دلیل طول عمر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
دلیل طول عمر امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
دلیل طول عمر امام مهدی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت، ج۱۴» و مقاله «مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر» در این باره گفته است:
- «مشخصاتی که این متفکر ایرلندی ("برتراند راسل") برای مصلح جهانی بر شمرده است مانند کمال جسمانی و عقلانی، طول عمر و قدرت جمع کردن تجربیات دورانها به گونهای که وی را قادر به انجام مسئولیت اصلاحی بزرگ خود گرداند، به مشخصاتی که معتقدان به مذهب اهل بیت (ع) در رابطه با حضرت مهدی منتظر (ع) و غیبت آن حضرت به آن معتقدند نزدیک است.
مسأله طول عمر مصلح جهانی که برناردشاو بر ضرورت آن تأکید میکند مؤید این نکته است که تفکر بشری نیز ضرورت این امر را که مصلح جهانی باید در هنگام ظهور تجربیات همه عصرها را با خود داشته باشد تا بتواند مسئولیت خود را به انجام برساند، درک کرده و آن را مورد تأکید قرار میدهد[۱]، و این همان نتیجهای است که مطابق با آنچه شیعه امامیه اثنی عشری به آن اعتقاد دارند از غیبت طولانی حضرت امام مهدی (ع) حاصل میشود. اما تفاوت سخن برنارد شاو با عقیده شیعه این است که بنا بر عقیده شیعه در باره امام معصوم، وی از ابتدای زندگی خود، دارای همه تجربیات و نتیجههایی است را که باید با طولانی شدن عمر به دست آورد. او از ابتدا برای انجام وظیفه بزرگ اصلاحی بزرگ خویش آماده و در این راه از پشتیبانی خداوند متعال برخوردار بوده، هرگاه اوضاع و شرایط جهان برای ظهور او آماده شود توانایی انجام آن را خواهد داشت و طولانی شدن این غیبت بدان جهت است که یاوران آن حضرت و همه جامعه بشری این تجربیات را کسب نموده و این ثمرات را نسل بعد از نسل از یکدیگر گرفته و در نزد خود جمعنمایند[۲]»[۳].
- تفکر بشری و غیبت مهدی (ع): در تفکر بشری مانعی برای طول عمر این مصلح جهانی نیست و همین امر نیز، در بردارنده ایمان به غیبت آن مصلح است که همان اعتقاد مذهب اهل بیت (ع) میباشد، بلکه همان گونه که در کلام متفکر ایرلندی برنارد شاو ملاحظه کردیم فکر بشری طول عمر مصلح را برای قیام به مسئولیت اصلاحی بزرگی که دارد امری ضروری به شمار میآورد. بنابراین تفکر بشری به صورت کلی هیچگاه از نظر اصولی ایمان به غیبت مصلح جهانی را رد نمیکند، چرا که دلایل اثبات کننده آن از مقبولیت عقلی برخوردار است.
دانشمندان نیز به روشن کردن مسأله امکان عقلی طول عمر امام مهدی (ع) و عدم تعارض این مسأله با هیچ یک از قوانین عقلی پرداختهاند مانند: شیخ مفید در کتاب "الفصول العشره فی الغیبة " و سید مرتضی در کتاب "المُقنِع فی الغیبة " و علامه کراجکی در کتاب "البرهان علی طول عمر امام زمان (ع)" (که ضمن جلد دوم کتاب کنزالفوائد آن بزرگوار به چاپ رسیده است)، شیخ طبرسی در کتاب "إِعلامُ الوَری"، سید صدر در تحقیقش درباره حضرت مهدی و بسیاری دیگر از دانشمندان و کمتر کتابی را درباره غیبت میتوان یافت که این موضوع را به بحث نگذاشته و بر آن استدلال نکرده باشد»[۴].
- «شهید صدر در پاسخ به این پرسش که پس از فرض روشن شدن امکان وجود یک عمر طولانی مطرح میشود و بر ضرورت تعطیل قوانین طبیعی در حق امام مهدی (ع) تأکید میورزد، دو نوع پاسخ مطرح میکند.
- پاسخ متعارف که یک دلیل کلامی است و بر پیشفرضهای اعتقادی ثابت شده استوار است.
