سوره یس
مقدمه
این سوره با حروف مقطعه و نورانی (یس) آغاز و به همین اسم هم نامگذاری شده است. یکی از القاب پیامبر اکرم (ص) نیز «یاسین» است.
در این سوره که روی سخنش با پیامبر (ص) است، پایههای سهگانه دین (توحید، نبوت و معاد) مطرح و نیز حالت مردم در قبول و ردّ دعوتها، و سرانجامِ مجرمان و پرهیزگاران را در قیامت بیان شده است.
خداوند در این سوره نخست از مسأله نبوت شروع کرده، حال مردم را در قبول و رد دعوت انبیا بیان میکند که نتیجه دعوت حق انبیاء، احیای مردم است، و این که آنان در راه سعادت واقع شوند و حجت را بر مخالفین تمام کند، و به عبارت دیگر تکمیل هر دو دسته مردم است، عدهای را در طریق سعادت، و جمعی را در طریق شقاوت.
آن گاه بعد از بیان مسأله نبوت به مسأله توحید منتقل میشود، و آیاتی چند از نشانههای وحدانیت خدا را برمیشمارد، و سپس به مسأله معاد منتقل شده، زنده شدن مردم را در قیامت برای گرفتن جزا، و جداسازی مجرمین از متقین را بیان نموده سپس سرانجام حال هر یک از این دو طایفه را توصیف میکند. و در آخر دوباره به همان مطلبی که آغاز کرده بود برگشته، خلاصهای از اصول سهگانه را بیان، و بر آنها استدلال میکند و سوره را ختم مینماید.
و از آیات برجسته و بسیار علمی این سوره آیه ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[۱]، ﴿فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾[۲] است، پس این سوره شانی عظیم دارد، چون هم متعرض اصول سهگانه است و هم شاخههایی که از آن اصول منشعب میشود. روایاتی هم از طریق شیعه و سنی آمده که فرمودند: برای هر چیزی قلبی است، و قلب قرآن سوره یس است.
ویژگیهای سوره یس
- دارای ۸۳ آیه به عدد کوفی، ۸۲ آیه به عدد قاریان دیگر، ۷۲۹ یا ۷۳۳ کلمه و ۳۰۰۰ یا ۳۰۶۸ حرف است.
- در ترتیب نزول، چهل و یکمین و در مصحف شریف سی و ششمین سوره است.
- پس از سوره جن و پیش از سوره فرقان قرار دارد.
- مکی است؛ جز آیه ۴۵ که مدنی است.
- از نظر کمّیّت از سور مثانی، و شامل حدود یک حزب قرآن است.
- نوزدهمین سورهای است که با حروف مقطعه آغاز شده است.
- گروهی از مفسران معتقدند در این سوره نسخی واقع نشده است؛ در مقابل، دستهای دیگر گفتهاند یک آیه از این سوره نسخ شده است.
مهمترین مطالب سوره یس
- بیان عظمت و اهمیت قرآن در قالب سوگند به آن؛
- رسالت و نبوت عامه و خاصه؛
- داستان پیامبران شهر انطاکیه و شخصی که برای ارشاد به آن دیار رفت؛
- خداشناسی و نشانههای قدرت و عظمت خداوند؛
- رستاخیز و حشر و نشر و کیفیت زنده شدن مردگان؛
- سخن گفتن اعضا و جوارح در قیامت؛
- اراده تکوینی الهی[۳].[۴]
فضیلت سوره یس
از رسول گرامی اسلام (ص) روایت شده، مثل: «هر کس سوره یس را قرائت نماید مانند آن است که ده بار قرآن را ختم نماید»، «هر کس سوره یس را برای رضای خدا بخواند خداوند او را خواهد بخشید و اجری همانند ۱۲ ختم قرآن به او خواهد داد و اگر برای مریض در شرف مرگی خوانده شود، به تعداد حروف این سوره ۱۰ فرشته نزد او به صف شده و برای او استغفار کرده و شاهد قبض روحش بوده و جنازهاش را تشییع میکنند و بر او نماز گزارده و شاهد دفنش هستند»،
«قرائت کننده این سوره نزد خداوند شریف خوانده میشود و این سوره برای قاری خود شفاعت میکند»،
«سوره یس در تورات، معمّه (شامل شونده) نام دارد چون خیر دنیا و آخرت را شامل حال قرائت کننده خود میکند و بلاهای دنیا و سختیهای آخرت را از او دور میکند. و نیز قاضیه (دفع کننده برآورنده) نامیده میشود چون از قاری خود، هر بدی را دفع کرده و همه حاجتهای او را روا میکند و قرائت آن سوره پاداشی برابر بیست حج دارد. و گوش سپردن به صدای قرائت آن، معادل با ثواب هزار دینار انفاق در راه خداست»،
«هر کس سوره یس را نوشته و پس از شستن از آب آن بنوشد در درونش هزار گونه دوا و نیز هزار گونه نور و یقین و برکت و رحمت را وارد کرده است و هر گونه دردی را از او دور میکند».
و خطاب به امیرالمؤمنین فرمودند: «ای علی! یس را بخوان که در آن ده اثر است: هر که آن را قرائت کند: اگر گرسنه باشد سیرگردد؛ اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛ اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛ اگر عزب باشد، ازدواج کند؛ اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛ اگر مریض باشد، عافیت یابد؛ اگر زندانی باشد، نجات یابد؛ اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛ نزد میت خوانده نمیشود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛ اگر گمشده داشته باشد، گمشدهاش را پیدا کند».
ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که: «براستی برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است. هر کس آن را قبل از خواب یا در روز، قبل از آنکه شام شود بخواند در آن روز از محفوظین و بهره مندان باشد تا آنکه شام کند، و هر کس در شب قبل از خواب آن را تلاوت کند خداوند بر وی ۱۰۰۰ فرشته بگمارد تا او را از شر بدی و هر شیطان رانده شده و هر آسیب حفظ کنند و هر گاه در همان روز بمیرد خداوند او را وارد بهشت گرداند و ۳۰ هزار فرشته هنگام غسلش گرد آیند و برای او طلب آمرزش کنند و با استغفار او را مشایعت و بدرقه نمایند تا کنار قبر، و چون او را به قبر برند آن فرشتگان جمله در قبر با وی درآیند و خدا را عبادت کنند و ثواب او را به مرده دهند و قبرش تا هر کجا که چشم ببیند فراخ گردد و از فشار قبر ایمن باشد و همیشه از قبرش تا آسمان نوری تابان باشد تا اینکه خداوند او را از قبر بیرون آرد و چون او را برانگیخت فرشتگان خدا با او هستند و بدرقهاش کنند و با وی به گفتگو پردازند و به رویش لبخند زنند و به هر خیر و نیکی مژدهاش دهند تا او را از صراط و میزان بگذرانند و در پایگاه قربی او را بدارند که هیچ مخلوقی را جز مقربان و فرستادگان حق آن مقام و منزلت و قرب را باشد، و وی با پیامبران در آن درگاه نزد خدای تعالی باز ایستد و با غمخواران غم نخورد و با اندوهگینان اندوه نکشد و با زاری کنندگان زاری نکند. آنگاه خداوند تعالی گوید: ای بنده من شفاعت کن هر که را خواهی، که شفاعت را درباره همه بپذیرم و حاجت بخواه که هر چه خواهی به تو دهم پس وی حاجت را از خدا بخواهد که برآورده شود و شفاعت کند که پذیرفته گردد و حساب او را چون دیگران نکشند و در آنجا چون دیگران بازداشت نشود و چون زبونان و خوار شدگان زبون و خوار نگردد و به نکبت گناه و عمل زشتی که از او سر زده گرفتار نشود و برات آزادی او را سر گشاده بدو دهند تا اینکه از درگاه الهی به زیر آید و همه مردم از روی تعجب گویند: سبحان الله این بنده را حتی یک گناه نبود او از همدمان محمد (ص) خواهد شد.
از جابر جعفی روایت شده که امام باقر «ع» فرمودند: «هر کس سوره یس را در عمر خود یک بار بخواند خداوند به شماره تمام آفریده هایش در این جهان و آن جهان و آنچه در آسمان است به عدد هر یک ۲۰۰۰ حسنه در نامه عملش ثبت فرماید و به همین مقدار از گناهان او محو سازد و دچار تنگدستی و زیان و بدهکاری و خانه خرابی نشود و بدبختی و دیوانگی نبیند و مبتلا به جذام و وسواس و دودلی و بیماریهای مضر نگردد و خداوندسختی و دشواری مرگ را بر او آسان کند و خود متصدی و مباشر قبض روح او باشد و از جمله کسانی خواهد بود که خداوند فراخی زندگی او را به عهده گرفته و ضامن خوشحالی او هنگام مرگ گردیده و خشنودیش را در آخرت تضمین کرده و همه فرشتگان آسمان و زمین را خطاب فرموده که من از بنده راضی هستم پس برای او آمرزش بطلبید».
امام صادق (ع) فرمود: «هر کس در نهم شعبان سوره یس را با گلاب و زعفران نوشته و بنوشد در حفظ و امان خواهد بود و قلبش نیرومند و ذهنش قوی میگردد»[۵].[۶]
اسامی سوره یس
برای سوره یس اسامی برشمردهاند:
- حبیب نجار: حبیب نجار یکی از مردان با ایمان بود که در شهر انطاکیه در سرزمین شام و در میان قومی لجوج و طغیانگر میزیست. او پس از پذیرش دعوت پیامبر زمان خویش به دست قوم خود به شهادت رسید. داستان این مرد صالح در آیات ۱۳ - ۳۰ سوره یس بیان شده است. به پاس فداکاری و رشادتهای وی، این سوره به اسم او نامگذاری شده است.
- دافعه: این سوره هرگونه زشتی معنوی و اخلاقی را از قاری سوره و عمل کننده بهآن دور میسازد؛ لذا «دافعه» نام گرفته است.
- مُعَمَّه: «معمّه» از ریشه «عموم» است و از آن جهت که خیر دنیا و آخرت در این سوره جمع و برای قاری و عامل به آن تضمین شده است، آن را «معمّه» خواندهاند؛ به عبارت دیگر، کسی که با این سوره انس گرفت، مشمول خیر دنیا و آخرت میشود. این نامگذاری برگرفته از فرمایش پیامبر خدا (ص) است که بر فضیلت مضاعف و نهایت عظمت این سوره دلالت دارد و در میان سورههای قرآن از ویژگی و امتیاز خاصی برخوردار است.
- قاضیه: «قاضیه» از ماده «قضی» به معنای برآوردن حاجت است. سوره یس نیاز انیس، قاری و عامل به قرآن را برآورده میکند؛ به همین علت به آن «قاضیه» نیز گفتهاند؛ چنانچه در حدیث نیز به این نام اشاره شده است.
- قلب قرآن: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ قَلْباً وَ قَلْبُ اَلْقُرْآنِ يس»؛ برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یس است»؛ لذا به این سوره «قلب قرآن» گفتهاند[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ «پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره یس، آیه ۸۳.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد۱۷،صفحه ۶۲؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱،صفحه ۱۹۴و۶۳و۴۹و۴۳؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۱۸،صفحه ۳۰۷؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۱،صفحه ۳۱۵؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۱،صفحه ۱۹۳؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۸۶؛ هاشم زاده هریسی، هاشم، شناخت سورههای قرآن، صفحه (۳۱۳-۳۱۵)؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائرذوی التمییزفی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱،صفحه ۳۹۰؛
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۳۱۸۰.
- ↑ سخاوی، علی بن محمد، جمال القراء و کمال الاقراء، جلد۱، صفحه ۲۳۳و۲۳۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه(آل البیت)، جلد۶، صفحه (۲۴۷-۲۴۸)؛ ابن بابویه، محمد بن علی، ثواب الاعمال، صفحه ۱۱۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القران، جلد۸،صفحه (۲۵۴-۲۵۵)؛ نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل ومستنبط المسائل، جلد۴،صفحه (۳۲۳-۳۲۵)و۳۱۲؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، جلد۵،صفحه (۲۵۶-۲۵۸)؛ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالانوار، جلد۸۹، صفحه ۲۸۸.
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۳۵۹۷.
- ↑ سخاوی، علی بن محمد، ،جمال القراء و کمال الاقراء، جلد۱،صفحه ۱۸۱؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۱۸، صفحه ۳۱۰؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، ۷۲۹ - ۸۱۷ق، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱،صفحه ۳۹۰؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱، صفحه ۱۹۴.
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۸۱۱.