سیره اجتماعی پیامبر خاتم در احیای حقوق زن چه بوده است؟ (پرسش)
سیره اجتماعی پیامبر خاتم در احیای حقوق زن چه بوده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ پیامبر خاتم |
مدخل اصلی | پیامبر خاتم |
سیره اجتماعی پیامبر خاتم در احیای حقوق زن چه بوده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث پیامبر خاتم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی پیامبر خاتم مراجعه شود.
پاسخ به این پرسش
خانم میرحسینی و آقای فلاح در کتاب «شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی» در این باره گفتهاند:
«یکی از مهمترین مفاسد اجتماعی دوران بعثت، نگاه جامعه به زن و رفتار با اوست. زن در زمان جاهلیت یک موجود پست، عامل ننگ، وسیله هوسرانی مردان، کالای مورد تجارت ثروتمندان، ضعیف و ذلیل و... به شمار میرفت، به علت تأثیری که این نوع نگاه و رفتار در گسترش مفاسد داشت. پیامبر گرامی اسلام (ص) در برنامه اصلاحی خویش به تحوّل در این نگاه و رفتار در مورد زنان اهمیت فراوانی داد که ابعاد آن عبارتند از:
اصلاح نگرش جامعه به زن: در قرآن مجید آیات فراوانی پیرامون شخصیت زن وجود دارد که با بررسی آن مشخص میگردد که نگرش اسلام به زن با نگرش دیگران چقدر تفاوت دارد. پیامبر اکرم (ص) با تبیین این گونه آیات، شخصیت واقعی و حقیقی زن را به جامعه آن روز معرفی نمود و زمینه تغییر رفتار با او را فراهم کرد. به عبارت دیگر، آن حضرت ابتدا به تغییر نگاه جامعه به زن اقدام نمود و سپس حقوق او را که مبتنی بر آن نگرش بود مطرح کرد.
این طرح و شیوه از طرف رسول خدا (ص) موجب گردید بخش وسیعی از مفاسد اجتماعی آن روز فرصت ظهور پیدا نکنند و در حقیقت یک مبارزه اصولی و اساسی با مفاسدی که از رفتار ظالمانه با زن در جامعه وجود داشت، صورت گرفت و موفقیتهای مهمی از این راه نصیب جامعه آن روز شد. به تعدادی از آیات قرآن پیرامون زن و شخصیت او اشاره میشود:
آیه اول: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً﴾[۱]. این آیه در مورد آفرینش زن و مرد است. طبق این آیه زن و مرد دارای یک سرشت و از یک جنس هستند و هیچ تفاوتی با یکدیگر در اصل خلقت ندارند. این گونه نیست که زن از مایهای پستتر از مایه مرد آفریده شده باشد. در حقیقت، در قرآن نظریه تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد، بلکه در این رابطه، قرآن تفاوتی بین زن و مرد قائل نیست.
آیه دوم: ﴿فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾[۲].
عدهای بر این باور بودهاند که زن، عنصر گناه است، از وجود زن، شرّ و وسوسه بر میخیزد، زن شیطان کوچک است، مرد در ذات خود از گناه مبرّاست و زن است که مرد را به گناه میکشاند.
میگویند: شیطان از طریق زن، مردان را فریب میدهد، حضرت آدم (ع) که فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد از طریق حوا (ع) بود، شیطان او را فریفت و او آدم (ع) را[۳]. قرآن با این نظریه به مخالفت برخاست به صورتی که در داستان آدم و حوا آنجا که موضوع وسوسه شیطان مطرح میشود از ضمیر (تثنیه) استفاده شده است و به این وسیله جنس زن را از اتّهام عنصر وسوسه و گناه و شیطان کوچک بودن مبرّا کرد.
آیه سوم: ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۴].
یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که نسبت به زن وجود داشت این بود که زن نمیتواند مقامات معنوی و الهی را طی کند، زن نمیتواند به مقام قرب الهی آن طوری که مردان میرسند، برسد و میگفتند: زن به بهشت نمیرود. قرآن مجید در آیات فراوانی با این نگاه و نگرش به مبارزه برخاسته و تصریح میکند که پاداش اخروی و قرب الهی مربوط به جنسیت نیست، بلکه به ایمان و عمل صالح مربوط است، خواه از طرف زن باشد یا از طرف مرد.
