امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت دوازدهم میفرمایند: "بارخدایا مرا چنان قرار ده که هنگام اضطرار به کمک و یاری تو بر دشمن حمله آورم، و هنگام نیازمندی از تو بخواهم، و هنگام درویشی (یا ذلت و خواری) به درگاه تو زاری کنم، و مرا چون بیچاره شوم به یاری خواستن از غیر خود و چون فقیر گردم به فروتنی برای درخواست از غیر خویش و چون بترسم به زاری کردن پیش غیر خود آزمایش (یا گمراه) مفرما که به آن سبب، سزاوار خواری و بازداشتن (از رحمت) و روی گردانیدن (کیفر) تو شوم، ای بخشندهترین بخشندگان"[۳]؛
این عبارت دلالت بر این دارد که نیرویی درونی انسان را هنگام گرفتاری و نیازمندی به سوی خدا میکشاند[۴]
انسان کمالجو، به دنبال نوعی افزایش کمی یا کیفی و شکوفایی است و همیشه میکوشد کاملترین مرتبه از هر کمالی را به دست آورد تا بهره وجودیاش بیشتر شود[۵].
امام سجاد (ع) در دعای نوزدهم و در عبارت پنجم میفرمایند: "بارخدایا ما را آب ده، آبی که از آن تلها روان سازی و چاهها را پر گردانی، و جویها را جاری نمایی، درختان را برویانی و نرخها را در همه شهرها ارزان کنی، و چهارپایان و آفریدگان را به نشاط و شادمانی آوری، و روزیهای پاکیزه را برای ما به کمال برسانی، و کشت را برویانی، و پستان چهار پایان را پر شیر سازی، و توانایی بر توانایی ما بیافزایی"[۶][۷]
امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت بیستونهم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا در اوقات فراموشی (پیروی از نفس) به یاد خود آگاه سازی و در روزگار مهلت (زندگانی دنیا) به طاعت و بندگیات بگمار، و راهی هموار به سوی محبت و دوستیات (پیروی از اوامر و نواهیات) برای من آشکار نما، و به وسیله آن راه (یا آن محبت) نیکیدنیا و آخرت را برایم کامل گردان"[۸]؛
امام سجاد (ع) در دعای چهل و سوم و در عبارت هفتم آن میفرمایند: "و سپاسگزاری از نعمت و بخشش خود را در آن، در دل ما انداز، و پوششهای عافیت (آنچه که مانع از زبان و بدی است) را به ما بپوشان، و به وسیله کامل کردن طاعت و فرمانبریات در آن، نعمت (خود) را بر ما کامل ساز (بیش از پیش گردان)، زیرا تو بسیار نعمتدهنده و ستوده شدهای و خدادرود فرستد بر محمد و آل او که (از هر گناهی) پاکیزه و (از اوصاف ناپسندیده) پاک هستند"[۹][۱۰]
امام سجاد (ع) در دعا برای فرزندان و هنگامی که روزی بر آن حضرت تنگ میشد به این ویژگی انسان اشاره دارد: "بارخدایا به ماندن فرزندانم به من نعمت عطا فرما، و به شایسته گردانیدن ایشان برای (اطاعت و پیروی از) من، و به بهره بردن من از ایشان. بارخدایا عمرشان را برای من دراز گردان، و مدت زندگانیشان را بسیار نما، و کوچکشان را برای من پرورش ده، و ناتوانشان را نیرومند ساز، و تنها و کیشها و خوهاشان را برای من سالم بدار، و در جانها و اندامشان ودر هرچه از کار ایشان به آن میکوشم تندرستی ده (از دردها و پیشامدهای ناروا نگاهداریشان فرما) و روزیهایشان را برای من و به دست من فراوان گردان"[۱۳][۱۴]
انسان از همان اوان کودکی، ترس و امید را تجربه میکند و این دو ویژگی با فطرت او عجین شده است و به تعبیری همراه کودک، زاده میشوند.
