رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
![]() | |
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل بالاتر | علم معصوم / منبع علم معصوم |
مدخل اصلی | مصحف فاطمه / جفر / کتاب علی / مصحف علی |
مدخل وابسته | علم غیب |
رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست

سلطان الواعظین در کتاب «شبهای پیشاور» در این باره گفته است:
«از جمله راههایی که از جانب پروردگار و به وسیله خاتم الانبیا (ص) به علی بن ابی طالب (ع)افاضه فیض میشده "جفر جامعه"[۱] بوده است که مورد تأیید علمای اهل سنت نیز میباشد. جفر جامعه، کتابی است مخصوص علی (ع) که در آن کتاب کلیه حوادث عالم تا انقراض آن به طریق رمز نوشته شده است و اولاد آن حضرت به آن کتاب حکم میکنند. در سال دهم هجرت و پس از مراجعت از حجة الوداع، جبرئیل بر رسول الله (ص) وارد شد و خبر وفات آن حضرت را به ایشان داد. آن حضرت دستهای خود را به سوی پروردگار بلند کرد و گفت: خدایا به من وعده دادی و هرگز خلف وعده نمیکنی. سپس به پیغمبر (ص) دستور رسید که علی (ع) را بردار و با او به بالای کوه احد رفته و پشت به قبله بنشینید. حیوانات صحرا را صدا کن تا جواب دهند. در میان آنها بز سرخ رنگ بزرگی را میبینی که شاخهای او اندکی بالا آمده است. به علی دستور ده تا او را ذبح کند و پوست آن را از سمت گردن بکند و وارونه دباغی نماید. آنگاه جبرئیل برای تو دوات و کاغذ و مرکب میآورد که از جنس مرکبهای زمین نمیباشد. پس از آن هر چه جبرئیل به تو میگوید آن را به علی بگو تا بر آن پوست دباغی شده بنویسد. آن پوست برای همیشه باقی مانده، مندرس نشده و محفوظ خواهد ماند. هرگاه آن را بگشایند تازه خواهد بود. پیغمبر خدا (ص) مطابق همان دستور، به بالای کوه احد رفت و عمل کرد. جبرئیل نیز قلم و دوات و مرکب خدمت ایشان آورد. حضرت نیز به علی (ع) دستور داد و علی (ع) آماده انجام وظیفه شد. آنگاه جبرئیل از جانب رب جلیل، کلیات و جزییات وقایع مهم عالم را به پیغمبر گفت. پیغمبر هم به علی باز میگفت و علی (ع) بر آن پوست مینوشت. جبرئیل گفت و علی (ع) مینوشت تا آن که پوستهای باریک دست و پای بز هم نوشته شد. در آن کتاب هر چه بوده و هست و تا روز قیامت خواهد بود.[۲] ثبت شد. تمام وقایع را، حتی اسامی اولاد و ذراری دوستان و دشمنان، و هر آنچه بر هر یک از آنها تا روز قیامت وارد خواهد شد، نوشتند. آنگاه پیامبر خدا (ص) آن جلده و جفره را به علی (ع) داد و جزو اسباب وراثت و ولایت و امامت قرار گرفت. هر امامی که از دنیا برود، آن را به امام بعد از خود به وراثت میسپارد. (...)
شیوه دیگری که پیغمبر بر امیرالمؤمنین (ع) افاضه فیض میکرد، کتاب مهر شدهای است که جبرئیل برای آن حضرت آورده است. مورخ محقق، ابوالحسن علی بن الحسین مسعودی در کتاب "اثبات الوصیه" نقل میکند: جبرئیل با فرشتگان مقرب، کتاب مسجلی را از جانب پروردگار برای پیغمبر (ص) آورد و عرض کرد به جز وصی شما بقیه افراد حاضر در مجلس، بیرون روند تا کتاب وصیت تقدیمتان گردد. پیغمبر هم از همه اطرافیان حاضر به جز علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) خواست تا بیرون روند. سپس جبرئیل گفت: یا رسول الله (ص)! خداوند به شما سلام میرساند و میفرماید: این عهدنامهای است که با تو پیمان بستم و ملائک گواهی دادند. آنگاه آن کتاب را از جبرئیل گرفته و به علی (ع) داد. پس از قرائت آن کتاب فرمود: این عهد پروردگار من به سوی من است و امانت او است. پس به تحقیق پیام حق را رسانده و ادا نمودم. امیرالمؤمنین (ع) گفت: من هم به تبلیغ، نصیحت و راستی بر آنچه که گفتی شهادت میدهم. چشم، گوش، گوشت و خونم به آن گواهی میدهد. سپس رسول الله (ص) به امام علی (ع) فرمود: این وصیت من از جانب پروردگار است. آن را از من بگیر و وفای به آن را قبول و ضمانت نما. علی (ع) آن را قبول کرد و یاری بر آن را از خداوند سبحان خواست. در آن کتاب، با امیرالمؤمنین (ع) شرط شده است که دوستی با دوستان خدا، و دشمنی با دشمنان خدا و برائت و بیزاری از آنها، بردباری و صبر بر ظلم و ستم و فرو نشاندن آتش غیظ و غضب وقتی که حق مسلم تو را ازتو سلب و خمس تو را تصرف نمایند و حرمت تو را نگه ندارند و محاسنت را با خون سرت رنگین کنند. در پاسخ، امیرالمؤمنین (ع)گفت: قبول نمودم که اگر حرمت مرا شکستند، سنت را تعطیل، احکام کتاب را پاره، کعبه را خراب و محاسنم را از خون سرم خضاب کنند، صبر و تحمل و بردباری پیشه کنم. آنگاه جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقرب را بر امیرالمؤمنین شاهد و گواه گرفت. آنچه را به علی رسانده بود به فاطمه، حسن و حسین (ع) نیز رساند و تمام وقایع را برای آنها شرح داد. سپس آن وصیت نامه را با مهر طلایی که آتش ندیده بود، ممهور گردانید و تحویل علی (ع) داد»[۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مظفر؛ |
