رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل بالاتر | علم معصوم / منبع علم معصوم |
مدخل اصلی | مصحف فاطمه / جفر / کتاب علی / مصحف علی |
مدخل وابسته | علم غیب |
رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست
سلطان الواعظین در کتاب «شبهای پیشاور» در این باره گفته است:
«از جمله راههایی که از جانب پروردگار و به وسیله خاتم الانبیا (ص) به علی بن ابی طالب (ع)افاضه فیض میشده "جفر جامعه"[۱] بوده است که مورد تأیید علمای اهل سنت نیز میباشد. جفر جامعه، کتابی است مخصوص علی (ع) که در آن کتاب کلیه حوادث عالم تا انقراض آن به طریق رمز نوشته شده است و اولاد آن حضرت به آن کتاب حکم میکنند. در سال دهم هجرت و پس از مراجعت از حجة الوداع، جبرئیل بر رسول الله (ص) وارد شد و خبر وفات آن حضرت را به ایشان داد. آن حضرت دستهای خود را به سوی پروردگار بلند کرد و گفت: خدایا به من وعده دادی و هرگز خلف وعده نمیکنی. سپس به پیغمبر (ص) دستور رسید که علی (ع) را بردار و با او به بالای کوه احد رفته و پشت به قبله بنشینید. حیوانات صحرا را صدا کن تا جواب دهند. در میان آنها بز سرخ رنگ بزرگی را میبینی که شاخهای او اندکی بالا آمده است. به علی دستور ده تا او را ذبح کند و پوست آن را از سمت گردن بکند و وارونه دباغی نماید. آنگاه جبرئیل برای تو دوات و کاغذ و مرکب میآورد که از جنس مرکبهای زمین نمیباشد. پس از آن هر چه جبرئیل به تو میگوید آن را به علی بگو تا بر آن پوست دباغی شده بنویسد. آن پوست برای همیشه باقی مانده، مندرس نشده و محفوظ خواهد ماند. هرگاه آن را بگشایند تازه خواهد بود. پیغمبر خدا (ص) مطابق همان دستور، به بالای کوه احد رفت و عمل کرد. جبرئیل نیز قلم و دوات و مرکب خدمت ایشان آورد. حضرت نیز به علی (ع) دستور داد و علی (ع) آماده انجام وظیفه شد. آنگاه جبرئیل از جانب رب جلیل، کلیات و جزییات وقایع مهم عالم را به پیغمبر گفت. پیغمبر هم به علی باز میگفت و علی (ع) بر آن پوست مینوشت. جبرئیل گفت و علی (ع) مینوشت تا آن که پوستهای باریک دست و پای بز هم نوشته شد. در آن کتاب هر چه بوده و هست و تا روز قیامت خواهد بود.[۲] ثبت شد. تمام وقایع را، حتی اسامی اولاد و ذراری دوستان و دشمنان، و هر آنچه بر هر یک از آنها تا روز قیامت وارد خواهد شد، نوشتند. آنگاه پیامبر خدا (ص) آن جلده و جفره را به علی (ع) داد و جزو اسباب وراثت و ولایت و امامت قرار گرفت. هر امامی که از دنیا برود، آن را به امام بعد از خود به وراثت میسپارد. (...)
شیوه دیگری که پیغمبر بر امیرالمؤمنین (ع) افاضه فیض میکرد، کتاب مهر شدهای است که جبرئیل برای آن حضرت آورده است. مورخ محقق، ابوالحسن علی بن الحسین مسعودی در کتاب "اثبات الوصیه" نقل میکند: جبرئیل با فرشتگان مقرب، کتاب مسجلی را از جانب پروردگار برای پیغمبر (ص) آورد و عرض کرد به جز وصی شما بقیه افراد حاضر در مجلس، بیرون روند تا کتاب وصیت تقدیمتان گردد. پیغمبر هم از همه اطرافیان حاضر به جز علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) خواست تا بیرون روند. سپس جبرئیل گفت: یا رسول الله (ص)! خداوند به شما سلام میرساند و میفرماید: این عهدنامهای است که با تو پیمان بستم و ملائک گواهی دادند. آنگاه آن کتاب را از جبرئیل گرفته و به علی (ع) داد. پس از قرائت آن کتاب فرمود: این عهد پروردگار من به سوی من است و امانت او است. پس به تحقیق پیام حق را رسانده و ادا نمودم. امیرالمؤمنین (ع) گفت: من هم به تبلیغ، نصیحت و راستی بر آنچه که گفتی شهادت میدهم. چشم، گوش، گوشت و خونم به آن گواهی میدهد. سپس رسول الله (ص) به امام علی (ع) فرمود: این وصیت من از جانب پروردگار است. آن را از من بگیر و وفای به آن را قبول و ضمانت نما. علی (ع) آن را قبول کرد و یاری بر آن را از خداوند سبحان خواست. در آن کتاب، با امیرالمؤمنین (ع) شرط شده است که دوستی با دوستان خدا، و دشمنی با دشمنان خدا و برائت و بیزاری از آنها، بردباری و صبر بر ظلم و ستم و فرو نشاندن آتش غیظ و غضب وقتی که حق مسلم تو را ازتو سلب و خمس تو را تصرف نمایند و حرمت تو را نگه ندارند و محاسنت را با خون سرت رنگین کنند. در پاسخ، امیرالمؤمنین (ع)گفت: قبول نمودم که اگر حرمت مرا شکستند، سنت را تعطیل، احکام کتاب را پاره، کعبه را خراب و محاسنم را از خون سرم خضاب کنند، صبر و تحمل و بردباری پیشه کنم. آنگاه جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقرب را بر امیرالمؤمنین شاهد و گواه گرفت. آنچه را به علی رسانده بود به فاطمه، حسن و حسین (ع) نیز رساند و تمام وقایع را برای آنها شرح داد. سپس آن وصیت نامه را با مهر طلایی که آتش ندیده بود، ممهور گردانید و تحویل علی (ع) داد»[۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مظفر؛ |
---|
آیتالله محمد حسین مظفر در دو کتاب «علم الإمام» و «پژوهشی در باب علم امام» در اینباره گفته است:
«یکی دیگر از منابع علوم سرشار آنان است که گروهی از روایات به آن اشاره دارد و ما به نقل یکی از آنها میپردازیم: ابیبصیر میگوید: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ هَاهُنَا أَحَدٌ يَسْمَعُ كَلَامِي قَالَ: فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) سِتْراً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ بَيْتٍ آخَرَ فَاطَّلَعَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ شِيعَتَكَ يَتَحَدَّثُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَّمَ عَلِيّاً (ع) بَاباً يُفْتَحُ لَهُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ قَالَ: فَقَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِيّاً (ع) أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ قَالَ: قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْم»[۴]. آن گاه امام صادق (ع) چون دید ابابصیر این منبع عظیم را بزرگ شمرده است، شروع کرد به بیان منابعی عظیمتر و سرشارتر و فرمود: جامعه نزد آنهاست و آن، طوماری است به طول هفتاد ذراعِ پیامبر (ص) و به املاء زبانی آن حضرت و دستخط علی (ع) که تمام حلالها و حرامها و هر چه مردم بدان نیازمندند در آن موجود است حتی جریمۀ خراش. سپس فرمود: جفر که مخزنی است از چرم و علم انبیاء و اوصیا و همۀ دانشمندان پیشین بنی اسرائیل در آن وجود دارد، نزد آنهاست. و آنگاه فرمود: مصحف فاطمه (س) که سه برابر قرآن است نزد آنهاست. سپس امام صادق (ع) فرمود: «إِنَ عِنْدَنَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَة»[۵]در تمام این مراحل ابابصیر با شگفتی و تعجب میگفت:«هَذَا وَ اَللَّهِ اَلْعِلْم»[۶] و امام (ع) میفرمود:«إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاك»[۷] پس ابابصیر گفت: جانم به فدایت، پس آن علم کامل کدام است؟ و امام (ع) فرمود:«مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْأَمْرُ بَعْدَ الْأَمْرِ وَ الشَّيْءُ بَعْدَ الشَّيْء»[۸] ما گرچه این منابع و قدر این چشمهها را نمیدانیم اما از این بیان میفهمیم، علمی که افزون بر آن نیست، روزی امامان (ع) ما شده و اگر بیان اجازه میداد نامی بالاتر از "حضوری" و "بالفعل" بر آن بگذاریم، دریغ نداشتیم. آیا پس از این میتوان گفت: علم ایشان منوط به خواست آنهاست؟ و اما اینکه امام (ع) در این روایت پرده را برداشت و سرکشی نمود، نه به خاطر آن بود که خود بداند کسی هست یا نه، تا با علم حضوری ناسازگار باشد، بلکه برای آن بود که ابابصیر مطمئن شود شنوندهای در خانه نیست. ما با اختصار احادیثی را که بر وسعت علوم ایشان و حضورش نزد آنها دلالت داشت، نقل نمودیم چرا که در مقام بیان تمام روایات این موضوع نبودیم، بلکه غرض ما فقط آن بود که علم آنها را بشناسیم و برای شناخت آن از راه نقل، چارهای نیست جز تمسک به آنچه به ما آموختند و از آن پرده برداشتند. آنچه آوردیم برای وصول به آن غرض و یافتن آن گمشده، کافی است، گر چه قطرهای است از باران و اندکی از دریای آثار و روایاتی که در این باره رسیده است»[۹]
|
۲. آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
آیتالله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
«در این زمینه، روایات بسیاری در کتابهای معتبر مذکور است: از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:«كَانَ جَبْرَئِيلُ (ع) يَأْتِيهَا فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَيُطَيِّبُ نَفْسَهَا وَيُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَمَكَانِهِ وَيُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَكَانَ عَلِيٌّ (ع) يَكْتُبُ ذَلِكَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ (س)»[۱۰]. امام صادق (ع) فرمود:«اَمَّا مُصْحَفُ فاطِمَةَ (س) فَفیهِ ما یَکُونَ مِنْ حادِثٍ وَاَسْماءِ مَنْ یَمْلِكُ اِلی اَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»[۱۱]. واضح است که بین این روایات تنافی نیست. این روایات با روایاتی که گفتیم علم همه چیز از قضایای گذشته و حال و آینده در قرآن است تنافی ندارد؛ برای این که مانعی ندارد جملهای از علوم قرآن غیر احکام، با این تشریفات که ملک نازل شود و تلقین کند و به خط امیرالمؤمنین نوشته شود در کتاب دیگر به نام مصحف فاطمه ذکر شود و به همان نام یعنی مصحف (کتاب) فاطمه مشهور گردد»[۱۲]. موضوع علم جفر امام صادق (ع) معروف و مشهور است؛ به طوری که دِمیرَی در کتاب حیاه الحیوان در لغت جفر[۱۳] نوشته است و گفته:«وَهُوَ الْكِتَابُ الْمُشْتَمِلُ عَلَى عِلْم الْمَنَايَا وَالْبَلاَيَا وَالرَّزَايَا وَعِلْم مَا كَانَ وَمَا يَكُونُ إِلَى يَوْم الْقِيَامَةِ»[۱۴]. و در کتاب اربعین شیخ بهایی فرموده که: میر سید شریف در شرح مواقف، در مبحث تعلق علم واحد به دو معلوم، گفته است: جفر و جامعه دو کتابند منسوب به علی که جمیع حوادث روزگار تا انقراض عالم به طریق علم حروق در آنها ثبت است. و امامان معروف از اولاد آن حضرت همه آن را میدانستند و از روی آنها حکم میفرمودند، و از وقایع آینده خبر میدادند»[۱۵]. |
۳. آیتالله امینی؛ |
---|
آیتالله ابراهیم امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» و مقاله «علم امام از دیدگاه احادیث» در اینباره گفته است:
«حضرت علی (ع) مطالب دینی را که از رسول خدا میشنید مینوشت و همه را در کتابی ثبت و ضبط میکرد و به صورت چند کتاب تألیف شد و بهطور ارث برای سایر ائمه (ع) باقی ماند ائمه اطهار (ع) از این کتابها استفاده میکردند و مطالب آنها را برای مسلمانها نقل میکردند و گاهی بدان کتابها اشاره نموده میفرمودند در کتاب علی یا صحیفه یا جامعه چنین نوشته و در کتاب علی خواندم که... از باب نمونه به احادیث زیر توجه فرمائید: حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود کسانی قبل از شما به هلاکت رسیدند که عمل به قیاس کردند. خداوند متعال پیامبرش را قبض روح نکرد مگر اینکه دین را در حلال و حرام تکمیل نمود وآنچه را بدان نیاز داشتید همه را آورد و همه آنها بهصورت کتابی نزد اهل بیت موجود است حتی ارش خدش نیز در آن هست آنگاه فرمود: ابوحنیفه میگفت علی چنین میگفت و من چنین میگویم.[۱۶] عذافر میگوید با حکم بن عتیبه خدمت حضرت باقر (ع) بودم حکم مرتب سؤال میکرد و امام باقر جواب میداد و حضرت او را گرامی میداشت پس در یک مطلب اختلاف کردند امام فرمود: پسرم برخیز و کتاب بزرگی را که در هم پیچیده است بیرون بیاور پس کتاب را بازکرد و شروع نمود به نگاه کردن تا اینکه مسأله را پیدا کرد پس حضرت باقر (ع) فرمود: این خط علی(ع) و املاء رسول خدا صلی الله علیه و آله میباشد آنگاه رو کرد به حکم و فرمود: ای ابا محمد تو و سلمه و ابوالمقدام به هر طرف میخواهید بروید به خدا سوگند علمی را که بیشتر از این مورد اعتماد باشد نخواهید یافت، جبرئیل بر آنها نازل میشد.[۱۷] زراره از حضرت صادق (ع) سؤال کرد ازنماز خواندن در موی و کرک روباه و فنک و سنجاب پس کتابی را خارج کرد که خیال میکرد املاء رسول الله است (در آن کتاب چنین بود) نماز خواندن در موی هر حیوانی که حرام گوشت باشد پس نماز خواندن در کرک و مو و پوست وبول و سرگین آن فاسد میباشد.[۱۸] حضرت صادق (ع) از پدرش نقل کرده که فرمود: پسرم مقام و منزلت شیعیان را به مقدار روایتشان بشناس تا اینکه فرمود: در کتاب علی (ع) خواندم که: ارزش هر کس به مقدار معرفت اوست.[۱۹] بعض اصحاب از حضرت صادق (ع) از جفر سؤال کردند فرمود: پوست گاوی است پر از علم همان شخص عرض کرد پس جامعه چیست فرمود؟ صحیفه ای است که طور آن هفتاد ذراع و عرضش بمقدار عرض پوست دباغی شده است مثل ران شتر هر چه مردم احتیاج دارند در آن هست و هیچ قضیه ای نیست مگر اینکه حکمش در آن هست. حتی ارش خدش.[۲۰] بکر میگوید از حضرت امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: نزد ما چیزی هست که با وجود آن به مردم احتیاج نداریم ولی مردم به ما محتاج هستند نزد ما کتابی است که به املاء رسولخدا و خط حضرت علی تهیه شده صحیفه ای است که هر حلال و حرامی در آن نوشته شده است.[۲۱] عبد الله بن سنان میگوید: از حضرت صادق (ع) شنیدم که میفرمود: نزد ما پوستی هست به طول هفتاد ذراع که مطالب آن را رسول خدا املاء کرده و حضرت علی با خط خودش نوشته است آنچه مردم به آن احتیاج دارند در آن هست حتی ارش خدش.[۲۲] ابو شبیبه میگوید از حضرت صادق (ع) شنیدم که میفرمود: ابن شرمه درباره جامعه به اشتباه افتاده کتاب جامعه به املاء رسول خدا و خط علی تهیه شده و برای احدی جای کلام باقی نگذاشته تمام حلالها و حرامها در آن کتاب نوشته است اصحاب قیاس میخواهند علم را با قیاس بهدست میآورند ولی بدین وسیله از حق دور میشوند، چون با قیاس نمیتوان به دین خدا رسید.[۲۳] یعنی حضرت صادق (ع) فرمود: کتابها نزد حضرت علی بود تا وقتی که می خواست به عراق سفر کند آنها را به ام سلمه سپرد وقتی وفاتت کرد نزد امام حسن (ع) بود بعد از رحلت امام حسن نزد امام حسین آمد بعد از شهادت امام حسین (ع) نزد علی بن حسین و الان نزد من است.[۲۴] حضرت صادق (ع) فرمود: کتابها نزد حضرت علی بود تا وقتی که میخواست به عراق سفقر کند آنها را به ام سلمه سپردوقتی وفات کرد نزد امام حسن بود بعد از رحلت امام حسن نزد امام حسین آمد بعد از شهادت امام حسین نزد علی بن الحسین بود و الان نزد من میباشد.[۲۵] عبدالملک میگوید حضرت باقر (ع) کتاب علی را خواست فرزندش حضرت صادق کتاب را آورد که مانند ران در هم پیچیدهبود در آن کتاب نوشته بود وقتی مرد بمیرد همسرش از اموال غیر منقول اوارث نمیبرد. پس امام باقر (ع) فرمود بخدا سوگند این املاءرسول خدا و خط علی است. چنانکه ملاحظه میفرمایید از احادیث مذکور استفاده میشود که کتابها و صحیفه هایی نزد ائمه اطهار (ع) موجود بوده که با املاء رسول خدا و خط حضرت علی تهیه شده بود و تمام ما یحتاجی علمی و دینی مردم در آن کتابها موجود بوده و ائمه اطهار (ع) از کتابها استفاده مینمودند و مندرجات آنها استشهاد میکردند. پیامبر اکرم و حضرت علی (ع) برای تهیه و توین این کتابها عنایت کامل بخرج می دادند و از این عمل دو هدف را تعقیب می نمودند:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه در کتاب «کلام نوین اسلامی» در این باره گفته است:
