعده از خداوند حکیم قبیح و محال است عقل به شکل قطعی به لزوم پذیرش توبهحکم می‌‌کند[۷۶] باید توجه داشت وعدۀ پذیرش توبه برای ایجاد امید در دل گنهکاران است و در قلمرو تربیت تنها ترساندن کافی نیست، بلکه کنار آن باید امید را هم پرورش داد.
  4. امام علی(ع) در عباراتی با اشاره به آیۀ ﴿وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا[۷۷] فرمودند: «کسی را که توفیق توبه دهند از پذیرفته شدن توبه محروم نماند»[۷۸].
  5. همچنین فرمودند: «سزاوار نیست خداوند... در دعا را بگشاید و در اجابت را ببندد یا در توبه را بگشاید و در مغفرت را ببندد»[۷۹].

بنابراین پذیرش توبه از وعده‌های قطعی خداوند است[۸۰] و نیز از هر گناهکاری پذیرفته می‌شود[۸۱]. بر این اساس توبۀ کافر نیز پذیرفتنی است و در آیات و روایاتی که توبه از برخی گناهان نظیر شرک، اصرار بر کفر پس از ایمان و بدعت‌گذاری در دین را پذیرفته نمی‌دانند، منظور یا توبۀ صوری است و یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است. زیرا توبه که به معنای رجوع اختیاری از نافرمانی به اطاعت و بندگی است تنها در ظرف اختیار یعنی در حیات دنیا شدنی است[۸۲].[۸۳]

آثار توبه

توبه واقعی آثاری دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. تبدیل سیئات به حسنات: ﴿إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ[۸۴]؛ به این معنا که وقتی بر اثر توبه، ریشه‌‌های شرک و گناه از دل انسان کنده می‌‌شود و جایگزین آن ایمان و عمل صالح می‌‌شود[۸۵].
  2. رهایی از لعنت خدا و خلق و برخورداری از هدایت و رحمت الهی: آنان که بعد از ایمان آوردن به خدا و شهادت به رسالت پیامبر(ص) کفر ورزند و مرتد شوند از هدایت خدا محروم و دچار لعنت وی، فرشتگان و مردم و نیز مستحق جهنّم و عذاب ابدی خواهند شد مگر اینکه توبه کنند و به اصلاح خویش بپردازند: ﴿أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۸۶].
  3. بهره‌مندی از استغفار حاملان عرش: ﴿الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ[۸۷].
  4. محبوب خدا شدن: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ[۸۸] در ادعیه و روایات نیز از خداوند با اسم شریف محب التوابین یاد شده است[۸۹].
  5. بهشتی شدن: ﴿إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا[۹۰].
  6. برخورداری از نعمت‌های بهشتی و عنایات ویژۀ خدا: ﴿لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ[۹۱].[۹۲]
  7. بهترین چیز در جلب برکت الهی و منافع مادّی: ﴿يَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ[۹۳].

عوامل مؤثر در تقویت انگیزۀ توبه

برخی از عوامل موجب تقویت انگیزه برای توبه می‌‌شود مانند:

  1. تفکّر در عاقبت گناه و گناهکاران: بیش از ده مورد دعوت شده است تا در سرنوشت گناهکاران فکر شود تا بدانجا که می‌‌توان گفت سیر در سرنوشت گناهکاران از اصول دعوت قرآن کریم است: ﴿فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ[۹۴]. فکر در عاقبت گناه و گناه‌کاری و اینکه گناه، بیماری بسیاری بزرگی برای نفس و جان آدمی است، در گشوده شدن در توبه بر روی آدمی مؤثّر است؛ چون انسان در این حال در می‌‌یابد که اگر جان خویش را به وسیلۀ توبه مداوا نکند، قلبش سنگین خواهد شد و اگر سنگ‌دلی در جان آدمی باقی مانَد، ایمان را از دلش می‌‌رباید و عاقبتی کافرگون نصیب او می‌‌سازد: ﴿ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ[۹۵].
  2. تفکّر در اینکه تمامی مصیبت‌ها و مشکلات آدمی در دو دنیا و به ویژه مشکلات روحی اثر گناهان است.
  3. اندیشه در اینکه رسیدن به خداوند، هدف نهایی از خلقت انسان است و این هدف متوقّف بر توبه است.
  4. فکر در نعمت‌های بی‌منتهای این عالَم که همه الطاف الهی است و به کار بردن این نعمت‌ها در نافرمانی او ظلمی است که انسان بر خود روا داشته و جفایی است که بر حضرت حق کرده است.
  5. اندیشه در اینکه در محضر حضرت حق قرار دارد و اینکه اگر گناه کند در محضر خداوند به نافرمانیش پرداخته است، می‌‌تواند انسان را به شاهراه توبه و کمال راهنمایی کند و این تفکر در صورتی که هر روز استمرار یابد می‌‌تواند انگیزۀ توبه را در انسان تقویت کرده، او را از گناه به سوی بندگی رهنمون شود.
  6. مزار ائمه(ع)، بهترین مکان برای محاسبۀ نفس و رسیدگی به پروندۀ اعمال خویش است و عامل تزکیه نفس و خودسازی و تربیت است و گاهی یک جرقۀ معنوی، سراپای وجود را به آتش می‌کشد و مشتعل می‌سازد و گناهان را می‌سوزاند و بار معنوی زیارت تا حدی است که گاهی یک انقلاب روحی، یک تحول حال، یک "توجه" در مزار معصوم، منشأ اثر در یک عمر است[۹۶].