---|
۲. آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
۳. آیتالله امینی؛ |
---|
۴. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ |
---|
۵. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
۶. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
۷. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
۸. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
۹. حجت الاسلام و المسلمین افتخاری؛ |
---|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛ |
---|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین بیابانی اسکوئی؛ |
---|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین مشکی؛ |
---|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین نیرومند، آقای مرتضوی و خانم نقاشان؛ |
---|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین تهرانی؛ |
---|
۱۷. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
۱۸. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ |
---|
۱۹. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
۲۰. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
۲۱. آقای افقی (هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)؛ |
---|
۲۲. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛ |
---|
۲۳. آقای موسوی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ |
---|
۲۴. مجتبی تونهای؛ |
---|
۲۵. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ |
---|
۲۶. خانم اکبری راد و خانم جمشیدی؛ |
---|
۲۷. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات. |
---|
پرسشهای وابسته
- منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
- رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا ارتباط با ارواح میتواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ ابو حامد غزالی؛ ینابیع المودة ۴۰۳ در المنظم محمد بن طلحه حلبی.
- ↑ مکاتیب الرسول، ج ۲، ص۶۷؛ بحار الانوار، ج ۲۶، ص۲۷، شبهای پیشاور، ص۹۲۹ «کلّما کان و ما هو کائن إلی یوم القیامة».
- ↑ شبهای پیشاور، ج۱. ص۲۱۴، ۲۱۵.
- ↑ خدمت امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم، از شما – پرسشی دارم، آیا در اینجا کسی هست که سخن مرا بشنود؟. امام (ع) پردهای را که میان آنجا و اطاق دیگر بود، بالا زد و آنجا سرکشید و سپس فرمود: ای ابا محمّد هر چه میخواهی بپرس. عرض کردم: قربانت گردم، شیعیان روایت نقل میکنند که پیامبر (ص) به علی (ع) بابی از علم آموخت که از آن هزار باب علم گشوده میشود. فرمود: ای ابا محمد، پیامبر (ص) به علی (ع) هزار باب از علم آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده میشود. عرض کردم: به خدا که علم کامل اینست؛ اصول کافی، کتاب الحجة، باب «ذکر الصحیفة و الجفر و الجامعة ...» حدیث اوّل.
- ↑ همانا علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد ماست.
- ↑ به خدا سوگند علم کامل همین است.
- ↑ این علم هست اما نه آن علم کامل.
- ↑ علمی که در هر شب و هر روز دربارۀ موضوعی پس از موضوع دیگر و چیزی پس از چیز دیگر تا روز قیامت پدید آید.
- ↑ پژوهشی در باب علم امام، ص۷۹ - ۸۲.
- ↑ جبرئیل بر حضرت زهرا وارد میشد، و او را تسلیت میداد، و احوال پیغمبر را برای او نقل میکرد، و حوادثی را که بعد از او بر فرزندانش واقع میشود به او خبر میداد؛ و امیرالمؤمنین همه آن را مینوشت. این است مصحف فاطمه زهرا؛ الکافی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵.
- ↑ و اما مصحف فاطمه (س) حوادث آینده روزگار و اسامی پادشاهان روی زمین تا قیامت در آن است؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۸، ح۱
- ↑ علم غیب، ص۱۱۰.
- ↑ حیاه الحیوان الکبری، ج۱، ص۲۸۳.