«کتاب یا جامعه و یا صحیفه علی(ع):، یکی دیگر از منابع علم ائمه اطهار (ع) است. ابوبصیر از امام صادق (ع): ای ابومحمد! جامعه نزد ما است و آنها چه میدانند جامعه چیست؟ عرض کردم قربانت گردم! جامعه چیست؟ فرمود: "صحیفهای است با طول هفتاد ذرع به ذرع رسول خدا (ص) و املای آن حضرت از دهان مبارکش و دست خط علی (ع). هر حلال و حرام و هر چیزی که مردم به آن نیاز داشته باشند؛ حتی دیه خراشهای کوچک، در آن است. امام با دستش به من زد و فرمود: ای ابومحمد! به من اجازه میدهی؟ عرض کردم: قربانت گردم من در اختیار شما هستم. هرچه میخواهید بکن. حضرت همچون کسی که خشمگین است، دست مرا نیشگون گرفت و فرمود: حتی دیه این، عرض کردم: به خدا این علم است. فرمود: این علم است؛ ولی نه همه علم."[۲۷] امام باقر فرمود: "در کتاب علی (ع) نوشته شده است که سه صفت است که دارنده آن نمیمیرد تا عاقبت آن را ببیند: ستم و قطع رحم و قسم دروغ که مبارزه با خداوند است."[۲۸] جفر: یکی دیگر از منابع علم ائمه اطهار (ع) است. جفر به معنای مخزنی از چرم است که حاوی علم انبیا و اوصیا و گذشتگان از بنی اسرائیل است.[۲۹] روایات فراوانی از وجود جفر و قرار گرفتن آن در اختیار ائمه خبر دادهاند. امام صادق (ع) فرمود: "به درستی که جفر پیش ما است و آنها چه میدانند که جفر چیست؟ ظرفی است از پوست که در آن علم پیامبران و جانشینان آنها و علمای از بنی اسرائیل است."؛[۳۰] امام رضا (ع) از جمله شرایط امامت و رهبری را همراه داشتن جفر بزرگ و کوچک "زرد" دانسته است.[۳۱] امام باقر (ع) فرمود: "و جفر نزد ما است و آن پوست دباغی شده است به تحقیق در آن نوشته شد حتی پاچههایش هم پر شد. آنچه بوده و آنچه خواهد بود تا قیامت، در آن وجود دارد. ائمه اطهار (ع) در موارد متعددی به جفر تمسک و استشهاد کردهاند."[۳۲] وقتی مأمون در نامهای، ولایت عهدی را به امام رضا (ع) محول کرد؛ آن حضرت در پشت آن نامه نوشتند: «والجامعة و الجفر، یدلان علی ضد ذالک ... لکنی إمثلت أمر أمیرالمؤمنین و آثرت رضاه»؛[۳۳] مصحف فاطمه، یکی دیگر از منابع معرفتی اهل بیت (ع) است که دربردارنده اخبار غیبی و وقایع نسبت به زمان آینده است و توسط جبرئیل امین، بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) عرضه و توسط امیرالمؤمنین (ع) نگاشته شده است.[۳۴] امام خمینی در این باره میفرماید: "صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است، از ما است."[۳۵] امام صادق (ع) میفرماید: "و خبر میدهد به او از آنچه برای فرزندان او اتفاق خواهد افتاد."[۳۶] حماد بن عثمان گوید: شنیدم امام صادق میفرمود: "زنادقه در سال صد و بیست و هشت ظهور کنند، من این را از مطالعه مصحف فاطمه دریافتم."[۳۷] فضیل بن سکره گوید: "خدمت امام صادق (ع) رسیدم او فرمود: ای فضیل میدانی اندکی پیش من در چه مطالعه میکردم؟ گفتم: نه، فرمود: در مصحف فاطمه (س) کسی نیست روی زمین به پادشاهی برسد جز این که نام او و پدرش در آن نوشته شده است."[۳۸] سلیمان بن خالد گوید: امام صادق (ع) فرمود: "مصحف فاطمه (س) را بیرون آورند [اگر راست میگویند]؛ زیرا وصیت فاطمه در ان است."[۳۹] امام باقر (ع) درباره وضعیت مصحف بعد از شهادت حضرت زهرا (س) فرمود: "آن را به امیرالمؤمنین (ع) داد وقتی که آن حضرت شهید شد؛ رسید به دست حسن (ع)، سپس رسید به دست حسین (ع) سپس در نزد اهل آن است تا بدهد به صاحب این امر حضرت مهدی (ع)."[۴۰] امام رضا (ع) در این زمینه میفرماید: "برای امام نشانههایی است و نزد او مصحف حضرت فاطمه (س) است."[۴۱] صاحب الذریعة میگوید: "مصحف فاطمه (س) از ودایع امامت است که نزد مولی و امام ما صاحب الزمان (ع) است، همانطور که عدهای از احادیث از ائمه روایت شده است."[۴۲]»[۴۳]. |
۵. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در اینباره گفته است:
«در روایات متعددی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) از کتابی به نام جامعه یا صحیفه امام علی (ع) خبر داده شده که به املای رسول خدا (ص) و نگارش امیرالمؤمنین (ع) بوده است. در روایتی از محمد بن مسلم، از امام باقر (ع) نقل شده است که نزد ما صحیفهای از کتابهای علی (ع) است که طول آن هفتاد ذراع است که ما از محتوای آن پیروی میکنیم و از آن تجاوز نمیکنیم.[۴۴] تعبیر صحیفهای از کتابهای علی (ع) نشان میدهد که از امیرالمؤمنین (ع)، تنها این صحیفه بر جای نمانده، بلکه کتابهای دیگری نیز از آن حضرت نزد ائمه (ع) بوده است. محتوای این نوشته ـ چنانکه روایات دیگری از آن حضرت نیز نشان میدهند ـ احکام حلال و حرام بوده است. گویا احکام بیانشده در این منبع بهقدری کامل است که در روایات آمده: حتی دیه یک خراش نیز در آن نوشته شده است. در این روایات تأکید شده است که اگر ائمه (ع) به حکومت برسند، از احکام آن تجاوز نخواهند کرد. در دهها روایت از امام صادق (ع) نیز از وجود کتاب جامعه یا همان کتاب علی (ع) که همه احکام در آن نوشته شده، مصحف فاطمه (س)، جفر یا پوستی که در آن کتابهای پیامبران و اوصیای آن نگهداری میشود، خبر داده شده است. حجم این روایات با سندهای معتبر، جای تردیدی در صحت آنها باقی نمیگذارد.[۴۵] (...) در روایات امام باقر (ع) همچنین به نوشتهای به نام "مصحف فاطمه (س)" اشاره شده است. در روایتی آمده است که امام باقر (ع) به یکی از اصحابش فرمود: «هرکس که نزد او شمشیر، زره و پرچم پیروزی رسول خدا (ص) و مصحف فاطمه (س) باشد، چشمش روشن است. در این روایت، توضیحی درباره این مصحف نیامده است که روایات امام صادق (ع) آن را تکمیل میکند. در روایات امام صادق (ع) آمده است که در جفر سفید، کتابهای پیامبران قرار دارد و در مصحف حضرت فاطمه (س)، حوادثی که بر فرزندان آن حضرت رخ میدهد و کسانی که به حکومت میرسند، بیان شده است.[۴۶] در برخی روایات امام صادق (ع) از کتابی خبر داده شده که نزد ائمه (ع) است و در آن نام تمام حاکمان نوشته شده.[۴۷] البته در برخی از این روایات، این کتاب همان مصحف فاطمه (س) معرفی شده است.[۴۸]»[۴۹]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
«صحیفه فاطمه(س): از جمله منابع عام علم امامان است که بر اساس روایات، مجموعهاى از اخبار غیبى و وقایع آیندگان است که جبرئیل بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) به حضرت زهرا (س) عرضه کرد و امیرمؤمنان (ع) نیز مطالب آن را نگاشت.[۵۰](...) روايات فراوانى درباره محتواى مصحف فاطمه وارد شده است. البته اين روايات بهتفصيل، محتواى مصحف را ذكر نكردهاند. بلكه تنها عنوانها يا برخى سخنان را بيان نمودهاند كه از مجموع آنها بهدست مىآيد در مصحف فاطمه چه مطالبى وجود دارد و چه مطالبى وجود ندارد. ابتدا به مواردى اشاره مىكنيم كه در مصحف وجود دارد: (۱): مقام عظيمپيامبر (ص)؛ (۲): آينده ذريه حضرت زهرا (س)؛ (۳): حوادثى كه رخ خواهد داد؛ (۴): نامهاى اوصيا و انبيا؛ (۵): اسامى پادشاهان و پدران آنها؛ (۶): وصيت حضرت زهرا (س)؛ (۷): نبود احكام شرعى در مصحف؛ (...) (۸): نبودن چیزی از قرآن در مصحف. مصحف فاطمه (س) ميراثى ارزشمند است كه نزد امامان معصوم (ع) دست به دست گشته است. ابوبصير بعد از نقل حديثى از امام باقر (ع) در اينباره مىگويد: «به آن حضرت گفتم كه مصحف فاطمه (س) بعد از شهادت آن حضرت نزد چه كسى است»؟ امام باقر (ع) فرمود:«دَفَعْتُهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع)، فَلَمَّا مَضَى صَارَ إِلَى الْحَسَنِ، ثُمَّ إِلَى الْحُسَيْنِ، ثُمَّ عِنْدَ أَهْلِهِ حَتَّى يَدْفَعُوهُ إِلَى صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ»[۵۱] همچنين صحيفه حضرت زهرا (س) جزء نشانههاى امامت نزد ائمه (ع) مىباشد؛ چنانكه امام رضا (ع)در اينباره فرمود: «... لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ... وَ يَكُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ...».[۵۲] امامان معصوم در مواردى به صحيفه حضرت فاطمه (س) استشهاد نموده و به وسيله آن عليه كجانديشان و منحرفان از مسير امامت احتجاج كرده و حقانيت خود و دروغِ دروغگويان را آشكار ساختهاند. در اين زمينه، احاديث بسيارى است كه در اينجا تنها به چند روايت بسنده مىكنيم: سليمان بن خالد مىگويد كه امام صادق (ع) فرمود: «وَ لْيُخْرِجُوا مُصْحَفَ فَاطِمَةَ (س) فَإِنَّ فِيهِ وَصِيَّةَ فَاطِمَة...».[۵۳] حماد بن عثمان مىگويد كه شنيدم امام صادق (ع) مىفرمود: «تَظْهَرُ الزَّنَادِقَةُ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَةٍ وَ ذَلِكَ أَنِّي نَظَرْتُ فِي مُصْحَفِ فَاطِمَةَ...».[۵۴] صاحب كتاب "الذريعه" درباره مصحف حضرت زهرا (س) مىنويسد: «مصحف فاطمه (س) من ودايع الإمامة عند مولينا و إمامنا صاحب الزمان (ع) كما روي في عدة احاديث من طرق الائمة (ع) ...».[۵۵] جفر: یکى دیگر از منابع علم امامان (ع) است که در مواردى به آن تمسک نمودهاند. (...) در اصطلاح، جفر پوستى است که علوم در آن نوشته مىگردد و در اصطلاح حدیثى، به کتاب مخصوصى اطلاق مىشود که به املاى پیامبر اکرم (ص) و نگارش على (ع) بوده و در بردارنده علم انبیا و اوصیا (ع) است. این کتاب، از جمله نشانههاى امامت است که اکنون نزد خاتمالاوصیا امام عصر (ع) مىباشد. (...) گاهى ائمه اطهار (ع) به جفر استدلال نمودهاند؛ براى مثال وقتى مأمون در نامهاى ولايتعهدى را به امام رضا (ع) داد، آن حضرت در پشت آن نامه نوشت: «... وَ الجَامِعَةُ وَ الجَفْرُ يَدُلَّانِ عَلَى ضِدِّ ذَلِكَ ... لَكِنِّي امْتَثَلْتُ أَمْرَ أَمِيرِالمُؤْمِنِينَ وَ آثَرْتُ رِضَاه...».[۵۶] در واقع حضرت اشاره مىكند اگر من هم ولايتعهدى را قبول كنم، به پايان نمىرسد و بهدست مأمون با سم به شهادت مىرسم؛ چرا كه من اين مطلب را در جفر و جامعه مشاهده نمودهام. اين سخن امام (ع) بيانگر آن است كه جفر و جامعه، مخزنى از علوم ائمه (ع) مىباشد كه امامان (ع) با رجوع به آن دو، از مسائل و حوادث آينده آگاه مىشدند. کتاب امیرمؤمنان على(ع): یکى دیگر از منابع علم امامان (ع)، کتاب على (ع) است. از احادیث استفاده مىگردد که آن کتاب، طومارى از جنس پوست بوده است به طول هفتاد ذراع پیامبر (ص) که با املاى ایشان و با خط على (ع) نوشته شده است و در آن هر حلال و حرامى و هر چیزى که مردم تا قیامت به آن نیاز دارند، وجود دارد؛ حتى دیه یک خراش بر بدن. کتاب على (ع) نخستین کتاب گردآورى شده در اسلام مىباشد که در زمان پیامبر (ص) نوشته شده است.[۵۷] گاهى این نوشته به اسم «جامعه» و گاهى به نام «صحیفه» یا «کتاب على» شناخته شده است[۵۸] که بعد از امام على (ع) به امامان (ع) یکى پس از دیگرى منتقل مىشود و الآن نیز در دست خاتمالاوصیا امام زمان (ع) است. (...) کتب انبیا: تمام کتابهایى را که خداوند بر پیامبران (ع) نازل کرده، نزد ائمه (ع) است این کتابها یکى دیگر از منابع علم امامان (ع) است؛ چنانکه در روایتى ابوحمزه ثمالى از امام صادق (ع) نقل مىکند که حضرت فرمود: «أَلْوَاحُ مُوسَى (ع) عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَةُ النَّبِیِّین»[۵۹] همچنین در روایت دیگرى، امام صادق (ع) فرمود: «... وَ کُلُّ کِتَابٍ نَزَلَ فَهُوَ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ هُم»[۶۰] همچنين امام كاظم (ع) در جواب بريه (بريهه) كه از ايشان پرسيد: «أَنَّى لَكُمُ التَّوْرَاةُ وَ الْإِنْجِيلُ وَ كُتُبُ الْأَنْبِيَاءِ»[۶۱] فرمود: «هِيَ عِنْدَنَا وِرَاثَةً مِنْ عِنْدِهِمْ نَقْرَؤُهَا كَمَا قَرَءُوهَا وَ نَقُولُهَا كَمَا قَالُوا إِنَّ الله لَا يَجْعَلُ حُجَّةً فِي أَرْضِهِ يُسْأَلُ عَنْ شَيْءٍ فَيَقُولُ لَا أَدْرِي»[۶۲] حضرت على (ع) در حديثى مىفرمايد: «انا الذى عندي ألف كتاب من كتب الانبياء»، از اين روايات استفاده مىشود كه ائمه (ع) به تمامى كتابهاى آسمانى پيامبران (ع) عالم بودهاند و تمام علومى را كه خداوند به پيامبران پيشين عطا فرمود، بهطور كامل در اختيار امامان (ع) قرار داده است»[۶۳]. |
۷. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخاراییزاده در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در اینباره گفته است:
«از دیگر کتبی که بر اساس روایات نزد ائمه (ع) موجود بوده و حاوی علوم بسیار مصحف فاطمه (س) است. مصحف فاطمه (س) کتابی است که جبرئیل در مراودات بسیاری که بعد از رحلت پیامبر (ص) با فاطمه (س) [۶۴] داشت بیان مینموده و امیرالمؤمنین (ع) آن را مینوشتهاند. در روایات وجود علوم گوناگونی در این مصحف گذارش شده است یکی از آنها که در بحث کنونی قابل استفاده است علم به چیزهایی است که در آینده واقع خواهد شد. حماد بن عثمان میگوید از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود زنادقه در سال یکصد و بیست و هشت ظهور میکنند و این را از مصحف فاطمه (س) دانستم. پرسیدم مصحف فاطمه (س) چیست؟ فرمود: هنگامی که خداوند پیامبرش را قبض روح فرمود آنچنان حزن شدیدی بر فاطمه (س) وارد شد که جز خدا نمیداند. پس خداوند فرشته ای را نزد او فرستاد که غمش را تسلیت داده با او سخن گوید. او نزد امیرالمؤمنین (ع) شکایت نمود. آن حضرت فرمود هرگاه آن را احساس نموده و صدا را شنیدی به من بگو؛ پس فاطمه (س) او را از آمدن فرشته آگاه کرد و امیر تمامی آنچه را که میشنید مینوشت تا آنکه از آن مصحفی پدید آمد. سپس فرمود آگاه باش که در آن هرچیزی از حلال و حرام نیست. ولی در آن علم همه چیزهایی است که در آینده واقع خواهد شد[۶۵]»[۶۶].
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در مقاله «منابع علم امام در قرآن» در اینباره گفته است:
«ذکر مصحف فاطمه (س) در شمار علوم با واسطه ملائکه برای ائمه (ع) با وجود اینکه حضرت زهرا (س) نیستند به دو دلیل است؛ یکی تأکید روایات به معرفی این مصحف به عنوان منبع علم امام و دیگری نقش امیرالمؤمنین (ع) در شکلگیری و پدید آمدن آن مصحف. در چگونگی شکلگیری مصحف فاطمه (س) در احادیث آمده است: رحلت پیامبر (ص) و دوری جسمی حضرت زهرای مطهره (س) از ایشان، حزن و اندوهی فراوان برای آن بانوی بزرگ ایجاد نموده بود؛ از این رو ملکی جبرئیل امین (ع)[۶۷]. به جهت عرض تعزیت و آرامش روحی حضرت فاطمه (س) و خبر آوردن از جایگاه پدرشان و آگاهی دادن ایشان از آنچه برای ذریه و فرزندانشان اتفاق خواهد افتاد، به طور مکرر به دستور الهی به خدمت آن بانوی معظم میرسید [۶۸]. و کلماتی از جانب خدا[۶۹]. به آن حضرت القا مینمود.[۷۰]. عبارت روایت این گونه است: «فَقَالَ إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِكِ وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِي لِي فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِكَ فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِكَ مُصْحَفا»[۷۱]. از این عبارت استفاده میشود که رؤیت و معاینه ملک صورت نمیگرفته نه از جانب حضرت زهرا (س) و نه امام علی (ع)؛ بلکه احساسی بوده که به همراه آن مطالبی از طریق صدا شنیده میشده است؛ همان گونه که روایت ابی حمزه از امام صادق (ع) کل این عبارت را در جمله «إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ أُلْقِيَ عَلَيْهَا»[۷۲]. تعبیر و خلاصه نموده است»[۷۳].
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین افتخاری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم افتخاری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد» در اینباره گفته است:
«در روایات زیادی که محدثین مکتب قم، آنها را در کتب خود نقل کردهاند، امامان علم خود را مستند به کتابها و الواح خاصی که از انبیا و اوصیاء گذشته به آنها رسیده بود میکردند، و منبع و مأخذ علم خود را آن کتابها میدانستند، که در قالب روایات، به توضیح و تبیین دقیق این موارد خاص خواهیم پرداخت. شیخ صدوق در کتابش از ابوبصیر نقل میکند که امام صادق (ع) فرمود: در دسته شمشیر رسول خدا کتاب کوچکی بود، ابوبصیر میگوید از امام صادق (ع) پرسیدم در آن کتاب چه بود، فرمود: همان حرفهایی که از هر حرف آن، هزار حرف گشوده میشد. ابوبصیر میگوید: امام صادق (ع) فرمود: تا به امروز به جز دو حرف از آن حرفها، به دیگران آموخته نشده است. [۷۴] در روایت دیگری که شیخ صدوق آن را نقل کرده است، سَدیر صیرفی از کتابی خبر میدهد به نام “جفر”، که در نزد امام صادق (ع) بود و آن کتابی است مشتمل بر علم منایا و بلایا و رزایا و علم ماکان و ما یکون تا روز قیامت، که این علم فقط اختصاص به پیامبر اکرم (ص) و امامان بعد از او دارد. همچنین در کتاب عیون اخبار الرضا (ع)، از وجود صحیفهای خبر داده میشود که در آن، اسامی همه شیعیان اهل بیت تا روز قیامت در آن نوشته شده است، همچنین از “جامعه” نام برده میشود که صحیفهای است به طول هفتاد زراع (حدود ۳۵ متر) که همه مسائلی که انسانها به آن نیاز دارند، در آن وجود دارد. [۷۵] همچنین از “جفر اکبر” و “جفر اصغر” نام برده میشود که در آن همه علوم وجود دارد، حتی مجازات یک خراش و حتی زدن یک یا نیم تازیانه در آن ثبت شده است. مورد دیگری که در این روایت از آن نام برده شده است، “ صحیفه فاطمه (س)” است. (...) صفار قمی در ادامه روایات در این موضوع، روایاتی را نقل میکند که در آنها، از کتابی به نام "جفر" سخن به میان آمده است. ابو حمزه ثمالی به نقل از امام صادق (ع)، “جفر” را اینگونه توصیف میکند: به راستی که در جفر الواح موسی (ع) است، وقتی خداوند تبارک و تعالی آن را بر موسی نازل کرد، در آن همه چیز مشخص شده است و آن الواح تا روز قیامت وجود دارد، و هنگامی که روزگار پیامبری موسی (ع) به سر آمد، خدا به موسی وحی کرد که الواح را، که زبرجدی از بهشت بود، در کوه به ودیعت نهد. صفار قمی در ادامه این روایت، روایات دیگری را نقل میکند، که در آن از جفر و جامعه و مصحف فاطمه (س) نام برده شده است و مصحف فاطمه (س) کتاب دیگری است غیر از جفر و جامعه. البته در این روایات، از "جفر سفید" و "جفر سرخ" نام برده شده است و در توضیح آن هم آمده است که جفر سفید مشتمل بر زبور داوود (ع)، تورات موسی (ع)، انجیل عیسی (ع)، صحف ابراهیم (ع) و حلال و حرام، و مصحف فاطمه (س) است. در ادامه روایت، در توضیح مصحف فاطمه (س) آمده است که از قرآن چیزی در آن نیست و در آن مسائلی است که ما را بی نیاز از مردم کرده و آنها را نیازمند به ما، و در آن حتی جزای یک خدشه کوچک هم بیان شده و در آن احکامی است مثل یک شلاق، نصف شلاق، ثلث شلاق و ربع شلاق (اشاره به ریزبینی و بیان احکام دقیق مسائلی است که در مصحف فاطمه (س) بیان شده است.) در ادامه همین روایت، به توضیح جفر سرخ پرداخته شده و آمده است که در جفر سرخ سلاح است، و هنگامی که شخصی اراده مقاتله داشته باشد، آن را باز میکند. [۷۶].[۷۷] «بخش دیگری از علوم ائمه، علم آنها به کتب پیامبران گذشته است، شیخ صدوق روایتی نقل میکند که در آن، امام صادق (ع) در جواب بریهه میگوید: تورات و انجیل و کتابهای پیامبران گذشته با ارث به ما رسیده و نزد ماست و ما آنها را همانطوری که خودشان میخواندند، میخوانیم و همانطوری که آنها گفتند، میگوئیم و تفسیر میکنیم، خداوند در زمین حجتی قرار نمی دهد که از او چیزی سؤال شود و او بگوید نمیدانم. [۷۸]. برای تبیین بیشتر این قسمت از علم امام، به روایت دیگری که شیخ صدوق در کتاب الأمالی نقل کرده است استناد میکنیم، در این روایت، امیرالمؤمنین علی (ع)، خطاب به مردم میگوید: “از من بپرسید که علم اولین و آخرین نزد من است، به خدا قسم اگر مَسندی برایم مهیا کنید، بر آن مینشینم و با اهل تورات، از تورات خودشان فتوا میدهم، تا جایی که تورات به سخن بیاید و بگوید که علی راست گفت و دروغ نگفت و به راستی به همان چیزی فتوا داد که خداوند در من نازل کرده است؛ و با اهل انجیل، از انجیل خودشان فتوا میدهم، تا جایی که انجیل به سخن بیاید و بگوید علی راست گفت و دروغ نگفت و به راستی به همان چیزی فتوا داد که خداوند در من نازل کرده است؛ و با اهل قرآن به قرآنشان فتوا میدهم، تا جایی که قرآن به سخن بیاید و بگوید علی راست گفت و دروغ نگفت و به راستی به همان چیزی فتوا داد که خداوند در من نازل کرده است؛ شما شب و روز قرآن میخوانید و آیا در میان شما کسی هست که به آن چه در قرآن نازل شده، علم داشته باشد؟ و اگر این آیه ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾ [۷۹]، در قرآن نبود، همانا به شما در مورد آن چه در گذشته بوده و آنچه الآن هست و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد صحبت کرده و به شما از حوادث آینده خبر میدادم» [۸۰] |
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین باقری در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان«بررسی علم اولیای الهی» در اینباره گفته است:
«طبق روایات شیعه، جفر به طور کلی مجموعهای از معارف الهی است که از طریق پیامبر اسلام به حضرت علی (ع) منتقل شده و بعد از حضرت علی (ع) در اختیار ائمه قرار دارد. بخشی از این علوم شامل وقایع آینده تا روز قیامت است که به آن علم “منایا و بلایا” نیز گفته میشود. و در برخی روایات نقل شده است که سلمان نیز که صاحب سرّ پیامبر و علی (ع) بوده، این علم (منایا و بلایا) را داشت. لازم به ذکر است که جفر در روایات بر سه نوع بوده، یا در سه مورد استعمال شده است. اول: کتاب جفر. دوم: مجموعه آثار و کتابهایی که در ظرف بزرگی از پوست قرار داشته (جفر ابیض). سوم: جفر احمر که عبارت از سلاح پیامبر است و احمر نامیده شده است؛ چرا که صاحب شمشیر آن را به قصد قتال میکشاید که نشانه قهر خداست. در مورد هریک از این سه مورد روایاتی نقل شده است و در برخی روایات نیز همه این چند مورد در کنار هم ذکر شده که در این جا به برخی از روایات اشاره میکنیم: ۱. کتاب جفر: الف. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)... وَاللهِ إنَّ عِنْدِی لَجِلْدَیْ مَاعِزٍ وَضَأنٍ إمْلَاءُ رسول الله (ص) وَ خَطَّهُ علی (ع) بِیَدِهِ...»؛ امام صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند در نزد من دو پوست بز و میش وجود دارد که إملاء رسول اکرم (ص) میباشد که آن را علی (ع) با دست خود نوشته است. ب. «عِنْدَنَا الْجَفْرُ وَ هُوَ أدِیمٌ عُکَاظِیٌّ قَدْ کُتِبَ فِیهِ حَتَّی مُلِئَتْ أکَارِعُهُ، فِیهِ مَا کَانَ وَ مَا هُوَ کَائنٌ إلَی یَوْمِ الْقِیَمَةِ»؛ نزد ما جفر میباشد، و آن عبارت است از: پوست عُکاظی مملو از نوشته... که در آن، آنچه تاکنون واقع شده و آنچه تا روز قیامت واقع خواهد شد، ثبت گردیده است. ج. «إنی نظرت فی کتاب الجفر صبیحة هذا الیوم وهو الکتاب المشتمل علی علم المنایا والبلایا والرزایا و علم ما کان و ما یکون إلی یوم القیامة الذی خص الله تقدس اسمه به محمدا و الأئمة من بعده (ع)، و تأملت فیه مولد قائمنا و غیبته و إبطاءه و طول عمره و بلوی المؤمنین به من بعده فی ذلک الزمان و تولد الشکوک فی قلوبهم من طول غیبته و ارتداد أکثرهم عن دینهم و خلعهم ربقة الإسلام من أعناقهم»؛ امام صادق به یکی از اصحاب خود فرمودند: بامداد امروز به کتاب جفر نگاه کردم، و این کتابی است که علم به مرگها، بلاها، مصیبتها و علم آنچه گذشته و آینـده تا روز قیامت در آن نوشته شـده است که خداوند محمّد (ص) و امامان بعد از او را به این کتاب، اختصاص داده است. من در این کتاب تأمّل کردم، ولادت قائم ما و غیبت او، و طولانی شدن غیبتش و گرفتاریهای مؤمنان در عصر غیبت، و پدیدار شدن شک و تردید در قلبهای آنان بر اثر طولانی شدن غیبت، و مرتد شدن اکثر آنان از دین، و خروج آنها از اسلام را مشاهده کردم. ۲. جفر ابیض: «قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُول انَّ عِنْدِیَ الْجَفْرَ الابْیَضَ. قَالَ: قُلْنَا: وَ أیُّ شَیْءٍ فِیهِ؟! قَالَ: فَقَالَ لِی: زبور دَاوُدَ وَ تَوْرَاةُ مُوسَی وَ انجیل عِیسَی وَ صُحُفُ إبْرَاهِیمَ وَالْحَلَالُ وَالْحَرامُ؛ وَ مصحف فَاطِمَةَ، مَا أزْعُمُ أنَّ فِیهِ قُرْآناً، وَ فِیهِ مَایَحْتَاجُ النَّاسُ إلَیْنَا وَ لَا نَحْتَاجُ إلَی أحَدٍ»[۸۱]؛ امام صادق (ع) فرمود: نزد من است جفر ابیض. گفته شد چه چیزی در آن است؟! حضرت فرمودند: زبور داوود و تورات موسی و انجیل عیسی و صُحُف ابراهیم و حلال و حرام؛ و مصحف فاطمه، و من چنان نمیدانم که در آن چیزی از قرآن باشد؛ و در آن است جمیع آنچه مردم به ما احتیاج دارند، و ما احتیاج به احدی نداریم. ۳. جفر احمر: الف. «عِنْدِی الْجَفْرَ الْأَحْمَرَ قَالَ قُلْتُ وَ أَیُّ شَیْءٍ فِی الْجَفْرِ الْأَحْمَرِ قَالَ السِّلَاحُ وَ ذَلِکَ إِنَّمَا یُفْتَحُ لِلدَّمِ یَفْتَحُهُ صَاحِبُ السَّیْفِ لِلْقَتْل»؛ امام صادق (ع) فرموند: نزد من است جفر احمر راوی عرض کرد: جفر احمر چیست؟ حضرت فرمودند: سلاح؛ و جفر احمر نامیده شده چرا که صاحب شمشیر آن را برای قتال میگشاید. ب. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رسول الله یَسِیرُ الْقائم بِسِیرَةِ علی بْنِ أَبِی طَالِبٍ فِی أَهْلِ السَّوَادِ فَقَالَ لَا یَا رُفَیْدُ إِنَّ علی بْنَ أَبِی طَالِبٍ سَارَ فِی أَهْلِ السَّوَادِ بِمَا فِی الْجَفْرِ الْأَبْیَضِ وَ إِنَّ الْقائم یَسِیرُ فِی الْعَرَبِ بِمَا فِی الْجَفْرِ الْأَحْمَرِ»؛ [۸۲] راوی گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: یابن رسول الله، آیا قائم (ع) همچون سیره علی بن ابی طالب (ع) رفتار میکند. حضرت فرمود نه. همانا علی بن ابی طالب طبق جفر ابیض رفتار نمود و قائم (ع) طبق آنچه در جفر احمر است رفتار میکند. ج. «وَ أَمَّا الْجَفْرُ الْأَحْمَرُ فَوِعَاءٌ فِیهِ سِلَاحُ رسول الله (ص) وَ لَنْ یَخْرُجَ حَتَّی یَقُومَ قائمنَا أَهْلَ الْبَیْت»؛ [۸۳] امام صادق (ع) فرمود: جفر احمر ظرفی است محتوی سلاح رسول الله (ص) و هیچگاه بیرون نمیآید، مگر وقتی که قائم ما قیام کند. نتیجه: بنابراین، میتوان گفت که جفر ائمه (ع) به معنای عام کلمه شامل حقایق و علوم الهی است، اعم از شرایع، علوم باطنی، حکمت، قدرت و... که یا به صورت اجمالی و سرّی در یک کتاب آمده (کتاب جفر)، یا به طور تفصیلی همچون مجموعهای گرانسنگ از کتب بوده است؛ و یا شامل سلاح پیامبر بوده (جفر احمر) که مظهر قدرت و قهر الهی است. طبیعی است که امامان در باطن خود صاحب این علوم و آثار هستند و نیاز به نوشته و کتاب به معنای معهود کلمه ندارند و مهم حقیقت باطنی این کتب است، ولی منافاتی ندارد که در ظاهر نیز به طور تدوینی این علوم را همان گونه که پیامبر املاء نموده و علی (ع) نوشته است دارا باشند. و در این بین اسرار و مجهولات زیادی است که ما از درک آنها عاجزیم. پس جفر ائمه (ع) بر خلاف آنچه مشهور شده است؛ صرفاً بخشی از علم حروف و اعداد عرفانی که بتوان با آن کارهایی شبیه به رمل و اسطرلاب و... انجام داد نیست. هر چند “کتاب جفر” (عنوان اول از سه موردی که برای جفر ذکر شد) که در یک نوشته شامل همه اسرار و اخبار و حقایق عالم است، یقیناً نوشتهای معمولی نبوده و شباهتی به نوشتههای سرّی دارد که با زبان اعداد یا حروف منفصل تدوین شده و همه تفصیلات توسط امام از آن قابل استخراج است. ولی آنچه در دست برخی مدعیان علم عدد و حروف است که پیش از اسلام نیز وجود داشته را نمیتوان همان جفر ائمه دانست. هرچند میتوان گفت که این علوم هم نوعی برداشت و استفاده ناقص از معارف الهی بوده که تبدیل به یک فن شبیه به رمل یا علم نجوم (طالعشناسی و کهانت) شده که هدف از آن استخراخ اخبار غیبی مثل پیش گویی آینده و برخی امور دیگر است. طبق آنچه گذشت روشن میشود که جفر، اسرار عرفان و معارف اهل بیت است که طبق روایات جایگاهی بی بدیل در معارف الهی داشته و یقیناً فراتر از فوت و فنهایی است که تحت عنوان علوم غریبه در دست برخی مدعیان است. ۶- کتاب جامعه: امام علی (ع) به عنوان شایستهترین شاگرد مکتب وحی، نخستین امام شیعه و جانشین رسول خدا (ص)، نزد همه مسلمانان جایگاهی والا دارد. در کتب حدیث، فهارس، رجال و علوم قرآنی، چه شیعه و چه اهل سنّت، آثاری برای آن حضرت شمردهاند که: کتاب علی (ع)، صحیفه علی و مصحف علی (ع) حجم بیشتری از گزارشهای رسیده را به خود اختصاص دادهاند. [۸۴] نامهای کتاب علی (ع): احادیث موجود در جوامع حدیثی شیعه نشانگر آن است که کتاب علی (ع) به نامهای دیگری نیز نامیده میشده است: یک: جامعه: در احادیث فراوانی از کتاب علی (ع) به جامعه یاد شده است. جامعه از ریشه جمع گرفته شده است. معنای آن گردآوردن و ضمیمه ساختن چیزی به چیز دیگر است. جامعه بار معنایی خاصی دارد. از گفته لغت نویس دقیق عرب، احمد بن فارس برمی آید که جامعه به معنای عظیمة (بزرگ) میباشد. [۸۵] راویان زیادی (ده نفر) از شیعه، از امام باقر، امام صادق و امام رضا (ع) درباره جامعه، ویژگیها و محتوای آن که شباهت تامی به ویژگیها و محتوای کتاب علی (ع) دارد روایت کردهاند. ابوبصیر[۸۶] هشت حدیث درباره کتاب علی (ع) و هفت حدیث از محتوای آن در بابهای ارث، حدود و دیات روایت کرده است. از پانزده حدیث، هشت حدیث آن با عنوان جامعه از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) روایت شده است. [۸۷] علی بن ابی حمزه بطائنی [۸۸] ضمن حدیثی از امام صادق (ع) درباره جامعه و محتوای آن که حلال و حرام است، حدیثی روایت کرده است. [۸۹]. مرحوم کلینی به سند خویش و صفار در بصائر الدرجات از ابوبصیر روایت کردهاند که امام صادق (ع) به او فرمود: «یا ابا محمد انّ عندنا الجامعة و ما یدریهم ما الجامعة؟ قلت: جعلت فداک و ما الجامعة؟ قال: صحیفة طولها سبعون ذراعا بذراع رسول الله (ص)، املاء من فلق فیه و خطه علی (ع) بیمینه، فیها کلّ حلال و حرام و کل شی ء یحتاج الیه الناس حتی الأرش فی الخدش».” [۹۰] گفتم: قربانت گردم جامعه چیست؟ فرمود: صحیفهای که طول آن هفتاد ذراع به ذراع رسول خدا (ص) که املاء آن از لبان مبارک رسول خدا (ص) است و علی (ع) آن را به دست خویش نوشت. هر حلال و حرامی و هرچه مردم به آن نیاز داشته باشند، حتی جریحه خراش، در آن موجود است.[۹۱]
سه: کتاب امیرالمؤمنین (ع): نام و عنوان دیگری که در شماری از احادیث آمده، کتاب امیرالمؤمنین (ع) میباشد. نام دیگری که از احادیث رسیده، برای کتاب علی (ع) گرفته شده است، عنوان امالی رسول الله (ص) میباشد. کتابشناس بزرگ مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعة در باب أمالی از اولین کتابی که به این نام یاد میکند، امالی رسول الله (ص) است. وی مینویسد: امالی آقای ما و پیامبر ما ابوالقاسم، فرستاده خدا که آن را بر امیرالمؤمنین (ع) املاء فرمود و او به خط خویش آن را نوشت. این نخستین کتابی است که در اسلام از سخن بشر از املاء پیامبر (ص) و خط وصی او نوشته شده است. نسخه کامل آن نزد امام حجت منتظر (ع) ذخیره میباشد. [۹۵] کتاب علی به امالی رسول خدا (ص) نامگذاری میشود.[۹۶] کتاب علی (ع) با چند نام: از احادیث موجود در جوامع حدیثی شیعه درباره نگاشتههای امام علی (ع) استفاده میشود که کتاب علی (ع) با نامهای گوناگون خوانده میشده است. برخی از بزرگان مانند شیخ آقا بزرگ تهرانی بر این عقیده هستند که این اسامی و تعدد آنها گواه آثار گوناگونی است که در یک مطلب مشترک هستند و آن این که تمام آنها به املاء پیامبر (ص) و دستخط علی (ع) بوده است. ایشان بر عقیده خویش هیچگونه دلیلی نمی دهد.[۹۷] از ملاحظه تمامی اخبار و ضمیمه کردن آنها با یکدیگر آشکار میشود که جامعه و کتاب علی (ع) وقتی بدون هیچ قیدی یاد میشود و چیزی که طول آن هفتاد ذراع است... و کتابی که به املاء رسول خدا (ص)، و دستخط علی (ع) و صحیفهای که طول آن هفتاد ذراع و صحیفه عتیقه، مراد از تمام این اوصاف یک کتاب است. [۹۸]» [۹۹]. |
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین گنجی در کتاب «امامشناسی» در اینباره گفتهاند:
«مصحف فاطمه: یکی دیگر از منابع علمی حضرات اهل بیت (ع) مصحف حضرت زهرا عام است. بعد از رحلت رسول اکرم (ص) حزن و اندوه شدیدی بر حضرت زهرا (س) وارد شد و خداوند متعال برای تسلی خاطر حضرت فاطمه زهرا ملائک مقرب خود، اسرافيل، جبرئیل و میکائیل را در حالی که حضرتش مشغول نماز بودند فرستاد و آنها پس از نماز، مصحف را بر حضرتش عرضه داشتند تا خاطر آن حضرت آرام گرفته و از حزن و اندوه او کاسته شود. ابابصیر میگوید: از امام باقر (ع) در مورد مصحف حضرت فاطمه زهرا علني سؤال کردم. حضرت فرمودند: مصحف بعد از وفات پدر گرامی حضرت شاه برایشان نازل شد. پرسیدم در مصحف چیزی از قرآن وجود دارد؟ حضرت فرمود: چیزی از قرآن در آن نیست (منظور الفاظ و عبارات قرآن در او نیست). بعد ادامه داد: در مصحف خبر گذشته و آینده تا روز قیامت و خبر آسمانها و تعداد ملائکه در آسمانها و تعداد پیامبران مرسل و غیر مرسل و نام امتهایی که این پیامبران به سوی آنها ارسال شدهاند و کسانی که این پیامبران را تکذیب کرده و کسانی که دعوت آنها را اجابت کردند و اسامی تمامی مخلوقات خداوند متعال از مؤمنین و کافرین و اسامی تمامی شهرها و ویژگیهای هر شهر و جمعیت و خصوصیات امتهای گذشته و تمامی دورههای گذشته در مصحف وجود دارد. عرض کردم: فدایت شوم هر دورهای چند سال بوده است؟ فرمود: پنجاه هزار سال و هفت دوره (یعنی ۳۵۰ هزار سال که شامل امتهای قبل از خلقت حضرت آدم عليه هم میشود). مدت و عمر آنها و صفات و تعداد اهل بهشت و جهنم و علوم قرآن و تورات و انجيل و زبور به همانگونه که نازل شده است و تعداد هر درخت و سنگ و کلوخ که در روی زمین است در مصحف مادرم فاطمه زهرا علم است. از روی تعجب عرض کردمم: اینها همه علوم بسیار زیادی است! حضرت كه فرمود: ابابصیر همه این مطالب که گفتم در دو ورق اول مصحف نوشته شده و من هنوز ورق سوم را توصیف نکردم و یک حرف از آن را برای تو نگفتهام.[۱۰۰] جامعه و جفر: امام باقر عليه به ابابصیر فرمودند: نزد ما جامعه است و دیگران دشمنان ما چه می دانند که جامعه چیست؟ عرض کردم فدایت شوم جامعه چیست؟ حضرت الله فرمودند: کتابی است که طول آن ۷۰ ذراع به ذراع رسول خدا علیه است که از دو لب مبارک حضرتش املاء شد و حضرت على عليه آن را با خط خود نوشت و در آن علم هر حلال و حرامی و هر آنچه که مردم به آن احتیاج داشته باشند وجود دارد حتی دیه یک خراش کوچک، پس حضرت از من اجازه گرفتند که با دست خود به دست من بزنند. عرض کردم فدایت شوم من متعلق به شما هستم هر کاری که می خواهید انجام دهید، حضرت با دستان مبارک خود اندکی مرا فشار داد و فرمود: حتی دیه یک فشار کوچک که از روی ظلم و ستم وارد شده باشد در آن است. عرض کردم به خدا قسم این علم بسیار زیادی است. حضرت فرمودند این علم زیاد است اما تمام علم نیست، بعد از لحظاتی که سکوت کردند مجددا فرمود: جفر نیز نزد ما است و چه می دانند دیگران که جفر چیست؟ پرسیدم جفر چیست؟ حضرت فرمودند: ظرفی است از پوست که در آن علم تمام انبیاء و اوصیاء و علم علمای بنی اسرائیل که گذشته اند در آن است. عرض کردم این دیگر علم فراوانی است. حضرت فرمودند: این علم است اما همه آن نیست و بعد از مدتی سکوت فرمودند: همانا نزد ما مصحف فاطمه است که آن سه برابر قرآن شماست اما به خدا سوگند یک حرف از قرآن هم در آن نیست. دوباره عرض کردم به خدا سوگند این دیگر علم فراوانی است حضرت فرمودند آری این علم زیادی است اما نه همه علم آنگاه فرمودند نزد ماست علم گذشته و آینده تا روز قیامت[۱۰۱]»[۱۰۲]. |
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین بیابانی اسکوئی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد بیابانی اسکوئی در کتاب «امامت» در اینباره گفته است:
«مصحف حضرت فاطمه: آن گاه كه خداوند متعال پیامبر (ص) را قبض روح كرد فاطمه (س) از رحلت او محزون و اندوهناک گشت. خداوند متعال فرشتهاى را نزد او ارسال مىكرد و او را دلدارى مىداد و با او سخن مىگفت تا حزن و اندوه او برطرف شود. فاطمه (س) این امر را با امیرمؤمنان (ع) در میان نهاد و حضرت به او فرمود: هرگاه فرشته آمد مرا خبر ده. پس فاطمه (س) او را خبر مىكرد و او همه آنچه را كه فاطمه (س) از آن فرشته دریافت مىكرد، مىنوشت. تا اینكه از این سخنان مصحف حضرت زهرا (س) جمع شد. در این مصحف چیزى از حلال و حرام وجود ندارد ولى علم همه آنچه در آینده خواهد آمد در آن موجود است. أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ فِیهِ شَیْءٌ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ لَكِنْ فِیهِ عِلْمُ مَا یَكُونُ»[۱۰۳]. امام صادق (ع) در حدیثى دیگر مىفرماید: «لَیْسَ مِنْ مَلِكٍ یَمْلِكُ الْأَرْضَ إِلَّا وَ هُوَ مَكْتُوبٌ فِیهِ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ وَ مَا وَجَدْتُ لِوُلْدِ الْحَسَنِ فِیهِ شَیْئاً».[۱۰۴] هیچ پادشاهى به حكومت نمىرسد جز اینكه اسم او و اسم پدرش در مصحف حضرت فاطمه (س) نوشته شده است. و براى فرزندان حسن در آن چیزى نیافتم. سخن گفتن و نزول فرشته نه تنها براى امامان اهل بیت: هیچ اشكالى ندارد بلكه از نظر كتاب و سنّت براى مؤمنان واقعى و كامل امرى مسلّم است و جاى هیچگونه شبهه و تردیدى در آن نیست. خداى تعالى مىفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ﴾ [۱۰۵]. همانا آنان كه گفتند: پروردگار ما خداست سپس استوار باقى ماندند فرشتگان بر آنان فرود مىآیند كه بیم نداشته باشید و محزون نشوید و بهشت موعود بر شما بشارت باد. جفر و جامعه: “جفر” گوسفندى است كه تازه مىخواهد شاخ درآورد. و در برخى روایات از آن به پوست گاوى كه پر از علوم است تعبیر شده است. [۱۰۶] خداوند متعال در اواخر عمر پیامبر اسلام (ص) به آن حضرت وحى كرد، از گوسفندى كه تازه مىخواهد شاخ درآورد و در كوهى خاص قرار دارد پوستى تهیه كند. پیامبر (ص) طبق فرمان خداوند متعال با امیرمؤمنان (ع) به آن كوه رفت. و فرمان خداوند را به جاى آورد. امیرمؤمنان (ع) پوست آن گوسفند را كَند و جبرئیل و روح الامین با عدّهاى از فرشتگان الهى كه شمارشان را تنها خدا مىداند با مداد و دوات فرود آمدند. وحى بر پیامبر (ص) نازل شد و امیرمؤمنان (ع) همه را نوشت. همه زمانها و آنچه در آنها پدید مىآید و «مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ» و ظهور و بطون آنها. و از دانشهایى هم آگاه شد كه جز خدا و راسخان در علم، كسى از آن خبر ندارد، و نام همه دشمنان حق در همه زمانها، در آن ثبت گردیده بود.[۱۰۷] و “جامعه” صحیفهاى است كه همه حلال و حرام و احكام الهى حتى ارش خراشى [۱۰۸]. كه در بدن پدید مىآید در آن نوشته شده است. از ائمه نقل شده است كه مىفرمایند: «إِنَّ عِنْدَنَا لَصَحِیفَةً یُقَالُ لَهَا الْجَامِعَةُ مَا مِنْ حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ إِلَّا وَ هُوَ فِیهَا حَتَّى أَرْشِ الْخَدْشِ».[۱۰۹]. همانا نزد ما صحیفهاى است كه به آن جامعه گفته مىشود هیچ حلال و حرامى نیست مگر اینكه در آن وجود دارد حتى ارش خراش. ائمه با بیان این صحیفه خواستهاند به مردم بفهمانند كه ما با وجود این صحیفه دیگر نیازى به اِعمال رأى و قیاس در احكام الهى نداریم. روشن است كه احكام دین اسلام را به رأى و قیاس نمىتوان به دست آورد. و باید به عالمان دین كه اهل بیت پیامبر (ص) است، مراجعه كرد.» [۱۱۰]. |
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین مشکی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد مشکی در مقاله «بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید» در اینباره گفته است:
«طبق روایات، یکی از منابع علم ائمه، کتاب جامعه و صحیفه است:
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین نیرومند، آقای مرتضوی و خانم نقاشان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین رضا نیرومند، آقای مرتضوی و خانم الهام محمدزاده نقاشان در مقاله «رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه» در اینباره گفتهاند:
«براساس روایات و بررسی محتوای آنها، جفر و جامعه به عنوان دو منبع علم امام از طریق وراثت، از رسول خدا (ص) به ایشان رسیده که به املای پیامبر (ص) و خط علی (ع) نگارش یافته است. وجود این آثار مکتوب دلالت بر اثبات امامت ایشان داشته و برای اقناع شیعیان و اسکات مخالفان ائمه (ع) به کار میرفته است. اما در واقع این میراث مکتوب به تعلیم ربانی به دست امام رسیده که لدنی بودن علم ایشان منافات ندارد، زیرا علم ایشان از سنخ علم به اسماء الهی و علم حضوری است که همه علوم ظاهری و باطنی را دربرگرفته و امکان تبدیل به علم حصولی (آثار مکتوب) را دارد. پیامبر به عنوان صادر اول، واسط انتقال فیض از مبدأ فیاض به امامان معصوم (ع) به صورت علم حضوری است. لذا به توصیف امام باقر (ع) این صحیفهها هرگز دچار کهنگی و پوسیدگی نمیشوند.[۱۱۴] یعنی نه فقط پوستی که این علوم بر روی آنها نگارش یافته از تغییرات عالم ماده مصون است، بلکه علوم ایشان نیز هرگز دچار مرور زمان نمیشود و این کهنه نشدن علم حاکی از آن است که این علوم ظهورات اسماء الهیاند و در تجلی اسماء الهی هرگز تکرار رخ نمیدهد: ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾[۱۱۵] پس علوم این صحیفهها تجلیات تازه به تازه اسماء و صفات الهی است که همه مردم تا روز قیامت به آنها نیازمندند[۱۱۶]»[۱۱۷].
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عسکری امامخان در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در اینباره گفته است:
«امامان معصوم (ع) همواره بر این حقیقت پای فشرده اند که دانش آنان از پدرانشان و سرانجام از رسول خدا (ص) به ارث رسیده است، گفتنی است که بخشی از این انتقال دانش، به کمک صحیفه هائی همچون "جفر" و "جامعه" و مصحف فاطمه (س) صورت پذیرفته که ویژگیهای آنها چندان برای ما روشن نیست، اما بیگمان پیشوایان معصوم (ع)، بسیاری از خبرهای غیبی خود را به این کتاب ها مستند ساختهاند و به ویژه درباره مصحف فاطمه (س) بر این حقیقت پای فشرده اند که رویدادهای آینده در آن پیشگوئی شده است. (...) از امام صادق (ع) نقل شده که آن حضرت فرمود: وقتی که پیغمبر خدا (ص)از دنیا رحلت نمود و منتقل به عالم آخرت شدند حضرت زهرا (س) چنان ناراحت شدند که خدا اندازه آن را میداند، برای تسلیت و رفع افسردگی قلب او خداوند ملکی را به نزد او فرستاد که آن بی بی را تسلیت و دلداری دهد، و آن ملک قضایای آینده را برای فاطمه زهرا (س)، شرح میداد فاطمه (س) این مطالب را به امیرالمؤمنین (ع) عرضه میکرد و حضرت فرمود، وقتی که ملک آمد و صوت او را شنیدی بمن بگو (فاطمه (س) چنین کرد و امیرالمؤمنین (ع) هرچه از آن ملک میشنید مینوشت تا آنکه کتابی بنام مصحف فاطمه (س) نوشته شد، سپس امام صادق (ع) فرمود: بدان که در آن مصحف احکام حلال و حرام نیست، و لکن در آن است علم ما یکون (هر پیش آمدی که در آینده واقع میشود).[۱۱۸] چنانکه ملاحظه فرمودی که روایات دلالت دارد بر اینکه این مصحف قرآن نبوده است بلکه کتابی بوده که حوادث آیندهای که در ذرّیه آن حضرت رخ خواهد داد. در آن ذکر شده است. پس آنچه که بعضیها گفتهاند: که مراد از مصحف فاطمه (س) همان قرآنی بود که آنحضرت آن را جمعآوری میکرد مثل خود امام علی (ع) حضرت زهرا (س) نیز قرآن را جمعآوری کرده بود. ممکن است بی بی (س) قرآن را هم جمعآوری کرده باشد اما آنچه به عنوان مصحف فاطمه در احادیث آمده است و امامان (ع) آن را در کلامشان به عنوان یکی از منابع علمی ذکر نموده اند غیر از آن است آنطور که از روایات استفاده میشود. (...) لذا هیچ جای تعجب نیست که برای بانوی بزرگ حضرت فاطمه (س) مصحفی باشد که در آن حوادث گذشته و آینده مذکور باشد و برای ائمه اطهار (ع) به عنوان منبع علمی باشد. چنانکه در یک روایت از امام موسی کاظم (ع)آمده است. "قال: مبلغ علمنا علی ثلاثه وجوه ماض و غابر و حادث فامّا الماضی فمفسر، و اما الغابر فمزبور، و اما الحادث فقذف فی القلوب، و نقر فی الاسما و هو افضل علمنا... و لانبی بعد نبینا"[۱۱۹] مرحوم مجلسی در ذیل این روایت میفرماید: "مبلغ علمنا" یعنی غایت و کمال علم ما، یا اینکه محل بلوغ علم ما و منشأ علم ما. "ماض" یعنی آن اموری که مربوط به گذشته باشد. "غابر" یعنی اموری که مربوط به آینده باشد. "فاما الماضی فمفسر" یعنی اینکه رسول خدا برای ما آنها را تفسیر کرده است. "فمزبور" یعنی اموری که در "جامعه" و "مصحف فاطمه"(س) و غیر این دو مکتوب است و از آنها خبر داده شده است. احکام و شرایع را میتوان از اموری مربوط به گذشته و یا آینده و یا هر دو قرار داد. "و اما الحادث" آن اموری که از طرف خداوند تجدید میشود، یا آن علوم و معارفی است که از طرف بارگاه ربوبی افاضه میگردد، و یا آن امور مجمل و کلی است که به صورت تفصیل بازگو میگردد. "فقذف فی القلوب" یعنی با الهام از طرف خداوند، بدون اینکه ملکی واسطه گردد امام میداند و یا اینکه ملک در گوش امام تحدیث میکند. و اینکه این علم از افضل علوم است به اعتبار این است که مخصوص آنها است و هیچ بشری واسطه نیست، و یا اینکه از معارف ربّانی است که گذشتگان از آن بهره ای نداشته اند، گرچه بعض خواص مثل سلمان و ابوذر توسط ائمه (ع) بر بعض امور مطلع میشدند. و برای اینکه از اخبار دادن از ملک که کار انبیاء (ع) بوده است ادعای نبوت به ذهن نیاید فرمود: "لانبی بعد نبینا". همچین امام صادق (ع) میفرماید: جامعه نزد ماست: املای پیامبر (ص) است که از دو لب شریفش بیرون آمده و علی (ع) آن را به دست خود نوشته است حلالها و حرام ها و هرچه را مردم به آن نیاز داشته باشند در آن است.[۱۲۰] و روایتی که از محمد ابن حمران از سلیمان ابن حالد نقل شده میگوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم فرمود: نزد ما صحیفه ای است که «جامعه» گفته میشود، هیچ حلال و حرامی نیست مگر آنکه در آن صحیفه ذکر شده، حتی دیه خراشی که بر بدن میافتد».[۱۲۱] در مورد جفر نیز روایات بکثرت در کتابها وجود دارد. از سلیمان صدری از نصر ابن قابوس نقل شده که گفت: پیش امام رضا (ع) در منزلش بودم، که امام دست مرا گرفت، و برد نزد اطاقی، سپس در را باز کرد، در آن دیدم "علی" فرزند امام (ع) را که در دستش کتابی بود که در آن نگاه میکرد. امام (ع) فرمود: ای نصر این را میشناسی، گفتم بلی، این فرزند شما علی است، امام (ع) فرمود: ای نصر آن کتاب را که در آن نگاه میکند میدانی؟، گفتم نمیدانم، امام فرمود: این کتاب جفر است که در آن جز نبی یا وصی کسی نگاه نمیکند.[۱۲۲] ثمالی از امام جعفر صادق (ع) نقل میکند: "قال.... الجفر و فیه علم الاولین و الآخرین و هو عندنا و الالواح و عصاء موسی عندنا و نحن ورثنا النبی (ص)".[۱۲۳] (...) روایات در این زمینه در کتابهای کافی، بحارالانوار، المناقب، وسائل الشیعه و کتابهای دیگر روائی و حدیثی بسیار است. خلاصه اینکه طبق این روایات ائمه (ع) مثل دیگر منابع، مصحف فاطمه (س) و کتاب جفر و جامعه را نیز یکی از منابع علمی خودشان قرار دادهاند»[۱۲۴]. |
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«وقتی که خداوند متعال پیغمبرش (ص) را قبض روح نمود، فاطمه زهرا (ع) چنان از وفات آن حضرت اندوهگین شد که کسی جز خدا مقدارش را نداند. ازاینرو خداوند فرشتهای را بر وی فرستاد تا او را دلداری داده و با او سخن بگوید: فاطمه این جریان را به امیر المؤمنین (ع) گزارش داد، علی (ع) فرمود: هرگاه آمدن فرشته را احساس کردی و صدایش را شنیدی، به من بگو. پس فاطمه به امیر المؤمنین (ع) خبر داد و آن حضرت هرچه میشنید مینوشت، تا آنکه از آن سخنان مصحفی ساخت، ولی در آن مصحف، چیزی از حلال و حرام نیست، بلکه در آن، علم به پیشامدهای آینده است.[۱۲۵] امام صادق (ع) در این روایت، چگونگی پدید آمدن این مصحف شریف را توضیح داده و در روایتی دیگر به یار وفادار و باصفای خود ابو بصیر میفرماید: همانا مصحف فاطمه نزد ماست، و مردم چه میدانند که مصحف فاطمه (ع) چیست؟! ابو بصیر عرض کرد: مصحف فاطمه چیست؟ حضرت فرمود: مصحفی است سه برابر قرآنی که در دست دارید، به خدا سوگند، حتی یک حرف قرآن هم در آن نیست[۱۲۶]. یعنی مطالبی که شما از ظاهر قرآن و تفسیر آن میفهمید، در مصحف فاطمه نیست، ولی از نظر تأویل و معنای باطنی قرآن که ما اهل بیت آن را میفهمیم، مصحف تفصیل قرآن است»[۱۲۷]. |
۱۷. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در اینباره گفتهاند:
«حزیر به امام صادق (ع) عرض کرد: چرا عمر شما ائمه (ع) کوتاه است و مرگ شما به هم نزدیک است با این که مردم به شما نیازمندند؟ امام (ع) فرمود: هر کدام از ما صحیفهای داریم که در آن هر چه باید در مدت امامت عمل شود ثبت است و چون مندرجات آن به آخر رسید فهمیده شود که عمر به آخر رسیده و پیامبر (ص) در خواب آید و خبر مرگ او را به وی دهد و آنچه از مقام نزد خدا دارد به او گزارش دهد[۱۲۸]. در روایت دیگری ابی بصیر به امام صادق (ع) عرض کرد: شیعیانت میگویند که رسول خدا (ص) به علی (ع) بابی از دانش آموخته که از آن هزار باب برای وی گشوده شده است؟ امام (ع) فرمود: ای ابا محمد، رسول خدا (ص) به علی (ع) هزار باب آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده میشد. پرسید آیا علم این است، حضرت لحظهای سر انگشت به زمین زد و سپس فرمود: محققاً علم این است، ولی باز آن علم کامل و نهایی نیست و به راستی جامعه نزد ما است و مردم چه میفهمند که جامعه چیست؟ ابی بصیر پرسید: جامعه چیست؟ امام (ع) فرمود: دفتری است که هفتاد ذراع درازا دارد و به املای رسول خدا (ص) است که از زبان خود بیان نموده و علی (ع) به دست خود نوشته و هر حلال و حرام و هر چه مورد نیاز باشد در آن است تا برسد به حکم ارش یک خراش در تن، آنگاه حضرت دست بر وی زد و فرمود: ای ابا محمد آیا به من اجازه میدهی؟ عرض کرد: قربانت در اختیار شما هستم هر چه میخواهید بکنید. حضرت و شکنی از وی گرفت و فرمود: حتی ارش این عمل هم در آن بیان شده است. ابی بصیر گفت: آیا علم این است، فرمود: و به راستی در نزد ما است جفر و چه میفهمند که جفر چیست؟ عرض کرد: جفر چیست؟ فرمود: فرمود: یک ظرفی است از پوست که علم انبیا و اوصیا و علم دانشمندان گذشته از بنی اسرائیل در آن است، گفت آیا این همان علم کامل است، امام (ع) فرمود: این هم علم است، ولی علم نهایی و کامل نیست و ساعتی خاموش شد و باز فرمود: به راستی نزد ماست مصحف فاطمه (س) و چه میفهمند که مصحف فاطمه چیست؟ عرض کرد مصحف فاطمه چیست؟ امام (ع) فرمود سه برابر این قرآنی که میان شما است در آن است و به خدا یک کلمه از این قرآن شما در آن نیست. گفت آیا علم کامل این است. امام (ع) این هم علمی است، ولی علم نهایی و کامل نیست و ساعتی خاموش شد و باز فرمود: به راستی نزد ما است علم آنچه بوده و علم هر چه خواهد بود تا قیام ساعت، گفت: قربانت پس علم نهایی و کامل چیست؟ فرمود: آن علمی که در هر شب و هر روز نسبت به کاری دنبال کاری و چیزی دنبال چیزی تا روز قیامت پدید شود. حماد بن عثمان گوید امام صادق (ع) فرمود: زنادقه در سال ۱۲۸ ظهور کنند و من این را از مطالعه مصحف فاطمه (س) دریافتم. عرض کرد مصحف فاطمه (س) چیست؟ امام (ع) فرمود: چون خدای تعالی جان پیامبر (ص) را گرفت و فاطمه (س) از وفات آن حضرت تا آنجا اندوهناک شد که جز خدا عزوجل نداند، خدا فرشتهای فرستاد تا فاطمه (س) را تسلیت دهد و با او حدیث گوید. از آن پس هر چه از فرشته میشنید را بر علی (ع) املا میکرد و او مینوشت تا اینکه مصحفی از این نوشتهها درست شد، سپس فرمود: در آن مصحف هیچ احکام حلال و حرام نیست، ولی در آن علم به حوادث آینده است. حسین بن ابی العلاء گوید از امام صادق (ع) شنیدم میفرمود: به راستی در نزد من جفر ابیض است. او پرسید: آنچه چیز است؟ فرمود: زبور داوود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم، احکام حلال و حرام و مصحف فاطمه (س) و در آن آیهای از قرآن نیست، با این حال در آن است آنچه مردم راجع به آن به ما نیاز دارند و ما به احدی نیاز نداریم و آنقدر جامعه است که در آن حکم مجازات به یک تازیانه و نصف و ربع تازیانه و غرامت خراش هم درج است و جفر جامع نزد من است، گفتم: جفر احمر چیست؟ فرمود: سلاح است و آن را تنها برای خون باز میکنند. بکر بن کرب صیرفی گوید: امام صادق (ع) میفرمود: در نزد ماست آنچه با وجود آن نیازی به مردم نداریم و در حقیقت مردم به ما نیاز دارند و به راستی که در نزد ما کتابی است از املای رسول خدا (ص) به خط علی (ع) دفتری است که در آن هر حلال و حرامی ثبت است، شما کاری را به ما رجوع میکنید و دستور میخواهید، ما میدانیم که بدان عمل میکنید و یا اینکه آن را ترک میکنید»[۱۲۹]. |
۱۸. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ |
---|
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در اینباره گفته است:
«جفر، در اصل به معناى بزغاله، و جلد جفر، به معناى پوست بزغاله است. جفر مطرح شده در روايات ائمه (ع) نيز به معناى پوست يا كيسه اى از پوست است. بر طبق روايات، ائمه (ع) دو پوست و يا دو انبان دوخته شده از پوست داشتند كه در يكى سلاح رسولاللّه (ص) قرار داشت كه از آن به جفر احمر تعبير شده است و در ديگرى، مواريث علمى انبيا (ع) قرار دارد كه بدان جفر ابيض اطلاق مىكردند. از ظاهر (روایات) چنين استفاده مىشود كه جفر ابيض، از اختصاصات ائمه (ع) است. اما متأسفانه گاهى از جفر، چيزى از سنخ رمالى، تفأل و ... تصور مىشود. ابن قتيبه، ضمن ارائه تفسيرى نادرست از جفر، تصريح مىكند كه شيعه معتقد است ائمه (ع) منبع علمى دارند كه هر آنچه مردم نيازمندند و هر آنچه تا قيامت اتفاق خواهد افتاد، در آن هست. وى از اين موضوع استبعاد كرده و سخن يكى از سران زيديه را كه به عنوان تمسخر جفر بيان شده، نقل مىكند و حال آن كه ادعاى شيعيان در مورد علم امام، در تاريخ زندگى ائمه (ع) در موارد فراوانى به اثبات رسيده است. ابن خلدون در مورد جفر مىنويسد: و بدان كتاب جفر، اصلش آن است كه هارون بن سعيد عجلى از سران زيديه كتابى داشت كه آن را از امام صادق (ع) روايت مىكرد و علم آنچه براى اهل بيت به طور عموم و براى برخى از ايشان به طور خاص قرار بوده اتفاق افتد، در آن بود. و تفسير قرآن و آنچه از عجايب معانى در بطون قرآن هست، در آن است كه از جعفر صادق (ع) روايت شده است. (...) جفرى كه به عنوان علم حروف مطرح شده، در بين شيعيان، مثل شيخ بهايى نيز رايج بوده است، لكن صرف نظر از درستى يا نادرستى چنين علمى، روشن است كه اين علم و اين تفاسير از جفر، با جفرى كه در دست ائمه (ع) و از اختصاصات ايشان است، هيچ ارتباطى ندارد»[۱۳۰].
|
۱۹. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای شیخزاده در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«بیگمان یکی از راههای انتقال علوم غیرعادی به ائمه کتبی است که نزد آنها بوده و داستان زیر به غیرعادی بودن این کتب گواهی میدهد. علی بن عیسی میگوید در سال ۶۷۰ صورت عهدنامة ولایت عهدی امام رضا را دیدم که بخط مأمون بود و در میان سطرها و پشت ورقه خط امام رضا (ع) بود به این مضمون که مأمون حق مرا شناخت و فرمانروایی را به عهدة من نهاد اگر بعد از او بمـانـم ولـی جـفر و جامعه برخلاف آن است... به هر حال این کتب به شرح زیر است. الف) جامعه: امام صادق فرمود: جامعه نزد ماست و مردم چه میفهمند که جامعه چیست دفتری است که هفتاد ذراع به ذراع رسول خدا درازا دارد و به املاء آن حضرت است که از زبان خود بیان کرده و علی بهدست خود نوشته، هر حلال و حرامی و هر چه مورد نیاز مردم است در آن است. ویژگیهای کتاب جامعه: ۱. هر حلال و حرامی در آن است. ۲. هر چیزی مورد نیاز مردم در آن است. ۳. این کتاب که گاهی ائمه از آن به کتاب علی (ع) تعبیر میکردند مورد استناد فقهی ائمه نیز بوده است زیرا در کتب روائی آمده دربارة مردی که مقداری از مالش را برای مصرف خاصی و صیت میکند اما مقدار آن را مشخص نمیکند امام فرمود حکم آن در کتاب علی یک ششم ما ترک است. ب) مصحف فاطمه: امام صادق (ع) فرمود: براستی نزد ماست مصحف فاطمه چه میفهمند که مصحف فاطمه چیست... سه برابر این قرآنی که در میان شماست بخدا یک کلمه از این قرآن شما هم در آن نیست. ویژگیهای مصحف فاطمه: ۱. همة احتیاجات مردم در آن است تا روز قیامت. ۲. حکم یک تازیانه و نصف تازیانه و خراش بدن در آن است. ۳. علم آینده در آن است. ۴. خبر آسمان و هر سنگ و کلوخی در آن است. ۵. اسامی حاکمان زمین تا قیامت در آن است. ۶. مصحف فاطمه نیز مشتمل بر احکام است. نامگذاری این کتاب به مصحف فاطمه باعث شده که بعضی از نویسندگان اهل سنت بر شیعه افترا بسته و گفتهاند شیعیان قرآن دیگری بنام مصحف فاطمه دارند با اینکه احادیث صراحت دارند که در مصحف فاطمه از قرآن چیزی نیست بلکه تمامی آن خبر از کسانی است که بر امت اسلامی حکومت خواهند کرد این تهمت بدین جهت زده شده که بعضی از مسلمانان قرآن را مصحف نامیدهاند درحالیکه آیه و روایتی از پیامبر نداریم که قرآن را مصحف نامیده باشد بلکه از نامگذاری خود مسلمانان است ولی قرآن در آیات مختلف کتاب نامیده شده است از سوی دیگری اهل سنت به کتاب سیبویه در علم نحو کتاب میگویند. حال اگر کسی گفت کتاب سیبویه از نظر حجم دو برابر کتاب خداست معنایش این است کتاب سیبویه قرآنی بزرگتر از کتاب خداست. ج) جفر: امام صادق (ع) فرمود: براستی نزد ماست جفر و چه میفهمند که جفر چیست... یک ظرفی است از پوست که در آن است علم انبیا و اوصیاء و علم دانشمندان گذشته از بنیاسرائیل. علی (ع) جفر جامع را در اسرار حروف تصنیف کرد که در آن جریانات مربوط به گذشتگان و آیندگان است و نیز در آن اسم اعظم خداوند و تاج آدم و انگشتر سلیمان و حجاب آصف موجود است ائمه راسخ در علم از اولاد علی (ع) اسرار این کتاب ربّانی و لباب نورانی را که هزار و هفتصد مصدر معروف به جفر جامع و نور درخشنده است میشناختند که همان لوح قضا و قدر است پس امام حسین (ع) این علم را از پدرش به ارث برد بعد از او امام جعفر صادق از پدرش به ارث برد و او بود که در اعماق بیکرانش فرو رفته و درهای گرانبها را از صدفهای اسرارش استخراج کرد. ویژگیها و اقسام جفر: ۱. پوست گاوی است پر از علم. ۲. علم اولین و آخرین در آن است. ۳. حوادث گذشته و آینده تا روز قیامت در آن موجود است. ۴. علم بلایا و منایا در آن است. جفر ابیض: زبور داود، تورات و انجیل و مصحف ابراهیم، احکام و حلال و حرام در آن است. جفر احمر: در جفر احمر سلاح است که صاحب شمشیر برای قتل آن را باز میکند و حضرت مهدی (ع) به جفر احمر عمل میکند. د) کتاب ناموس: یکی دیگر از منابع علوم غیرعادی ائمه کتابی است بنام ناموس که اسامی شیعیان درآن ثبت است روایت زیراز امام صادق (ع) بیانگر ویژگی این کتاب است روای میگوید: زنی از شیعیان میگوید: به امام صادق عرض کردم که پسر برادری دارم فضیلت شما را میشناسد ”قبول دارد” اما دوست دارم مرا آگاه کنی که آیا او از شیعیان شماست؟ امام فرمود: اسمش چیست عرض کردم فلانی فرزند فلانی، امام فرمود ای فلانه ناموس را بیاور آن زن صحیفه بزرگی را آورد امام باز کرد و در آن نظر افکند فرمود بلی او این جاست اسم او و پدرش در این جاست. نتیجه مباحث مربوط به کتب ائمه (ع): کتاب جامعه همان کتاب علی (ع) است کتابی که اسامی فرمانروایان در آن است همان مصحف فاطمه و جفر است. جفر ابیض و احمر و کتب دیگر مانند یک کتابخانه سیار و موزة سیار نزد اهل بیت دست بهدست میشده و الآن نزد حضرت مهدی (ع) است بسیاری از خبرهای غیبی ائمه به این کتب مستند شده است این کتب از منابع علوم ائمه بوده و دلیل علم حضوری ”فعلی” آنها شمرده شده از بعضی تعبیرات در روایات مبنی بر اینکه این کتب مشتمل بر “ما کان و ما یکون” است دلالت آن بر علم غیب واضح است روایاتی که میگویند این کتب را پیامبر نزد ام سلمه امانت گذاشته بود و با ارائه علائم امامت به علی سپرده شد اینکه این کتب از ائمه به یکدیگر به ارث رسیده متواتر است.»[۱۳۱]. |
۲۰. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای محمد نظیر عرفانی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در اینباره گفته است:
«از منابع علوم معصومان (ع) طبق نقل روایات جفر و جامعه است منظور از جفر مخزنی از چرم است که علم پیامبران و اوصیاء آنها، و دانش دانشمندان گذشته بنی اسرائیل در آن ثبت شده است. و منظور از جامعه طومار با إملای پیامبر (ص) و خط علی (ع) نوشته شده است. در اینجا برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده است را بیان میکنیم: امام صادق (ع) میفرماید: جامعه نزد ما است، املای پیامبر اکرم (ص) است که از دو لب شریفش بیرون آمده و علی آن را به دست خود نوشته است حلالها و حرامها و هر چه را مردم به ان نیاز داشته باشند در آن است. همچنین روایتی از محمد ابن حمران از سلمان ابن خالد نقل شده که میگوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم فرمود: نزد ما صحیفهای است که جامعه گفته میشود، هیچ حلال و حرام نیست مگر آنکه در آن صحیفه ذکر شده، حتی دیه خراشی که بر بدن میافتد. و نیز از سلیمان صدری از نصر ابن قابوس نقل شده که گفت: پیش امام رضا (ع) در منزلش بودم، که امام دست مرا گرفت و برد نزد اتاقی، سپس در را باز کرد، در آن دیدم فرزند امام (ع) را که در دستش کتابی است که در آن نگاه میکرد. امام (ع) فرمود: ای نصر این را میشناسی، گفتم بله، این فرزند شما است، امام (ع) فرمود: ای نصر آن کتاب را که در آن نگاه میکند میدانید؟، گفتم نمیدانم، امام فرمود این کتاب جفر است که در آن جز نبی یا وصی کسی نگاه نمیکند. ابوحمزه ثمالی از امام جعفر صادق (ع) نقل میکند که فرمودند: «الْجَفْرُ وَ فِيهِ عِلْمُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ هُوَ عِنْدَنَا وَ الْأَلْوَاحُ وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا»[۱۳۲] طبق این روایات معصومان (ع) جفر و جامعه را یکی از منابع علمی خودشان معرفی نمودهاند [۱۳۳][۱۳۴]. |
۲۱. آقای افقی (هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)؛ |
---|
آقای داوود افقی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات» در اینباره گفته است:
«صحیفه جامعه: یکی از مهمترین نوشتههایی که نزد ائمه (ع) بوده، کتابی است با عنوان صحیفه جامعه، که به عنوان یکی از منابع مهم علم ائمه مطرح و دست به دست نزد ائمه بوده است. جامعه را باید اولین کتاب حدیثی شیعه دانست که با املاء پیامبر اکرم (ص) و به خط امیرمؤمنان حضرت علی (ع) به رشته تحریر درآمده است. اگرچه از این کتاب با عناوین مختلفی در منابع حدیثی یاد شده، چون کتاب علی[۱۳۵]، صحیفه علی، جامعه ، صحیفة الفرائض[۱۳۶]؛ اما با توجه به خصوصیاتی که برای همه آنها ذکر شده[۱۳۷] ، روشن است که همه آنها عناوین مختلفی از یک کتاب است و برخی از این عناوین چون صحیفة الفرائض و صحیفة العتق، نام بخشی از کتاب است و نام کتاب مستقلی نیست. همچنان که در روایتی از کتاب بصائر، امام باقر (ع) میفرمایند: من صحیفهای دارم که خود، ۱۹ صحیفه را دربر دارد و همه آن از رسول خدا (ص) به ما رسیده است[۱۳۸] جناب صفّار در بصائر، تمامی روایاتی را که در آنها از این کتاب با عناوینی چون: "صحیفة"، "جامعة" یا "صحیفة من کتاب علی" (ع) یاد شده است، همه را ذیل یک عنوان قرار داده است، این مسأله نشان میدهد که صحیفه امام علی (ع) یا جامعه یا کتاب علی عناوین مختلف یک کتاب است و ایشان به این مسأله توجه داشتهاند، عنوانی که ایشان روایات را ذیل آن نقل کرده، چنین است: "باب فی الائمة ان عندهم الصحیفة الجامعة التی هی املاء رسول االله (ص) وخط علی (ع) بیده وهی سبعون ذراعاً". به عنوان نمونه برخی از روایات نقل شده را در اینجا ذکر میکنیم: علی بن رئاب عن أبی عبد االله (ع) ،انّه سئل عن الجامعة قال: "تلک صحیفة سبعون ذراعا فی عرض الادیم مثل فخذ الفالج، فیها کل ما یحتاج الناس الیه ولیس من قضیّة الاّ وهی فیها؛ حتی ارش الخدش"». (...) مصحف فاطمه: از جمله کتابهایی که نزد اهل بیت (ع) بوده و ائمه هدی (ع) در موارد متعددی به داشتن آن اشاره و افتخار نموده اند و آن را به عنوان یکی از منابع علوم حیرتانگیز خود خواندهاند، مصحف فاطمه (س) میباشد. این مصحف نیز همانند صحیفه جامعه، جزء میراثهای انحصاری ائمه (ع) است. جناب صفّار در ضمن روایات بسیاری به معرفی مصحف فاطمه (س) پرداخته است.[۱۳۹] از مجموع این روایات، در چند روایت صرفاً نامی از مصحف فاطمه (س) برده شده و توضیح دیگری وجود ندارد.[۱۴۰] در بقیه روایات قدر متیقنّی که همه به آن اشاره کردهاند آن است که در مصحف حضرت فاطمه چیزی از قرآن وجود ندارد. در برخی از روایات به طور صریح و در بعضی دیگر تلویحا این موضوع مطرح شده که مطالب مصحف به نوعی وحی و الهامی از جانب خداوند بوده است، در یکی از روایات به نام ملک نیز اشاره شده است.[۱۴۱] البته در اینکه این مصحف نیز به خط امام علی (ع) است، اختلافی در روایات وجود ندارد. در برخی روایات زمان تدوین مصحف نیز مشخص شده است، مدت زمان بین وفات پیامبر اکرم تا شهادت حضرت صدیقه کبری (س). در یکی از روایات آمده است که حجم مصحف فاطمه (س) سه برابر قرآن میباشد.[۱۴۲] محتوای مصحف: در یکی از روایات تصریح شده است که در مصحف حضرت فاطمه (س) احکام و حلال و حرام وجود ندارد، اما علم مایکون در آن است. در چند روایت محتوای مصحف عبارت است از بیان وقایعی که در آینده اتفاق خواهد افتاد به خصوص در مورد ذریّۀ آن حضرت.[۱۴۳] از چند روایت نیز چنین برمیآید که در مصحف حضرت زهرا (س) اسامی تمام کسانی که تا قیامت بر روی زمین حکومت خواهند کرد، آمده است.[۱۴۴] پس به طور کلی میتوان گفت که مصحف حضرت فاطمه (س) درباره رویدادها، حوادث و تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی است که از زمان اواخر عمر شریف آن حضرت تا آخرالزمان به وقوع خواهد پیوست، به عبارت دیگر پیشگوییهایی صادق و راستین از آینده و آیندگان است که ائمه (ع) با نگاه به آن، واقعهای را پیشگویی کرده یا ماجرایی را نفی و اثبات مینمودند.[۱۴۵] (...) جفر: منبع دیگری که ائمه (ع) از آن نام برده و به عنوان یکی از مبادی علومشان ذکر نمودهاند، جفر میباشد. جناب صفّار نیز در ضمن روایاتی به معرفی آن پرداخته است. در پارهای از این احادیث جفر به عنوان ظرف و مخزنی از چرم معرفی شده است که حاوی میراث مکتوب ائمه (ع) ،اعم از کتابهای انبیاء و جامعه و مصحف فاطمه میباشد و علم هر آنچه که مردم به آن احتیاج دارند، در آن قرار دارد.[۱۴۶] در روایتی دیگر از آن به عنوان صندوقی از پوست که علم انبیاء و اوصیاء در آن است یاد شده است. در بعضی دیگر از احادیث از دو نوع جفر سخن به میان آمده است: جفر سفید و جفر سرخ، در جفر سفید زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم و حلال و حرام (شاید اشاره به جامعه باشد) و مصحف فاطمه (س) وجود دارد و در جفر سرخ سلاح رسولالله (ص) نگهداری میشود[۱۴۷]»[۱۴۸]. |
۲۲. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛ |
---|
آقای رنجبر، در مقاله «کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام» در اینباره گفته است:
«یکی دیگر از طرق انتقال علوم ائمه (ع) که در روایات متعددی بدان اشاره شده، انتقال از راه جفر، جامعه و صحیفه فاطمه (س) است. حدیث ۱: امام صادق (ع) در ضمن حدیث طولانی، خطاب به ابا بصیر میفرماید: امام صادق (ع) به ابی بصیر فرمود: ای ابا محمد همانا "جامعه" نزد ماست و مردم نمیدانند جامعه چیست؟ ابا بصیر میگوید: من عرض کردم: جانم به قربانت ممکن است بفرمایید "جامعه" چیست؟ امام فرمودند: صحیفهای است که طول آن با ذراع پیامبر (ص) هفتاد ذراع است و [پیامبر (ص)] که شکافنده و بازگو کننده آن است، آن را املاء فرمود، و علی (ع) بهدست خویش آن را نگاشت؛ و در آن تمام احکام حلال و حرام امور وتمامی آن چه که مردم بدان محتاجند، حتی "ارزش" کوچکترین خدشه و خراش آمده است.[۱۴۹] امام صادق (ع) بعد از ساعتی سکوت، در ادامه حدیث قبلی میفرمایند: امام فرمودند: نزد ماست جفر و مردم چه میدانند که جفر چیست؟ ابی بصیر میگوید: پرسیدم "جفر" چیست؟ فرمودند: ظرفی از پوست دباغی شده [گاو] که در آن علم انبیاء و جانشینانشان و علماء بنی اسرائیل است.[۱۵۰] امام دوباره ساعتی سکوت کرد و در ادامه همان حدیث طولانی میفرمایند: و نزد ماست مصحف فاطمه (س) و مردم چه میدانند مصحف فاطمه (س) چیست؟ ابا بصیر میگوید: عرض کردم: مصحف فاطمه – علیهما السلام- چیست؟ فرمودند: کتابی است سه برابر قرآن شما و به خدا قسم از قرآن شما در آن حرفی واحد است.[۱۵۱] حدیث ۲: ابی عبیده از امام صادق (ع) که بعضی از اصحاب از ایشان درباره جفر سؤال نموند؛ ایشان فرمودند: "هو جلد ثَورٍ مَملُوء عِلماً"،[۱۵۲] و از جامعه پرسیدند، فرمودند: کتابی است که طولش هفتاد ذراع در عرض ادیم مثل پوست شتر دوکوهانه بسیار بزرگ، که علم آن چه مردم به آن نیاز دارند در آن است.[۱۵۳] حدیث ۳: از ابا عبدالله (ع) نقل شده است: امام فرمودند: نزد ماست جفر سفید. راوی میگوید عرض کردم: در آن چه چیزی است؟ امام فرمودند: زبور داود، توراة موسی، انجیل عیسی و صُحُف ابراهیم (ع) و حلال و حرام و ... و در نزد ماست جفر قرمز. راوی میگوید: گفتم: و در جفر قرمز چیست؟ امام (ع) فرمودند: در آن سِلاح است؛ و هنگام خون باز میشود و صاحب شمشیر آن را برای قتل باز میکند[۱۵۴]»[۱۵۵]. |
۲۳. آقای موسوی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ |
---|
آقای سید علی موسوی در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان«تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی» در اینباره گفته است:
«یکی دیگر از منابع علم امام مصحف حضرت زهرا (س) میباشد. در چگونگی شکلگیری مصحف فاطمه (س) در احادیث آمده است رحلت پیامبر و دوری جسمی حضرت زهرای مطهره از ایشان، حزن و اندوهی فراوان برای آن بانوی بزرگ به جهت عرض تعزیت و آرامش ایجاد نموده بود؛ از این رو ملکی (جبرئیل) روحی حضرت فاطمه (س) و خبر آوردن از جایگاه پدرشان و آگاهی دادن ایشان از آنچه برای ذریه و فرزندانشان اتفاق خواهد افتاد، به طور مکرر به دستور الهی، به خدمت آن بانوی عبارت روایت معظم میرسید و کلماتی از جانب خدا به آن حضرت القا مینمود. این گونه است: پس امام به او فرمود: آن گاه که احساس کردی آن را و صدا را شنیدی، به من بگو؛ پس من او را آگاه کردم. از آن به بعد او مینوشت هر آنچه میشنید از من تا اینکه مصحفی از آن نوشتهها پدید آمد.[۱۵۶] از این عبارت استفاده میشود که رؤیت و معاینه ملک صورت نمیگرفته نه از جانب حضرت زهرا و نه امام علی؛ بلکه احساسی بوده که به همراه آن مطالبی از طریق صدا شنیده میشده است؛ همان گونه که روایت ابی حمزه از امام صادق (ع) کل این عبارات را در جمله "إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ أُلْقِيَ عَلَيْهَا"[۱۵۷] تعبیر و خالصه نموده است. این مصحف از لحاظ محتوا خصوصیاتی دارد که میتوان بر مبنای روایات به دو گروه تقسیم کرد: روایات سلبی: آنچه در روایات سلبی باالتفاق ذکر گردیده، داخل نشدن آیه یا مطلبی از قرآن کریم در مصحف فاطمه است؛ این مفهوم با کمی اختالف در تعابیر متعددی آمده است. روایات اثباتی: این روایات، به بیان موضوع و محتوای اصلی و گاه جزئیاتی از مسائل مطرح شده در مصحف میپردازند؛ مانند: "يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا".[۱۵۸] در نتیجه مصحف شامل آگاهی و اخباری از آینده نسبت به ائمه (ع) و فرزندان حضرت زهرا و پادشاهان و حاکمان و نیز بیان حوادثی است که سرانجامش استخالف ائمه و فرزندان فاطمه بر روی زمین خواهد بود»[۱۵۹]. |
۲۴. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«کتابی است شامل علم منایا و بلایا و مرگ و میرها. آنچه در جهان اتفاق افتاده و آنچه در آینده روی خواهد داد، در این کتاب منعکس گردیده است. این کتاب، هماکنون در دست مبارک حضرت ولی عصر (ع) میباشد[۱۶۰]. در حدیث است که پیغمبر (ص) جفر و جامعه را به حضرت علی (ع) املاء نمود. که در حدیث، تفسیر شده به پوست بزی و پوست قوچی که همه علوم، حتی خونبهای خراش و یک تازیانه و نیم تازیانه در آن است. از محقق شریف در شرح مواقف نقل شده که جفر و جامعه دو کتاباند از حضرت علی (ع) که در آن، به روش علم حروف، همه حوادث تا انقراض عالم ثبت شده و حضرات ائمه معصومین (ع) بدان آگاه بوده و طبق آن حکم میکردهاند. گواه این، حدیث امام صادق (ع) است که فرمود: "جفر ابیض، نزد من است". زید بن ابی العلاء-راوی حدیث- عرض کرد: چه چیزی در آن است؟ فرمود: زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم (ع) و احکام حلال و حرام و مصحف فاطمه (س) در آن است. نیز در آن است، آنچه که مردم در آن به ما نیاز دارند و فرمود: جفر احمر نزد ما است و چه میدانند آن چیست؟ در آن سلاح است، و به جهت خون گشوده میشود که صاحب شمشیر (حضرت ولی عصر (ع)) آن را برای کشتن میگشاید[۱۶۱]. رفید میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم! آیا حضرت قائم (ع) با اهل عراق به همان روشی که امیر المؤمنین (ع) با آنها داشت عمل میکند؟ فرمود: خیر، ای رفید! علی (ع) با آنها برطبق جفر ابیض عمل مینمود، ولی قائم (ع) با عربها طبق جفر احمر عمل خواهد کرد. عرض کردم: فدایت شوم، جفر احمر چیست؟ حضرت به انگشت به گلوی خویش اشاره نمود و فرمود: اینچنین، یعنی کشتار[۱۶۲]. گروهی از اصحاب امام صادق (ع) به خدمت آن حضرت شرفیاب شدند و آن حضرت را دیدند که روی زمین نشسته و در حالی که به شدّت میگریست، فرمود: "سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، خاطرم را پریشان ساخته و آرامش دلم را از من سلب کرده است..." یکی از یاران عرضه نمود: مولای من! خدا دیدگانت را نگریاند، چه چیزی موجب شده که این چنین سیلاب اشک بر صورت مبارکت جاری شود؟ امام صادق (ع) آهی کشید که قفسههای سینهاش باز شد و لرزه بر اندامش افتاد و فرمود: "وای بر شما! امروز صبح کتاب "جفر" را مطالعه میکردم، در زندگی قائم میاندیشیدم که از دیدهها غائب میشود و غیبتش طولانی میگردد و عمرش بسیار طولانی میشود و مؤمنان در آن زمان به سختی آزموده میشوند و از طول غیبتش دچار شک و تردید شده، بیشترشان از دین خود مرتدّ میشوند... از مطالعه وضع آنها رشته افکارم گسست و کوه غم و اندوه بر تنم فرو ریخت"[۱۶۳]»[۱۶۴]. |
۲۵. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ |
---|
خانم گلافشان پارسانسب در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا» در اینباره گفته است:
«یکی دیگر از منابع علوم معصومین (ع) این سه کتاب است که طبق احادیث وارده در این مورد حاوی علوم مربوط به دین و نیز حوادث گذشته و آینده میباشند. ابوبصیر شاگرد و یکی از اصحاب امام صادق (ع) میگوید: خدمت امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم از شما پرسشی دارم، آیا در اینجا کسی هست که سخن مرا بشنود؟ امام (ع) پردهای را که میان آنجا و اطاق دیگر بود بالا زد و آنجا سرکشید و سپس فرمود: ای ابّا محمد هر چه خواهی بپرس. عرض کردم: قربانت گردم شیعیان روایت میکنند که پیامبر (ص) به علی (ع) بابی از علم آموخت که از آن هزار باب علم گشوده میشود. فرمود ای ابّا محمّد پیامبر (ص) به علی (ع) هزار باب از علم آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده میشد. عرض کردم: به خدا علم کامل این است. آنگاه امام صادق چون دید ابابصیر این منبع عظیم را بزرگ شمرده است شروع کرد به بیان منابعی عظیمتر و فرمود: جامعه نزد آنهاست و آن، طوماری است به طول هفتاد ذراع پیامبر (ص) و به املاء زبانی آن حضرت و دستخط علی (ع) که تمام حلالها و حرامها و هر چه مردم بدان نیازمندند در آن موجود است حتی جریمۀ خراش. و سپس فرمود: جفر که مخزنی است از چرم، و علم انبیا و اوصیاء و همۀ دانشمندان پیشین بنیاسرائیل در آن وجود دارد نزد آنهاست. و آنگاه فرمود: مصحف فاطمه که سه برابر قرآن است نزد آنهاست و سپس فرمود: همانا علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد مست و در تمام این مراحل ابابصیر با تعجب میگفت: بخدا سوگند علم کامل همین است. و امام میفرمود: این علم هست اما نه آن علم کامل پس ابا بصیر گفت: جانم به فدایت پس آن علم کدام است؟ امام فرمود: علمی که در هر شب و روز دربارۀ موضوعی پس از موضوع دیگر و چیزی پس از چیز دیگر تا روز قیامت پدید آید و احادیث متعددی در مورد جفر، جامعه و مصحف فاطمه (س) در کافی [۱۶۵] و کتب دیگر مذکور است که به نقل یک مورد بسنده کردیم.»[۱۶۶]. |
۲۶. خانم اکبری راد و خانم جمشیدی؛ |
---|
خانم طیبه اکبری راد و خانم فاطمه جمشیدی در مقاله «بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث» در اینباره گفته است:
«حضرت علی افزون بر علم لدنی، علومی را از طریق کتاب جامعه از پیامبر اکرم به ارث برده است. جامعه، نخستین کتابی بود که در اسلام تدوین شد که به املای رسول و خط علی به رشته تحریر درآمد. بنا به روایات موجود از سوی امامان تعابیر "جفر"، "جامعه"، "کتاب علی"،"صحیفة الفرائض"، "صحیفة العتق" درباره این کتاب به کار رفته است[۱۶۷] از برخی روایات برمیآید که در این کتاب، همه احکام و تکالیف شرعی و نیز آنچه در دایره حلال و حرام الهی قرار دارد، وجود داشته است. همچنین حضرت علی از دوران کودکی نزد رسول خدا جایگاه ویژهای داشته[۱۶۸] و توانست علوم بسیاری را از ایشان دریافت کند. ایشان در روایتی، پس از بیان حضور مداوم خویش نزد پیامبر اکرم میفرماید: هیچ آیه از قرآن بر رسول خدا نازل نشد، مگر اینکه قرائت آن را به من آموخت و آن را بر من املا کرد و آن را با خط خود نوشتم و تأویل و تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و خاص و عام آن را به من تعلیم داد و از خدا خواست که توان فهم و حفظ آن را به من عطا فرماید. از زمانی که آن دعا را درباره من فرمود، هیچ آیهای از کتاب خدا و هیچ یک از علومی را که بر من املا کرد و نوشتم، فراموش نکردم. هرچه خدا به او تعلیم داد، از حلال و حرام و امر و نهی و گذشته و آینده و هر کتابی که پیش از وی نازل شده، از طاعت و معصیت، همه را به من آموخت و آن را حفظ کردم و حتی یک حرف از آن را فراموش نکردم. سپس دستش را بر سینهام نهاد و از خدا خواست دلم را از علم و فهم و حکم و نور پر کند. گفتم: ای پیامبر خدا! پدر و مادرم به فدایت؛ از زمانی که آنگونه برایم دعا فرمودی چیزی را فراموش نکردم و آنچه را ننوشتم نیز از یاد من نرفت. آیا هنوز بر من بیم فراموشی داری فرمود: نه، بر تو بیم فراموشی و نادانی ندارم»[۱۶۹].
|
۲۷. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات. |
---|
پژوهشگران وبگاه مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، در مقاله «راههای انتقال علم امام به امام بعدی چیست» در اینباره گفتهاند:
«منابع مكتوب علم امام: این دسته از منابع، شامل كتب آسمانی انبیای پیشین به اضافه تعدادی كتب آسمانی و مقدس دیگر است كه ائمه آنها را در اختیار دارند و بخش قابل توجهی از علم ائمه (ع) مربوط به این دسته است. برای اینكه ببینیم كتب آسمانی در اختیار ائمه، غیر از كتب آسمانی انبیای پیشین كدامها هستند، با اشاره به این نكته كه جزئیات موجود در این خصوص بیشمار و بعضا ابهام برانگیز و اسرارآمیزند به سراغ روایات موجود در این باب میرویم: ۱ـ ۱. صحیفه جامعه: كه آن را صحیفه یا جامعه نیز میگویند به این معنا كه در روایات این باب هر سه لفظ برای آن استعمال شده است. صحیفه جامعه عبارت است از توماری كه هفتاد ذراع طول دارد و در بردارنده علم كلیه حلالها و حرامهاست. این كتاب را پیامبر اكرم (ص) املا كرده و علی (ع) نگاشته است.[۱۷۰]. ۱ ـ ۲. جفر: كه شامل جفر ابیض "جفر سفید" و جفر احمر "جفر سرخ" میگردد. در مورد جفر ابیض در روایتی از امام صادق (ع) چنین آمده است: «ان عندی الجفر الابیض». "همانا نزد من، جفر سفید است” كه وقتی راوی از محتوای جفر سفید میپرسد، حضرت میفرماید: “زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم (ع) و الحلال و الحرام و مصحف فاطمه... . "جفر سفید در بردارنده" زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم، حلال و حرام و مصحف فاطمه است”. [۱۷۱] در مورد جفر سرخ نیز در ادامه همین روایت آمده است كه امام صادق (ع) فرمود: «ان عندی الجفر الاحمر». "و نزد من است جفر سرخ”. راوی میپرسد: «و أی شی فی الجفر الاحمر». "چه چیزی در جفر سرخ است؟” حضرت پاسخ میدهد: «السلاح و ذلك انما یفتح للدم یفتحه صاحب السیف للقتل»"سلاح و آن تنها برای خون گشوده میشود كه صاحب شمشیر "امام زمان (ع)" آن را برای نبرد و قتل خواهد گشود”. ۱ ـ ۳. مصحف فاطمه: در روایتی از امام صادق (ع) آمده است كه حضرت فرمود: «و ان عندنا لمصحف فاطمه (س)...» "همانا نزد ما مصحف فاطمه است...” راوی میپرسد: مصحف فاطمه چیست؟ كه حضرت میفرماید: «مصحف فیه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات والله ما فیه من قرآنكم حرف واحد». "مصحف فاطمه سه برابر قرآن حجم دارد در حالی كه حتی یك حرف از قرآن هم در آن نیست”. [۱۷۲] از روایات دیگر استفاده میشود كه این مصحف را جبرئیل پس از رحلت پیامبر اكرم (ص) برای فاطمه آورده كه آن را فاطمه (س) املا میكرد و علی (ع) مینوشت.[۱۷۳] ۱ ـ ۴. كتاب علی یا مصحف علی: عنوان كتاب علی (ع) در منابع روایی، بسیار مورد استفاده و استناد ائمه (ع) قرار گرفته است كه در مورد آن دو احتمال وجود دارد: الف). نسخه كامل قرآن به همراه تأویل و تفسیر آیات كه توسط امیرالمؤمنین علی (ع) نوشته شده است. ب). كتابی كه پیامبر اكرم (ص) برای حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) املا كرده و ایشان نوشته كه به تعبیر برخی بزرگان در آن هر آنچه شرایع دینی بدان محتاجاند و احكام و قضایا ثبت شده است. [۱۷۴] ۱ ـ ۵. صحیفه صغیره: این صحیفه متصل به شمشیر امیرالمؤمنین علی (ع) بوده است كه در خصوص چیستی آن و محتوایش امام صادق (ع) در ضمن تعبیری رمز آلود فرموده است: «هی الاحرف التی یفتح كل حرف الف حرف» "دارای حروفی است كه هر حرف گشاینده هزار حرف دیگر است”. [۱۷۵] در خصوص منابع مكتوب علم امام در منابع روایی موجود به عناوین دیگری نیز بر میخوریم كه در این نوشتار به جهت پرهیز از اطاله كلام از پرداختن به همه آنها صرف نظر میكنیم.[۱۷۶] |
پرسشهای وابسته
- منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
- رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا ارتباط با ارواح میتواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ ابو حامد غزالی؛ ینابیع المودة ۴۰۳ در المنظم محمد بن طلحه حلبی.
- ↑ مکاتیب الرسول، ج ۲، ص۶۷؛ بحار الانوار، ج ۲۶، ص۲۷، شبهای پیشاور، ص۹۲۹ «کلّما کان و ما هو کائن إلی یوم القیامة».
- ↑ شبهای پیشاور، ج۱. ص۲۱۴، ۲۱۵.
- ↑ خدمت امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم، از شما – پرسشی دارم، آیا در اینجا کسی هست که سخن مرا بشنود؟. امام (ع) پردهای را که میان آنجا و اطاق دیگر بود، بالا زد و آنجا سرکشید و سپس فرمود: ای ابا محمّد هر چه میخواهی بپرس. عرض کردم: قربانت گردم، شیعیان روایت نقل میکنند که پیامبر (ص) به علی (ع) بابی از علم آموخت که از آن هزار باب علم گشوده میشود. فرمود: ای ابا محمد، پیامبر (ص) به علی (ع) هزار باب از علم آموخت که از هر باب آن هزار باب گشوده میشود. عرض کردم: به خدا که علم کامل اینست؛ اصول کافی، کتاب الحجة، باب «ذکر الصحیفة و الجفر و الجامعة ...» حدیث اوّل.
- ↑ همانا علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد ماست.
- ↑ به خدا سوگند علم کامل همین است.
- ↑ این علم هست اما نه آن علم کامل.
- ↑ علمی که در هر شب و هر روز دربارۀ موضوعی پس از موضوع دیگر و چیزی پس از چیز دیگر تا روز قیامت پدید آید.
- ↑ پژوهشی در باب علم امام، ص۷۹ - ۸۲.
- ↑ جبرئیل بر حضرت زهرا وارد میشد، و او را تسلیت میداد، و احوال پیغمبر را برای او نقل میکرد، و حوادثی را که بعد از او بر فرزندانش واقع میشود به او خبر میداد؛ و امیرالمؤمنین همه آن را مینوشت. این است مصحف فاطمه زهرا؛ الکافی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵.
- ↑ و اما مصحف فاطمه (س) حوادث آینده روزگار و اسامی پادشاهان روی زمین تا قیامت در آن است؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۸، ح۱
- ↑ علم غیب، ص۱۱۰.
- ↑ حیاه الحیوان الکبری، ج۱، ص۲۸۳.
- ↑ علم هرچه مردم به آن محتاجند در جفر است. و تا روز قیامت آن چه میشود در آن است؛ مستدرک سفینه البحار، ج۲، ص۶۹.
- ↑ علم غیب، ص۱۱۲.
- ↑ «محمد بن حکیم عن ابی الحسن (ع) قال: انما هلک من کان قبلکم بالقیاس ان الله تبارک و تعالی لم یقبض نبیه حتی اکملله جمیع دینه فی حلاله و حرامه فجائکم مما تحتاجون الیه فی حیاته وتستغیثون به و باهل بیته بعد موته و انها مصحف عند اهل بیته حتی ان فیهارش خدش الکف ثم قال: ان ابا حنیفة ممن یقول: قال علی و انا قلت»؛ مسند الامام الکاظم (ع) ص ۳۲۴.
- ↑ عذافر الصیرفی قال کنت مع الحکم بن عتیبه عند ابیجعفر (ع) فجعل یسأل و کان ابوجعفر (ع) له مکرما فاختلفا فی شیء فقال ابو جعفر (ع) یا بنی قم فاخرج کتابا مدروجا عظیما ففتحه و جعل ینظر حتی اخرج المسألة فقال ابوجعفر هذا خطعلی و املاء رسول الله (ص) و اقبل علی الحکم و قال یا ابا محمد اذهب انت و سلمة و ابوالمقدام حیث شئتم یمینا و شما لا فواللهلا تجدون العلم اوثق منه عند قوم کان ینزل علیهم جبرئیل)(جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۸.
- ↑ سأل زرارة ابا عبدالله (ع) عن الصلوة فیالثعالب و الفنک و السنجاب من الوبر فاخرج کتابا زعم انه املاء رسول الله صلی الله علیه و آله ان الصلوة فی وبر کل شیء حرام اکله فالصلوة فی وبره و شعره و جلده و بوله و روثه فکل شیء منه فاسد) (جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۹.
- ↑ عن ابی عبدالله قال قال ابو جعفر (ع) یابنی اعرف منازل شیعة علی علی قدر روایاتهم (الی ان قال) نظرت فی کتابعلی (ع) فوجدت فیه ان زنة کل امرأ و قدره معرفته.
- ↑ «سأل ابا عبدالله (ع) بعض اصحابنا عن الجفر فقال هو جلد ثور مملو علما قال له فما الجامعه؟ قال تلک صحیفة طولها وعرض الادیم مثل فخذ الفالج فیها کل ما یحتاج الناس الیه و لیس من قضیة الا و هی فیها حتی ارش الخدش». جامع احادیث الشیعه ج۱، ص ۹.
- ↑ بکر بن کرب الصیر فی قال سمعت ابا عبدالله (ع) یقول انه عندنا کتابا املاء رسول الله و خط علی، صحیفة فیها کلحلال و حرام) (جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۹.
- ↑ عبد الله بن سنان عن ابی عبد الله (ع) قالسمعته یقول ان عندنا جلدا سبعون ذراعا املی رسول الله و خطه علی بیده وان فیه جمیع ما یحتاجون الیه حتی ارش الخدش) (جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۱۰.
- ↑ عن ابی شیبه قال سمعت ابا عبدالله (ع) یقول: ضل ابن شرمة عند الجامعة، املاء رسول الله و خط علی بیده، انالجامعه لم تدع لاحد کلاما فیها الحلال و حرام، ان اصحاب القیاس طلبوا العلم بالقیاس فلم یزدادوا من الحق الا بعدا ان دین الله لا یصاب بالقیاس؛ جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۱۰.
- ↑ معلمی بن خنیس عن ابی عبدالله (ع) قال انالکتب کانت عند علی فلما سار الی العراق استودع الکتب ام السلمة فلمامضی الحسن کانت عند الحسین فلما مضی الحسین کانت عند علی بن الحسین ثمکانت عندی. جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۱۰ و ۱۱.
- ↑ عن عبدالملک قال دعا ابوجعفر بکتاب علی فجاء بهجعفر مثل فخذ رجل مطوی فاذا فیه ان النساء لیس لهن من عقار الرجل اذاهو توفی عنها شیء فقال ابو جعفر (ع) هذا و الله املاء رسولالله و خطه علی بیده. جامع احادیث الشیعه ج۱، ص۱۰.
- ↑ [http://www.ibrahimamini.com/fa/node/170 ابراهیم امینی، علم امام از دیدگاه احادیث ، ص۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱،ح۱، ص۲۳۹.
- ↑ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ص۱۳۹؛ مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۳۴۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۹، ح۱.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۰، ح۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۹، ح۱.
- ↑ محمد بن عیسی ابن الفتح الاربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۲۱؛ احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۲، ص ۴۴۸؛ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ابواب الثلاثین، ص۵۲۷، ح۱؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲۵، ص ۱۱۷. «در کتاب بحارالانوار به جای "الاصغر" "الاصفر" درج شده است».
- ↑ «یعنی: جامعه و جفر بر خلاف آن شهادت میدهند... لکن من امتثال امر امیرالمؤمنین کردم و اختیار رضای او نمودم»؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۸، ح۳؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۴۸، ح۹۰.
- ↑ «و علم جامعه و علم جفر هر دو بر خلاف این مسأله دلالت مینمایند ... ولی من دستور امیر مؤمنان را انجام دادم و رضایت او را مقدم قرار دادم»؛ محمد بن عیسی ابن الفتح الاربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۷۲-۱۷۹؛؛ مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۴۲۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵؛ همان، ص ۴۵۸، ح۲.
- ↑ امام خمینی، وصیتنامه سیاسی الهی، ص۳.
- ↑ همان.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۰، ح۲؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، باب ۱۴، ص۲۱۵، ح۱۸.
- ↑ همان، کافی، ج۱، ص۲۴۲، ح۸.
- ↑ همان، ص۲۴۱، ح۴.
- ↑ محمد بن جریر بن رستم طبری، دلائل الإمامة، ص۲۸؛ عزیزالله عطاردی، مسند حضرت زهرا، ص۲۹۲.
- ↑ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ابواب الثلاثین، ص۵۲۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ج۲۱، ص ۱۲۶.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۹۲-۳۹۶.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۴۳.
- ↑ ر.ک: همان، ص۱۵۰ـ۱۶۱.
- ↑ ر.ک: بصائر الدرجات، ص۱۵۰ـ۱۶۱؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۹۲ـ۶۰۹.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۶۸ـ۱۷۰.
- ↑ همان، ص۱۶۹ـ۱۷۰، ح۳ و ۷.
- ↑ ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی؛ ص۱۹۱-۱۹۵
- ↑ کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.
- ↑ آن را به اميرمؤمنان (ع) داد. وقتى آن حضرت شهيد شد، رسيد به دست حسن. سپس رسيد به دست حسين. سپس نزد اهل آن است تا بدهد به صاحب اين امر "امر امامت" يعنى حضرت مهدى (ع)؛ دلائل الامامة، طبرى، ص٢٨؛ مسند حضرت زهرا، عزيز الله عطاردى، ص٢٩٢.
- ↑ «... براى امام (ع) نشانههايى است... و نزد او مصحف حضرت فاطمه (س) است». خصال، ص۵٢٧.
- ↑ «اگر راست مىگويند مصحف فاطمه (س) را بيرون آورند؛ زيرا وصيت فاطمه در آن است...». بصائر الدرجات، صص٢١۵ و ٢١۶.
- ↑ «زنادقه در سال ١٢٨، ظهورمىكنند. من اين را از مطالعه مصحف فاطمه دريافتم...»؛ كافى، ج١، ص٢۴٠؛ بصائرالدرجات، ص٢١۵.
- ↑ «مصحف فاطمه (س) از ودايع امامت است كه نزد مولا و امام ما صاحب الزمان (ع) است؛ همانطور كه تعدادى روايت از ائمه (ع) در اينباره نقل شده است»؛ الذريعة، ج٢١، ص١٢۶.
- ↑ «... جامعه و جفر برخلاف آن شهادت مىدهند... اما من از امر اميرمؤمنان! پيروى كردم و اختيار رضاى او نمودم...»؛ كشف الغمة، ج٣، صص١٧٢ - ١٧٩، معالم المدرستين، ج٢، ص۴٢٧.
- ↑ أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب على (ع)را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على (ع)على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء رسول الله (ص) و خط على (ع) و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».
- ↑ اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.
- ↑ «الواح موسى و عصاى موسى نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.
- ↑ «... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.
- ↑ «تورات و انجيل و كتب پيغمبران از كجا بهشما رسيده است»؟
- ↑ «اينها از خودشان به ما به ارث رسيده است و چنانكه آنها مىخواندند، ما هم مىخوانيم و چنانكه آنها بيان مىكردند، ما هم بيان مىكنيم. خدا حجتى در زمينش نمىگذارد كه چيزى از او بپرسند و او بگويد نمىدانم»؛ همان، ص٢٢۵.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۹۹-۱۳۰.
- ↑ كثرت مراوده جبرئیل و حضورش در محضر فاطمه زهرا از عبارات بعضی دیگر از احادیث همین بـاب كـه بـه صـورت ماضی استمراری است فهمیده میشود: " و كان جبرئیل یاتیها ...و یخبرها بمایكون بعدها فی ذریتها و كان علی یكتب ذلك فهذا مصحف فاطمه (کلینی الکافی ج۱ صص ۵۹۹).
- ↑ محمد بن یعقوب كلینى، الكافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۹ق، ج۱، صص۵۹۶.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۶۹.
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۴۱؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۴۳.
- ↑ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۴۰؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۷.
- ↑ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۵.
- ↑ صفار، بصائرالدرجات، ۱۵۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۴۸.
- ↑ پس امام علی (ع) به او فرمود: آن گاه که احساس کردی آن را و صدا را شنیدی، به من بگو؛ پس من او را آگاه کردم. از آن به بعد او مینوشت هر آنچه میشنید از من تا اینکه مصحفی از آن نوشتهها پدید آمد؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۱، ص ۲۴۰.
- ↑ صفار، بصائر الدرجات، ۱۵۹.
- ↑ منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، شماره ۶ ص ۱۷۹.
- ↑ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ كَانَ فِی ذُؤَابَةِ سَیْفِ رسول الله (ص) صَحِیفَةٌ صَغِیرَةٌ فَقُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَیُّ شَیْءٍ كَانَ فِی تِلْكَ الصَّحِیفَةِ قَالَ هِیَ الْأَحْرُفُ الَّتِی یَفْتَحُ كُلُّ حَرْفٍ مِنْهَا أَلْفَ حَرْفٍ قَالَ أَبُو بَصِیرٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَمَا خَرَجَ مِنْهَا إِلَّا حَرْفَانِ حَتَّى السَّاعَة»؛ صدوق، الخصال، ۲/۶۴۹.
- ↑ «عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَلَى مَوْلَانَا أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (ع) فَرَأَیْنَاهُ جَالِساً عَلَى التُّرَاب... وَ قَالَ وَیْلَكُمْ نَظَرْتُ فِی كِتَابِ الْجَفْرِ صَبِیحَةَ هَذَا الْیَوْمِ وَ هُوَ الْكِتَابُ الْمُشْتَمِلُ عَلَى عِلْمِ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الرَّزَایَا وَ عِلْمِ مَا كَانَ وَ مَا یَكُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی خَصَّ اللَّهُ بِهِ مُحَمَّداً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ (ع)»؛ همو، كمال الدین، ۲/۳۵۳.
- ↑ «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ عِنْدِی الْجَفْرُ الْأَبْیَضُ قَالَ قُلْنَا وَ أَیُّ شَیْءٍ فِیهِ قَالَ فَقَالَ لِی زبور دَاوُدَ وَ تَوْرَاةُ مُوسَى وَ إِنْجِیلُ عِیسَى وَ صُحُفُ إِبْرَاهِیمَ وَ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ وَ مصحف فَاطِمَةَ مَا أَزْعُمُ أَنَّ فِیهِ قُرْآناً وَ فِیهِ مَا یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْنَا وَ لَا نَحْتَاجُ إِلَى أَحَدٍ حَتَّى إِنَّ فِیهِ الْجَلْدَةَ وَ نِصْفَ الْجَلْدَةِ وَ ثُلُثَ الْجَلْدَةِ وَ رُبُعَ الْجَلْدَةِ وَ أَرْشَ...»؛ صفار قمی، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰ و ۱۵۱
- ↑ [[%D۸%A۸%D۸%B۱%D۸%B۱%D۸%B۳%DB%۸C_%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%D۸%A۷%DB%۸C_%D۸%B۴%D۸%A۶%D۹%۸۸%D۹%۸۶_%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%AA_%D۸%AF%D۸%B۱_%D۹%۸۵%DA%A۹%D۸%AA%D۸%A۸_%D۹%۸۲%D۹%۸۵_%D۹%۸۸_%D۸%A۸%D۸%BA%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%AF_(%D۹%BE%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۶%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۶%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۹%۸۷)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۶۲-۶۶]]
- ↑ «فَقَالَ بُرَیْهَةُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنَّى لَكُمُ التَّوْرَاةُ وَ الآنجِیلُ وَ كُتُبُ الآنبِیَاءِ قَالَ (امام صادق) هِیَ عِنْدَنَا وِرَاثَةً مِنْ عِنْدِهِمْ نَقْرَؤُهَا كَمَا قَرَءُوهَا وَ نَقُولُهَا كَمَا قَالُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَا یَجْعَلُ حُجَّةً فِی أَرْضِهِ یُسْأَلُ عَنْ شَیْءٍ فَیَقُولُ لَا أَدْرِی»؛ صدوق، التوحید للصدوق، ص ۲۷۵
- ↑ خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات میكند و اصل كتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
- ↑ [[%D۸%A۸%D۸%B۱%D۸%B۱%D۸%B۳%DB%۸C_%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%D۸%A۷%DB%۸C_%D۸%B۴%D۸%A۶%D۹%۸۸%D۹%۸۶_%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%AA_%D۸%AF%D۸%B۱_%D۹%۸۵%DA%A۹%D۸%AA%D۸%A۸_%D۹%۸۲%D۹%۸۵_%D۹%۸۸_%D۸%A۸%D۸%BA%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%AF_(%D۹%BE%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۶%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۶%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۹%۸۷)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۸۷-۹۰]]
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۴۰
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۱۳
- ↑ مجلسی، همان، ج ۲۶، ص ۱۸.
- ↑ محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح ج ۱، ص ۳۸، ج ۹، ص ۱۳ و... از صحیفه یاد کرده است. ابن سعد در طبقات، ج ۲، ص ۲۳۸، ابونعیم در حلیة، حاکم حسکانی در شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۳۶، ابن ندیم در فهرست، ص ۳۰ و جلال الدین سیوطی در اتقان، ج ۱، ص ۵۹ و ۷۴ از مصحف امام علی (ع) یاد نمودهاند. جوامع حدیثی شیعه، در ضمن احادیث فراوانی از امامان اهل بیت (ع) درباره صحیفه و کتاب علی (ع) یاد فرمودهاند که در ادامه تحقیق با منابع و مآخذ آن آشنا خواهیم شد. برای آگاهی بیشتر درباره مصحف امام (ع) بنگرید به: کافی، کتاب فضل القرآن، ج ۲، ص ۶۳۲؛ تفسیر عیاشی، ۲، ص ۳۰۷؛ مناقب ابنشهرآشوب، ج ۲، ص ۵۰ و... .
- ↑ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج ۱، ص ۴۷۹.
- ↑ چهار تن از راویان حدیث شیعه با کنیه ابوبصیر یاد میشوند: یحیی بن قاسم، لیث بن بختری، عبداللّه بن محمد و یوسف بن حارث، ولی در دو نفر اول مشهورترند. آن دو از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) روایت کردهاند و هر دو دارای کتاب بودهاند. بنگرید به: رجال نجاشی، ص ۳۲۱ و ۴۴۱؛ محمد بن علی اردبیلی، جامع الرواة، ج ۲، ص ۳۶۸.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۲۹، ج ۷، ص ۳۵۶؛ بصائر الدرجات، ص ۱۶۶ ۱۶۳ و ۱۷۲.
- ↑ علی بن ابی حمزه بطائنی از اصحاب امام صادق (ع) و کاظم (ع) بوده و کتابهای متعددی تصنیف کرده است؛ رجال نجاشی، ص ۲۴۹.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۱۸۱
- ↑ همان.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۱۶۲، ح ۲.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج ۳، ص ۳۳۴.
- ↑ همان، ص ۱۶۰؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۲۵، ح ۲۵.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۱۶۲ و ۱۶۴؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۲۲ و ۲۴.
- ↑ الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج ۲، ص ۳۰۶.
- ↑ محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، ص ۷۳.
- ↑ الذریعة، ج ۲، ص ۳۰۷ و ۳۰۶.
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۳۳۸.
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۶-۱۲۹.
- ↑ «عن ابي بصير قال سألت أبا جعفر محمد بن علي عليه عن مصحف فاطمة علي، فقال: أنزل عليها بعد موت ابيها * قلت ففيه شيء من القرآن. فقال عليه : ما فيه شيء من القرآن، فيه خبر ماکان ومایکون الي يوم القيامة وخبر سماء وعدد ما في السموات من الملائكة وعدد كل من خلق الله مرسلا وغير مرسل واسماء من أرسل اليهم ومن كذب ومن اجاب واسماء جميع الخلائق من المؤمنين والكافرين واسماء البلدان وصفة كل بل وعدد ما فيها وصفة القرون الأولي وجميع من تردد في الأدوار. قلت جعلت فداك كم الأدوار؟ قال خمسون الف عام وهي سبعة الأدوار وعاجالهم وصفة اهل الجنة و عدد من يدخل الجنة ويدخل في النار وفيه علم القرآن كما أنزل وعلم التوراة والانجيل وعلم الزبور وعدد كل شجرة ومدر. قلت ان ذلك العلم كثير! قال عليه: لفي ورقتين من اوله وما وصفت لك بعد من الورقة الثالثة ولاتكلمت من حرف منه»؛ دلائل الامامة طبری، ص ۲۷.
- ↑ «قال أبو جعفر محمد بن علي عليه : يا أبا محمد وان عندنا الجامعة وما يدريهم ما الجامعة، قال قلت جعلت فداك وما الجامعة قال علي : صحيفة طولها سبعون ذراعا بذراع رسول الله ته و املائه من فلق فيه وخط علي عليه بيمينه فيها كل حلال وحرام وكل شيء يحتاج الناس اليه حتي الارش في الخدش وضرب بيده الي فقال علي: تأذن لي يا ابا محمد قال قلت جعلت فداك انما انا لك فاصنع ما شئت قال فغمضني بيده وقال عليه حتي ارش هذا كأنه مغضب، قال قلت هذا والله العلم. قال علي : انه لعلم وليس بذاك. ثم سكت ساعة. ثم قال عشية: وان عندنا الجفر وما يدريهم ما الجفر. قال وقلت وما الجفر قال له : وعاد من ادم فيه علم النبيين والوصيين وعلم العلماء الذين مضوا من بني اسرائيل قال قلت أن هذا هو العلم، قال علي : انه العلم وليس بذلك ثم سكت ساعة. ثم قال علية : وان عندنا المصحف فاطمة علي وما يدريهم ما مصحف فاطمة علي قال قلت وما مصحف فاطمة ، قال شي:: مصحف فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات والله ما فيه من قرآنکم حرف واحد. قال قلت هذا والله العلم، قال له : انه لعلم وما هو بذاك، ثم سكت ساعة ثم قال عليه : ان عندنا علم ما كان وعلم ما هو كائن إلي أن تقوم الساعة»؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۸.
- ↑ امامشناسی، ج۱، ص۱۷۲.
- ↑ كافى ۱/۲۴۰؛ بحار الأنوار ۲۲ / ۵۴۵
- ↑ كافى ۱/ ۲۴۲.
- ↑ سوره فصلت، آیه: ۳۰.
- ↑ كافى ۱/ ۲۴۱.
- ↑ بحار الأنوار ۲۶/۲۶ و ۲۷ و ج ۴۰/۱۹۷ و ۱۹۸.
- ↑ ارش در اصطلاح فقهى اختلاف ازرشى شىء سالم با معیوب را مىگویند
- ↑ بصائر الدرجات، ص۱۴۴؛ بحار الأنوار: ج۲۶، ص۲۳
- ↑ امامت، ص۱۴۷.
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار ،ج۲۶ ،ص۲۲.
- ↑ «در آن هر آنچه مردم به آن نیاز دارند وجود دارد، حتی ارزش یک خراش»؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۲،ج۲۶.
- ↑ بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، فصلنامه فلسفی کلامی، پاییز ۱۳۸۹ (شماره ۴۵) ص ۳۰۶.
- ↑ مجلسی، ج۶، ص ۲۳.
- ↑ «او هماره در کاری است»؛ الرحمن: ۲۹.
- ↑ صدرالمتألهین، ۱۱۳۳ش، ج۱ ،ص۳۳.
- ↑ رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، ص ۱۴۰.
- ↑ محمد صفار قمی، بصائر الدرجات، ج۳، باب۱۴، ص۱۵۱.
- ↑ مرآة العقول، ج۳، ص۱۳۶.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۴۱ و بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۲.
- ↑ بصائر الدرجات، باب فی الائمه عندهم الصحیفه، ص۱۴۴.
- ↑ کشی، محمدبن عمر، رجال الکشی، ص ۴۵۰.
- ↑ «فرمود:.... در جفر است علم اولین و آخرین و او نزد ماست و الواح و عصاء موسی نزد ما است و ما وارث نبی (ص)هستیم». محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۳.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ اصول کافی، مرحوم کلینی، ج ۱، ص ۲۴
- ↑ همان مأخذ، ص ۲۸۳.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۴۵ و ۱۴۶.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۳۳.
- ↑ علم امام.
- ↑ آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۶۷-۷۱.
- ↑ در جفر است علم اولین و آخرین و او نزد ما است و الواح و عصای موسی نزد ما است؛ بصائر الدرجات في فضائل آل محمد، ج۱، ص ۱۴۰.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۳.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۸۳.
- ↑ شیخ کلینی، پیشین، ج١ ،ص۴١، ٢٣٩، ۴٠٧ و ...؛ بصائر الدرجات، ص ١۶٧ ،١۶٨ ،١٧١ ،١٨۴ ،١٨۶ و...؛ صدوق، الخصال، ص ۶٧، ١٢۴ ،٢٧٣ و... و بسیاری دیگر از منابع همانند نوادر اشعری؛ معانی الاخبار و علل الشرایع صدوق؛ محاسن برقی.
- ↑ کلینی، پیشین، ج ٧ ،ص ٨١ ،٩۴ ،٩٨؛ ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کتاب من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ج۴ ،ص ٢۶٣ و ٢۶٨؛ ابوجعفر محمد بن الحسن (شیخ طوسی)، تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة، بیروت، دارالتعارف، ١۴٠١ ق، ج٩ ،ص٢٧٣ و ٢٨۵ و ٣٠۶ و... .
- ↑ مهمترین ویژگیهایی که برای همه عناوین گفته شده، عبارتند از: ١. املای آنها از رسول خدا (ص) است؛ ٢. خط و نوشته از امام علی (ع) است؛ ٣. محتوای همه آنها احکام است و حتی عبارت "ارش الخدش" در آنها تکرار شده است.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ١۴۴ ،ح ١٢.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ١۵٢ ـ ١۶١ و ص ١۶٩ و ١٧٠ و... .
- ↑ همان، ص ١۵٩ ،ح ٢٣ و ١۶٠ ،ح ٣
- ↑ همان، ص ١۵۴ ،ح ۶.
- ↑ همان، ص ١۵٢ ،ح ٣.
- ↑ همان، ص١۵۴ ،ح۶ و ١۶١ ،ح٣.
- ↑ همان، ص ١۶٩ ،ح ٣ ـ ٧.
- ↑ سید تقی واردی، مصحف فاطمه (س)، پاسدار اسلام، شماره ٢٨۴ ، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص ٣٣، ١٣٨۴.
- ↑ همان، ص ١۵۶ ،ح ١۵ ،و ص ١۶٠ ،ح ٣٠ و ص ١۶١ ،ح ٣۴.
- ↑ همان، ص ١۵٠ ،ح ١ و ١۵١ ،ح ٢.
- ↑ بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۴۴-۵۰.
- ↑ «یا ابا محمد انّ عندنا الجامعة و ما یدریهم الجامعه؟ قال قلت: جُعلتُ فداک و ما الجامعة؟ قال: صحیفة طولها سبعون ذراعاً بذراع رسول الله (ص) املائه من فلق فیه و خطّه علیٌّ بیمینه فیها کل حلال و حرام و کلّ شی یحتاج الیه الناس حتی الارش فی الخدش».
- ↑ «... و انّ عندنا الجفر و ما یدریهم ما الجفر؟ قال: قلتُ: و ماالجفر؟ قال: وِعاء من اُدُم فیهعلم النبیین و الوصیین و علم العلماء و الذین موا من بنی اسرائیل قال ...»
- ↑ «... وَ انّ عندنا المصحف فاطمه (س) و ما یدریهم ما مصحف فاطمه (س) قال: قلت: و ما مصحف فاطمه (س) قال: مصحف مثل قرانکم هذا ثلاث مرّات وُ الله فیه من قرانکم حرف واحد، قال: قلت: ...».
- ↑ پوست گاوی است پر از علم
- ↑ «تلک صحیفة طولها سبعون ذراعاً فی عرض الاَدیم مثل فَخذِ الفالج فیها کلّ ما یحتاج الناس الیه».
- ↑ «یقول انّ عندی الجفر الابیض، قال: قلتُ فایُّ شیءٍ فیه؟ قال: زبور داوود و توراة موسی و انجیل عیسی و صحف ابراهیم (ع) و الحلال و الحرام و ... و عندی الجفر الاهمر قال: وَ ایّ شیءٍ فی الجفر الاهمر؟ قال: السِّلاح و ذلک انّما یُفتح للدَّم یفتحه صاحب السیف للقتل».
- ↑ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام.
- ↑ فقال لها إذا أحست (أحسست) بذلک و سمعت الصوت، قولی لی فأعلمته فجعل یکتب کل ما سمع حتی أثبت من ذلک مصحفاًمحمد باقر مجلسی، بحاراالانوار، پیشین، ج۲۶، ص۴۸.
- ↑ محمد بن حسن بن فروخ صفار، پیشین، ص. ۱۱۹
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج۱ ،ص۲۴۱.
- ↑ تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۴۵.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۹؛ الزام الناصب، ص ۷ و ۹.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۴۰؛ معارف و معاریف، ج ۴، ص ۱۶۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹؛ غیبة طوسی، ص ۱۰۵؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۴۹.
- ↑ کلینی کافی، ج ۱، ص ۲۳۸.
- ↑ گلافشان پارسانسب، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۳۸ و ۳۹.
- ↑ تاریخ عمومی حدیث، ص۲۰.
- ↑ نک: نهج البلاغه، خطبه۲۳۴.
- ↑ بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث؛ ص ۹۸.
- ↑ محمد بن الحسن الصفار، بصائر الدرجات، تهران، منشورات اعلمی، ۱۴۰۴ ق، ص ۱۶۲
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.
- ↑ همان، ص ۲۳۹.
- ↑ همان، ص ۲۴۱.
- ↑ القندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، دارالاسوة، چاپ اول، ۱۴۱۶ ق، ج ۳، ص ۲۰۰.
- ↑ کافی، همان، ج ۱، ص ۲۹۶.
- ↑ وبگاه مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات