رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل بالاترعلم معصوم / منبع علم معصوم
مدخل اصلیروح / روح القدس
مدخل وابستهعلم غیب

رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

مکارم شیرازی

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در «وبگاه رسمی خود» در این‌باره گفته‌ است:

«واژه روح القدس چهار بار در قرآن مجید آمده که گاه درباره حضرت عیسی (ع) و گاه درباره پیامبر اسلام (ص) است. در مورد حضرت مسیح (ع) می‌فرماید: ﴿وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ[۱] در مورد سخن گفتن عیسی (ع) در گهواره، می‌فرماید: ﴿إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً[۲] و درباره پیامبر اسلام (ص) می‌خوانیم: ﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ[۳] مفسّران برای روح القدس عمدتاً دو تفسیر ذکر کرده‌اند: یکی فرشته وحی جبرییل، و دیگری نیروی مرموز غیبی خاصّی که با انبیا بوده است. آیه مربوط به پیامبر اسلام (ص) با معنای اول تناسب دارد ولی آیات مربوط به حضرت مسیح (ع) متناسب با معنای دوم است و همان بود که مسیح را تأیید می‌کرد تا در گهواره سخن بگوید و یا مردگان را زنده نماید.

این روح مقدّس و پاک منبع الهام بخش بزرگی برای انبیا بوده و حتّی از بعضی از تعبیرات احادیث استفاده می‌شود که روح القدس با افراد با ایمان طبق سلسله مراتب ایمانی نیز همراه است، و همان است که گویندگان متعهّد و شاعران با ایمان را در گفتن و سرودن نثر و نظم‌های بلیغ تأیید می‌نموده و مؤمنان راسخ را در تصمیم‌گیری‌های مهم تقویت می‌کرده است. از روایات فراوانی بر می‌آید که روح القدس حقیقتی بوده است در انبیا و ائمه معصومین (ع) که با آن حقایق بسیاری را درک می‌کرده‌اند؛ از جمله در روایات متعددی آمده است که امامان معصوم (ع) به هنگام قضاوت و داوری از روح القدس مدد می‌گرفتند.

  1. این تعبیر در مورد حسّان بن ثابت آمده است که پیغمبر (ص) درباره او فرمود: ای حسّان ما دام که با اشعارت از ما دفاع می‌کنی روح القدس با تو است.
  2. در مورد کُمیت شاعر معروف اهل بیت (ع) نیز آمده است که امام باقر (ع) به او فرمود: تو همیشه به وسیله روح القدس تقویت می‌شوی. نظیر همین معنی در مورد دعبل خزاعی نیز آمده است که وقتی دعبل قصیده معروف مدارس آیات را در محضر امام علی بن موسی الرضا (ع) خواند هنگامی که به شعری درباره قیام امام مهدی (ع) رسید: امام رضا (ع) شدیداً گریه کرد، سپس فرمود: ای دعبل روح القدس به زبان تو سخن گفت. آیا می‌دانی این امام کیست؟ دعبل عرض کرد: نه، همین قدر شنیده‌ام که امامی از شما قیام می‌کند و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، امام علی بن موسی الرضا (ع) سخن او را تصدیق فرمود و شرحی درباره قیام حضرت مهدی (ع) به عنوان دوازدهمین جانشین پیامبر بیان فرمود.
  3. در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم که یکی از اصحاب سؤال کرد: «تُسْیَلُونَ عَنِ الْشَّیْءِ فَلاَ یَکُونُ عِنْدَکُمْ عِلْمُهُ!»؛ آیا شده است که از چیزی سؤال کنند، و علم آن نزد شما نباشد؟ فرمود: گاه چنین بوده است! راوی عرض کرد: در این هنگام چه می‌کنید؟ امام فرمود: روح القدس به ما تلقین می‌کند. در حدیث دیگری می‌خوانیم که یکی از یاران امام باقر (ع) می‌گوید: از آن حضرت درباره علم عالم مقصود پیامبر (ص) و امام معصوم (ع) است پرسیدم فرمود: ای جابر! در انبیا و اوصیا پنج روح است: روح القدس، و روح الایمان و... سپس افزود ای جابر! آنها به وسیله روح القدس از آنچه در زیر عرش تا زیر زمین است آگاه می‌شوند.
  4. در روایت دیگری نیز از امام باقر (ع) در تفسیر آیه شریفه: ﴿كَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۴] چنین نقل شده: از آن زمان که خداوند آن روح را بر پیامبرش نازل کرد به آسمان باز نگشت، و او در ما است. این تعبیر نشان می‌دهد که این روح که یکی از منابع اصلی علم و دانش پیامبر و ائمه معصومین (ع) بوده غیر از جبرییل است، و حقیقتی است در درون وجود آنها که از پیامبر (ص) به امام (ع) و از هر امام به امام بعد منتقل شده است»[۵].

پاسخ‌های دیگر

آیت‌الله تحریری
آیت‌الله محمد باقر تحریری در کتاب «جلوه‌های لاهوتی» در این باره گفته است:

«روح القدس: مرتبه عالی‌تر و بالاتر از روح الايمان است که انبیا و اولیا (ع) همواره در تأیید و همراهی آن هستند و با آن ارتباط ویژه‌ای را با حق تعالی برقرار کرده و حقایق غیبی را اخذ می‌کنند. و لازمه‌اش پرده برداشتن از حقایق غیبی برای آنهاست. ویژگی روح القدس و تفاوت آن با روح الايمان را امام صادق (ع) چنین بیان فرمود: «رُوحُ الْإِيمَانِ يُلاَزِمُ الْجَسَدَ مَا لَمْ يَعْمَلْ بِكَبِيرَةٍ فَإِذَا عَمِلَ بِكَبِيرَةٍ فَارَقَهُ الرُّوحُ وَ رُوحُ القُدُسِ مَنْ سَكَنَ فِيهِ فَإِنَّهُ لاَ يَعْمَلُ بِكَبِيرَةٍ أَبَداً‏»[۶]: روح ایمان تا هنگامی که گناه کبیره انجام ندهد با بدن ملازم است و زمانی که گناه کبیره‌ای انجام داد، از بدن مفارقت "غيبت" می‌کند و کسی که روح القدس در او قرار گیرد هرگز گناه کبیره انجام نمی‌دهد. و در روایت دیگری امام باقر (ع) پس از برشمردن این ارواح برای انبیا و اوصیا: روح القدس و روح الايمان و روح الحياة و روح القوّه و روح الشهوة، فرمود: «إِنَّ هَذِهِ الْأَرْوَاحَ يُصِيبُهُ الْحَدَثَانِ إِلاَّ أَنَّ رُوحَ القُدُسِ لاَ يَلْهُوا وَ لاَ يَلْعَب»[۷]: بر این روح‌ها دگرگونی عارض می‌شود جز روح القدس که سرگرم نشده و بازی نمی‌کند.

حقیقت این تعالی روحی برای پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) بوده است و به فرموده امام صادق (ع)، حضرت آنچه را در شرق و غرب و خشکی و دریای زمین است می‌بیند،[۸] و همچنین هر وقت بخواهد حکمی از احکام الهی را بداند، می‌داند اگر چه فرشته وحی نازل نشود، زیرا نسبت به على (ع) هنگامی که رسول خدا (ص) او را به یمن فرستاد تا بین آنان حکم کند، بر هیچ قضیه‌ای برخورد نمی‌کرد مگر اینکه به حکم خدا و رسولش حکم می‌کرد با اینکه در آن زمان تمامی قرآن نازل نشده بود، و پس از حکم آن حضرت، آن حکم ظاهر می‌شد. امام صادق (ع) نیز می‌فرماید: روح القدس آن حکم را به آن حضرت القا می‌کرد.[۹] امام صادق (ع) نیز می‌فرماید: «فَإِذَا قُبِضَ النَّبِيُّ (ص) انْتَقَلَ رُوحُ القُدُسِ فَصَارَ إِلَى الْامامِ»[۱۰]: پس هنگامی که نبی اکرم (ص) رحلت فرمود، روح القدس به امام منتقل گردید. یعنی پس از آن حضرت به ائمه (ع) اختصاص پیدا کرد به گونه‌ای که همواره از تأييد این روح عظیم برخوردار بوده‌اند، چنان‌که از آن حضرت سؤال شد: آیا ممکن است درباره چیزی از شما سؤال کنند که جواب آن نزد شما نباشد؟ حضرت فرمود: «رُبَّمَا كَانَ ذَلِكَ، قَالَ: قُلْتُ: كَيْفَ تَصْنَعُونَ؟ قَالَ: تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ القُدُسِ»[۱۱]: گاهی این چنین می‌شود، راوی می‌گوید: عرض کردم، شما چه کار می‌کنید؟ حضرت فرمود: روح القدس آن را به ما القا می‌کند. بنابراینکه روح القدس بُعد خاصی از حقیقت وجودی ایشان باشد، شاید معنای این احادیث این باشد که ایشان به سبب زندگی عادی نمی‌خواهند همواره از روح القدس و آن بُعد عالی روحشان استفاده کنند و هنگامی که لازم باشد به آن اشراف پیدا کنند، آن را به کار گرفته و از آن استفاده می‌کنند، و این حقیقت مشترک است بین ایشان و رسول خدا (ص)» [۱۲].
۱. آیت‌الله تحریری؛
آیت‌الله محمد باقر تحریری در کتاب «جلوه‌های لاهوتی» در این باره گفته است:

«روح القدس: مرتبه عالی‌تر و بالاتر از روح الايمان است که انبیا و اولیا (ع) همواره در تأیید و همراهی آن هستند و با آن ارتباط ویژه‌ای را با حق تعالی برقرار کرده و حقایق غیبی را اخذ می‌کنند. و لازمه‌اش پرده برداشتن از حقایق غیبی برای آنهاست. ویژگی روح القدس و تفاوت آن با روح الايمان را امام صادق (ع) چنین بیان فرمود: «رُوحُ الْإِيمَانِ يُلاَزِمُ الْجَسَدَ مَا لَمْ يَعْمَلْ بِكَبِيرَةٍ فَإِذَا عَمِلَ بِكَبِيرَةٍ فَارَقَهُ الرُّوحُ وَ رُوحُ القُدُسِ مَنْ سَكَنَ فِيهِ فَإِنَّهُ لاَ يَعْمَلُ بِكَبِيرَةٍ أَبَداً‏»[۱۳]: روح ایمان تا هنگامی که گناه کبیره انجام ندهد با بدن ملازم است و زمانی که گناه کبیره‌ای انجام داد، از بدن مفارقت "غيبت" می‌کند و کسی که روح القدس در او قرار گیرد هرگز گناه کبیره انجام نمی‌دهد. و در روایت دیگری امام باقر (ع) پس از برشمردن این ارواح برای انبیا و اوصیا: روح القدس و روح الايمان و روح الحياة و روح القوّه و روح الشهوة، فرمود: «إِنَّ هَذِهِ الْأَرْوَاحَ يُصِيبُهُ الْحَدَثَانِ إِلاَّ أَنَّ رُوحَ القُدُسِ لاَ يَلْهُوا وَ لاَ يَلْعَب»[۱۴]: بر این روح‌ها دگرگونی عارض می‌شود جز روح القدس که سرگرم نشده و بازی نمی‌کند.

حقیقت این تعالی روحی برای پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) بوده است و به فرموده امام صادق (ع)، حضرت آنچه را در شرق و غرب و خشکی و دریای زمین است می‌بیند،[۱۵] و همچنین هر وقت بخواهد حکمی از احکام الهی را بداند، می‌داند اگر چه فرشته وحی نازل نشود، زیرا نسبت به على (ع) هنگامی که رسول خدا (ص) او را به یمن فرستاد تا بین آنان حکم کند، بر هیچ قضیه‌ای برخورد نمی‌کرد مگر اینکه به حکم خدا و رسولش حکم می‌کرد با اینکه در آن زمان تمامی قرآن نازل نشده بود، و پس از حکم آن حضرت، آن حکم ظاهر می‌شد. امام صادق (ع) نیز می‌فرماید: روح القدس آن حکم را به آن حضرت القا می‌کرد.[۱۶] امام صادق (ع) نیز می‌فرماید: «فَإِذَا قُبِضَ النَّبِيُّ (ص) انْتَقَلَ رُوحُ القُدُسِ فَصَارَ إِلَى الْامامِ»[۱۷]: پس هنگامی که نبی اکرم (ص) رحلت فرمود، روح القدس به امام منتقل گردید. یعنی پس از آن حضرت به ائمه (ع) اختصاص پیدا کرد به گونه‌ای که همواره از تأييد این روح عظیم برخوردار بوده‌اند، چنان‌که از آن حضرت سؤال شد: آیا ممکن است درباره چیزی از شما سؤال کنند که جواب آن نزد شما نباشد؟ حضرت فرمود: «رُبَّمَا كَانَ ذَلِكَ، قَالَ: قُلْتُ: كَيْفَ تَصْنَعُونَ؟ قَالَ: تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ القُدُسِ»[۱۸]: گاهی این چنین می‌شود، راوی می‌گوید: عرض کردم، شما چه کار می‌کنید؟ حضرت فرمود: روح القدس آن را به ما القا می‌کند. بنابراینکه روح القدس بُعد خاصی از حقیقت وجودی ایشان باشد، شاید معنای این احادیث این باشد که ایشان به سبب زندگی عادی نمی‌خواهند همواره از روح القدس و آن بُعد عالی روحشان استفاده کنند و هنگامی که لازم باشد به آن اشراف پیدا کنند، آن را به کار گرفته و از آن استفاده می‌کنند، و این حقیقت مشترک است بین ایشان و رسول خدا (ص)» [۱۹].
۲. آیت‌الله میرباقری؛
آیت‌الله سید محمد مهدی میرباقری در بیاناتی با عنوان «حقیقت علم امیرالمؤمنین» در این‌باره گفته‌ است:

«ابوذر نقل می کند که: «من و امیرالمؤمنین (ع) به بیابانی می‌رفتیم، در این وادی دیدم که مثل سیل مورچه جاریست، از کثرت مورچه‌ها تعجب کردم و گفتم:«اللَّهُ أَكْبَرُ جَلَّ مُحْصِيه‏» عجب خدای با عظمتی، چقدر این خدا با جلالت و بزرگ است خداوندی که تعداد این مورچه‌ها از دستش بیرون نمی‌رود و رزق همه را می‌دهد. حضرت علی (ع) فرمودند: «لَا تَقُلْ ذَلِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَكِنْ قُلْ جَلَّ بَارِيه‏‏»، اگر می‌خواهی از عظمت خدا بگویی بگو عجب خدایی که این همه موجود را خلق کرده است چراکه شمارش این مورچه‌ها را من هم می‌دانم و نر و ماده آن را می‌شناسم» انسان نباید دنبال استاد بگردد زیرا استاد هست ولی شاگرد نیست! امیرالمؤمنین (ع) فقط سلمان را داشت که تازه نتوانست همه علوم را به او هم بگوید چرا که در روایات داریم که ائمه (ع) گفته‌اند علم ما آنقدر سنگین است که حتی انبیاء (ع) هم نمی‌توانند آن را تحمل کنند. فرمود اگر آن علمی را که به سلمان گفتیم ابوذر بداند نمی‌تواند تحمل کند «وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِي قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَه‏»[۲۰]

بنابراین علم امیرالمؤمنین (ع) که یکی از خصوصیات ایشان است موجب آگاهی ایشان به کائنات و احوال انسان هاست. در روایت نقل شده است که امام وقتی به دنیا می آید دستانش روی زمین و صورتش رو به آسمان است، با این کار همه علومی که در زمین است را در قبضه خودش می‌گیرد و ندای ملکی را می‌شنود که از باطن عرش با ایشان به این مضمون سخن می‌گوید که خدا شما را برگزیده است پس آماده شوید و شروع می کند از ایشان تعریف کردن؛ امام با شنیدن این تعاریف به نشانه تواضع در مقابل خداوند متعال این آیه را می خوانند: ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلائِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [۲۱]؛ وقتی این آیه را می‌خوانند و این گونه به توحید شهادت می‌دهند خداوند درهای علم اولین و آخرین را به رویشان باز می‌کند و به او خصوصیتی می‌دهد که می‌تواند روح را مشاهده کند. همان حقیقتی که در قرآن در سوره قدر و... از او کلام به میان آمده است که ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ [۲۲] چرا که روح غیر از همه ملائکه و اعظم از همه آن‌هاست بنابراین امام در همان بدو تولد دارای ظرفیتی است که می‌تواتد روح را ببیند، چرا که مشاهده ملائکه سخت است و جبرئیل را فقط انبیاء مرسل می‌توانند ببینند اما مشاهده روح از آن هم سخت‌تر است. امام وقتی به امامت می‌رسد عمودی از نور بین او و خدای متعال قرار می‌گیرد که در آن همه خصوصیات و سرشت انسان‌‎ها نمایان است»[۲۳].
۳. حجج الاسلام و المسلمین غرویان و میرباقری و غلامی؛
حجج الاسلام و المسلمین محسن غرویان، سید محمد حسین میرباقری و محمد رضا غلامی در کتاب «بحثی مبسوط در آموزش عقاید» در این‌باره گفته‌اند:

«در بعضی روایات آمده است که علوم ائمه (ع) گاه از راه "روح" است. نخست به روایاتی در این زمینه اشاره کرده، سپس با توجه به معانی آنها، منظور از روح نیز تا حدودی روشن خواهد شد:

  • ابو حمزه نقل می‌کند: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْعِلْمِ أَ هُوَ عِلْمٌ يَتَعَلَّمُهُ الْعَالِمُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ أَمْ فِي الْكِتَابِ عِنْدَكُمْ تَقْرَءُونَهُ فَتَعْلَمُونَ مِنْهُ قَالَ الْأَمْرُ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ وَ أَوْجَبُ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ [۲۴]... فَلَمَّا أَوْحَاهَا إِلَيْهِ عَلَّمَ بِهَا الْعِلْمَ وَ الْفَهْمَ وَ هِيَ الرُّوحُ الَّتِي يُعْطِيهَا اللَّهُ تَعَالَى مَنْ شَاءَ فَإِذَا أَعْطَاهَا عَبْداً عَلَّمَهُ الْفَهْمَ»[۲۵][۲۶].
  • امیر المؤمنین (ع) در ضمن مطالب مفصلی که به سلمان فارسی و شخصی به نام "جندب" فرموده‌اند، بعد از بیان این آیه از قرآن کریم: ﴿يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ [۲۷] می‌فرمایند: «وَ هُوَ رُوحُ اللَّهِ لَا يُعْطِيهِ وَ لَا يُلْقِي هَذَا الرُّوحَ إِلَّا عَلَى مَلَكٍ مُقَرَّبٍ أَوْ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ وَصِيٍّ مُنْتَجَبٍ فَمَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ هَذَا الرُّوحَ فَقَدْ أَبَانَهُ مِنَ النَّاسِ وَ فَوَّضَ إِلَيْهِ الْقُدْرَةَ وَ أَحْيَا الْمَوْتَى وَ عَلِمَ بِمَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ سَارَ مِنَ الْمَشْرِقِ إِلَى الْمَغْرِبِ وَ مِنَ الْمَغْرِبِ إِلَى الْمَشْرِقِ فِي لَحْظَةِ عَيْنٍ وَ عَلِمَ مَا فِي الضَّمَائِرِ وَ الْقُلُوبِ وَ عَلِمَ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»[۲۸]» [۲۹].
۴. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛
حجت الاسلام و المسلمین حسین گنجی در کتاب «امام‌شناسی» در این‌باره گفته‌‌اند:

«﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي[۳۰] روح بر بدن انسان حاکم است. در آن واحد می‌بیند، می‌شنود، اراده می‌کند و حرف می‌زند و هیچ کاری هم نمی تواند او را مشغول به خود کند و این همه از امر پروردگار عظیم است.[۳۱] اما روح القدس چیست؟ روح القدس یکی از منابع علمی حضرات اهل بیت (ع) است. "عن أبی عبدالله (ع) قال: هو ملک أعظم من جبرئیل و میکائیل"[۳۲] حضرت علی (ع) درباره این ملک در خطبه قاصعه می‌فرماید: از همان لحظه‌ای که پیامبر اکرم (ص) را از شیر گرفتند خداوند بزرگ‌ترین فرشته خود را مأمور تربیت پیامبر اکرم اله کرد تا شب و روز راه‌های بزرگواری و راستی و نیکوترین اخلاق جهان راهنمایی کند.[۳۳]

"قال الصادق (ع): وهو خاص لرسول الله والائمة صلوات الله علیهم اجمعین"[۳۴] پنج روح در وجود پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) وجود دارد که از آن پنج روح، چهار روح در وجود شیعیان و سه روح در همه انسان‌ها اعم از مؤمن و کافر و منافق و جود دارد:

۱. روح القوة؛

۲. روح الشهوة (میل)؛

۳. روح المدرج (حرکت) که در همه انسان‌ها وجود دارد؛

۴. روح الایمان (مخصوص شیعیان است)؛

۵. روح القدس (مخصوص ۱۴ معصوم است).

﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ[۳۵]
ویژگی‌های روح القدس: امام باقر (ع) فرمودند: پس امامان معصوم (ع) به واسطه روح القدس آنچه را که زیر عرش است تا آنچه را که زیر ستاره ثریا می‌باشد می‌شناسند.[۳۶] امام صادق (ع) فرمودند: روح القدس نمی‌خوابد و غفلت نمی‌کند و لهو و سهو و خطا ندارد و روح القدس ثابت است و امام به واسطه آن شرق و غرب و خشکی و دریای زمین را می‌بیند. عرض کردم فدایت شوم امام می‌تواند آنچه را که در بغداد است با دست بگیرد؟ حضرت فرمودند: بله تا آنچه را که زیر عرش است می‌تواند[۳۷]»[۳۸].
۵. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در این‌باره گفته‌ است: «یکی دیگر از منابع علم امامان (ع)، القای روح القدس است، اینکه روح القدس چیست؟ میان مفسران اختلاف است. از روایات استفاده می‌گردد که روح القدس نیروی غیبی است که با همه پیامبران و معصومان (ع) همراه بوده است و در موراد مختلفی امدادهای الهی را به آنها منتقل ساخته است و حضرت عیسی با همان نیروی غیبی مردگان را به اذن خدا زنده می‌نموده است، (...) اهل بیت (ع) نیز به سبب داشتن ملکه عصمت در بالاترین مرتبه از این نیروی غیبی برخوردار بودند؛ به طوری که از آن در هدایت مردم کمک می‌گرفتند؛ چنان‌که روایات بسیاری به این مسأله اشاره کرده است؛ برای مثال از امام صادق (ع) پرسیدند که اگر مسأله‌ای از شما بپرسند و شما پاسخ آن را ندانستید، چه می‌کنید؟ امام فرمود: "روح القدس جواب آن را به ما القا می‌کند"[۳۹] همچنین امام صادق (ع) در تفسیر آیه ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ[۴۰] فرمود: "آنها پیش‌گامان رسولان الهی (ع) و بندگان خاص خدایند که خداوند در آنها پنج روح قرار داده که یکی از آنها روح القدس است که به وسیله آن مطالب را درک می‌کنند.[۴۱] برخی روایات ارواح پنج‌گانه را که در بندگان خاص الهی است چنین وصف می‌کند. برای آن چهار روح ممکن است حادثه و اشکالی پیش آید. ولی روح القدس از این امر مستثنا می‌باشد خواب، غفلت و کارهای بیهوده و باطل از او صادر نمی‌شود و با روح القدس، معارف و حقایق شناخته می‌شوند.[۴۲] و همچنین از امام صادق (ع) معنای آیه ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا...[۴۳] را پرسیدند. امام فرمود: "روح آفریده‌ای است که به خدا قسم از جبرئیل و میکائیل بزرگ‌تر است. او همراه رسول خدا (ص) بوده و به او از عوالم مختلف خبر می‌داده و او را تأیید و تصدیق می‌کرده است. اکنون همان روح با ائمه اطهار است و به آنها خبر می‌دهد و آنها را تأیید و تصدیق می‌کند. روح القدس نه می‌خوابد، نه غافل می‌شود و نه سرگرم می‌شود و نه اشتباه می‌کند امامان به وسیله روح القدس، شرق و غرب زمین و خشکی و دریاها را می‌بینندو از همه چیز از عرش تا زیر زمین، باخبر می‌شوند»[۴۴].
۶. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در پایان‌نامه «قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه»، مقاله «علم امام تام یا محدود؟» و کتاب «علوم برگزیدگان» در این‌باره گفته است:
  • «در بصائر الدرجات، بابی با عنوان «أن روح‏ القدس‏ یتلقاهم إذ احتاجوا إلیه» آمده است که در آن روایاتی با این محتوا نقل شده است که اگر ائمه (ع)، از مسأله‌ای آگاه نباشند، روح القدس علم آن را به ایشان می‌دهد. در کافی این روایات در ضمن بابی با عنوان دیگر نقل شده است. در کتاب شریف کافی، باب دیگری با عنوان «ذِکرُ الْأَرْوَاحِ الَّتِی فِی الْأَئِمَّةِ (ع)» [۴۵] نیز آمده است که روایات آن بیان می‌کنند که در پیامبران و اوصیای آنان، روحی به نام روح القدس قرار داده شده است که گرفتار خواب و غفلت و سرگرمی نمی‌شود و آنان از این طریق، علوم الهی را دریافت می‌کنند. روایات با این محتوا در بصائر نیز ذیل بابی مستقل بیان شده است. اشاره شد که در روایات متعددی بر این مطلب تأکید شده است که هرگاه علم به چیزی نزد ائمه (ع) نباشد، روح القدس آن را برای ایشان می‌آورد»[۴۶].
  • «در بصائر الدرجات، بابی با عنوان «أن روح‏ القدس‏ یتلقاهم إذ احتاجوا إلیه»[۴۷] آمده و در آن روایاتی با این محتوا نقل شده است که اگر ائمه (ع) از مسئله‌ای آگاه نباشند، روح القدس علمِ آن را به آنان می‌دهد. در این مجموعه ۱۳ روایت نقل شده است که ۱۲ روایت بیان‌گر محتوای یاد شده هستند. این روایات مستفیض‌اند. در کافی این روایات در ضمن بابی با عنوانی دیگر نقل شده‌اند. روایات ۳، ۴ و ۵ این باب در این موضوع است که روایت چهارم موثق است. در کتاب شریف کافی، بابی دیگر نیز با عنوان «ذِكْرُ الْأَرْوَاحِ الَّتِي فِي الْأَئِمَّةِ»[۴۸] آمده است و روایات آن بیان می‌کنند که در پیامبران و اوصیای آنان، روحی به نام روح القدس قرار داده شده است که گرفتار خواب و غفلت و سرگرمی نمی‌شود و آنان از این طریق، علوم الهی را دریافت می‌کنند. سند روایت اول از این چند روایت صحیح است. روایات با این محتوا در بصائر نیز ذیل بابی مستقل بیان شده‌اند. در این مجموعه، شش روایت نقل شده است که تنها روایت اول آن سند صحیح دارد. در باب دیگری در کتاب کافی از روحی دیگر خبر داده شده که مأمور راهنمایی و تأیید علمی ائمه (ع) است. در این باب، شش روایت نقل شده است که روایات ۲، ۵ و ۶ آن موثق و روایات ۱، ۳ و ۴ سند صحیح دارند. در بصائر نیز این روایات ذیل بابی با عنوان «أنهم یخاطبون و یسمعون الصوت و یأتیهم صور أعظم‏ من‏ جبرئیل‏ و میکائیل». [۴۹] در این باب، هشت روایت درباره این موضوع نقل شده که روایت دوم موثق و روایت سوم این باب دارای سند صحیح است. البته افزون بر آن، چهار باب دیگر نیز در این کتاب، به نقل روایات روحِ تأییدکننده یادشده، اختصاص یافته است. در این چهار باب، مجموعاً ۳۶ روایت نقل شده است که به صراحت یا به طور ضمنی محتوای یادشده را تأیید می‌کنند. این روایات مستفیض‌اند. ‌مجموعه این ابواب و روایات، نشان‌دهنده آن است که روح یا ارواح مقدس و ویژه‌ای مأموریت تأیید و راهنمایی علمی ائمه (ع) را بر عهده دارند. از این‌‌رو آنان در پاسخ هیچ سؤالی ناتوان نمی‌مانند و هر دانشی را که بخواهند از طریق روح القدس دریافت می‌کنند. این روایات نیز می‌تواند تأیید کننده جامع بودن علوم ائمه (ع) باشد. (...)

در روایات متعددی بر این مطلب تأکید شده است که هرگاه علم به چیزی نزد ائمه (ع) نباشد، روح القدس آن را برای ایشان می‌آورد. روایات این مجموعه مستفیض است. اگرچه بهره‌مندی از امداد روح القدس و یا ارواح دیگر، مانع درماندگی ائمه در مسائل مختلف علمی و بهره‌مندی از هدایت‌های ویژه الهی در تمام حالات می‌شود، اما به روشنی نشان می‌دهد آنان این علوم را از ابتدا نداشته‌اند، بلکه در زمان‌های مورد نیاز از روح القدس دریافت می‌کرده‌اند. (...) بنابر برخی روایات، ائمه (ع) افزون بر روح القدس، از خبرها و امداد روح که مخلوقی بزرگ‌تر از جبرئیل و میکائیل است بهره می‌برند. این روح، مأمور راهنمایی علمی ائمه (ع) است و از ایشان جدا نمی‌شود. روایات این موضوع مستفیض‌اند»[۵۰].

  • «در آیات قرآن کریم، از مخلوق یا مخلوقاتی به نام "روح" سخن گفته شده است. این نام، گاهی به همراه "ال" به صورت "الروح"، و گاهی بدون آن آمده است. مهم‌ترین مصادیق این ارواح، عبارت‌اند از:

۱. روحی که در هر انسان دمیده می‌شود و مایه حیات اوست. این روح به تعداد انسان‌ها مصداق دارد؛

۲. روحی که در مؤمنان قرار می‌گیرد و آنان را تأیید می‌کند: ﴿أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ[۵۱] این آیه به‌روشنی نشان می‌دهد که مؤمنان از تأییدات روحی الهی برخوردارند؛

۳. روحی که از سوی خداوند بر حضرت مریم (س) ظاهر شد. گفته شد که از ابن‌عباس و برخی تابعین نقل شده است که مراد از "روحنا" در این آیه، حضرت جبرئیل (ع) است؛ ۴. در آیه‌ای، از القای "روحی از امر خداوند" به هریک از بندگانش که بخواهد، خبر داده شده است. القای این روح برای آن است که ایشان مردم را از روز قیامت بیم دهند. در آیه‌ای با مضمون نزدیک به این آیه، از نزول فرشتگان با روح به برخی بندگان برگزیده سخن به میان آمده که ثمره آن، دعوت به توحید و بیم دادن از شرک است. در هر دو آیه، از اینکه روحی ملکوتی بر برخی بندگان برگزیده نازل می‌شود، خبر داده شده و هدف این کار، انذار (بیم دادن مردم) از شرک یا روز قیامت بیان گردیده است. بسیاری از مفسران، این بندگان برگزیده را بر پیامبران تطبیق کرده‌اند که محتوای سخن آنان، یعنی وحی، در‌بردارنده بیم از قیامت، دعوت به توحید و نفی شرک است.[۵۲] بنابراین آن روح، این علوم را در اختیار پیامبران قرار داده است.

۵. در یکی از آیات آمده است که خداوند به پیامبر اکرم (ص) "روحی از امرِ خود" را وحی کرد؛ درحالی‌که پیش از آن، پیامبر کتاب و ایمان را نمی‌شناخت. از این آیه این‌گونه استنباط می‌شود که این روح، موجب شده است که پیامبر (ص) با قرآن و حقایق ایمانی آشنا شود. برخی از مفسران نخستین همانند ‌ا‌بن‌عباس، مراد از روح را در این آیه، خود قرآن کریم دانسته‌اند؛[۵۳] یعنی مقصود خداوند از وحی روحی از امرش، این است که قرآن را بر پیامبر (ص) نازل کرده است. بسیاری از مفسران دوره‌های بعد نیز با این تفسیر موافقت کرده‌اند؛ [۵۴] هرچند به ‌نظر می‌رسد این تفسیر دقیق نیست و بین روح و آنچه نازل می‌کند، خلط شده است. بخشی از آنچه روح نازل می‌سازد، قرآن است؛ [۵۵]

۶. مصداق دیگر روح، "روح‌القدس" است. در برخی آیات قرآن کریم، از تأیید عیسی بن مریم (س)، به وسیله روح‌القدس سخن گفته شده است. از ظاهر یکی از این آیات به ‌دست می‌آید که آن حضرت به واسطه تأیید روح‌القدس، در کودکی و بزرگی با مردم سخن گفته است. در آیه‌ای دیگر، نزول قرآن، به روح‌القدس نسبت داده شده است. این‌گونه آیات، به نقش روح‌القدس در آموزش برگزیدگان خداوند اشاره دارند. از ابن‌مسعود و ابن‌عباس نقل شده که روح‌القدس همان حضرت جبرئیل (ع) است. در آیه‌ای، "روح‌الامین" نازل‌کننده قرآن بر قلب مبارک رسول خدا (ص) معرفی شده است. قرآن کریم در آیه‌ای دیگر، نزول قرآن بر قلب پیامبر (ص) را به جبرئیل (ع) نسبت داده است: ﴿مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ[۵۶] از آنجا که یک کار به دو عنوان نسبت داده شده است، می‌توان این احتمال را تقویت کرد که روح‌الامین همان جبرئیل (ع) است. از سوی دیگر می‌دانیم که حضرت جبرئیل (ع) به امین وحی خداوند مشهور است؛ چنان‌که در سوره تکویر نیز به این وصف یاد شده است. در روایات متعددی نیز حضرت جبرئیل (ع) همان روح‌الامین معرفی شده است.[۵۷] بنابراین مراد از الرُّوحُ الْأَمِینُ، همان حضرت جبرئیل (ع) است؛

۷. در آیاتی، از روحی سخن گفته شده است که همراه فرشتگان در شب قدر نازل می‌شود و در قیامت به همراه آنان عروج می‌کند و همراهشان به‌ صف می‌ایستد. در روایتی نقل شده است که فردی از امیرالمؤمنین علی (ع) پرسید: آیا روح همان جبرئیل است؟ امام (ع) فرمود: جبرئیل از فرشتگان است و روح غیر از جبرئیل است. آن مرد از پاسخ امام تعجب کرد و گفت: سخن بزرگی را ادعا کردی. هیچ‌کس گمان نمی‌کند که روح غیر از جبرئیل باشد. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: تو گمراهی و از اهل گمراهی سخن نقل می‌کنی. سپس آن حضرت به این آیه استشهاد کردند: ﴿يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ،[۵۸] که ظهور آن بیانگر تمایز روح از فرشتگان است؛ زیرا اگر روح یکی از فرشتگان بود، در کنار آنان به‌ طور مستقل یاد نمی‌شد[۵۹]»[۶۰]
۷. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» و مقاله «منابع علم امام در قرآن» در این‌باره گفته‌ است:
  • «برخی روایات به مسئله‌ای با عنوان روح القدس و نقش آن در علم و دانایی امام (ع) پرداخته‌اند، اینکه مراد از روح القدس در روایات چیست و ارتباط واژهٔ روح القدس با جبرئیل ارتباط ترادف و تلازم است یا میان این دو ارتباط دیگری برقرار است، و اینکه شواهد بر همپوشی و یا عمومیت یکی از این دو دلالت دارد. به نظر می‌رسد روح القدس عنوانی است که بر کل مسئله علم و سرچشمهٔ علم امام سایه می‌افکند، و به تعبیری روح القدس لازمه و شرط شئِ برای تحقق و تبلور آگاهی و ایجاد مجاری علم، برای امام می‌باشد. این دیدگاه با بررسی گروه‌های برخوردار از روح القدس و تشریح مراد از روح القدس تبیین می‌گردد. در روایات امر علم امام (ع) برتر از خواندن کتاب و صُحف و روایت نمودن از یکدیگر دانسته شده است. ابو حمزه نقل می‌کند که از امام صادق (ع) دربارهٔ علم پرسیدم که آیا عالم امام (ع) آن را از آنچه دیگران می‌گویند بهره می‌گیرد یا کتابی نزد شما است که آن را می‌خوانید و به‌وسیلهٔ آن آگاه می‌شوید؟ امام (ع) به من فرمود: امر علم امام برتر از آنچه تو گفتی هست آیا نشنیده‌ای که خدا می‌فرماید: و همین گونه، روحی از امر خودمان به سوی تو وحی کردیم. تو نمی‌‏دانستی کتاب چیست و نه ایمان کدام است؟ سپس فرمود رفقایت دربارهٔ این آیه چه می‌گویند آیا اقرار دارند که او در حالی بوده که نه می‌دانسته کتاب چیست و نه ایمان؟ گفتم نمی‌‏دانم فدایتان چه می‌گویند. فرمود آری زمانی اینگونه بوده تا آنگاه که از جانب خدا روحی که آیه به آن اشاره دارد فرستاده می‌شود آنگاه که آن روح به او عطا می‌گردد با آن می‌داند و می‌فهمد، و این همان روحی است که خدا به هر که بخواهد عطا می‌کند و وقتی به کسی داد به او فهم می‌آموزد [۶۱] این تعابیر می‌رساند که بحث علم امام (ع) تنها صرف انتقال و وساطت نیست بلکه شهود و فهم به همراه آگاهی است که تعالی روحی ایشان آن را میّسر و فراهم می‌نماید زیرا که خاستگاه درک و فهم، روح و قلب است [۶۲]»[۶۳].
  • «برای درک مسأله روح القدس ابتدا باید به این نکته توجه نمود که بنابر تصریح روایات، علم امام علمی انباشته شده از خواندن و شنیدن آن هم به صرف انتقال و وساطت نیست؛ [۶۴] بلکه شهود و فهم به همراه آگاهی است که تعالی روحی ایشان آن را میسّر و فراهم می نماید؛ زیرا خاستگاه درک و فهم مطابق روایات روح و قلب است.