- پاسخ نامتعارف که بر یک تفسیر و تحلیل روانشناختی و جامعه شناختی استوار است. این تفسیر تحلیلی ابتکاری از شهید صدر میباشد. در این پاسخ، نقش طول عمر در آمادهسازی آن فرمانده الهیِ عدالت گستر برای تحقق آن آرمان بزرگ تبیین میگردد. در اینجا مناسب است به خلاصه این پاسخ ابتکاری شهید صدر توجه کنیم: تحولِ بسیار بزرگ نیازمند روحیهای بس بزرگ، همتی بسیار بلند و احساسی عمیق به برتری خود و پوچی تمدنِ فریبنده و کوچک بودن ابرقدرتهای ستمگر و استثمارگر است، که این فرمانده برای نابودی این تمدن ذخیره شده است تا بتواند تمدن کنونی را به یک دنیای کاملاً جدید دگرگون سازد. این فرمانده انقلابی هر اندازه که به پوچی این تمدن بزرگ ایمان داشته باشد و آن را فقط نقطهای در مسیر طولانی و تکاملی تمدن انسانی ببیند، در براندازی این تمدن عظیم تواناتر خواهد بود. درجه احساس او به پوچی این هیولای بزرگ، باید با عظمت تحول مورد نظر متناسب باشد. رسالت روز موعود، ایجاد یک تحول چشمگیر و همه جانبه، در جهانی که از ستم پر شده است، میباشد و کسی در انجام این تحول، توانا خواهد بود که خود را بزرگتر از این تمدن عظیم بداند و ببیند. کسی که مرعوب هیبت این تمدن باشد -به خاطر این که در دامن این تمدن بزرگ شده است- نمیتواند فرماندهی این تحول عظیم و چشمگیر را بر عهده بگیرد؛ در حالیکه انسان دیگری که پیش از این تمدن بوده، تمدنهای گوناگونی را همراهی کرده، شاهد تولد و سقوط چند تمدن بوده و نقاط ضعف و قوت هر یک را به خوبی میداند، به خوبی آگاه است که نقطه ضعف این تمدن کجا است و از چه نقطهای باید ضربه را بر پیکر آن وارد سازد. هیچ کتاب تاریخی نمیتواند جایگزین این دانش کاملاً محسوس برای این فرد باشد. شهید صدر در اینجا به دو نمونه از انسانهای اصلاحگر، ولی مرعوب تمدنهای عصر خود، اشاره و بیان میکند که چرا چنین افرادی نمیتوانند یک اصلاح و تحول چشمگیری را عهدهدار شوند[۵]. در فرازی دیگر، ایشان به نقش تجربه اندوزیهای انسان در ایجاد توان تشخیص دقیق نقاط ضعف و نقاط قوت دیگران و تشخیص دقیق نقاط ضعف و قوت پدیدههای اجتماعی اشاره مینماید. در نتیجه: نقش تجربیات ممتد یک انسان در ایجاد توان مطلوب، آن هم در سطح فرماندهی مورد نظر روشن میشود و طولانی شدن عمر یک انسان در این زمینه نقش مهمی را ایفا خواهد نمود.
سومین نکتهای که نیاز به یک رهبری برخاسته از عصر صدر اسلام را روشن میکند، این است که این تحول اسلامی اصیل، به رهبری نیاز دارد که نزدیکترین فرد به منابع اصیل اسلام و در عین حال فردی نفوذناپذیر در برابر همه عوامل انحطاط و انحراف فرهنگی باشد تا بتواند اسلام را آن طور که هست به اجرا درآورد و تحولی فراگیر و چشمگیر بر اساس اسلام ناب پایهریزی کند، اما شخصی که امروز متولد میشود و در فضای این تمدن کنونی آکنده به انحراف، نفس میکشد و چشمش را بر تحولات و انحرافات موجود باز کند، به هیچ وجه نمیتواند آن اسلام ناب را آن طور که هست درک کند. او نمیتواند از رسوبات و خواستگاههای این تمدن رهایی یابد، حتی اگر قصد یک اصلاح انقلابی داشته باشد. بالاخره نمیتوانیم رهایی او را از پیرایهها و بدعتهای موجود تضمین نماییم و حتماً باید در مرحلهای قبل از تولد تمدن کنونی متولد شده باشد و بُنیه فرهنگی و اسلامی او از زمان صدر اسلام باید استحکام یافته باشد تا بتواند طلایهدار تحول ناب و اصیل اسلامی باشد[۶]»[۷].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیت الله فضلی؛ | تصویر = 151907.jpg | پاسخدهنده = عبدالهادی فضلی | پاسخ = آیت الله دکتر عبدالهادی فضلی، در کتاب «در انتظار مهدی موعود» در اینباره گفته است:
- «دلیل نقلی: مراد از دلیل نقلی، همان روایات وارد شده درباره این موضوع هستند که خود این روایات نیز به دستههایی تقسیم میشوند که مهمترین آنها را میآوریم:
- روایاتی که درباره خالی نماندن زمین از حجت خداست مانند: زمین از حجت خدا خالی نمیشود. حال این حجت خدا یا ظاهر است و همه او را میشناسند یا این که از ترس کشته شدن، پنهان و متواری است تا دلایل الهی باطل نگردند.
- روایاتی که درباره محصور بودن امامت در دوازده امام است که همگی آنان از قریش هستند؛ مانند: همانا این امر از بین نمیرود تا این که دوازده تن از خلفای من که همگی از قریش هستند، بیایند.
- روایاتی که درباره معین نمودن امام منتظر (ع) به اسم و صفاتش میپردازند، مانند: مهدی از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیهاش کنیه من است؛ او خَلقاً و خُلقاً شبیهترین مردم به من است؛ برای او غیبتی است که در آن زمان مردمان حیران میشوند و امتها گمراه میگردند سپس مانند شهاب ثاقب خواهد آمد و زمین را پر از عدل و داد میکند چنانچه از ظلم و ستم پر شده باشد. همچنین روایاتی که درباره برپا نشدن قیامت تا ظهور امام زمان (ع) است مانند: قیامت برپا نمیشود تا این که زمین پر از ظلم و جور گردد، سپس از اهلبیت من، مردی خروج میکند که زمین را از عدل و داد پر میکند، چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد.
- روایاتی که درباره وجود امام در هر زمانی است مانند: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. حال که این روایات را خواندید به این نتیجه میرسیم که امام منتظر، کسی جز محمد بن حسن (ع) نیست. برای آشکارتر شدن مطلب، کمی توضیح میدهیم، اخباری که در آنها آمده که مهدی، فرزند امام عسکری (ع) و زنده و موجود است و در آخرالزمان ظهور میکند، اخبار متواتری هستند که از طریق پیامبر (ص) و اهل بیت {{(ع) به ما رسیده اند[۸]. حال که ثابت کردیم، امکان دارد امام برای زمان طولانی زنده بماند، میتوان مسئله حیات امام را از مسائل غیبت در شریعت اسلامی دانست؛ زیرا از نظر عقلی هم امکان دارد امام زمان (ع) در طول این مدت زنده بماند همچنین از طریق نقل هم، ثابت شد که این امر به وقوع پیوسته مانند مسئله معاد. این اشکال که روایات وارد شده از طریق پیامبر (ص) با سندهایشان از شیعه و سنی کافی نیستند، وارد نیست زیرا متواتر بودن روایات به اثبات رسید.
- دلیل تاریخی: در تاریخ، نظایر فراوانی مانند امام زمان (ع) وجود دارد که عمر طولانی داشتهاند مانند نوح نبی که هزار سال زنده بود و پانصد سال به هدایت قومش پرداخت و این قسمت از زندگی نوح در قرآن به صراحت آمده است. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ﴾[۹].
- دلیل عقیدتی: همان خدایی که با اراده و قدرتش وعده داد که امام منتظر (ع) روزی خواهد آمد؛ هم او میتواند عمر طولانی به امام عطا کند.
- دلیل تشریعی: از خصوصیات دعوت اسلامی این است که این دعوت عالمگیر باشد و از قوانین اولیه اسلامی این است که کتاب اسلام تمامی اطراف عالم برسد از طریق جهاد یا غیره...اسلام نظامی انقلابی است که آمده تا تمامی نظام و قوانین اجتماعی مرسوم را اصلاح کند و واضح است که ویرانی نظامی اجتماعی و ساختن نظامی اجتماعی انقلابی در همه عالم، احتیاج به زمانی طولانی دارد تا در آن زمان، نظام اجتماعی که چند قرن ریشه دارد از بین برود و نظام اجتماعی جدید و بدون ریشه در گذشته ساخته شود. روشن است باید شرایط تطبیق قوم جدید و خالی بودن نظام جدید از مفاهیم گذشته ممکن باشد تا نظام اجتماعی گذشته در نظام جدید کاملا ذوب شود که از نتایج اولیه این نظام اجتماعی، ساختن شخصیتهایی است که در تمام خصایص با نظام اجتماعی جدید منطبق هستند؛ ما میدانیم که حضرت محمد (ص) در طول عمر شریفشان نتوانستند نظام اجتماعی قبلی را در همه عالم نابود کنند و نظام اجتماعی اسلامی را در همه جا بنا گذارند و همچنین میدانیم برای هیچ مسلمانی، غیر از امام علی و شرایط یاد شده، برای ساختن نظام اجتماعی اسلامی فراهم نشد. شاید هنگامی که برای امامت علی (ع) به این آیه استدلال میکنیم: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۱۰] اشاره به همین مطلب داشته باشد. همچنین میدانیم که حضرت علی (ع) کسی بود که میتوانست چنین نظامی را اجرا کند؛ اما به دلیل مسائل سیاسی که قبل از خلافت ایشان اتفاق افتاده بود، این امر میسّر نشد. فرزندان ایشان نیز به دلیل عوامل سیاسی و اجتماعی زمانشان نتوانستند این مهم را به انجام برسانند، حال نوبت به امام زمان (ع) میرسد پس به ناچار باید این اتفاق به دست او بیفتد؛ زیرا او خاتم معصومین است و حتماً این آیه قرآن محقق میگردد ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ﴾[۱۱]؛ و چه بسا تفسیر این آیه به همین مطلب اشاره داشته باشد و این امر استمرار حیات امام را تا الان و تا زمان ظهورشان میطلبد. شاید بتوان برای روشنتر شدن مطلب به این امر استدلال کرد که ایشان معاصر پدرشان بودند و بعد از ایشان نیز زنده ماندهاند اصلاً ما فرض میکنیم که ولادت ایشان را به اثبات نرساندهایم.
- دلیل علمی: خلاصه مطلب، گروهی از دانشمندان متأخر مانند دکتر الکیس کارل، دکتر جک لوب، دکتر ورن لویس و همسرش و دیگران بر روی انواع مختلفی از گیاهان و حیوانات و انسان در آزمایشگاه راکفل نیویورک آزمایشات متعددی انجام دادند. از میان این آزمایشات، آزمایشاتی روی اعصاب، عضلات، قلب، پوست و کلیه انسان انجام شد، آنچه دیده شد تا زمانی که غذایی لازم فراهم است، این اعضا همچنان به حیات خود ادامه میدهند، به شرط آنکه عارضهای از بیرون بر آن وارد نشود و سلولها براساس آنچه که غذا به آنها میرسد و تکاثر پیدا میکنند.
اکنون نتایج آزمایشات دکتر آلکسیس کارل که در ماه دوم میلادی سال ۱۹۱۲ انجام شده است را تقدیم میکنیم:
- این اعضا که از سلولها تشکیل شدهاند، تا زمانی که عارضهای از بیرون مانند کمبود غذا و یا ورود میکروبها بر آنها وارد نشود، همچنان زنده باقی خواهند ماند.
- این اعضا نه تنها زنده میمانند، بلکه رشد و تکثیر سلولی میکنند، همچنان که بقیه اجسام زنده، رشد و نمو میکنند.
- میتوان میزان رشد و تکثیر این اجزا را با غذایی را که به آنها میرسانیم، اندازه بگیریم است.
- زمان در اینجا تأثیری ندارد، یعنی این اجزا به مرور زمان، ضایع و ضعیف نمیشوند؛ بلکه رشد و نمو میکنند چنانچه در زمانهای گذشته رشد و نمو داشتند و همه ظواهر دلالت میکنند که این اجزا زنده هستند؛ اما در خوابند تا زمانی که از آنها مراقبت بشود و غذای کافی به آنها برسد[۱۲]. استاد، دیمند وبرل از اساتید دانشگاه جونس هیلکن، این مطلب را به نتایج دکتر کارل افزودهاند: همه اجزا جسم انسان مستقل هستند ثابت شده که هر عضوی میتواند به وسیله نیرویی خاص تا بینهایت زنده بماند یا این که مدت زنده ماندن این اجزا را میتوان افزایش داد[۱۳]. نشریه داخلی جغرافی بر این مطلب تأکید میکند که انسان میتواند تا ۱۴۰۰ سال زنده بماند، مانند حیواناتی که در فصل سرما، به خواب زمستانی فرو میروند. تقریری که بیان آن گذشت، میگوید: همانا خواب در اثنا فصل زمستان، عمر حیوانی که بیست بار میخوابد را نسبت به حیوانات مشابه که در طول سال به تحرک میپردازد، طولانیتر میکند[۱۴].
شاید از واضحات باشد امثال این تجربههای علمی که علماء از این طریق علل افزایش عمر انسان به بیش از عمر طبیعی را میشناسند (به دست میآورند) ما را منتهی به این نتیجه کند که: در پیشگاه علم مرز و حد طبیعی برای عمر انسان معین نمیتوان کرد و این حدود تقریبی که انسان از مشاهدهها و ملاحظههایش به دست میآورد فقط حدود عمر عادی میباشد. شاید امتداد و کشیده شدن عمر انسان به بیش از (مافوق) سنین عمر عادیش - مثل آنچه که در دلیل تاریخی گذشت مانند عمر نوح نبی (ع) ما را حتما منتهی کند به اینکه حد طبیعی برای عمر انسان وجود ندارد. مخصوصاً علم امروزه مراحل مهمیّ در به دست آوردن نتایج بزرگی درباره این مسئله را طی کرده است که از مهمترین آنهاست: پیروی و التزام به توصیههای مربوط به سلامتی برای انسان، محیط مناسبی برای محافظت از زندگیش و استمرار عوامل بقایش ایجاد مینماید.
امروزه کم شدن انتشار بیماریهای مسری و واگیردار و پائین آمدن نسبت در بسیاری از جوامع متمدن و پیشرفته و پیروی کننده از مسائل صحت و سلامت، بهترین شاهد بر این مطلب است. زمانی که به این نتیجه، نتیجه دیگری را اضافه کنیم - آن نتیجه این است: عالم مرگ اجل (سرآمدن وقت، پایان وقت) است و مریضیها و پیشآمدهای دیگر نیست. کما اینکه این نظریه بعضی از علمای دینی است. آنگاه مسئله امتداد عمر به مساعد بودن شرائط سالم و مناسب محیط و عقب افتادن اجل ارتباط محکمی پیدا میکند. ایجاد محیط سالم مناسب به خود انسان باز میگردد و چه کسی بهتر از امام (ع) این مسئله را رعایت میکند و او میداند که این امر، او را برای امر مهم بزرگ الهی آماده میسازد. عقب افتادن (انداختن) اجل به خدای تعالی باز میگردد و هر زمانی که اراده آن را بکند - همان طور که در دلیل اعتقادی گذشت - شرائط زندگی و عمر طولانی را مهیا میکند»[۱۵]. }}
۲. حجت الاسلام و المسلمین یعقوبی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم یعقوبی، در مقاله «نگاهی به تولد و زندگی امام زمان» در اینباره گفته است:
«برای رسیدن به پاسخ این پرسش، توجه به چند اصل کلی لازم است:
|
۳.نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«از ویژگیهای امام مهدی (ع) عمر طولانی آن حضرت است. تاکنون[۲۶] نزدیک به دوازده قرن از عمر شریفش میگذرد. این عمر طولانی به دلیل آن است که مطابق ارادۀ الهی، او آخرین حجّت خدا و همان ذخیرۀ الهی برای اجرای اهداف انبیا است و پیداست که باید تا زمان فراهم شدن زمینههای قیام جهانیاش زنده بماند. این حقیقت در روایات فراوانی بیان شده است. البته برای بعضی، این سؤال مطرح است که چگونه ممکن است انسانی، عمری چنین طولانی داشته باشد. برای پاسخگویی به این