منابع

پانویس

  1. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۱۲۹.
  2. لسان العرب، ج ۲، ص۶۱؛ المنجد، ص۶۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۸، ص۳۲۵.
  3. «آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توبه پذير و مهربان است». سوره توبه، آیه ۱۱۸.
  4. المصباح، ص۲۹؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص۱۵۲.
  5. چهل حدیث، ص۲۷۲.
  6. جامع السعادات، ج ۳، ص۵۲ ـ۵۳.
  7. التوبة والانابه، ص۲۰۷ ـ ۲۱۰.
  8. الفروق اللغویه، ص۴۸.
  9. التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص۱۸۱.
  10. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۵۰ ـ ۵۸.
  11. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۹۸.
  12. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص۳۰۴.
  13. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۵۰ ـ ۵۸.
  14. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۰.
  15. سورۀ نور، آیۀ ۳۱.
  16. «اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.
  17. کشف المراد، ص۵۷۲.
  18. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۵۰ ـ ۵۸.
  19. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰.
  20. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع): إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحًا أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحِی إِلَی جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ یُوحِی إِلَی بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَی اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۰.
  21. «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید» سوره تحریم، آیه ۸.
  22. «عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا قَالَ یَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَیْلِ سَأَلْتُ عَنْهَا أَبَا الْحَسَنِ(ع) فَقَالَ یَتُوبُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی الْمُفَتَّنُونَ التَّوَّابُونَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۲.
  23. «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع): إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِکَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۵.
  24. «عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) یَقُولُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أُجِّلَ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَی اللَّیْلِ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۷.
  25. سورۀ بقره، آیۀ ۲۵۵.
  26. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً أُجِّلَ فِیهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَمْ تُکْتَبْ عَلَیْهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۷.
  27. «کُلَّمَا عَادَ الْمُؤْمِنُ بِالاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَةِ عَادَ اللَّهُ عَلَیْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ فَإِیَّاکَ أَنْ تُقَنِّطَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۴.
  28. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص۳۱۳.
  29. «و آنان که گناهان را مرتکب شده‌اند آنگاه، از پس آن توبه کرده و ایمان آورده‌اند بی‌گمان پروردگارت پس از آن آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره اعراف، آیه ۱۵۳.
  30. «و هر کس پس از ستم کردن خویش توبه کند و به راه آید بی‌گمان خداوند توبه او را می‌پذیرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳۹.
  31. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: سوره انعام، آیه ۵۴؛ سوره نحل، آیه ۱۱۹؛ سوره طه، آیه ۱۸۲؛ سوره فرقان، آیه ۷۱.
  32. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰.
  33. ر.ک: سوره هود، آیه ۳، ۵۲، ۶۱ و ۹۰؛ سوره تحریم، آیه ۸؛ سوره نور، آیه ۳۱.
  34. «ای اهل ایمان همگی به سوی خدا بازگردید (توبه کنید)» سوره نور، آیه ۳۱.
  35. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱، ص۱۳۱.
  36. «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان» سوره تحریم، آیه ۸.
  37. محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۴۹
  38. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۳۲.
  39. ر. ک: سوره مائده، آیه ۳۹؛ سوره انعام، آیه ۵۴؛ سوره طه، آیه ۸۲؛ سوره فرقان، آیه ۷۱.
  40. «سپس بی‌گمان پروردگارت نسبت به کسانی که از سر نادانی کار بد انجام داده‌اند آنگاه پس از آن توبه کرده و به راه آمده‌اند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۹.
  41. «و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید» سوره طه، آیه ۸۲.
  42. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱.
  43. ﴿وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  44. بی‌گمان خداوند توبه کاران را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
  45. مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الهی، ج۱، ص۱۳۲.
  46. ر. ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۳۷.
  47. «آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند» سوره توبه، آیه ۱۱۸.
  48. واحدی، تفسیر واحدی، ص۴۸۵۱.
  49. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱، ص۱۳۲.
  50. «(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.
  51. جارالله محمود زمخشری، کشاف، ج۱، ص۵۱۲.
  52. «و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۸.
  53. جارالله محمود زمخشری، کشاف، ج۱، ص۵۱۳.
  54. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.
  55. «(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.
  56. «و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۸.