آیه چهارم: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾[۵]. براساس این آیه قرآن، در ناحیه استعدادهای روحانی و معنوی میان زن و مرد تفاوتی قائل نمیشود و میدان مسابقه معنوی را برای هر دو گروه فراهم میکند و همگان را به این میدان فرا میخواند.
آیه پنجم: ﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾[۶].
منشأ رفتار ظالمانه با زن که قرآن با آن به مبارزه پرداخت، این بود که زن مقدمه وجود مردمی باشد و برای مرد آفریده شده است و لذا باید در خدمت مرد و مطیع محض او باشد و حق هیچ گونه اعتراض ندارد. قرآن مجید در آیات متعددی با این نظریه برخورد نموده است و به قول شهید مطهری با صراحت کامل میگوید: زمین و آسمان، ابر و باد، گیاه و حیوان، همه برای انسان آفریده شدهاند. و هرگز نمیگوید: زن برای مرد آفریده شده است. قرآن مجید میگوید: هر یک از زن و مرد برای یکدیگر آفریده شدهاند و نواقص همدیگر را با ازدواج تکمیل میکنند و به آرامش میرسند و هیچ کدام طفیلی دیگری نیستند[۷].
اصلاح روابط خانوادگی از جمله اقدامات سرنوشت ساز پیامبر اکرم (ص) در مبارزه با آداب و رسوم جاهلی در امر ازدواج و تشکیل خانواده و انواع نکاح و طلاق بوده است.
رسول گرامی اسلام با تبیین آیات قرآن و سیره عملی خود، با نگرش موجود به زن مبارزه نمود و نگرش صحیح مبتنی بر حقایق عالم هستی را جایگزین آن نمود. نگرشی که زن را از لحاظ گوهر هستی و اصل مبدأ، همتای مرد معرفی میکرد و وجود زن را عامل سکونت و آرامش برای جامعه انسانی معرفی نمود و به این وسیله زمینه بیان حقوق فردی و اجتماعی را به وجود آورد.
احیای حقوق زن در جامعه: پیامبر گرامی اسلامی (ص) در جهت حفظ تعادل جامعه انسانی و مبارزه با رفتار ظالمانه آن عصر با زن و مفاسد جنسی گستردهای که وجود داشت به تبیین حقوق زن در بخشهای مختلف اقدام نمود و به این وسیله گام بزرگی در جهت اصلاح روابط اجتماعی برداشت و انقلابی نوین و تعالی بخش را به وجود آورد. مسائل اساسی و مهم حقوق زن عبارتند از:
۱. زن در صحنههای گوناگون اجتماع: پیامبر (ص) با تحولی که در نگرش جامعه به زن ایجاد نمود زمینه حضور مفید و مؤثر او را در صحنههای مختلف اجتماع فراهم ساخت و با سیره عملی خویش مردم را به این حقیقت آگاه نمود که فعالیت زنان متدین و با فضیلت با رعایت عفت و پاکدامنی میتواند منشأ برکات فراوانی برای جامعه باشد.
سیره پیامبر اکرم (ص) در مورد حضور اجتماعی زن به گونهای بود که آنها در صحنههای گوناگون اجتماع، حضوری مؤثر و فعال داشتند. مالک بن انس در موطاء چنین نقل میکند: عدهای از زنان در حالی مسلمان شده بودند که شوهران آنان کافر بودند، مانند: دختر ولید بن مغیره که همسر صفوان بن امیه بود و قبل از شوهرش مسلمان شد و نیز ام حکیم، دختر حارث بن هشام که شوهرش، عکرمة بن ابی جهل بود پیش از شوهرش اسلام آورد[۸].
در تاریخ از زنانی سخن گفته شده است که در راه تحقق آرمان بعثت رسول اکرم (ص) مجبور به هجرت شدهاند و همتا و همسفر مردان، به حبشه و مدینه هجرت کردهاند[۹].
وقوع این حوادث در صدر اسلام میفهماند که رسول گرامی اسلام با تعالیم خود فرصتی را برای زنان به وجود آورده بود تا آنان بلوغ فکری و فرهنگی خود را نشان دهند و در حالی که بسیاری از مردها در تشخیص حقانیت اسلام مردّد بودند، آنها حق را تشخیص داده و شهامت اظهار آن را در آن فضای جاهلیت داشتند.
خنساء از دیگر زنانی است که در پرتو تعالیم پیامبر اکرم (ص) حضوری فعال و مؤثر داشت؛ او همان زنی است که در جاهلیت با طرز تفکر جاهلی ادبیات را فروغ میبخشید و از بهترین شاعران آن عصر به شمار میرفت. بعد از ظهور اسلام این زن به علت نبوغ فکری که داشت اسلام آورد[۱۰].
در پایان این بحث به آیه ۳۵ سوره احزاب اشاره میشود: ﴿إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾[۱۱].
در این آیه آمده است که زنان نیز مانند مردان میتوانند با تلاش فردی و اجتماعی با رعایت دستورات خداوند به ده مقام عالی ملکوتی و معنوی برسند:
- مقام اسلام؛
- مقام ایمان؛
- مقام طاعت؛
- مقام صدق؛
- مقام صبر؛
- مقام فروتنی؛
- مقام جود؛
- مقام روزه؛
- مقام مالکیت؛
- مقام ذکر حق[۱۲].
کسب این مقام عالی در اثر مبارزه پیامبر گرامی اسلام (ص) برای زنان فراهم شد و با تلاش آن حضرت، زنان که در عصر جاهلیت عنصری پست و ذلیل و عامل ننگ و هوس رانی محسوب میشدند، توانستند مانند مردان در حوادث مهم صدر اسلام حضوری فعال داشته باشند و جامعه را از برکات خویش بهرهمند سازند.
۲. حقوق زن در خانواده: ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[۱۳].
اصلاح روابط خانوادگی از جمله اقدامات سرنوشت ساز پیامبر اکرم (ص) در مبارزه با مفاسد اجتماعی بود. در عصر جاهلیت کمترین توجه و عنایتی به اراده و خواست دختر در امر ازدواج نمیشد؛ او مجبور به ازدواج با کسی میشد که پدر یا رؤسای قبائل تصمیم گرفته بودند. زن هیچ سهمی از مهر و صداق نداشت و در حقیقت او را میفروختند و بعد از ازدواج و تشکیل خانواده، زن مقهور اراده و تمایلات مرد بود. او کنیزی بود که باید مطابق هوسهای شوهرش عمل مینمود و این ازدواج در نهایت، یا به مرگ شوهر خاتمه پیدا میکرد، یا به طلاق، هر کدام که اتفاق میافتاد آغاز یک بدبختی جدید برای زن بود[۱۴]. بدیهی است این آداب و رسوم در جامعه منشأ بسیاری از مفاسد اجتماعی بوده و به همین جهت رسول اکرم (ص) با تبیین آیات قرآن، اقدام به اصلاح روابط خانوادگی نمود و یک نظام انسانی برای زن و مرد در خانواده ایجاد نمود که با اجرای آن، خانواده به کانونی جهت رشد و تعالی و سرچشمه فضایل انسانی تبدیل شد.
۳. سخنان رسول گرامی اسلام (ص) پیرامون نظام حقوقی خانواده
- بهترین شما خوش رفتارترین شما برای خانوادهاش میباشد و من خوش رفتارترین شما هستم با خانوادهام[۱۵].
- برادرم جبرئیل به من خبر میداد و همواره سفارش زنان را مینمود تا آنجا که گمان کردم برای شوهر جایز نیست به زنش حتی (اف) هم بگوید[۱۶].
- هر مردی که همسرش را بیش از سه بار در عمرش بزند، خداوند او را میان تمام مردم محشر چنان رسوا میکند که اولین و آخرین به وی بنگرند[۱۷]؛
- بدانید خدای عزوجل و پیامبرش از کسی که زنی را زیر فشار گذارد تا مهرش را بخشیده و مرد او را طلاق دهد بیزارند[۱۸].
- حق مرد بر زن این است که زن ملازم خانه باشد و به شوهرش دوستی و محبّت کند و از خشم او دوری نماید و آنچه را مورد رضایت اوست انجام دهد و به پیمانها و وعدههای وی وفادار باشد[۱۹].
- هر زنی که شوهرش را با زبانش بیازارد خداوند هیچ کار واجب و مستحبی را از او نمیپذیرد و هیچ کار نیکش را قبول نمیکند تا وقتی که شوهرش را راضی کند، اگرچه روزها روزه بگیرد و شبها به عبادت مشغول شود[۲۰].
- بهترین زنان شما آن زنی است که بیشتر برای شوهرش آرایش و زینت میکند، اما از بیگانگان خود را میپوشاند[۲۱].
