نفس در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

"نفس" معانی متعدد دارد: روح، روان، جان، ذات و خویشتن[۱]. بنا به آنچه راغب گفته نفس در قرآن به معنای روح[۲] به کار رفته است: وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ[۳][۴]. در مورد نَفس آدمی (خویشتن انسان) از زوایای گوناگون می‌توان سخن گفت:

نفس از زاویه تکوین (وجودشناسی): انسان در حقیقت خویش موجودی فقیر است. که هر چه از وجود و کمالات وجودی در اختیار وی است با تملیک الهی بدو عطا شده و الّا او در ذات خویش جز فقر چیزی ندارد. امام سجاد (ع) به خدا عرض می‌کند: «... لَا أَمْلِكُ‏ لِنَفْسِي‏ نَفْعاً وَ لَا ضَرّاً إِلَّا بِكَ‏»؛ «ای خداوند، شب را به روز می‌آورم و روز را به شب می‌رسانم، در حالی که بنده ذلیل تو هستم. مالک سود و زیان خود نیستم مگر به نیروی تو. بر این گواهی می‌دهم و به ناتوانی و بیچارگی خود معترفم»[۵]. این دیدگاه برخاسته از قرآن کریم است که می‌فرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ[۶]. بر همین اساس نفس آدمی ذاتاً جَزوع (بی‌تاب و ناشکیبا) است: «بارخدایا، تو را سوگند می‌دهم به نام‌های نهانی‌ات.... که بر این جان بی‌تاب و این مشت استخوان ناتوان رحمت آوری: کسی که طاقت تاب آفتابت را ندارد پس چسان طاقت تاب دوزخت را داشته باشد»[۷]. این سخنان امام یادآور آیات شریفه سوره معارج است: «به‌راستی که انسان سخت آزمند (و بی‌تاب) خلق شده است. چون صدمه‌ای به او رسد عجز و لابه کند و چون خیری به او رسد بخل ورزد. غیر از نمازگزاران که.»..[۸].

از زاویه ارزش‌های نفسانی (اخلاق): نفس آدمی چنان‌چه به حال خود رها شود میل به سوی بدی دارد. قرآن می‌فرماید: نفس قطعاً به بدی امر می‌کند، مگر کسی را که خدا بر او رحم کند. امام سجاد (ع) نیز به این خصلت توجه داشته و از مکر و فریب نفس هشدار می‌دهد و به خدا پناه می‌برد: «بارخدایا، مرا به تو حاجتی است که کوشش من از دست‌یافتن به آن قاصر آمده بود و راه‌های چاره به سوی من بسته شده بود. نفس من مرا واداشت که برآوردن آن نیاز را از کسی خواهم که او خود به روا شدن حاجت نیازمند توست... سپس به هشدار تو از خواب غفلت بیدار شدم»[۹]. امام در این مناجات از واژه «تسویل» که واژه‌ای قرآنی است[۱۰] بهره برده است. دانشمندان علم اخلاق، نفس را در این مرحله نفس اماره (امرکننده به بدی) و مُسوَّله (فریبنده و اغواگر) می‌نامند. بنابراین نفس آدمی در معرض هلاک است مگر آنکه عنایتی از جانب خدا وی را نگهداری کند[۱۱]. اما در سایه الطاف الهی و مجاهدت بنده، نفس آدمی از این مراحل پریشانی و اضطراب و لغزش عبور کرده و سرانجام به مرحله نفس مطمئنه (آرام) و نفس راضیه (خشنود) می‌رسد. در سخنان امام (ع) اشاراتی به این مراحل وجود دارد: «بارخدایا آسودگی بر محمد و خاندانش درود بفرست و... حقیقت را روزی من ساز تا در حالت و خشنودی و خشم و زیان و سود، روحانیت خشنودی و آرامش جان خود را در انجام وظایفم نسبت به تو نیک احساس کنم»[۱۲]. این سخنان امام آیات پایانی سوره فجر را تداعی می‌کند: "ای نفس مطمئنه، خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت باز گرد و در میان بندگان من درآی، و در بهشت من داخل شو"[۱۳].[۱۴].[۱۵]

منابع

پانویس

  1. فرهنگ معاصر عربی به فارسی.
  2. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَن قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلائِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ «ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغی بندد کیست یا گوید به من وحی شده است در حالی که هیچ‌چیز به او وحی نشده است و (یا) آن کس که گوید: به زودی مانند آنچه خداوند فرو فرستاده است، فرو خواهم فرستاد؛ و کاش هنگامی را می‌دیدی که ستمگران در سختی‌های مرگند و فرشتگان دست گشوده‌اند که: جان‌هایتان را بسپارید! امروز به سبب آنچه ناحق درباره خداوند می‌گفتید و از آیات او سر برمی‌تافتید با عذاب خوارساز کیفر داده می‌شوید» سوره انعام، آیه ۹۳.
  3. «و بدانید که خداوند آنچه را در درون شما می‌گذرد می‌داند پس از او بترسید» سوره بقره، آیه ۲۳۵.
  4. المفردات فی غریب القرآن.
  5. نیایش بیست‌و‌یکم.
  6. «ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.
  7. نیایش پنجاهم.
  8. إِنَّ الإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلاَّ الْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ * وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ * لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ * وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ * وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ «بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران * آنان که در نمازهایشان پیگیری دارند * و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است * برای پرسنده (ی مستمند) و بی‌بهره * و آنان که روز پاداش و کیفر را راست می‌شمارند * و آنان که از عذاب پروردگارشان در هراسند» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۷.
  9. نیایش سیزدهم.
  10. وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ «و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸؛ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «(یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۸۳.
  11. نیایش بیستم.
  12. نیایش بیست‌و‌دوم.
  13. يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي «ای روان آرمیده! * به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! * آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! * و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.
  14. صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ فرهنگ معاصر عربی به فارسی، آذرتاش آذرنوش، نشر نی، ۱۳۷۹، چاپ اول؛ قرآن مجید، ترجمه محمدمهدی فولادوند؛ المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴، چاپ دوم.
  15. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «نفس»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۳۱.