هویتبخشی در معارف مهدویت
مقدمه
هویّتبخشی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار، در بُعد ارتقای بهداشت روانی به این معناست که ایمان به امامت ائمه اهلبیت (ع) و باور و التزام به مکتب نجاتبخش آنان و انتظار ظهور امام مهدی (ع) به عنوان مُنجی جهان بشری، هویت دینی را در جامعه مسلمین تقویت نموده و فلسفه و هدف و فرجام حیات توحیدی را برای انسان در مسیر خیر و سعادت ابدی و عدالت فراگیرِ جهانی تفسیر میکند و با این نگرش، به پرسشهای بنیادین زندگی پاسخ روشن و منطقی میدهد و به زندگی جهت بخشیده و به جهان معنا میدهد و با ایجاد پذیرش و مقبولیت اجتماعی، رسیدن به وحدت اجتماعی را در سایه وحدت اعتقادی برای کل جوامع مسلمین امکانپذیر مینماید و در نهایت، هویت دینی زمینهساز هویّت تمدنی برای مسلمین و رویکرد مثبت و باور و امید به آینده و عبور موفقیت آمیز از وضعیت موجود و رسیدن به جایگاه مطلوب با فراگیری اسلام در کل جهان، در سایه انتظار و ظهور مُنجی جهان بشری میشود و کل این فرایند بر ارتقای بهداشت روانی فرد و جامعه منتظِر نقش و تأثیر بسیار مثبت دارد.
برای تبیین این بحث، لازم است مفهوم هویّت و نقش دین ساخت و تحکیم هویّت و سپس آثار و پیامدهای هویت دینی بر بهداشت روان به روشنی تحلیل و بررسی شود.
رویکرد مثبت به آینده
احراز هویّت دینی برای انسان مسلمان، به منزله تقویت روحیه امیدواری و مثبت نگری نسبت به آیندهای بهتر است؛ زیرا، از جلوههای دین مبین اسلام، انتظار حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) است، انسانی که منتظر است در حقیقت به فردایی امیدوار میباشد که به مراتب بهتر از امروز است. امام خمینی(ره) در معرفی یکی از ترفندهای جهان استکبار میفرمایند: از توطئههای مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهههای معاصر، به ویژه پس از پیروزی انقلاب، آشکارا به چشم میخورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها، به خصوص ملت فداکار ایران، از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است، نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند.[۱]
نگرش مثبت به آینده، به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار، در بُعد ارتقای بهداشت روانی به این معناست که مکتب انتظار، مجموعه معارف و محتوای اصیل توحیدی را در متن خود دارد که انسان و جامعه منتظِر، با فهم آن، فلسفه خلقت انسان و فلسفه تاریخ را به درستی درک میکند و به آینده جهان و انسان، بینش مثبت پیدا میکند و به تحوّلات سازنده که نوید داده شده است امیدوار میشود: در مکتب اسلام و نگرش شیعه، این آرمان الهی از بستر امامت و با ظهور حضرت مهدی (ع) تحقق مییابد و خداوند تحقق این امر بزرگ را در قرآن به مؤمنان و بندگان ستم کشیده و دربند خویش وعده داده است: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۲]
به گفته شهید مطهری(ره): ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعدهای است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان داده است که زمین از آنِ آنان است و پایان آن تنها به صالحان تعلق دارد: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۳]
به گفته ایشان، از این آیات استفاده میشود که ظهور مهدی موعود آخرین حلقه از حلقههای مبارزه اهل حق و اهل باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. این آیات نشان میدهد که مهدی موعود (ع) مظهر نویدی است که خداوند به اهل ایمان و عمل صالح داده است، و ظهور او مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است[۴]: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا﴾[۵]
انتظار و هویتبخشی به منتظر
در فرهنگ و مکتب اهل بیت، امام، هویتبخش است و فرد را از جامعه و عصر جاهلی جدا میسازد. از این رو، اهمیت آموزههای مهدویت در یک جامعه ایمانی، هویتبخشی آن در زندگی مؤمنان است. بیشک کانون مقاومت هویت اسلامی در برابر چالشهای دنیای امروز، باور به مهدویت به شمار میرود و تمسک به نام و یاد مهدی (ع) به ما کمک میکند تا به آسانی و راحتی، چالشها را پشت سر بگذاریم[۶].
اعتقاد به مهدویت، تأثیر بسزایی در هویتبخشی به فرد و جامعه دارد[۷].
- هویتبخشی به جامعه: این نوع هویتبخشی بدان جهت است که فرهنگ مهدوی مرزهای میان انسانها را مبتنی بر مرزهای عقیدتی دانسته و مرزهای جغرافیایی را تنها به دلیل واقعیتهای موجود به رسمیت میشناسد. قلمروزدایی با از بین بردن این مرزها، مسیر پیشروی فرهنگ مهدوی را هموار کرده و راه را برای ترسیم هویت مذهبی میگشاید[۸].
- هویتبخشی به فرد منتظر: این نوع هویتبخشی از این جهت است که فرد و جامعهای که در انتظار به سر میبرد، به آیندهای درخشان که متفاوت از وضع موجود است باور دارد. فرد منتظر، الگویی از وضع مطلوب[۹] دارد و همواره موقعیت و منزلت خود را با آن میسنجد که نتیجۀ آن، تلاش برای ایجاد جامعهای الهی و انسانی است تا آمادگی لازم انسانها برای قرب الهی نیز فراهم آید و در نهایت، حیاتی با معنویت و به دور از پوچی و بیهویتی حاصل آید. بنابراین، انتظار با گرایش به معنویت و قرب الهی ترسیم میشود. از اینرو، انتظار، مهمترین عامل معنابخشی به زندگی و رهایی از پوچی و نیستانگاری است. بدین ترتیب، هویتِ یک شیعه با امام زمان خویش تعریف میشود و بدون مهدی (ع) گمشدهای بیش نیست[۱۰].
این آموزه نقش تعیینکنندهای در هویتبخشی به چیستی تحولات اجتماعی خواهد داشت. جامعه اسلامی در احادیث نبوی، امت برنامهمحور و تلاشگر نامیده شده است: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ»[۱۱]؛ «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ»[۱۲]. بدینسان پیامبر (ص)راز و رمز هویت امت خویش را با انتظار و چشماندازنگری آورده است، همچنین نسبت افضل اعمال را با این چشمانداز ـ که همان برنامهمحوری است ـ یادآور شده است[۱۳].
نتیجه گیری
از جهت روانشناختی و جامعه شناختی، مکتب انتظار، برای فرد و جامعه اسلامی و انسانی هویّتبخش و موجب ارتقای بهداشت روانی است.
زیرا، در پرتو معارف توحیدی مکتب انتظار، انسانها از هر جنس و نژادی که باشند دارای "هویت واحد" هستند و در پیشگاه خداوند مانند دندانههای شانه با هم برابرند[۱۴] و همه را خداوند واحد[۱۵] از یک پدر و مادر آفریده است،[۱۶] ب. اءاً، همان طور که آفریدگار واحد دارند، ریشه در حقیقت واحد دارند و[۱۷] "هویت مشترک" و حقیقت واحد نیز دارند.[۱۸] لذا، باید حکومت و حاکمیت واحد و بدون ظلم و تبعیض نیز داشته باشند که خداوند، انبیاء و اولیاء خود را در قالب ادیان آسمانی، و پیامبر اسلام و اهلبیت (ع) آن حضرت را به عنوان انسانهای دلسوز و معصوم، در قالب دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین آسمانی برای حاکمیت انسانها برگزیده است.
در شعاع این نگرش توحیدی مکتب انتظار، آرمان جهانی و هدف زندگی برای انسان به روشنی قابل فهم و تفسیر میشود و فلسفه تاریخ و نقش سترگ انسان در رقم زدن سرنوشت نهایی بشر و مبارزه با ظلم فراگیر جهانی و کوشش برای برپایی امنیت و عدالت جهان شمول و ایجاد جامعه بدون تضاد و تبعیض طبقاتی، در سایه شناخت حجت الهی و ایمان به او و التزام به یاری و اطاعت از آن حضرت، به خوبی قابل درک میگردد. کل این فرایند هویتبخش است و بر ارتقای بهداشت روانی فرد و جامعه منتظِر نقش و تأثیر بسیار مثبت دارد. زیرا، به مسلمانان، در برابر فشار "حد اکثری" جبهه کفر و الحاد و نفاق، ثبات هویّت و توان استقامت میبخشد و برای تغییر محاسبات جهانی و اقدام برای فروپاشی نظامهای سلطه و ستم پرور و ایجاد جامعه جهانی بدون مرز و عدالت فراگیر، به مستضعفان و جامعه مؤمنین امید و نیروی اراده میدهد، تا جهت زمینهسازی ظهور امام مهدی (ع) و تغییر وضعیت اسفبار کنونی و غلبه نهایی حق بر باطل و عدالت بر ستم، ایمان و امید داشته و تا پیروزی نهایی مقاومت پیشه کنند.
منابع
پانویس
- ↑ حدیث ماندگار، شرح وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره)، ص ۲۶۸.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ج۲۴، ص۴۳۸.
- ↑ «خدا به کسانی از شما بندگان که (به خدا و حجّت عصر (ع)) ایمان آرند و نیکوکار گردند وعده فرمود که (در ظهور امام زمان) در زمین خلافتشان دهد چنانکه امم صالح پیمبران سلف را جانشین پیشینیان آنها نمود، و دین پسندیده آنان را (که اسلام واقعی است بر همه ادیان) تمکین و تسلط عطا کند و به همه آنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی، بی هیچ شائبه، شرک و ریا پرستش کنند، و بعد از آن هر که کافر شود پس آنان به حقیقت همان فاسقان تبهکارند» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ ر. ک: موحدی، محسن، آثار روانشناختی آموزههای مهدویت، ص ۶.
- ↑ ر. ک: سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳-۱۱۴.
- ↑ ر. ک: سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳-۱۱۴.
- ↑ حضور آن حقیقت متعالی در زندگی و توجه به او و رهایی از نیستانگاری، وضعیت مطلوب منتظر حقیقی است.
- ↑ ر. ک: سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳-۱۱۴.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۶۴۴.
- ↑ ابن شعبه حرّانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۳۷.
- ↑ ر. ک: عرفان، امیر محسن و واسعی، سید علی رضا، باورداشت آموزههای مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی.
- ↑ امام صادق (ع): «النَّاسُ کَأَسْنَانِ الْمُشْطِ سَوَاءٌ، وَ قَالَ: النَّاسُ سَوَاءٌ کَأَسْنَانِ الْمَشْطِ وَ الْمَرْءُ کَثِیرٌ بِأَخِیهِ وَ لَا خَیْرَ فِی صُحْبَةِ مَنْ لَمْ یَرَ لَکَ مِثْلَ الَّذِی یَرَی لِنَفْسِه»،(علامه مجلسی، بحار الأنوار، بیروت - لبنان، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۷۵ ص۲۵۱)
- ↑ ﴿هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا﴾ «اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یق» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.
- ↑ پیامبر اکرم (ص): «إنَّ النّاسَ مِن آدَم و آدَم مِن تُرابٍ» (بحار الانوار، ج ۷۷، حدیث۳، باب ۳، ص ۵۴).
- ↑ الامام صادق (ع): «فی جواب مَنْ سَأَلَهُ عن مُساواةٍ النّاس: نَعَم خَلَقَهُم اِلهُ واحد وَ هُم عَبیدُه»، و نیز الامام الرضا (ع): «عن عبدالله بن الصَّلت،...اِنّ الرّبَ ـ تبارک و تعالی ـ واحدٌ، و الأُمَّ واحِدَةٌ، وَ الْأَب واحِدٌ، و الجزاءَ بالأعمال». (محمد رضا حکیمی و دیگران، الحیاة، چ سوم، تهران، دائرة الطباعة و النشر، ۱۳۶۰ش، ۱۴۰۱ ق، ج۱، ص ۲۴۹).
- ↑ الامام صادق (ع): «فی جواب مَنْ سَأَلَهُ عن مُساواةٍ النّاس: نَعَم خَلَقَهُم اِلهُ واحد وَ هُم عَبیدُه، و نیز الامام الرضا: عن عبدالله بن الصَّلت،...اِنّ الرّبَ ـ تبارک و تعالی ـ واحدٌ، و الأُمَّ واحِدَةٌ، وَ الْأَب واحِدٌ، و الجزاءَ بالأعمال». (محمد رضا حکیمی و دیگران، الحیاة، چاپ سوم، تهران، دائرة الطباعة و النشر، ۱۳۶۰ش، ۱۴۰۱ ق، ج۱، ص ۲۴۹).