دقت در این سخنان، بیانگر روح حاکم بر نظام حقوقی خانواده در اسلام است و اگر بخواهیم قدر و منزلت این نظام را درک کنیم، مقایسهای بین این تعالیم و میان آنچه که در جاهلیت صورت میگرفت کافی است که به ارزش تلاش پیامبر گرامی اسلام (ص) آگاه شویم.
۴. تبیین حقوق دختران: قرآن کریم در مبارزه با زنده به گور کردن دختران میفرماید: ﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ﴾[۲۲].
در بخش فرهنگ جاهلی اشاره شد که تحقیر و پست شمردن دختر، یکی از افکار جاهلی و خرافی عصر بعثت بود. اعراب جاهلی برای این تنفّر، اموری را مطرح میکردند از جمله این که میگفتند: دختر نقش اقتصادی و تولیدی ندارد و سربار زندگی است، دختر قدرت جنگیدن و دفاع در برابر بیگانه را ندارد و در جنگها اگر اسیر شوند عامل ننگ قبیلهاش میشود[۲۳].
قرآن مجید از این فکر منحط و روش ظالمانه آن گونه خبر داد. پیامبر گرامی اسلام (ص) بعد از تبیین شخصیت زن و جایگاه او در جهانبینی توحیدی، با این سنت جاهلی و روش ظالمانه به شدّت برخورد نمود و آن را از گناههای کبیره که عذاب دردناک را به دنبال دارد معرفی نمود.
آن حضرت با سیره عملی و احساسات و عواطف انسانی و الهی خویش به گونهای رفتار نمود که دخترکشی به طور کلی از جامعه آن روز عرب برداشته شد.
پیامبر عزیز اسلام (ص) زمانی که اخبار زنده به گور کردن دختران را میشنید تحت تأثیر این اخبار قرار میگرفت و قطرات اشک از صورتشان سرازیر میگشت و میفرمود: «مَنْ لَا يَرْحَمْ لَا يُرْحَمْ»؛ آن کس که رحم نکند بر او رحم نشود».
و به پدرانی که دست به این اعمال وحشیانه زده بودند میفرمود: روزگار بدی را باید در انتظار باشند»[۲۴]. و از طرف دیگر ایشان در سخنان خویش به وظیفه پدر و مادر در خصوص دختر اشاره میکردند و مسلمانان را به تکریم این نعمت الهی و حسن خلق با او این گونه توصیه میفرمودند: چه فرزندان خوبی هستند دختران با لطافت، آماده به خدمت، مونس، با برکت و اهل نظافت و پاکیزگی[۲۵].
هر کسی دختری دارد یاری و برکت و آمرزش خدا شامل حالش میشود[۲۶]. خداوند بزرگ بر زنان مهربانتر است تا بر مردان و هر مردی زنی را که محرم اوست شادمان کند، خدا نیز در روز قیامت او را شادمان مینماید[۲۷].
هر کس با خردسالان ما (چه دختر چه پسر) مهربانی نکند و به بزرگسالانمان احترام نگذارد از ما نیست[۲۸]»[۲۹]
پانویس
- ↑ «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند» سوره نساء، آیه ۱.
- ↑ «پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۲.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جمال و جلال، ص۱۰۹.
- ↑ «کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.
- ↑ «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ «آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
- ↑ مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۵۰.
- ↑ زن در آینه جمال و جلال، ص۳۰.
- ↑ سیره ابن هشام، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ زن در آینه جلال و جمال، ص۳۲۴.
- ↑ «بیگمان خداوند برای مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان راستگفتار و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان بخشنده و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانی که خداوند را بسیار یاد میکنند، آمرزش و پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۳۵.
- ↑ احمد علی بابایی، برگزیده تفسیر نمونه، ج۳، ص۶۱۱.
- ↑ «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
- ↑ تاریخ تمدن اسلام، ج۵، ص۹۱۸-۹۱۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۲۲، ح۸.
- ↑ میرزا حسن نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲، ح۲.
- ↑ میرزا حسن نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۰، ح۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۶، ص۳۶۶، ح۳۰.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۳۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۴، ح۱۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۵، ح۲۰.
- ↑ «و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد * از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۸ -۵۹.
- ↑ تفسیر نور، ج۶، ص۳۶۴.
- ↑ جاهلیت و اسلام، ص۶۳۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۰۰، ح۴.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۱۵، ح۵.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۰۴، ح۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۱، ح۴۹.
- ↑ میرحسینی و فلاح، شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی، ص ۸۸-۱۰۱.