سیره پیامبر خاتم در نفی خشونت خانوادگی چه بوده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
سیره پیامبر خاتم در نفی خشونت خانوادگی چه بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره خانوادگی معصومان
مدخل اصلینفی خشونت در معارف و سیره نبوی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

سیره پیامبر خاتم در نفی خشونت خانوادگی چه بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره خانوادگی معصومان است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره خانوادگی معصومان مراجعه شود.

پاسخ نخست

م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌

آقای دکتر م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌ در کتاب «سیره نبوی» در این‌باره گفته‌ است:

«پیامبر اکرم (ص) در تمام زندگی خود خشونت خانوادگی را در تمام جلوه‌ها و مراتبش نفی کرد و با رفتار خود مدارا و ملایمت را در اوج خود نشان داد، و به ویژه در دوران مدنی که حکومت در اختیار او بود تلاش کرد تا پیروان خود را به چنین رفتاری بکشاند؛ و البته در همان زمان مقاومت شدیدی در برابر پیامبر و نفی خشونت وجود داشت و پس از پیامبر نیز کسانی تلاش نمودند تا فهم جاهلی خود را در لوای دین ترویج کنند و انواع خشونت خانوادگی را توجیه نمایند. اما رفتارشناسی نبوی چنان روشن و استوار است که جای هیچ بهانه‌ای باقی نمی‌گذارد. هرکه به مطالعه زندگی خانوادگی رسول خدا (ص) بپردازد، بی‌گمان اذعان می‌نماید که آن زندگی نمونه برین نفی خشونت خانوادگی است. روایات و اخبار متعدد حاکی از این است که نه تنها پیامبر اکرم (ص) در تمام احوال و شرایط در نهایت رحمت و مودت، و مدارا و ملایمت با همسران خود زیست، بلکه پیوسته در برابر تندی برخی از همسران خویش با گذشت روبه‌رو شد و هرگز در قبال خواسته‌های ناصواب برخی از آنان و رفتار درشت برخی دیگر، تندی ننمود و درشتی از او دیده نشد. خبر زیر از آن نمونه‌هاست: روایت شده است که گاهی از پیامبر (ص) چیزهایی درخواست می‌شد که او نمی‌توانست تدارک کند و همسران وی از آن حضرت درخواست‌های بیش از اندازه می‌کردند. عمر گوید: ما مهاجران در مکه بر زنان خود تسلط داشتیم [و در مدینه زنان انصار بر شوهران خود تسلط داشتند] تا آنکه زنان ما با زنان آنان معاشرت کردند و اخلاقشان مانند زنان انصار شد [که پذیرای خشونت مردان نبودند]. روزی به زن خود چیزی گفتم و او پاسخ مرا داد. پس دست خود را بالا بردم تا او را بزنم و به گفتم: آیا پاسخ مرا می‌دهی، ای فرومایه! او گفت: [[[زنان پیامبر]] را و رفتار آنان با او و رفتار او را با آنان ببین!]بی‌گمان زنان رسول خدا (ص) پاسخ او را می‌دهند [و با او تندی می‌کنند و او هیچ تندی با آنان نمی‌کند] درحالی‌که او از تو بهتر است.[۱].

برخی همسران پیامبر آن‌قدر او را می‌آزردند که آن حضرت ناچار می‌شد از آنان دوری گزیند تا کوتاه بیایند، ولی هرگز با آنان تندی نکرد و نسبت به آنان خشونت نورزید تا جایی که این رفتار پیامبر موجب شگفتی اصحاب وی و پدران برخی همسران او می‌شد و حتی آنان درصدد اعتراض به دختران خود و عکس‌العمل نشان دادن به ایشان برمی‌آمدند، ولی پیامبر چنین اجازه‌ای به آنان نمی‌داد؛ و گاهی پیشنهاد متارکه با آن زنان را مطرح می‌کردند و پیامبر همه چیز را با گذشت و بزرگواری تحمل می‌کرد و هیچ گاه به سمت عکس‌العمل تند و درشتی نمی‌رفت[۲]. در خبری مشهور از عایشه آمده است: «مَا ضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)، [بِیَدِهِ] خَادِمًا لَهُ [قَطُّ] وَلَا امْرَأَةً لَهُ [قَطُّ]»[۳].

پیامبر اکرم (ص) در آن شرایط که زدن زن از سوی مردان امری معمولی تلقی می‌شد در مقابل این رفتار ایستاد و از آن نهی کرد، البته آنان به تکاپو افتادند تا به سلطه‌گری و خشونت‌ورزی خود ادامه دهند[۴]. عبدالله بن ابی ذباب[۵] گوید: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) نَهَى عَنْ ضَرْبِ النِّسَاءِ فَأَتَاهُ عُمَرُ فَقَالَ: إِنَّ النِّسَاءَ قَدْ ذَئِرْنَ عَلَى أَزْوَاجِهِنَّ»[۶].

مجموعه اخبار و روایات این موضوع، بیانگر مقاومت سختی است که جمعی از مسلمانان در برابر نفی خشونت خانوادگی نشان می‌دادند. اما باوجود همه اینها، رسول خدا (ص) در آموزه‌ها و رفتار خود نشان داد که اسلام راه خشونت خانوادگی را مسدود نموده است. ابن سعد در خبری چنین آورده است: «جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ قَدْ ضَرَبَهَا زَوْجُهَا ضَرْبًا شَدِيدًا فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ فَأَنْكَرَ ذَلِكَ وَقَالَ: يَظَلُّ أَحَدُكُمْ يَضْرِبُ امْرَأَتَهُ ضَرْبَ الْعَبْدِ ثُمَّ يَظَلُّ يُعَانِقُهَا وَلا يَسْتَحْيِي»[۷].

پیامبر اکرم (ص) نه تنها در برابر مظاهر این‌چنینی خشونت خانوادگی ایستاد و آن را مطرود و ممنوع اعلام کرد و تلاش نمود تا پیروانش به او تأسی کنند، بلکه با آموزه‌های فراوان خود، نشان داد که نظر دین و پیام‌آور راستین درباره خشونت خانوادگی چیست، و اینکه خداوند به کم‌ترین خشونت خانوادگی راضی نیست و رفتار فرستاده او - فرستاده رحمت و عدالت - ملاک زندگی مسلمانان است. خبر حولاء از این جمله است، که چون از رسول خدا (ص) پرسید که حق زنان بر شوهرانشان چیست؟ حضرت فرمود: «أَخْبَرَنِي أَخِي جَبْرَئِيلُ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّسَاءِ حَتَّى‏ ظَنَنْتُ‏ أَنْ‏ لَا يَحِلَّ‏ لِزَوْجِهَا أَنْ يَقُولَ لَهَا أُفٍّ يَا مُحَمَّدُ اتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي النِّسَاءِ... فَأَشْفِقُوا عَلَيْهِنَ‏ وَ طَيِّبُوا قُلُوبَهُنَّ حَتَّى يَقِفْنَ مَعَكُمْ وَ لَا تَكْرَهُوا النِّسَاءَ وَ لَا تَسْخَطُوا بِهِنَّ وَ لَا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا بِرِضَاهُنَّ وَ إِذْنِهِنَّ»[۸].

با دریافت چنین آموزه‌هایی، جایی برای پدیده‌ای به نام خشونت خانوادگی باقی نمی‌ماند. البته به منظور زدودن خشونت از زندگی خانوادگی، لازم است اسباب و عوامل و علت‌های آن زدوده شود تا دیگر رنگی از این زشت‌ترین پدیده باقی نماند؛ و نیز در موارد لازم با اعمال قدرت و دخالت حکومت و تنظیم قوانین، همگام با تصحیح بینش و دادن آموزش به خشونت خانوادگی پایان داده شود. از امام باقر (ع) نقل شده است که علی (ع) هنگام شدت گرمای روز به خانه می‌رفت که با زنی روبه‌رو شد که شوهرش به او ستم و تعدی نموده و او را تهدید به کتک کرده بود. حضرت به او فرمود: “ای بنده خدا، قدری درنگ کن تا گرما فرونشیند، آن‌گاه من به همراه تو خواهم آمد”. زن گفت: “در این صورت خشم و غضب شوهرم بر من بیش‌تر خواهد شد”. حضرت لحظاتی سر به زیر افکند و پس از آن سر خود را بالا کرد درحالی‌که می‌گفت: “به خدا سوگند، جز این روا نیست که حق ستمدیده بی‌آنکه دچار اضطراب و آزار شود باید ستانده شود”. پس به زن فرمود: “خانه‌ات کجاست؟” آن‌گاه با وی همراه شد تا به خانه آن زن رسیدند. حضرت از پشت در سلام کرد. مردی جوان بیرون آمد. حضرت به او فرمود: “ای بنده خدا، از خدا پروا کن، که تو همسرت را تهدید کرده و ترسانده‌ای و از خانه بیرونش کرده‌ای!” مرد که امام (ع) را نمی‌شناخت با تندی گفت: “به تو مربوط نیست! به خدا سوگند، به خاطر سخنت و حمایتت از او، آتشش خواهم زد!” امیرمؤمنان (ع) فرمود: “من تو را به معروف امر می‌کنم و از منکر نهی می‌نمایم، آن‌گاه تو با منکر با من روبه‌رو می‌شوی و به معروف پشت می‌کنی؟” در همان حال شمشیر خود را به جهت تهدید آن مرد از غلاف بیرون آورد. همین وقت، جمعی از مردم متوجه امام (ع) شدند و به او با عنوان امیرمؤمنان سلام کردند. جوان حضرت را شناخت و به پای او افتاد و گفت: “ای امیرمؤمنان! از گناه من درگذر، به خدا سوگند، از این پس خاک پای همسرم خواهم شد!” پس حضرت شمشیرش را غلاف کرد و به زن فرمود: “به خانه‌ات وارد شو و تو نیز کاری نکن که شوهرت وادار شود با تو چنین رفتاری کند”[۹].

بنابراین در مدرسه نبوی، خشونت خانوادگی به عنوان زشت‌ترین پدیده، به تمام معنا مطرود و ممنوع است و آموزه‌های نبوی و رفتارشناسی پیشوایان دین، بیانگر آن است که ایشان چه دیدگاهی نسبت به خشونت خانوادگی داشته‌اند و تا چه اندازه برای زدودن آن از ساحت خانواده تلاش نموده‌اند؛ و بر پیروان آنان است که گام در مسیر ایشان نهند و اجازه ظهور و بروز به خشونت خانوادگی ندهند.»[۱۰]

منبع‌شناسی جامع سیره خانوادگی معصومان

پانویس

  1. «رُوِيَ‏ أَنَّ النَّبِيَّ (ص) كَانَ‏ يُطَالَبُ‏ بِأُمُورٍ لَا يَمْلِكُهَا وَ كَانَ‏ نِسَاؤُهُ يُكْثِرْنَ مُطَالَبَتَهُ حَتَّى قَالَ عُمَرُ كُنَّا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ مُتَسَلِّطِينَ عَلَى نِسَائِنَا بِمَكَّةَ وَ كَانَتْ نِسَاءُ الْأَنْصَارِ مُتَسَلِّطَاتٍ عَلَى الْأَزْوَاجِ فَاخْتَلَطَ نِسَاؤُنَا فِيهِنَّ فَتَخَلَّقْنَ بِأَخْلَاقِهِنَّ وَ كَلَّمْتُ امْرَأَتِي‏ يَوْماً فَرَاجَعَتْنِي فَرَفَعْتُ يَدِي لِأَضْرِبَهَا وَ قُلْتُ أَ تُرَاجِعِينِي يَا لَكْعَاءُ فَقَالَتْ إِنَّ نِسَاءَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) يُرَاجِعْنَهُ وَ هُوَ خَيْرٌ مِنْكَ» تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۴-۳۸۵.
  2. نک: تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۵۶۶؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.
  3. «رسول خدا (ص) هرگز خدمتکاری را و هرگز زنی را نزد». مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۶۷، ج۸، ص۲۰۴ [همین خبر را از قول علی بن حسین (ع) نیز روایت کرده است]؛ مصنف ابن أبی شیبة، ج۶، ص۱۰۶؛ مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۱؛ صحیح مسلم، ج۱۵، ص۸۴؛ سنن ابن ماجة، ج۱، ص۳۵۶؛ مسند أبی یعلی الموصلی، ج۷، ص۳۳۹؛ صحیح ابن حبان، ج۱۴، ص۳۵۶؛ المعجم الاوسط، ج۷، ص۳۳۳؛ الاستذکار، ج۸، ص۲۷۵.
  4. نک: مصنف عبدالرزاق، ج۹، ص۴۴۲-۴۴۳؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۵.
  5. وی از راویان ثقه در طبقه تابعین شمرده می‌شود. ر.ک: التاریخ الکبیر، ج۱، ص۴۴۰؛ الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۸۰؛ اسد الغابة، ج۱، ص۱۸۳؛ الوافی بالوفیات، ج۹، ص۴۶۳؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۳۴۱.
  6. «رسول خدا (ص)، از زدن زنان نهی کرد و عمر خدمت وی آمد و گفت: این امر سبب شده است که زنان بر شوهران خود سرکشی کنند». ابراهیم بن اسحاق الحربی، غریب الحدیث، الطبعة الاولی، دار المدنة، جدة، ۱۴۰۵ ق. ج۱، ص۲۵۰. و نیز نک: مسند الحمیدی، ج۲، ص۳۸۶؛ سنن الدارمی، ج۲، ص۱۴۷؛ الآحاد و المثانی، ج۵، ص۱۸۶؛ مستدرک الحاکم، ج۲، ص۱۹۱.
  7. «زنی نزد رسول خدا (ص) آمد که شوهرش او را سخت زده بود. پس رسول خدا (ص) برخاست و آن کار را سخت زشت شمرد و فرمود: شگفتا که کسی از شما همسر خویش را می‌زند همچون زدن بردگان و سپس بی‌آنکه شرم کند او را در آغوش می‌کشد!» الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۵.
  8. «برادرم جبرئیل مرا خبر داد و همواره سفارش زنان را به من می‌کرد چنان‌که گمان کردم مرد حق ندارد به همسرش حتی اف بگوید. [جبرئیل مرا گفت:]ای محمد! درباره زنان از خدای عز و جل پروا کنید... پس نسبت به آنان مهربانی نمایید، و دل‌هایشان را خوش گردانید تا همراهتان بمانند؛ و زنان را ناخوش ندارید، و بر آنان خشم مگیرید، و چیزی را از آنچه بدانان بخشیده‌اید جز به رضایت و اجازه ایشان برمگیرید». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲-۲۵۳؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۹.
  9. مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۰۶؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۵۷؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۷.
  10. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۴ ص ۳۶۸.