- ↑ علم هرچه مردم به آن محتاجند در جفر است. و تا روز قیامت آن چه میشود در آن است؛ مستدرک سفینه البحار، ج۲، ص۶۹.
- ↑ علم غیب، ص۱۱۲.
- ↑ «محمد بن حکیم عن ابی الحسن (ع) قال: انما هلک من کان قبلکم بالقیاس ان الله تبارک و تعالی لم یقبض نبیه حتی اکملله جمیع دینه فی حلاله و حرامه فجائکم مما تحتاجون الیه فی حیاته وتستغیثون به و باهل بیته بعد موته و انها مصحف عند اهل بیته حتی ان فیهارش خدش الکف ثم قال: ان ابا حنیفة ممن یقول: قال علی و انا قلت»؛ مسند الامام الکاظم (ع) ص ۳۲۴.
- ↑ عذافر الصیرفی قال کنت مع الحکم بن عتیبه عند ابیجعفر (ع) فجعل یسأل و کان ابوجعفر (ع) له مکرما فاختلفا فی شیء فقال ابو جعفر (ع) یا بنی قم فاخرج کتابا مدروجا عظیما ففتحه و جعل ینظر حتی اخرج المسألة فقال ابوجعفر هذا خطعلی و املاء رسول الله (ص) و اقبل علی الحکم و قال یا ابا محمد اذهب انت و سلمة و ابوالمقدام حیث شئتم یمینا و شما لا فواللهلا تجدون العلم اوثق منه عند قوم کان ینزل علیهم جبرئیل)(جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۸.
- ↑ سأل زرارة ابا عبدالله (ع) عن الصلوة فیالثعالب و الفنک و السنجاب من الوبر فاخرج کتابا زعم انه املاء رسول الله صلی الله علیه و آله ان الصلوة فی وبر کل شیء حرام اکله فالصلوة فی وبره و شعره و جلده و بوله و روثه فکل شیء منه فاسد) (جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۹.
- ↑ عن ابی عبدالله قال قال ابو جعفر (ع) یابنی اعرف منازل شیعة علی علی قدر روایاتهم (الی ان قال) نظرت فی کتابعلی (ع) فوجدت فیه ان زنة کل امرأ و قدره معرفته.
- ↑ «سأل ابا عبدالله (ع) بعض اصحابنا عن الجفر فقال هو جلد ثور مملو علما قال له فما الجامعه؟ قال تلک صحیفة طولها وعرض الادیم مثل فخذ الفالج فیها کل ما یحتاج الناس الیه و لیس من قضیة الا و هی فیها حتی ارش الخدش». جامع احادیث الشیعه ج۱، ص ۹.
- ↑ بکر بن کرب الصیر فی قال سمعت ابا عبدالله (ع) یقول انه عندنا کتابا املاء رسول الله و خط علی، صحیفة فیها کلحلال و حرام) (جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۹.
- ↑ عبد الله بن سنان عن ابی عبد الله (ع) قالسمعته یقول ان عندنا جلدا سبعون ذراعا املی رسول الله و خطه علی بیده وان فیه جمیع ما یحتاجون الیه حتی ارش الخدش) (جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۱۰.
- ↑ عن ابی شیبه قال سمعت ابا عبدالله (ع) یقول: ضل ابن شرمة عند الجامعة، املاء رسول الله و خط علی بیده، انالجامعه لم تدع لاحد کلاما فیها الحلال و حرام، ان اصحاب القیاس طلبوا العلم بالقیاس فلم یزدادوا من الحق الا بعدا ان دین الله لا یصاب بالقیاس؛ جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۱۰.
- ↑ معلمی بن خنیس عن ابی عبدالله (ع) قال انالکتب کانت عند علی فلما سار الی العراق استودع الکتب ام السلمة فلمامضی الحسن کانت عند الحسین فلما مضی الحسین کانت عند علی بن الحسین ثمکانت عندی. جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۱۰ و ۱۱.
- ↑ عن عبدالملک قال دعا ابوجعفر بکتاب علی فجاء بهجعفر مثل فخذ رجل مطوی فاذا فیه ان النساء لیس لهن من عقار الرجل اذاهو توفی عنها شیء فقال ابو جعفر (ع) هذا و الله املاء رسولالله و خطه علی بیده. جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۱۰.
- ↑ [http://www.ibrahimamini.com/fa/node/170 ابراهیم امینی، علم امام از دیدگاه احادیث ، ص۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱،ح۱، ص۲۳۹.
- ↑ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ص۱۳۹؛ مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۳۴۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۹، ح۱.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۰، ح۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۹، ح۱.
