دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم
تعداد پاسخ۱ پاسخ

دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

میرترابى حسینى

خانم زهرةالسادات میرترابی حسینی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم لدنی در قرآن و حدیث» در این‌باره گفته‌ است:

  • «سوفسطائیان: که اصحاب حس بوده‌اند، حواس را مبدأ و منشأ تمام تصورات و ادراکات جزئی و کلی، معقول و غیر معقول می‌دانستند و معتقد بودند یگانه راه حصول ادراکات بشر، حواس اوست.
  • افلاطون: درست نقطه مقابل این نظریه را انتخاب کرده، معتقد است: علم و معرفت به محسوسات تعلق نمی‌گیرد زیرا محسوسات متغیّر، جزئی و زائل شدنی هستند در حالی که متلَّق علم باید ثابت، کلّی و دائم باشد. معرفت حقیقی، درک «مُثُل» است که واقعیت‌هایی کلّی، ثابت و دائمی هستند، نه جزئی، متغیر و زائل شدنی و نیز معقولند نه محسوس.
  • ارسطو: در باب علم و معرفت نظر دیگری دارد. او معتقد است روح، در ابتدا در حد قوّه و استعداد محض است و بالفعل واجد هیچ معلوم و معقولی نیست و تمام معقولات و معلومات به تدریج در همین جهان برایش حاصل می‌شود. مطابق این نظریه، ادراک جزئیات، بر ادراک کلیّات مقدّم است یعنی ابتدا ذهن، به درک جزئیات نائل می‌شود. سپس به وسیله قوّه عاقله به تجرید و تعمیم می‌پردازد و معانی کلیّه را انتزاع می‌کند.
  • حکما و دانشمندان اسلامی: نیز در باب "کیفیت حصول علم" تصریح کرده‌اند که: نفس انسان در حال کودکی در حال قوّه و استعداد محض است و لوحِ بی نقشی است که فقط استعداد پذیرفتنِ نقوش را دارد و بالفعل واجد هیچ معلوم و معقولی نیست. علاوه اینکه، تمام تصورات بدیهیه عقلیه، اموری انتزاعی هستند که عقل، آنها را از معانی حسّیه انتزاع کرده است، با این توضیح که؛ بین انتزاع مفاهیم کلی که بر محسوسات منطبق می‌شود –از قبیل مفهوم انسان، درخت و ... –و مفاهیم عامّه- مانند وجود و عدم، ضرورت و امکان و امتناع و ... –تفاوت وجود دارد. به این ترتیب که؛ انتزاع دسته اول مستقیماً از راه تجرید و تعمیم جزئیات محسوسه برای عقل حاصل می‌شود، ولی دسته دوم، مستقیماً از راه حواس وارد ذهن نشده‌اند، بلکه ذهن، پس از واجد شدن صور حسیّه باید ننوع فعالیت و ترتیب خاصی، این مفاهیم را از آن صور حسیّه انتزاع می‌کند.[۱] در اصطلاح فلسفه، به دسته اول "معقولات اولیه" و به دسته دوم –که به دسته اول متکی هستند- "معقولات ثانویه" اطلاق شده است ولی در هر حال هر دو دسته، مسبوق به ادراک جزئیه حسیّه‌اند.[۲]

شاید به عنوانِ شاهد مثال، بیان نظرات دو تن از دانشمندان اسلامی در این خصوص، خالی از لطف نباشد: متکلم و مفسّر معروف امام فخر رازی در جلد دهم تفسیر کبیر ذیل آیه کریمه: ﴿وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۳] می‌گوید: "نفس انسان در آغاز خلقت از جمیع علوم و معارف خالی است و خداوند حواس را به او عطا فرموده تا از این راه علوم و معارف را کسب کند." وی با استناد به جمله ﴿لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا مدعی است که نفس انسان در آغاز کودکی واجد هیچ معلومی نیست و از جمله ﴿جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ استفاده می‌کند که آغاز نقش بستن علوم و معارف بر لوح ضمیر انسان از مجرای حواس است. سپس در پاسخ به این سؤال که؛ بدیهیات –که باید قبل از نظریات در ذهن وجود داشته باشند- از کجا پیدا شده‌اند؟ به دو فرضیه اشاره می‌کند: اول آنکه بدیهیات از آغاز خلقت همراه انسان بوده‌اند. دوم آنکه بدیهیات بعداً پیدا شده‌اند. شق اول یقیناً باطل است، چون می‌دانیم جنین انسان در رحم مادر، به هیچ بدیهی‌ای علم ندارد، و بنابر شق دوم، باید بدیهیات نیز کسبی باشند که لازمه آن، این است که تمام بدیهیات نظری باشند و در نهایت، تسلسل پیش خواهد آمد.

فخر رازی با اختیار قسم دوم، معتقد است؛ بدیهیات در آغاز نبوده و بعد حاصل شده‌اند ولی لازمه آن کسبی و نظری بودنِ بدیهیات نیست زیرا حصول بدیهیات، با کمک حواس سمعی و بصری است، نه از راه کسب و نظر و استدلال.[۴]

همچنین صدرالمتألهین در شواهد الربوبیه می‌گوید: اولین چیزی که از آثار محسوسات –که معقول بالقوه هستند و در خزانه متخیله (حافظه) مجتمع هستند- حادث می‌شود، بدیهیات است و آن، عبارتست از "اوّلیات" و "تجربیات...".([۵]

و نیز در مبحث "عقل و معقول" اسفار، پس از بیان فعالیت و عملکرد می‌نویسد: حواس به منزله جاسوس‌های مختلفی هستند که از نواحی مختلف خبر می‌آورند و نفس را برای اطلاع از صور عقلیه مجرده و احساسات جزئیه آماده می‌نمایند. و نفس از طریق این جاسوس‌ها، بهره‌مند می‌شود. سپس این تصورات حسیّه نفس را برای حصول بدیهیات اولیه تصوریه و تصدیقیه مستعد می‌نماید[۶]»[۷].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

  1. منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
  3. رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. آیا ارتباط با ارواح می‌تواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
  7. رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. رابطه علم‌الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. رابطه مقام علیین با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
  21. رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  22. رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  23. رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  24. رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  25. علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده می‌شود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
  26. آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
  27. آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. پاورقی: مباحث مربوط به کیفیت و ترتیب انتزاع این دسته مفاهیم، در مقاله پنجم «اصول فلسفه و روش رئالیسم» به تفصیل آمده است.
  2. ر.ک. سید محمد حسین طباطبایی، «اصول فلسفه و روش رئالیسم» پیشین، مقدمه مقاله پنجم تحت عنوان «پیدایش کثرت در ادراکات» ص۲، الی ۱۱.
  3. «و خدا شما را از شکم مادرانتان –در حالی که چیزی نمی دانستید- بیرون آورد، و برای شما گوش و چشم‌ها و دل‌ها قرار داد، باشد که سپاسگزاری کنید»؛ ‏نحل، آیه ۷۸.
  4. فخر رازی در اطراف این مسئله تفصیل بیشتری داده که برای اطلاع از آن؛ ر.ک. فخرالدین محمد رازی، ابن العلامه ضیاءالدین عمر مشهور به "خطیب ری" تفسیر فخر رازی مشهور به تفسیر الکبیر و مفاتیح الغیب، ج ۱۰، دارالفکر، ص ۹۲ و ۹۳.
  5. پاورقی: صدرالدین محمد شیرازی، الشواهد الربوبیه، باتعلیق و تصحیح و مقدمه سید جلال الدین آشتیانی، انتشارات دانشگاه مشهد، شماره ۱۴ به سال ۱۳۴۶، اشراق دهم از شاهد اول از مشهد سوم ص ۲۰۵: «فأول ما یحدث فیها من رسوم المحسوسات التی هی معقولات بالقوة و کانت محفوظةٌ فی خزانة المتخیّله هی اوایل المعقولات التی اشتراک فیها جمیع الناس من الأولیّات و التجربیات و المتواترات و المقبولات و غیرها مثل: الکلّ اعظم من الجزء، و الأرض ثقیلةٌ «و «البحر موجودٌ»، «الکذب قبیحٌ»...».
  6. همان، «الحکمة المتعالیه فی الأسفار الأربعه، ج ۳، شرکة دارالمعارف الاسلامیه، ۱۳۸۳ه‍ المرحلة العاشرة، الفصل السابع عشر، «فی کیفیّة تعقل النفس لأمور کثیرة مع بساطتها»، ص ۳۸۱
  7. علم لدنی در قرآن و حدیث؛ ص ۲۹-۳۱.