  57. «هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید! شاید من در آنچه وا نهاده‌ام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است» سوره مؤمنون، آیه ۹۹ ـ ۱۰۰
  58. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص۲۴۰؛ اوائل المقالات، ج ۴، ص۸۵؛ مواهب الرحمن، ج ۲، ص۲۴۳ ـ۲۴۴.
  59. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۵۰ ـ ۵۸.
  60. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص۳۰۹.
  61. «فَاتَّقَی عَبْدٌ رَبَّهُ، نَصَحَ نَفْسَهُ وَ قَدَّمَ تَوْبَتَهُ وَ غَلَبَ شَهْوَتَهُ، فَإِنَّ أَجَلَهُ مَسْتُورٌ عَنْهُ وَ أَمَلَهُ خَادِعٌ لَهُ وَ الشَّیْطَانُ مُوَکَّلٌ بِهِ یُزَیِّنُ لَهُ الْمَعْصِیَةَ لِیَرْکَبَهَا وَ یُمَنِّیهِ التَّوْبَةَ لِیُسَوِّفَهَا إِذَا هَجَمَتْ مَنِیَّتُهُ عَلَیْهِ أَغْفَلَ مَا یَکُونُ عَنْهَا، فَیَا لَهَا حَسْرَةً عَلَی کُلِّ ذِی غَفْلَةٍ أَنْ یَکُونَ عُمُرُهُ عَلَیْهِ حُجَّةً وَ أَنْ تُؤَدِّیَهُ أَیَّامُهُ إِلَی الشِّقْوَةِ؛ نَسْأَلُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْ یَجْعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ وَ لَا تُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طَاعَةِ رَبِّهِ غَایَةٌ وَ لَا تَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدَامَةٌ وَ لَا کَآبَة»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۶۴.
  62. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۲۱۶.
  63. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  64. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص۳۲۴.
  65. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۵۰ ـ ۵۸.
  66. «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید» سوره تحریم، آیه ۸.
  67. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۵۰ ـ ۵۸.
  68. «وَ قَالَ(ع) لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ": ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ، أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَی سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَی مَا مَضَی، وَ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَی تَرْکِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَداً، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّیَ إِلَی الْمَخْلُوقِینَ حُقُوقَهُمْ حَتَّی تَلْقَی اللَّهَ أَمْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی کُلِّ فَرِیضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَهَا فَتُؤَدِّیَ حَقَّهَا، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی اللَّحْمِ الَّذِی نَبَتَ عَلَی السُّحْتِ فَتُذِیبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّی تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ یَنْشَأَ بَیْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِیدٌ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِیقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِیَةِ؛ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۱۷.
  69. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۲۱۸.
  70. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  71. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۲۱۷ ـ ۲۱۸.
  72. «(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.
  73. «جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند، که آنان را می‌آمرزم و من توبه‌پذیر بخشاینده‌ام» سوره بقره، آیه ۱۶۰.
  74. «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.
  75. «و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید» سوره طه، آیه ۸۲.
  76. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص۲۳۸.
  77. «و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۱۰.
  78. «وَ مَنْ أُعْطِیَ التَّوْبَةَ لَمْ یُحْرَمِ الْقَبُولَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۵.
  79. «وَ قَالَ(ع): «مَا کَانَ اللَّهُ لِیَفْتَحَ عَلَی عَبْدٍ بَابَ الشُّکْرِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّیَادَةِ؛ وَ لَا لِیَفْتَحَ عَلَی عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ؛ وَ لَا لِیَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۵.
  80. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص۲۳۸.
  81. کنز العمال، ج ۴، ص۲۱۰.
  82. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص۲۵۰.
  83. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۵۰ ـ ۵۸.
  84. «جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند» سوره فرقان، آیه ۷۰.
  85. الدرالمنثور، ج ۵، ص۱۴۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص۲۴۲.
  86. «کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۸۷ ـ ۸۹.
  87. «کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و آنها را از عذاب جهنم حفظ کن» سوره غافر، آیه ۷.
  88. «بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
  89. صحیفۀ سجادیه، دعای ۳۸، ص۱۹۰؛ المجتنی من دعاء المجتبی، ص۶۳.
  90. «جز آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که آنان به بهشت درمی‌آیند و هیچ ستم نمی‌بینند» سوره مریم، آیه ۶۰.
  91. «در آن است آنچه بخواهند و نزد ما، بیشتر (نیز) هست» سوره ق، آیه ۳۵.
  92. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۵۰ ـ ۵۸.
  93. «و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.
  94. «پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه 137.
  95. «سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند و آن را به ریشخند می‌گرفتند» سوره روم، آیه ۱۰.
  96. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۵۹ ـ ۶۲.