- ↑ محمد بن عیسی ابن الفتح الاربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۲۱؛ احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۲، ص ۴۴۸؛ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ابواب الثلاثین، ص۵۲۷، ح۱؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲۵، ص ۱۱۷. «در کتاب بحارالانوار به جای "الاصغر" "الاصفر" درج شده است».
- ↑ «یعنی: جامعه و جفر بر خلاف آن شهادت میدهند... لکن من امتثال امر امیرالمؤمنین کردم و اختیار رضای او نمودم»؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۸، ح۳؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۴۸، ح۹۰.
- ↑ «و علم جامعه و علم جفر هر دو بر خلاف این مسأله دلالت مینمایند ... ولی من دستور امیر مؤمنان را انجام دادم و رضایت او را مقدم قرار دادم»؛ محمد بن عیسی ابن الفتح الاربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۷۲-۱۷۹؛؛ مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۴۲۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵؛ همان، ص ۴۵۸، ح۲.
- ↑ امام خمینی، وصیتنامه سیاسی الهی، ص۳.
- ↑ همان.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۰، ح۲؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، باب ۱۴، ص۲۱۵، ح۱۸.
- ↑ همان، کافی، ج۱، ص۲۴۲، ح۸.
- ↑ همان، ص۲۴۱، ح۴.
- ↑ محمد بن جریر بن رستم طبری، دلائل الإمامة، ص۲۸؛ عزیزالله عطاردی، مسند حضرت زهرا، ص۲۹۲.
- ↑ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ابواب الثلاثین، ص۵۲۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ج۲۱، ص ۱۲۶.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۹۲-۳۹۶.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۴۳.
- ↑ ر.ک: همان، ص۱۵۰ـ۱۶۱.
- ↑ ر.ک: بصائر الدرجات، ص۱۵۰ـ۱۶۱؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۹۲ـ۶۰۹.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۶۸ـ۱۷۰.
- ↑ همان، ص۱۶۹ـ۱۷۰، ح۳ و ۷.
- ↑ ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی؛ ص۱۹۱-۱۹۵
- ↑ کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.
- ↑ آن را به اميرمؤمنان (ع) داد. وقتى آن حضرت شهيد شد، رسيد به دست حسن. سپس رسيد به دست حسين. سپس نزد اهل آن است تا بدهد به صاحب اين امر "امر امامت" يعنى حضرت مهدى (ع)؛ دلائل الامامة، طبرى، ص٢٨؛ مسند حضرت زهرا، عزيز الله عطاردى، ص٢٩٢.
- ↑ «... براى امام (ع) نشانههايى است... و نزد او مصحف حضرت فاطمه (س) است». خصال، ص۵٢٧.
- ↑ «اگر راست مىگويند مصحف فاطمه (س) را بيرون آورند؛ زيرا وصيت فاطمه در آن است...». بصائر الدرجات، صص٢١۵ و ٢١۶.
- ↑ «زنادقه در سال ١٢٨، ظهورمىكنند. من اين را از مطالعه مصحف فاطمه دريافتم...»؛ كافى، ج١، ص٢۴٠؛ بصائرالدرجات، ص٢١۵.
- ↑ «مصحف فاطمه (س) از ودايع امامت است كه نزد مولا و امام ما صاحب الزمان (ع) است؛ همانطور كه تعدادى روايت از ائمه (ع) در اينباره نقل شده است»؛ الذريعة، ج٢١، ص١٢۶.
- ↑ «... جامعه و جفر برخلاف آن شهادت مىدهند... اما من از امر اميرمؤمنان! پيروى كردم و اختيار رضاى او نمودم...»؛ كشف الغمة، ج٣، صص١٧٢ - ١٧٩، معالم المدرستين، ج٢، ص۴٢٧.
- ↑ أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب على (ع)را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على (ع)على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء رسول الله (ص) و خط على (ع) و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».
- ↑ اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.
- ↑ «الواح موسى و عصاى موسى نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.
- ↑ «... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.
- ↑ «تورات و انجيل و كتب پيغمبران از كجا بهشما رسيده است»؟
- ↑ «اينها از خودشان به ما به ارث رسيده است و چنانكه آنها مىخواندند، ما هم مىخوانيم و چنانكه آنها بيان مىكردند، ما هم بيان مىكنيم. خدا حجتى در زمينش نمىگذارد كه چيزى از او بپرسند و او بگويد نمىدانم»؛ همان، ص٢٢۵.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۹۹-۱۳۰.
- ↑ كثرت مراوده جبرئیل و حضورش در محضر فاطمه زهرا از عبارات بعضی دیگر از احادیث همین بـاب كـه بـه صـورت ماضی استمراری است فهمیده میشود: " و كان جبرئیل یاتیها ...و یخبرها بمایكون بعدها فی ذریتها و كان علی یكتب ذلك فهذا مصحف فاطمه (کلینی الکافی ج۱ صص ۵۹۹).
- ↑ محمد بن یعقوب كلینى، الكافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۹ق، ج۱، صص۵۹۶.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۶۹.
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۴۱؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۴۳.
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۴۰؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۷.
- ↑ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۵.
- ↑ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۴۸.
- ↑ پس امام علی (ع) به او فرمود: آن گاه که احساس کردی آن را و صدا را شنیدی، به من بگو؛ پس من او را آگاه کردم. از آن به بعد او مینوشت هر آنچه میشنید از من تا اینکه مصحفی از آن نوشتهها پدید آمد؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۱، ص ۲۴۰.
- ↑ صفار، بصائر الدرجات، ۱۵۹.
- ↑ منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، شماره ۶ ص ۱۷۹.
- ↑ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ كَانَ فِی ذُؤَابَةِ سَیْفِ رسول الله (ص) صَحِیفَةٌ صَغِیرَةٌ فَقُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَیُّ شَیْءٍ كَانَ فِی تِلْكَ الصَّحِیفَةِ قَالَ هِیَ الْأَحْرُفُ الَّتِی یَفْتَحُ كُلُّ حَرْفٍ مِنْهَا أَلْفَ حَرْفٍ قَالَ أَبُو بَصِیرٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَمَا خَرَجَ مِنْهَا إِلَّا حَرْفَانِ حَتَّى السَّاعَة»؛ صدوق، الخصال، ۲/۶۴۹.
- ↑ «عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَلَى مَوْلَانَا أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (ع) فَرَأَیْنَاهُ جَالِساً عَلَى التُّرَاب... وَ قَالَ وَیْلَكُمْ نَظَرْتُ فِی كِتَابِ الْجَفْرِ صَبِیحَةَ هَذَا الْیَوْمِ وَ هُوَ الْكِتَابُ الْمُشْتَمِلُ عَلَى عِلْمِ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الرَّزَایَا وَ عِلْمِ مَا كَانَ وَ مَا یَكُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی خَصَّ اللَّهُ بِهِ مُحَمَّداً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ (ع)»؛ همو، كمال الدین، ۲/۳۵۳.
- ↑ «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ عِنْدِی الْجَفْرُ الْأَبْیَضُ قَالَ قُلْنَا وَ أَیُّ شَیْءٍ فِیهِ قَالَ فَقَالَ لِی زبور دَاوُدَ وَ تَوْرَاةُ مُوسَى وَ إِنْجِیلُ عِیسَى وَ صُحُفُ إِبْرَاهِیمَ وَ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ وَ مصحف فَاطِمَةَ مَا أَزْعُمُ أَنَّ فِیهِ قُرْآناً وَ فِیهِ مَا یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْنَا وَ لَا نَحْتَاجُ إِلَى أَحَدٍ حَتَّى إِنَّ فِیهِ الْجَلْدَةَ وَ نِصْفَ الْجَلْدَةِ وَ ثُلُثَ الْجَلْدَةِ وَ رُبُعَ الْجَلْدَةِ وَ أَرْشَ...»؛ صفار قمی، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰ و ۱۵۱
- ↑ [[%D۸%A۸%D۸%B۱%D۸%B۱%D۸%B۳%DB%۸C_%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%D۸%A۷%DB%۸C_%D۸%B۴%D۸%A۶%D۹%۸۸%D۹%۸۶_%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%AA_%D۸%AF%D۸%B۱_%D۹%۸۵%DA%A۹%D۸%AA%D۸%A۸_%D۹%۸۲%D۹%۸۵_%D۹%۸۸_%D۸%A۸%D۸%BA%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%AF_(%D۹%BE%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۶%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۶%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۹%۸۷)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۶۲-۶۶]]
- ↑ «فَقَالَ بُرَیْهَةُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنَّى لَكُمُ التَّوْرَاةُ وَ الآنجِیلُ وَ كُتُبُ الآنبِیَاءِ قَالَ (امام صادق) هِیَ عِنْدَنَا وِرَاثَةً مِنْ عِنْدِهِمْ نَقْرَؤُهَا كَمَا قَرَءُوهَا وَ نَقُولُهَا كَمَا قَالُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَا یَجْعَلُ حُجَّةً فِی أَرْضِهِ یُسْأَلُ عَنْ شَیْءٍ فَیَقُولُ لَا أَدْرِی»؛ صدوق، التوحید للصدوق، ص ۲۷۵
- ↑ خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات میكند و اصل كتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
- ↑ [[%D۸%A۸%D۸%B۱%D۸%B۱%D۸%B۳%DB%۸C_%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%D۸%A۷%DB%۸C_%D۸%B۴%D۸%A۶%D۹%۸۸%D۹%۸۶_%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%AA_%D۸%AF%D۸%B۱_%D۹%۸۵%DA%A۹%D۸%AA%D۸%A۸_%D۹%۸۲%D۹%۸۵_%D۹%۸۸_%D۸%A۸%D۸%BA%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%AF_(%D۹%BE%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۶%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۶%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۹%۸۷)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۸۷-۹۰]]
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۴۰
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۱۳
- ↑ مجلسی، همان، ج ۲۶، ص ۱۸.
- ↑ محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح ج ۱، ص ۳۸، ج ۹، ص ۱۳ و... از صحیفه یاد کرده است. ابن سعد در طبقات، ج ۲، ص ۲۳۸، ابونعیم در حلیة، حاکم حسکانی در شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۳۶، ابن ندیم در فهرست، ص ۳۰ و جلال الدین سیوطی در اتقان، ج ۱، ص ۵۹ و ۷۴ از مصحف امام علی (ع) یاد نمودهاند. جوامع حدیثی شیعه، در ضمن احادیث فراوانی از امامان اهل بیت (ع) درباره صحیفه و کتاب علی (ع) یاد فرمودهاند که در ادامه تحقیق با منابع و مآخذ آن آشنا خواهیم شد. برای آگاهی بیشتر درباره مصحف امام (ع) بنگرید به: کافی، کتاب فضل القرآن، ج ۲، ص ۶۳۲؛ تفسیر عیاشی، ۲، ص ۳۰۷؛ مناقب ابنشهرآشوب، ج ۲، ص ۵۰ و... .
- ↑ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج ۱، ص ۴۷۹.
- ↑ چهار تن از راویان حدیث شیعه با کنیه ابوبصیر یاد میشوند: یحیی بن قاسم، لیث بن بختری، عبداللّه بن محمد و یوسف بن حارث، ولی در دو نفر اول مشهورترند. آن دو از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) روایت کردهاند و هر دو دارای کتاب بودهاند. بنگرید به: رجال نجاشی، ص ۳۲۱ و ۴۴۱؛ محمد بن علی اردبیلی، جامع الرواة، ج ۲، ص ۳۶۸.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۲۹، ج ۷، ص ۳۵۶؛ بصائر الدرجات، ص ۱۶۶ ۱۶۳ و ۱۷۲.
- ↑ علی بن ابی حمزه بطائنی از اصحاب امام صادق (ع) و کاظم (ع) بوده و کتابهای متعددی تصنیف کرده است؛ رجال نجاشی، ص ۲۴۹.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۱۸۱
- ↑ همان.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۱۶۲، ح ۲.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج ۳، ص ۳۳۴.
- ↑ همان، ص ۱۶۰؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۲۵، ح ۲۵.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۱۶۲ و ۱۶۴؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۲۲ و ۲۴.
- ↑ الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج ۲، ص ۳۰۶.
- ↑ محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، ص ۷۳.
- ↑ الذریعة، ج ۲، ص ۳۰۷ و ۳۰۶.
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۳۳۸.
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۶-۱۲۹.
- ↑ «عن ابي بصير قال سألت أبا جعفر محمد بن علي عليه عن مصحف فاطمة علي، فقال: أنزل عليها بعد موت ابيها * قلت ففيه شيء من القرآن. فقال عليه : ما فيه شيء من القرآن، فيه خبر ماکان ومایکون الي يوم القيامة وخبر سماء وعدد ما في السموات من الملائكة وعدد كل من خلق الله مرسلا وغير مرسل واسماء من أرسل اليهم ومن كذب ومن اجاب واسماء جميع الخلائق من المؤمنين والكافرين واسماء البلدان وصفة كل بل وعدد ما فيها وصفة القرون الأولي وجميع من تردد في الأدوار. قلت جعلت فداك كم الأدوار؟ قال خمسون الف عام وهي سبعة الأدوار وعاجالهم وصفة اهل الجنة و عدد من يدخل الجنة ويدخل في النار وفيه علم القرآن كما أنزل وعلم التوراة والانجيل وعلم الزبور وعدد كل شجرة ومدر. قلت ان ذلك العلم كثير! قال عليه: لفي ورقتين من اوله وما وصفت لك بعد من الورقة الثالثة ولاتكلمت من حرف منه»؛ دلائل الامامة طبری، ص ۲۷.
- ↑ «قال أبو جعفر محمد بن علي عليه : يا أبا محمد وان عندنا الجامعة وما يدريهم ما الجامعة، قال قلت جعلت فداك وما الجامعة قال علي : صحيفة طولها سبعون ذراعا بذراع رسول الله ته و املائه من فلق فيه وخط علي عليه بيمينه فيها كل حلال وحرام وكل شيء يحتاج الناس اليه حتي الارش في الخدش وضرب بيده الي فقال علي: تأذن لي يا ابا محمد قال قلت جعلت فداك انما انا لك فاصنع ما شئت قال فغمضني بيده وقال عليه حتي ارش هذا كأنه مغضب، قال قلت هذا والله العلم. قال علي : انه لعلم وليس بذاك. ثم سكت ساعة. ثم قال عشية: وان عندنا الجفر وما يدريهم ما الجفر. قال وقلت وما الجفر قال له : وعاد من ادم فيه علم النبيين والوصيين وعلم العلماء الذين مضوا من بني اسرائيل قال قلت أن هذا هو العلم، قال علي : انه العلم وليس بذلك ثم سكت ساعة. ثم قال علية : وان عندنا المصحف فاطمة علي وما يدريهم ما مصحف فاطمة علي قال قلت وما مصحف فاطمة ، قال شي:: مصحف فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات والله ما فيه من قرآنکم حرف واحد. قال قلت هذا والله العلم، قال له : انه لعلم وما هو بذاك، ثم سكت ساعة ثم قال عليه : ان عندنا علم ما كان وعلم ما هو كائن إلي أن تقوم الساعة»؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۸.
- ↑ امامشناسی، ج۱، ص۱۷۲.
- ↑ كافى ۱/۲۴۰؛ بحار الأنوار ۲۲ / ۵۴۵
- ↑ كافى ۱/ ۲۴۲.
- ↑ سوره فصلت، آیه: ۳۰.
- ↑ كافى ۱/ ۲۴۱.
- ↑ بحار الأنوار ۲۶/۲۶ و ۲۷ و ج ۴۰/۱۹۷ و ۱۹۸.
- ↑ ارش در اصطلاح فقهى اختلاف ازرشى شىء سالم با معیوب را مىگویند
- ↑ بصائر الدرجات، ص۱۴۴؛ بحار الأنوار: ج۲۶، ص۲۳
- ↑ امامت، ص۱۴۷.
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار ،ج۲۶ ،ص۲۲.
- ↑ «در آن هر آنچه مردم به آن نیاز دارند وجود دارد، حتی ارزش یک خراش»؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۲،ج۲۶.
- ↑ بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، فصلنامه فلسفی کلامی، پاییز ۱۳۸۹ (شماره ۴۵) ص ۳۰۶.
- ↑ مجلسی، ج۶، ص ۲۳.
- ↑ «او هماره در کاری است»؛ الرحمن: ۲۹.
- ↑ صدرالمتألهین، ۱۱۳۳ش، ج۱ ،ص۳۳.
- ↑ رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص ۱۴۰.
- ↑ محمد صفار قمی، بصائر الدرجات، ج۳، باب۱۴، ص۱۵۱.
- ↑ مرآة العقول، ج۳، ص۱۳۶.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۱ و بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۲.
- ↑ بصائر الدرجات، باب فی الائمه عندهم الصحیفه، ص۱۴۴.
- ↑ کشی، محمدبن عمر، رجال الکشی، ص ۴۵۰.
- ↑ «فرمود:.... در جفر است علم اولین و آخرین و او نزد ماست و الواح و عصاء موسی نزد ما است و ما وارث نبی (ص)هستیم». محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۳.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ اصول کافی، مرحوم کلینی، ج ۱، ص ۲۴
- ↑ همان مأخذ، ص ۲۸۳.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۴۵ و ۱۴۶.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۳۳.
- ↑ علم امام.
- ↑ آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۶۷-۷۱.
- ↑ در جفر است علم اولین و آخرین و او نزد ما است و الواح و عصای موسی نزد ما است؛ بصائر الدرجات في فضائل آل محمد، ج۱، ص ۱۴۰.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۳.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۸۳.
- ↑ شیخ کلینی، پیشین، ج١ ،ص۴١، ٢٣٩، ۴٠٧ و ...؛ بصائر الدرجات، ص ١۶٧ ،١۶٨ ،١٧١ ،١٨۴ ،١٨۶ و...؛ صدوق، الخصال، ص ۶٧، ١٢۴ ،٢٧٣ و... و بسیاری دیگر از منابع همانند نوادر اشعری؛ معانی الاخبار و علل الشرایع صدوق؛ محاسن برقی.
- ↑ کلینی، پیشین، ج ٧ ،ص ٨١ ،٩۴ ،٩٨؛ ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کتاب من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ج۴ ،ص ٢۶٣ و ٢۶٨؛ ابوجعفر محمد بن الحسن (شیخ طوسی)، تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة، بیروت، دارالتعارف، ١۴٠١ ق، ج٩ ،ص٢٧٣ و ٢٨۵ و ٣٠۶ و... .