روح القدس عنوانی است که بر کل مسأله علم و سرچشمه علم امام سایه می‌افکند؛ به تعبیر دیگر، روح القدس لازمه و شرط شیء برای تحقق و تبلور آگاهی و ایجاد مجاری علم برای امام است. این دیدگاه با بررسی گروه‌های برخوردار از روح القدس و تشریح مراد از روح القدس تبیین می‌گردد. از جمله برداشت‌های غلط درباره روح القدس و در نتیجه علم امام، ملک انگاری روح القدس است. در حالی که مجموعه روایات مرتبط، بر این امر دلالت می‌کنند که روح القدس نیروی غیبی و مرموز الهی است که نشان‌گر مرتبه‌ای بلند و والا از مقام علمی و معنوی و دلیل بر قرب فراوان به پروردگار متعال می‌باشد. در روایات، روح القدس هم بر جبرئیل و حتی سایر ملائکه اطلاق می‌شود و همه انبیا بهره‌مند از آن دانسته شده‌اند. در توضیح این مطلب باید گفت که مقصود از روح القدس جایگاه و مرتبه‌ای برتر از روح الایمان است که مؤمن در آن حالت، جز حق نمی‌گوید و در دفاع از حق کوشاست؛ همچنان که ویژگی‌های روح القدس چنین دلالتی را می‌رسانند:«وَ رُوحُ‏ الْقُدُسِ‏ لَا يَنَامُ‏ وَ لَا يَغْفُلُ‏ وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَزْهُو وَ الْأَرْبَعَةُ الْأَرْوَاحِ تَنَامُ وَ تَغْفُلُ وَ تَزْهُو وَ تَلْهُو وَ رُوحُ الْقُدُسِ كَانَ يَرَى بِه‏»[۶۵]. از این رو خصیصه و ویژگی عام و مشترک میان دارندگان مقام روح قدسی، عصمت و دوری از لغزش و گناه کبیره است و به همین دلیل در روایات آمده که هر کس روح القدس با او باشد، هرگز گناه کبیره نمی‌کند: «وَ رُوحُ‏ الْقُدُسِ‏ مَنْ‏ سَكَنَ‏ فِيهِ‏ فَإِنَّهُ‏ لَا يَعْمَلُ‏ بِكَبِيرَةٍ أَبَدا»[۶۶]. ثمره تسدید، توفیق و تأییدی که روح القدس به همراه خود دارد، نلغزیدن، به خطا نرفتن و مؤدب شدن به آداب الهی است که همه این‌ها ریشه در معرفت و علم «وَ بِهَا عَلِمُوا الْأَشْيَاء»[۶۷]. و رؤیت حقایق «وَ رُوحُ‏ الْقُدُسِ‏ كَانَ‏ يَرَى‏ بِه‏» و جایگاه آن یعنی روح دارد و نشان می‌دهد منشأ آن نتایج را باید در تعالی روحی جستجو نمود. در مجموع آنچه از روایات استفاده می‌شود آن است که روح القدس اعطایی از جانب خداوند، نیرو و توانی غیبی است که تحقق یا امکان تحقق اموری را به ارمغان می‌آورد.

برخی از احادیث که دلالت بر اعظمیّت روح از مقرب‌ترین فرشتگان الهی یعنی جبرئیل و میکائیل می‌نمایند [۶۸]. و تعدادی از روایات که علاوه بر بیان این مطلب، بر اختصاصی بودن این روح به پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) تأکید دارند؛ در این روایات تصریح شده که روح القدس امری مختص به ایشان است و هیچ کس، حتی انبیای سابق، از آن بهره‌مند نیستند[۶۹]. این احادیث با توجه به روایاتی که از برخورداری همه انبیا و فرشتگان از روح القدس خبر می‌دهند، می‌توانند از ادله ذو مراتب بودن و وجود تشکیک در مقام روح القدسی باشند که بالاترین مرتبه وجودی آن به پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) اعطا شده است؛[۷۰]. مقامی که در تبیین آن از برتر بودن نسبت به جبرائیل و میکائیل سخن رفته است. فیض کاشانی رحمه الله ذیل روایات روح مخصوص پیامبر (ص) و ائمه (ع) احتمال ذو مراتب بودن روح القدس را نیز مطرح می‌نماید؛[۷۱]. از این رو تمام آگاهی‌ها و علوم امام (ع) ریشه در بهره‌مندی ایشان از روح قدسی و مطهری دارد که خداوند به او عطا می‌نماید.

با پذیرفتن این مطلب که نتیجه روح قدسی علم و معرفت است که روایاتی نیز بر آن دلالت داشتند باید گفت که دو اثر بر این روح قدسی و پاک مترتب‌اند:

  1. علم و معرفتی که روح القدس بدون واسطه، آن‌ها را کسب و مزین به آگاهی از آن می‌شود؛ به تعبیر دیگر، به همراه بهره‌مندی از روح القدس این آگاهی‌ها هم برای دریافت کننده روح وجود یافته است.
  2. علم و معرفتی که ممکن است واسطه‌هایی الهی در رسیدن و بهره‌مندی روح القدس به آن‌ها نقش داشته باشند؛ مانند وحی و جبرئیل یا آگاهی و دانش کامل از حلال و حرام و نقش پیامبر (ص) در آن[۷۲]»[۷۳].
۸. آقای دکتر رستمی و خانم آل‌بویه؛
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آل‌بویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در این‌باره گفته‌‌اند:

«جابر از امام باقر (ع) از مبدأ علم پیامبر (ص) پرسید و امام (ع) فرمود: ای جابر در انبیا و اوصیا پنج روح است: روح القدس، روح ایمان، روح حیات، روح قوت و روح شهوت. ای جابر به وسیله روح القدس است که زیر عرش تا درون فرش را می‌دانند، سپس فرمود: ای جابر به این چهار روح اخیر آفت می‌رسد، ولی روح القدس سرگرمی و بازی ندارد.

مفضل بن عمر از امام صادق (ع) از علم امام (ع) نسبت به آنچه در اقطار زمین است، در حالی که امام (ع) در میان خانه می‌باشد و پرده هم جلو او افتاده است، پرسید. امام (ع) فرمود: ای مفضل به راستی خداوند در پیامبر (ص) پنج روح نهاده، روح حیات، روح توانایی، روح شهوت، روح ایمان و روح القدس که به وسیله آن تحمل نبوت کند و چون پیامبر (ص) در گذرد و جان دهد، روح القدس از او منتقل شود و متعلق به امام (ع) گردد. روح القدس نه بخوابد، نه غفلت کند، نه به بازی سرگرم شود، نه به خود ببالد و مغرور شود، نه فریب خورد و نه دست‌خوش دروغ گردد، ولی آن چهار روح دیگر بخوابند، غفلت کنند، به بازی سرگرم شوند، بر خود ببالند و فریب خورند و امام (ع) همه چیز را با روح القدس درک می‌کند»[۷۴].
۹. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی در مقاله «علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)» در این باره گفته است:

«در روایات اینگونه بیان شده است که ائمه دارای پنج روحند: روح الحیاة؛ روح القوة؛ روح الشهوت؛ روح الإیمان و روح القدس، مؤمنین عادی چهار روح دارند و از روح القدس محروم‌اند و کفار سه روح دارند چون از روح الإیمان هم محرومند. روح‌ القدس حقیقتی است اشرف از جبرئیل و میکائیل: و به تعبیر روایات باب علم و احاطه امام به عوالم، و نیز بعثت و نبوت توسط روح القدس صورت می‌گیرد؛ شما وقتی بحث روح‌ القدس را دنبال می‌کنید می‌بینید روح‌ القدس به اعتباری همان «اوّل ما خلق الله‏» [۷۵]و همان عالم اسماء و صفات کلیه الهیه و همان لوح محفوظ و ام الکتاب است، و امام آن را دارند. با این مقدمات احکام تمام ارواح خمسه را می‌توان به امام نسبت داد و امام همه آنهاست و حکم هر یک را در مرتبه آن داراست. وقتی ما این مسأله را دانستیم خود‌ به خود حل کردن تعارض روایات علم امام برایمان سهل می‌شود و می‌فهمیم که هر مرتبه حکمی دارد و می‌شود یک مرتبه بداند و یک مرتبه نداند و به تعبیری امام هم می‌داند و هم نمی‌داند.

اگر توجه کنیم که وجود امام وجودی ذومراتب است و هر مرتبه حکمی دارد، باید بگوئیم: «الإمام عالم بحسب مرتبة و هو غیر عالم بحسب مرتبة اخری‏» [۷۶]در این بیان روح‌ القدس مرتبه‌ای از امام و در درون امام است که امام با آن حقائق ملک و ملکوت را می‌یابد: جابر می‌گوید از امام باقر (ع) سؤال کردم در باره علم عالم پیامبر و امام امام فرمود ای جابر همانا در پیامبران و اوصیای آنها پنج روح وجود دارد: روح القدس، روح ایمان، روح زندگی، روح قوت و روح شهوت بعد فرمود ای جابر ایشان به وسیله روح القدس امور و مطالب زیر عرش تا زیر خاک را می‌دانند. سپس فرمود: ای جابر! این ارواح دستخوش تغییر می‌شوند ولى روح القدس اهل لهو و لعب نیست. اگر به حقیقت امام که مقام امامت به آن قائم است توجه کنیم، یعنی همان باطن و قلب امام و همان حقیقت عالم اسماء و صفات کلیه و همان روح‌ القدس، باید بگوئیم امام (ع) به همه حقائق عالم واقف است، و بلکه در حقیقت قلب امام «مَعْدِنَ حُكْمِ اللَّهِ وَ سِرِّهِ وَ عَيْبَةَ عِلْمِ اللَّهِ وَ خَازِنَه‌ و حَفَظَةً لِسِرِّهِ وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْيِهِ وَ أَرْكَاناً لِتَوْحِيدِهِ وَ شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِه‌» می‌باشد و همه علوم از قلب او می‌جوشد» [۷۷][۷۸].
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین نصیری در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان«گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات» در این‌باره گفته است:

«در روایت آمده است:«قُلْتُ لَهُ يَكُونُ شَيْ‏ءٌ لَا يَكُونُ فِي الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ قَالَ لَا قَالَ قُلْتُ فَإِنْ جَاءَ شَيْ‏ءٌ قَالَ لَا حَتَّى أَعَدْتُ عَلَيْهِ مِرَاراً فَقَالَ لَا يَجِي‏ءُ ثُمَّ قَالَ بِإِصْبَعِهِ بِتَوْفِيقٍ وَ تَسْدِيدٍ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَب‏» [۷۹] علامه مجلسی در توضیح این روایت آورده است: «مقصود امام از توفیق و تسدید الهامی از سوی خداوند و القاء از سوی روح القدس است. و چنان نیست که می‌پنداری که امام (ع) اجتهاد می‌کند و به رأی خود عمل می‌نماید».

هشام بن سالم از عمار یا شخصی دیگر نقل می‏‌کند که می‏‌گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم داوری شما به استناد چه چیز است؟ امام (ع) فرمود: به حکم خداوند و حکم داوود و حکم محمد (ص) و اگر با چیزی برخورد کنیم که در کتاب علی (ع) نباشد روح القدس آن را به دل ما می‏‌افکند و خداوند از طریق الهام به ما الهام می‏‌کند»[۸۰].
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین بیابانی اسکوئی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد بیابانی اسکوئی در کتاب «امامت» در این‌باره گفته‌ است:

«امام صادق (ع) مى‌فرمايد: «وَ روح القدس فَبِهِ حَمَلَ النُّبُوَّةَ فَإِذَا قُبِضَ النَّبِيُّ (ص) انْتَقَلَ رُوحُ القُدُسِ فَصَارَ إِلَى الْامام وَ رُوحُ القُدُسِ لَا يَنَامُ وَ لَا يَغْفُلُ وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَزْهُو‏» [۸۱] "و با روح قدس نبوت را حامل مى‌شود. پس آنگاه كه پيامبر (ص) قبض مى‌شود روح القدس به امام منتقل مى‌شود. روح القدس نمى‌خوابد، غفلت نمى‌كند و لهو و سهو ندارد". پس معصوم با وجود چنين “روحی” است كه از خطا و لغزش و غفلت مصون مى‌ماند. و با وجود آن است كه پيامبر (ص) نبوت را تحمّل مى‌كند و امام، امامت را. در حديثى ديگر تصريح مى‌كند كه امام به واسطه آن تمام آنچه در زمين و آسمان‌هاست مى‌شناسد. امام باقر (ع) مى‌فرمايد: «فَبِرُوحِ القُدُسِ يَا جَابِرُ عَرَفُوا مَا تَحْتَ الْعَرْشِ إِلَى مَا تَحْتَ الثَّرَى». [۸۲]"اى جابر به روح قدس، امام تمام آنچه از زير عرش تا زير خاك است، مى‌شناسد".

و در حديثى ديگر درباره شناخت امام به واسطه “روح القدس” مى‌فرمايد: «رُوحُ القُدُسِ ثَابِتٌ يَرَى بِهِ مَا فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَتَنَاوَلُ الْامام مَا بِبَغْدَادَ بِيَدِهِ قَالَ نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْعَرْشِ»[۸۳]"روح قدس ثابت است به وسيله آن همه آنچه در شرق و غرب و خشكى و درياست مى‌بيند. گفتم: فدايت شوم: امام مى‌تواند آنچه در بغداد است بردارد؟ فرمود: آرى مى‌تواند آنچه را زير عرش قرار دارد بردارد". بنابراين پيامبر و امام : نه تنها به واسطه چنين “روحی” داراى علم و معرفت مى‌شود بلكه مى‌تواند همه آنچه را كه تحت عرش قرار دارد، حاضر كند. برخى از اين روايات دلالت دارد كه امام وقتى به امامت مى‌رسد حامل “روح القدس” مى‌شود ولى از برخى ديگر استفاده مى‌شود كه امام پيش از امامت هم داراى چنين "روحى" است. در حديثى از امام صادق (ع) سؤال مى‌شود كه پيامبر (ص) وقتی اميرمؤمنان (ع) را به يمن فرستاد تا ميان آن‌ها قضاوت كند، آن حضرت (ص) درباره قضاوت‌هاى خويش مى‌فرمايد: با هيچ قضيه‌اى مواجه نشدم جز اين‌كه به حكم داود و حكم رسول خدا (ص) درباره آن قضاوت كردم. سؤال اين است، اين مدعا در حالى كه قرآن كاملا نازل نشده بود، چگونه ممكن است؟ «كَيْفَ ذَاكَ وَ لَمْ يَكُنْ أُنْزِلَ الْقُرْآنُ كُلُّهُ وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) غَائِباً عَنْهُ؟ فَقَالَ: تَتَلَقَّاهُ بِهِ رُوحُ القُدُسِ».[۸۴]"چگونه اين امر ممكن است در حالى كه همه قرآن نازل نشده بود و رسول خدا (ص) كنار او نبود؟ فرمود: روح قدس به او مى‌رساند".

