شئون امام پیش از عالم ماده

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

شئون امام پیش از عالم ماده

دیدگاه شیخ مفید

دیدگاه سید مرتضی علم الهدی

دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی

  • در آثار محقق طوسی مطالبی مرتبط با عالم انوار دیده می‌شود که می‌توانند در دو دسته قرار گیرند:
  1. نفس حادث است[۲۰] و امکان ندارد پیش از بدن وجود داشته باشد.[۲۱] در این صورت، معنا ندارد که بگوید امامان پیش از این دنیا وجود نوری و روحانی داشته‌اند؛
  2. وی در جایی می‌نویسد: پس از این شرح، شرف رتبت انسان و فضیلت او بر دیگر موجودات عالم و خصوصیتی که او را ارزانی فرموده‌اند معلوم شود، بل شرف رتبت کسانی که مطلع نور الهیت و مظهر فیض وحدت ضمایر ایشان است و غایت همه غایات و نهایات همۀ نهایات وجود ایشان، از انبیا و اولیا (ع) که خلاصۀ موجودات و زبدۀ كائنات‌اند لولاک لما خلقت الافلاک مصداق این معنی است، بل این معنی مقرر مقصود از آن اشارات.[۲۲] وی همچنین به صراحت می‌نویسد:
  • قوی‌تر بنیادی که در تهذیب اخلاق نهند آن است که خود را دوست ندارند، و امر و اشارات امامان حق لذكرهم السلام که ایشان سبب و علت وجود همه کائنات و موجودات‌اند از جسم و روح منزه‌اند و بهر دو محیط، «لو خلت الارض من امام ساعة لمادت باهلها»، در شأن ایشان لازم است.[۲۳] بر اساس عبارت اول خواجه، دلیل آفرینش آفریدگان، پیامبران و امامان (ع) است. البته این کلام با مسئله وساطت فیض در آفرینش تفاوت دارد؛ بدین معنا که آنچه خواجه در پی آن است، بیان این مقصود است که علت غایی آفرینش دنیا و موجودات آن، امامان (ع) است. این سخن کاملاً سازگار است با آنکه ایشان اساساً خلقت نوری نیز نداشته باشند که این امر نیز با آنچه که پیش‌تر از خواجه-مبنی بر استحاله خلقت روح پیش از جسم- نقل کردیم، سازگار است. اما این آموزه که وجود نوری امامان (ع) واسطه فیض و مجرای آفرینش دیگر آفریدگان باشد، به صراحت از سخن خواجه قابل اصطیاد نیست. سخن دوم خواجه صراحتی تمام در مسئله مورد بحث دارد؛ اما نکته اینجاست که این دیدگاه در کتابی بیان شده است که انتساب آن به خواجه روشن نیست و نگاهی کلی به این کتاب حاکی از آن است که این اثر بر اساس مبانی فکری مذهب باطنی‌گرای اسماعیلیه نگاشته شده است؛[۲۴] از‌این‌رو نمی‌توان آن را به محقق طوسی نسبت داد.

دیدگاه دیگر متکلمان

منابع

پانویس

  1. محمد بن محمد بن نعمان مفید، المزار، ص۱۱۱. پیش‌تر در فصل دوم از این روایت در تبیین حقیقت عالم نور استفاده کردیم.
  2. همو، الامالی، ص ۲۸۸-۲۹۰.
  3. همان، ص۱۱۳-۱۱4.
  4. همان، ص۳-۷.
  5. و لم یكونوا فی تلك الحال صورا محیاة و لا أرواحا ناطقة لكنها كانت صورا على مثل صورهم فی البشریة تدل على ما یكونون علیه فی المستقبل من الهیئة و النور الذی جعله علیهم یدل على نور الدین بهم و ضیاء الحق بحججهم (همو، المسائل السرویة، ص ۳۸-4۰).
  6. همان.
  7. همان، ص۳۹
  8. همو، تفضیل امیرالمؤمنین (ع)، ص ۳۳.
  9. و هذا یفید فضلهما بالأعمال و تعلق الخلق فی مصالحهم بمعرفتهما و الطاعة لهما و التعظیم و الإجلال‏ (همان).
  10. همو، المسائل العكبریة، ص۲۷-۲۹.
  11. همان.
  12. همان. شیخ مفید در جایی دیگر نیز می‌نویسد: فلذلك أظهر لآدم (ع) صورة شخصه و أشخاص أهل بیته (ع) و أثبت أسماءهم له لیخبره بعاقبتهم و یبین له عن محلهم عنده و منزلتهم لدیه (همو، المسائل السرویة، ص 41-42).
  13. شیخ مفید، المسائل السرویة، ص4۲.
  14. همو، تصحیح الاعتقاد، ص ۸۱-۸۹.
  15. همو، المسائل السرویة، ص 53.
  16. سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، تحقیق سید مهدی رجایی، ج ۱، ص ۲۸4-۲۸۵.
  17. همان، ج 4، ص ۳۰.
  18. همو، الامالی، ج۱، ص۲۸.
  19. همو، الرسائل، ج ۱، ص ۱۱۳-۱۱۵.
  20. نصیرالدین طوسی، اجوبة المسائل النصیریة، ص 34.
  21. همان، ص ۷۰.
  22. همو، اخلاق ناصری، تصحیح مجتبی مینوی و علی‌رضا حیدری، ص63.
  23. تصورات، ص۸6.
  24. برای نمونه می‌توان به چهار مسئله اشاره کرد: الف) در کتاب تصورات بر نفی معاد جسمانی تأکید شده است (همان، ص47-48)، درحالی‌که خواجه طوسی در دیگر آثار خود، معاد جسمانی را ضروری دین دانسته است (همو، تجرید الاعتقاد، تحقیق محمد جواد حسینی جلالی، ص۳۰۰). دانشمندان اسماعیلیه نیز معاد را تماماً روحانی دانسته‌اند (ر. ک: اسحاق بن احمد سجستانی، کتاب الافتخار، تحقیق اسماعیل قربان، ص۱۹۸-۲۰۲؛ علی بن ولید، تاج العقاید و معدن الفوائد، تحقیق عارف تامر، ص143-144. برای تفصیل بیشتر ر. ک: عبدالعلی صاعد رازی، اسماعیلیه، ص۲۰6-۲۱۰). در یافتن برخی آدرس‌ها از منبع اخیر استفاده شده است. ب) در کتاب تصورات تصریح شده است که پیامبران اولوالعزم شش تن‌اند (تصورات، ص ۱۲۸). این نظریه برخلاف دیدگاه مشهور شیعه است. اما اسماعیلیه نیز بدین مطلب تصریح کرده‌اند که پیامبران اولوالعزم شش تن‌اند که نخستین آنها حضرت آدم (ع) است (ر. ک: حسین بن علی بن ولید، المبدأ و المعاد فی الفكر الاسماعیلی، تحقیق خالد المیر محمود، ص4۹). گفتنی است برخی دیگر از متفکران اسماعیلی حضرت آدم را صاحب شریعت دانسته، اما او را اولوالعزم ندانسته‌اند (ابوحاتم رازی، کتاب الاصلاح، ص60). ج) در کتاب تصورات از عالم عقول و نقش پیامبر و امام در آن عوالم سخن به میان آمده است (تصورات، ص ۱۰4-۱۰۵). این اندیشه در آثار هیچ‌یک از متکلمان پیش از خواجه و نیز در دیگر آثار کلامی خواجه مطرح نیست. اما در آثار اسماعیلیه همین مباحث مطرح شده است (ر. ک: حسین بن علی بن ولید، المبدأ و المعاد فی الفكر الاسماعیلی، تحقیق خالد المیر محمود، ص 46-47). د) در کتاب تصورات، امام حسن (ع) به عنوان امام مستودع -کسی که امامت در فرزندان او نخواهد بود- شناخته شده است (تصورات، ص ۱۱4). صرف‌نظر از اینکه تعبیر امام مستودع کاملاً مفهومی منطبق با ادبیات مذهب اسماعیلیه است، متفکران اسماعیلی نیز درباره امام حسن (ع) این تعبیر را به کار برده‌اند (ر. ک: گروهی از نویسندگان، اربعة كتب اسماعیلیة، تحقیق شترو طمان، ص۱۸۰).
  25. 1. سید مرتضی علم الهدی، الذخیرة فی علم الكلام، تحقیق احمد حسینی، ص ۱۱4. شاید گفته شود معلوم نیست که نفس و روح در اندیشه سید چیست. از‌این‌رو احتمال دارد که با وجود انکار نفس، قایل به وجود روح باشد. در پاسخ باید گفت از عبارات سید استفاده می‌شود که نفس و روح به یک معنایند. وی در تعریف نفس می‌نویسد: فالنفس نفس الإنسان وغیره من الحیوان، وهی التی إذا فقدها خرج عن كونه حیّاً (همو، الامالی، ص ۳۲4). وی در تبین روح نیز می‌نویسد: أن الروح عبارة عن: الهواء المتردد فی مخارق الحی منا، الذی لا یثبت كونه حیا الا مع تردده (همو، الرسائل، تحقیق مهدی رجایی، ج ۱، ص ۱۳۰). او در عبارت دیگری مقصود خود را روشن‌تر بیان می‌کند. وی در مقابل کسانی که به روایات خلق ارواح پیش از ابدان استناد کرده‌اند، موضع‌گیری کرده و می‌نویسد: عمدة كلامهم على أن الروح نفسها حیة، والحی عندنا هو الجسم الذی الروح له. وهذه المسألة مبنیة على معرفة الإنسان الحی الفعال من هو، فإذا عرف سقط كلامهم وثبت ما نقوله (همان، ج 4، ص ۳۰). از این عبارت روشن می‌شود که وی روح را موجودی مستقل و دارای حیات نمی‌داند، بلکه موجود زنده همان جسمی است که روح -هوای متردد در بدن انسان و حیوان- دارد. ضمن آنکه بر اساس همین مبنای انسان‌شناختی است که او روایات خلق ارواح پیش از ابدان را رد کرده است. بنابراین در اندیشۀ سید، روح آن‌گونه که در روایات بدان تأکید شده و ساحتی از ساحت‌های وجودی انسان است، حقیقتی ندارد.
  26. ر. ک: محمد بن حسن طوسی، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ص۱۱۳-۱۱4.
  27. ر. ک: ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص۱۲۷.
  28. ر. ک: ابراهیم بن اسحاق نوبختی، الیاقوت فی علم الكلام، تحقیق علی اکبر ضیائی، ص 54.
  29. ر. ک: سدید الدین حمصی، المنقذ من التقلید، ج ۱، ص ۲۹۱.
  30. ر. ک: میثم بن علی بن میثم بحرانی، قواعد المرام، تحقیق مهدی رجایی، ص۱۳۹.
  31. ر. ک: فاضل مقداد سیوری، ارشاد الطالبین، تحقیق مهدی رجایی، ص ۳۸۸. او به دیدگاه شیخ مفید و محقق طوسی مبنی بر اینکه حقیقت انسان، جوهری مجرد است، نیز اشاره و آن را رد می‌کند (همان، ص ۳۸۹. نیز ر. ک: همو، اللوامع الالهیة، تحقیق شهید قاضی طباطبایی، ص4۱۸).
  32. حسن بن یوسف حلی، مناهج الیقین، ص ۲۲۸.
  33. فاضل مقداد سیوری، ارشاد الطالبین، تحقیق مهدی رجایی، ص ۳۸۸.
  34. إن الله عز و جل خلق محمدا (ص) واثنی عشر من أهل بیته من نور عظمته فأقامهم أشباحاً فی ضیاء نوره یعبدونه ویسبحونه ویقدسونه وهم الأئمة من بعد محمد (ص) (ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص 424-425)
  35. ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۲، ص ۱۳۹.
  36. محمد بن حسن طوسی، الغیبة، تحقیق عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، ص۱4۷-۱4۸؛ همو، الامالی، ص ۱۸۳ و 4۷۹.
  37. همو، التبیان، ج ۵، ص۲۸.
  38. در آثاری همچون الذریعة الى تصانیف الشیعة و نیز اعیان الشیعة و... سخنی از انتساب این کتاب به حمصی نیست، اما برخی با جمع قراینی، معتقدند که به احتمال نزدیک به یقین این کتاب منسوب به اوست (ر. ک: محمد رضا انصاری قمی، مقدمه کتاب المعتمد من مذاهب الشیعة الإمامیة، ص۱۰-۱۳).
  39. سدید الدین حمصی، المعتمد من مذهب الشیعة الإمامیة، ص ۳۱.
  40. حسن بن یوسف حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۱۲-۲۱۳.
  41. همو، منهاج الكرامة، ص۸۹-۹۰.
  42. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۳۲۰ الی ۳۲۹.