- ↑ مهمترین ویژگیهایی که برای همه عناوین گفته شده، عبارتند از: ١. املای آنها از رسول خدا (ص) است؛ ٢. خط و نوشته از امام علی (ع) است؛ ٣. محتوای همه آنها احکام است و حتی عبارت "ارش الخدش" در آنها تکرار شده است.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ١۴۴ ،ح ١٢.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ١۵٢ ـ ١۶١ و ص ١۶٩ و ١٧٠ و... .
- ↑ همان، ص ١۵٩ ،ح ٢٣ و ١۶٠ ،ح ٣
- ↑ همان، ص ١۵۴ ،ح ۶.
- ↑ همان، ص ١۵٢ ،ح ٣.
- ↑ همان، ص١۵۴ ،ح۶ و ١۶١ ،ح٣.
- ↑ همان، ص ١۶٩ ،ح ٣ ـ ٧.
- ↑ سید تقی واردی، مصحف فاطمه (س)، پاسدار اسلام، شماره ٢٨۴ ، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص ٣٣، ١٣٨۴.
- ↑ همان، ص ١۵۶ ،ح ١۵ ،و ص ١۶٠ ،ح ٣٠ و ص ١۶١ ،ح ٣۴.
- ↑ همان، ص ١۵٠ ،ح ١ و ١۵١ ،ح ٢.
- ↑ بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۴۴-۵۰.
- ↑ «یا ابا محمد انّ عندنا الجامعة و ما یدریهم الجامعه؟ قال قلت: جُعلتُ فداک و ما الجامعة؟ قال: صحیفة طولها سبعون ذراعاً بذراع رسول الله (ص) املائه من فلق فیه و خطّه علیٌّ بیمینه فیها کل حلال و حرام و کلّ شی یحتاج الیه الناس حتی الارش فی الخدش».
- ↑ «... و انّ عندنا الجفر و ما یدریهم ما الجفر؟ قال: قلتُ: و ماالجفر؟ قال: وِعاء من اُدُم فیهعلم النبیین و الوصیین و علم العلماء و الذین موا من بنی اسرائیل قال ...»
- ↑ «... وَ انّ عندنا المصحف فاطمه (س) و ما یدریهم ما مصحف فاطمه (س) قال: قلت: و ما مصحف فاطمه (س) قال: مصحف مثل قرانکم هذا ثلاث مرّات وُ الله فیه من قرانکم حرف واحد، قال: قلت: ...».
- ↑ پوست گاوی است پر از علم
- ↑ «تلک صحیفة طولها سبعون ذراعاً فی عرض الاَدیم مثل فَخذِ الفالج فیها کلّ ما یحتاج الناس الیه».
- ↑ «یقول انّ عندی الجفر الابیض، قال: قلتُ فایُّ شیءٍ فیه؟ قال: زبور داوود و توراة موسی و انجیل عیسی و صحف ابراهیم (ع) و الحلال و الحرام و ... و عندی الجفر الاهمر قال: وَ ایّ شیءٍ فی الجفر الاهمر؟ قال: السِّلاح و ذلک انّما یُفتح للدَّم یفتحه صاحب السیف للقتل».
- ↑ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام.
- ↑ فقال لها إذا أحست (أحسست) بذلک و سمعت الصوت، قولی لی فأعلمته فجعل یکتب کل ما سمع حتی أثبت من ذلک مصحفاًمحمد باقر مجلسی، بحاراالانوار، پیشین، ج۲۶، ص۴۸.
- ↑ محمد بن حسن بن فروخ صفار، پیشین، ص. ۱۱۹
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج۱ ،ص۲۴۱.
- ↑ تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۴۵.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۹؛ الزام الناصب، ص ۷ و ۹.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۴۰؛ معارف و معاریف، ج ۴، ص ۱۶۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹؛ غیبة طوسی، ص ۱۰۵؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۴۹.
- ↑ کلینی کافی، ج ۱، ص ۲۳۸.
- ↑ گلافشان پارسانسب، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۳۸ و ۳۹.
- ↑ تاریخ عمومی حدیث، ص۲۰.
- ↑ نک: نهج البلاغه، خطبه۲۳۴.
- ↑ بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث؛ ص ۹۸.
- ↑ محمد بن الحسن الصفار، بصائر الدرجات، تهران، منشورات اعلمی، ۱۴۰۴ ق، ص ۱۶۲
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.
- ↑ همان، ص ۲۳۹.
- ↑ همان، ص ۲۴۱.
- ↑ القندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، دارالاسوة، چاپ اول، ۱۴۱۶ ق، ج ۳، ص ۲۰۰.
- ↑ کافی، همان، ج ۱، ص ۲۹۶.
- ↑ وبگاه مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات