عمر بن علی بن ابی‌طالب در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

عمر بن علی بن ابی‌طالب آخرین فرزندِ امام علی(ع) است که هم زمان با رقیّه و در زمان خلافت عمر بن خطاب به دنیا آمد. مادرشان (صهباء) دختر ربیعه یا «عباده تغلبی» است که در جنگ یمامه و به نقلی پس از پیروزی خالد بن ولید بر مرتدّان ناحیه (عین التمر) در عراق به اسارت درآمد سپس علی بن ابی طالب(ع) او را خرید. نوشته‌اند که عمر بن خطّاب نام او را انتخاب کرد.

او اسماء (دختر عموی خود؛ یعنی عقیل بن ابی طالب) را به همسری گرفت و چهار فرزند به نام‌های: محمد، اسماعیل، ام حبیب و ام موسی به دنیا آورد. سلسله سادات عمریّه علویّه، از طریق محمد بن عمر انتساب دارند[۱].

ظاهراً او را در مقابل (عمر بن علی بن حسین) که به (اصغر) ملقّب است، (اکبر) لقب دادند.

همچنین وی را که تنها از طرف پدرش (امیرمؤمنان)(ع) فضیلت انتساب به اهل بیت(ع) دارد، (اطرف) لقب داده‌اند در حالی که عمر بن علی بن حسین را به اعتبار انتساب‌اش به امیرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا (اشرف) نامیده‌اند[۲].

او را به فصاحت در گفتار و پاک دامنی و بخشش وصف کرده‌اند، وی در تصدّی صدقات پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) با علی بن الحسین منازعه کرد و به رغم استمداد از خلیفه وقت (عبدالملک بن مروان) موفّق نشد، همین طور در منازعه‌اش با حسن بن حسن بن علی نیز توفیق نیافت و این بار، ولید بن عبد الملک[۳] او را مأیوس کرد و گفت: در امور فرزندان فاطمه(س) به جز آنان را دخالت نمی‌دهم.

هر چند، ابن شهرآشوب نام او را در شمار شهیدان کربلا آورده است،[۴] اما در جای دیگر، منازعه او با امام زین العابدین(ع) را در نزد عبدالملک بن مروان، ذکر می‌‌کند [۵]. ابوالفرج نیز تصریح می‌‌کند که او پس از شهادت شماری از بنی هاشم و عباس بن علی(ع) در عاشورا، در باره ارث آنان با عبیداللّه بن عبّاس نیز منازعه کرد[۶].

همچنین ابن عِنَبه می‌‌نویسد: او دعوت برادرش امام حسین بن علی را نپذیرفت و از کشته شدن نجات یافت[۷]. دیگر تاریخ نگاران نیز نامی از عمر بن علی(ع) در میان سپاهیان امام حسین(ع) نیاورده‌اند.

احتمال این که امام علی(ع) دو فرزند به نام‌های «عمر اکبر» و «عمر اصغر »داشته باشد، با هیچ سند تاریخی سازگار نیست و ارباب تراجم و نسب، برای آن حضرت، فرزند دیگری به نام عمر قایل نیستند[۸].

خلیفة بن خیاط و ابن حبّان به قتل او در سال ۶۷ ﻫ.ق اشاره کرده‌اند،[۹] لیکن بیش‌تر مورخان - چنان که گذشت - بر بقای او تا زمان عبدالملک بن مروان (خلافت از ۶۶ تا ۸۶ﻫ.ق) وبه نقلی تا زمان فرزندش ولید (خلافت از۸۶تا۹۶ﻫ.ق) تصریح دارند.

او که از راویان طبقه سوم است از پدرش امام علی(ع) روایت می‌‌کند و سه فرزندش محمد، عبیدالله، علی، و ابوزرعه عمرو بن جابر حضرمی از او روایت کرده‌اند.

از رجالیون سنی، عجلی و ابن حبان نام وی را در میان راویان موثّق آورده‌اند، اما رجالیون شیعی که پیش‌تر می‌‌زیسته‌اند متعرض نام او نشده‌اند، تنها ابن داوود در رجال‌اش، به نقل از رجال شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام علی(ع) و در قسم اول کتاب‌اش (راویان قابل اعتماد) آورده است، لیکن نه در نسخه موجود در رجال شیخ و نه در منابع رجالی متأخر - به جز رجال ابن داوود - نامی از او نیست و حالش مبهم است.

در میان رجالیون متأخّر شیعی، مامقانی در باره او توقف کرده است، لیکن شوشتری و آیة الله خوئی، تلویحاً وی را نکوهش کرده‌اند.

به هر حال، روایات او در منابع روایی معتبر عامّه، از جمله: سنن ابوداوود، ابن ماجه، نسائی و ترمذی، و در کتب روایی شیعه، مانند: علل الشرایع، امالی شیخ طوسی و برخی منابع دیگرآمده است[۱۰].

شیخ طسی در امالی به سند خود از عمر بن علی، از امام علی(ع) نقل می‌‌کند که رسول خدا(ص) به من فرمود: ای علی! خدا دین‌اش را به ما ختم می‌‌کند، همان گونه که با ما آغاز کرد. و به سبب ما دل‌ها را پس از دشمنی و کینه‌توزی، به هم پیوند می‌‌دهد[۱۱].

نیز ابن عساکر از طریق او نقل می‌‌کند که چون آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۱۲] نازل شد، پیامبر(ص) از منزل خارج شد و به مسجد درآمد دید مردم در حال نمازاند. سائلی را دید و از او پرسید: آیا کسی به تو چیزی داد گفت: نه، جز این رکوع کننده که انگشترش را به من داد. و اشاره به علی(ع)کرد[۱۳].

او یکی از راویان حدیث غدیر نیز هست[۱۴].

از آن چه گذشت معلوم شد که وی نه در واقعه طف در سال ۶۱ ﻫ.ق حضور داشته و نه با مصعب بن زبیر در سال ۶۷ یا ۷۲ ﻫ.ق به قتل رسیده است، بلکه در زمان خلافت ولید بن عبدالملک در ۷۵ و به نقلی ۷۷ سالگی در (ینبع) (منطقه ای در حد فاصل میان مدینه و مکه که قنات‌های فراوان داشته است) بدرود حیات گفته است: ذهبی نام او را در میان در گذشتگان سال ۹۰ آورده است[۱۵].[۱۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ولید بن عبدالملک در ماه شوال سال ۸۶ ﻫ.ق و پس از مرگ پدرش به خلافت رسید و به سال ۹۶ ﻫ.ق وفات یافت.
  2. مناقب آل ابی طالب ۴/ ۱۲۲.
  3. لباب الانساب ۱/ ۳۵۹ و تهذیب الانساب ۲۹۱.
  4. لباب الانساب ۱/ ۲۲۷ - ۲۲۸؛ ۲/ ۵۵۶ (پاورقی) و نک: تهذیب التهذیب ۷/ ۴۸۵.
  5. مناقب آل ابی طالب ۴/ ۱۸۶.
  6. مقاتل الطالبیّین ۵۵.
  7. عمدة الطالب ۴۰۱.
  8. جمهرة انساب العرب ۳۷؛ المعارف ۲۱۰ و ۲۱۷؛ بحار الانوار ۴۲/ ۷۴ و تهذیب الانساب ۳۲.
  9. برخی نیز او را در شمار کشته شدگان همراه مصعب بن زبیر در سال ۷۲ ﻫ.ق دانسته‌اند، اما ذهبی این سخن را نادرست می‌‌داند. (تاریخ الاسلام ۶/ ۱۶۴ و سیر اعلام النبلاء ۴/ ۱۳۴).
  10. نک: تهذیب الکمال ۲۱/ ۴۶۸؛ علل الشرایع ۵۷۳؛ کتاب الامالی مفید ۲۵۱ امالی طوسی ۱/ ۲۰و بحار الانوار ۴۲/ ۷۴؛ ۴۵/ ۳۷ و ۳۹، ۶۲ و ۶۳.
  11. امالی طوسی ۱/ ۲۰.
  12. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  13. مختصر تاریخ دمشق ۱۹/ ۱۳۹.
  14. الغدیر ۱/ ۱۹.
  15. نک: تهذیب الکمال ۲۱/ ۴۷۰؛ مناقب آل ابی طالب ۴/ ۱۸۶؛ تاریخ الاسلام ۶/ ۱۶۳و سیر اعلام النبلاء ۴/ ۱۳۴.
  16. عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ج۲، ص 92.