هویت‌بخشی در روان‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

بررسی و شناخت هویّت

برای بررسی و شناخت دقیق هویّت، ابتدا مفهوم لغوی آن را ازریابی نموده سپس معنای اصطلاحی آن را در علوم مرتبط به آن شناسایی می‌کنیم و آن‌گاه به بررسی و کارکرد هویت دینی می‌پردازیم:

هویّت در لغت

واژه "هویّت" (Identity) که مصدر جعلی است از ترکیب ضمیر " هُوَ" عربی، با "یت" مصدرساز ساخته شده است. "هُوَ" به معنای "او" در زبان فارسی است. منابع لغت فارسی، "هویّت" را آن‌چه موجب شناسایی شخص باشد معنا کرده‌اند[۱] و گفته‌اند: هویّت، یعنی حقیقت شیء یا شخص، که مشتمل بر صفات جوهری او باشد. پس هویّت در لغت به معنای شخصیت، ذات، هستی، و وجود است و از ترکیب "هو" ساخته می‌شود.[۲]

وقتی از "هویّت شخصی"سخن به میان می‌‌آید، مراد همان ویژگی‌های است که شخص را از دیگری متمایز می‌کند و به دیگران امکان اشاره با ضمیر "او"، برای تشخّص این فرد از دیگر افراد را می‌دهد؛ زیرا این شخص به گونه‌ای است که به علل و عواملی، از جمله رفتار یا صفات خاص، از دیگران متمایز شده و تشخص یافته است. در حقیقت علل و عواملی وجود دارد که به عنوان صفات تمیز دهنده، او را از دیگران متمایز ساخته و شخصیت مستقلی به او بخشیده است. این که شخص خودش را به صفاتی توصیف می‌کند و در وجودش دنبال اموری می‌‌گردد که وی را از دیگران متمایز و جدا می‌نماید و تشخّص می‌‌بخشد، تلاش برای هویّت‌سازی است. پس می‌توان گفت که تشخّص و وجود اختلاف با دیگران برای اثبات هویّت بسیار مهم است؛ زیرا شخص در هویّت جویی و هویّت سازی، در اندیشه استقلال از دیگران و تعیین حدود و مرزهایی است که او را از دیگران جدا می‌‌کند.

هویّت از نظر روان‌شناسان و جامعه شناسان

بحث از هویّت، یکی از مباحث مهم روان‌شناسی و جامعه‌شناسی است. از دیدگاه بیش‌تر دانشمندان روان‏شناسی و نظریه‌‏پردازان شخصیت، هویّت امری فردی و شخصی تلقّی شده و آنان بر این باورند که هویّت، به خصیصه‌‏های شخصیتی و احساسی فرد مربوط می‏‌شود و فرایندهای روانی، نقشی ضروری در ساخت و پرداخت هویّت ایفا می‏‌کنند. از دیدگاه دانشوران علوم اجتماعی، هویّت ذاتاً مفهوم پروبلماتیک دارد و به ‏جای این‏که یک شرح و توضیح یا پاسخ باشد، در درجه‌ِ اول یک پرسش است. "من کیستم؟" همواره پرسش اساسی برای هر فرد است که همیشه روشن و واضح نیست. از این رو، هویّت هرگز به یک مسأله تبدیل نمی‏‌شود، بلکه همواره، خود یک مسأله بوده و به‏ عنوان یک مسأله شروع شده و شکل می‏‌گیرد.[۳]

جنبه پروبلماتیک هویّت، اگر چه همواره از مسائل اصلی علوم اجتماعی بوده، اما تنوع و تکثّری که در دوران جدید به واسطه تغییر بسترهای زمانی و مکانی به ارمغان آمده، ماهیت مسأله‏‌مند آن را پررنگ‏تر کرده است. امروزه هویّت به ‏جای داشتن یک مفهوم "همه یا هیچ"، سازه‏ای متکثّر و متنوّع دارد و این تنوّع هویّتی بیش از هر چیز ناشی از استفاده از منابع هویّتی متعدّد و متنوّع است.

هویت دینی

هویّت مذهبی" یا "هویّت دینی" (Religious Identity)، یکی از مهم‏ترین ابعاد هویّت است که نقش تعیین کننده‌‏ای در هویّت‌یابی افراد ایفا می‌‏کند و تقویت این بُعد از هویّت می‌‏تواند موجبات قوام سایر ابعاد هویّت شود و چالش در این حوزه می‏‌تواند زمینه‌‏ساز بحران در سایر ابعاد هویّت گردد. این ادعا مخصوصاً در جوامعی که دین، رکن اساسی آن جامعه را تشکیل می‌‏دهد موضوعیت بیش‌تری دارد. پژوهش‌‏های صورت گرفته در حوزه هویّت، به طور گسترده از نقش مذهب در شکل‏‌دهی به هویّت افراد و گروه‌‏ها غفلت ورزیده‌‏اند. این در حالی است که با تأمّل در رابطه دین و هویّت درمی‌‏یابیم که میان این دو نسبت وثیقی برقرار است. مذهب اساساً منابع شناختی، ایدئولوژیکی، جامعه شناختی و معنوی را برای هویّت به ‏دست می‏‌دهد.[۴]

پیروزی انقلاب و استقرار حکومت اسلامی در کشور ایران، موجب احیای هویت اسلامی در جهان اسلام، به‌ویژه در کشور ایران شده است. مولّفه‌های هویت اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، عبارت از اعتقادات، ارزش‌های اسلامی، اعیاد اسلامی و مراسم و مناسک اسلامی است و مولّفه‌های هویت ایرانی نیز شامل زبان فارسی، سرزمین، تاریخ، عید نوروز، پوشش و معماری ایرانی است. از دیدگاه ایشان، این مولّفه‌ها در کنار هم و آمیخته و هم‌ساز با هم قرار دارند و هر دو بخش، در ایجاد انسجام در بین اقوام، اقتدار ملی و تشکیل تمدّن نوین اسلامی، تأثیرگذارند.[۵]

هویّت دینی متضمّن سطحی از هویّت اجتماعی است که متناظر با "مای جمعی"، یا همان اجتماع دینی می‌باشد و نشان‏دهنده احساس تعلّق و تعهّد به دین و جامعه دینی است. هویّت دینی در واقع همان آثار و عوارض ناشی از حمل دین بر فرد دین‌دار است. به تعبیر دیگر، با پذیرش دین به عنوان اصل اعتقادی و احساس تعهّد و تعلّق به آن، در زندگی و وجوه مختلف حیات فرد مؤمن، تغییرات و نتایج مهمّی حاصل می‏‌شود که همان هویّت دینی است.[۶] پس هویّت دینی، همان داشتن اهتمام دینی است، به نحوی که نگرش، گرایش و کنش‏های فرد را متأثر سازد.[۷]

مذهب از گذشته تاکنون عامل به وجود آورنده هویّت مشخص برای معتقدان خود و تمایز میان آنها و کسانی بوده که اعتقادی به آن نداشته‏‌اند. یعنی هویّت انسان‏‌ها با مذهب و دین آنها شناخته می‏‌شد. یهودی، مسیحی و مسلمان بودن، هویّت فرهنگی انسان‏‌های مختلف را به نمایش می‏‌گذاشت. به این ترتیب دین و مذهب کارکردهای اجتماعی مختلفی از قبیل اجتماعی کردن اعضای جامعه، کاهش کشمکش، تحکیم ارزش‌‏های مشترک، یکپارچه‌‏سازی جامعه و حفظ ثبات اجتماعی، تنظیم منابع و تقویت نظارت اجتماعی را برعهده داشته‏‌اند.[۸]

براساس همین ویژگی و ارزش‌ها، امت اسلام به عنوان یک هویّت مستقل، ‌ دارای صفاتی است که او را از نظر فرهنگی از دیگر امت‌ها از جمله یهودی و مسیحی و بودایی و هندو جدا می‌کند و در شبکه‌ای فراجغرافیایی به آنان هویّت متمایز و نقشی ممتاز در روابط و تعاملات جهان می‌بخشد.

هویّت انسان از دیدگاه اسلام

در این میان، دین مقدس اسلام براساس جهان‌بینی توحیدی خویش، همه انسان‌ها را داری هویّت واحد می‌داند که توسط خالق واحد و از پدر و مادر واحد آفریده شده‌اند و هیچ کسی بر دیگری جز به تقوا و خدا ترسی، تشخّص و برتری ندارد: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۹]

از دیدگاه اسلام، جوهره و ماهیت اصلی انسان، الهی است و روح خدایی در کالبد جسمانی او دمیده شده و فرشتگان به امر خدا بر او سجده کرده‌اند: ﴿فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[۱۰]

از دیدگاه اسلام، انسان دارای هویتی است که مبدأ و مرجع الهی دارد و همان‌طور که آغاز حیاتش از خداوند است، فرجام آن نیز به سوی خداوند خواهد بود: ﴿خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ[۱۱]

لذا، جایگاه و نقش انسان در زمین نیز، مقام خلافت اللّهی و جانشینی خداوند است: ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ[۱۲]

خداوند برای ایفای این نقش سترگ انسان، برای جامعه انسانی رهبران معصوم و وارسته برگزیده است، تا انسان در سایه سیاست‌های الهی و تدابیر توحیدی آنان، از نزاع و جنگ‌های ویران‌گر در امان بماند و با دانش ناب آنان تربیت شود و به رشد و کمال و عاقبت نیکو برسد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۱۳]

از این رو، دین مقدس اسلام، بر اساس حاکمیت الهی و نظام ارزش توحیدی، مانند ایمان به همه ادیان و رسولان خداوند، امر به گسترش خوبی‌ها و فضیلت‌ها، و نهی از شکل‌گیری بدی‌ها و رذیلت‌ها، هویّت ممتاز و ارزش‌مندی به فرد و جامعه اسلامی در جهان می‌بخشد: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ[۱۴]

براین اساس، جامعه اسلامی که فراتر از مرزهای ملی، جغرافیایی، قومی، نژادی، زبانی، جنسیتی و مانند آن قرار می‌گیرد، یک جامعه اعتقادی و به تعبیر قرآن امت است: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا[۱۵]

امت، گروه‌های از هر جامعه، چه انسانی و غیر انسانی است که هدف واحد آنان را گِرد هم می‌آورد. از این رو، ‌امت اسلام دارای مفهوم جدیدی از شهروندی است که شامل همه بشریت در طول و عرض تاریخ است و شهروندان آن در همه امصار و اعصار در اندیشه یک هدف متعالی و تحقّق آن گِرد هم آمده‌اند که همان کرامت یابی بشر در سایه قسط و عدالت مبتنی بر آموزه‌های وحیانی و مدیریت رهبران الهی مانند انبیاء و اولیاء خداوند است: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ[۱۶]

لذا، هویّت اسلامی مرزهای خُرد و تنگ نظرانه ملی، جغرافیایی، قومی، نژادی، زبانی، جنسیتی را در هم شکسته و شبکه‌ای واحدی از مسلمانان را در همه جهان گرد هم می‌آورد. بر اساس نگرش اسلامی، هر فرد انسانی در هر کشوری از جهان و از هر ملیتی که باشد، اگر به دین اسلام ایمان و التزام داشته باشد، عضو امّت اسلام و دارای هویّت اسلامی است.

آثار و پیامدهای روان‌شناختی هویت دینی و نقش آن در ارتقای بهداشت روان

همان گونه که هویّت شخصی موجب اعتماد به نفس شخص، ‌ استقلال، تعادل شخصیت، تعادل رفتاری، مسئولیت پذیری، احساس مفید بودن و ارزشمندی در شخص می‌شود، هویّت‌های اجتماعی و فرهنگی به ویژه هویت دینی، به زندگی شخص معنا و مفهوم دیگری می‌دهد که ارزشمندترین حالات و صفات انسانی است. داشتن هویّت اسلامی بسیاری از مشکلات روحی و روانی و اجتماعی را در جوامع امروز حل و فصل می‌کند که می‌توان به برخی از آنها در این جا اشاره کرد. نسل انسان معاصر می‌تواند با گرایش به هویت دینی، به‌ویژه "هویّت اسلامی"، مفاهیم ارزشمند ذیل را برای فهم کیستی خویش و درک فلسفه زندگی و شناخت آرمان‌های انسانی خویشتن برداشت نموده و آن‌ را فانوس روشن‌گر راه خود تا رسیدن به مقصد والای حیات توحیدی خود قرار دهد:

پاسخ به پرسش‌های بنیادین زندگی

اولین و مهم‌ترین دستاور هویت دینی، پاسخ به پرسش‌های بنیادین و اساسی آدمی در زندگی است. پرسش‌های بنیادین اساس جهان‌بینی انسان و فلسفه حیات اوست که نظام شناختی و معرفتی او بر مبنای آن شکل و صورت می‌گیرد. سؤالاتی چون راز آفرینش و هدف زندگی از مهم‌ترین پرسش‌های بنیادین است. این پرسش‌ها ریشه در اعماق فطرت و جان آدمی دارد؛ از این رو از بنیادی ترین، دیرین‌ترین و پایاترین پرسش‌های آدمی است. هر یک از ما از خود می‌‌پرسیم: از کجا آمده‌ایم؟ آمدن‌مان بهر چه بود؟ به کجا می‌رویم؟ چه سرنوشتی فراروی ما قرار دارد؟ خوشبختی ما در چیست و چگونه می‌‌توان به آن رسید؟

دست‌یافتن به پاسخ همین پرسش‌های اساسی است که به فرموده امام علی (ع)، انسان را به آسایش و رحمت خداوند می‌رساند: «رَحِمَ اللّهُ اِمْرَاً عَلِمَ مِن أینَ وَفی أینَ وَ إلی أینَ» خدا رحمت کند آن کسی را که بداند از کجا آمده، برای چه آمده و به کجا می‌رود.[۱۷] شاید هم دعا نباشد و معنایش این باشد که رحمت خدا شامل حال آن کسی می‌شود که این چنین باشد.

ساموئل هانتینگتون معتقد است: "دین برای کسانی که با پرسش‌هایی از این دست روبه‌رو هستند که: من کیستم؟ و به کجا تعلق دارم؟ پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای دارد".[۱۸] ادیان جهان به نیازهای مختلف فرد، نظیر حس ثبات در عرصه‌‏های اجتماعی، جغرافیایی، هستی‌‏شناختی، زمانی و متافیزیکی پاسخ می‌‏دهند. نظام مفاهیم مذهبی، طیف وسیعی از صورت‏‌های ممکن روابط فرد با خود، دیگران، جهان انسانی، هستی، خدا یا هر آن‌چه انسان، آن را واقعیت یا حقیقت می‌‏نامد تبیین می‏‌کند. هیچ منبع فرهنگی معنابخش دیگری به لحاظ تاریخی نتوانسته است با دین در پاسخ به این نیاز انسانی یعنی هویّت‌‏سازی رقابت کند. در نتیجه دین عمدتاً در مرکز هویّت فردی و گروهی قرار دارد.[۱۹]

مهم‌ترین نقش هویت دینی این است که به پرسش‌های اساسی انسان پاسخ روشن و مطمئن می‌دهد و ازاین راه، او را از شک و حیرت و گم‌گشتگی ناشی از فقدان هویّت حفاظت می‌کند. کارل یوستاویونگ روان شناس برجسته سویسی، در رابطه با اهمیتِ این نقش مهم هویت دینی می‌گوید: "در میان همه بیمارانی که در نیمه دوم زندگی (بالای ۳۵ سال) با آنها مواجه بودم، یکی هم نبوده که مشکلش در آخرین وهله، چیزی جز مشکل یافتن یک نگرش دینی به حیات نباشد.

با اطمینان می‌توان گفت که همه آنان از آن رو احساس بیماری می‌کردند که چیزی را که ادیان زنده هر عصر، به پیروان خود عرضه می‌دارند، از دست داده‌ بودند و هیچ یک از آنان قبل از یافتن بینش دینی خود، شفای واقعی نیافتند."[۲۰] بر اساس دیدگاه یونگ، رسیدن به خویشتن (هویّت)، یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های رفتار بشر و سبب جستجوی او برای رسیدن به وحدت و تمامیت و یکی شدن شخصیت به خصوص از راه‌‌های مذهبی است. ایمان و تجارب مذهبی، نزدیک‌ترین تجربه‌ها به مفهوم به خویشتن رسیدن (هویّت) است؛ و شخصیت‌های محمد (ص) و مسیح (ع) و موسی (ع) تظاهرت عالی و نمونه‌های کامل از به خویشتن رسیدن بشراست، که در تاریخ به وقوع پیوسته است.[۲۱]

جهت بخشیدن به زندگی

ساموئل هانتینگتون می‌نویسد: "دین به زندگی نخبگان نوپای جوامعی که در حال مدرن شدن هستند، جهت و معنا می‌دهد". امام خمینی(ره) نیز در تبیین رابطه اسلام و زندگی، بر جامعیت و شمول همه‌جانبه دین تأکید نموده و می‌گویند: "مذهب اسلام، هم‌زمان با اینکه به انسان می‌گوید که خدا را عبادت کن و چگونه عبادت کن، به او می‌گوید، چگونه زندگی کن".[۲۲] علاوه بر این، ادیان، احساس پیش‏بینی‌‏پذیری نسبت به هستی و حس تداومی را که فرد نیاز دارد تا به تعادل و ثبات روانی برسد، در اختیار فرد قرار می‌‏دهند. اجتماعات مذهبی و نظام‌‏های دینی معناگرا، منابعی برای حس علاقه (تعلق به دیگری) و تأیید (به عنوان پایه‏‌ای برای عزت نفس) فرد هستند و فعلیت بخشی و حتی تعالی بخشی را در فرد تشویق می‏‌کنند. در حالی که عضویت در اغلب گروه‏‌ها به رشد خود اجتماعی فرد کمک می‏‌کند، به طور کلی گروه‌‏های دینی به ارضای هر دو نیاز هویّتی فرد یعنی تحقّق خود فردی و اجتماعی یاری می‏‌رسانند. دین، علاوه بر این‏که از لحاظ کارکردی عامل مهمّی در روابط اجتماعی به حساب می‏‌آید، موجب دل‌گرمی، سرزندگی، نشاط و اشتیاق عمومی است.[۲۳]

رسیدن به وحدت اجتماعی در سایه وحدت اعتقادی

شاید بتوان گفت، هویت دینی از مهم‏ترین عناصر ایجاد‌کننده انسجام و هم‌بستگی اجتماعی در سطح جوامع است. هویت دینی، طی فرایندی با ایجاد تعلّق خاطر به دین و مذهب و از طریق ارزش‌ها و مناسک مشترک در بین افراد جامعه، نقش بسیار مهمی در ایجاد و شکل‏‌گیری هویّت جمعی دارد و عملیات تشابه‌‏سازی و تمایزبخشی را انجام می‌‏دهد. از این رو، ادیان از آغاز تاکنون، همواره در هویّت بخشی مدنی و اجتماعی به بشر، نقش مثبت و مؤثری داشته‌اند. "برخورداری از دین و تعالیم مذهبی مشترک، پای‌بندی و وفاداری به آن، اعتقاد و تمایل به مناسک و آیین‏‌های مذهبی فراگیر در فرایند شکل‌‏دهی هویّت ملی، بسیار مؤثّر است."[۲۴] برنارد لویس، معتقد است: "در جهان اسلام، در موارد اضطرار مسلمانان، بارها این تمایل را نشان داده‌اند که در قالب یک وحدت دینی، هویّت بنیادین و ایمان خود را بازیابند، یعنی هویّتی که نه با معیارهای قومی یا سرزمینی، بلکه به وسیله اسلام، تعریف شده است." به گفته‌ شهید مطهری: "آن چیزی که بیش از هر چیز حق را محترم، عدالت را مقدس، دل‌ها را به یک‌دیگر مهربان و اعتماد متقابل را میان افراد برقرار می‌‏سازد، تقوا و عفاف را تا عمق وجدان آدمی نفوذ می‏دهد، به ارزش‌های اخلاقی اعتبار می‏بخشد، شجاعت مقابله با ستم ایجاد می‏‌کند و همه‌ افراد را مانند اعضای یک پیکر به هم پیوند می‌‏دهد و متحد می‏‌کند، ایمان مذهبی است".[۲۵]

امام خمینی نیز بارها در سخنرانی‌های‌شان وحدت عامه مردم را که ناشی از هویّت واحد دینی است، مهم‌ترین عامل پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بیان ‌کرده و ‌فرموده‌اند: روی موازین عادی، باید با یک یورش، ما از بین رفته باشیم، لکن قدرت ایمان، پشتیبانی خدای تبارک و تعالی، اتکال به ولی عصر شما را پیروز کرد. این وحدت کلمه‌ای که در تمام اقشار ایران پیدا شد، معجزه بود. کسی نمی‌تواند این را ایجاد کند. این معجزه بود، این امر الهی بود، این وحی الهی بود، نه کار بشر؛ رمز پیروزی شما اول ایمان ثابت و بعد وحدت کلمه است، این دو مطلب را حفظ کنید.[۲۶]

هویّت دینی، زمینه‌ساز هویت تمدنی

رابطه ادیان و تمدن‌ها یکی از مباحث مهم و تعیین‌کننده در میان تاریخ‌نگاران و تمدن‌شناسان است. وایتهد معتقد است: "مسلمانان، خود، تمدن گشتند و دانش و ادب و فرهنگ را از سقوط نجات دادند". امام خمینی نیز پیرامون رابطه دین و تمدن می‌فرمایند: اسلامی که بیش‌ترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به باز داری از همه خرافات و اسارت قدرت‌های ارتجاعی و ضد انسانی دعوت می‌کند چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوری‌های مفید بشر که حاصل تجربه‌های اوست، سازگار نباشد.[۲۷]

درجایی دیگر ضمن پذیرش تمدن جدید، معیار عدم وابستگی را نیز با صراحت مطرح می‌کند و می‌فرماید: اسلام همه ترقیات و همه صنعت‌ها را قبول دارد، با تباهی‌ها مخالف است، با آن چیزهایی که تباه می‌کند جوان‌های ما را، مملکت ما را، با آنها مخالف است. اما با همه ترقیات همه‏ تمدن‌ها موافق است، اسلام وابستگی شما را و ما را به دیگران منکر است.[۲۸] از منظر رهبر معظّم انقلاب آیت الله خامنه‌ای به مثابه یک متفکر و اندیشمند اسلامی، هدف نهایی انقلاب اسلامی که احیاگر هویت دینی و اسلامی بود، رسیدن به تمدّن اسلامی است که بر چهار رکن دین، عقلانیت، علم و اخلاق بنا شده است و برای تحقّق آن بایستی پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدّن اسلامی در مسیر تمدن‌سازی پشت سر گذاشته شوند. معظم له، تمدن اسلامی را فضایی می‌داند که انسان در آن، به لحاظ معنوی و مادّی می‌تواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن خلق کرده، برسد. زندگی خوب و عزّت‌مندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت. تمدّن اسلامی به این معنی است و هدف و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.[۲۹]

از دیدگاه ایشان، بعثت انبیا برای ایجاد یک جامعه فاضله و ایجاد یک تمدّن است. تمدّن کاملی که علم، اخلاق، سبْک زندگی، جنگ و جهاد در آن وجود دارد.[۳۰]

به اعتقاد ایشان، شکل‌گیری تمدّن نوین اسلامی باید با توجه به "مبانی مشترک همه مذاهب اسلامی" و نه ایران شیعی باشد.[۳۱]

از منظر ایشان، شاخصه‌های تمدّن اسلامی، محوریت قوانین قرآن، ایمان، خردورزی و علم است که رسیدن به آن برای جوامع اسلامی کاملاً امکان‌پذیر است. زیرا: "اگر شما نصرت کردید خدا را، یعنی به سمت تمدّن اسلام و جامعه اسلامی و تحقّق دین خدا پیش رفتید، خدا شما را یاری می‌کند."[۳۲]

لذا، می‌توان بر این مبنا نتیجه گرفت که در صورت تکوین هویت دینی برای افراد، زمینه‌های هویّت تمدنی نیز برای افراد و جوامع دینی مهیا خواهد شد.

پذیرش و مقبولیت اجتماعی

دین‌داری، نه تنها پاسخ به یک نیاز فطری است بلکه بر پذیرش اُنس و اجتماعی نیز اثرگذار است؛ زیرا فطرت‌های پاک، زلال و الهی، آنهایی را که موحد و خداجویند، بیش از دیگران، مورد اعتماد می‌دانند، هر چند خود به دلایل آن آگاه نباشند. امام خمینی (ره) نیز در تأیید همین معنا می‌گوید: مسأله، آگاهی و بیداریِ سیاسی مردم و هویّت اسلامی آنها و معیارهای اسلامی است. هر کس بر اساس این معیارهای اسلامی با مردم حرکت کند، مورد قبول و محبوبیت مردم خواهد بود.[۳۳]

در معارف اسلامی بر این نکته تأکید شده است که کیفیت رابطه فرد با پروردگارش، چگونگی رابطه او را با دیگر انسان تعیین می‌کند. لذاست که اگر انسان می‌خواهد با دیگران اُنس و رابطه صالحانه داشته باشد، باید در وهله اول با خدای خود اُنس داشته و ارتباط خود را صالحانه سازد. چنان‌که امام علی (ع) می‌فرماید: «مَنْ‏ أَصْلَحَ‏ فِيمَا بَيْنَهُ‏ وَ بَيْنَ اللَّهِ‏ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ» آن کس که رابطه خود را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه‌اش را با مردم اصلاح خواهد کرد."[۳۴]

معنا بخشیدن به جهان

دین، با وجود افزایش و شدت یافتن فرایندهای توسعه و نوسازی در تمام ابعاد حیات بشری، هم‌چنان منبع مهمی برای هویّت و معنابخشی به زندگی انسان در جهان متجدد و آشفته صنعتی به شمار می‏‌رود. برخلاف برخی تصورات که مذهب را در روند تجدّدگرایی، محو شده می‌‏پنداشتند، دین به عنوان منبع اولیه معنابخشی و هویّت‌سازی، برای بسیاری از مردم دنیا چون مسلمانان، مسیحیان، بوداییان و هندوها مطرح است.[۳۵]

هویّت دینی، موجب احساس اُنس، هم‌دلی و یگانگی با جهان هستی می‌شود. انسان دارای نگرش توحیدی، با طبیعتِ زیبا، ستارگان درخشان، کوه‌ها و دره‌های با شکوه و رازآلود، احساس اُنس می‌کند. ویلیام جیمز در تحلیل زیبایی که از نقش دین ارائه می‌دهد، می‌نویسد: "وقتی که خدا را در همه چیز می‌بینیم، در پست‌ترین چیزها، عالی‌ترین حقایق را درخواهیم یافت، حقیقتاً که دنیا، دنیای دیگر جلوه خواهد کرد".[۳۶] برخی از صاحب‌نظران تمدن‌شناس نیز بر این باورند که هویّت دینی، معنای جدیدی به جهان می‌بخشد.

از دیدگاه اسلام، جهان آخوری برای خوردن و آغُلی برای لولیدن نیست، بلکه زمین و مظاهر طبیعی آن و خورشید و ماه و ستارگان، خود، نشانه‌های روشن خداوند است[۳۷] که انسان با مشاهده و مطالعه آن به اسرار آفرینش پی برده و به آفریدگار آفرینش راه می‌یابد. شکی نیست که این امر و رفتار این چنینی با جهان، منجر به مواجهه‌ قدسی مآبانه‌‌ای انسان با طبیعت می‌‌شود، آگاهی‌‌ها و رشد معنوی انسان را بالا می‌برد، و از تخریب و آلودگی زمین کاسته و از این جهت بر سلامت، بهداشت و رشد روانی انسان اثرگذار خواهد بود.[۳۸]

روان شناسان نیز تأکید دارند که هویّت دینی موجب انسجام و یک‌پارچگی انسان با جهان است. به گفته‌ یونگ: "روان انسان اندامه‌ای خود سامانی است که در جستجوی هماهنگی درونی و بیرونی است و ایمان دینی از جهت روان شناختی ابزار ارزشمند برای ایجاد شخصیّت هماهنگ و هم‌ساز است."[۳۹] از نظر یونگ رسیدن به خویشتن[۴۰] (هویّت) یعنی به وحدت کامل نایل شدن، هدف زندگی است؛ هدفی که مردم برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند ولی به ندرت به آن دست می‌یابند.

رویکرد مثبت به آینده

احراز هویّت دینی برای انسان مسلمان، به منزله تقویت روحیه امیدواری و مثبت نگری نسبت به آینده‌ای بهتر است؛ زیرا، از جلوه‌های دین مبین اسلام، انتظار حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) است، انسانی که منتظر است در حقیقت به فردایی امیدوار می‌باشد که به مراتب بهتر از امروز است. امام خمینی(ره) در معرفی یکی از ترفندهای جهان استکبار می‌فرمایند: از توطئه‌های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه‌های معاصر، به ویژه پس از پیروزی انقلاب، آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملت‌ها، به خصوص ملت فداکار ایران، از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است، نمی‌تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آن‌که اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمی‌شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند.[۴۱]

نگرش مثبت به آینده، به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار، در بُعد ارتقای بهداشت روانی به این معناست که مکتب انتظار، مجموعه معارف و محتوای اصیل توحیدی را در متن خود دارد که انسان و جامعه منتظِر، با فهم آن، فلسفه خلقت انسان و فلسفه تاریخ را به درستی درک می‌کند و به آینده جهان و انسان، بینش مثبت پیدا می‌کند و به تحوّلات سازنده که نوید داده شده است امیدوار می‌شود: در مکتب اسلام و نگرش شیعه، این آرمان الهی از بستر امامت و با ظهور حضرت مهدی (ع) تحقق می‌یابد و خداوند تحقق این امر بزرگ را در قرآن به مؤمنان و بندگان ستم کشیده و دربند خویش وعده داده است: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۴۲]

به گفته‏ شهید مطهری(ره): ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعده‏ای است که خداوند متعال از قدیم‏ترین زمان‌ها در کتب آسمانی به صالحان داده است که زمین از آنِ آنان است و پایان آن تنها به صالحان تعلق دارد: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۴۳]

به گفته‏ ایشان، از این آیات استفاده می‏‌شود که ظهور مهدی موعود آخرین حلقه از حلقه‌های‌ مبارزه اهل‏ حق و اهل باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می‏‌شود. این آیات نشان می‏دهد که مهدی موعود (ع) مظهر نویدی است که خداوند به اهل ایمان و عمل صالح داده است، و ظهور او مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است[۴۴]: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا[۴۵]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. مثبت‌اندیشی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  2. معنا‌بخشی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  3. ثبات شخصیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت‌ روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  4. وحدت شخصیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  5. هویت‌بخشی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  6. احساس نشاط به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  7. آرامش‌بخشی و احساس آرامش به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  8. احساس رضایت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  9. احساس امنیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  10. احساس امید به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  11. احساس عزت نفس به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  12. احساس خودباوری و اعتماد به نفس به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  13. احساس رضایت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  14. احساس امنیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  15. رشد شخصیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
  16. رشد روحیه خودمهارگری و مدیریت عواطف به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  17. رشد روحیه هدف‌مندی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  18. رشد روحیه صبر و استقامت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  19. رشد روحیه و میل به فضائل اخلاقی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  20. رشد روحیه محبت و عشق‌ورزی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  21. رشد روحیه انسجام و همگرایی با جامعه به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  22. رشد روحیه اخلاق‌مداری به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  23. رشد روحیه مسئولیت‌پذیری به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  24. اصلاح سبک زندگی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  25. اشتیاق به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد عاطفی به چه معناست؟ (پرسش)
  26. محبت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد عاطفی به چه معناست؟ (پرسش)

پانویس

  1. محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۵ش، چاپ دهم، ج ۴، ص ۵۲۲۸.
  2. حسن عمید، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۴، چاپ بیست و هفتم، ص ۱۲۶۵.
  3. [۱]
  4. [Furrow, J.L. , King, P.E. & White, K. (2004) "Religion and Positive Youth Development: Identity, Meaning, and Prosocial Concerns". Applied Developmental Science, No. 8, P 17–26]
  5. مرشدی زاد، علی و احمدلو، کاووس، مؤلفه‌های هویت اسلامی و ایرانی در اندیشه آیت اله خامنه‌ای، نشریه مطالعات ملی: ۱۳۹۶، دوره ۱۸، شماره ۲ (۷۰)، ص۶۳: [۲]
  6. محمد جواد چیت‏ساز قمی، گسست نسلی در ایران: افسانه یا واقعیت، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، ۱۳۸۳، ص۲۱-۴۳.
  7. علی رضا شجاعی‏‌زند، مدلی برای سنجش دینداری در ایران، جامعه‏‌شناسی ایران، ۱۳۸۴، دوره ۶، ش ۱، ص۳۶.
  8. ابوالفضل اشرفی، بی‏‌هویتی اجتماعی و گرایش به غرب. بررسی عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر گرایش نوجوانان به الگوهای فرهنگ غربی (رپ و هوی متال) در تهران، پایانامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، 1377، ص9.
  9. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  10. «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.
  11. «آسمان‌ها و زمین را به حقّ آفرید و شما را چهره‌نگاری کرد و چهره‌هایتان را نیکو نگاشت و بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره تغابن، آیه ۳.
  12. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که» سوره بقره، آیه ۳۰.
  13. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  14. «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
  15. «و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمو» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  16. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌» سوره حدید، آیه ۲۵.
  17. ملاصدرا، اسفار اربعه، تهران، انتشارات الحیدریه، چاپ اول، 1379، ج8، ص355.
  18. ساموئل هانتینگتون، برخورد تمدن‌ها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه: محمدعلی حمید رفیعی، ص ۱۵۳.
  19. [Seul, J.R. (1999) "Religion, Identity and Integration Conflict", Psychological Issues, Vol. 36, No. 5, P 556]
  20. پیتر آلستون، ملتون بیکر، محمد لگنهاوزن، دین و چشم اندازهای نو، ترجمه غلام‌حسین توکلی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ص ۱۶۳.
  21. شهریار شهیدی و مصطفی حمدیه، اصول و مبانی بهداشت روانی، تهران، سمت، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص۲۲۶-۲۲۷.
  22. آیین انقلاب اسلامی، گزیده ای از اندیشه و آرای امام خمینی قدس سره، ص ۱۱۸.
  23. ابراهیم حاجیانی، "تحلیل جامعه‏‌شناختی هویت ملی در ایران و طرح چند فرضیه"، فصلنامه مطالعات ملی، ۱۳۷۹، سال دوم، ش۵، ص۱۹۳ - ۲۲۸.
  24. ابراهیم حاجیانی، "تحلیل جامعه‏‌شناختی هویت ملی در ایران و طرح چند فرضیه"، فصلنامه مطالعات ملی، 1379، سال دوم، ش5، ص193 - 228.
  25. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، 1380ش، چاپ نهم، ج2، ص50.
  26. آئین انقلاب اسلامی، ص ۱۶۸.
  27. نوسازی جامعه از دیدگاه امام خمینی(ره)، ص ۱۲۸.
  28. همان، ‌ص ۱۲۹.
  29. بیانات مقام معظم رهبری، [۳]
  30. بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، [۴]
  31. بیانات مقام معظم رهبری، [۵]
  32. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، [۶]
  33. همان، ص ۱۹۰
  34. احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ۲جلد، دار الکتب الإسلامیة - قم، چاپ: دوم، ۱۳۷۱ ق|، ج۱، ص۲۹.
  35. ابراهیم حاجیانی، "تحلیل جامعه‏شناختی هویت ملی در ایران و طرح چند فرضیه"، فصلنامه مطالعات ملی، ۱۳۷۹، سال دوم، ش۵، ص۱۹۳ - ۲۲۸.
  36. ویلیام جیمز، دین وان، مترجم، مهدی قائینی، قم، انتشارات دارالفکر، ۱۳۶۷ش، چاپ دوم، ص ۱۶۸.
  37. ﴿وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ «و در زمین برای اهل یقین نشانه‌هایی است» سوره ذاریات، آیه ۲۰.
  38. نظری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی گرایش تربیت، قم، جامعةالمصطفی، ۱۳۸۸، ص۱۳۶.
  39. دان کیو پیت، دریای ایمان، مترجم: حسن کامشاد، تهران، طرح نو، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص ۱۰۴ – ۱۰۵.
  40. self
  41. حدیث ماندگار، شرح وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره)، ص ۲۶۸.
  42. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  43. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  44. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ج‏۲۴، ص۴۳۸.
  45. «خدا به کسانی از شما بندگان که (به خدا و حجّت عصر (ع)) ایمان آرند و نیکوکار گردند وعده فرمود که (در ظهور امام زمان) در زمین خلافتشان دهد چنانکه امم صالح پیمبران سلف را جانشین پیشینیان آنها نمود، و دین پسندیده آنان را (که اسلام واقعی است بر همه ادیان) تمکین و تسلط عطا کند و به همه آنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی، بی هیچ شائبه، شرک و ریا پرستش کنند، و بعد از آن هر که کافر شود پس آنان به حقیقت همان فاسقان تبهکارند» سوره نور، آیه ۵۵.