امام سجاد (ع)، در دعای پنجاه و دوم و در بند یازدهم میفرمایند: "پس از اینرو به سوی تو میگریزم، و از تو میترسم، و از تو فریادرسی میطلبم، و به تو امیدوارم، و تو را میخوانم، و به سوی تو پناه میبرم، و به تو اطمینان دارم و از تو درخواست یاری مینمایم، و به وحدانیت و یگانگی تو ایمان میآورم، و بر تو و بر جود و بخشش تو توکل و اعتماد مینمایم"[۱۵]؛
در دعای شانزدهم عبارت نوزدهم میفرمایند: "ای خدای من، روان شدن اشکم را از ترست، نگرانی دلم را از بیم عظمتت، و لرزیدن اندامم را از شکوه و بزرگیت میبینی"[۱۶]؛
در دعای چهل و هفتم عبارت یکصد و بیست و ششم میفرمایند: "و تجارت و بازرگانیم را (برای به دست آوردن ثواب) سودمند؛ و بازگشتنم را (در قیامت) بیزیان (بیعذاب) گردان؛ و مرا از مقامت (جای حساب و بازپرسی) بترسان (آسوده و ایمن مگذار)؛ و برای دیدارت (پاداشت) مشتاق و دل کنده ساز؛ و به توبهخالص و پاکیزهای (از روی دل) که گناهان کوچک و بزرگ را با آن باقی نگذاری؛ و گناهان آشکار و نهان را با آن وا مگذاری، توفیقم ده"[۱۷]؛
امام سجاد (ع) در دعای پنجاه و یکم عبارت یازدهم میفرمایند: "ای خدای من (پیش از این) به سبب (بدی) نیت و قصدم مرا (میان مردم) رسوا نکردی؛ و به وسیله گناهانم هلاک و تباه ننمودی، تو را میخوانم پس (درخواست) مرا اجابت کرده میپذیری، و اگرچه هنگامی که تو مرا میخوانی (امر میفرمایی) من (در فرمانبری) کندم؛ و هر حاجت و خواستهای که میخواهم از تو درخواست مینمایم؛ و هر کجا که راز خود را (که دوست ندارم دیگری بر آن آگاه شود) پیش تو میگذارم (آشکار میسازم)، از این رو جز تو را نمیخوانم، و به جز تو امید ندارم"[۲۰]؛
امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم عبارت شصت و هشتم میفرمایند: "سپس او را فرمان دادی پس فرماننبرد؛ و منع نمودی پس باز نایستاد؛ و از معصیت و نافرمانینهی فرمودی، پس خلاف فرمانت نموده و تهیت را مرتکب گشته، نه از روی دشمنی با تو و نه از روی گردنکشی بر تو، بلکه هوا و خواهش او را به آنچه جدا ساخته (نهی کردهای)؛ و به آنچه ترساندهای خواند؛ و دشمن تو و دشمن او (شیطان) او را بر آن یاری کرد، پس با شناسایی به ترسانیدن تو و امیدواری به عفو تو و اعتماد به گذشت تو بر نافرمانیات اقدام نمود در حالی که با آن نعمتهایی که به او بخشیدهای سزاوارتر بندگان تو بود که به نافرمانیات اقدام ننماید"[۲۳]؛
امام سجاد (ع) در دعای چهل و هشتم عبارت ششم میفرمایند: "بار خدایا پس بر محمد و آل محمددرود فرست؛ و امروز آن امید مرا نومید مگردان، ای کسی که (درخواست) درخواست کنندهای او را به رنج نمیاندازد؛ و عطا و بخششی (توانگری) او را کم نمیگرداند، زیرا من از روی اعتماد داشتنم به کردار شایستهای که آن را پیش فرستاده (به جا آورده) و به شفاعت و میانجیگری مخلوق و آفریدهای که به او امید داشته باشم جز شفاعتمحمد و اهلبیت و خویشان او (حضرت زهرا و ائمه معصومین (ع)) که بر او و ایشان درود تو باد، به سوی تو نیامدهام"[۲۴][۲۵]
از دیدگاه اهلالبیت (ع) انسان در کارهای ارادی خود، نه مجبور است و نه کاملاً مختار.
امام سجاد (ع) در دعای بیستم عبارت سوم میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، و از کاری که کوشیدن به آن مرا (از عبادت و بندگیت) بازمیدارد بینیازم کن (تا توجه من به جز تو نباشد) و وادار مرا به آنچه (انجام اوامر و ترک نواهی) که فردا (روز رستاخیز) از آن سؤال و بازپرسی مینمایی و روزهای مرا در آنچه (عبادت و پرستش) که برای آنم آفریدهای صرف نما و مرا (از دیگران) بینیاز فرما و روزیات را بر من گشایش ده، و به نگاه کردن (چشم به راه بودن) گرفتارم مفرما، و عزیز و گرامیام بدار، به کبر و سربلندی (افراط در عزت) دچارم مکن؛ و مرا برای (بندگی) خود رام ساز؛ و عبادتم را به عجب و خودپسندی (از درجه قبول) تباه مگردان؛ و خیر و نیکی برای مردم را به دست من روان ساز (توانگرم گردان تا به ایشان احسان نمایم) و آن را به منت نهادنباطل مفرما؛ و خوهای پسندیده را به من ببخش (استعداد قبول آن را به من عطا فرما) و (چنانکه آنها را دارا شدم) مرا از به خود نازیدن نگاهدار"[۲۸][۲۹]
امام سجاد (ع) در دعاهای بیستم، بیست و یکم، بیست و هشتم و پنجاهم و دعاهای بسیار دیگر بیاناتی دارد که به خداخواهی و خداجوییانسان اشاره میکند[۳۰][۳۱]
امام سجاد (ع) در دعای سی و چهارم عبارت چهارم میفرمایند: "و وقت در سعی و کوشش برای توبه را نزدیک گردان؛ و ما را از جانب خود به غفلت و نادانی گرفتار مکن (به خود وامگذار) چون ما به سوی تو خواهان (امیدوار به عفو و گذشت تو) و از گناهانتوبه کنندهایم"[۳۲][۳۳]
البته این مبنا را میتوان با مبنای قبلی، یعنی خداجویی یکجا مورد بررسی قرار داد.
این عنوان مستقیماً در صحیفه ذکر نشده است، اما با توجه به برخی از دعاها میتوان جلوههایی از این ویژگی را مشاهده کرد.
امام سجاد (ع) در دعای هفتم عبارت اول میفرمایند: "ای آنکه گرهها ناگواراییها به وسیله او باز میگردد؛ و ای آنکه تندیسختیها به او شکسته میشود؛ و ای آنکه رهایی یافتن از گرفتاریها و رفتن به سوی آسایش فراخی، از او درخواست میگردد"[۳۶]؛
امام سجاد (ع) در این عبارت میخواهد گرهها باز، تندی و سختی شکسته و به سوی آسایشرود و این ناشی از حب ذات است.
دعاهای امام سجاد (ع) برای خود و نزدیکان (دعای هفتم)، درخواست حاجتها (دعای سیزدهم)، شفا هنگام بیماری (دعای پانزدهم)، رفع بلاها و سختیها (دعای هجدهم)، تندرستی (دعای بیست و سوم)، رفع تنگی رزق (دعای بیست و نهم)، یاریطلبیدن برای ادای قرض (دعای سیام)، رفع غم و اندوه (دعای پنجاه و چهارم) و بسیاری از دعاهای دیگر که در آن درخواست سعادت، کمال، قدرت، نعمت و... از خداوند دارد، همگی حاکی از روح خود دوستیانسان است[۳۷][۳۸]
امام سجاد (ع) در دعای بیستم عبارت بیست و چهارم میفرمایند: "بارخدایا برمحمد و آل او درود فرست؛ و مرا از کسب و روزی به دست آوردن با رنج بینیاز کن؛ و بیحساب (فراوان یا بیرنج یا بیحساب و بازپرسی در آخرت) روزی ده، تا از عبادت و بندگی تو برای به دست آوردن روزی بازنمانم، و زیر بار سنگینی زیانها و بدی عواقب کسب (غیر مشروع) نروم"[۳۹]؛
امام سجاد (ع) در این فراز درخواست روزی بدون زحمت از خداوند نمینماید، بلکه منظور این است که خداوند بصیرتی به ایشان دهد تا در مسیری قرار گیرد که چنانچه زحمتی میکشد روزی هم نصیبش گردد.