نكته ديگرى كه از اين روايات برداشت مى‌شود اين است كه از ظاهر برخى روايات استفاده مى‌شود كه اين “روح” هميشه همراه امام است و از او غايب نمى‌شود. زيرا تعبير به عدم غفلت و عدم سهو و نسيان را امام به واسطه آن پيدا مى‌كند. و در روايتى ديگر آمده است كه «رُوحُ الْقُدُسِ ثَابِتٌ يَرَى بِهِ مَا فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِها...». با توجه به رواياتى كه درباره روح القدس آمده است، مى‌توان گفت كه “روح القدس” دو اطلاق و دو معنا دارد. در يك اطلاق مراد از آن مرحله‌اى از علم است كه به پيامبر و امام داده مى‌شود. و در اطلاق دوم به معناى ملك و فرشته‌اى است كه امورى را به امام القا مى‌كند. در اطلاق “روح القدس” به فرشته وحى جاى هيچ گونه شك و ترديد نيست؛ زيرا قرآن كريم نسبت به جبرئيل (ع) مى‌فرمايد: ﴿وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ. قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ [۸۵]

و آنگاه كه آيه‌اى را جاى آيه‌اى ديگر تبديل مى‌كنيم و خدا آگاه‌تر است به آنچه نازل مى‌كند... بگو روح قدس آن را از سوى پروردگارت به حق نازل كرده است يا مومنين را تثبيت كند. همچنين از برخى روايات به روشنى استفاده مى‌شود كه “روح” به مرحله‌اى از علم نيز اطلاق مى‌شود؛ امام رضا (ع) مى‌فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَيَّدَنَا بِرُوحٍ مِنْهُ مُقَدَّسَةٍ مُطَهَّرَةٍ لَيْسَتْ بِمَلَكٍ لَمْ تَكُنْ مَعَ أَحَدٍ مِمَّنْ مَضَى إِلَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ هِيَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا تُسَدِّدُهُمْ وَ تُوَفِّقُهُمْ وَ هُوَ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل ...»[۸۶] همانا خداى عزوجلّ ما را با روحى كه مقدس و مطهّر است تاييد كرده است كه فرشته نيست با احدى از سابقين نبود جز با رسول خدا (ص). و آن با امامان از ما هست آن‌ها را تسديد و موفّق مى‌كند. و آن عمودى از نور بين ما و بين خداى عزوجل است. البته نكته‌اى كه در اين حديث است، اين است كه در آن به وجود “روح القدس” تصريح نشده است. بنابراين ممكن است گفته شود مراد از “روح منه” غير از "روح القدس" است. ولى اگر حصر در رواياتى كه مى‌گويد امام و پيامبر پنج روح دارند : روح القدس و روح الايمان و روح الحياة و روح القوّة و روح الشهوة، پذيرفته شود. مراد از اين روح هم "روح القدس" خواهد بود. ولى چون "روح القدس" در اين روايات منحصر در همه انبيا و امامان: است؛ پس با روايتى كه مى‌گويد روحى با پيامبر خاتم و ائمه اهل بيت: همراه است منافاتى ندارد و معلوم است كه مراد از آن غير از "روح القدس" بايد باشد. اضافه بر اين‌كه تعابير ديگرى هم در مورد اين روح در روايات آمده است از جمله «خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ»[۸۷] كه صريح است در اين‌كه غير از جبرئيل است»[۸۸].
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین اقوام کرباسی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اکبر اقوام کرباسی، در کتاب «مؤمن الطاق» در این‌باره گفته‌ است: «آیات و روایات فراوانی به این نکته اشاره دارند که خداوند به بندگان صالح و برگزیده‌اش، دلایل روشن و براهین آشکار داده[۸۹] و آنان را به‌‌واسطه روح‌القدس تأیید و توانا کرده است.[۹۰] این تواناسازی انبیا و برگزیدگان لایق خداوند، به‌واسطه عطای دلیل و برهان آشکار است که از طریق بذل و بخشش روح‌القدس صورت می‌گیرد تا عملاً نقش دلیل و برهان قطعی را برای ایشان ایفا نماید. گویی روح‌القدس گونه‌ای علم است که ذاتاً کاشف بوده و از همین رو معصوم از خطا و نسیان و سهو و تأثیر شیطان خواهد بود. البته این گفتار شواهد فراوانی در منابع مقدّس اسلامی دارد،[۹۱] اما برای نمونه در گفتاری از امام باقر (ع) به جابر می‌خوانیم:"فَبِرُوحِ اَلْقُدُسِ یَا جَابِرُ، عَرَفُوا مَا تَحْتَ اَلْعَرْشِ إِلَی مَا تَحْتَ اَلثَّرَی"؛[۹۲] ای جابر، به روح قدس، امام (ع) تمام آنچه از زیر عرش تا زیر خاک است، می‌شناسد. آن حضرت تصریح می‌کند که امام به واسطه روح‌القدس تمام آنچه در زمین و آسمان‌هاست می‌شناسد. همین معنا را در حدیثی دیگر می‌توان یافت که می‌فرمایند: "رُوحُ اَلْقُدُسِ ثَابِتٌ یَرَی بِهِ مَا فِی شَرْقِ اَلْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، یَتَنَاوَلُ اَلْإِمَامُ مَا به بغداد بِیَدِهِ؟ قَالَ: نَعَمْ، وَ مَا دُونَ اَلْعَرْشِ"؛[۹۳] روح قدس ثابت است؛ به‌وسیله آن همه امور موجود در شرق و غرب و خشکی و دریا می‌بیند. گفتم: فدایت شوم، امام (ع) می‌تواند آنچه در بغداد است بردارد؟ فرمود: آری، می‌تواند آنچه را زیر عرش قرار دارد بردارد. گویی امام (ع) به‌واسطه چنین روحی واجد علم و معرفت می‌شود و می‌تواند بر تمامی آنچه تحت عرش قرار دارد، آگاهی یابد»[۹۴]
۱۳. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در این‌باره گفته است: «خدای تعالی برای رسولان و برگزیدگان خود، پنج روح قرار داده و ایشان را با روح القدس تأیید نموده است. حضرت امام صادق (ع) در مورد رسولان الهی می‌فرماید:«جَعَلَ فِيهِمْ خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْقُدُسِ فَبِهِ عَرَفُوا الْأَشْيَاءَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْإِيمَانِ فَبِهِ خَافُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْقُوَّةِ فَبِهِ قَدَرُوا عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الشَّهْوَةِ فَبِهِ اشْتَهَوْا طَاعَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَرِهُوا مَعْصِيَتَهُ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الْمَدْرَجِ الَّذِي بِهِ يَذْهَبُ النَّاسُ وَ يَجِيئُونَ وَ جَعَلَ فِي الْمُؤْمِنِينَ وَ أَصْحَابِ الْمَيْمَنَةِ رُوحَ الْإِيمَانِ فَبِهِ خَافُوا اللَّهَ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الْقُوَّةِ فَبِهِ قَدَرُوا عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الشَّهْوَةِ فَبِهِ اشْتَهَوْا طَاعَةَ اللَّهِ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الْمَدْرَجِ الَّذِي بِهِ يَذْهَبُ النَّاسُ وَ يَجِيئُون»[۹۵]از میان این پنج روح، سه روح قوت، شهوت و حیات، بین همه انسان‌ها مشترک است. مؤمنان علاوه بر این روح، دارای روح ایمان، و رسولان و امامان (ع) دارای روح دیگری به نام روح القدس هستند. همچنین با توجه به روایت فوق، ظاهرا مراد از روح القدس، مرتبه‌ای علم است که با نور آن، امام به حقیقت اشیا معرفت پیدا می‌کند. همچنین روایات، تصریح دارند که روح القدس نمی‌خوابد، غافل نمی‌شود، به بازی سرگرم نمی‌شود و مغرور نمی‌گردد. بنابراین، روح القدس، از منابع علمی ائمه (ع) که با وجود آن، امام از خطا و لغزش مصون است و هیچ گاه غفلت ندارد و حتی هنگام خواب، هر چند جسم او می‌خوابد لکن به واسطه روح القدس که خواب و غفلت ندارد، امام همواره از امور آگاه است. مرحوم ملّا صالح مازندرانی در این باره می‌نویسد: ریشه غفلت یا از این باب است که گفته می‌شود غفلت کردم از آن غفلت کردنی، و این وقتی گفته می‌شود که شخص اصلاً متذکر مطلب نباشد، و یا از باب اَغفلته است و آن هنگامی است که شخص، خود را به غفلت بزند در حالی که واقعا در یاد او باشد. اولی، غفلت ناشی از مثلاً خواب را نفی می‌کند، چنانچه رسول خدا (ص) فرمودند: «چشم من می‌خوابد ولی قلبم نمی‌خوابد». و دومی، هر نوع غفلتی را به کلی نفی می‌کند. بر اساس روایت امام باقر (ع)، روح القدس، نوری است که از سوی خدای تعالی به نبیّ و امام افاضه می‌شود و با آن نور، امام از زیر عرش تا زیر خاک را می‌شناسند. در دسته‌ای از روایات، در مورد روح تفویض شده به امامان (ع)، تعبیر «رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» به کار رفته است. و در برخی روایات دیگر نیز تعبیر «رُوحٌ مِنْه‏» آمده است. لذا با توجه به اختلاف تعبیر روایات درباره روح، می‌توان گفت مراد از روح، مراحلی از علم و فهم است. و با جمع مختلف در این زمینه چنین استفاده می‌شود که روح القدس، مرحله‌ای از علم است که در همه انبیا و اوصیا، بوده است. ولی «رُوحٌ مِنْه‏» و «رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» مرحله بالاتری است که مخصوص خاتم الأنبیا (ص) و ائمه (ع) است. همچنین در بیشتر روایات تصریح شده که روح، فرشته نیست، بلکه خلقی اعظم از ملائکه است. اما در روایتی در تفسیر آیه: ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ [۹۶]، مراد از روح، فرشته بیان شده است. در این مورد می‌توان گفت ممکن است این مرحله از علم، در برخی موارد به واسطه فرشته به امام برسد. لذا از فرشته‌ای که ناقل چنین علمی است به روح تعبیر شده است. نکته مهم دیگری این که در روایات فوق بیان شده، این است که روح القدس، پس از رحلت پیامبر (ص) به امام (ع) منتقل می‌شود. در حالی که برخی روایات، حاکی از آن هستند که امیر المؤمنین (ع) در حیات رسول اللّه (ص) نیز حامل روح القدس بوده است. راوی می‌گوید:«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ النَّاسَ يَزْعُمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَجَّهَ عَلِيّاً (ع) إِلَى الْيَمَنِ لِيَقْضِيَ بَيْنَهُمْ فَقَالَ عَلِيٌّ (ع) فَمَا وَرَدَتْ عَلَيَّ قَضِيَّةٌ إِلَّا حَكَمْتُ فِيهَا بِحُكْمِ اللَّهِ وَ حُكْمِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ صَدَقُوا قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ وَ لَمْ يَكُنْ أُنْزِلَ الْقُرْآنُ كُلُّهُ وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) غَائِباً عَنْهُ فَقَالَ تَتَلَقَّاهُ بِهِ رُوحُ الْقُدُس»[۹۷] علاوه بر این گونه روایات، عصمت ائمه (ع) پیش از امامت نیز دلالت دارد امام قبل از امامت، دارای روح القدس است. بنابراین، روایاتی که بیان می‌کنند روح القدسی که همراه پیامبر است، پس از رحلت ایشان به امام منتقل می‌شود، دلالت ندارند که امام (ع) در حیات رسول اللّه (ص) هیچ ارتباطی با روح القدس ندارد. بلکه روایات دیگر، صریح در این هستند که مراتبی از روح القدس قبل از امامت نیز در شخص امام وجود دارد و با روشنایی آن، امام از خطا و غفلت مصون می‌شود. و مرتبه بالاتر روح القدس که همراه پیامبر اکرم (ص) بوده، پس از ایشان به امام منتقل می‌شود». روح القدس، از منابع علمی ائمه (ع) است که با وجود آن، امام از خطا و لغزش مصون است و هیچ‌گاه غفلت ندارد و حتی هنگام خواب، هر چند جسم او می‌خوابد لکن به واسطه روح القدس که خواب و غفلت ندارد، امام همواره از امور آگاه است.(...) نکته مهم دیگری این که در روایات فوق بیان شده، این است که روح القدس ، پس از رحلت پیامبر (ص) به امام (ع) منتقل می‌شود. در حالی که برخی روایات، حاکی از آن هستند که امیر المؤمنین (ع) در حیات رسول اللّه (ص) نیز حامل روح القدس بوده است. علاوه بر این گونه روایات ، عصمت ائمه (ع) پیش از امامت نیز دلالت دارد امام قبل از امامت، دارای روح القدس است . بنابراین، روایاتی که بیان میکنند روح القدسی که همراه پیامبر (ص) است، پس از رحلت ایشان به امام منتقل می‌شود، دلالت ندارند که امام (ع) در حیات رسول اللّه (ص) هیچ ارتباطی با روح القدس ندارد. بلکه روایات دیگر، صریح در این هستند که مراتبی از روح القدس قبل از امامت نیز در شخص امام وجود دارد و با روشنایی آن، امام از خطا و غفلت مصون می‌شود. و مرتبه بالاتر روح القدس که همراه پیامبر اکرم (ص) بوده، پس از ایشان به امام منتقل می‌شود»[۹۸].
۱۴. آقای بنی‌سعید لنگرودی؛
آقای سید محمد جواد بنی‌سعید لنگرودی در کتاب «شرب مدام در تبیین علم امام» در این‌باره گفته‌ است: «در استعمالات قرآنی وقتی کلمه روح را به طور مطلق به کار می‌برد، در غالب موارد، مرتبه اعلای آن که همان روح القدس باشد مورد نظر است. این مخلوق باعظمت، در وجود نبی مکرم اسلام (ص)، و پس از ایشان در وجود ائمه (ع) است و قدرت علمی که برای امام معتقدیم به‌واسطه وجود چنین روحی است. نحوه ارتباط با این روح هم نحوه مخصوصی است؛ و این‌گونه نیست که چنین روحی در اختیار کسی قرار بگیرد و دیگر مستقل باشد. اتصال به این روح، تا آخر عمر نبی و امام، منوط به اذن خداست. اینطور نیست که هر موقع و هر چه بخواهند از این روح به نحو بالفعل استفاده کنند؛ دقیقا در راستای اهداف و خواسته‌های الهی می‌توانند از این روح بهره بگیرند. و حتی می‌توان گفت که آن روح است که با ایشان ارتباط برقرار می‌کند و علوم مورد نیاز را در اختیارشان می‌گذارد؛ مگر در مواردی که دعا کنند و مستجاب شود؛ اصل آنست. بنابراین هیچ استبعادی ندارد که امام (ع) در حالت طبیعی و معمولی اطلاع خاصی از جزئیات امور نداشته باشد، و همانند سایر مردم علم به امور پیدا کنند که نبود آن بخواهد خدشه‌ای به این حجیت وارد کند، این اطلاعات را مستقیما از روح‌ القدس دریافت می‌دارند. بنابراین می‌توان گفت هر روز و گاه هر ساعت به علم امام (ع) افزوده می‌شود؛ و امام (ع)امروز چیزهایی را می‌داند که دیروز نمی‌دانسته. علاوه بر اینکه اگر خدا بخواهد ارتباط این روح را به کلی قطع می‌کند که در این هنگام، امام (ع) با دیگران تفاوتی نخواهد داشت»[۹۹].
۱۵. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای منصف علی مطهری در پایان‌نامه «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در این‌باره گفته‌ است: «از روایاتی که در منابع اهل بیت (ع) وارد شده استفاده می‌شود که روح القدس روح مقدسی بود که با همه پیامبران و انبیا و معصومین بوده است و امداد‌های الهی را در موارد مختلف به آنها انتقال می‌داد. جابر می‌گوید از امام باقر (ع) سؤال کردم درباره علم عالم پیامبر (ص) و امام (ع). امام (ع) فرمود ای جابر همانا در پیامبران و اوصیای آنها پنج روح وجود دارد: روح القدس، روح ایمان، روح زندگی، روح قوت و روح شهوت بعد فرمود ای جابر ایشان به وسیله روح القدس امور و مطالب زیر عرش تا زیر خاک را می‌دانند»[۱۰۰].
۱۶. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای محمد نظیر عرفانی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در این‌باره گفته‌ است:

«از دیگر منابع علم معصومان (ع) القای روح می‌باشد که آنان را همراهی کرده، حقایق و معارفی را به آنان القاء می‌کند قرآن می‌فرماید ﴿وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ[۱۰۱] در روایت است که ابو بصیر از امام صادق (ع) در مورد آیه ذیل پرسید: ﴿كَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۰۲] امام فرمود: روح، مخلوقی عظیم‌تر از جبرئیل و میکائیل است که با رسول خدا (ص) همراه بود و به او گزارش می‌داد و او را نگهداری می‌کرد و او بعد از پیامبر (ص) با ائمه (ع) است.

همچنین فرمود: آنگاه که خداوند این روح را بر محمد (ص) نازل کرد به آسمان برنگشت، این روح با هیچ یک از گذشتگان نبود، بلکه تنها با پیامبر اکرم (ص) بوده و پس از وی با ائمه (ع) است و ایشان را حفظ و رهنمایی می‌نماید. در روایت دیگری است که ابی حمزه از امام صادق (ع) پرسید: علم و دانش شما مانند علومی است که از استاد یاد می‌گیرند و یا در کتابی نزد خود شما است که آن را می‌خوانید و فرا می‌گیرید. امام (ع) فرمود: موضوع علم ما از این مهم‌تر و ثابت‌تر است، مگر قول خداوند را در آیه ۵۲ سوره شوری نشنیدی؟ اصحاب شما در این باره چه می‌گویند؟ آیا معتقدند پیامبر (ص) در حالی به سر می‌بُرد که نمی‌دانست کتاب و ایمان چیست؟ ابی حمزه عرض کرد: من نمی‌دانم، امام فرمود: آری در حالی بود که نمی‌دانست کتاب و ایمان چیست تا خدا روحی که در قرآن نام برده است را مبعوث کرد و چون آن را بر وی نازل نمود، علم و وحی را به وی آموخت و این روحی است که خدا به هر که خواهد عطا کند و چون آن را به بنده‌ای عطا کرد به او فهم آموزد»[۱۰۳].
۱۷. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای قاسم علی شیخ‌زاده در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا» در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:

«روح در لغت به معنای مبدإ حیات بوده که جاندار به وسیله آن قادر بر احساس و حرکت ارادی می‌گردد. درباره روح القدس عقیده‌های گوناگون ابراز گردیده مانند مخلوق امری، اشراف فرشتگان، ملائکه نگهبان، فرشته موکل ارواح، جبرئیل، ارواح مردم، قرآن کریم، کلمه فرمان و ایجاد خداوند که وابسته خداوند است فخر رازی پس از اینکه احتمالات نظیر اسم اعظم، انجیل، آنچه در آن دمیده می‌شود را درباره روح القدس مطرح می‌کند با ارائه شواهدی جبرئیل بودن روح‌القدس را تقویت می‌کند. ملاصالح مازندرانی عقیده‌ متفاوتی ابراز کرده زیرا در یک جا روح القدس را فرشته دانسته و در جای دیگر از شرح خویش آن را نفی نموده است. اما بر اساس روایات آنچه پذیرفتنی است آنست که روح از جنس ملائکه نیست بلکه موجودی بزرگتر از فرشتگان است که بعضی روایات آن عرضه می‌گردد. روح خلقی بزرگتر از جبرئیل و میکائیل است که با رسول خدا بود و به او گزارش می‌داد و او را نگهداری می کرد و او بعد از پیغمبر با ائمه است.

ویژگی روح القدس در روایات:

الف: بزرگتر از جبرئیل و میکائیل بوده و از جنس فرشتگان نیست زیرا با توجه به سوره قدر که روح به ملائکه عطف شده ثابت می‌گردد. که روح القدس از ملائکه نیست چون عطف مقتضی مغایرات است.

ب)به خصوص اینکه ملائکه همه اشیاء را نمی‌دانند زیرا گفتند: ﴿لاَ عِلْمَ لَنَا...[۱۰۴]. ولی روح همه چیز را می‌داند. یک امر ملکوتی است که همیشه همراه ائمه است. سهو، غفلت، سرگرمی، غرور، دروغ در او نیست و فریب هم نمی‌خورد.

ج) زیرا این روح ازخیانت و پلیدی‌های مادی و معنوی پاک است.

د) از روایات استفاده می‌شود که ائمه بسیاری از علوم شگفت‌انگیز خود را از طریق روح القدس به‌دست می‌آورده‌اند چنانکه شخصی از امام صادق (ع) می پرسد: فدایت گردم شده که از چیزی مورد پرسش واقع گردید ولی علمش نزد شما نباشد فرمود: چه بسا که چنین شود عرض کردم در این صورت چه کار می‌کنید فرمود: روح القدس به ما می‌رساند و القاء می‌کند. شبیه این روایت از امام حسین (ع) نیز نقل گردیده»[۱۰۵].
۱۸. آقای افقی (هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)؛
آقای داوود افقی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات» در این‌باره گفته‌ است:

«یکی از مبادی علوم اهل بیت، فیض یا تأییدات روح القدس و روح می‌باشد. جناب صفار در بصائر در ضمن شش باب و بیش از ۵۰ حدیث به این موضوع پرداخته است؛ نمونه‌ای از روایات روح القدس: «عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) بِمَا تَحْكُمُونَ‏ إِذَا حَكَمْتُمْ‏ فَقَالَ‏ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ حُكْمِ دَاوُدَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْنَا شَيْ‏ءٌ لَيْسَ عِنْدَنَا تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُس‏‏»[۱۰۶]، «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع)‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ خَلَقَ‏ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ عَلَى‏ خَمْسَةِ أَرْوَاحٍ‏ رُوحِ الْقُوَّةِ وَ رُوحِ الْإِيمَانِ وَ رُوحِ الْحَيَاةِ وَ رُوحِ الشَّهْوَةِ وَ رُوحِ الْقُدُسِ فَرُوحُ الْقُدُسِ مِنَ اللَّهِ وَ سَائِرُ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ يُصِيبُهَا الْحَدَثَانِ فَرُوحُ الْقُدُسِ لَا يَلْهُو وَ لَا يَتَغَيَّرُ وَ لَا يَلْعَبُ وَ بِرُوحِ الْقُدُسِ عَلِمُوا يَا جَابِرُ مَا دُونَ الْعَرْشِ إِلَى مَا تَحْتَ الثَّرَى‏‏»[۱۰۷].

خصوصیّات و ویژگی‌های روح القدس در این روایات:

  1. روح القدس با انبیاء و اوصیاء همراه است و با خواص از مخلوقات خداوند.
  2. برخی از علوم و آگاهی‌ها توسط روح القدس القاء می‌شود.
  3. لهو و لعب و نسیان و سهو در روح القدس راه ندارد.

نمونه‌ای از روایات روح:«عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ﴿وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ قَالَ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) يُخْبِرُهُ وَ يُسَدِّدُهُ وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدَه‏»[۱۰۸].

خصوصیّات و ویژگی‌های روح در این روایات:

  1. موجودی اعظم از جبرئیل و میکائیل.
  2. این روح اختصاص به پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) دارد.
  3. از زمانی که بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده به آسمان نرفته و با ائمه (ع) همراه می‌باشدو ایشان را یاری می‌دهد.
  4. خداوند این روح را برانگیخت تا به واسطه او، پیامبر (ص) و ائمه (ع) علم و فهم پیدا کنند.
با استناد به روایاتی که در بصائر نقل شده که به نمونه‌هایی از آنها در اینجا اشاره شد و با توجه به ویژگیها و خصوصیاتی که برای روح القدس و روح ذکر شد، می توان نتیجه گرفت که این دو "روح و روح القدس" غیر از هم هستند، اگرچه در برخی ویژگیها و کارکردها مثل هم هستند؛ کما اینکه از مباحث بعدی روشن خواهد شد که "روح القدس" تجلی و مرتبهای از "روح" است»[۱۰۹].
۱۹. آقای موسوی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛
آقای سید علی موسوی در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان «تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبائی و امام خمینی» در این‌باره گفته است: «برای درک مسأله روح القدس ابتدا باید به این نکته توجه نمود که بنابر تصریح روایات، علم امام علمی انباشته شده از خواندن و شنیدن آن هم به صرف انتقال و وساطت نیست؛ بلکه شهود و فهم به همراه آگاهی است که تعالی روحی ایشان آن را میسر و فراهم می‌نماید؛ زیرا خاستگاهِ درک و فهم مطابق روایات روح و قلب است. روح القدس عنوانی است که بر کل مسأله علم و سرچشمه علم امام سایه می‌افکند؛ به تعبیر دیگر، روح القدس لازمه و شرط شئ برای تحقق و تبلور آگاهی و ایجاد مجاری علم برای امام است. این دیدگاه با بررسی گروه‌های برخوردار از روح القدس و تشریح مراد از روح القدس تبیین می‌گردد. از جمله برداشته‌ای غلط درباره روح القدس و در نتیجه علم امام، ملک انگاری روح القدس است. در حالی که مجموعه روایات مرتبط، بر این امر دلالت می‌کنند که روح القدس نیروی غیبی و مرموز الهی است که نشان گر مرتبه‌ای بلند و والا از مقام علمی و معنوی و دلیل بر قرب فراوان به پروردگار متعال می‌باشد. در روایات، روح القدس هم بر جبرئیل و حتی سایر ملائکه اطلاق می‌شود و همه انبیا بهرهمند از آن دانسته شده‌اند. در توضیح این مطلب باید گفت که مقصود از روح القدس جایگاه و مرتبه ای برتر از روح الایمان است که مؤمن در آن حالت، جز حق نمی‌گوید و در دفاع از حق کوشاست؛ همچنان که ویژگی‌های روح القدس چنین دلالتی را می‌رسانند: روح القدس نمی‌خوابد، غفلت ندارد، لهو ندارد؛ اما چهار روح دیگر می‌خوابند، دچار غفلت می‌شوند و لهو دارند.[۱۱۰] از این رو خصیصه و ویژگی عام و مشترک میان دارندگان مقام روح قدسی، عصمت و دوری از لغزش و گناه کبیره است و به همین دلیل در روایات آمده که هرکس روح القدس با او باشد، هرگز گناه کبیره نمی‌کند: "و روح القدس من سکن فیه فإنّه ال یعمل بکبیره أبدا"[۱۱۱] ثمره توفیقی که روح القدس به همراه خود دارد، نلغزیدن، به خطا نرفتن و مؤدب شدن به آداب الهی است که همه اینها ریشه در معرفت و علم دارد. "وَ بِهَا عَلِمُوا الْأَشْیَاءَ"[۱۱۲] و رؤیت حقایق به وسیله آن امکان‌پذیر است. "وَ رُوحُ الْقُدُسِ کَانَ یَرَی بِهِ". در مجموع آنچه از روایات استفاده می‌شود آن است که روح القدسِ اعطایی از جانب خداوند، نیرو و توانی غیبی است که تحقق یا امکان تحقق اموری را به ارمغان می‌آورد. برخی از احادیث دلالت بر اعظمیّت روح از مقرب‌ترین فرشتگان الهی (یعنی جبرئیل و میکائیل) می‌نمایند و تعدادی از روایات که علاوه بر بیان این مطلب، بر اختصاصی بودن این روح به پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) تأکید دارند؛ دراین روایات تصریح شده که روح القدس امری مختص به ایشان است و هیچ کس، حتی انبیای سابق، از آن بهره‌مند نیستند.[۱۱۳] فیض کاشانی ذیل روایات روح مخصوص پیامبر عظیم‌الشأن و ائمه (ع) احتمال ذومراتب بودن روح القدس را نیز مطرح می‌نماید؛ از این رو تمام آگاهی‌ها و علوم امام (ع) ریشه در بهره‌مندی ایشان از روح قدسی و مطهری دارد که خداوند به او عطا می‌نماید»[۱۱۴].
۲۰. آقای مهندس حسینی؛
آقای مهندس سید مجتبی حسینی، در کتاب «مقامات اولیاء» در این‌باره گفته‌ است:

«ائمه (ع) شئون مختلفی دارند. خداوند به واسطه شئون ائمه (ع) امور بسیار خطیری را به دستشان واقع می‌کند که یکی از آنها "هدایت به امر" است، این شئون، نیاز به تقویت شخص، شخصیت روح و سایر لایه‌های وجودی ایشان دارد و این تأیید، تقویت و پشتیبانی در نظام آفرینش، به روح خدایی صورت می‌گیرد. همان روحی که امر پروردگار است: ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي[۱۱۵] در روایات آمده است که روح در ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ[۱۱۶] خلقی اعظم از ملائکه است.

امام صادق (ع) ذیل آیه شریفه ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا[۱۱۷] به ابابصیر فرمودند:آفریاده‌ای از آفریده‌های خدایی است که عظیم‌تر از جبرئیل و میکائیل است. او با پیامبر خدا (ص) بود و ایشان را با خبر می‌نمود و پشتیبانی می‌کرد و پس از پیامبر (ص) با امامان (ع) است[۱۱۸]. روح ناشناخته‌تر از آن است که بتوان تصور کرد؛ به همین دلیل خداوند بدون واسطه آن را به خود نسبت داده و فرموده است: "روحی". در عبارت «أَيَّدَكُمْ‏ بِرُوحِهِ‏‏‏»در زیارت جامعه، روح را به خدا نسبت داده‌اند.

آگاهی از روحی که همراه پیامبر (ص) و ائمه (ع) است، تعبیر به روح القدس شده است، البته قطعاً نمی‌توانیم بگوییم همان "روح" است. چه بسا خود آن روح، از تعینات متعارفی که در ذهن ماست خارج باشد و حتی شاید بتوان بین روح ذکر شده در مضامین مختلف، این همانی یا تقابل قائل شد. به عنوان مثال وقتی مفضل از امام صادق (ع) درباره علم معصوم از اطراف زمین سؤال کرد، با اینکه ممکن است امام حتی در اتاق خود هم پرده داشته باشند، چنین پاسخ دادند: ای مفضل! خداوند برای پیامبرش پنج روح قرار داد: روح حیات که به وسیله آن حرکت می‌کند، روح قوت که با آن تلاش و فعالیت می‌کند، روح شهوت که به وسیله آن می‌خورد، می‌آشامد و نکاح می‌کند، روح ایمان که به وسیله آن ایمان می‌آورد و عدل می‌نماید و روح نبوت یا روح القدس که به وسیله آن بار نبوت را حمل می‌کند. هنگامی‌ که پیامبر (ص) از دنیا می‌رود، آن روح به امام می‌رسد. روح القدس نمی‌خوابد، فراموش نمی‌کند و به سهو نمی‌افتد، ولی چهار روح دیگر می‌خوابند و غافل می‌شوند. روح القدس چیزی است که به وسیله آن نبی و امام امور غیر متداول را می‌بینند[۱۱۹]»[۱۲۰].
۲۱. پژوهشگران وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن؛
پژوهشگران «وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «از آیات قرآن کریم استفاده می‌شود که، حقیقتی به نام «روح القدس» با انبیاء بوده است، و آنان را در مسیر خود، آگاه، تأیید و تقویت می‌نموده است؛ برخی معتقدند: «روح القدس» همان فرشته وحی است، ولی برخی دیگر آن را نیروی مرموز غیبی خاصی می‌دانند که همراه با انبیا بوده است، چنانکه در مورد حضرت عیسی می‌فرماید: ﴿إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً [۱۲۱]. در مورد پیامبر اسلام نیز می‌فرماید: ﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ [۱۲۲][۱۲۳]. قرآن مجید در آیات زیادی مانند: ﴿تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ [۱۲۴]؛ ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ [۱۲۵]؛ ﴿قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ [۱۲۶]؛ ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ [۱۲۷] آگاهی پیامبر از غیب را به وحی نسبت داده است، چنان که می‌فرماید: ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ[۱۲۸]»[۱۲۹].
۲۲. پژوهشگران وبگاه تبیان.
پژوهشگران «وبگاه تبیان» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «امام باقر (ع) فرمود: "به راستی که اوصیاء و امامان (ع) محدّث هستند، روح القدس با آنان سخن می‌گوید؛ در حالی که او را نمی‌بینند". مفسّران برای روح القدس عمدتاً دو تفسیر ذکر کرده‌اند: یکی فرشته وحی، جبرییل، و دیگری نیروی مرموز غیبی خاصّی که با انبیاء بوده است. این روح مقدّس و پاک منبع الهام‌بخش بزرگی برای انبیاء بوده و حتّی از بعضی از تعبیرات احادیث استفاده می‌شود که روح القدس با افراد با ایمان طبق سلسله مراتب ایمانی نیز همراه است، و همان است که گویندگان متعهّد و شاعران با ایمان را در گفتن و سرودن نثر و نظم‌های بلیغ تایید می‌نموده، و مؤمنان راسخ را در تصمیم گیری‌های مهم تقویت می‌کرده است. از روایات فراوانی بر می‌آید که روح القدس حقیقتی بوده است در انبیاء و ائمه معصومین (ع) که با آن حقایق بسیاری را درک می‌کرده‌اند؛ از جمله در روایات متعددی آمده است که امامان معصوم (ع) به هنگام قضاوت و داوری از روح القدس مدد می‌گرفتند[۱۳۰].

پرسش‌های وابسته

  1. منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
  3. رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. آیا ارتباط با ارواح می‌تواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
  6. رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  7. رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. رابطه علم‌الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  21. رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  22. رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  23. علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده می‌شود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
  24. آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
  25. آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
  26. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    1. دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    2. دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    3. دیدگاه‌های دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    4. دیدگاه‌های دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    5. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    6. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    7. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    8. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    9. دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. «و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم»؛ سوره بقره، آیه ۸۷.
  2. «به خاطر آور زمانی که تو را با روح القدس تأیید کردم که در گهواره و نیز در حال میان‌سالی، با مردم سخن می‌گفتی» سوره مائده آیه ۱۱۰
  3. «بگو: "روح القدس آن را از جانب پروردگارت بحق نازل کرده»؛ سوره نحل، آیه ۱۰۲.
  4. سوره شوری، آیه ۵۲.
  5. وبگاه پاسخ‌دهنده.
  6. بصائرالدرجات، ص۴۶۷، روایت۳.
  7. بصائرالدرجات، ص۴۶۷، روایت4.
  8. بصائرالدرجات، ص۴۷۴، روایت۱۳.
  9. بصائرالدرجات، ص۴۷۳، روایت۸، ۹ و ۱۰.
  10. بصائرالدرجات، ص۴۷۴، روایت۱۳
  11. بصائرالدرجات، ص۴۷۱، روایت۱ و ۷.
  12. جلوه‌های لاهوتی، ص ۲۱۰.
  13. بصائرالدرجات، ص۴۶۷، روایت۳.
  14. بصائرالدرجات، ص۴۶۷، روایت4.
  15. بصائرالدرجات، ص۴۷۴، روایت۱۳.
  16. بصائرالدرجات، ص۴۷۳، روایت۸، ۹ و ۱۰.
  17. بصائرالدرجات، ص۴۷۴، روایت۱۳
  18. بصائرالدرجات، ص۴۷۱، روایت۱ و ۷.
  19. جلوه‌های لاهوتی، ص ۲۱۰.
  20. ابوذر اگر بداند چه در قلب سلمان می گذرد او را می کشد.
  21. خداوند- که به دادگری ایستاده است- و فرشتگان و دانشوران گواهی می‌دهند که: هیچ خدایی نیست جز او که پیروزمند فرزانه است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۸.
  22. فرشتگان و روح الامین فرود می‌آیند؛ سوره قدر، آیه: ۴.
  23. فرهنگستان علوم اسلامی قم
  24. سوره شوری، آیه ۵۲.
  25. ابو حمزه نقل می‌کند از امام صادق (ع) درباره علمشان پرسیدم که آیا آن را همچون علوم دیگر افراد از دهان مردم فرا می‌گیرند یا در کتابی است که در نزد آنان است و آن را می‌خوانند و علومی را می‌آموزند؟ امام (ع)‌ فرمودند: «مسئله از آنچه می‌پنداری بالاتر و مهمتر است! آیا آیه قرآن را نشنیده‌ای که می‌فرماید: «ای پیامبر (ص) ما بودیم که "روح" را که از امر ماست. "اشاره به آیه ۸۵ سوره اسراء است که می‌فرماید: ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي به سویت فرستادیم و تو پیش از آن نسبت به کتاب و ایمان چیزی نمی‌دانستی؟»... پس آن هنگام که خداوند روح را به سوی پیامبر (ص) فرستاد، از طریق آن آگاهی و فهم کسب نمود، و این روح امری است که خداوند به هرکس که مشیت‌اش تعلق گیرد اعطا می‌نماید و هرگاه به بنده‌ای اعطا نفرماید، او را فهم و آگاهی تعلیم دهد
  26. اصول کافی (بدون ترجمه)، ج١، ص٢٧٣، ح۵.
  27. سوره مؤمن آیه ۱۵
  28. مراد از روح در آیه مذکور روح خداست که آن را جز بر فرشتگان مقرب الهی و یا بر نبی صاحب رسالت و یا بر جانشین و وصی برگزیده رسول القا و اعطا نمی‌فرماید. از این رو آن کس که مورد چنین عنایت و اعطائی قرار گیرد از مردم دیگر امتیازاتی یافته و به او قدرتی عطا می‌شود که مرده را زنده می‌سازد و به علوم گذشته و آینده آگاه شده، در یک چشم ر هم زدن، شرق تا غرب و غرب تا شرق عالم را سیر می‌کند و نیز آنچه را در قلب‌ها و ضمائر مردم است و می‌داند و به طور کلی از آنچه در آسمان‌ها و زمین است آگاه می‌گردد؛ بحارالانوار، ج۲۶ ص ۵ پاراگراف اول
  29. بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص٤٣.
  30. «از تو درباره روح سؤال می‌کنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است»؛ سوره اسراء، آیه ۸۵.
  31. از ویژگی‌های خداوند متعال آن است که در آن واحد می‌تواند ببیند، بشنود، اراده کند و انجام دهد و چون روح از امور خدای منان است همان ویژگی‌ها را دارا است.
  32. او فرشته‌ای بزرگ‌تر از جبرئیل و میکائیل است. کافی، ج ۱، ص ۲۷۳. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۷.
  33. «لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ أَنْ کَانَ فَطِیماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهَارَهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
  34. روح القدس مخصوص رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) است؛ بحار الانوار، ج۲۰، ص۴۷.
  35. خداوند متعال درجات بندگان صالح را بالا می‌برد و صاحب عرش است و روح القدس را به فرمان خود به هر کس از بندگانش که بخواهد القاء می‌کند؛ سوره غافر (مومن)، آیه ۱۵.
  36. «فبروح القدس یا جابر عرفوا ما تحت العرش إلی ما تحت الثری»؛ بحار الانوار، ج ۲۰، ص ۸، کافی، ج ۱، ص ۲۷۲.
  37. و روح القدس لاینام ولا یغفل ولا یلهو ولا یسهوا... و روح القدس ثابت یری به فی شرق الأرض وغربها وبرها وبحرها قلت جعلت فداک ... یتناول الامام ما ببغداد بیده قال نعم ومادون العرش. بحار الانوار، ج ۲۰، ص ۵۷.
  38. امام‌شناسی، ج۱، ص۱۵۵.
  39. بصائر الدرجات، جزء ۹، ص ۵۸۷-۵۹۰.
  40. «و پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند)‌اند»؛ سوره واقعه، آیه ۱۰ و ۱۱.
  41. بصائر الدرجات، جزء ۹، ص ۵۸۱-۵۸۶؛ کافی، ج۱، ص۲۷۱.
  42. کافی، ج۱، ص ۲۷۱ و ۲۷۲؛ بصائر الدرجات، جزء ۹، ص ۵۸۱-۵۸۶.
  43. «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم»؛ سوره شوری، آیه ۵۲.
  44. منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۱-۱۴۴.
  45. سخن به میان آوردن از ارواحی که در امامان (ع) می‌باشد.
  46. قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه
  47. همانا روح القدس در زمان نیاز نزد ایشان می‌رود.
  48. سخن از ارواحی که در امامان می‌باشد.
  49. همانا ایشان مورد خطاب واقع می‌شوند و صدا را می‌شنوند و نزد ایشان تصورات و صورتهایی بلند مرتبه‌تر از جبرئیل و مکائیل می‌آیند.
  50. پایگاه اطلاع‌رسانی مؤسسه آینده روشن
  51. «آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است»؛ سوره مجادله، آیه ۲۲.
  52. ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۲، ص۲۰۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۶، ص۵۳۷؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۱۱، ص۱۵۳؛ محمد‌ بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۴، ص۵۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج‏۱۹، ص۱۶۹ و ... .
  53. ر.ک: عبدالرحمن بن محمد بن‌ ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج‏۱۰، ص۳۲۸۰؛ ‌جلال‌الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۶، ص۱۳.
  54. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۹، ص۵۸؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۲۰، ص۵۰۲؛ سیدعلی‌اکبر قرشی، تفسیر أحسن الحدیث، ج‏۹، ص۵۱۳؛ محمود زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏۴، ص۲۳۴؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج‏۲۷، ص۶۱۴؛ و... .
  55. ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۸، ص۷۵.
  56. بقره، آیه ۹۷.
  57. در روایات متعددی، این دو به صورت بدل یا صفت و موصوف آمده‌اند که نشانه یکی بودن آنهاست: رُوح الْأَمِین جَبْرَئِیلَ یا جَبْرَئِیلَ الرُّوحَ الْأَمِینَ. ر.ک: تفسیر الامام العسکری، ص۱۵۶ و ۴۳۷؛ محمدبن‌مسعود، کتاب ‌التفسیر، ج۲، ص۹۷ و ۱۴۱؛ محمد‌بن‌علی الصدوق، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، ج۱، ص۵۵؛ همو، الأمالی، ص۲۷۰ و ۲۹۳؛ محمدبن‌الحسن الطوسی، الأمالی، ص۵۸۸؛ محمد‌بن‌حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، تصحیح مؤسسه آل‌البیت، ج۲، ص۲۳؛ ج۱۲، ص۲۴۱ و ج۱۷، ص۴۷.
  58. «فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می‌فرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید»؛ سوره نحل، آیه ۲.
  59. ر.ک: محمد‌ بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‏۱، ص۶۸۴؛ محمد‌ بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۶۴؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۳، ص۵۸۳.
  60. علوم برگزیدگان؛ ص۳۵الی۳۸.
  61. کافی ج ۱ ص ۲۷۳.
  62. کافی ج ۱ ص ۹۷ ح ۵ و ۶؛ من‏ لایحضره ‏الفقیه ج ۱ ص ۳۷۹ ش ۱۱۰۹؛ نهج ‏البلاغة ص ۴۹۵ ش ۱۴۷
  63. منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۱۹
  64. کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۷۳.
  65. روح القدس نمی خوابد، غفلت ندارد، لهو ندارد؛ اما چهار روح دیگر می خوابند، دچارغفلت می‌شوند و لهو دارند.
  66. صفار، بصائر الدرجات، ۴۴۷.
  67. کلینی، کافی، ج2، ص 281.
  68. برقی، محاسن، ج ۲، ص ۳۱۴؛ عیاشی، تفسیر، ج۲، ص ۳۱۷؛ استرآبادی، تأویل الایات الظاهرة، ۵۳۶؛ صفار، بصائر الدرجات، ۴۶۱، ۴۶۲ و ۴۶۴.
  69. کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۷۳؛ صفار، صفار، بصائر الدرجات، ۴۶۰.
  70. مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج۶، ص۶۶ و ۶۹.
  71. فیض کاشانی، وافی، ج۳، ص ۶۳۰.
  72. قیوم زاده، چیستی روح القدس و آثار آن، فصلنامه اندیشه نوین دینی، ش۳۰.
  73. منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت‌پژوهی، شماره ۶ ص ۱۶۸.
  74. علم امام
  75. اولین چیزی که خداوند متعال آن را آفرید.
  76. امام بر حسب مرتبه ای آگاه می باشد و بر اساس مرتبه‌ای دیگر عالم نیست.
  77. معدن حکم و دستورات و راز خداوند متعال، و نگهدارنده علم خداوند متعال و نگهبانان راز او، و گنجینه‌های علم او، و به ودیعه نهاده شده حکمت او، و ترجمه کنندگان وحی او، و ستون‌های توحید ایشان و گواهان و ناظران بر خلق خداوند می‌باشند.
  78. وبگاه عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
  79. به امام صادق (ع) گفتم: آیا چیزی هست که در کتاب و سنت نباشد؟ امام (ع) فرمود: نه، گفتم: اگر چیزی بیاید که در کتاب و سنت نباشد امام (ع) فرمود: چنین نیست. تا آن که پرسش خود را چندین بار برای امام (ع) تکرار کردم. امام (ع) فرمود: چیزی پیش نمی‌آید که در کتاب و سنت نباشد آنگاه با اشاره به انگشت خود فرمود: با توفیق و یاری خداوند است و چنان نیست که تو می‌اندیشی.
  80. گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  81. كافى ۱/۲۷۲؛ بحارالانوار ۱۸/ ۲۶۴
  82. كافى ۱ / ۲۷۲؛ بحارالانوار ۲۵/ ۵۵
  83. بصائر الدرجات / ۴۵۴؛ بحار الانوار ۱۷/ 106
  84. بصائرالدرجات / ۴۵۲؛ بحارالانوار ۲۵/ ۵۷.
  85. سوره نحل، آیه: ۱۰۱ و ۱۰۲.
  86. عيون اخبار الرضا ۲۷ / ۲۰۰؛ بحارالانوار ۲۵/ ۴۸.
  87. همان / ۲۷۳
  88. امامت ص۱۳۷الی۱۴۰.
  89. برای مثال: مریم، آیه۲۹ و۳۳؛ بقره، آیه۸۷ و۲۵۳؛ مائده، آیه۱۱۰
  90. برای مثال: بقره، آیه۸۷؛ مائده، آیه۱۱۰
  91. برای مشاهده روایات این مدعا ر.ک: ملکی میانجی، مناهج‌البیان، ج۶، ص۴۰-۵۵. همو، توحیدالامیة، ص۴۰
  92. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۲
  93. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۵۸
  94. مؤمن الطاق؛ ص۲۰۴.
  95. خدای تعالی در رسولان خود، پنج روح قرار داده است. و ایشان را با روح القدس تأیید نموده که به وسیله آن همه چیز را می‌دانند. و با روح ایمان، تأیید نموده که به واسطه آن خوف از خدای عز و جل دارند. و با روح قوت، تأیید کرده که به وسیله آن قادر به طاعت خدا می‌شوند. و با روح شهوت، تأیید کرده که به آن میل به اطاعت خدای عز و جل و کراهت از معصیت او می‌یابند. و در ایشان روح جنبندگی و حیات قرار داده که مردم به واسطه آن رفت و آمد می‌کنند.
  96. و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ سوره شوری، آیه: ۵۲.
  97. به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم! مردم می‌گویند: رسول خدا (ص)، علی (ع) را به یَمن فرستاد در میان مردم قضاوت کند. علی (ع) فرموده است: هیچ قضیه‌ای بر من پیش نیامد مگر این که در آن به حکم خدا و حکم رسول (ص) او حکم کردم. فرمود: راست می‌گویند. عرض کردم: این چگونه ممکن است در حالی که نه همه قرآن نازل شده بود و نه رسول خدا (ص) نزد او بود؟ فرمود: روح القدس حکم را به او القا می‌کرد.
  98. آفاق علم امام در الکافی.
  99. شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۹۶-۱۰۱].
  100. علم ائمه از نظر عقل و نقل
  101. «و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم»؛ سوره بقره، آیه ۸۷.
  102. «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی»؛ سوره شوری، آیه ۵۲.
  103. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۹۲.
  104. «ما از چیزی آگاه نیستیم...»؛ سوره بقره، آیه ۳۲.
  105. رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۶۴ و ۶۵.
  106. بصائر الدرجات، ص ۴۵۱، ح۳.
  107. بصائر الدرجات، ص ۴۵۴، ح۱۲.
  108. بصائر الدرجات، ص ۴۵۵، ح۲.
  109. بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۵۷.
  110. محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج۲، ص۱۱.
  111. صفار، بصائر الدرجات، قم: کتابخانه آیت‌الله مرعشی، ص۴۴۱.
  112. محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج۲، ص۲۸۱.
  113. محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج۱، ص۲۱۲.
  114. تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبائی و امام خمینی، ص۲۳.
  115. از تو درباره روح می‌پرسند بگو روح از امر پروردگار من است؛ سوره اسراء، آیه: ۸۵.
  116. فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند؛ سوره قدر، آیه: ۴.
  117. و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ سوره شوری، آیه: ۵۲.
  118. «خَلْقٌ‏ مِنْ‏ خَلْقِ‏ اللَّهِ‏ أَعْظَمُ‏ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) يُخْبِرُهُ وَ يُسَدِّدُهُ وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدَهُ‏‏»؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۴۵۷.
  119. " يَا مُفَضَّلُ‏ إِنَ‏ اللَّهَ‏ تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالَى‏ جَعَلَ‏ فِي النَّبِيِّ (ص) خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ رُوحَ الْحَيَاةِ فَبِهِ دَبَّ وَ دَرَجَ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ فَبِهِ نَهَضَ وَ جَاهَدَ وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ فَبِهِ أَكَلَ وَ شَرِبَ وَ أَتَى النِّسَاءَ مِنَ الْحَلَالِ وَ رُوحَ الْإِيمَانِ فَبِهِ آمَنَ وَ عَدَلَ- وَ رُوحَ الْقُدُسِ فَبِهِ حَمَلَ النُّبُوَّةَ فَإِذَا قُبِضَ النَّبِيُّ (ص) انْتَقَلَ رُوحُ الْقُدُسِ فَصَارَ إِلَى الْإِمَامِ وَ رُوحُ الْقُدُسِ لَا يَنَامُ وَ لَا يَغْفُلُ وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَزْهُو وَ الْأَرْبَعَةُ الْأَرْوَاحِ تَنَامُ وَ تَغْفُلُ وَ تَزْهُو وَ تَلْهُو وَ رُوحُ الْقُدُسِ كَانَ يَرَى بِهِ‏‏‏‏"؛ اصول کافی، ج۱، ص۲۷۲.
  120. مقامات اولیاء، ص۳۶.
  121. زمانی که تورا با روح القدس تقویت کردم؛ که در گهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن می‌گفتی؛ سوره انبیاء، آیه ۱۱۰.
  122. بگو: «روح القدس» آن را از جانب پروردگارت به حق نازل کرده سوره نحل، آیه ۱۰۲.
  123. پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج۷، ص۲۱۵ - ۲۶۲؛ منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، ج۸، ص۳۲۲ - ۳۶۲.
  124. این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹.
  125. این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۲.
  126. بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمی‌دانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم و من جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیستم؛ سوره احقاف، آیه ۹.
  127. این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  128. سرگذشت حضرت مریم به صورتی که خالی از هرگونه خرافه باشد، در هیچ یک از کتاب‌های تحریف یافته پیشینیان وجود نداشت، و سند آن فقط وحی الهی بود. (تفسیر نمونه، ذیل آیه).
  129. وبگاه مركز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن
  130. وبگاه تبیان