سؤال، بجاست مقداری دربارۀ طول عمر بحث کنیم: سرچشمه این سؤال و علت طرح آن، این است که آنچه در جهان امروز، معمول و متداول است، عمرهای محدودی است که معمولاً به صد سال نمیرسد؛ از این رو[۲۷] بعضی نمیتواند یک عمر طولانی را باور کنند؛ در حالی که عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری غیر ممکن نیست. دانشمندان با مطالعه اجزای بدن به این حقیقت رسیدهاند که ممکن است انسان، سالهای بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. برنارد شاو میگوید: از اصول علمی مورد پذیرش همه دانشمندان بیولوژیست، این است که برای عمر بشر نمیتوان حدی تعیین کرد و حتی دیرزیستی نیز مسأله مرزناپذیری است.[۲۸] پروفسور "اتینگر" مینویسد: به نظر من با پیشرفت تکنیکها و کاری که ما شروع کردهایم، بشر قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال عمر کند.[۲۹].
|
پانویس
- ↑ برای توضیح بیشتر درباره این مسأله به تحقیق ارزشمندی که حضرت آیت الله شهید صدر در رابطهبا حضرت مهدی (ع) انجام دادهاند، ۴۱- ۴۸، چاپ سوم، دارالتعارف مراجعه کنید.
- ↑ برای توضیح بیشتر به کتاب تاریخ الغیبة الکبری، ۲۷۶ به بعد مراجعه کنید.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۳۰.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۳۲.
- ↑ بحث حول المهدی، صص ۸۴ - ۸۸.
- ↑ بحث حول المهدی، صص ۸۸ - ۸۹.
- ↑ مهدویت و امام مهدی از نگاه شهید صدر، ص ۳۸۷ تا ۴۱۲.
- ↑ سید امین، ص ۱۳۸۸.
- ↑ و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد» سوره توبه، آیه ۳۳.
- ↑ مجله المقتطف "آیا انسان در دنیا ماندگار است" ج ۳، ص ۲۳۸ - ۲۴۰ و سید صدرالدین صدر، ص ۱۳۴.
- ↑ همان.
- ↑ مجله الثورة البغدادیة، ش ۷۸۵.
- ↑ فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص 50-57.
- ↑ امام مهدی حماسهای از نور، شهید صدر، ترجمه کتابخانه بزرگ اسلامی، ۳۰.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ۳۸۵.
- ↑ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۱۱۳- ۱۲۵؛ کنز الفوائد، کراجکی، ۱۴۰.
- ↑ پس اگرنه از تسبیحگویان میبود، تا روز قیامت در شکم ماهی میماند؛ سوره صافات، آیه ۱۴۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۵۰.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۶۹.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۵۷.
- ↑ سوره انفال، آیه ۳۰.
- ↑ یعقوبی، ابوالقاسم، نگاهی به تولد و زندگی امام زمان، چشم به راه مهدی، ص ۳۴۱ - ۳۴۵.
- ↑ اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.
- ↑ البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت میشود که به نسبت بسیار کم است.
- ↑ راز طول عمر امام زمان (ع)، ص ۱۳.
- ↑ مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.
- ↑ سوره صافات: ۱۴۴.
- ↑ خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).
- ↑ سوره عنکبوت: ۱۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ح ۳، ص ۳۰۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۱، ح ۴، ص ۵۹۱.
- ↑ سوره نساء: ۱۵۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۷.
- ↑ تورات (ترجمه فاضل خانی)، سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.
- ↑ عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱ – ۱۲.
- ↑ اینها حقایقی است که در قرآن کریم آمده است: سوره انبیاء: ۶۹؛ سوره شعراء: ۶۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹.
- ↑ بالادستان، محمد امین، حائریپور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی؛ نگین آفرینش، ج۱، ص ۴۷ - ۵۱.